- مارکس ( ۱۸۸۳-۱۸۱۸)۵. بهعقیده مارکس کلاسیکها تنها اقتصاد اثباتی را مد نظر قرار می دهند و از اقتصاد دستوری دور افتادهاند.
-
- کلارک (۱۹۳۸-۱۸۴۷)۶. کلارک از بازده نهائی برای ارائه یک توجیه اخلاقی برای توجیه درآمد عوامل تولید استفاده کرد. بر این اساس صاحبان عوامل تولید آنچه استحقاق دارند دریافت می کنند، یعنی درآمد هر عامل با تولید نهایی آن عامل مساوی است.
- جون رابینسون (۱۹۷۴)۷. رابینسون و دیگران در مکتب نئوکنیزین نقش ساختار بازار، سازمانهای کارگری و عوامل تعیینکننده تقاضا در الگوی کلان اقتصادی برای توزیع درآمد را مورد توجه قرار دادهاند.
- کارتر(۱۹۷۱)[۵]. تحلیل کارتر اساساً یک تحلیل کینزی است. زیرا توزیع درآمدها را از نظر عملکرد با شرایط تعادل درآمد کینز ارتباط میدهد.
- راولز(۱۹۸۵)۲. یک حالت افراطی در موضوع توزیع درآمد و عدالت، اصل عدالت اجتماعی راولز است که بر طبق آن جامعه مرفهتر از بدترین فرد خود نیست.
۳-۱ بیان مسئله
مطابق مبانی نظری اقتصاد در مراحل اولیه توسعه، اجرای سیاستهای اقتصادی موجب نابرابری توزیع درآمد میگردند. لذا این احتمال وجود دارد که در مراحل بعدی اضافه درآمد ایجاد شده ناشی از رشد به گونه ای نابرابر توزیع شود. از طرف دیگر بررسی سیاستهای تأثیرگذار بر توزیع درآمد در مدلهایی که بتوانند تمامیت اقتصاد را دربرگیرند، موجب افزایش دقت نتایج حاصله میگردد، زیرا در این مدلها علاوه بر آثارمستقیم، آثار غیرمستقیم سیاستها نیز دیده می شود؛ در حالی که در مدلهای تعادل جزئی تنها آثار مستقیم سیاستها بررسی میگردند و ارتباطات غیرمستقیم بین متغیرها نادیده گرفته میشوند. از اینرو امروزه استفاده از مدلهای کلان نگر نظیر مدلهای تعادل عمومی۳، ماتریس
حسابداری اجتماعی و جدول داده ستانده گسترش یافته اند.
همانطوری که بیان شد ماتریس حسابداری اجتماعی جزء مدلهایی است که تمام بخشهای تولیدی، عوامل تولید و نهادهای اجتماعی و اقتصادی را در برگرفته و از این روساختار جامعی برای مطالعه اجزاء درآمد ملی فراهم می آورد. در این مدل چگونگی شکل گیری جریان درآمد و هزینه حسابهای موجود مشخص می شود. برای مثال این ماتریس نشان میدهد که درآمد فعالیتهای تولید چگونه شکل گرفته و در چه راهی هزینه میشوند. نهادهای اقتصادی و اجتماعی از جمله خانوارها و دولت درآمد خود را ازچه منابعی به دست می آورند و آن را در چه اموری مصرف مینمایند. از سوی دیگر نشان میدهد که درآمد عوامل تولید از چه بخشهایی و با چه نسبتهایی به دست آمده و چگونه در بین نهادهای اجتماعی و اقتصادی توزیع میگردد. بنابراین بر خلاف جدول داده ستانده که تنها بر ارتباطات تولید متمرکز است، ماتریس حسابداری اجتماعی علاوه بربخشهای تولید، نهادهای اجتماعی و اقتصادی (خانوارها، دولت و شرکتها ) وعوامل تولید را در برگرفته و چگونگی ایجاد و توزیع درآمد آنها را نشان می دهد، بطوریکه چنین مدلی جزئیات بیشتر و کاملتری از تعیین درآمد را در مقایسه با روشهای سنتی اقتصاد کلان و جدول داده ستانده در اختیار می گذارد. از اینرو از تجزیه ضرایب فزاینده ماتریس حسابداری اجتماعی برای مطالعه آثار توزیع درآمدی استفاده میشود. با بهره گرفتن از ماتریس حسابداری اجتماعی رابطه بین ارزش افزوده بخش کشاورزی و توزیع درآمد خانوارهای شهری و روستایی را بررسی میکنیم.
۴-۱ چارچوب نظری تحقیق
ماتریس حسابداری اجتماعی ماتریس مربعی است و مجموعه ای از حساب ها را نشان می دهد که جریانهای درآمدی و هزینهای را بین فعالیتهای تولیدی، عوامل تولید ومؤسسات، نهادهای اجتماعی و اقتصادی را توصیف می نماید. این ماتریس جریانهای پولی را از طریق ستونها (هزینهها) و ردیفها (درآمدها) انجام می دهد، به طوری که مجموع هزینهها (ستونها) و دریافتیها (ردیفها) برابر می باشند. بنجامین دو هدف را برای تدوین ماتریس حسابداری اجتماعی در نظر گرفته است:
۱) سازماندهی آمار و اطلاعات ساختار اقتصادی و اجتماعی کشور یا منطقه؛
۲) تدوین و کالیبره نمودن مد لهای کاربردی تعادل عمومی
بنابراین داده های پایهای مورد براساس حسابداری ایستا برای مبادلات اقتصادی در یک سال پایه و منطقه مشخص در الگوی ماتریس حسابداری اجتماعی قرار میگیرند، علت این امر این است که هر چند جدول داده ستانده یک چارچوب آماری میباشد، اما جریانهای درآمد را به خوبی ماتریس حسابداری اجتماعی توصیف نمی کند. زیرا سیستمی که بهتواند جریانهای درآمد را به طور کامل نشان دهد باید شامل اجزاء عوامل تولید (نیروی کار، سرمایه و زمین)، ساختار تولید و مبادلات دولت و خانوارها (مؤسسات) باشد .
