* نقش بندی (۱۳۸۵) در تحقیقش به بررسی رابطه بین اثربخشی ارتباطات سازمانی و منابع قدرت مدیران، ادارات هفتگانه آموزش و پرورش مشهد پرداخته بود. هدف، بررسی رابطه بین هر یک از منابع قدرت مدیران بر حسب ردهبندی فرنچ و راون، شامل: منابع قدرت تخصصی، مرجعیت، پاداش، مشروع و اجبار با اثربخشی ارتباطات سازمانی، سنوات خدمت مدیران و سابقه مدیریت آنان بود.
بررسی و تجزیه و تحلیل دادههایش نشان داد که:
- بین منابع قدرت تخصص، مرجعیت، پاداش و قانون با اثربخشی ارتباطات سازمانی رابطه مستقیم و معنادار و بین منبع قدرت اجبار با اثربخشی ارتباطات سازمانی رابطه معکوس و معنادار وجود داشت.
- بین منابع قدرت مدیران با سنواتخدمت و نیز سابقه مدیریت آنان ارتباط معنادار وجود داشت.
- بین منابع مختلف قدرت مدیران بر حسب تخصص مدیریت و تخصص غیرمدیریت تفاوت معناداری وجود نداشت.
* در این تحقیق که در ۱۳۸۶ توسط کهنوجی و ملاحسینی انجام شده، که از نوع توصیفی می باشد به روش پیمایشی به تعیین رابطه بین منابع پنجگانه قدرت مدیران و تعهد کارکنان در سازمانهای دولتی شهرستان رفسنجان از دیدگاه کارکنان پرداخته شده است.حجم نمونه انتخابی ۳۶۰ نفر بوده که از بین ۶۷۵۸ نفر از کارکنان این شهر انتخاب گردیده اند.نتایج تحقیق بیانگر این است که بین منابع قدرت مدیران و تعهد کارکنان رابطه وجود دارد و در میان منابع پنجگانه قدرت، قدرت تخصص و مرجعیت با تعهد کارکنان رابطه مثبت و قدرت مبتنی بر اجبار، قانون و پاداش با میزان تعهد کارکنان رابطه منفی دارد.
* محمودی تحقیقی تحت عنوان ” بررسی رابطه بین منابع قدرت و شیوههای غلبه بر مقاومت کارکنان در برابر تغییر سازمانی در میان مدیران دانشگاههای اصفهان و علوم پزشکی اصفهان در سال تحصیلی ۸۷-۱۳۸۶” انجام داد. روش تحقیق مورد استفاده، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه مدیران دانشگاههای اصفهان و علوم پزشکی اصفهان در سال تحصیلی ۸۷-۱۳۸۶ بود و با بهره گرفتن از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب با جامعه آماری، ۱۰۸ نفر از آنان به عنوان نمونه انتخاب شدند. یافتههای پژوهش نشان داد بین قدرت قانونی و تخصصی مدیر با هیچ کدام از شیوههای غلبه بر مقاومت کارکنان در برابر تغییر سازمانی رابطه معنیداری وجود نداشت. قدرت پاداشی با مؤلفههای مشارکت و در نظر گرفتن تسهیلات رابطه مثبت و معناداری داشت. بین قدرت اجباری با شیوه مشارکت رابطه منفی و معناداری وجود دارد. همچنین بین قدرت مرجعیت و شیوه مشارکت و هم بین میزان استفاده از قدرت مرجعیت بر اساس سنوات مدیریتی رابطه مثبت و معناداری وجود داشت. و همچنین بین میزان استفاده از قدرت تخصصی بر اساس مدرک تحصیلی تفاوت معناداری مشاهده شد. تفاوت معناداری بین زن و مرد در استفاده از قدرت اجباری مشاهده شد. همچنین بین شیوه استفاده از زور بر اساس سن تفاوت معنا داری وجود داشت .
