- اسماعیلی ( ۱۳۸۴ ) در پژوهش خود به این نتیجه رسید که عوامل زیر در تقاضای طلاق زنان موثراند:عدم تفاهم اخلاقی با همسر، عدم احساس مسئولیت همسر، مشکلات مالی و عصبی بودن همسر، دخالت خانواده همسر در زندگی مشترک، فحاشی همسر، بدبینی زنان متقاضی طلاق نسبت به همسرانشان، بدبینی همسران زنان متقاضی طلاق نسبت به آنان، اختلاف عقاید دینی، عدم رضایت از شغل همسر، ناتوانی جنسی همسر در روابط زناشویی، اختلاف طبقاتی زنان متقاضی طلاق با همسرانشان، کم بودن تحصیلات همسر و غیره .
- مرادی ( ۱۳۸۰ ) نتایج تحقیقاتش حاکی از این بود که خانواده درمانی به روش ساختی تعارضات زناشویی را کاهش می دهد.
- ساروخانی ( ۱۳۸۷ ) در تحقیقی تحت عنوان مقایسه میزان سلامت روانی خانم های دارای تعارضات زناشویی حاد با خانم های گروه مشابه ( فاقد تعارضات زناشویی حاد ) به این نتیجه رسید که خانم های گروه اول از سلامت روانی کمتری نسبت به گروه مشابه برخوردارند .
- بهاری ( ۱۳۷۹ ) در تحقیقات خود دریافته است که کارایی خانواده زوج های در حال طلاق به طور معناداری پایین تر از کارایی خانواده زوج های غیر طلاق است و زوج های در حال طلاق در سازه نقش خانوادگی و حل مشکل کارایی ضعیف تری را گزارش می دهند.
- براتی ( ۱۳۷۵) در پژوهش خود دریافت که هشت مولفه سنجش تعارضات زناشویی اعم از کاهش همکاری، کاهش رابطه جنسی ، افزایش واکنش های هیجانی، افزایش جلب حمایت فرزند، کاهش رابطه خانوادگی با خویشاوندان همسر و دوستان، افزایش رابطه فردی با خویشاوندان خود، جدا کردن امور مالی از یکدیگر، کاهش ارتباط موثر ، با تعارضات ما بین زوجین رابطه مثبت دارد.
فریدی (۱۳۸۵)، در تحقیق خود این نتیجه رسید که آموزش مداخلات خانواده درمانی ساختی به شیوه گروهی بر کاهش تعارضات زناشویی زنان تاثیر مثبت دارد .
- بودمن و گورمن[۳۱۶] ( ۲۰۰۹)، در مطالعات شان بر روی الگو های کنش متقابل، پرخاشگری متقابل، پرخاشگری کلامی، کناره گیری، تعارض کم و بدون استرس به این نتیجه رسیدند که در مقایسه با زوج های متعارض، زوج های کم تعارض رفتار های مثبت بیشتر و رفتار های منفی کمتری را از خود نشان می دهند.
- وینسنت، ویشس و گری [۳۱۷]( ۲۰۰۶) در پژوهش خود یک تحلیل رفتاری از فرایند حل تعارض زوجین آشفته و غیر آشفته کردند. نتایج حاکی از آن بود که زوجین آشفته در مقایسه با زوجین غیر آشفته به میزان بیشتری از رفتار های تعارض منفی و به میزان کمی از رفتار های حل تعارض مثبت استفاده می کنند.
-مهدویان(۱۳۸۶)در پژوهش«بررسی تأثیر آموزش ارتباط بر رضایتمندی زناشویی و سلامت روانی»به این نتیجه رسید که روش آموزش ارتباط بر مبنای نظریه شناختی-رفتاری که از اصول آموزش سه مرحلهای پیشنهاد شده توسط کوردوا و جکوبسن پیروی میکند، میتواند موجب افزایش رضایتمندی زناشویی و سلامت روانی زوجها شود و حتی در مورد زوجهایی که یکی از طرفین از مشکل اختلال شخصیت رنج میبرند نیز در مواردی مفید واقع گردد.
-مرادی(۱۳۸۹)در پژوهش«تأثیر آموزش مهارتهای حل تعارضهای زناشویی بر بهبود روابط متقابل زن و شوهر»اثربخشی این آموزشها را نشان داد.
