<p>از نظر فمنیسم رادیکال تقلید از جایگاه مردان در جامعه، نظام اجتماعی متکی بر پدر سالاری را بیشتر تقویت می کند. آنان بر این باورند که به دست آوردن حقوق مساوی با مردان یعنی قبول ارزش هایی که توسط مردان صورت می گیرد و زنان تلاش می کنند تا در نهایت مثل مردان شوند. در حالی که جنس مؤنث، بایستی ارزش های مربوط به خود را از نو تعریف کند. زیراتجربه زنان فقط توسط خودشان قابل بیان است و این تجربه بایستی جایگاه مستقل خود را در جامعه پیدا کند. <sup>[۴۹۰]</sup> برخی فمنیست های چپ گرا بر آن بودند که چون تقریبا همه مردان از سلطه زنان سود می برند پس هیچ جنبش سیاسی مردانه ای از جمله جنبش کمونیستی منجر به نابودی سرمایه داری به ستم بر زنان پایان نمی دهد و در نتیجه، مبارزه علیه قدرت طبقانی باید همراه با مبارزه علیه پدر سالاری و فرض تفوق مردان باشد.<sup>[۴۹۱]</sup><br /><strong>۲-۱-۴- </strong><strong>کناره گیری از مردان؛</strong><br />فمینیست های رادیکال معتقدندتمام بدبختی ها و شرور در اثر تسلط مردان بر زنان استو تنها راه چاره حذف مردان در تمام عرصه های اجتماعی است. آنان بر این باورند که تقسیم جنسى کار که تحریک کننده و تقویت کننده نظام سلطه مردانه بوده، همواره وجود داشته است و مرد سالارى، نظامى جهانى است که در آنمردان بر زنان
نتیجه بررسی فرضیه ارتباط بین عملکرد و گرایش استراتژیک
در بررسی این فرضیه آماره آزمون این رابطه مقدار ۴٫۷۵ محاسبه شده است که بیش از معیار ۱٫۹۶ می باشد، بنابراین وجود ارتباط بین این متغیر ها تایید می شود. از سویی ضریب این ارتباط ۰٫۵۸ می باشد که نشان از شدت بالای رابطه بین دو متغیر دارد، هم چنین مثبت بودن ضریب رابطه حکایت از مستقیم بودن ارتباط بین دو متغیر دارد.
نتیجه بررسی فرضیه ارتباط بین عملکرد و نوآوری
در بررسی این فرضیه آماره آزمون این رابطه مقدار ۸٫۲۶ محاسبه شده است که بیش از معیار ۱٫۹۶ می باشد، بنابراین وجود ارتباط بین این متغیر ها تایید می شود. از سویی ضریب این ارتباط ۰٫۴۵ می باشد که نشان از شدت بالای رابطه بین دو متغیر دارد، هم چنین مثبت بودن ضریب رابطه حکایت از مستقیم بودن ارتباط بین دو متغیر دارد.
۵-۴٫ محدودیت های تحقیق
نتایج مربوط به دوره زمانی خاص بوده لذا به کارگیری از نتایج تحقیق طی سال های آینده نیازمند اطلاعات به روزتر خواهد بود.
کمبود منابع علمی در خصوص تاثیر همزمان متغیر های مورد بررسی
کمبود تحقیقات تجربی در زمینه مرتبط با متغیر های مورد بررسی
با توجه به این که در این پژوهش از پرسشنامه به عنوان ابزاری جهت گردآوری اطلاعات استفاده گردیده است، این امر خود یکی از محدودیت های تحقیق می باشد چرا که این ابزار دارای محدودیت ذاتی بوده به طوری که محقق کنترلی به صدق گفتار پاسخ دهندگان نداشته است.