* نیازی در پژوهش خود به هدف مطالعه پیش بینی متغیر میزان همگرایی دبیران بر اساس نوع نفوذ مدیر پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دبیران دبیرستان های دخترانه ناحیه ۶ مشهد که در سال تحصیلی ۸۷-۸۶ به صورت رسمی تدریس داشته اند. نمونه تحقیق شامل ۱۳۰ نفر بوده و از پیمایشی و همبستگی است که به بررسی ۳ سئوال اصلی و ۳ سئوال فرعی می پردازد. یافتههای پژوهش نیازی نشان داد که بیشترین منبع قدرت مورد استفاده مدیران در مدارس قدرت مرجعیت میباشد.
* تحقیقی در سال ۸۷ تحت عنوان بررسی «رابطه بین منابع قدرت مدیران و نوع فرهنگ سازمانی در مدارس متوسطه و راهنمایی شهرستان خمین توسط (سهرابی و همکاران) انجام پذیرفت. روش تحقیق از نوع توصیفی ـ همبستگی و جامعه آماری این پژوهش را کلیه معلمان راهنمایی و دبیران (۲۹۰ نفر) شهرستان خمین تشکیل می دادند که با بهره گرفتن از نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم ۱۲۰ نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. یافته ها نشان داد که بین قدرت قانونی با فرهنگ سازمانی ثبات و مشارکتی رابطه وجود دارد، در صورتی که بین قدرت قانونی با فرهنگ انعطاف پذیری و رسالتی رابطه ای وجود ندارد. همچنین بین قدرت پاداش، تخصص و مرجعیت با تمام انواع فرهنگ سازمانی رابطه معنادار وجود داشت.
* هدف از تحقیق عزیزی و همکاران(۱۳۸۸) ، تعیین منابع قدرت مدیران سازمان تربیت بدنی و ارتباط آن با سطح آمادگی و رضایت کارکنان بود که با استفاه از روش توصیفی- همبستگی انجام شد.جامعه ی آماری این تحقیق کلیه ی کارشناسان سازمان تربیت بدنی بودند که از بین آنها ۱۱۸ نفر، به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شدند.نتایج نشان داد در افرادی که آمادگی بیشتری دارند، قدرت مرجعیت در افراد با آمادگی کمتر، قدرت اجبار بیشترین میزان رضایت از سرپرست را در کارکنان ایجاد کرده است.
* هدف پورریاحی و همکارانش در این پژوهش ، بررسی ارتباط بین مشارکت کاری کارکنان و منابع قدرت مدیران ( قدرت پاداش، اجبار، قانونی، تخصص و مرجعیت) در بیمارستانهای دولتی منتخب شهر اصفهان در سال ۸۸ بوده است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش توصیفی– همبستگی و کاربردی است. جمعیت مورد مطالعه نمونهای با ۱۴۰ نفر از کارکنان بیمارستانهای الزهرا، کاشانی، امین، عیسی بن مریم و نور در سال ۱۳۸۸ بودند که هم افراد و هم بیمارستانها به صورت تصادفی انتخاب گردیدند. نتایج بدست امده از این تحقیق تأثیر منابع قدرت بر مشارکت کاری کارکنان به ترتیب مربوط به منابع تخصص، قانون، مرجعیت، اجبار و پاداش به دست آمد. البته علیرغم تفاوت چشمگیر در نتایج توصیفی تحقیق، مشارکت کاری کارکنان با منابع قدرت مدیران اختلاف معنیداری نداشت.
* همتی و همکارانش در سال ۸۹ ، پژوهشی تحت عنوان شناسایی منابع قدرت مدیران و رتبه بندی آنها جهت بکارگیری مؤثر در حوزه بانک های ملی شهر سمنان انجام داده اند. تا مدلی برای ارزیابی منابع قدرت مدیران بانک ها به منظور رفتار مناسب با کارکنان را بنمایاند، تا از قدرت بعنوان نیروی مثبت و لازم در سازمان استفاده گردد. جامعه آماری پژوهش شامل ۱۰ نفر از خبرگان شاغل در بانک ملی و شامل مدیران ارشد که در حوزۀ منابع انسانی و رفتار سازمانی بوده است. نتایج بدست آمده از منابع قدرت مدیران در بانک های ملی شهرستان سمنان مورد بررسی و رتبه بندی قرار گرفته که ۱- قدرت قانونی ۲- قدرت پاداش ۳- قدرت تخصص ۴- قدرت مرجعیت ۵- قدرت اجبار ، اهمیت بکارگیری آنها را در حوزۀ مربوطه نشان داده است.
