متمرکز
مشارکتی و مشورتی
تعیین اهداف
متمرکز
مشارکتی و مشورتی
نظارت
بیرونی و مستقیم
درونی و خودکنترلی
تحقق اهداف
متوسط
باز
جدول ۷: سیستم یک و چهار لیکرت
۲-۲-۶-۳-مفهومپردازی هوی و سیبو از جو سازمانی
وین هوی و دنیس سیبو بر اساس تحلیل عوامل زیر تستهای OCDQ-ML آشکار ساختند که مفهومسازی و اندازهگیری اقلیم، متکی بر دو عامل مهم است. در رفتار حمایتی، دستوری، تهدیدی، مدیر عامل اول را تشکیل داده و در رفتار عدم تعهد، متعهدانه و همکارانه، معلم عامل دوم را تعیین میکند، به طور اخص آنها بیان داشتهآند جو مدارس میتوانند به صورت یکی از انواع چهارگانه جو باز، متعهدانه، غیرمتعهدانه و بسته در نظر گرفته شود. همانگونه که بیان شد زیربنای مفهومی OCDQ-ML ثبات و واضح است. این وسیله اندازهگیری همانند OCDQ_RE، دارای دو عامل عمومی است: یکی عبارت از اندازه باز بودن عمل و عکسالعمل معلم-معلم و دیگری عبارت از اندازهی بازبودن روابط معلم – مدیر میباشد. بهعلاوه این دو عامل بازبودن مستقل از هم هستند. یعنی امکان دارد که در یک مدرسه عمل و عکسالعمل باز هیئت آموزشی با عمل و عکسالعمل بسته مدیر و یا بالعکس همراه باشد. بنابراین از نظر تئوریک چهار نوع متضاد جو مدرسه امکانپذیر است:
اول: هر دو عامل میتوانند باز بوده و بین رفتار مدیر و معلم همسازی ایجاد کنند.
دوم: هر دو عامل میتوانند بسته بوده و همسازی منفی داشته باشند.
به علاوه دو طرح غیرهمساز نیز وجود دارد. رفتار مدیر با هیئت آموزشی میتواند به صورت باز بوده، ولی رفتار معلمان با یکدیگر بسته باشد؛ یا رفتار مدیر با معلمان بسته باشد در حالی که رفتار معلمان با یکدیگر باز باشد.
جو باز: شکل بارز جو باز عبارت از همکاری و احترام است که در میان هیئت آموزشی و نیز بین هیئت آموزشی و مدیر وجود دارد. این ترکیب بیانگر جوی است که در آن مدیر نسبت به پیشنهادهای معلمان باز بوده و به آنها گوش میدهد؛ از معلمان به طور صادقانه قدردانی کرده، به شایستگی حرفهای هیئت آموزشی احترام میگذارد (حمایتگری زیاد)؛ همین مدیران به معلمان آزادی تسهیلکننده و عاری از تشریفات بوروکراتیک (محدودیت کم) نشان میدهند. به همین ترتیب، رفتار معلم از عمل و عکسالعمل باز و حرفهای (روابط همکارانه زیاد) در بین معلمان حمایت میکند. معلمان جهت موفقیت دانشآموزان در مدرسه و همچنین ارضای توأم نیازهای اجتماعی و رشد و پرورش عقلانیت با جدیت زیاد فعالیت کرده، همچنان دارای علاقه فراوان نسبت انجام وظیفه خود میباشند؛ آنان در کار خود با هم همکاری دارند؛ به طور خلاصه، رفتار مدیر و هیئت آموزشی باز و صادقانه است.
جو متعهدانه: جو مشغول از یک طرف به وسیله تلاش غیراثربخش مدیر برای کنترل و از طرف دیگر توسط عملکرد حرفهای زیاد معلمان مشخص است. مدیر خشک و اتوکرات (دستوردهی زیاد) بوده، نه به شایستگی حرفهای معلمان و نه به نیازهای شخصی هیئت آموزشی احترام میگذارد (حمایتگری کم). به علاوه، مدیر با فعالیتهای خستهکننده و مشغولکننده مانع کار معلمان میشود (مدیریت زیاد). معهذا معلمان رفتار مدیر را نادیده گرفته و به عنوان افراد حرفهای رفتار میکنند؛ آنان به همدیگر احترام گذاشته و از همدیگر حمایت میکنند. به همکاران خود افتخار کرده و از کار خود لذت میبرند (همکارانه زیاد). افزون بر این، معلمان نه تنها برای شایستگی حرفهای یکدیگر احترام قایل هستند، بلکه به یکدیگر در انجام وظایف و فعالیتهایی حرفهای همکاری و یاری کرده و بیش از وظایف مقرر خود در مدرسه فعالیت میکنند (تعهد بالا). به طور خلاصه، با وجود رهبری ضعیف مدیر، معلمان اثربخش، به هم پیوسته، متعهد، حمایتی و صادق هستند.