- فرقانی(۱۳۸۲)در تحقیق «بررسی اثربخشی آموزش گروه شناختی رفتاری بر رضایت زناشویی زوجین شهرستان شهرکرد»به آموزش گروهی از والدین دانشآموزان ابتدایی پرداخت که دارای رضایت زناشویی در سطح پائین بودند.این آموزشها در ۱۰ جلسه و به شیوه شناختی-رفتاری بودند.نتایج نشان داد آموزش شناختی-رفتاری با (= ۰٫۰۱ P) رضایتمندی آزمودنیهای گروه آزمایش را افزایش میدهد اما تفاوت معنیداری بین نمرات زنان و مردان مشاهده نشد.
-عامری، اژهای و طباطبایی (۱۳۸۲)در پژوهش خود به بررسی تأثیر مداخلات خانواده درمانی راهبردی در اختلافات زناشویی پرداختند.به این منظور ۳۹ زوج که برای حل اختلافات زناشویی به مراکز مشاوره مراجعه کرده بود، بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند.نتایج به دست آمده از ۶ هفته درمان گروه آزمایش نشان داد که مداخلات خانواده درمانی راهبردی نه تنها منجر به افزایش رضایت زناشویی در بین آنها شده، بلکه تعارضات بین فردی آنان را نیز کاهش داده است.این مداخلات در زنان مؤثر بوده است.
-اصلانی(۱۳۸۳)در پژوهش خود به بررسی نقش مهارتهای ارتباطی در کارایی خانواده پرداخت.نمونه تحقیق او ۱۶ زوج از دانشجویان متأهل دانشگاه تهران بودند.طرح تحقیق به روش پیشآزمون، پسآزمون همراه با گروه کنترل بود.نتایج این تحقیق نشان داد که آموزش مهارتهای ارتباطی باعث بالا رفتن کارآیی خانواده در مقولههای حل مشکل، ارتباط، نقشها، همراهی عاطفی، آمیزش عاطفی کنترل رفتار و عملکرد کلی خانواده شده است.
-بنی اسدی(۱۳۸۷)در پژوهش«بررسی و مقایسه عوامل اجتماعی، شخصیتی و فردی در زوجهای سازگار و ناسازگار شهر کرمان»تعداد یک صد زوج ناسازگار در حال طلاق را با یک صد زوج سازگار، در زمینههای عوامل انگیزهای ازدواج، پایبندی به اعتقادات مذهبی، امور مالی، رابطه جنسی، اوقات فراغت، ترس مرضی، افسردگی و خصومت مورد مقایسه قرار داد.نتیجه این پژوهش نشان داد زوجهای ناسازگار و سازگار در انگیزههای یافتن همسر، ارضای نیازهای جنسی، تداوم نسل، یافتن آرامش و سکون، حفظ دین و انجام تکالیف مذهبی و همچنین امور مالی، رابطه جنسی، اوقات فراغت، ترس مرضی و افسردگی با هم متفاوت هستند.
-خلیلی(۱۳۸۸)در پژوهش«بررسی تضاد در خانواده با تأکید بر تضاد میان همسران و عوامل مؤثر بر آن»به بررسی تضاد میان همسران و ابعاد آن(شدت و محتوای تعارض) پرداخت.ابزار تحقیق مصاحبه با ۲۰۰ زن متأهل که با همسر خود زندگی میکردند بود.این پرسشنامه حاوی ۱۰۵ سؤال بسته و باز برای سنجش متغیرهای مستقل و ۱۵ گویه برای سنجش شدت تضاد در قالب طیف گاتمن و ۲۱ گویه برای سنجش متغیرهای مستقل و ۱۵ گویه برای سنجش شدت تضاد در قالب طیف گاتمن و ۲۱ گویه برای سنجش محتوای تضاد در قالب طیف برش قطبین بود.در نهایت میانگین تضاد کل در خانواده که حاصل از ترکیب شدت و محتوای تضاد بود، ۴۱% یعنی تضاد بین کم تا متوسط به دست آمد.
-دهقان(۱۳۸۶)در تحقیق«مقایسه تعارضات زناشویی زنان متقاضی طلاق با زنان مراجعه کننده برای مشاورأ زناشویی غیرمتقاضی طلاق»دریافت بین این دو گروه از زنان در مؤلفههای کاهش همکاری، افزایش واکنشهای هیجانی، جلب حمایت فرزند، کاهش رابطه خانوادگی با خویشاوندان همسر و دوستان تفاوت معناداری وجود دارد.اما در مؤلفههای کاهش رابطه جنسی، افزایش رابطه فردی با خویشاوندان خود، جدا کردن امور مالی تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد.بهطور کلی تعارضات زناشویی در بین زنان متقاضی طلاق بیشتر از زنان مراجعهکننده برای مشاوره زناشویی است.