* هدف کلی تحقیق معینی شهرکی و ترک زاده (۱۳۹۰)، مقایسه منابع قدرت مورد استفاده از دید آنان و دانشجویان در دانشکدۀ علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه شیراز بود.روش مورد استفاده پیمایشی بوده است. یافته ها ی پژوهش نشان داد، یک منبع جدید قدرت استادان(چیرگی محیطی) وجود دارد که در این پژوهش شناسایی، تعریف و ارزیابی شده است. نتایج تحقیق نشان داد که از دید استادان، بیشترین میانگین مربوط به منبع قدرت چیرگی محیطی و کمترین میانگین مربوط به منبع قدرت اجبار است و تفاوت معناداری وجود دارد. از دید دانشجویان، میانگین مربوط به منبع قدرت چیرگی محیطی و کمترین میانگین مربوط به منبع قدرت اجبار است و تفاوت معناداری وجود دارد.بین نگرش استادان و دانشجویان در استفادۀ استادان از منابع قدرت، با توجه به جنسیت و رشته تخصصی آنان، تفاوت معنی داری مشاهده نشده است.
* در پژوهشی طهماسبی و همکاران (۱۳۹۰) در پی بررسی رابطه بین استفاده مدیر از انواع قدرت(اجباری،پاداشی و قانونی) با اثربخشی و تعهد سازمانی دبیران ناحیه دو آموزش و پرورش شهر شیراز بودند و پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. نمونه آماری پژوهش ۱۱۳ نفر از دبیران شاغل در دبیرستان های ناحیه دو شیراز بودند که به روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر اساس جدول مورگان انتخاب شدند.رابطه بین مدیریت قدرت و اثربخشی معنادار بوده و از انواع قدرت، قدرت پاداشی و قدرت قانونی با اثر بخشی رابطه معنی داری داشتند. از طرف دیگر مدیرت قدرت با تعهد سازمانی رابطه معنی دار نداشته و هیچ کدام از انواع قدرت نیز قادر به پیش بینی تعهد سازمانی نبودند.
* هدف از پژوهش محمدی(۱۳۹۰)، بررسی رابطه منابع قدرت مدیران با کارآفرینی کارکنان می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان۳۲ شعبه بانک ملی (حدوداً ۲۵۰ نفر) شهر زاهدان بوده است، که از بین آنان ۱۵۵ نفر با روش خوشه ای- تصادفی انتخاب گردیدندیافته های پژوهش نشان داد که منبع قدرت پاداش مدیران بیشترین نقش را در پیش بینی ویژگی های شخصیتی کارآفرینانه کارکنان داشته است.
۲-۱۱- ۵-پیشینه تصمیم گیری در خارج کشور
* ثانهلم(۲۰۰۴) در تحقیق خود در زمینه سبک تصمیم گیری ۲۰۶ نفر از افسران ارتش کشور سوئد بر اساس سبک های عمومی تصمیم گیری، بین سبک تصمیم گیری عقلانی و هر یک از سبکهای شهودی،اجتنابی و آنی افراد مورد مطالعه رابطه معنادار معکوس ،بین سبک تصمیم گیری شهودی و آنی و بین سبک تصمیم گیری وابستگی و اجتنابی رابطه معنادار مثبت به دست آورد.