جو غیرمتعهدانه: جو غیرمشغول درست در مقابل جو مشغول قرار دارد، رفتار مدیر باز، متوجه و حمایتی است؛ مدیر از پیشنهادهای معلمان استقبال کرده و به آنان گوش میدهد (حمایتگری زیاد)؛ به معلمان برای انجام کار خود بر اساس معلومات حرفهای توانمندسازی میدهد (دستوردهی کم) و معلمان را از بسیاری از کاغذبازیها و وظایف کمیتهای رها میکند (محدودیت کم). معهذا، هیئت آموزشی مایل به پذیرش مدیر نیست. حداکثر اینکه هیئت آموزشی برای بیاثر کردن و خراب کردن تلاشهای رهبری مدیر فعالیت میکنند و حداقل اینکه هیئت آموزشی به طور ساده، مدیر را نادیده میگیرد. معلمان دارای تعهد و وجدان کاری نسبت به قبول وظایف نیستند (تعهد کم) و همچنین به یکدیگر احترام گذاشته و همدیگر را به عنوان افراد حرفهای قبول ندارند (روابط همکارانه کم). به طور ساده هیئت آموزشی مشغول وظیفهی خود نیست. خلاصه، گرچه مدیر حمایتی، علاقهمند، قابل انعطاف و تسهیلکننده بوده و کنترلکننده نیست (یعنی باز است)، هیئت آموزشی، مشتت، بیتحمل و غیرمتعهد به کار است (یعنی جو بسته).
جو بسته: جو بسته در معنی آنتیتز جو باز است. مدیر و معلمان در ظاهر مشغول کار خود هستند. مدیر تشریفات راهور و کارهای مشغولکننده غیرضروری را مورد تأکید قرار داده (محدودیت زیاد) و معلمان نیز حداقل عکسالعمل را داشته و تعهد به کار کمی نشان میدهند (عدم اشتغال زیاد)؛ رهبری غیراثربخش مدیر به عنوان کنترلکننده و خشک (دستوردهی زیاد) و نیز غیر همدرد، غیرمتمایل و غیرحساس مشاهده میشود (حمایتگری کم). این تاکتیکهای گمراهکننده نه تنها با بیتفاوتی و بیعلاقگی همراه است، بلکه با یک سوءظن عمومی و عدم احترام معلمان به یکدیگر به عنوان همکار یا افراد حرفهای برگزار میشود (روابط غیرهمکارانه) و معلمان و مدیر دارای علاقه حرفهای لازم جهت انجام وظایف خود نیستند. جو بسته دارای مدیرانی است که غیر حمایتی، انعطافناپذیر، ممانعتکننده و کنترلکننده بوده و همچنین دارای هیئت آموزشی است که مشتت، غیرمتحمل و بیعلاقه به کار است (گودرزی، ۱۳۸۱).
جدیدترین اقدامات اصلاحی پیرامون (OCDQ) را میتوان به هوی و سیبو نسبت داد. آنان بر اساس ابعاد ششگانه جو «رفتار حمایتی، رفتار دستوری و رفتار تهدیدی» مدیر و رفتار «همکارانه، صمیمی و عدم اشتغال» معلم را اندازهگیری نموده و بر روی یک پیوستار شامل چهار نوع جو باز، متعهدانه، غیرمتعهدانه و بسته مشخص نمودند که به طور خلاصه در ذیل توضیح داده میشوند:
جو باز: همکاری و احترام به یکدیگر در این جو فراوان به چشم میخورد، مدیر نسبت به پیشنهادات کارکنان توجه داشته و به شایستگی حرفهای آنها احترام گذاشته می شود. از خصایص این جو، حمایتگری زیاد، دستوردهی کم، محدودیت کم و روابط همکارانه زیاد است.
جو متعهدانه: در این جو، دستوردهی زیاد، حمایتگری کم، محدودیت زیاد و رفتار همکارانه و تعهد زیاد است.
جو غیرمتعهدانه: این جو درست مقابل جو مشغول است که در آن دستوردهی کم، حمایتگری زیاد، محدودیت کم، رفتار همکارانه و تعهد کم میباشد.
جو بسته: این جو در معنی آنتیتز جو باز است که خصوصیات آن عبارت است از: محدودیت زیاد، عدم اشتغال زیاد، دستوردهی زیاد، حمایتگری کم و روابط غیر همکارانه است. در این وسیله اندازهگیری زیربنای مفهومی OCDQ ثابت است و دارای دو عامل عمومی است که عبارت است از:
الف)میزان باز بودن و تعامل معلمان، ب)میزان باز بودن و تعامل معلم- مدیر میباشند. به علاوه، این دو عامل باز بودن مستقل از هم هستند یعنی امکان دارد که در یک مؤسسه ارتباط متقابل باز کادر آموزش با ارتباط متقابل بستهی مدیر یا بالعکس همراه باشد. بنابراین از نظر تئوری چهار نوع متفاوت جو ممکن است وجود داشته باشد که عبارتند از:
۱٫ارتباط متقابل کادر آموزش و مدیران هر دو باز باشد.
۲٫ارتباط متقابل کادر آموزش و مدیران هر دو بسته باشد.
۳٫رفتار مدیر با کادر آموزشی به صورت باز، ولی رفتار کادر آموزشی با یکدیگر به صورت بسته باشد.
۴٫رفتار مدیر با کادر آموزش به صورت بسته، ولی رفتار کادر آموزش با یکدیگر به صورت باز باشد (گودرزی، ۱۳۸۱).
رفتار مدیر
بسته