۵-۵٫ پیشنهادات تحقیق
۵-۵-۱٫ پیشنهادات بر اساس نتایج فرضیه
نتیجه بررسی فرضیه تحقیق نشان داد که رابطه معنی داری بین مدیریت دانش و نوآوری در جامعه تحقیق وجود دارد، بنابراین توصیه می شود تا با ارائه سیستم های دانشی تلاش شود تا تولید، نگهداری و ذخیره سازی دانش به گونه ای در سازمان برنامه ریزی شود تا در نهایت منجر به نوآوری در ابزارهای تحقیقی گردد.
نتیجه بررسی فرضیه تحقیق نشان داد که رابطه معنی داری بین مدیریت دانش و گرایش استراتژیک در جامعه تحقیق وجود دارد، بنابراین توصیه می شود تا با ارائه سیستم های دانشی تلاش شود تا تولید، نگهداری و ذخیره سازی دانش به گونه ای در سازمان برنامه ریزی شود تا در نهایت منجر به انتخاب صحیح گرایش استراتژیک در سازمان گردد.
نتیجه بررسی فرضیه تحقیق نشان داد که رابطه معنی داری بین نوآوری و گرایش استراتژیک در جامعه تحقیق وجود دارد، بنابراین توصیه می شود تا به منظور افزایش نوآوری در سازمان تلاش شود تا استراتژی مناسب در سازمان با توجه به نیازهای بازار انتخاب و پیاده سازی شود.
نتیجه بررسی فرضیه تحقیق نشان داد که رابطه معنی داری بین مدیریت دانش و عملکرد در جامعه تحقیق وجود دارد، بنابراین توصیه می شود تا به منظور افزایش عملکرد سازمانی تلاش شود تا دانش به روز وقابل استفاده درسازمان بامشارکت کلیه اعضای سازمان پیاده سازی وبه کار گرفته شود.
نتیجه بررسی فرضیه تحقیق نشان داد که رابطه معنی داری بین گرایش استراتژیک و عملکرد در جامعه تحقیق وجود دارد، بنابراین توصیه می شود با توجه به تغییرات متعدد در سطح بازار تلاش شود تا با پایش مناسب رقبا گرایش استراتژیک مناسب برای ایجاد مزیت رقابتی در سازمان پیاده سازی گردد.
نتیجه بررسی ارتباط بین نوآوری و عملکرد از وجود رابطه معنی دار بین متغیر های تحقیق دارد، در این زمینه می توان پیشنهاد نمود تا تلاش شود تا به منظور بهبود عملکرد سازمانی از کارکنان نوآور و طرح های جدید به منظور اجرای فرایند های سازمانی استفاده شود.
۵-۵-۲٫ پیشنهادات برای تحقیق های آتی
موضوعات زیر با توجه به تحقیق صورت گرفته برای محققین بعدی پیشنهاد می شود:
بررسی تاثیربین متغیرهای این تحقیق به صورت مقایسه ای در بین شرکت های مختلف دخانیاتی داخلی و خارجی
بررسی مقایسه ای نوآوری در شرکت های دخانیات در کشور
شناسایی واولویت بندی عوامل موثر بر نوآوری شرکت های دخانیاتی
بررسی تاثیر متغیر های میانجی بر عملکرد شرکت های دخانیاتی
بررسی تاثیر خلاقیت بر متغیر های مورد بررسی در این تحقیق
فهرست منابع
منابع فارسی
ستاری فرد، احسان (۱۳۸۳). مجموعه سمینارها و کارگاه های آموزشی برگزار شده در زمینه ارزیابی عملکرد در شرکت ها و موسسات
داوری، د (۱۳۸۲)، مدیریت استراتژیک از تئوری تا عمل، نشر: دلسا، ص: ۹، ۱۱، ۱۳
کفچه،پرویز(۱۳۸۹)، رابطه بین فرایند های مدیریت دانش و تفکر استراتژیک در سطح سازمان، پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه سنندج.