* اسپایسر و اسمیت (۲۰۰۵) در بررسی پنج سبک تصمیم گیری مورد نظر در بین دو گروه ۲۰۰ نفری از دانشجویان رشته بازرگانی در یکی از دانشگاه های انگلستان، در گروه اول بین سبک عقلانی و هر یک از سبک های تصمیم گیری شهودی، آنی و اجتنابی رابطه معنادار منفی ،بین سبک تصمیم گیری شهودی و آنی و بین سبک تصمیم گیری وابستگی و اجتنابی رابطه معنادار مثبت به دست آمد ، در گروه دوم نیز روابط بین سبک های تصمیم گیری همانند گروه اول به دست آمد، علاوه بر آن در گروه دوم وجود همبستگی معنادار مثبت بین دو سبک اجتنابی و آنی نیز تأیید شد.
* بروینه و دیگران[۱۵] (۲۰۰۷) در تحقیقاتشان با عنوان ” تفاوت های فردی در صلاحیت تصمیم گیری بزرگسالان” چنین نتیجه گیری می کنند که بین سبک تصمیم گیری عقلایی و صلاحیت تصمیم گیری بزرگسالان همبستگی مثبت معنادار و سبک اجتنابی و آنی با آن رابطه معنادار منفی وجود دارد، در حالی که همبستگی سبک های وابستگی و شهودی با آنها معنادار نیست.
همچنین رابطه سبک های تصمیم گیری عقلایی و شهودی با ” سیاهه نتایج تصمیم” معنادار مثبت و رابطه سبک های اجتنابی و آنی بصورت منفی است و سبک وابستگی با آن رابطه معناداری ندارد.
* ترات(۲۰۰۹) به نقل از رضازاده (۱۳۸۹) پژوهشی در اعضای موسسه مشاوره ی دانشگاهی ملی آمریکا انجام داد.هدف او توصیف سبک های تصمیم گیری، راه های شناخت، استراتژیهای یادگیری و سطوح آگاهی چند فرهنگی بود.نتیجه این پژوهش از پنج سبک تصمیم گیری اسکات و بروس دفاع نموده و نشان داد که سبک های تصمیم گیری مانعه الجمع نیستند.او پی برد حدود ۷۰ درصد افراد سبک تصمیم گیری عقلایی و ۱۲ درصد افراد دارای سبک شهودی و سایرین در سبک های آنی، اجتنابی و وابستگی قرار دارند.
۲-۱۱-۶-پیشینه تصمیم گیری در داخل کشور
* بطحایی(۱۳۷۳) به بررسی رابطه بین کاربرد منابع قدرت و شیوۀ تصمیمگیری مؤثر در مدیریتهای آموزشی و اداری و مقایسۀ مدیران آموزشی و اداری پرداخته است تا تأثیر استفاده از منابع قدرت را بر شیوۀ تصمیمگیری در مدیریتهای آموزشی و اداری آموزش عالی مطالعه کند و فرضهای مربوط به ارتباط این دو متغیر را آزمون کند نتایج نشان داد که مدیران اداری بیش از مدیران آموزشی قدرت اجبار و قانونی و شیوه تصمیمگیری مشورتی را مورد استفاده قرار میدهند. بطور کلی می توان گفت: بین شیوه تصمیمگیری مشارکتی و قدرت مرجعیت، بین شیوه تصمیمگیری مشورتی و قدرت اجبار و پاداش و بین شیوه تصمیمگیری استبدادی و قدرت مرجع و قانونی تفاوت معناداری وجود داشته است.
* قربانی (۱۳۷۸)پژوهشی در زمینه بررسی رابطه میان نظرات معلمین استثنایی درباره مشارکت در فرایند تصمیم گیری مدیران با میزان رضایت شغلی آنان در مراکز استثنایی شهر مشهد انجام داده است. جامعه آماری مورد پژوهش، معلمین شاغل در مراکز استثنایی شهر مشهد در سال تحصیلی ۷۶-۷۵ می باشد که تعداد کل افراد جامعه ۴۷۰ نفر بوده است و به روش نمونه گیری خوشه ای تعداد ۱۲۰ نفر از آنان انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که میانگین حاصل از داده های به سئوال پژوهشی ۳ نشان داده که میان مشارکت معلمین مراکز استثنایی در تصمیم گیری ها با میزان رضایت شغلی آنان رابطه معنی داری وجود دارد و این دو متغیر نسبت به هم وابسته می باشند.
