یکی از راههای عمدهای که مؤسسات میتوانند خدمت خود را از مؤسسات رقیب متمایز سازند این است که به صورت مستمر خدماتی با کیفیت برتر نسبت به شرکتهای رقیب ارائه نمایند بسیاری از سازمانهای خدماتی مانند شرکتهای تولیدی به نهضت کیفیت خدمات جامع پیوستهاند. شاید حفظ و نگهداری مشتری یکی از مهمترین معیارهای سنجش کیفیت باشد. در این زمینه هر سازمانی توانایی خود را به این صورت نشان میدهد که مشخص می کند برای حفظ مشتری سازمان تا چه مدتی می تواند به صورت دائم خدماتی با ارزش بیشتر ارائه نماید. سازمانهای خدماتی باید برای این منظور به نکات صفحه بعد توجه داشته باشند:
الف- سازمانهای خدماتی مانند بازاریابیهای شرکتهای تولیدی باید به انتظارات مشتریان مورد هدف(از نظر کیفیت خدمات) توجه نمایند.
ب- سازمانهای خدماتی همواره باید نگران مشتری باشند و برای خدماتی که ارائه می کنند استانداردهای بسیار بالایی را تعیین کنند و تنها به خدمات خوب یا مناسب اکتفا نکنند، بلکه بکوشند خدمات ۱۰۰ درصد بدون عیب و نقص را ارائه کنند.
ج- سازمانهای خدماتی باید بر عملکرد خود و شرکتهای رقیب به صورتی دقیق نظارت نمایند. آنها میتوانند این نظارت را از طریق روشهای مختلفی از جمله مقایسه میزان استفاده مشتریان از خدمات، تحقیق پیمایشی و رسیدگی به پیشنهادها و شکایتهای مشتریان انجام دهند.
د- این شرکتها باید همیشه نگرانی خود را نسبت به کیفیت خدمات به کارکنان ابزار نمایند و بکوشند که نتایج حاصل از عملکرد آنان را بررسی نمایند( کاتلر، ۱۳۷۹).
در بانکها و مؤسسات مالی عوامل متعددی بر کیفیت خدمات بانکی تأثیر میگذارند از جمله: میزان نرخ بهره بانکی، سیستمهای نظارتی و رسیدگی به شکایات، اطلاعرسانی دقیق به مشتریان، سرعت و دقت خدمات ارائه شده، انجام به موقع تعهدات توسط مؤسسه، ادب و تواضع کارکنان در برخورد با مشتریان، رازداری و محرم اسرار بودن کارکنان در خصوص اطلاعات مشتری، که همگی باعث جذب بیشتر منابع مالی میگردند.
۲-۲-۵-۳-۳ روابط عمومی
روابط عمومی در سازمان ها از دید محققان و اندیشمندان علم بازاریابی بهعنوان واحد ویژه و مهم بوده و جزء اساسی آمیخته ترفیع در بازاریابی است. در تعریفی که از این “تشویق غیر مقوله بیان شده روابط عمومی عبارت است از تقاضا برای یک خدمت یا محصول از طریق درج اخبار تجاری با اهمیت و مثبت در یک رسانه انتشاراتی یا پخش آن از رادیو و تلویزیون بدون اینکه مبلغی پرداخته شود". در کشورهای پیشرفته و انجمنهای تجاری برای ایجاد علاقه مجدد نسبت به محصولاتی که فروش آنها کاهش یافته، سازمانها برای جلب توجه و تغییر ذهنیت منفی سازمانی از روابط عمومی استفاده می کنند. البته باید اشاره کرد این واحد در سازمانها به صورت خاصی در نمودارهای تشیکلاتی مشخص شده اند و مدیران دیدگاه های متفاوتی به این واحد دارند.
۲-۲-۵-۳-۳-۱ جایگاه روابط عمومی در بانک و نقش آن در رضایت مشتریان
در سازمان های متعدد جایگاه واحد روابط عمومی را به سه حالت زیر میتوان مشاهده کرد:
الف: در حالت اول این جایگاه به صورت عادی تعریف شده و بهعنوان یک شعبه زیرنظر معاونت اداری و پرسنلی مشغول به کار بوده و بیشتر، مسئولیت برگزاری مراسم را برعهده دارد.
ب: در حالت دوم که نقش روابط عمومی بهعنوان یک واحد در انجام تحقیق و توسعه و عامل اساسی در پیشبرد فروش و معرفی و افزایش سوددهی سازمانها مطرح شده و به عنوان یک شعبه مجزا و یا مستقل به صورت یک معاونت بوده و فعالیت های گسترد هی درون سازمانی و برون سازمانی ارائه می کنند.