طالقانی غلامرضا،انواری علی،افتخاری لیلا(۱۳۹۱)، رابطه بین مدیریت دانش و نوآوری سازمانی در یک شرکت بیمه، پژوهشنامه بیمه (صنعت بیمه) بهار; ۲۷(۱ (مسلسل ۱۰۵)):۱۵۱-۱۷۱٫
رضائیان، علی، اصول مدیریت، چاپ ششم، تهران، انتشارات سمت، ۱۳۷۴٫
حسنزاده ، روش های تحقیق در علوم رفتاری: راهنمای عملی تحقیق ، انتشارات ساوالان ، ۱۳۸۷
قربانی زاده، خالقی نیا، نقش انتقال دانش ضمنی در توانمندسازی کارکنان، فصلنامه پژوهش های مدیریت منابع انسانی، سال اول، شماره ۲، ۱۳۸۸
الوانی، مطالعات مدیریت بهبود و تحول » تابستان ۱۳۷۱ - شماره ۶
یارمحمدی و همکاران ، فصلنامه دانش و پژوهش در روانشناسی کاربردی،۱۳۸۷
موسی خانی ، سازمان و مدیریت ، جلد اول ، ۱۳۸۸
کیاوند ،سرمایه داری و پیشرفت اجتماعی، نشریه: بورس » بهمن ۱۳۸۱ - شماره ۳۴
الهی ، رساله دکتری با عنوان ( طراحی وتبیین الگویی برای سیاستگذاری خودکار اقتضایی فازی در سیستم های سایبرنتیک) ، ۱۳۷۸
شرکت توانیر(۱۳۸۹)، کاربرد مدیریت دانش، دسترسی در تاریخ(۱۳۹۱/۰۴/۲۰):
http://www2.tavanir.org.ir/km/km_usage.asp
صالحی صدقیانی، جمشید و خیراندیش، مهدی (۱۳۸۷) مدیریت دانش در عصر اطلاعات با نگرش کاربردی در سازمان. کنترولر، ۷۲،۹۵٫
صرافی زاده، اصغر (۱۳۸۳)، فناوری اطلاعات در سازمان IT (مفاهیم و کاربردها)، انتشارات میر.
عینی، اکرم(۱۳۸۴)، اطلاعات چیست؟ مفهوم اطلاعات در مراجع تخصصی و از دیدگاه برخی صاحب نظران کتابداری ، فصلنامه کتاب،شماره ۶۱،صص:۲۹،۳۴٫
فیضى مهدی(۱۳۸۲). باز مهندسی مفهوم یادگیری الکترونیکی براساس مدیریت دانش، سایت مرکز اطلاع رسانی وزارت صنایع و معاون.
قانعی راد، محمد امین.(۱۳۸۱) شیوه جدید تولید دانش:ایدئولوژی و واقعیت. مجله جامعه شناسی ایران، ۲۸،۵۹٫
قربانی زاده، وجه الله، و شیرین خالقی نیا (۱۳۸۸) نقش انتقال دانش ضمنی در توانمند سازی کارکنان. فصلنامه پژوهش های مدیریت منابع انسانی دانشگاه جامع امام حسن(ع)، ۸۵،۱۰۵٫
کیاوند عزیز(۱۳۸۱)، کار جدید مدیر، بنای سازمان های فراگیر، مجله تدبیر شماره ۵۳: ۴۹- ۶۱
میرزابیگی جهانشاه(۱۳۸۴). انتقال دانش و حفظ مهارت : نیاز پیوسته فرایند جهانی شدن، مجله مدیرساز، مرداد ، صفحه ۷۱
نوری، سیامک، مصطفی جعفری، و جعفر حقیقت منش . (۱۳۸۸)چرخه مدیریت دانش(مطالعه موردی). مدیریت نظامی، ۱۹۸،۱۷۵٫
مسلط اند. آن ها بر این باورند که هیچ حوزه اى از جامعه، از تبیین مردانه برکنار نیستو در نتیجه، باید در هر جنبه اى از زندگى زنان، که هم اکنون طبیعى تلقى مى شود،تردید کرد و براى انجام امور، شیوه هاى جدیدى یافت. لذا باید بانوان از مردان جدا شوند تا صفاتشان که برتر از مردان است، بارز شود و به خودکفایی برسند. بر این پایه پیشنهاد کردند که بهتر است زنان با یکدیگر در خانه های گروهی زندگی کنند تا به «کنترل بر بدن خود»، «پایان دادن به شیء انگاری جنسی» و «حقوق مربوط به تولید مثل» دست یابند و با پی ریزی نهاد های خواهری و تکیه بر خصوصیات زنانه، کانون هایی جدا از مردان به وجود آورند و شاهد براندازی نظام پدر سالاری در کل جوامع باشند.