۳/۱
مدیریتی
وجود خانه های تصرفی
۳/۰
جمع
۱۰۰
منبع: مطالعات میدانی نگارنده
در محله چاهستانیها نیز مانند محله سورو بیشترین درصد مربوط به مسائل کالبدی است و نبود سیستم جمع آوری فاضلاب، کیفیت نامناسب معابر، نامناسب بودن میزان روشنایی در محله و نیز از همه مهمتر کمبود میزان کاربری های شهری در این محله از مهمترین مسائل موجود در این محله می باشند.
تصویر شماره۹ : کیفیت نامناسب و کم عرض بودن معابر در محله چاهستانیها
منبع: نگارنده،۱۳۹۱
بعد از مسائل کالبدی می توان به مسائل اجتماعی مانند عدم امنیت در محله، عدم مشارکت و همکاری بین ساکنین و نیز فرهنگ پایین ساکنین محله اشاره کرد. البته بیکاری جوانان در محله چاهستانیها نیز مانند محله سورو مسئله مهم و حادی است که بسیاری از نابسامانی ها و مشکلات اجتماعی از این مسئله نشأت می گیرد. مشکلات مدیریتی و نیز حقوقی مانند وجود خانه های تصرفی در محله نیز از دیگر مسائلی هستند که ساکنین این محله به آن اشاره کرده اند.
منبع: نگارنده،۱۳۹۱
تصویر شماره ۱۰ : نبودن سیستم جمع آوری فاضلاب در محله چاهستانیها
منبع: نگارنده،۱۳۹۱
تصویر شماره ۱۱ : فضاهای خالی بلااستفاده در محله چاهستانیها، مکانی برای تجمع زباله
۱۱-۴- جمع بندی
موقعیت، چگونگی پیدایش و روند تکامل و همچنین ویژگیهای منحصر به فرد سکونتگاه های غیررسمی از جمله دلایلی هستند که آنها را از یکدیگر متمایز کرده و لزوم پیچیدن نسخه درمان جداگانه برای هریک را ایجاب می کند. به این ترتیب نوع برخورد با سکونتگاه های غیررسمی باشرایط نامناسب که هیچ امیدی به بهبود آنها نیست با سکونتگاهی که کورسویی از امید به بهبود در آن به چشم می خورد متفاوت خواهد بود. در این فصل برای شناسایی دو محله سورو و چاهستانیها و تفکیک آنها به محلات امید و یأس، به بررسی شاخص های کالبدی، اجتماعی و اقتصادی پرداخته شد، که نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که محله سورو از لحاظ اجتماعی(میزان مهاجرت، میزان تعلق خاطر در بین ساکنین)، کالبدی(کیفیت ابنیه، میزان کاربری شهری و…) و نیز اقتصادی(نوع اشتغال، میزان درآمد و …) نسبت به محله چاهستانیها از وضعیت بهتری برخوردار است و می تواند به عنوان محله امید در مقابل محله چاهستانیها به عنوان محله یأس مطرح گردد. البته برای این ادعا از روش AHP (تحلیل سلسله مراتبی) استفاده شد که با توجه به به وزن های بدست آمده برای هر یک از محلات می توان گفت محله سورو به لحاظ اجتماعی، اقتصادی، میزان مشارکت و امنیت نسبت به محله چاهستانیها بهتر ارزیابی شده است اما فرسودگی کالبدی محله سورو باعث گردید که وزن این محله با توجه به شاخص کالبدی کمتر از محله چاهستانیها بدست آید که نشان دهنده این موضوع است که به لحاظ کالبدی محله چاهستانیها از وضعیت مناسب تری نسبت به محله سورو برخوردار است.
در انتها نیز پس از محاسبه وزن نهایی محلات، محله سورو با وزن ۷۴۵/۰ به عنوان محله امید و رو به بهبود و محله چاهستانیها با وزن ۲۵۵/۰ به عنوان محله یأس و رو به زوال شناخته شد.
فصل پنجم
آزمون فرضیه ها و ارائه راهکار
مقدمه
سیاست توانمندسازی به معنی استفاده از امکانات و پتانسیل های محلی با بهره گیری از مشارکت مردمی و نیز با نظارت و کنترل دولت در جهت ساماندهی مناطق غیررسمی می باشد. اجرای این سیاست مستلزم ظرفیت سازی نهادی و محلی در جهت فراهم نمودن زمینه مشارکت است که این موضوع تنها با روش ها و ابزارهایی جهت تشویق و ایجاد انگیزه و رغبت در میان مردم امکان پذیر است.