* در تحقیق ظهورپرونده و کوهستانی(۱۳۸۳) به بررسی رابطه دانش مدیریتی مدیران ستادی و سبک تصمیم گیری آنان در سازمان و ادارات نواحی هفتگانه آموزش و پرورش مشهد پرداخته اند. جامعه آماری تحقیق کلیه مدیران ستادی آموزش و پرورش مشهد به تعداد۳۴ = n نفر بود و ۷۴ نفر از کارکنان بلافصلی که تصمیمات مدیران ستادی بر کار آنان تأثیر مستقیم دارد، تعیین شدند. گردآوری دادههای مورد نیاز درباره افراد جامعه مورد مطالعه از طریق شمارش کامل (سرشماری) صورت گرفته است. این اقدام با نظر به گستره حجم جامعه آماری انجام میپذیرد. در تحقیق حاضر که با روش پیمایشی انجام گرفته است برای سنجش هر یک از متغییرهای فوق از پرسشنامه جداگانهای استفاده شده است. نتایج ذیل حاصل گردید:
۱ـ بین دانش مدیریت و سبک تصمیمگیری مشارکتی رابطه مستقیم وجود دارد اما معنادار نیست.
۲ـ بین دانش مدیریت و سبک تصمیمگیری مشورتی رابطه معکوس وجود دارد اما معنادار نیست.
۳ـ بین دانش مدیریت و سبک تصمیمگیری آمرانه رابطه معکوس وجود دارد اما معنادار نیست.
۴ـ بین مدیران ستادی از جهت دانش مدیریتی تفاوت معناداری در سطح ۹۹۹/۰ وجود دارد.
۵ ـ بین دانش مدیریتی مدیران ستادی با رشته تحصیلی مرتبط و مدیران با رشته تحصیلی غیر مرتبط تفاوت معناداری وجود ندارد.
۶ ـ بین دانش مدیریتی مدیران ستادی با درجه تحصیلی بالاتر و پایینتر تفاوت معناداری وجود ندارد.
۷ـ بین دانش مدیریتی مدیران ستادی با سابقه وکم سابقه آموزشی تفاوت معناداری وجود ندارد.
۸ ـ بین دانش مدیریتی مدیران ستادی با سابقه وکمسابقه مدیریتی تفاوت معناداری وجود ندارد .
* فعال ملکی (۱۳۸۰) در پژوهش خود به مقایسه مولفه های امکان تصمیم گیری دبیران در مدیران با سبک های رهبری مختلف در مدارس متوسطه دخترانه ناحیه ۳ مشهد پرداخته است. جامعه آماری در این پژوهش شامل دو گروه بوده است؛ کلیه مدیران مدارس متوسطه دخترانه (غیر انتفاعی و دولتی) که به شیوه سرشماری انتخاب شده بودند (۲۶n=)و کلیه دبیران مدارس متوسطه دخترانه (غیر انتفاعی و دولتی ) که به صورت تقسیم حجم نمونه آماری دبیران بود و سپس به صورت تصادفی ساده انتخاب نمونه از هر مدرسه صورت پذیرفت و تعداد (۱۰۴N=) انتخاب شدند. نتیجه بدست آمده: بین امکان تصمیم گیری عقلایی در تعارضات تصمیم گیری توسط دبیرانی که مدیران آن ها رابطه مدار کم، وظیفه مدار زیاد هستند با دبیرانی که مدیران آن ها رابطه مدار زیاد، وظیفه مدار زیاد هستند تفاوت معنی داری وجود دارد .
