“وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ (۱۵۵) الَّذِینَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِیبَهٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ (۱۵۶) أُولئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَهٌ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ “(۱۵۷)(سوره بقره ،آیات ۱۵۵-۱۵۷)
ترجمه: قطعاً همه شما را با چیزى از ترس، گرسنگى، و کاهش در مالها و جانها و میوهها، آزمایش مىکنیم و بشارت ده به استقامتکنندگان (۱۵۵) آنها که هر گاه مصیبتى به آنها رسد مىگویند: ما از آن خدا هستیم و به سوى او باز مىگردیم!۱۵۶ )- اینها همانها هستند که الطاف و رحمت خدا شامل حالشان شده و آنها هستند هدایت یافتگان(۱۵۷)
“علامه طباطبایی” در بیان صبر برمصیبت می فرمایند: “مصیبت عبارت است از هر واقعهاى که آدمى با آن روبرو شود، چه خیر و چه شر، و لکن جز در وقایع مکروه و ناراحت کننده استعمال نمىشود. آدمى تا در این نشئه زندگى مىکند، که ضرورت زندگى اجتماعى ناگزیرش کرده ملکى اعتبارى براى خود درست کند و خدا هم این اعتبار را معتبر شمرده و این نیز باعث شده که رفته رفته امر بر او مشتبه گردد و خود را مالک واقعى ملکش بپندارد لذا خداى سبحان در سوره غافر آیه ۱۶ مىفرماید:” لِمَنِ الْمُلْکُ الْیَوْمَ لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ” (ترجمه :ملک امروز از آن کیست؟ از آن خداست، واحد قهار)
پس معلوم مىشود ملک دو جور است، یکى ملک حقیقى که دارنده آن تنها و تنها خداى سبحان است، واحدى با او در این مالکیت شریک نیست، نه هیچ انسانى و نه هیچ موجودى دیگر، و یکى دیگر ملک اعتبارى و ظاهرى و صورى است، مثل مالکیت انسان نسبت به خودش و فرزندش و مالش و امثال اینها، که در این چیزها مالک حقیقى خداست و مالکیت انسان به تملیک خداى تعالى است، آنهم تملیک ظاهرى و مجازى. پس اگر آدمى متوجه حقیقت ملک خداى تعالى بشود و آن ملکیت را نسبت به خود حساب کند، مىبیند که خودش ملک مطلق پروردگارش است، و نیز متوجه مىشود که این ملک ظاهرى و اعتبارى که میان انسانها دست به دست مىشود و از آن جمله ملک انسان نسبت بخودش و مالش، و فرزندانش و هر چیز دیگر، بزودى باطل خواهد شد و به سوى پروردگارش رجوع خواهد کرد، و بالأخره متوجه مىشود که خود او اصلا مالک هیچ چیز نیست، نه ملک حقیقى و نه مجازى. و معلوم است که اگر کسى این معنا را باور داشته باشد، دیگر معنا ندارد که از مصائبى که براى دیگران تاثر آور است، متاثر شود، چون کسى متاثر می شود که چیزى از ما یملک خود را از دست داده باشد، چنین کسى هر وقت گم شدهاش پیدا شود و یا سودى به چنگش آید خوشحال مىشود و چون چیزى از دستش برود غمناک می گردد. اما کسى که معتقد است به اینکه مالک هیچ چیز نیست، دیگر نه از ورود مصیبت متاثر میشود و نه از فقدان ما یملکش اندوهناک (و نه از رسیدن سودى مسرور) مىگردد، و چگونه از رسیدن مصیبت متاثر مىشود، کسى که ایمان دارد به اینکه مالک تنها و تنها خداست؟ و او(خدا) حق دارد و مىتواند در ملک خودش هر جور تصرفى بکند.”[۲۷۱]
خداوند نیز در آیات فراوانی، آثار صبر و شکیبایی صابران را بیان می فرماید و آنان را مورد عنایت و توجه خود قرار می دهد:
الف: کسب محبّت خداوند:«وَ اللَّهُ یُحِبُّ الصَّابِرِینَ» (سوره آل عمران، آیه ۱۴۶)
ب: کسب معیت الهی: «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ»(سوره بقره، آیه ۱۵۳)
ج: اکتساب بهشت: «یُجْزَوْنَ الْغُرْفَهَ بِما صَبَرُوا» (سوره فرقان، آیه ۷۵)
د: برخورداری از پاداش بىحساب: «إِنَّما یُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسابٍ»( زمر/۱۰)
ه: بشارت الهی: «بَشِّرِ الصَّابِرِینَ»(سوره بقره، آیه ۱۵۵)[۲۷۲]
۳-۱-۵-۲-۳٫ دیدگاه شناختی-رفتاری قرآن مبنی بر عدم توانایی کافران و منافقان بر کنترل هیجانات و احساساتشان
عامل زشتکاریهای مشرکان و منکران معاد، تنها نادانى و جهل آنان نیست، بلکه لجاجت و عناد آنان است؛[۲۷۳] که البته آثار این لجاجت و عناد در عمل آنان نمودار می شود؛ خداوند در قرآن در این باره از زبان حضرت نوح(ع) می فرماید:
“وَ إِنِّی کُلَّما دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصابِعَهُمْ فی آذانِهِمْ وَ اسْتَغْشَوْا ثِیابَهُمْ وَ أَصَرُّوا وَ اسْتَکْبَرُوا اسْتِکْباراً"(سوره نوح، آیه ۷)؛ و من هر زمان آنها را دعوت کردم که (ایمان بیاورند و) تو آنها را بیامرزى، انگشتان خویش را در گوشهایشان قرار داده و لباسهایشان را بر خود پیچیدند، و در مخالفت اصرار ورزیدند و به شدّت استکبار کردند.
آیه الله مکارم در تفسیر آیه می فرمایند: “نه تنها قوم نوح به هنگامى که آنها را دعوت به توحید مىکرد، انگشت در گوش نهاده و جامه بر سر و صورت مىپیچیدند که حق را نشنوند و نبینند، بلکه در عصر پیامبر اسلام ص طبق صریح قرآن گروهى بودند که وقتى صداى دلانگیز پیامبر ص به آیات قرآن بلند مىشد با جار و جنجال و سوت و صفیر چنان غوغایى به راه مىانداختند که هیچکس صداى او را نشنود: “وَ قالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لا تَسْمَعُوا لِهذَا الْقُرْآنِ وَ الْغَوْا فِیهِ لَعَلَّکُمْ تَغْلِبُونَ"(سوره فصلت، آیه ۲۶)؛ کافران گفتند: گوش به این قرآن فرا ندهید و به هنگام تلاوت آن جنجال کنید تا پیروز شوید.
در تاریخ خونین کربلا نیز آمده است هنگامى که امام حسین ع سالار شهیدان مىخواست دشمنان منحرف را ارشاد و بیدار کند، چنان جنجالى به راه انداختند که صداى امام در میان آنها گم شد.[۲۷۴]
قرآن کریم، همچنین در آیات ۱۱۸-۱۱۹ سوره آل عمران درباره کافران می فرماید:
“یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَهً مِنْ دُونِکُمْ لا یَأْلُونَکُمْ خَبالاً وَدُّوا ما عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ وَ ما تُخْفِی صُدُورُهُمْ أَکْبَرُ…"(۱۱۸) ” ها أَنْتُمْ أُولاءِ تُحِبُّونَهُمْ وَ لا یُحِبُّونَکُمْ وَ تُؤْمِنُونَ بِالْکِتابِ کُلِّهِ وَ إِذا لَقُوکُمْ قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا عَضُّوا عَلَیْکُمُ الْأَنامِلَ مِنَ الْغَیْظِ…."(۱۱۹) (سوره آل عمران، آیات ۱۱۸-۱۱۹)
ترجمه: اى کسانى که ایمان آوردهاید محرم اسرارى از غیر خود انتخاب نکنید، آنها از هر گونه شر و فسادى در باره شما کوتاهى نمىکنند، آنها دوست دارند شما در زحمت و رنج باشید (نشانههاى) دشمنى از دهان آنها آشکار است و آنچه در دل پنهان دارند از آن هم مهمتر است. (۱۱۹) شما کسانى هستید که آنها را دوست مىدارید، اما آنها شما را دوست ندارند، در حالى که شما به همه کتابهاى آسمانى ایمان دارید (اما آنها به کتاب آسمانى شما ایمان ندارند) و هنگامى که شما را ملاقات مىکنند (به دروغ) مىگویند ایمان آوردهایم، اما هنگامى که تنها مىشوند از شدت خشم بر شما سر انگشتان خود را به دندان مىگزند.