-اعتمادی(۱۳۸۳)در پژوهش«بررسی میزان و ابعاد تعارضات زناشویی در زوجهای مراجعهکننده به مراکز مشاوره در شهر اصفهان و مقایسه آن با زوجهای سالم بر روی یک نمونه ۶۰ نفری از آزمودنیها پرسشنامه تعارضات زناشویی را اجرا نمود.نتایج نشان داد که بالاترین میزان تعارض مربوط به زوجهای مراجعهکننده به مراکز مشاوره بود.ابعاد گوناگون تعارضات در گروه مراجعهکننده به مراکز مشاوره بهطور معناداری بیشتر بود و تنها بعد افزایش جلب حمایت فرزند در دو گروه تفاوت معناداری نداشت.
۱-۳-مقدمه
برای اینکه نتایج حاصل از پژوهش معتبر باشد باید از یک روش مناسب در پژوهش استفاده شود.چرا که روش نادرست منجر به نتیجه گیری نادرست می شود .دستیابی به هدفهای علمی میسر نخواهد بود مگر اینکه ،روش درست صورت پذیرد.
در این فصل با توجه به موضوع پژوهش واینکه روش تحقیق حاضر شبه ازمایشی است، ضمن تشریح دلایل استفاده از این روش، جامعه آماری، نمونه و نمونهگیری،روش جمع آوری اطلاعات، ابزار پژوهش وروش تجزیه و تحلیل آماری استفاده شده در تحقیق مورد بحث قرار می گیرد.
۲-۳-روش پژوهش
انتخاب روش و نوع پژوهش بستگی به هدفها و ماهیت پژوهش و امکانات اجرایی آن دارد بنابراین زمانی می توان در مورد نوع تحقیق تصمیم گرفت که ماهیت موضوع پژوهش ،هدف ها و نیز وسعت دامنه تحقیق مشخص باشد .همچنین فرضیات تحقیق از عوامل تعیین کننده نوع روش تحقیق می باشد . در پزوهش حاضر چون تاثیر طرحواره درمانی بر کاهش تعارضات زناشویی و افزایش سلامت روان مورد بررسی قرار می گیرد ،بنابراین در این پژوهش از روش شبه آزمایشی ( پیش آزمون ، پس آزمون با گروه کنترل) استفاده شده است .
۳-۳-جامعه آماری
جامعه عبارت است از گروهی ازافراد اشیاءیا حوادث که حداقل دارای یک صفت یا ویژگی مشترک هستند (سیف نراقی ،نادری ،۱۳۸۵)هستند در پژوهش جامعه به کلیه افرادی اطلاق می شود که عمل تعمیم پذیری درمورد آنها صورت می گیرد (دلاور ۱۳۸۰). جامعه آماری این تحقیق، کلیه دانشجویان متاهل دانشگاه گرمسار میباشند، که در سال ۹۳-۱۳۹۲ مشغول به تحصیل بوده اند.
۴-۳-نمونه و روش نمونه گیری
روش نمونهگیری در این پژوهش از نوع تصادفی بود. بدین صورت که در این پژوهش ۱۰۰ نفرازدانشجویان متاهل به طور تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه تعارض زناشویی و سلامت روان به عنوان پیش آزمون روی انها اجرا گردید. سپس ۳۰ نفراز کسانی که کمترین نمره را به دست اورده اند بصورت تصادفی در دو گروه ۱۵نفره ازمایش وکنترل جایگزین شدند.
گروه آزمایش، آموزش طرحواره درمانی را در ۸ جلسه ۳۰ دقیقهای دریافت کرد درحالیکه گروه کنترل هیچگونه آموزشی دریافت نکرد. سپس از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد تا نتایج دو گروه با هم مقایسه شود.
۵-۳-طرح پژوهش:
این پژوهش از نوع کاربردی میباشد. با توجه به نوع مسئله و فرضیه، روش این پژوهش شبه آزمایشی و طرح این پژوهش، طرح دو گروهی با پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل میباشد که دیاگرام آن به قرار زیر است:
R E T1 X T2
R C T1 - T2
۶-۳-روش اجرای جلسات
بعد از اجرای پیش آزمون و گزینش گروه ازمایش طرحواره درمانی به شیوه گروهی در طی ۸ جلسه نیم ساعته به گروه آزمایش ارائه شد پس از پایان جلسات طرحواره درمانی ، اعضای هر دو گروه مجددا مقیاس سلامت روان و تعارض زناشویی را تکمیل کردند.
