۲- شکل روابط
روابط بین کنشگران از نظر شکل و محتوا قابل بررسی است. محتوا به نوع ماهوی رابطه در پیوندها اشاره دارد (برای مثال نظارت، کمک و…). شکل رابطه ای به خصایص پیوندهای بین ازواج کنشگران مستقل از محتوای خاص آنها مربوط می شود. دو جنبه اساسی شکل رابطه ای عبارتند از:
الف) تراکم یا قوت پیوند بین دو کنشگر
ب) سطح درگیری های مشترک در فعالیتهای یکسان. احتمالا دو رابطه با محتوای کاملا متمایز می تواند از نظر شکل رابطه بسیار شبیه یا همانند هم باشند.
۳- محتوای رابطه ای
تحلیلگر شبکه در زمان انتخاب واحدهای مناسب نمونه باید در این مورد که چه پیوندهایی از شبکه را مشخصا بررسی کند، تصمیم گیری نماید. در بعضی موارد، مشکلات محتوایی نشان می دهد که بیش از یک نوع رابطه خاص تحلیلی باید بررسی شود که در آن مورد، یک شبکه ترکیبی با دو نوع پیوند یا بیشتر احتمالا مناسبترین نمونه است. به دلیل گستردگی توانایی های محققان در مفهوم سازی و عملیاتی کردن انواع گوناگون شبکه ها، فقط می توان انواع عمومی تر محتوای رابطه ای، اشاره کرد.
-
- روابط معاملاتی: روابطی هستند که کنشگران کنترل رسانه های نمادی یا فیزیکی را مبادله می کنند. برای مثال، در پاداش دادن یا خرید و فروشهای اقتصادی.
-
- روابط ارتباطی: پیوندهای بین کنشگران، مسیرها و مجراهایی هستند که در آن، پیام ها می تواند از یک کنشگر به کنشگر دیگر در یک نظام منتقل شود.
-
- روابط نفوذی و مرزی: پیوندهای بین کنشگران شامل چندین رابطه سازنده مشترک است.
-
- روابط ابزاری: کنشگران به خاطر بهره مندی از کالاها، خدمات یا اطلاعات باارزش، مثل شغل، مصلحت سیاسی و… با یکدیگر تماس برقرار می کنند.
-
- روابط قدرت/اقتدار: این شبکه ها معمولا در سازمانهای رسمی پیچیده ایجاد می شوند و نشان دهنده حقوق و وظایف کنشگران در برابر فرمانها و اطاعت از دستورات می باشند (نوک، ۱۳۸۷).
۴- سطوح تحلیل
بعد از انتخاب واحدهای نمونه و محتوای رابطه ای، تحلیلگر شبکه چند سطح جایگزین برای تحلیل داده های جمع آوری شده در یک پروژه خواهد داشت. تحلیل شبکه ای در دو سطح جزئی و کلی قابل انجام می باشد؛ به این صورت که در شبکه های جزئی به بررسی و تحلیل بخشی از یک شبکه کامل پرداخته می شود. این شبکه ها معمولاً به صورت خود محور می باشند. شبکه خودمحور، ساده ترین سطح تحلیل است که شامل یک گره فردی برای هر نفر است که دیگران همه با آن ارتباط دارند و روابطی در بین این گره ها وجود دارد.
اما در شبکه های کامل کلیه سازمان ها یا گروه های درگیر در یک مساله کلی و عمومی مورد تحلیل قرار گرفته و معمولاً تعداد زیادی مرکز در آن وجود دارد. سطح تحلیل مورد استفاده ما در این پژوهش، سطح شبکه کامل یا نظام است. ویژگیهای شبکه های کامل عبارتست از:
-این شبکه شامل گره های وابسته به تشریک مساعی میان حکومت های خودگردان و مستقل قانونی و یا میان سازمان های رسمی که در آن روابط سلسله مراتبی یا مالکیت وجود ندارد، می باشد؛ البته طرز حکومت و کنترل نکته مهمی می باشد.
-این شبکه ”هدف گرا“ است؛ یعنی دارای یک هدف مشترک می باشد.
-این شبکه می تواند دارای اختیار یا معلول باشد.
-”نقاط“ این شبکه سازمان ها هستند و نه افرادی که برای این سازمان ها کار می کنند.
-در این شبکه تاکید بر چندجانبه ای بودن است و نه خودمحوری یا دوتایی(محمدی کنگرانی، ۱۳۸۷) .
