(ناجی،۱۹۶۳: ۳۳۳)
(حکومت شیطان بر روی زمین گسترده شدو برای خداوندی که حاکم همۀ کائنات است، سلطنتی نماند.)
در این بیت منظور از زمین، «اهالی زمین و مردم روزگار» هستند که با علاقۀ محلیه بکار رفته است. اما در ابیات دیگری با علاقۀ مسببیه به معنای پروردگار است:
با بنده فلک چرا به جنگ است سبحان الله این چه رنگ است
(بهار، ۱۳۵۸،ج۱ : ۲۰۸)
“فلک” مجاز از مردمی است که در مقابل ظلم و ستم محمدعلی شاه ایستاده بودند. همانگونه که در بیتی دیگر از آن با عنوان چرخ روزگار بکار میبرد:
بــودم روزی به شهر تبــریز | آقــا و ولی عهـد و با چــیز |
و اینک شدهام ز دیده خونریز | کاین چرخ چرا دورنگ است |
(همان: ۲۰۸)
اما گاهی به جای خداوند، بکار میرود:
قَد عَلِمَتنا السَماءُ | أنّ العِـداءَ شِقاءٌ |
الدیـنُ فیه وِفاقٌ | وَ لیـسَ فیه عِداءٌ |
(الزهاوی، ۱۹۷۲،ج۱ : ۳۵۰)
(آسمان به ما آموخته است که دشمنی، همان بدبختی است. دین اسلام به دوستی و صلح فراخوانده است و در آن هیچگونه دشمنی نیست)
“سماء” مجاز از پروردگار است که شاعر با علاقۀ مسببیه آن را بیان کرده است، چرا که خداوند علت العلل و سبب وجود آسمان است. البته میتوان به علاقۀ محلیه هم گرفت، چه، در بیشتر حالات، آدمی خدا را در آسمان به عنوان بالاترین جایگاه، تصور میکند. همچنین جایگزینی کلمه آسمان به جای پروردگار، تعریضی است به مردمِ روزگارِ شاعر که به جای اراده و خواست خداوند، امور زندگی را به فلک و یا آسمان رجوع میدادند. در بیتی دیگر بهار چنین میگوید:
کای خردمند وزیری که نپرورده جهان چون تو دستور خردمند و وزیر هنری
(بهار، ۱۳۵۸،ج۱: ۲۱۳)
در این بیت جهان به جای پروردگار بکار رفته است، از آنجا که خداوند سبب بوجود آمدن جهان است، این واژه با علاقۀ مسببیه در این بیت بکار رفته است. زهاوی در برخی از ابیات طنز خود به جای جهنم و بهشت از کلمات زیر استفاده کردهاست:
فَما بَقیت تَنهاهُ نارُ جَهَنّم وَ لا لَبِثَت تَعزیه حورٌ وَ غِلمان
(ناجی،۱۹۶۳: ۳۳۳)
(حتی ترس از آتش جهنم و اشتیاق به حوریان و غلامان بهشتی آدمی را از کارهای ناپسند باز نمیدارد.)
منظور از آتش جهنم همان عذاب الهی در دوزخ است و حوریان و غلامان همان نعمتهای بهشتی هستند که با علاقۀ جزئیه، به کار رفتهاند. البته میتوان ادعا کرد شاعر به قسمتی از نعمتهایی اشاره دارد که ظاهرنمایان بیشتر به امید رسیدن به آنها، اعمال دینی خود را انجام میدادند. همچون حوریان و غلامان بهشتی! بهار همانند زهاوی با بهره گرفتن از علاقۀ جزئیه از نعمتها بهشتی و عذابهای جهنمی به جای جهنم و بهشت بکار برده و چنین میگوید: (بهار،۱۳۵۸،ج۱ : ۱۶۵)