<br /><strong>۲-۱-۵- </strong><strong>استقلال زنان؛</strong><br />فمنیست های رادیکال سلطه مذکر را ناشی از کنترل عمومی مردان بر جسم زنان، یعنی کنترل توانایی های جسمی و زایشی آنان می دانند از این رو برای پایان بخشیدن به این وضعیت معتقدند که زنان باید خودمختاری و استقلال خویش را در این عرصه ها بدست آورند<sup>[۴۹۲]</sup>و در راه ارتقای آگاهی های خود در زمینه شیوه های ستم مردان بکوشند.<sup>[۴۹۳]</sup><br /><a href="https://feko.ir/"><img class="alignnone wp-image-60″ src="https://ziso.ir/wp-content/uploads/2021/10/THESIS-PAPER-7.png” alt="پایان نامه - مقاله - پروژه” width="258″ height="65″ /></a><br /><strong>۲-۱-۶- </strong><strong>استفاده از تجارب زنانه؛</strong><br />برخی فمنیستهای رادیکال معتقدند که نباید در پی پرداختن نظریه های جدید و فمنیستی بود، زیرا رویکردی نظری اساساً روش مردانه است. آنان نظریه پردازی را وظیفه ای می دانند که نخبگانی به عهده اش می گیرند که تجارب زنان را که در زمره نخبگان نیستند، کوچک می شمرند و یا حتی نادیده می گیرند. آنان معتقدند که جامعه شناسان فمنیست می کوشند«حقیقت»ی را جایگزین«حقیقت»دیگری کنند و در انجام چنین کاری نمی توانند به ارزش تجارب تمام زنان پی ببرند. از نظر آنان وظیفه فمنیستی، استفاده کردن از تجارب تمام زنان است، برای درک زندگی های زنان و پیکار علیه ستم.<br /><strong>۲-۱-۷-</strong><strong>برتری زنان از لحاظ جسمی؛</strong><br />فمنیسم رادیکال باارزش ترین خصلت ها را ویژگی های زنانه می شمارد و جنس مؤنث را به دلیل ویژگی های شخصی آن ها که عاطفه محور و احساس محور هستند و نیز به دلیل تحلیل های خاصی که راجع به طبیعت آن ها وجود دارد، برتر از جنس مذکر می دانند. البته بیشترین مخالفت هایی که با فمینیسم شده مربوط به همین گرایش است.<br /><strong>۲-۱-۸- </strong><strong>تغییر در شیوه تولید دانش</strong><strong>.</strong><br />مسأله اصلى مورد توجه فمنیستهاى رادیکال، آشکار کردن اینموضوع است که چگونه قدرت مردانه در تمام حوزه هاى زندگى و روابط شخصى، مانند پرورشکودک، خانه دارى و ازدواج و در تمام انواع اعمال جنسى، از جمله تجاوز، فحشامزاحمت جنسى و نزدیکى جنسى، اعمال و تقویت مى شود در این نگرش، فرودستى زنان،مسأله اى جهانى و اساسى است، چون صرف نظر از زمان و مکان، تغییر چشم گیرى نکردهاست و به نظر این ها مردان، فرهنگ زنان، دانش زنان و توان ذهنى زنان را تماماً انکار مى کنند، لذا مى خواهند شیوه تولید دانش را چناندگرگون سازند که درک ذهنى زنان از نو ارزیابى شود.