* هدف مراتی و همکارانش (۱۳۸۳) در پژوهشی تحت عنوان بررسی رابطه تصمیم گیری مدیران با تعهد سازمانی دبیران در مدارس شهرستان شیروان در سال تحصیلی ۸۲-۸۱ انجام شده است. این مطالعه با بهره گرفتن از دبیران ۷۴ مدرسه که حدود ۴۸۲ نفر بودند انجام شد. یافته ها در سوال اصلی نشان داد که وجود رابطه بین الگوی تصمیم گیری مدیران و تعهد سازمانی دبیران را مورد تأیید قرار گرفته است و در سه سوال فرعی وجود رابطه بین الگوی تصمیم گیری آمرانه و مشورتی و مشارکتی با تعهد سازمانی را مورد بررسی قرار داد.که نتایج بیانگر این است که بین الگوی تصمیم گیری آمرانه و مشورتی و مشارکتی مدیران و تعهد سازمانی دبیران رابطه وجود ندارد اما بین الگوی تصمیم گیری مشارکتی مدیران و تعهد سازمانی دبیران رابطه وجود دارد.یافته های دیگر پژوهش در سوال چهارم و پنجم حاکی از عدم ارتباط بین الگوی تصمیم گیری مدیران با جنسیت و تعهد سازمانی دبیران رابطه وجود دارد به گونه ای که تعهد سازمانی دبیران زن بیشتر از دبیران مرد است.
* دهباشی و همکارانش (۱۳۸۴) در این پژوهش به بررسی شیوه های تصمیم گیری مدیران و رضایت شغلی کارکنان در بیمارستانها پرداختند. روش بررسی از نوع مطالعه تحلیلی صورت گرفت.تعداد جامعه آماری ۷۶۰۷ نفر بوده که تعداد ۳۸۴ نفر به عنوان نمونه با بهره گرفتن از شیوه ی نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. نتایج چنین بود که مدیران در بیمارستانها بیشتر از شیوه ی تصمیم گیری فردی استفاده می کنند و همچنین بین شیوه ی تصمیم گیری مدیران بر اساس سابقه خدمت و میزان تحصیلات تفاوت معنی داری وجود نداشت. در تصمیم گیری فردی رضایت شغلی پائین بود و در سایر شیوه های تصمیم گیری، رضایت شغلی در سطح بالاتری قرار داشت.
* ریحانی شورچه (۱۳۸۵) به منظور مقایسه جو سازمانی و رابطه آن بامیزان تمایل کارکنان به مشارکت در تصمیم گیری سازمانی در موسسات آموزش عالی دولتی و غیر انتفاعی شهر مشهد تحقیقاتی انجام داده است. گروه مورد مطالعه در این پژوهش را کلیه کارکنان رسمی، پیمانی و قراردادی موسسات آموزش عالی دولتی(۱۶۴۱= n)و موسسات اموزش عالی غیرانتفاعی(۹۲۷= n)تشکیل می دهند.گردآوری داده ها درباره افراد جامعه مورد مطالعه از طریق نمونه گیری توامان خوشه ای و تصادفی ساده صورت گرفته است (۲۱۰ n=)که این اقدام با نظر به گسترده بودن حجم جامعه آماری انجام شده است. نتایج حاصله شده: موسسات آموزش عالی، غیر انتفاعی دارای جو بازتری نسبت به موسسات آموزش عالی دولتی داشته اند، بین جو باز و میزان تمایل به مشارکت در تصمیم گیری رابطه ای مستقیم و معنادار وجود نداشته، بین مولفه های جو سازمانی در هر دو نظام تفاوت معنی داری وجود داشته، بین همبستگی میان جو سازمانی و میزان تمایل به مشارکت در دو نمونه موسسات اموزش عالی دولتی و غیر انتفاعی تفاوت معنی داری وجود نداشته است .