ج: اما در حالت سوم روابط عمومی در یک دید کلی به صورت معاون اصلی مدیر بوده و همچون معاونتهای دیگر به صورت مستقل وظایف سازمانی مشخصی داشته و با توجه به خط مشی سازمانی در کنار سایر معاونها )اداری- مالی- پرسنلی- تولید و …( ایفای نقش مینماید و برای ارتقا و اعتلای سازمان برنامه ریزی کرده و دارای افکاری مهم در طرح برنامه های استراتژ کی است(سیدین، ۱۳۸۸).
بانکها و موسسات مالی یکی از مراکزی هستند که بدون چون و چرا با مشتری ارتباط دارند و موفقیت آنان در گرو جذب و حفظ مشتریان است.
مشتری محور بودن فعالیت بانکها، نقش روابط عمومی را در این موسسات پررنگ و با اهمیت کرده است. به همین جهت در جدالی که برای پیروزی و حفظ مشتری در جهان بر اساس نظریه “وفاداری مشتری” جریان دارد روابط عمومیها را در خط مقدم این مبارزه قرار داده است.
با بروز پدیده جهانی شدن و پدید آمدن رقابت فشرده و تنگاتنگ برای کسب، حفظ و توسعه مشتریان، بانک ها و موسسات مالی نیز بالاجبار در مسیر رقابت سختی افتادهاند.
روابط عمومیها در این اوضاع و احوال دیگر نقش ارتباطی یکطرفه را بر عهده ندارند و با ورود به دنیای مجازی باید به فردفرد مشتریان خود پاسخگو باشند.
آن ها باید ضمن اطلاع رسانی و برطرف کردن نیازهای روزانه مشتریان خود در طول شبانه روز، پاسخگوی مطالبات مشتریان خود باشند.
نقش دیگر روابط عمومی در این فرایند، رصد کردن فعالیت های رسانهای و ارتباطی موسسات رقیب است تا بتوانند با بهره گیری از فنون جدید و راهکارهای نوین ارتباطی مطابق با میل و سلیقه مشتریان به نیازهای آنان پاسخ دهند.
کارگزاران روابط عمومی در سیستم بانکی کشور باید با افزایش سطح آگاهی، تخصص و تجربیات خود، تواناییهای لازم را برای موفقیت در این عرصه به منصه ظهور برسانند(معادی، ۱۳۸۹).
۲-۲-۵-۳-۴ نقش سیستم رسیدگی به شکایات و پیشنهادات در جذب منابع مالی
بانکها و مؤسسات برای بالا بردن کیفیت خدمات خود و جلب اطمینان عمومی باید به سیستمهای نظارتی قوی مجهز باشند. وظیفه نظارتی از یک طرف شناسایی ریسکهایی است که بانک در زمینه های مالی یا شهرت با آن مواجه است و از طرف دیگر پیشنهاد و توصیه کنترلهای مناسب و حصول اطمینان از اجرای مؤثر سیستمهای کنترل است(اسکات، ۱۳۸۲).
در آمریکا در سال ۱۹۸۵ اداره نظارت بر پول رایج [۳۳]OCC توسط کنگره این کشور به وجود آمد تا بانکهای ملی را کنترل کند و سیستم مؤسسات بانکداری را در سراسر کشور تحت نظارت داشته باشد.
OCC موظف بود از بانکها و مؤسسات مالی بازرسی و نظارت به عمل آورد و مشکلات و نقاط ضعف بانکها را مشخص نماید و این اطمینان را به مردم و مسئولین بدهد که بانکها با رفع معایب خطر مالی خود را به حداقل برساند و اماکن امن و سالمی برای ارائه خدمات به مردم هستند.
هدف OCC اطمینان از این امر است که بانکها و مؤسساتی امن، سالم، رقابتی و سودآور هستند که قادرند با بهترین روش ممکن نیازهای بانکی مشتریان را برآورده سازند.[۳۴]
در بانکها و مؤسساتی مالی سیستمهای نظارتی میبایست ضمن شناسایی معایب نواقص موجود و ارائه پیشنهادات لازم برای برطرف کردن نقاط ضعف به پیشنهادات و شکایات مشتریان رسیدگی نمایند. رسیدگی به پیشنهادات و شکایات مردم باعث رفع بسیاری از نواقص و معایب موجود در خدمات ارائه شده میگردد و از این طریق کیفیت خدمات ارائه شده افزایش مییابد و یا افزایش کیفیت خدمات منابع بیشتری جذب بانکها می شود.