<br /><strong>۲-۲-</strong><strong>نظریه پردازان فمینیست رادیکال</strong><strong>:</strong><br />از جمله نظریه پردازان فمینیسم رادیکال می توان به افراد زیر اشاره نمود:</p><p> </p><ul><li style="list-style-type: none;"><ul><li><strong>شولامیت فایرستون</strong> <strong>مؤلف «دیالکتیک جنس</strong><strong>»</strong></li></ul></li></ul><p> </p><p>یکی از نخستین آثار منسجم و نظام بند این گروه از شولامیت فایرستون نگاشته شده است که دیالکتیک جنس (۱۹۷۴) نام دارد. بر اساس عقیده نویسنده تمایزات مبتنی بر جنس، تنها در حوزه های قانون و اشتغال نمی باشد، بلکه ساختار تمام جنبه های زندگی و روابط شخصی افراد را تشکیل می دهد و به قدری همه جانبه است که معمولاً قابل تشخیص نیست. فایرستون علت تابعیت زنان را بیش از هر چیز در واقعیت زیست گونگی آن ها برای تولید مثل می داند که منجر به ضعف جسمی آن ها نسبت به مردان و در نتیجه کسب امنیت جسمی از رهگذر اتکاء به مردان می شود. او همچون فروید کالبد انسان را تعیین کننده سرنوشت او می داند، با این تفاوت که جبر سلطه مردانه را نمی پذیرد و آن ها را دشمنان اصلی زنان می داند و با اتکاء به تحولات فنی معاصر، از جمله راه های پیشگیری از بارداری و امکانات بارداری خارج از رحم و ایجاد نوزادان به اصطلاح آزمایشگاهی می کوشد تا کالبد انسان را یا حداقل وظیفه تولید مثل را تغییر دهد. وی چنین وضعی را «پیروزی بر قلمروی طبیعت» می داند.<sup>[۴۹۴]</sup></p><p> </p><ul><li style="list-style-type: none;"><ul><li><strong>کیت میلت</strong></li></ul></li></ul><p> </p><p>همو بر آن است که در درون نظام پدر سالاری که در همه جا وجود دارد سلطه مردان و انقیاد زنان از طریق جامعه پذیری حاصل می شود، از طریق ایدئولوژیک تداوم می یابد و با روش های نمادین حفظ می شود. بنابر این پدر سالاری باید متکی بر فرهنگ باشد. به عبارت دیگر مبارزه فمنیسم رادیکال تاحد زیادی جنبه فرهنگی می یابد و به همین دلیل-حداقل برخی از شاخه های آن را-فمنیسم فرهنگی می نامند.<sup>[۴۹۵]</sup></p><p> </p><ul><li style="list-style-type: none;"><ul><li><strong>سیمون دوبووار</strong></li></ul></li></ul><p> </p><p>دوبووار فمنیست فرانسوی است که فمنیسم رادیکال آمریکا تحت تأثیر او نیز قرار دارد. همو در کتاب جنس دوم «رضا و رغبت» زن و خشنودی او در وابسته بودن به دیگران را نتیجه فرایند جامعه پذیری می داند که او را بر این اساس تربیت می کند.<sup>[۴۹۶]</sup></p><p> </p><ul><li style="list-style-type: none;"><ul><li><strong>انگلس و مارکس</strong></li></ul></li></ul><p> </p><p>اینان، حذف خانواده را به صورت رایج آن مطرح کرده اند و ایجاد مؤسسات اشتراکی را پیشنهاد می کنند که در آن، مجموعه کارهای خانه و نگهداری از کودکان، از وظایف اجتماعی (زنان و مردان) به حساب می آید.<sup>[۴۹۷]</sup></p><p> </p><ul><li style="list-style-type: none;"><ul><li><strong>دیلی مری</strong><strong>: Daly Mary</strong></li></ul></li></ul><p> </p><p>وی فیلسوف رادیکال آمریکایی است که در نخستین کتاب هایش کلیسا و جنس دوم(۱۹۶۸)وفراسوی خدا- پدر(۱۹۷۳)به بررسی زن ستیزی در مسیحیت و کلیسا می پردازد. وی می گوید قدرتی که مردسالاری بر زنان اعمال می کند متکی بر مسیحیت است.