امنیت تصرف به عنوان ابزاری که می تواند زمینه مشارکت و اجرای سیاست توانمندسازی را فراهم کند، تعریف شده است. در واقع امنیت تصرف به عنوان یک اصل اساسی و لازم برای بهبود شرایط زندگی فقرای ساکن در سکونتگاه های غیررسمی به شمار می رود و از بهترین راه حل های مبارزه با فقر در این سکونتگاه ها می باشد. البته اجرایی شدن راهکار امنیت تصرف می تواند از طریق تأمین حق مالکیت قانونی(واگذاری سند مالکیت)، فراهم نمودن امکانات و خدمات در محله، واگذاری زمین معوض و توسعه مجدد در شرایط نامناسب محیطی و کالبدی محله، صورت پذیرد. در این فصل راهکارهای اجرایی امنیت تصرف(واگذاری سند مالکیت و نیز تأمین امکانات و خدمات در محله) در محلات سورو و چاهستانیها و نیز تأثیر آن بر میزان مشارکت مردمی در قالب فرضیات تحقیق بررسی و ارزیابی شده است.
۱-۵- آزمون فرضیه ها
فرضیه ها در واقع خطوط هدایت تحقیق برای رسیدن به هدف کلی آن می باشند که باید مورد آزمون قرار بگیرند. در این تحقیق از سه فرضیه استفاده شده است که باید پس از شناسایی متغیرها، هر یک از آنها بررسی گردند. همچنین با توجه به موضوع تحقیق که بررسی تطبیقی دو محله سورو و چاهستانیها می باشد هریک از فرضیات باید به صورت جداگانه در این محلات آزمایش و اثبات شوند.
۱-۱-۵- فرضیه اول: به نظر می رسد تأمین حق مالکیت برای ساکنین محلات چاهستانیها و سورو می تواند میزان تعلق خاطر آنها به محله و به تبع آن زمینه مشارکت مردمی را در ساماندهی آن فراهم کند.
برای اثبات این فرضیه اول طی سؤالی از ساکنین هر یک از دو محلات سورو و چاهستانیها پرسیده شد که ” آیا در صورت تأمین حق مالکیت، حاضر به همکاری با ادارات و شرکت های مربوطه هستید” که ۸۰ درصد افراد ساکن در هر دو محله با این شرط موافق بودند، بنابراین این سؤال خود می تواند فرضیه اینکه تأمین حق مالکیت می تواند زمینه مشارکت مردمی را فراهم نماید، را اثبات کند. اما برای اثبات این فرضیه مطابق با روابط موجود بین متغیرها، باید همبستگی بین دو متغیر مالکیت(به عنوان متغیر مستقل) و میزان تعلق خاطر(به عنوان متغیر وابسته) با یکدیگر، و نیز دو متغیر میزان تعلق خاطر(به عنوان متغیر مستقل) و میزان مشارکت(به عنوان متغیر وابسته) بررسی و محاسبه گردد. همچنین این فرضیه برای محلات سورو و چاهستانیها به صورت جداگانه آزمون شده است.
البته اثبات این فرضیه در گرو اثبات دو فرضیه جزئی زیر می باشد که به شرح ذیل می باشند.
- به نظر می رسد تأمین حق مالکیت برای ساکنین محلات چاهستانیها و سورو می تواند میزان تعلق خاطر آنها به محله را فراهم کند.
- میزان تعلق خاطر می تواند باعث افزایش میزان مشارکت مردمی گردد.
۱-۱-۱-۵- به نظر می رسد تأمین حق مالکیت برای ساکنین محلات چاهستانیها و سورو می تواند میزان تعلق خاطر آنها به محله را فراهم کند.
H0= بین متغیر مالکیت با میزان تعلق خاطر ارتباط معنی داری وجود ندارد.
H1= بین متغیر مالکیت با میزان تعلق خاطر ارتباط معنی داری وجود دارد.
برای اثبات همبستگی بین دو متغیر مالکیت (اسمی) و میزان تعلق خاطر( رتبه ای) با توجه به نوع آنها از ضریب همبستگی کرامر و اسپیرمن استفاده شده است. این فرضیه ابتدا با توجه به داده های حاصل از محله چاهستانیها مورد آزمون قرار گرفت، که با بهره گرفتن از روش کرامر در سطح اطمینان ۹۵ درصد ( ۰۱۳/۰<05/0) بین این دو متغیر رابطه معناداری وجود دارد و با ضریب همبستگی ۳۱۴/۰ دارای رابطه مستقیم با یکدیگر می باشند. همچنین در سطح اطمینان ۹۹ درصد ضریب همبستگی اسپیرمن برای دو متغیر مالکیت و میزان تعلق خاطر ۲۷۸/۰ می باشد که نشان از رابطه مستقیم بین دو متغیر دارد.
جدول شماره ۵۹ : آزمون رابطه بین دو متغیر مالکیت و میزان تعلق خاطر در محله چاهستانیها
نوع آزمون