بنابراین ساختار حسابداری جامعتر برای اقتصادهای ملی و منطقهای از طریق بسط جدول داده- ستانده ایجاد می شود که بهعنوان ماتریس حسابداری اجتماعی شناخته شده است. ازطرف دیگر ماتریس حسابداری اجتماعی این قابلیت را دارد که بهعنوان یک مدل تحلیلی برای بررسی سیاستهای مختلف اقتصادی و اجتماعی بهکار رود. تحقیق حاضر یک مطالعه ازنوع کاربردی میباشد. دراین مطالعه به بررسی رابطه بین توزیع درآمد خانوار شهری و روستایی و ارزش افزوده بخش کشاورزی در سال ۱۳۷۸ با بهره گرفتن از روش ماتریس حسابداری اجتماعی است وبدین منظورآثار ارزش افزوده بخش کشاورزی بر توزیع درآمد خانوار شهری و ارزش افزوده بخش کشاورزی بر توزیع درآمد خانوار روستایی ایران مورد تجزیه وتحلیل قرار میگیرد.
فرضیات تحقیق
- ارزش افزوده بخش کشاورزی بر توزیع درآمد خانوار شهری اثر مثبت دارد.
- ارزش افزوده بخش کشاورزی بر توزیع درآمد خانوار روستایی اثر مثبت دارد.
- بهبود توزیع درآمد خانوار شهری بیشتر از خانوار روستایی است.
۶-۱ اهمیت تحقیق
بخش کشاورزی و منابع طبیعی به دلیل برخورداری از پتانسیل صادرات محصولات و نقش حیاتی در تأمین مواد غذایی با اتکاء به منابع داخلی و مواد اولیه برای سایر بخشها، بهعنوان پایه و استراتژیک اقتصاد کشورهاست. حمایت از تولیدات بخش کشاورزی به دلیل نقش آن در برقراری امنیت غذایی در جهان، ریسک بسیار بالا در تولید محصولات کشاورزی، الزامهای توسعه روستایی در کشورهای مختلف، حفظ و پایداری اشتغال در بخش کشاورزی و توسعه صادرات امری پذیرفته شده است. این امر در کشورهای در حال توسعه که بخش کشاورزی در توسعه اقتصادی و اجتماعی آنها نقش کلیدی دارد، حایز اهمیت بیشتری بوده و حتی سازمان تجارت جهـــانی نیز اعمال برخی روشهای حمایتی را از سوی دولتها مجاز دانسته است. فیزیوکرات ها «کشاورزی» را موتور رشد اقتصادی می دانستند و بر این باور بودند که کشاورزی یگانه فعالیتی است که می تواند برای رشد سایر بخش های اقتصادی بازاریابی ایجاد کند. آرتور لوئیس[۶] توسعه را یک مدل دو بخشی در نظر گرفت که شامل یک بخش مدرن سرمایه داری (صنعتی) و دیگری بخش غیرمدرن و غیرصنعتی که قسمت اعظم آن را کشاورزی معیشتی (سنتی) تشکیل می داد. جان ملر[۷] و جان استون [۸]نقش کشاورزی را در رشد و توسعه اقتصادی به عنوان نیروی محرکه تاثیرگذارمورد توجه قرار دادند به طوری که ملر برای بخش کشاورزی پنج ویژگی مهم برای توسعه اقتصادی برشمرد.
- اول: فراهم ساختن نیروی کار،
- دوم: تامین غذا.
- سوم: منابع ارزی.
- چهارم: سرمایه.
- پنجم: تامین مواد اولیه برای صنعت.
با توجه به موارد مطرح شده در بالا و همچنین به دلیل اینکه در این خصوص پژوهش جامعی صورت نگرفته است، این پژوهش می تواند ضروری باشد تا به بررسی دقیق موضوع مورد پژوهش بپردازد.
۷-۱ اهداف تحقیق
۱-۷-۱ اهداف کلی پژوهش
آیاتأثیر ارزش افزوده بخش کشاورزی بر توزیع درآمد مثبت است؟
۲-۷-۱ اهداف جزئی پژوهش
- تعیین اثر ارزش افزوده بخش کشاورزی بر توزیع درآمد خانوار شهری
- تعیین اثر ارزش افزوده بخش کشاورزی بر توزیع درآمد خانوارروستایی
۸-۱ حدود مطالعاتی
۱-۸-۱حدود موضوعی
بررسی تعیین اثر ارزش افزوده بخش کشاوزی برتوزیع درآمد خانوار شهری و روستایی.
۲-۸-۱حدود زمانی
محدوده زمانی تحقیق سال ۱۳۷۸و برای یک سال میباشد.
۳-۸-۱ حدود مکانی
قلمرو مکانی پژوهش اقتصاد ایران میباشد.
۹-۱ واژگان کلیدی
- ماتریس حسابداری اجتماعی: ماتریس مربعی است و مجموعه ای از حساب ها را نشان می دهد که جریان های درآمدی و هزینهای را بین فعالیتهای تولیدی، عوامل تولید ومؤسسات (نهادهای اجتماعی و اقتصادی( توصیف می نماید. (علیزاده، ۱۳۸۱، ۳۶)۱.