از ابن عباس نقل شده این آیات هنگامى نازل شده که عدهاى از مسلمانان با یهودیان، به سبب قرابت، یا همسایگى، یا حق رضاع، و یا پیمانى که پیش از اسلام بسته بودند، دوستى داشتند و بقدرى با آنها صمیمى بودند که اسرار مسلمانان را به آنان مىگفتند، بدینوسیله قوم یهود که دشمن سرسخت اسلام و مسلمین بودند و به ظاهر خود را دوست مسلمانان قلمداد مىکردند، از اسرار مسلمانان مطلع مىشدند، آیه نازل شد و به آن عده از مسلمانان هشدار داد که چون آنان در دین شما نیستند، نباید آنها را محرم اسرار خود قرار دهید، زیرا آنان در باره شما از هیچ شر و فسادى کوتاهى نمىکنند، آنان مىخواهند شما همیشه در رنج و عذاب باشید.[۲۷۵]
کفار در رساندن شر و فساد نسبت به مسلمانان کوتاهى نمىکنند. آنها براى اینکه دیگران از مکنونات ضمیرشان آگاه نشوند، و رازشان فاش نگردد، معمولا در سخنان و رفتار خود مراقبت مىکنند، و با احتیاط و دقت حرف مىزنند، ولى با وجود این، آثار عداوت و دشمنى از لابلاى سخنان آنها آشکار است و گاه بطور ناخودآگاه سخنانى بر زبان مىآورند، که مىتوان گفت همانند جرقهایست از آتش پنهانى دلهاى آنها، و مىتوان از آن، به ضمیر باطن آنان پىبرد. این افراد، چون به خلوت مىروند، سرانگشت خود را از شدت خشمى که بر مسلمانان دارند مىگزند. “عض انامل” مثلى است که در مورد تاسف و حسرت و رساندن شدت خشم و کینه زده مىشود.[۲۷۶] این آیه حقیقتى را بیان مىکند که امیر مؤمنان ع در سخنان خود توضیح فرموده است، آنجا که مىفرماید:
“ما اضمر احد شیئا الا ظهر فى صفحات وجهه او فلتات لسانه"؛هیچ کس در ضمیر باطن، رازى را پنهان نمىدارد، مگر اینکه از رنگ چهره و لابلاى سخنان پراکنده و خالى از توجه او آشکار مىشود. [۲۷۷]
از آن جا که منافق در عقیده و عمل، برخورد و گفتگو، عکس العملهایى را از خود نشان مىدهد؛ خداوند در آیاتی به عکس العمل های منافقان مبنی بر عدم توانایی آنان در کنترل هیجاناتشان در موقعیت های مختلف اشاره کرده است؛[۲۷۸] از جمله در آیه ۲۰ سوره محمد می فرماید:
“وَ یَقُولُ الَّذینَ آمَنُوا لَوْ لا نُزِّلَتْ سُورَهٌ فَإِذا أُنْزِلَتْ سُورَهٌ مُحْکَمَهٌ وَ ذُکِرَ فیهَا الْقِتالُ رَأَیْتَ الَّذینَ فی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ یَنْظُرُونَ إِلَیْکَ نَظَرَ الْمَغْشِیِّ عَلَیْهِ مِنَ الْمَوْتِ فَأَوْلى لَهُمْ"(سوره محمد،آیه۲۰)؛ کسانى که ایمان آوردهاند مىگویند: «چرا سورهاى نازل نمىشود (که در آن فرمان جهاد باشد)؟!» امّا هنگامى که سوره واضح و روشنى نازل مىگردد که در آن سخنى از جنگ است، منافقان بیماردل را مىبینى که همچون کسى که در آستانه مرگ قرار گرفته به تو نگاه مىکنند پس مرگ و نابودى براى آنان سزاوارتر است.
منافقان از شنیدن نام جنگ چنان وحشت و اضطراب سر تا پاى آنها را فرا مىگیرد که نزدیک است قالب تهى کنند! فکرشان از کار مىافتد، سیاهى چشم از حرکت بازمىایستد، و همچون کسانى که نزدیک است قبض روحشان شود نگاهى بىحرکت و خیره، بىآنکه پلکهاى چشم بهم خورد، دارند، و این گویاترین تعبیرى است از حال منافقان ترسو و بزدل![۲۷۹]
خداوند با مثال هایی پریشان خاطر بودن منافقان و طوفانى بودن باطن آنان را مبنی بر عدم کنترل بر احساساتشان را بیان می فرماید:
“اَوْ کَصَیِّبٍ مِنَ السَّماءِ فیهِ ظُلُماتٌ وَ رَعْدٌ وَ بَرْقٌ یَجْعَلُونَ أَصابِعَهُمْ فی آذانِهِمْ مِنَ الصَّواعِقِ حَذَرَ الْمَوْت…."(سوره بقره،آیه )؛ (مثل منافقان)یا همچون بارانى از آسمان، که در شب تاریک همراه با رعد و برق و صاعقه (بر سر رهگذران) ببارد. آنها از ترس مرگ، انگشتانشان را در گوشهاى خود مىگذارند تا صداى صاعقه را نشنوند.
این مثل از پریشان خاطر بودن منافق و طوفانى بودن باطن آنان، حکایت دارد، مانند کسانى که در شب ظلمانى در بیابان ناشناس زیر رگبار پر از صاعقه و رعد و برق ماندهاند، از صداى رعد و ترس صاعقه انگشتان را در گوش کردهاند. شدت برق به حدى است که نزدیک است چشمشان را کور کند در این طوفان و ترس هر وقت برق مىزند چند قدمى پیش مىروند و چون خاموش مىشود در جاى خود میخکوب مىگردند. و لذا منافق با خاطر پریشان و مضطرب در تشویش و ناراحتى زندگى مىکند، و آرامش خاطر او بسیار جزئى است.[۲۸۰]
نتیجه بررسی تطبیقی: اعتقاد فرد مبنی بر نداشتن توانایی در کنترل هیجانات به هنگام بروز مشکلات (به عبارت دیگر، زمانی که فرد با مشکلات زیادی مواجه می باشد، باید احساس بدبختی کند که نمی تواند ناراحتی های خود را کنترل کند و آنها را از بین ببرد.) اعتقاد قابل قبولی نیست؛ زیرا در دیدگاه شناختی قرآن، قدرت و توانایی واقعی نزد خداست؛ و اطاعت خدا، عامل افزایش استقامت است؛ و لذا، فرد مومن در سایه ایمان به خدا با دلی سرشار از آرامش، در طوفان های مشکلات بر احساسات و هیجانات خود مسلط می باشد؛ و در دیدگاه رفتاری قرآن نسبت به شخصیت مومنان، خداوند بیان می فرماید که مومنان از مواجهه با مشکلات نمی هراسند؛ زیرا آنان در سایه ایمان، نه از گذشته در هراس هستند و تأسف می خورند و نه به آن چه دارند، دلبسته و شاد می شوند. و لذا آنان صبر در برابر مصیبتها را نتیجه ایمان به مالکیت مطلق خداوند بر تمام هستى می دانند. و خداوند هم آنان را مورد عنایت ویژه خود قرار می دهد. در دیدگاه شناختی-رفتاری قرآن نسبت به شخصیت کافران و منافقان، خداوند بر عدم توانایی آنان در کنترل هیجانات و احساساتشان اشاره می کند؛ زیرا آنان، در عقیده و عمل، برخورد و گفتگو، عکس العملهایى را از خود نشان مىدهد که نشان از عدم توانایی آنان بر هیجانات و احساساتشان می باشد.
بنابراین، پس از بررسی این باور غیر عقلانی، و تطبیق آن با آموزه های قرآن کریم، می توان به این نتیجه رسید که این دیدگاه در قرآن، همانند نظریه الیس، دارای ابعاد شناختی- رفتاری است و آدمی می تواند از طریق آگاهی و شناخت نسبت به این که اطاعت خدا، عامل افزایش استقامت است، به اصلاح رفتارهای خود(مواجه شدن با مشکلات و صبر در برابر مصیبتها) به مبارزه با این باور غیر عقلانی بپردازد. با این تفاوت که در روان شناسی، مراجع و با کمک درمانگر، راهکارهای شناختی و رفتاری آن ها را تعیین می کنند(درمانگر به بیمار کمک می کند تا فرد، با شناخت بیشتری مشکلاتش را نادیده انگارد و قاطعانه با آن ها مواجه شود و در صدد کنترل آن برآید).[۲۸۱] اما در قرآن، راهکارهای شناختی و رفتاری از قبل به طور کامل از سوی خداوند تعیین و تعریف گشته اند. زیرا که خداوند متعال بهترین درمانگر آدمی است و نفس و روان او را به طور کامل می داند.