۲-۲-۵-۳-۵ بازاریابی در بانک و مؤسسات پولی و مالی و نقش آن در جذب منابع مالی
بسیاری از نارضایتیها و ناراحتیهای موجود در جامعه پولی و مالی کشور، حاصل ناآگاهی، ناتوانی و سهلانگاریهای مربوط به افرادی است که در بانکها فعال بوده و در مدیریت خدمات و درک مخاطبین و پاسخگویی به خواسته ها و نیاز آنها ضعیف هستند(متولی، ۱۳۸۲). از این رو توجه جدی به مدیریت و بازاریابی خدمات، می تواند تحول و جهتگیریهای جدیدی ر ا در بانکها و مؤسسات پولی و مالی کشور به وجود آورد. لذا چنانچه از اصول، تکنیکها و شیوه های مربوط به مدیریت بازاریابی خدمات به خوبی استفاده شود به طور قطع میتوان انتظار داشت که کیفیت انواع خدمات بانکی در جامعه بهبود مییابد. بانکها اغلب برای موفقیت در ارائه خدمات خود، اقدام به بازاریابی می کنند ولی متأسفانه به دلیل عدم آشنایی با بازاریابی بانکی، تنها از روندهای سنتی بازاریابی به صورت پراکنده و بیارتباط با هدف اصلی بانک، استفاده می کنند. بازاریابی بانک در واقع رویه ها و برنامه های بازاریابی را سمت و سو میبخشد و بستر مناسبی را برای سایر فعالیتهای بازاریابی ایجاد می کند. بازاریابی بانک شامل فعالیتهایی است که برای ایجاد، حفظ یا تغییر طرز فکر یا رفتار مخاطبین نسبت به بانک انجام میگیرد( ونوس و همکاران، ۱۳۸۰). جهت تحقق این مهم، شناسایی مشتریان هدف و تمرکز بر آنها، به عنوان یکی از کلیدیترین نکات بازاریابی خدمات بانکی میباشد. شناسایی مشتریان هدف نیزاز طریق تقسیم بازار محقق خواهد شد. تقسیم بازار عبارت است ازتقسیم کل بازار ناهمگون یک خدمت به چندین قسمت به صورتی که هر قسمت در تمامی جنبه های با اهمیت همگام باشد. سپس یک یا چند قسمت به عنوان بازار هدف انتخاب می شود و در نهایت نیز آمیخته بازاریابی مجزا برای هر قسمت یا تعدادی از قسمت ها در این بازار هدف ایجاد می شود. بر این اساس شناسایی مشتریان کلیدی مبتنی بر روش تقسیم بازار است و تقسیم بازار نیز مستلزم تحقیقات بازاریابی و طبقه بندی اطلاعات به دست آمده از مشتریان به منظور شناسایی مشتریان کلیدی و ایجاد بانک اطلاعاتی از آنان میباشد. از سویی دیگر و بر اساس تحقیقات صورت گرفته مشتریان کلیدی بانک به چهار دلیل عمده: ۱- سپردهگذاری ، ۲- گشایش اعتبار اسنادی، ۳- گرفتن وام و تسهیلات، ۴- استفاده از خدمات خاص به بانک مراجعه مینمایند(حسنقلیپور و همکاران، ۱۳۹۱).
۲-۲-۵-۳-۵-۱ استراتژی های رشد در بانک
با نگاهی به تجارب بانکهای کوچک و بزرگ به اسانی میتوان نتیجه گرفت که هر بنگاه اقتصادی مانند بانک، برای دستیابی به رشد در آینده، به طور لزوم باید از یکی از دو روش زیر استفاده کند:
توسعه و بهبود فعالیتهای کنونی بانک( راهبرد دفاع از وضعیت موجود)
متنوع نمودن فعالیتها و انجام فعالیتهای جدید( راهبرد مبتنی بر خلاقیت و نوآوری)
ماتریس زیر که بیانگر راهبردهای متفاوت رشد است، به شکلی ساده راهبردهای مختلف بانک را براساس عناصر چهارگانه: بازار موجود، بازار جدید، خدمات موجود و خدمات جدید، معرفی می کند.
جدول (۲-۱ ) : ماتریس استراتژی های مختلف رشد در یک بانک
خدمات جدید | خدمات موجود | |
استراتژی بهبود و توسعه خدمات بهبود خدمات توسعه و بهبود خانواده یک خدمت ارائه خدمات جدید برای بازارهای موجود |
استراتژی نفوذ در بازار |