گاه چو اشکال اقلیدس سر اندر سر کشد
گاه چون خورشید رخشنده ضیا گستر شود(۹۶۹)
و نیز نک بیت: ۳۵۲۹
* مشبهٌبه روی گهر:
میر بو احمد بن محمود آن باری خدای
که چو خورشید بر افروخته زو روی گهر(۲۳۵۵)
*مشبهٌبه صلت ازجهت درخشندگی:
از پس خلعت شایسته به آیین صلتی
به درخشانی چون شمس و به خوبی چو قمر(۲۶۶۹)
* مشبهٌبه درخت نارون(آتش جشن سده) از جهت تابندگی و درخشش:
چون آفتاب و جزوی از آفتاب
چون گوهر و با گوهر ازیک وطن(۶۳۴۳)
*مشبهٌبه ممدوح از جهت پیدا بودن از اقران:
خواجه پیداست از همه اقران
همچنان کز ستارگان خورشید(۶۲۹۸)
*خورشید به فلک؛ مشبهٌبه باده به دست ممدوح(امیر ابو یعقوب یوسف برادر سلطان محمود):
باده بر دست تو همچون به فلک بر خورشید
اندرین لفظ یقینم که باشید بهتان(۵۸۲۹)
*مهر؛ مشبهٌبه می از جهت خوشی:
هزار سال زیاد و هزار سال خوراد
میی چو مهر ز دست بتان مهر افزای(۷۹۱۴)
*استعاره از ممدوح:
معجزه باشد ستاره ساکن و خورشید پوش
نادره باشد سماری کوه بر وصحرا گذار(۳۵۲۸)
چه جایگاه شگفت و کیست از امرا
سزای ملک جز آن آفتاب فخر تبار(۱۹۹۷)
* استعاره از معشوق :
نشگفت که از ستارگان دارم ننگ
امروز که آفتاب دارم در چنگ(۸۸۰۶)
عید خوبان سرای آمد و خورشید سپاه
جامهی عید بپوشید و بیاراست پگاه(۷۱۰۱)
فری دو زلف سیه رنگ او چو چفته دوزاغ
بر آفتاب و دو گل هر یکی گرفته بچنگ(۴۲۲۴)
ز بهر تهنیت عید بامداد پگاه
بر من آمد خورشید نیکو ان از راه(۶۸۷۵)
و نیز نک ابیات: ۵۴۵۴، ۶۰۳۴، ۵۰۳۹ و ۶۷۲۱
*آفتاب را به گل اندودن؛ استعاره تمثیلی برای مصراع اول:
کسی که خواهد تا فضل تو بپوشاند
گو آفتاب درفشنده را به گل اتدای(۷۵۱۹)
*خواستن و ساقی بودن خورشید؛ تشخیص:
از پی قدر و بزرگی روز می خوردن ترا
آسمان خواهد که باشد ساقی و خورشید جام(۴۷۰۴)
* گوهر پرست بودن شمع هوا(خورشید(؛ تشخیص:
پیش عکس تاج تو شمع هوا گوهر پرست
زیر پایهی دست تو دست سپهر اختر فشان(۶۷۸۹)
*دایگی کردن خورشید؛ تشخیص:
خورشید زر خویش به به کوهی درون نهد
کز دور چشم او بشکوهد ز منکری
وز دوستی زر که به نزدیک تو بود
گاهیش دایگی کند و گاه مادری(۹-۷۷۳۸)
*مادری کردن خورشید؛ تشخیص:
نک نمونهی پیش
*دست بوسیدن آفتاب؛ تشخیص:
دانلود مطالب پایان نامه ها با موضوع فرهنگ بسامدی صورخیال در دیوان فرخی سیستانی- فایل ...