* هدف اصلی طهرانی و هادی زاده (۱۳۸۷) در این تحقیق بررسی رابطه بین سبک های عمومی تصمیم گیری مدیران شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی در راستای بررسی روایی سازه پرسشنامه سبک های عمومی تصمیم گیری بوده است . بر این اساس تعداد ۵۵ نفر از مدیران شرکت به عنوان افراد نمونه آماری انتخاب شده و ۵ سبک تصمیم گیـری عقلایی ، شهودی ، وابستگی ، آنی و اجتنابی در بین آنهـا مورد بررسی قرار گرفته اند . نتایج نشان داد بین سبک های تصمیم گیری عقلایی و شهودی رابطه معنی دار منفی ، بین سبک تصمیم گیری عقلایی و سبک تصمیم گیری اجتنابی و بین سبک تصمیم گیری شهودی و سبک تصمیم گیری آنی رابطه معنی دار مثبت وجود داشته و همچنین بین سبک تصمیم گیری اجتنابی و هر یک از سبک های تصمیم گیری وابستگی و آنی در این بررسی رابطه معنی دار منفی به دست آمده. در این بررسی رابطه معنا داری بین هر یک از سبک های تصمیم گیری و دو ویژگی جمعیت شناختی سابقه خدمت و تحصیلات مدیران به دست نیامد.
* پژوهش قربانی و طبری (۱۳۸۸)به منظور مطالعه رابطه هوش هیجانی و شیوه تصمیم گیری مدیران در دو دانشگاه دولتی و غیر دولتی انجام شده است. تعداد کل جامعه آماری در این پژوهش ۴۷ نفر بودند که شامل کلیه مدیران در دانشگاه دولتی علم و صنعت بهشهر و کلیه مدیران غیر دولتی (آزاد اسلامی) قائم شهر بود. یافته های پژوهش نشان داد که در کل، جامعه مدیران از سطح خوب هوش هیجانی برخوردارند. میان هوش هیجانی مدیران با شیوه تصمیم گیری آنها رابطه معناداری وجود دارد و همچنین میان هوش هیجانی مدیران با شیوه تصمیم گیری برنامه ریزی شده و برنامه ریزی نشده رابطه معناداری وجود دارد. رابطه بین هوش هیجانی و تصمیم گیری برنامه ریزی شده و برنامه ریزی نشده در دانشگاه غیر دولتی بیشتر از دانشگاه دولتی می باشد.
* با توجه به شکاف موجود در عرصه ی پژوهش های مربوط به پیوند معنویت و تصمیم گیری ، هدف رضازاده (۱۳۸۹) در این پژوهش بررسی رابطه سبک های عمومی تصمیم گیری و هوش معنوی مدیران دانشگاههای فردوسی و علوم پزشکی مشهد بود. روش بررسی توصیفی از نوع همبستگی بود.جامعه آماری شامل کلیه مدیران ادارات دانشکده های دانشگاه علوم پزشکی و دانشکده های علوم انسانی (الهیات، ادبیات، تربیت بدنی، علوم اداری و علوم تربیتی) دانشگاه فردوسی مشهد بود. نتیجه پژوهش نشان داد که بین هوش معنوی مدیران با سبک تصمیم گیری عقلانی رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. همچنین میزان هوش معنوی مدیران در حد متوسط رو به بالا بوده و سبک غالب تصمیم گیری آنها عقلانی بود.از دیگر نتایج پژوهش این بود که بین هوش معنوی زنان و مردان، هوش معنوی در گروه های مختلف سنی،هوش معنوی در سطوح سنی مختلف و همچنین سنوات خدمت مختلف ،رابطه معنی داری یافت نشد. بین سبک تصمیم گیری زنان و مردان در سبک اجتنابی رابطه معنی داری یافت شد. اما بین سبکهای تصمیم گیری در گروه های مختلف سنی ، در سطوح تحصیلی و همچنین سنوات خدمت مختلف ، رابطه معناداری یافت نشد.