۳-۱-۶٫ باور غیر عقلانی شماره شش
اعتقاد فرد مبنی براین که برخی چیزها یا برخی افراد مخاطره آمیز و یا ترسناک هستند، بنابراین فرد باید همواره کوشا باشد تا امکان به وقوع پیوستن آن ها را به تاخیر بیندارد.[۲۸۲]
الیس، باور غیر عقلانی فوق را ناشی از اضطراب و نگرانی افراطی فرد، بابت ترسهای اغراق آمیز و غیر ضروری می داند. او درمان این باور غیر عقلانی را غلبه بر اضطراب و وحشت، با چند فنون روان شناختی و رفتاری (از جمله متقاعد کردن فرد مبنی بر یافتن ریشه های ترس کنونی و بی پایه و اساس بودن آنان و عمل نکردن به آن ها) بیان می کند. [۲۸۳]
۳-۱-۶-۱٫ تبیین این باور در روان شناسی
علم روان شناسی، رفتار را به رفتارهای مثبت و منفی تقسیم می کند. در اصطلاح این علم، رفتار منفی، بیماری یا نابهنجاری نامیده می شود که بر دو قسم روان نژندی[۲۸۴] و روان پریشی[۲۸۵] می باشد.[۲۸۶] ترس انسان نیز رفتاری است که بر دو گونه است: ترس واقعی که عبارت است از واکنش در مقابل یک خطر واقعی؛ و ترس مرضی که عبارت است از ترس از یک اندیشه، یک شی یا یک موقعیت معین؛ اضطراب نیز عبارت است از ترس از آسیب های احتمالی و واکنش های عاطفی ناخوشایند؛ و به عبارت دیگر، واکنش در مقابل خطری که وجود خارجی ندارد.[۲۸۷]
اضطراب و نگرانی انسان، از انگیزه های متضاد او منشا می گیرند؛ زیرا که انسان خواسته ها و تمایلاتی دارد که در صورت تحقق یافتن، ممکن است او را در معرض بازخواست دیگران قرار دهند و یا در او احساس گناه پدید آورد و پیامدهای ناراحت کننده ای به دنبال داشته باشد. به عبارت دیگر، اضطراب از عجز انسان در برابر حل تضادهای روانی او، پدید می آید؛ و اصولاً بخش بزرگی از نیروی روانی انسان برای حل تضاد های روانی مصرف می شود. به همین دلیل است که بیماران روانی نمی توانند به طور صحیح، توانایی ها و امکاناتشان را بروز دهند؛ چون تضاد های روانی آن ها، نیروی آن ها را مصرف می کند و باعث تعطیل شدن تواناییها و امکانات آن ها می شود؛ اما همین بیماران روانی وقتی درمان می شوند و نیروهای روانی آنان از قید و بند تضادهای روانی آزاد می شود، معمولا اظهار شادابی و نشاط می کنند و نیروی آن ها برای کار و تولید افزایش می یابد.[۲۸۸]
۳-۱-۶-۲٫ نقد و بررسی تطبیقی
ترس، یک واکنش انفعالی طبیعی در آدمی است که سبب می گردد انسان از خطراتی که او را تهدید می کند، دوری جوید. آیه ۳۱ سوره قصص به این ترس اشاره می فرماید:
“وَ أَنْ أَلْقِ عَصَاکَ فَلَمَّا رَءَاهَا تهَتزَّ کَأَنهَّا جَانٌّ وَلىَ مُدْبِرًا وَ لَمْ یُعَقِّبْ یَامُوسىَ أَقْبِلْ وَ لَا تخََفْ إِنَّکَ مِنَ الاَمِنِین"(سوره قصص، آیه ۳۱)؛ (ای موسی)عصایت را بیفکن!» هنگامى که (عصا را افکند و) دید همچون مارى با سرعت حرکت مىکند، ترسید و به عقب برگشت، و حتّى پشت سر خود را نگاه نکرد! ندا آمد: «برگرد و نترس، تو در امان هستی.[۲۸۹]
اما زمانی که ترس، باعث اختلال دراندیشه یا رفتار فرد شود، از نظر اسلام بیماری(روان نژندی) محسوب می شود. خداوند در قرآن از بیمار دلانی سخن می گوید که پیوسته از این که اتفاقی برای آنان بیفتد، در ترس و وحشت به سر می برند:
“فَتَرَى الَّذینَ فی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ یُسارِعُونَ فیهِمْ یَقُولُونَ نَخْشى أَنْ تُصیبَنا دائِرَه…."(سوره مائده،آیه ۵۲)؛ کسانى را که در دلهایشان بیمارى است مىبینى که در (دوستى با یهود و نصاری)، بر یکدیگر پیشى مىگیرند، و مىگویند: «مىترسیم حادثهاى براى ما اتفاق بیفتد (و نیاز به کمک آنها داشته باشیم!).
قرآن کریم، در آیه ۷۷ سوره نساء، که اشاره به ترس بیمارگونه برخی از افراد دارد، میفرماید:"َ… فَلَمَّا کُتِبَ عَلَیهْمُ الْقِتَالُ إِذَا فَرِیقٌ مِّنهْمْ یخَشَوْنَ النَّاسَ کَخَشْیَهِ اللَّهِ أَوْ أَشَدَّ خَشْیَهً وَ قَالُواْ رَبَّنَا لِمَ کَتَبْتَ عَلَیْنَا الْقِتَالَ لَوْ لَا أَخَّرْتَنَا إِلىَ أَجَلٍ قَرِیب…."(سوره نساء، آیه ۷۷)؛ هنگامى که فرمان جهاد به آنها داده شد، جمعى از آنان، از مردم مىترسیدند، همان گونه که از خدا مىترسند، بلکه بیشتر، و گفتند: «پروردگارا! چرا جهاد را بر ما مقرّر داشتى؟! چرا این فرمان را تا زمان نزدیکى تأخیر نینداختى.
در درمان ترس مرضی(ترس بیمارگونه)، اسلام بیش از یک روش وضعی ارائه می دهد.[۲۹۰] مثلاً حضرت على علیه السلام در دستوری می فرماید: “إذا خفت من شىء فقع فیه”[۲۹۱]؛ هنگامی که از چیزی ترسیدی، خود را با آن مواجه ساز. که معنای آن معادل معنای رفتار درمانی است. همان طور که با مفهوم روانکاوی و ناخودآگاه نیز، مخالفتی ندارد. زیرا در احادیث اسلامی به نقش ناخودآگاه و ارتباط آن با بروز برخی عارضه ها اشاره شده است؛ مانند تکبر و ارتباط آن با احساس کمبود(که در نقد و بررسی باور غیر عقلانی شماره دو، به این موضوع اشاره شد). اما اساساً اسلام بر درمان ارشادی تکیه می کند؛ که در آن، بر عنصر شعور در امر آموزش رفتار جدید تکیه دارد. به طوری که دستورهای درمانی اسلام، اکثراً به این روش تمایل دارند. بنابراین، این دستور اسلام که «إذا خفت من شىء فقع فیه»؛ هنگامی که از چیزی ترسیدی، خود را با آن مواجه ساز؛ بر عنصر شعور در امر آموزش رفتار جدید تکیه دارد که به معنای آگاه ساختن بیمار نسبت به مفهوم ترس و نشان دادن رفتار جدید می باشد.[۲۹۲]
در روایتی از امیر مومنان علی (ع) همچنین وارد شده است: ” بُنی الکفر علی اَربع دَعائم: الفسق و الغلو و الشک و الشبه. ……والشک علی اربع شعب: علی المریه و الهول و التردد و الاستسلام؛…و من هاله ما بین یدیه نکص علی عقبیه….و من نجا من ذالک فبفضل الیقین.”[۲۹۳] کفر بر چهار پایه قرار دارد: فسق، غلو، شک و شبهه. و شک بر چهار شاخه است: بر جدال و بدگمانی، و ترس، و سرگردانی و دودلی، و سازشکاری و خودباختگی. و کسی که از آن چه در برابرش قرار می می گیرد، می ترسد و عقب نشینی می کند(در این قسمت، امام به صفت شخص ترسو اشاره می کند)؛ و (لذا) هر کس نجات و رهایی خواهد، آن به فضل و برتری یقین است.
در این روایت، اولا امام به ریشه ترس(بیمارگونه) که از شک منشعب می شود، اشاره می کند و ثانیاً در دستوری ضمنی(که رفتاری می باشد)، راه مقابله با این نوع ترس را بیان می فرماید(عدم عقب نشینی از مواجهه شدن با ترس) و ثالثاً راه نجات از آن را که دست یافتن به یقین و معرفت است(درمان ارشادی) را بازگو می فرماید.
اضطراب و نگرانى، یکى از بزرگترین بلاهاى زندگى انسانها بوده و هست؛ و عوارض ناشى از آن در زندگى فردى و اجتماعى کاملا محسوس است. قرآن مجید، از ابعاد مختلف و به مناسبت های گوناگون از اضطراب و آرامش، سخن می گوید و انسان را متوجه آن می سازد. با سیری گذرا در آیات نورانی قرآن کریم، مشاهده می شود که قرآن به این موضوع در ضمن واژه هایی مانند “خوف"، “خشیت"، “فزع"، “رهب"، “شفق"، “سکن"، “اطمینان” و “ربط” اشاره می کند. قرآن کریم در این آیات، اولاً بین اضطراب مثبت و منفی، تمایز قائل شده و آدمی را به طرف اضطراب مثبت، ترغیب و تشویق می نماید. و ثانیاً به تحلیل و بررسی اضطراب منفی پرداخته و پس از ریشه یابی آن، راه حل های گوناگونی برای درمان اضطراب های منفی ارائه می دهد.[۲۹۴] (که طرح این مبحث از حوزه این پایان نامه خارج است.)
دستیابى به اطمینان و آرامش به عوامل گوناگونى بستگی دارد. در قرآن کریم، روش های مقابله با اضطراب و نگرانی، عموماً در داخل سه مجموعه قرار می گیرند که عبارتند از:
الف: روش های شناختی
ب: روش های رفتاری
ج: روش های عاطفی- معنوی. [۲۹۵]
۳-۱-۶-۲-۱٫ دیدگاه شناختی قرآن مبنی بر عدم اضطراب و نگرانی؛ امنیت و آرامش واقعی در سایه ایمان
بازار برق مکانی است برای خرید و فروش کلیه قابلیت های تولید برق (اعم از انرژی، ظرفیت و سرویسهای جانبی) بین مصرف کنندگان مستقل (شرکتهای توزیع) و تولیدکنندگان. چارچوب رقابتی در ساختار جدید صنعت برق که به منظور ارتقاء کارایی عملیاتی سیستم قدرت بوجود آمده است، تأمین برق را با کیفیت قابل قبولی ضمانت کرده و حداقل هزینه را برای کاربران نهایی برق به همراه دارد. در این میان بازار برق به عنوان واسطی بین سیستم های مذکور عمل می کند و ساختار اقتصادی صنعت برق را به چهار بخش عمدهفروش، ترانزیت، خرید عمده و خردهفروش تقسیم می نماید.
معمولا دو سطح تجارت مختلف به منظور تسهیل تجارت بین تولیدکنندگان برق و مصرف کنندگان وجود دارد که بازارهای اشتراکی و آینده نامیده میشوند. بازار اشتراکی بخشی از بازار است که در آن برق بر اساس زمانهای کوتاهمدت تجارت می شود. بازار آینده امکان تجارت برق را در زمانهای میانمدت و بلندمدت از طریق خردهفروش فراهم می آورد. همچنین امکان امضاء قراردادهای دوطرفه بین تولیدکنندگان و مصرف کنندگان وجود دارد.
انواع بازار برق
-
- بازار انرژی: در این بازار خریداران و فروشندگان برای خرید و فروش انرژی روزانهی خود به رقابت میپردازند.
