فرایند تعیین و لیست کردن ذینفعان بدون هیچ توضیح و دلیلی به جهت ساده سازی و فقر تئوریک همواره مورد انتقاد بوده است [۷۷] و بنابراین تلاش های مختلفی با تمرکز بر ویژگی ها و خصائص ذینفعان انجام شده است تا به خلق یک تئوری توصیفی و قدرتمند بیانجامد [۷۳]. فرومن[۸۶] [۷۱] به طور مثال به شناسایی تغییرات در ارتباط بین ذینفعان و سازمان ها بر اساس ویژگی های اصولی قدرت و اخلاق پرداخته است. البته باید اذعان کرد که مدل میشل، ایگل و وود[۸۷] [۷۲] بسیار معتبر بوده و در متون بسیاری توسط محققان و پژوهشگران مختلفی مورد استفاده قرار گرفته است [۷۱]. آنها سه ویژگی کلیدی برای یک ذینفع شناسایی کرده اند که عبارتند از فوریت[۸۸]، حقانیت[۸۹] و قدرت و بیان می کنند که این خصایص مقیاسی برای مقدار توجهی که مدیریت باید به یک ذینفع کند می باشند [۷۲].
انواع قدرت را می توان به رسمی، اقتصادی، سیاسی [۸۰] و همچنین سودمند گرایی اجباری[۹۰] و هنجاری تقسیم کرد [۷۲]. کرول [۸۱] پیشنهاد می دهد که اندازه بر مبنای بودجه و کارکنان و همچنین مقدار و منبع وجوه، می تواند برای سنجش درجه ی قدرت ذینفعان بکار رود [۸۲].
میشل[۹۱] و همکارانش با افزودن فوریت به مدل های قبلی بیان می کنند که مدل های قبلی پویایی را در نظر نگرفته اند [۷۲] و در واقع مدل های ایستایی هستند که به عامل زمان توجهی نکرده اند و تنها قدرت و حقانیت ذینفعان عامل تصمیم گیری و برنامه ریزی مدیران می باشد. مدل میشل و همکارانش [۷۲] باعث بهبود تصمیم گیری مدیریت شده و به مدیریت کمک می کند تا مباحث مهم و مربوط در خصوص ذینفعان و اعمال آنان را طبقه بندی نمایند [۸۳].
در شکل (۲-۷) می توان ارتباط بین سه خصیصه ی ذینفعان که منجر به ویژگی ها و رفتارهای خاص آنان می شود را دید.
ذینفعان
خطرناک
ذینفعان
قاطع
قدرت
حقانیت
فوریت
ذینفعان
نهان
ذینفعان
غالب
ذینفعان
وابسته
ذینفعان
بصیرتی
ذینفعان
متقاضی
غیر ذینفعان
شکل ۲-۷: طبقه بندی ذینفعان بر اساس فوریت، حقانیت و قدرت
منبع: [۷۲]
نوع شناسی میشل و همکارانش[۷۲] نشان می دهد که سازمان بر ذینفعان اساسی خود بخصوص ذینفعان قاطع تمرکز می نماید چرا که آنها ویژگی های لازم برای ایجاد کردن مزیت رقابتی یا مانع شدن از توسعه ی آن را دارند.
۲-۴-۲) ارتباط ذینفعان و سازمان
مباحث مربوط به ارتباط بین ذینفعان و سازمان در مرکز تئوری ذینفعان قرار دارد [۷۱,۸۴]. برخی از مدل های ارتباطی مانند مدل فرومن [۷۱] با تئوری مبتنی بر منابع پیوند خورده اند. شکل (۲-۸) نشان دهنده ی مدل ارتباطی ذینفعان و سازمان و پتانسیل ذینفعان برای مشارکت و یا تهدید سازمان می باشد. بر اساس این مدل ذینفعان می توانند امکان دسترسی به منابع و یا عدم دسترسی را بر اساس موقعیت خود تعیین نمایند [۸۵]. سویج[۹۲] و همکارانش چهار نوع استراتژی را برای مدیریت ذینفعان پیشنهاد می دهند: مداخله، دیده بانی، مدافعه و همکاری [۸۵].
پتانسیل ذینفعان برای تهدید سازمان | |||
بالا | پایین | ||
پتانسیل ذینفعان برای همکاری با سازمان | بالا | ذینفع نوع ۴: برکت آمیخته استراتژی همکاری |
ذینفع نوع ۱: حمایتگر استراتژی مداخله |
پایین | ذینفع نوع ۳: بدون حمایتی استراتژی مدافعه |