شرح جلسات:
جلسه اول: اشنایی اعضای یک گروه با یکدیگرو معرفی و بیان قوانین حاکم بر جلسات
هدف: ایجاد روحیه خودشناسی و خود باوری با توجه به استعدادها و توانایی های فردی و درگیری عاطفی بین ازمونگر و سایر اعضا درابتدا مشاور به عنوان ازمونگر گروه صادقانه خود را معرفی می کند و از تک تک اعضا نیز می خواهد تا خود را معرفی نمایند تا زمینه درگیری عاطفی که جز اصول اولیه طرحواره درمانی است با مراجعین به نحو احسن فراهم آید. سپس ازمونگر گروه به بیان اهمیت مشاوره و اصول حاکم بر جلسات مشاوره گروهی می پردازد. سعی ازمونگر در این جلسه ایجاد رابطه حسنه بین دو طرف است و سعی میشود در این جلسه اعضا احساس کنند که برای اولین بار کسی علاقه مند است تا در جهت بهبود زندگیشان گامی بردارد. در پایان ضمن خلاصه نمودن بحث و جمع بندی توسط ازمونگر ، زمان جلسه بعدی تعیین می شود و به عنوان تکلیف منزل از اعضا خواسته می شود تا نقاط ضعف و قوت خویش را شناسایی کنند. در اخر جلسه از دانشجویان متاهل خواسته شد، تعداد دفعات تعارضات هیجانی و دعواها زناشویی در هفته اخیر و علت آن را تا جلسه بعدی یادداشت نمایند.
جلسه دوم :شناخت حالات خلقی ، فیزیو لوژیکی و هیجانات
اهداف :
۱-توانایی آزمودنی ها در شناسایی حالات خلقی
۲-توانایی آزمودنی ها در شناسایی حالات فیزیولوژیک بدن
۳-توانایی آزمودنی ها در شناسایی هیجانات
در این جلسه پس از بررسی تکالیف ، به جلب توجه اعضا به رخدادهای درونی و تغییرات فیزیولوژیک بدنشان در حالات مختلف ، تشخیص و طبقه بندی عواطف خود و دیگران به کمک انواع شاخص های مشهود یعنی حالات چهره ، زبان ، بدن پرداخته و سپس از آزمودنی ها خواسته شد ، که مشاهدات خود را در مورد تظاهرات چهره ای و کلامی در موقعیت های ناخوشایند بیان کنند.برای مثال یکی از آزمودنی ها تغییرات فیزیولوژیکی در یک موقعیت ناخوشایند چنین گزارش کرد: خشکی دهان ، به هم ساییدن دندان ها ،افزایش ضربان قلب. سپس به کمک عکس هایی از بدن انسان ، تغییرات فیزیولوژیک (ضربان قلب ،بالا رفتن فشار خون ، انقباض عضلانی و…) و همچنین تغییرات چهره ای مثل غم ، شادی ، خشم ، تعجب ،ترس و غیره به آزمودنی ها نشان داده میشود.بعد از آموزش حالات خلقی ، هیجانات و حالات فیزیولوژیک ، درجه بندی حالات خلقی نیز گفته شد در ادامه جلسه از آزمودنی ها خواسته شد تا حالات خلقی در منزل را که اخیرا تجربه کرده اند به همراه موقعیت یادداشت نمایند.
جلسه سوم : درک مسائل خود و پنج جنبه اصلی زندگی
اهداف :
۱-هدایت آزمودنی ها در درک مسائل خود و زندگی زناشویی
۲-تشخیص ارتباط فکر با رفتار ، ارتباط فکر با واکنش های جسمانی ، ارتباط فکر با محیط و ارتباط فکر با حالات خلقی
در این جلسه پس از بررسی تکالیف ، ۵ جنبه زندگی ۱-محیط زندگی ۲-حالت های خلقی ۳-افکار و باور ها ۴-رفتار ۵- واکنش های جسمانی و همچنین رابطه افکار با این موارد به شرکت کنندگان گفته شد.با توجه به این مسئله که در روش شناختی ؛ چگونگی درک ما از مسائل ، در چگونگی برخورد ما از مسائل تاثیر می گذارد، به آزمودنی کمک می شود ، که آسان تر مسائل خود را درک نماید.خلاصه ای از درک مسایل یکی از آزمودنی به شرح زیر است :
تغییرات محیطی /موقعیت های زندگی : همسر معتاد ، همسر بد اخلاق ، دائما از طرف او تحقیر میشود و در محیط کار با همکاران مشکل دارد.
واکنش های جسمانی : اکثر اوقات سردرد
حالات خلقی : عصبانی و اکثرا بغض دارد
دانلود منابع تحقیقاتی برای نگارش مقاله اثر بخشی طرحواره های درمانی بر کاهش تعارضات زناشویی و ...