۱-۵-۳-۳. نرم افزارها
مهمترین نرم افزارهای مطرح در این تکنیک عبارتند از UCINet با قابلیت تحلیل داده ها و NetDraw با توانایی ترسیم شبکه ها و گراف ها که امکان ورود داده ها از نرم افزار UCINet به این نرم افزار و ترسیم گراف های آن وجود دارد.
پس از جمع آوری داده ها و وارد کردن آنها به سیستم نرم افزاری تحلیل شبکه ای که در قالب ماتریس ها صورت می گیرد، امکان ترسیم گراف مربوطه فراهم می شود. در صورت زیاد بودن تعداد داده ها، گراف اولیهی ترسیم شده مشابه کلافی پیچیده خواهد بود که امکان تحلیل دیداری آن وجود ندارد. بدین منظور نیاز به انجام پردازش ها و محاسبات می باشد که از طریق مفاهیم مرتبط با این روش انجام می شوند. از مهم ترین این مفاهیم می توان به نقطه قطع، مرکزیت ها و تحلیل قدرت را نام برد.
۱-۵-۳-۴. بررسی مفاهیم تحلیل ساختار شبکه
بخش زیر، مفاهیم مفید تحلیل ساختار شبکه های کامل را مورد بررسی قرار می دهد.
۱-نقطه قطع
نقطه قطع بر اثرات تغییر عناصر متمرکز می شود. یعنی حذف یک نقطه، هم حذف یک نقطه و هم خطوط پیوسته با آن را دربردارد. اگر حذف یک نقطه، یک گراف بدون پیوند را به وجود آورد، این نقطه نشانگر یک نقطه قطع در شبکه است و کنشگر احتمالا نقش واسطه ای در شبکه دارد.
۲- مرکزیت
مرکزیت دارای مفهوم گسترده ای است که برای شناسایی و تعیین مهم ترین کنشگران و یا ارتباطات در یک شبکه مورد استفاده قرار می گیرد. مهم ترین و کاربردی ترین مرکزیت ها عبارتند از درجه، مجاورت بینابینی، و بردار ویژه.
مرکزیت درجه ((Degree centrality: ساده ترین نوع مرکزیت است که ارزش مرکزیت هر نقطه تنها با شمارش تعداد همسایگانش به دست می آید. بنابراین شاخصی برای تحلیل کل شبکه نیست. هر چه میزان درجهی یک نقطه بیشتر باشد، دسترسی آن به منابع بیشتر بوده و م
رکزی تر محسوب می شود.
مرکزیت بینابینی (Betweenness centrality): این مرکزیت بر اساس موقعیت کنشگران در شبکه و قرار گرفتن در کوتاهترین مسیر میان جفت کنشگران دیگر محاسبه می شود؛ بنابراین نقطه ای دارای بیشترین مرکزیت بینابینی است که بینابین بسیاری از جفت نقاط دیگر قرار گرفته و راه های ارتباطی نقاط دیگر از آن بگذرد. وجود مسیرهای ارتباطی دیگر سبب کاهش قدرت این کنشگران می گردد.
۳- قدرت
بنا به گفتهی جوزف نای، قدرت مثل عشق است؛ انسان راحت تر می تواند آن را تجربه کند تا آن را تعریف نماید. قدرت یکی از اجزای اصلی ساختارهای اجتماعی می باشد که تأثیر آن در همهی سطوح جامعه مشهود است. پارسونز قدرت را قابلیت و توانایی یک سیستم اجتماعی در انجام کارکردهایی به نفع اهداف جمعی می داند. قدرت مفهومی است که بر اساس وضعیت، جایگاه و ارتباطات هر فرد یا سازمان درون شبکه و به دلیل محدودیت ها یا فرصت های به وجود آمده برای وی، افزایش یا کاهش می یابد. هرچه میزان محدودیت فرد یا سازمان کمتر باشد، فرصت های او بیشتر شده و در نتیجه به جایگاه مطلوب تری دست می یابد؛ پس تبادلات بیشتری با دیگران برقرار کرده و تأثیر بیشتری بر آنها می گذارد یعنی قدرتمندتر می شود. افراد یا سازمان های مرجع، در دسترس تر و یا مرکزی تر دارای موقعیت مطلوب تری بوده و قدرتمندتر می باشند.
در سیاستگذاری به عنوان فرایندی مبتنی بر قدرت و نفوذ، آلیسن سیاست ها را زاییدهی ائتلاف ها، بده بستان ها، مطالعه کردن ها و متقاعد ساختن ها می داند، به عبارت ساده تر، سیاست های عمومی حاصل فرایندی صرفاً عقلانی نیستند، بلکه بازده ارتباطات متقابل و تعامل میان گروه های صاحب قدرت در جامعه می باشد.