* هدف پژوهش حیدری و مرزوقی (۱۳۸۹)بررسی سبک های عمومی تصمیم گیری مدیران دانشگاه شیراز بود. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مدیران دانشگاه شیراز بود که با بهره گرفتن از روش نمونه گیری طبقه بندی تصادفی تعداد ۱۱۶ انتخاب شدند. نتایج نشان داد که سبک غالب تصمیم گیری مدیران دانشگاه شیراز، سبک تصمیم گیری آنی است. یافته ها حاکی از آن است که در هیچ یک از سبک های تصمیم گیری بین مدیران بر اساس رشته تحصیلی و جنسیت تفاوت معناداری وجود ندارد اما بین مدیران با سوابق مختلف در سبک تصمیم گیری شهودی تفاوت معنادری وجود دارد در حالی که در دیگر سبکها این تفاوت مشاهده نگردید. همچنین بین سبک های تصمیم گیری عقلایی و وابستگی، آنی و شهودی و اجتنابی و وابستگی رابطه معناداری وجود دارد.
* هدف پژوهش قاسمی مدانی و حمیدی بررسی رابطه بین هوش فرهنگی و سبک تصمیم گیری مدیران مدارس راهنمایی استان قزوین بوده است. روش تحقیق توصیفی وجامعه آماری تحقیق کلیه مدیران مدارس راهنمایی استان قزوین در سال تحصیلی ۹۰-۱۳۸۹ ، که تعداد آنها ۴۱۸ نفر بود. روش نمونه گیری ابتدا بصورت هدفمند و سپس تصادفی بوده و حجم نمونه ۲۱۳ نفر می باشد. یافته ها نشان داد که :۱- بین هوش فرهنگی مدیران و سبک عمومی تصمیم گیری مدیران مدارس راهنمایی استان قزوین رابطه معناداری وجود دارد. ۲- بین هوش فرهنگی مدیران و سبک های عقلایی و شهودی و آنی رابطه معناداری وجود دارد. ۳- بین هوش فرهنگی و سبک تصمیم گیری وابستگی و اجتنابی مدیران مدارس مقطع راهنمایی استان قزوین رابطه معناداری دیده نمی شود.
* شهاب نیکنام (۱۳۹۰) در تحقیقش به بررسی مقایسه ای شیوه های تصمیم گیری مدیران در بیمارستانهای دولتی و خصوصی شیراز پرداخته است.روش کار در این تحقیق یک مطالعه کاربردی و از نوع مطالعات توصیفی، تحلیلی می باشد که به صورت مقطعی انجام شده است. حجم نمونه ۱۰۶ نفر از مدیران ارشد و میانی این بیمارستان ها بوده است. یافته هانشان داد که بالاترین میانگین نمره مربوط به شیوه تصمیم گیری عقلانی می باشد و پایین ترین میانگین نمره مربوط به شیوه تصمیم گیری اجتنابی می باشد.
خلاصه فصل :
در فصل حاضر به مبانی نظری منابع قدرت و سبک تصمیم گیری با میانجی گری جو سازمانی پرداخته شد . مجموع آنچه در این فصل مورد تاکید قرار گرفت نشانگر آن بود که چنانچه سازمانها از جو سازمانی باز استفاده کنند و مدیران با بهره گرفتن از قدرت شخصی و پاداش می توانند کارکنان را تشویق نمایند تا به درستی کارها را انجام دهند و از دیدگاه رویکردهای رهبری و انگیزش مسئله قدرت در تصمیم گیری مورد بررسی قرار گرفته است که هر کدام به گونه ای خاص به این مسئله پرداخته اند (هوی و میسکل؛ ترجمه عباس زاده، ۱۳۸۰ و فلوید [۱۶]، ۱۹۸۶).نتایج نشان داد که دانش و مهارت و شخصیت زیر دستان به طور مستقیم و غیر مستقیم در موفقیت برنامه های مشارکتی تأثیرگذار هستند (رهنورد،۱۳۷۹، ص ۵۸). مجهز کردن مدیران به منابع قدرت، آنان را در اتخاذ تصمیمات مؤثر و مطلوب کمک خواهد کرد و امکان دستیابی به اهداف سازمانی را برای آنان به بهترین نحو ممکن و در مطلوب ترین سطح،امکان پذیری خواهد ساخت. در جدول زیر نیز خلاصه ای از تحقیقات انجام شده آورده شده است.
جدول (۲-۲) جمع بندی و خلاصه تحقیقات
نام پژوهشگر | بازه |