<sup>[۴۹۸]</sup><br /><strong>زمینه های شکل گیری فمینیسم های رادیکال</strong><strong>:</strong><br />علاوه بر فمینیسم رادیکال که هدف آن تغییر فرهنگ جامعه بود، گروه های کوچکی نیز تشکیل شدند که این گروه ها از نظر پایگاه اجتماعی عمدتاً بر زنان تحصیل کرده و باسواد اتکا داشت. اما آن چه دنبال می شد بیشتر تغییر رفتار سطحی بود و نه تحولات حقوقی وسیاسی. از جمله می توان به علل زیر در شکل گیری این گروهک ها اشاره نمود:</p><p> </p><ul><li style="list-style-type: none;"><ul><li>معطوف به اقدامات اجتماعی مثل کمک به زنان کتک خورده، زنان تنها و . .</li></ul></li></ul><p> </p><ul><li style="list-style-type: none;"><ul><li>جنبه بسیج گری و جلب توجه عمومی</li></ul></li></ul><p> </p><ul><li style="list-style-type: none;"><ul><li>افزایش سطح آگاهی. چند گروه معروف این جناح مانند«نان و گل سرخ» در بوستن، «گروه رهایی زنان»در برکلی، «انجمن نابود ساختن مردان» و «جوراب قرمزها» بر آزادی و وحدت بانوان تأکید می کردند و بر ارتقای آگاهی و اعتماد به نفس آنان و تقویت روحیه «خواهری» تکیه داشتند. در بیانیه «جوراب قرمزها» آمده است: «زنان یک طبقه تحت ستم هستند. ستم بر ما تمام عیار است و همه ابعاد زندگی ما را تحت تأثیر قرار می دهد. ما به عنوان ابژه های جنسی، عوامل زاد و ولد، خدمه خانگی و نیروی کار ارزان استثمار می شویم. ما را موجودات فرودستی تلقی می کنند که تنها هدف آن ها بهبود زندگی مردان است».<sup>[۴۹۹]</sup></li></ul></li></ul><p> </p><p>در مجموع می توان به چکیده ای از بیانیه فمنیست های رادیکال نیویورک در سال ۱۹۷۰ اشاره نمود:<br />فمنیسم رادیکال ستم بر زنان را به عنوان ستم بنیادی می شناسد که زنان در آن بر اساس جنسیتشان به عنوان طبقه فروتر طبقه بندی شده اند. هدف فمنیسم رادیکال تشکل سیاسی برای برانداختن نظام طبقاتی جنسی است. ما به عنوان فمنیست های رادیکال بر آنیم که در مبارزه ای بر سر قدرت با مردان درگیر شده ایم و مرد تا جایی که با امتیازات متفوق نقش مردان به خود هویت می بخشد و آن را اعمال می کند، کارگزار ستم بر ماست. ما تشخیص می دهیم که آزادی زنان به معنای آزادی مردان از نقش مخرب ستمگری است و در این شرایط دچار این توهم نمی شویم که مردان نهایتاً بدون مبارزه از این آزادی استقبال می کنند. فمنیسم رادیکال سیاسی است زیرا تشخیص می دهد که گروهی از افراد (مردان) نهادهایی را در جامعه برای حفظ قدرت خود تأسیس کرده اند.<sup>[۵۰۰]</sup><br /><strong>۲-۳-</strong><strong>اهداف فمنیسم رادیکال</strong><strong>:</strong><br />با توجه به آن چه گذشت می توان اهداف فمینیسم رادیکال را در موارد زیر خلاصه نمود:<br />۱- آشکار کردن شیوه های اعمال اقتدار مردانه<sup>[۵۰۱]</sup> در همه ی حوزه های زندگی از جمله روابط «شخصی» نظیر بچه داری، خانه داری و ازدواج و همه انواع روابط جنسی نظیر تجاوز، فحشا، آزار جنسی و آمیزش جنسی.<sup>[۵۰۲]</sup></p>