“
۲٫۵٫۱پیوستگی گروه
سطح پیوستگی گروه تأثیر عمده ای بر تصمیمات تعطیلات و تصمیم گیری دارد. در بسیاری از خانواده ها ، فرزندان تصمیم گیری را به والدینشان واگذار میکنند، زیرا به سادگی کودکان یا به آنان اعتماد دارند یا تسلیم اقتدار والدین میشوند.
اتفاق نظر ، از خود گذشتگی و ایثار نیز اغلب روی میدهد . همان طور که توسط این دو مثال متضاد بیان می شود: از یک طرف والدین تعطیلات خانواده را برای برنامه های تعطیلات خود فرزندان فدا میکنند و از طرف دیگر والدین از بودنِ زیاد با دوستان به منظور کاهش بودجه ی تعطیلات خانواده، امتناع می ورزند . در گروههای بسیار یکپارچه ، حتی تصمیم کلی برای رفتن ، زمانی مطرح می شود که برخی از اعضا نمی توانند به گروه سفر بپیوندند.
جاذبه ها و تسهیم تجربیات تعطیلات ممکن است برخی انگیزاننده های مهم برای سفر باشند . اغلب اتفاق می افتد که برخی افراد در واحد تصمیم گیری بخواهند سایر اعضا از تجربه ی گذشته او از یک واحد تصمیم گیری دیگر بهره برند. این ابتدائاً بر انتخاب مقصد تأثبر میگذارد ، مانند سه مثال زیر:
یک زن بومی فرانسوی دوست دارد که مکان های بسیاری را در فرانسه به شوهرش نشان دهد ، یک مرد جوان بعد از یک سفر مدرسه ای به یونان ممکن است به والدینش بگوید که شما باید حتماً به آن جا بروید ، یک عضو گروه دوستان تجربه اش از تنریف در اسپانیا را زمانی که از امتیازات جزیره تمجید میکند ، بیان کند.
اغلب والدین سعی میکنند که تجربیاتشان را به فرزندانشان به عنوان بخشی از آموزش آن ها ، به آنان تلقین کنند . نوعی از آموزش بین نسلی و انتقال دانش سفر وجود دارد: در نتیجه ما تلاش میکنیم ، زیرا آنان فرزندان ما هستند و ما سعی میکنیم که سبک تعطیلاتمان را به آنان بیاموزیم ؛ ولی این کار ساده ای نیست( دکراپ ۲۰۰۶) .
۲٫۵٫۲توزیع نقش ها
یافته های به دست آمده بر اساس توزیع نقش ها در چارچوب گروه تصمیم گیری در جدول ۱-۲ خلاصه شده است ؛ که فقط با واحد های تصمیم گیری زوج ها و خانواده ها دمساز است. از جدول ۱-۲ می توان مشاهده کرد که تصمیم گیری کلی تلفیق کننده ی عقاید مختلف[۱۰۲] هستند . به عبارت دیگر تصمیمات تعطیلات ثابت کردهاست که همان طور که تمام اعضای خانواده مداخله گر هستند ، مشترک است . به هر حال در واحد های تصمیم گیری کمی ، مردها ( شوهران ) متنفذ هستند . اگرچه زنان و فرزندان تأثیر دارند ، آن ها نقش های منفعل تری در تصمیم گیری ایفا میکنند. اگر به جزئیات بیشتر برویم ، می بینیم که ماهیت این تأثیر ها متفاوت است (دکراپ ۲۰۰۶) .
کودکان بر آن چه که افراد در تعطیلات انجام میدهند ، تأثیر دارند . تصمیمات همراهی کننده ( بردن یک دوست به همراه خانواده ) ، اقامتگاه ( باید استخر شنا داشته باشد) ، جاذبه ها (من می خاهم از پونت دی نورماندی بازدید کنم) ، فعالیت ها ( شنا ، پیاده روی ، ورزش و… ) و مقصد ( نه خود مقصد بلکه ویژگی هایی که مقصد باید داشته باشد) به طور خاص مورد تأثیرند (دکراپ ۲۰۰۶). به علاوه پروژه های جانبی کودکان ( اردو ها ، واحد های آموزشی ) اغلب بر زمانبندی تعطیلات اثر میگذارند. در حالی که کودکان بر تصمیمات تأثیر گذارند ، اما آن ها نیروی پیش برنده ی تصمیمات خانواده نیستند ( دکراپ ۲۰۰۶) . به هر حال مشارکت و مداخله ی آن ها در طول تجربه ی سفر و تعطیلات ، افزایش مییابد . از داده ها مشهود است که اکثر تصمیماتی که در سفر گرفته می شود ( تور ، فعالیت ها ، جاذبه ها ، خرید ها ) از طرف کودکان مورد نفوذاست . نشانه های زیادی وجود دارند که ارتباط در واحد تصمیم گیری در طول زمان افزایش مییابد و اینکه والدین بیشتر مستعد (متمایل ) به پرسش از فرزندانشان و علایق آن ها و به حساب آوردن آن ها دارند . والدین عادت دارند که علائق و اشتیاق خودشان را به خاطر فرزندانشان قربانی کنند . (دکراپ ۲۰۰۶) .
جدول ۱-۲ نقش های خانواده در تصمیم گیری تعطیلات بر اساس کتاب تصمیم گیری تعطیلات. دکراپ ۲۰۰۶
شماره ی واحد تصمیم گیری تصمیم گیری کلی انتخاب مقصد انتخاب های هنگام سفر
“