طراحی نقشه راهبرد با بهره گرفتن از نگاشت ادراکی فازی
۱۳۹۲
احمدوند
۴
بررسی عوامل رضایتمندی مشتریان صنعت بانکداری با استفده از FCM
۱۳۸۶
ناصرزاده
۵
معرفی الگوریتمهای یادگیری برای توسعه FCMs
۱۳۹۰
آرمانمهر
۲-۹-۲- روشهای ترکیب نگاشتهای ادراکی فازی
نگاشتهای ادراکی فازی میتوانند موضعی و بر اساس برخی از پدیده های یک محیط ساخته شوند، سپس با هم ترکیب شوند و یک مدل کلی بر اساس این نقشههای ترکیب شده از تمام پدیده های موجود در محیط بدست آورند. در [۷۹] مدلی برای ترکیب نگاشتهای ادراکی فازی معرفی شده است. نگاشتهای ادراکی فازی اجازه ترکیب نسبتاً سادهای از دانش حاصل از چندین کارشناس را می دهند. ترکیب نگاشتهای ادراکی فازی در جهت بهبود اطمینان از مدل نهایی است که نظرات نادرست بالقوه یک کارشناس را کاهش میدهد. دو رویکرد برای ترکیب نگاشتهای ادراکی فازی چندگانه به نگاشت نهایی وجود دارد. این رویکردها شامل عملگرهای ماتریسی ساده از قبیل جمع و ضرب در یک عدد است که با کمک ماتریسهای ارتباطی فردی کارشناسان مختلف محاسبه شده است [۸۰].
رایج است که با کارشناسان روی تعداد متفاوتی از مفاهیم تصمیم گرفته می شود. متعاقباً ممکن است اندازه ماتریسهای متناظر یکی نباشد و/یا سطر/ستون متناظر مربوط به مفاهیمی متفاوت باشد. در چنین مواردی، گام اول در جهت ترکیب نگاشتهای برابری اندازهها است. اگر لازم باشد، در هر ماتریس ارتباطی که مفهوم با مفاهیمی با سایر نگاشتها کم دارد، سطرها یا ستونهایی اضافه میگردد که با مقدار صفر پر شده است. به عبارت دیگر، مفاهیم ساختگی (مصنوعی) به مدل اضافه میگردد. اگر تعداد کل مفاهیم متمایز در همه نگاشتهای ادراکی فازی موجود برابر N باشد، هر ماتریس ارتباطی فردی به صورت ماتریس N*N میباشد [۸۱]. متعاقباً همه نگاشتهای فردی همان بعد را خواهند داشت. رویکرد اول در ترکیب نگاشتهای ادراکی فازی به وسیله کاسکو (۱۹۸۸) ارائه شده است. این رویکرد صرفاً یک میانگین از رابطه های نگاشتهای فردی است. بنابراین، ماتریس ارتباطی نگاشتهای ادراکی فازی نهایی به وسیله عملگرهای ماتریسی ساده ایجاد شده است [۸۰].
(۲-۱۰)
جایی که E ماتریس ارتباطی مدل ترکیبی است و ماتریس ارتباطی مدل توسعه یافته به وسیله K امین کارشناس و K تعداد کارشناسان است. در این رویکرد همه کارشناسان به طور مساوی در مدل نهایی همکاری می کند. این روش نیازی به هیچ اطلاعات اضافی به جز دانش ماتریسهای ارتباطی ورودی ندارد و همه کارشناسان اعتبار یکسانی دارند. مجموع فرمول بالا که حاصل ماتریسهای فردی است، دارای همان تعداد از ابعاد و مفاهیم است. روش اساسی توسعه یافته برای همساز کردن فاکتورهای اعتبار نگاشتهای فردی به وسیله جایگزینی میانگین معمولی با میانگین وزنی است [۸۲]. وزنهای به کارشناسان متناسب با اعتبارشان اختصاص یافته و مقداری در بازه [۰,۱] است. معادله (۲-۱۱) برای محاسبه نگاشت با کمک این روش بکار رفته است [۸۰].
(۲-۱۱)
جایی که E ماتریس ارتباط مدل تجمعی است، ماتریس ارتباط مدل کارشناس K ام است، اعتبار کارشناس K ام و K، تعداد کارشناس است. از این رو کارشناسان با اعتبار بیشتر، اثر بیشتری روی ساختار نگاشت تجمعی نسبت به کارشناسان با اعتبار کمتر دارند. قابلیت استفاده از این روش به مشکلات برآورد ضریب اعتبار محدود شده است. مشابه روش قبلی، یک گام پیش پردازش برای متحد کردن ماتریسهای فردی ممکن است مورد نیاز باشد.
آخرین روش برای ترکیب نگاشتهای ادراکی فازی به وسیله تئوری دمپستر-شفر به کار گرفته شده است که ابزاری برای ترکیب نظرات چند کارشناس است [۸۰]. این روش نیازمند تعریف یک قاعده (چارچوب) تشخیص است که وزنهای تعریف شده به وسیله کارشناسان را به تخصیصهای احتمالی اساسی تبدیل کند. این چارچوب تشخیص یک مجموعه از مجموعههای فازی است که مرتبط با توصیفگرهای زبانی است که بعداً به مقادیر عددی نگاشت میشوند. هر وزن تعریف شده به وسیله یک کارشناس به تخصیص احتمال اساسی بر مبنای توابع عضویت متغیرهای زبانی تغییر یافته است. سپس این توابع تخصیص احتمال بر اساس ترکیب قاعده تئوری مدرک ترکیب شده اند و نوع هدف به وسیله قاعده سنجش اعتقاد تعیین شده اند. نهایتاً، یک میانگین وزنی از همه عناصر چارچوب، بر اساس تجمیع تخصیص احتمال اساسی بکار گرفته شده است. مشکل عمده در بهکارگیری این روش در نیازمندی این روش به چارچوبهای تشخیص از پیش تعریف شده است که شامل تعدادی از مجموعههای فازی و توابع عضویت آن است.
گرچه این انتخاب بر همه گامهای توالی این الگوریتم تأثیرگذار است، پژوهشهای اصلی درباره چگونگی تعریف آنها راهنماییهایی ارائه نکرده است. جدول (۲-۲) خلاصهای از روشهای ترکیب نگاشتهای ادراکی فازی را نشان میدهد [۸۰].
جدول(۲-۳): خلاصهای از روشهای ترکیب نگاشتهای ادراکی فازی
روش
نوع
اطلاعات اضافی مورد نیاز
میانگین
ساختاری
خیر
میانگین وزنی
ساختاری
بله- وزنهای اعتبار
رمپستر- شفر
ساختاری
بله- چارچوب تشخیص