قرار گرفتن در شبکه های ارتباطی و محاط شدن در مجموعه ای از روابط، سبب ایجاد محدودیت ها و فرصت هایی برای کنشگران شده و بر میزان قدرت آنها مؤثر است؛ کنشگرانی که دارای محدودیت های کمتر و فرصت های بیشتری می باشند، در موقعیت بهتری قرار گرفته و امکان اعمال قدرت بیشتر برای آنها میسر می شود (هنمن، ۲۰۰۱).
۱-۵-۳-۵. محدودیت های تحلیل شبکه
-
- روش نمونه برداری مشخصی برای مطالعه شبکه های کامل وجود ندارد.
-
- تحلیل شبکه های کامل هزینه بر و وقت گیر است.
-
- برای تحلیل شبکه های کامل نیاز به اطلاعات کامل و کافی در خصوص کلیه نهادهای درگیر در مساله مورد نظر می باشد.
در تحلیل شبکه ای مهمترین مرحله، تحلیل شبکه خروجی می باشد که مستقیماً توسط فرد تصمیم گیرنده صورت می گیرد. در این راستا مفاهیم و اندازه هایی برای یاری دادن به تصمیم گیرنده ارائه شده که با اعمال آنها و به کمک نرم افزارهای مرتبط، شبکه های مختلفی ترسیم می شوند.
اگرچه تحلیل شبکه ای مانند بسیاری از روش های نوین دیگر دارای معایبی می باشد که از آن جمله می توان به تاثیر بالای تصمیم گیرنده یا سیاستگذار از نخستین گام جمع آوری داده تا تحلیل نهایی بر فرایند و خروجی ها اشاره نمود، اما نمی توان منکر توانایی بالای آن در ترسیم و تحلیل روابط گردید. با توجه به اهمیت روزافزون مسایل اجتماعی-اقتصادی در حوزه منابع طبیعی و بروز مشکلات ناشی از عدم توجه کافی به این مسایل در سیاستگذاری ها و مدیریت های پیشین، لزوم استفاده از روش هایی از این دست را بیش از پیش آشکار می سازد. البته نباید از نظر دور داشت که اتکای کامل به نتایج و خروجی های روش ها و تکنیک های بکار گرفته شده و پیاده نمودن مو به موی نتایج آنها در زندگی و معیشت انسان هایی که قرن هاست با طبیعت زیسته و آن را مدیریت نموده اند، در بلندمدت به شکست سیاست ها و برنامه ها و یا عدم موفقیت کامل آنها می انجامد. اما استفاده از این روش ها نیز اجتناب ناپذیر است. بنابراین پیشنهاد می شود از توانایی ها و قابلیت های روش تحلیل شبکه ای در ارزیابی سیاست ها و برنامه های پیشین در حوزه منابع طبیعی بهره برد و از نقاط قوت و ضعف آنها برای تدوین و تهیه سیاست ها و برنامه های آتی استفاده نمود(محمدی کنگرانی، ۱۳۸۶).
در این پژوهش به منظور پاسخگویی به سوال اول، از تئوری حکمرانی خوب استفاده شده است، تا میزان کارآمدی سیاستها را طبق مولفه های حکمرانی خوب تعیین کنیم. سپس با بهره گرفتن از تئوری نهادگرایی و روش تحلیل شبکه، به بررسی علت اصلی این ناکارآمدی می پردازیم.
فصل دوم
-
- فصل دوم: بررسی چالشهای موجود در بخش آب شهر تهران
۲-۱. موقعیت عمومی شهر تهران
شهر تهران در کوهپایه دامنه جنوبی البرز بر روی سه مخروط افکنه بزرگ جاجرود، کن و کرج قرارگرفته است. محدوده فعلی شهر تهران از شمال به دامنه های جنوبی البرز و ارتفاعاتی که سلسله جبال البرز را تشکیل می دهند، از شرق به حوزه رودخانه جاجرود، کوههای حکیمیه، هزار دره، خاک سفید، سیاه غار و ترکمن، از جنوب به کوه بی بی شهربانو، شهر ری، جعفر آباد، بهشت زهرا، سعیدیه، واوان و گلستان و از غرب به وردآورد، قلعه حسن خان، شهریار، عبدل آباد و رباط کریم محدود می شود. ارتفاعات مهم شمال تهران به ترتیب از شرق به غرب عبارتند از کوههای ملسیون، سیاه آب دره، توچال، رندان، چال تاجی، کرلو، لیچه، میجارک و کوه نوبت (قشقایی، ۱۳۸۷).
.
شکل ۲-۱: موقعیت عمومی شهر تهران و رودخانه های اطراف آن