-
- بازار رزرو یا ظرفیت: این بازار توسط بورس انرژی اداره می شود. گواهی ظرفیت سندی است قابل مبادله که با اجازهی وزارت نیرو صادر شده و معرف تعهد تدارکات یک کیلووات ظرفیت مطمئن نیروگاهی به مدت نامحدود میباشد.
-
- بازار سرویسهای جانبی: در این بازار نیروگاههایی که توانایی ارائه خدمات کنترل فرکانس و توان راکتیو را داشته باشند شرکت می کنند.
نهادهای بازار
عوامل شرکتکننده در بازار برق متشکل از مصرف کنندگان، خردهفروشان، تولیدکنندگان، بهرهبردار مستقل سیستم (ISO)[2]، و اپراتور بازار(MO)[3] میباشد]۵[ و ]۶[ :
-
- مصرف کنندگان: مصرف کنندگان کاربران نهایی برق میباشند و ممکن است در بازارهای اشتراکی و آینده خرید کنند. همچنین میتوانند با تولیدکنندگان قراردادهای دو طرفه امضا کنند یا میتوانند تقاضای خود را از طریق خردهفروشان تأمین کنند. هدف مصزفکنندگان هم حداقل کردن هزینه تهیه برق و هم حداکثر کردن سودمندی استفاده از برق میباشد.
-
- خردهفروشان: خردهفروشان که به دلال نیز معروف هستند برق را برای آن دسته از مصرفکنندگانی که به طور مستقیم در بازارهای برق شرکت نمیکنند تهیه می کنند. خردهفروشان برقی که باید برای مصرف کنندگان خود تأمین کنند را هم از بازار اشتراکی و هم از بازار آینده خریداری می کنند. هدف خردهفروشان حداکثر کردن سود حاصل از فروش به مصرف کنندگان میباشد.
-
- تولید کنندگان: تولیدکنندگان نهادهایی هستند که مسئول تولید برق میباشند. یک تولیدکننده می تواند برق را هم به بازار برق (بازار اشتراکی یا بازار آینده) بفروشد و هم از طریق قراردادهای دوطرفه به طور مستقیم به مصرف کنندگان بفروشد. هدف تولیدکنندگان دستیابی به حداکثر سود از طریق فروش برق میباشد.
-
- بهرهبردار مستقل سیستم: بهرهبردار مستقل سیستم نهادی است که بدون در نظر گرفتن سود مسئولیت مدیریت فنی بازار را بر عهده دارد. بهرهبردار مستقل سیستم باید دسترسی یکسان به شبکه را برای تمامی مصرف کنندگان، خردهفروشان و تولیدکنندگان فراهم آورد. این نهاد وظیفه تأمین امنیت و پایداری سیستم را بر عهده دارد. وظایف بهرهبردار مستقل سیستم در شکل (۲-۳) نشان داده شده است.
-
- اپراتور بازار: اپراتور بازار مسئول مدیریت اقتصادی بازار است. علاوه بر این، اپراتور بازار بر قوانین بازار نظارت داشته و قیمتها و کمیتهای انرژی معامله شده در بازار را تعیین می کند.
بازارهای جداگانه
رزرو چرخشی/غیر چرخشی
تلفات
توان راکتیو
تطبیق پیشنهادات خرید و فروش
تنظیم سقف قیمت
ارسال هزینه انتقال
جبران تلفات
اعمال هزینه تراکم
شکل (۲-۳): وظایف بهرهبردار مستقل سیستم
مدل بازار اشتراکی
در این نوع بازار فروشندگان و خریداران انرژی، پیشنهادات خود را در یک جای مشترک به نام pool ارائه می دهند. اجرای بازار می تواند به روش مناقصهی ساده باشد. در این نوع مناقصه، تولیدکنندگان بستههای انرژی و حداقل قیمتهای فروش متناظر با آنها برای هر ساعت از افق بازار و هر واحد تولیدی ارائه می دهند. همزمان، خردهفروشان و مصرف کنندگان بستههای انرژی و حداکثر قیمت خرید متناظر را برای هر ساعت از افق بازار ارائه می دهند. اپراتور بازار، بعد از انجام مناقصه و با قید حداقل نمودن هزینه تمام شده خرید برق قیمت تعادلی بازار و توانهای برنده شده هر یک از اعضای بازار را تعیین می کند. در واقع اپراتور بازار پیشنهادهای خرید و فروش را جمعآوری کرده و با بهره گرفتن از یک روش تسویه بازار[۴]، بازار را تسویه می کند. قیمت در بازارهای اشتراکی با عدمقطعیت همراه است. شکل (۲-۴) مدل بازار اشتراکی را نشان میدهد.
شکل (۲-۴): مدل بازار اشتراکی
بازار آینده
بازار آینده[۵] یک بازار مزایدهای است که شرکت کنندگان در آن محصولات خود را برای تحویل در تاریخ مشخصی از آینده از طریق قراردادهای آینده[۶] خرید و فروش می کنند. مهمترین ویژگی بازارهای آینده این است که امکان معاملهی محصولات آینده را به قیمت روز فراهم می آورد. بنابراین، بازارهای آینده هنگامیکه قیمت کالای معاملهای در بازار سهام تا حد زیادی غیرقطعی باشد مفید است. عدم قطعیت در بازار اشتراکی نامطلوب است زیرا مهمترین عامل نوسانات بالای سود یا هزینه های بدست آمده توسط نمایندگان شرکتکننده در این بازار میباشد. از این لحاظ، بازارهای برق آینده به عنوان ابزاری برای احاطه کردن عدم قطعیت بازار اشتراکی ظهور یافته است.
تولید پراکنده
صرفهجویی در هزینه های احداث و ساخت نیروگاههای بزرگ، زمان ساخت و بهره برداری کوتاه، بازدهی بالا نسبت به نیروگاههای بزرگ، سازگاری با محیط زیست و مزایایی از این قبیل سبب رویکرد به منابع تولید پراکنده شده است ]۷و۸ [. تولید پراکنده یا DG [۷] عبارتست از تولید برق در محل مصرف، اما گاهی به تکنولوژیهایی گفته می شود که از منابع تجدیدپذیر برای تولید برق استفاده می کنند.
تعاریفی که برای تولید پراکنده ارائه شده است تا حدودی متفاوت است.
IEEE تولید برق توسط وسایلی که به اندازه کافی از نیروگاههای مرکزی کوچکتر باشند و قادر به نصب در محل مصرف باشند را به عنوان تولید پراکنده تعریف کرده است]۹[ .
در IEA، DG به عنوان واحدهای تولید کننده توان در محل مصرف یا در داخل شبکه توزیع که توان را به طور مستقیم به شبکه توزیع محلی تزریق می کنند، معرفی شده است.
نکتهای که عمومًا مورد قبول است، این است که این مولدها صرف نظر از نحوه تولید توان آنها، نسبتًا کوچک بوده و مستقیمأ به شبکه وصل می شوند]۱۰[ .
طبقه بندی انواع DG
DG ها به دو دسته کلی زیر تقسیم میشوند]۱۱[ :
-
- تولید پراکندهی محلی (DDG)[8]، یک واحد DG کوچک است که مشترکان مجزایی برای بخشهای خانگی، تجاری یا صنعتی دارد. مازاد تولید یک DDG باید به شبکه تزریق شود و همچنین کمبود تولید آن باید از شبکه جبران شود.
-
- تولید پراکندهی عمومی (PDG)[9]، یک واحد DG است که متعلق به یک شرکت مجزا نیست و هدف اصلی آن تزریق توان تولیدی به شبکه است.
تقسیم بندی دیگری نیز برای DG ها وجود دارد]۱[ :
-
- تکنولوژیهای مبتنی بر سوخت فسیلی که شامل توربینهای گازی متداول و توربینهای احتراقی، موتورهای احتراق داخلی (ICE)[10]، میکروتوربینها (MT)[11]، و سلولهای سوختی (FC)[12] میباشند.
-
- تکنولوژیهای مبتنی بر انرژی تجدیدپذیر که شامل سلولهای فتوولتائیک(PV)[13]، توربینهای بادی(WT)[14]، تولید آبی مقیاس کوچک می باشد.
برنامه ریزی تصادفی
بکارگیری دانش : شامل فعالیت هایی می شود که در ارتباط با اجرای دانش در فرآیدهای سازمانی است (نیومن،۱۹۹۳، ۵-۷).
۶-۱۲-۱-۲ مدل مدیریت دانش بویسوت[۷۶]
مدل مدیریت دانش بویسوت(۱۹۹۸) بر مفهوم کالای اطلاعاتی مبتنی است که با دارایی فیزیکی تفاوت دارد. انتقال موثر کالاهای اطلاعاتی تا حد زیادی به فرستندگان و دریافت کنندگانی بستگی دارد که طرح یا زبان کد شده مشترکی را تسهیم می کنند. کالای دانشی، همچنین بافتی دارد که در درون آن می تواند تفسیر شود. پس، تسهیم موثر دانش مستلزم این است که فرستندگان و دریافت کنندگان هم بافت و هم طرح یا زبان کد شده را تسهیم کنند.
مدل مدیریت دانش بویسوت مدلی سه بعدی با ابعاد زیر است : ۱) کدشدنی/ کدنشدنی؛ ۲) انتزاعی/ عینی و ۳) توزیع شدنی/ توزیع نشدنی. فعالیت های کدگذاری، جداسازی، توزیع، جذب، اثرگذاری و بررسی و تحلیل همگی به یادگیری کمک می کنند. بطور تقریبی، بعد کدگذاری به دسته بندی و طبقه بندی، بعد انتزاع به خلق دانش از طریق تحلیل و درک کردن و بعد توزیع به دسترسی و انتقال اطلاعات مربوط است. این مدل به نسبت سایر مدلها از معروفیت کمتری برخوردار است و فهم آن دشوار می باشد و در نتیجه تا کنون به صورت وسیعی اجرا نشده است.
مدل بویسوت، دانش را به صورت رمزگذاری شده یا رمزگذاری نشده و به صورت توزیع شده یا نشده در یک سازمان در نظر می گیرد. او واژه رمزگذاری شده یا کدشده را برای اشاره به دانشی که می تواند به آسانی منتقل شود و واژه رمزگذاری نشده را برای دانشی که نمی تواند به آسانی منتقل شود به کار می برد. همچنین واژه توزیع شده به دانشی اشاره دارد که به آسانی تسهیم می شود و واژه توزیع نشده به دانشی که به آسانی تسهیم نمی شود.
شکل شماره ۹-۲. مدل مدیریت دانش بویسوت(بویسوت،۱۹۹۸، ۹۵).
اگر دانش به صورت کدشده و توزیع نشده باشد، به عنوان دانش اختصاصی در نظر گرفته می شود. در این موارد، دانش از قابلیت انتقال برخوردار است اما آگاهانه به یک گروه کوچک منتخب با هدف دانستن محدود می شود. دانشی که کدنشده و توزیع نشده است به دانش شخصی اشاره دارد. همچنین دانشی که کدشده و توزیع شده باشد به عنوان دانش عمومی در نظر گرفته می شود. دانش عرفی نیز به دانشی گفته می شود که نسبتاً توزیع شده اما کدنشده است. بویسوت معتقد است این نوع دانش به طور آهسته از طریق فرایند اجتماعی شدن، آداب و رسوم و شهود ایجاد می شود(بویست، ۱۹۹۸، ۸۹-۹۷).
مدل بویسوت[۷۷] از جمله مدلهایی است که روابط میان داده، اطلاعات و دانش را به خوبی ترسیم کرده است. (شکل شماره ۱۰-۲). این مدل توسط ماکس بویست[۷۸] ارائه شده است. مدل از سه قسمت تشکیل شده است. داده ها نقش مواد خام و یا ورودی های این مدل را ایفا می کنند. در این مدل ، اطلاعات الگوهایی هستند که ما آنها را از دل داده ها بیرون می آوریم و نهایتا دانش، مدل ذهنی را در این مدل برعهده دارد. بویست معتقد است که مدلهای ذهنی ما تعیین می کنند که ما چگونه به داده ها و اطلاعات واکنش نشان میدهیم و از طرفی چون هر کدام از ما دانش های متفاوتی داریم پس می توان نتیجه گرفت که مدلهای ذهنی متفاوتی خواهیم داشت. مدلهای ذهنی ما تعیین می کنند که ما چگونه رفتار کنیم و چگونه تصمیمی بگیریم و همچنین آنها به عنوان فیلترهایی عمل می کنند که ما بر اساس آنها اطلاعات و داده های موجود را شناسایی خواهیم کرد (هالس،۲۰۰۱، ۹).
شکل شماره ۱۰-۲. مدل بویسوت،روابط داده،اطلاعات و دانش(بویسوت،۱۹۹۸).
منابع
داده
۷-۱۲-۱-۲ مدل شش بعدی مدیریت دانش
فیل پری و ایلکاتومی (۲۰۰۱) بر این باورند که هرگونه جزئی نگری، موفقیت مدیریت دانش را با مشکلات جدی رو برو خواهد ساخت. آنها بر اساس این نگرش، مدلی شش بعدی را برای به کارگیری مدیریت دانش ارائه کرده اند (شکل شماره ۱۱-۲).
شکل شماره ۱۱-۲. مدل شش بعدی مدیریت دانش(تومی و پِری،۲۰۰۱،۳۱۰).
برای درک به کارگیری دانش ابتدا باید بدانیم دانش چیست؟ چگونه ایجاد می شود؟ چگونه مورد استفاده قرار می گیرد؟ در برگیرنده چه چیزهایی است؟ و اینکه چگونه دانش می تواند باعث بهبود عملکرد و فرآیندها شود؟ لذا اولین بعد دانش، ” مفهومی” است.
دومین بعد، مدیریت تغییر سازمانی است. تغییر دانش یعنی تغییر نگرش و سیستم فعالیت های یک سازمان. به همین علت سازمانها برای به کارگیری مدیریت دانش، نیازمند مدیریت تغییر هستند. بعد سوم در ارتباط ب اندازه گیری دانش است. این سیستم ها ما را قادر می سازد که مشخص کنیم آیا به سمت اهداف مدیریت دانش رفته ایم یا خیر. بعد چهارم در ارتباط با ساختار رسمی یا غیر رسمی سازمان است. برای به کارگیری مدیریت دانش باید سازمان را به عنوان فرآیندهای دانش در نظر گرفت. بعد پنجم ، محتوای دانش است. در این ارتباط فیل پری و ایلکاتومی به تقسیم بندی نوناکا و تاکوچی از دانش که آن را به دانش صریح دانش و نهفته قابل تقسیم دانسته اند، اشاره می کنند. بعد ششم ابزار است. ابزار می تواند در برگیرنده سیستم اطلاعات مدیریت، تکنولوژی اطلاعات نظایر اینها باشد. البته باید توجه کرد که این بعد بخش بسیار کوچکی از مدیریت دانش را به خود اختصاص داده است. زیرا مدیریت دانش بر خلاف مدیریت اطلاعات که بیشتر با این ابزارها سرو کار دارد، با مردم و ارزشهای آنها در ارتباط است(تومی و پری،۲۰۰۱، ۳۶۰-۳۷۰).
۸-۱۲-۱-۲ مدل رن جانستون
رن جانستون[۷۹] نیز مدلی برای به کارگیری مدیریت دانش در سازمان ارائه داده است. این مدل به کارگیری مدیریت دانش را با توجه به درنظر گرفتن دو عامل میزان پیچیدگی کار و میزان مطالعات مورد نیاز برای انجام آن کار، عملی می داند ( جدول شماره ۲-۲).
* جدول شماره ۲-۲. مدل مدیریت دانش با توجه به ساختار کار(جانستون،۲۰۰۰،۶).
این مدل فعالیت های موجود در سازمان را به چهار نوع تقسیم می کند :
در نوع اول فعالیت هایی قرار می گیرند که دارای پیچیدگی کم و سطح بالایی از تعاملات متقابل هستند. رویه های استاندارد، تکای زیاد به فرآیندهای رسمی و از جمله ویژگی های فعالیت های نوع اول به حساب می آیند. در سازمان، فعالیت هایی که ستانده آنها به صورت داده فعالیت های دیگر مطرح می شوند در این طبقه قرار می گیرند. در نوع دوم فعالیت هایی قرار می گیرند که بیشترین شباهت را به فعالیت های نوع اول دارند. مهارتهای هدفمند، آموزش های رسمی، رویه های استاندارد، روتین بودن کار و حداقل وابستگی از شاخص های عمده این فعالیت ها هستند. تمام دانش در این نوع فعالیت ها کدگذاری شده و به شکل صریح وجود دارند. در نوع سوم فعالیت هایی قرار می گیرند که از پیچیدگی بالایی برخوردار بوده و سطح وابستگی برای اجرای آنها پایین است. تکراری نبودن، نیاز به افراد متخصص، تعاملات محدود با طیف خاصی از کارکنان و تشکیل تیم های تخصصی حول محورهای مشخص از جمله شاخص های عمده گونه سوم است و بالاخره در نوع چهارم فعالیت هایی قرار می گیرند که از پیچیدگی بالایی برخوردار بوده و دارای سطح بالایی از وابستگی متقابل هستند. چالشی بودن فعالیت ها، روتین نبودن، نیاز به تخصص های وسیع، وابستگی زیاد، نیاز به کار تیمی و فرآیندهای ارتباطی قوی ازجمله ویژگی های عمده این سطح به شمار می روند. متصدیان انجام این فعالیت ها از دانش نهفته زیادی برخوردارند(جانستون،۲۰۰۰، ۶-۱۰).
۹-۱۲-۱-۲ مدل ادل و گریسون
ادل و گریسون[۸۰] (۱۹۹۸) مدلی را برای مدیریت دانش ارائه داده اند. این مدل مبتنی بر دو رکن اساسی است : فرآیندهای مدیریت دانش و فراهم کننده های مدیریت دانش.
شکل شماره ۱۲-۲. مدل مبتنی بر فرآیندها و فراهم کننده های مدیریت دانش( ادل و گریسون،۱۹۹۸،۱۵۸).
فرآیندهای مدیریت دانش عبارتند از:
ایجاد دانش:که به روش های مختلفی انجام می شود.
شناسایی دانش: شناسایی دانش های مفیدی که در فرآیندها، رویه های کاری و اقدامات سازمان وجود دارد.
جمع آوری: بعد از اینکه دانش های مفید مورد شناسایی قرارگرفتند، کار بعدی جمع آوری این دانش ها می باشد.
سازماندهی: در برگیرنده فعالیت های پردازش دانش است .
توزیع: دانش باید به روش های مختلف بین افراد توزیع شود.
ارزیابی و تطبیق: این مدل قبل از به کارگیری دانش توصیه می کند که آن از لحاظ صحت و سقم مورد ارزیابی و تطبیق قرار گیرد.
به کارگیری دانش: تا زمانیکه دانش مورد استفاده قرار نگیرد افزایش پیدا نمی کند. در این مرحله دانش در فرآیندهای کاری و تصمیمات سازمان جاری می شود.
در این مدل فراهم کننده های مدیریت دانش :
رهبری: حمایت مدیران یا رهبری در سازمان از فعالیت های مدیریت دانش از مهمترین و و وثر ترین عوامل در شکل گیری مدیریت دانش است.
فرهنگ: مدیریت دانش بدون جود یک بستر فرهنگی مناسب و مبتنی بر اعتماد نمی تواند به طور موفق اجرا شود. مدیریت دانش بر خلاف مدیریت اطلاعات با ارزشها و باورها در ارتباط است.
تکنولوژی: تکنولوژی به شکل ابزار و ساز و کارهای مناسب می تواند مخصوصا در ذخیره دانش سازمان نقش مهمی را ایفا نماید.
اندازه گیری دانش : اندازه گیری و سنجش دانش به ما کمک می کند که دریابیم تا چه حد به سمت اهداف مدیریت دانش گام برداشته ایم. از طرفی با سنجش و ارزیابی دانش می توان، دانش های کهنه و قدیمی را نیز از سازمان دور کرد(ادل و گریسون،۱۹۹۸، ۱۵۸-۱۶۰).
۱۰-۱۲-۱-۲ مدل استیوهالس
مدل استیوهالس(۲۰۰۱)، شباهت زیادی به مدل ادل و گرسیون دارد (شکل شماره ۱۳-۲). این مدل نیز تاکید زیادی بر فرآیندهای دانش دارد:
* شکل شماره ۱۳-۲. مدل مبتنی بر فرآیندهای دانش(هالس،۲۰۰۱، ۳).
این مدل استراتژی شش گانه ای را به شرح زیر ارائه کرده است :
جستجوی دانش جدید: در این مرحله مدیریت دانش باید در حوزه های مختلف، دنبال دانش های جدید بگردد. این حوزه ها می تواند در درون سازمان و یا بیرون از آن باشد.
یکی از استراتژی های مهمی که این مدل ارائه می دهد، ایجاد دانش از طریق یادگیری است. یکی از تاکیدات اصلی این مدل، دستیابی به سازمان یادگیرنده است. زیرا سازمان یادگیرنده، به عنوان یکی از ابعاد اصلی مدیریت دانش حائز اهمیت است. باید زمینه ای فراهم شود که افراد از اشتباهات و تجارب خود یادبگیرند.
ذخیره سازی: اگر سازوکاری مناسب برای نگهداری دانش وجود نداشته باشد، بخش عظیمی از آن به مرور زمان از بین خواهد رفت.
توزیع: اجرای موفق این استراتژی تا حدود زیادی به فرهنگ یک سازمان بستگی دارد. اگر توزیع دانش در یک فرهنگ، مورد تاکید قرار نگرفته باشد، تلاشهای مدیریت دانش با شکست مواجه خواهد شد.
حذف دانش های زائد (دور ریختن): تصور گذشتگان بر این بود که هرچه اطلاعات انسان بیشتر باشد راه حل های بهتری را تدوین خواهد نمود. امروزه این تصور مورد انتقاد قرار گرفته است، زیرا اطلاعات زیاد، الزاما باعث بهبود راه حل ها و تصمیمات نمی شود. بلکه اطلاعات و دانش های صحیح و به هنگام مورد تاکید است. این استراتژی بر حذف دانش ها و همچنین نگرش های قدیمی و مخرب تاکید دارد. در مدیریت دانش، تغییری مدنظر می باشد که در راستای اهداف سازمان باشد، لذا دانش های نامناسب و مخرب می تواند مسیر این تغییر را عوض کند.
به کارگیری: دانش به خودی خود ارزشمند نیست. زمانی ارزشمند خواهد بود که به کار گرفته شود ، دانشمندی که از دانش خود هیچ گونه استفاده ای نمی کنند قطعا دانش وی برای دیگران، هیچ ارزشی نخواهد داشت(هالس،۲۰۰۱، ۱-۶).
۱۳-۱-۲ ابزارهای مدیریت دانش
در ارتباط با ابزارهای مدیریت دانش تحقیقات معدودی صورت گرفته است که یکی از کامل ترین این تحقیقات، تحقیقی است که در سال ۲۰۱۰ توسط رونالد یانگ[۸۱]، محقق ژاپنی تحت عنوان ” تکنیک ها و ابزارهای مدیریت دانش” صورت گرفته است. وی در این تحقیق ابزارهای مدیریت دانش را مشتمل بر بیست ابزار ضروری معرفی می کند. هر یک از این ابزارها در یکی از دو گروه، ابزارهای مبتنی بر فناوری اطلاعات و ابزارهای بی نیاز از فناوری اطلاعات، قرار می گیرند. در ادامه تعدادی از ابزارهای کاربردی معرفی شده توسط این محقق بیان می گردد.
۱-۱۳-۱-۲ ابزارهای مدیریت دانش ] ابزارهای بی نیاز از فناوری اطلاعات [
Brainstorming - بارش افکار
بارش افکار یک رویکرد غیر رسمی حل مسئله است. در این روش از افراد خواسته می شود تا ایدهها و افکاری را مطرح کنند که در ابتدا اندکی غیر عاقلانه به نظر میرسند. ایده اصلی در اینجا آن است که برخی از این ایدهها را میتوان به راه حلهای نو و خلاق برای مسئلهای تبدیل کرد که سعی در حل آن است و بقیه آنها هم میتوانند جرقه ایدههای دیگری باشند. هدف این رویکرد آن است که افراد را از قید و بند شیوه های معمول اندیشیدن خلاص کند. پس در جریان جلسات بارش افکار نباید از ایدههای مطرح شده انتقاد شود، در این جلسات، تلاش میشود شرایطی فراهم شود تا فرضهای غلط در مورد حدود مسئله در هم شکسته گردد. قضاوت و تحلیل در این مرحله مانع تولید ایده های جدید میشود. ارزیابی ایدهها را تنها باید در پایان جلسه بارش افکار انجام داد، یعنی زمان بررسی بیشتر راه حل ها با بهره گرفتن از رویکردهای متعارف.
Learning and Idea Capture - اخذ ایده ها و آموخته ها
وفاداری برند
پیوندهای برند
آگاهی برند
کیفیت درک شده برند
ارزش ویژه برند
نمودار ۲-۳-۱) تشریح مدل ارزش ویژه برند آکر
منبع: رحیمی هلری، ۱۳۸۴
-
- مدل ارزش ویژه برند یو و همکاران
یو و همکاران (۲۰۰۰)، چارچوب ارزش ویژه آکر را با افزودن مقدماتی در ارزش ویژه برند گسترش دادند. این مقدمات یا فعالیت های بازاریابی مانند: قیمت، تصویر فروشگاه، گستردگی توزیع، هزینه ی تابلیغات و ترفیعات فیمتی، تالثیرات قابل توجهی دارند. تمام این فعالیت های بازاریابی، ابعاد ارزش ویژه برند را به طور قابل ملاحظه ای تحت تاثیر قرار می دهند (Bamert et al.., 2005).
ابعاد ارزش ویژه برند
ارزش ویژه برند
ارزش برای مصرف کننده
تلاش های بازاریابی
ارزش برای شرکت
شکل ۲-۳-۴) مدل ارزش ویژه برند یو و همکاران
منبع:Bamert et al.., 2005
طبق نظر یو و همکاران، تلاش های مدیریتی بازاریابی می تواند به دو نوع طبقه بندی شود که شامل فعالیت برندساز و فعالیت برند برانداز می گردد. ترفیعات قیمتی، نمونه ای از فعالیت های برند برانداز هستند، در حالی که تبلیغات بالا، قیمت بالا، توزیع از طریق خرده فروشان با تصویر فروشگاه مثبت و حجم و گستردگی بالای توزیع، نمونه هایی از فعالیت های برندساز هستند. فعالیت های برند برانداز، ابعاد ارزش ویژه برند را به طور منفی تحت تاثیر قرار می دهند، در حالی که فعالیت های برندساز، ابغاد ارزش ویژه برند را به طور مثبت، متاثر می سازند. ارزش ویژه برند با قدرتمند کردن ابعاد ارزش ویژه برند، ایجاد، حفظ و گسترش داده می شود که این نتیجه خلاقیت های بازاریابی مخصوصی می باشد (Yoo and Donthu, 2002).
-
- هرم ارزش ویژه برند مشتری محور کلر
مدل ارزش ویژه برند مبتنب بر مصرف کننده، چهار مرحله برای ساخت یک برند قوی، مشخص می کند. در این نردبان برنده، هر مرحله وابسته به گذر موفقیت آمیز از مرحله ی قبل می باشد. از هویت برند تا معنای برند، پاسخ های برند و سرانجام روابط برند. هدف، دستیابی به رأس هرم CBBE، یعنی طنین است، جایی که رابطه مسالمت آمیز بین مشتریان و برند در کامل ترین شکل خود وجود دارد (Kuhn et al.., 2008).
۱) هویت
۴) روابط
۳) پاسخ
۲) معنا
طنین
احساسات
قضاوت ها
تصویر ذهنی برند
عملکرد برند
برجستگی نام تجاری
شکل ۲-۳-۵) هرم ارزش ویژه برند کلر
منبع:Kuhn et al.., 2008
در حقیقت، اولین مرحله در ساخت برند قوی، تضمین درست هویت برند می باشد. هدف، خلق هویت برند برای مشتریان است و تداعی در ذهن مشتریان با طبقه مخصوص محصول مورد نیاز است. برای انجام این امر، برجستگی برند می بایست وجود داشته باشد که جنبه های آگاهی برند و تغییرات از خرید و موقعیت های مصرف را نشان می دهد که برند در ذهن می آید (Kuhn et al.., 2008).
۲-۱-۱۱) آمیخته ی بازاریابی و ارزش ویژه برند
برندها به عنوان دارایی های بلندمدت، مدیریت می شوند. مدیریت برند می بایست استراتژیک و کل گرا باشد. آمیخته ی بازاریابی باید در مسیری باشد که از پیام برند حمایت کند (Wood, 2000). مشتریان، ارزش یک کالا را با برند آن، مربوط می دانند، برند می تواند پیام مثبت یا منفی را به ذهن مشتری انتقال دهد و این بستگی به تبلیغات و برنامه های پیشبرد فروش، شهرت کالا و ارزیابی و تجارب استفاده از کالا در گذشته دارد. مهم است دانسته شود که فعالیت های بازاریابی مانند بسته بندی، نام برند، تراکم شبکه ی توزیع، تبلیغات، نمایشگاههای دایمی، حمایت ها، بولتن های مطبوعاتی و از این قبیل می توانند به ساختن سرمایه ها و موقعیت های بلندمدت مانند ارزش ویژه برند و رضایت مشتری کمک نماید(Angulo, 2005).
عناصر آمیخته ی بازاریابی، ارزش ویژه ادراکات مصرف کننده نسبت به برندها را تحت تاثیر قرار می دهد. برای مثال: یو به این نتیجه رسید که گستردگی توزیع و هزینه های تبلیغات به طور مثبتی ارزش ویژه برند را تحت تاثیر قرار می دهند درحالی که ترفیعات قیمتی و سیاست های قیمت گذاری به طور منفی بر آن اثر می گذارند. برخی از محققین دریافته اند که تبلیغات، اثر مثبتی بر ارزش ویژه برند دارند. قرار گرفتن مصرف کنندگان در معرض تبلیغات مکرر یک برند، می تواند به سوح بالاتر ارزش ویژه برند منجر شود که از طریق افزایش آگاهی برند مصرف کننده، توسعه تداعی های مطلوب و بهبود ادراکات کیفیتی حاصل می گردد (Pappu et al.., 2008) فعالیت های بازاریابی ممکن است تاثیر معکوسی بر ارزش ئیژع برند نیز بگذارند، آکر خطرات جایگاه یابی مجدد برندها و تاثیری که تصویر برند و ارزش ویژه برند از تخفیفات قیمتی متحمل شده را بررسی کرد و پیشنهاد نمود که اگر قیمت، تنها پایه و اساس رقابت باشد، چنین حرکاتی فقط شکل تمایز را باطل می کند و به طور معکوس بر ارزش ویژه برند تاثیر می گذارند. لاو و مهر[۲۶] (۲۰۰۰)، گزارش داده اند که شرکت هایی که بودجه های بالاتری به تبلیغات در ارتباط با ترفیع فروش اختصلص می دهند، مشتریان بیشتری جذب می کنند که این مشتریان، نگرش های مطلوب تر و ارزش ویژه برند قوی تری دارند و به همان اندازه شهم بازار، بالاتر رفته و سودها نیز افزایش می یابند (Teo and Tan, 2002). محققان بسیار دیگری نیز دریافته اند که اهداف اولیه اسپانسرها، افزایش آگاهی برند و توسعه ی برند یا تصویر شرکت می باشد. در بسیاری از فرم های ارتباطات بازاریابی، یکی از اهداف اولیه اسپانسرهای رویدادها، کمک به ارزش ویژه برند می باشد (Roy and Cornwell, 2003). به گفته ی یو و دانتو[۲۷] (۲۰۰۲)، ارزش ویژه برند با قوت گرفتن ابعاد ارزش ویژه برند، ایجاد، حفظ و گسترش داده می شود که نتیجه ی فعالیت های بازاریابی بخصوصی می باشد (Yoo and Donthu, 2002). در مجموع، بیشتر تحقیقات ارزش ویژه برند بر متغیرهای آمیخته ی بازاریابی مانند تبلیغات، توزیع، قیمت و کیفیت محصول به عنوان عوامل تاثیرگذار بر ارزش ویژه برند؛ تمرکز کرده اند (Yasin et al.., 2007).
بخش دوم
فعالیتهای ترفیع
۲-۲-۱) تعریف ترفیع
بازاریابی از گذشته های دود کم و بیش در زندگی بشری نقش ایفا کرده اما با حرکت اقتصاد به سمت جهانی شدن و حکم فرمایی مشتری مداری بر نظام های اقتصادی، بازاریابی به ابزار انکارناپذیری برای موفقیت در روابط اقتصادی و بازرگانی جوامع کنونی تبدیل شده و برقراری ارتباطات موثر در جهت تحقق اهداف بازاریابی، از جمله دغدغه های اصلی و پایه ای مدیران سازمان ها به حساب می آید. دانشمندان بازاریابی برای برنامه ریزی و انجام امور مربوط به بازاریابی، اقدامات مربوط به آن را در قالب چهار عنصر (۴Ps) طبقه بندی کرده اند. این عناصر که تشکیل دهنده ی آمیخته ی بازاریابی هستند عبارتند از: محصول، قیمت، توزیع و ترفیع. در میان این عناصر، برنامه هایی که برای ترفیع[۲۸] سازمان و محصول انجام می شود از جایگاه و اهمیت خاصی برخوردار است. بازاریابی از علم ارتباطات به عنوان ابزاری جهت تحقق اهداف ترفیعی خود استفاده می نماید (رضایی، ۱۳۸۹).
یکی از وظایف مهم در مدیریت بازاریابی، تعیین موثرترین ترکیب ترفیع می باشد. هرکدام از روش های ترفیع ویژگی های منحصر به فردی دارد که عامل تعیین کننده در انتخاب هریک محسوب می گردد. یک شرکت باید ابزارهای ارتباطی را آگاهانه و با دقت به نحوی با یکدیگر ترکیب کند تا بتواند ترکیب موزونی از عناصر ترفیعی به وجود آورد، ترکیبی که نیل به اهداف ارتباطی و بازاریابی را ممکن سازد. انتخاب روش های مناسب ارتباطی با توجه به موقعیت مخاطبان در بازار هدف صورت می گیرد. خرید، نتیجه ی یک فرایند طولانی تصمیم گیری مصرف کننده است. برقرار کننده ی یک ارتباط بازاریابی باید بداند مخاطبان هدف او اکنون در چه موقعیتی قرار دارند و او می خواهد آنها را به کجا منتقل نماید (صمدی، ۱۳۸۷).
مدیران سازمان های امروزی با درنظر گرفتن عواملی چند، مانند رقابت حاکم بر بازار، ویژگی محصولات و سازمانشان، ویژگی های مشتریان هدف و غیره، به تهیه و ترکیب خاصی از شیوه های برقراری ارتباط که شامل: تبلیغات[۲۹]، پیشبرد فروش[۳۰]، روابط عمومی[۳۱]، فروشندگی شخصی[۳۲] و بازاریابی مستقیم[۳۳] است، اقدام می کنند. ترکیب فوق که برای تحت تاثیر قرار دادن مشتریان بازار هدف تهیه می شود، آمیخته ی ترفیع[۳۴] نامیده می شوند. هرکدام از عناصر آمیخته ی ترفیع متاثر از عوامل مختلفی است که نقش اساسی در تدوین موثر این آمیخته دارند. ضمن اینکه هر کدام از عناصر آمیخته ی ترفیع ویژگی هایی دارند که آنها را برای ترفیع در صنایع خاصی موثرتر می نمایاند. در حقیقت در هر صنعت خاص، باید با توجه به ویژگی های آن صنعت و خصوصیات هرکدام از عناصر آمیخته ی ترفیع به تهیه و تدوین آمیخته پرداخت (رضایی، ۱۳۸۹).
ترفیع یه مجموعه فعالیت هایی اطلاق می شود که بنگاه ها انجام می دهند تا بتوانند در مورد ارزش و مطلوبیت محصول اطلاعات خوبی به خریداران بدهند، به طوری که از بین محصولات موجود در صنعت، محصول ارائه شده ی ایشان را بخرند. آمیخته ی ترفیع بازاریابی مجموعه ای از متغیرهای قابل کنترل است که صاحبان بنگاه ها آنها را برای پاسخگویی به بازار هدف درهم می آمیزند. یک کسب و کار کوچک و متوسط باید ابزارهای ترفیع را آگاهانه و با دقت به نحوی با یکدیگر ترکیب کند تا بتواند ترکیب موزونی از این عناصر به وجود آورد، ترکیبی که نیل به اهداف ارتباطی و بازاریابی را ممکن سازد. از این رو ترفیع عبارت است از: مجموعه فعالیت های اطلاع رسانی، ترغیب، یادآوری و اثرگذاری. آمیخته ی مرسوم ترفیع بازاریابی، مجموعه ای از متغیرهای قابل کنترل است که صاحبان بنگاه ها آنها را برای پاسخگویی به بازار هدف ترکیب می کنند. از این رو برنامه ترفیع، ترکیب ویژه ای از تبلیغات، روابط عمومی، پیشبرد فروش، فروش شخصی و بازاریابی مستقیم است که شرکت بدان وسیله با آگاهی و جذب مشتری به اهداف خود از جمله افزایش فروش محصولات خود نایل می شود (رضوانی و خرمشاهی، ۱۳۹۰).
-
- تبلیغات
Real-time PCR یک روش سریع و آسان با اختصاصیت و حساسیت بالا و با دامنه وسیعی از کاربردها می باشد. این تکنولوژی یک روش اندازه گیری سریع، اختصاصی و کمی از ژن ها این است که در تشخیص بیماری های عفونی، سرطان و ناهنجاری های ژنتیکی را میسر می سازد (۱۴).
۱-۱۱-۲: مزایای روش Real-time PCR:
در این روش تکثیر در هر زمان قابل مشاهده می باشد. به عبارتی امکان مانیتورینگ لحظه به لحظه واکنش فراهم آمده و در هر سیکل امکان بررسی فرایند تکثیر وجود دارد. همچنین امکان بهینه سازی واکنش وجود دارد. به طوری که مناسب ترین غلظت DNA و پرایمر و همچنین تعداد سیکل لازم برای تکثیر مشخص میشود.
امکان قطع واکنش در زمان دلخواه در این روش وجود دارد. از آنجایی که روند PCR قابل مشاهده می باشد، در صورت عدم تکثیر و یا رفتن به فاز سکون[۳۲] می توان به واکنش خاتمه داد و از اتلاف وقت و انرژی پرهیز نمود.
محدوده تشخیص در این روش بالاتر از PCR معمولی است تا حدی که اختلاف کمتر از ۲ برابر را هم نشان می دهد.
در این روش با بهره گرفتن از Absulute Quantification و Relative Quantification میزان دقیق و نسبی الگوی اولیه قابل اندازه گیری است.
۱-۱۱-۳: انواع روش های Real-time PCR:
به طور کلی دو روش برای انجام PCR کمی با روش Real-time PCR داریم:
۱: نوع غیر اختصاصی: که با بهره گرفتن از عوامل متصل شونده به DNA مثل SYBRGreen به انجام می رسد.
این رنگ به DNA از طریق جایگزینی در شیار کوچک DNA متصل می شود. از جمله مزایای این روش ارزان، راحت و حساس بودن آن است. یکی از معایب بزرگ آن این است که با اتصال به دو رشته ای هایی مثل پرایمر دایمر و دیگر باندهای غیر اختصاصی، نتایج کمی بیشتر از غلظت اصلی برآورد می شوند و بنابر این اپتیمایز کردن آن باید به گونه ای باشد که حداقل پرایمر دایمر و محصول غیر اختصاصی ایجاد گردد. برای تایید نتایج از آنالیز منحنی ذوب (Melt Curve Analysis) استفاده می شود.
شکل ۱-۱۱: در واکنش PCR در هنگامی که DNA به صورت واسرشت است سایبر گرین به DNA متصل نمی باشد. در مرحله اتصال و تکثیر DNA ، همزمان با دو رشته ای شدن DNA سایبر گرین در ساختار DNA قرار می گیرد. و با افزایش DNA های دو رشته ای مقدار سایبر گرین متصل شده نیز افزایش می یابد و در نتیجه نور فلورسانت بیشتری ساطع میشود.
شکل۱-۱۲: مکانیسم عمل SYBR Green به عنوان عامل متصل شونده به DNA
۲: نوع اختصاصی: نوع اختصاصی Real time PCR با پروب های اولیگونوکلئوتیدی اختصاصی انجام می شود که با دو نشانگر رنگی فلورسنت reporter و quencher در ابتدا و انتها تجهیز شده اند. پروب های متفاوت بر اساس خواص شیمیایی در دسترس می باشند از قبیل Taqman و Beacons .
۱-۱۱-۴: روش های تعیین کمیت با Real-time PCR:
یکی از مهمترین کاربردهای Real-time PCR تعیین کمی مقدار ژن بیان شده است که به دو روش صورت میگیرد:
۱: (Absolute Quantification) کمیت سنجی مطلق
۲: (Relative Quantification) کمیت سنجی نسبی
۱-۱۱-۴-۱: Absolute Quantification :
در کمیت سنجی مطلق تعداد دقیق کپی از یک ژن (copy number) مشخص می گردد در حالی که در کمیت سنجی نسبی ، نسبت بیان یک ژن به ژن دیگر یا به عبارتی تغییرات کمی در بیان یک ژن اعلام می شود.
برای تعیین دقیق کپی های یک ژن(Copy Number) به منحنی استاندارد نیاز می باشد. منحنی استاندارد را براساس مقدار معلوم همان ژن و Threshold Cycle هر نمونه رسم می کنیم.
۱-۱۱-۴-۲: چگونگی رسم یک منحنی استاندارد:
یک سری رقت (Serial Dilution) از نمونه استاندارد تهیه کرده و برای تمامی رقت ها واکنش PCR انجام می شود. از روی نمودار تکثیر Ct نمونه ها مشخص می شود .سپس منحنی استاندارد آنها بر اساس Ct در محور Yها و Log تعداد کپی در محور X ها رسم می شود. شود.این منحنی خطی است با شیب منفی که دارای یک معادله است. حال با دانستن Ctنمونه مجهول (که برای آن همراه با نمونه های استاندارد PCR انجام شده است ) و قراردادن آن در معادله منحنی استاندارد تعداد کپی آن مشخص می شود (شکل۱-۱۳).
شکل۱-۱۳: رسم منحنی استاندارد نشان داده شده است. با دانستن Ct نمونه مجهول و قرار دادن آن در معادله منحنی استاندارد تعداد کپی آن مشخص می شود.
دقت و تعیین کمی ژن بیان شده موردنظر کاملاً به درستی وحساسیت منحنی استاندارد بستگی دارد، به این دلیل باید در تعیین میزان کمی نمونه های استاندارد (Copy Number) دقت فراوانی مبذول داشت. تعداد Template ها در نمونه های استاندارد می تواند بین محدودۀ ۱۰۱ تا ۱۰۱۰ مولکول باشد.
۱-۱۱-۴-۳: Relative Quantification
یکی از کاربردی ترین استفاده های Real-time PCR بررسی بیان ژن هاست که با بهره گرفتن از کمیت سنجی نسبی انجام می شود. در حال حاضر کمیت سنجی، دقیق ترین روش برای بررسی تغییرات بیان ژن است. در این روش تعدا مهم نیست و فقط کاهش یا افزایش بیان ژن مهم می باشد، که این کاهش یا افزایش را با یک استاندارد یا ژن مرجع مقایسه می کنند. این ژن عموما یک House Keeping Gene می باشد.
در کمیت سنجی نسبی لزومی به دانستن غلطت دقیق نمونه ها نیست. این روش هم از نظر اقتصادی و هم از نظر زمانی مقرون به صرفه می باشد.
اساس کمیت سنجی نسبی بر پایه نسبت بیان ژن مورد نظر به ژن مرجع است.
در کمیت سنجی نسبی آنچه مهم است بازده PCR می باشد در صورتی که کمیت سنجی مطلق نمودار استاندارد حائز اهمیت است.
۱-۱۱-۵: کاربرد های Real-time PCR:
- مطالعات کمی بیان mRNA
- اندازه گیری تعداد کپی ژن در DNA ژنومی یا ویروسی
- آزمون افتراق اللی یا تعیین ژنوتایپ از طریق SNP[33] ها
- تایید نتایج میکرواری[۳۴]
- تعیین اثر بخشی در دارو درمانی
- اندازه گیری آسیب DNA
- شناسایی و تعیین Load عوامل عفونی
- بررسی سرطان های خونی و تعیین ریسک بازگشت آنها
- و چندین کاربرد دیگر برای Real-time PCR قابل برنامه ریزی و انجام است
۱-۱۲: بیان مساله
هموفیلوس آنفلونزا (Hi) یک باکتری گرم منفی، منحصراً پاتوژن انسانی است که عامل عفونت های گوناگونی هم چون مننژیت، اپی گلوتیت، پنومونی، سلولیت، باکتریمی، آرتریت عفونی و عفونت ملتحمه چشم است. در کشورهای همسایه ایران مثل کویت و عربستان نزدیک به نیمی از مننژیت های باکتریال کودکان بوسیله هموفیلوس آنفلونزا ایجاد می شوند. ویرولانس این باکتری وابسته به حضور و یا عدم حضور کپسول و همچنین نوع آن میباشد. شش سروتیپ اصلی از هموفیلوس آنفلونزا شناسایی شده اند که از a تا f نام گرفته اند. تقسیم بندی آنها بر اساس تفاوت آنتی ژنی در کپسولهای پلی ساکاریدی آنها صورت می گیرد. تیپ b هموفیلوس آنفلوانزا یکی از مهمترین عوامل ایجاد کننده مننژیت در کودکان زیر ۵ سال در سراسر جهان می باشد. این تیپ باعث ایجاد تشنج و عقب ماندگیهای ذهنی در افراد غیر ایمن می گردد. مهمترین عامل ویرولانس و ایمنی زائی این باکتری کپسول پلی ساکاریدی آن است که از پلی مر (PRP) ساخته شده است. از آنجایی که PRP نقش اصلی در ویرولانس را ایفا می کند و یکی از اجزای اصلی واکسن تهیه شده بر علیه این باکتری PRP خالص از تیپ b می باشد ، انتخاب و جداسازی باکتری که میزان PRP بالایی داشته باشد در اولویت کارهای تحقیقاتی جهت تولید این واکسن میباشد. ژنهای مسئول تولیدPRP برجایگاه تولید کپسول (cap locus) قرار دارند و اغلب نمونه های هموفیلوس آنفلونزا b دارای چند کپی از این جایگاه هستند و هر چه تعداد این جایگاه ها بیشتر باشد قابلیت تولید PRP بیشتر گزارش شده است (۳،۵،۶۶).
روش های معمول برای تشخیص این باکتری شامل کشت های باکتریولوژیک و روش های بیوشیمیایی و شمارش سلول در مایع مغزی نخاعی از حساسیت بالایی بر خوردار نیست. بنابر این یافتن یک روش سریع و دقیق جهت تشخیص انواع کپسوله و غیرکپسوله این باکتری مثل روش PCR , از ضرورتهای امروز است (۴۷،۳۰،۳۳،۴۹).
۱-۱۳: ضرورت انجام تحقیق
انتخاب یک سویه محلی قابل اطمینان که شرایط یک سویه واکسینال را داشته باشد و بالاترین تولید پلی ساکاریدی را در بین سویه ها داشته باشد از نظر اقتصادی اهمیت بسیاری دارد. از آنجایی که هدف تهیه یک سویه واکسینال مناسب بومی می باشد ، نیاز است که تمام خصوصیات میکروبیولوژی و بیوشیمیایی و مولکولی این باکتری از تمام زوایا مشخص و ثبت گردد .