- در سازمان هایی با سلسله مراتب شدید قدرت، به دلیل موانعی چون اضطراب کارکنان، انگیزه یادگیری کمتر می شود.
- انگیزه یادگیری زمانی که فرد در مقابل یادگیری، پاداش دریافت می کند بیشتر می شود.
عده کثیری بر این باورند که آموزش فرد هر اندازه عمیق و وسیع باشد هیچ نتیجه مطلوبی برای بهبود سازمان نخواهد داشت مگر آنکه خود دستگاه دستخوش تغییر گردد و تار و پود آن از نو بهم بافته شود. «کارل راجرز» می گوید باید بین احساسات، انگیزه ها، رفتارها و گفت و شنود فرد تجانس وجود داشته باشد.آموزش نیز باید متجانس باشد تا معنی داشته و تأثیر ببخشد. در حقیقت آموزش در حکم نوعی جریان سازگار است که مستلزم انتقال معلومات به بخش هایی از دستگاه یا سازمان است، تا در نتیجه آن ثبات پدید آید یا حالت ثبات آینده آسان تر یا سریع تر حاصل شود. آموزش دهنده به هنگام تهیه استراتژی خود، باید از آموزش برای حصول آن گونه سازگاری استفاده کند که با سراسر دستگاه به عنوان یک واحد هماهنگ باشد.تعلیم کارگر به تولید قطعات با کیفیت تر تا وقتی که چنین رفتاری با دیگر اجزاء سازمان تجانسی نداشته باشد، کاری عبث و بیهوده خواهد بود. متصدی امر آموزش نه تنها انگاره جدید رفتار را باید تعلیم دهد بلکه باید مراقبت نماید که رفتار جدید به صورت جزئی از رفتار روزانه سازمانی درآید. پس از آنکه دستگاه برای پذیرفتن تغییر و جانبداری از آن آماده شد و محیط اجتماعی برای ظهور رفتار مطلوب استقرار یافت، رفتار مطلوب خود به خود و بدون اقدام مستقیم به وسیله آموزش دهندۀ ظاهر ، خواهد شد. (ابطحی، ۱۳۸۳، ۸۷)
۲-۶ پیش بینی های لازم در برنامه ریزی آموزشی
۱٫ تغییر هدف های دوره آموزشی
از آنجایی که مشخص نمودن هدف ها بایستی از یک سری مختصات پیروی نمایند، این آیتم ها به شرح ذیل می باشند.
الف: روشن و قابل فهم باشند.
ب: کاملاً مشخص باشند.
ج: حتی المقدور قابل اندازه گیری باشند.
د: منطبق بر احتیاجات و قابل حصول باشند.
ح: با خط مشی عمومی سازمان مطابقت نمایند.
ط: منطبق بر احتیاجات شاغلین باشد.
ی: مدون و شناخته شده از طرف مربیان و کارآموزان باشند.
- تعیین محتوی دوره های آموزشی
- تعیین مدت دوره های آموزشی
- تعیین شرایط شرکت کنندگان
- پیش بینی تسهیلات و خدمات آموزشی
- انتخاب اساتید و مربیان
با توجه به اهمیت شرایط شرکت کنندگان در کلاس ها و دوره های آموزشی در نظر گرفتن نکات ذیل ضروری به نظر می آید.
الف: تجانس تحصیلی: انتخاب افرادی که اختلاف بین دامنه پراکندگی اطلاعات اولیه آنها حداقل بوده تا در نحوه تدریس یک نوع همخوانی وجود داشته باشد، باعث یکسان شدن پیشرفت تحصیلی پرسنل می گردد.
ب: تجانس شغلی: جهت برطرف نمودن نیازهای آموزشی یکسان بایستی شرکت کنندگان از لحاظ شغلی و کاری تا حدود زیادی مشابه باشند.
ج: تجانس تجربی: در صورت همانند بودن تجارب شغلی، وجود اختلاف بین شرکت کنندگان از یک سو فعالیت تدریس را دچار اختلال می نماید و از طرفی برنامه های درسی را برای عده ای خسته کننده و بی نتیجه و احیاناً برای عده ای غیرقابل درک جلوه می نماید.
د. دوره های آموزشی طی شده: ممکن است عده ای از افراد حاضر در کلاس های آموزشی دوره های آموزشی مشابهی را طی نموده باشند که از این جهت حضور آنها باعث ایجاد نارضایتی به دلیل تکراری بودن مطالب شود (ابطحی، ۱۳۸۳، ۱۰۵)
۲-۷ انگیزش:
یکی از مباحث جالب در روانشناسی که با زندگی روزمره ارتباط مستقیم دارد، انگیزش است. اکثر افراد در این فکر هستند که چگونه خود و دیگران را برای انجام دادن کاری با انگیزه کنند. از این رو ما در تمام زمینه های زندگی به مفاهیم انگیزشی برای هدایت کردن رفتار نیازمندیم.
انگیزش به خودی خود مهم است، ولی از آن مهم تر قابلیت آن در خبر دادن از پیامدهای زندگی از جمله کیفیت عملکرد و راندمان است که اهمیت زیادی به آن می دهیم. آگاهی از اینکه انگیزش از کجا سرچشمه می گیرد، چه جنبه هایی از آن را می توان تغییر داد، و چه نوع انگیزشی موجب مشغولیت بهزیستی می شود و چه نوعی نمی شود بسیار مفید است (ریو، ترجمه سید محمدی، ۱۳۸۵).
مرور ادبیات انگیزش پیشرفت مشخص کرد افراد زیادی دارای نیاز به پیشرفت بالا تمایل دارند خود را در موقعیتی قرار دهند تا در مسیر شغلی، موفقیت، تحرک شغلی و رضایت شغلی بیشتری را تجربه کنند، همین طور تمایل به برتری در فعالیت های پرخطر در مسیر شغلی، پیامدهای طولانی مدت دیگری بود که در پژوهش های اولیه مشخص شد. (ایرز، ۲۰۱۰).
۲-۸ تعریف انگیزش:
انگیزش به سبب ده ها سال پژوهش موضوع بحث برانگیزی بوده است. هدف اولیه از شناسایی و درک اثرات انگیزش این بوده است که بر جهت دهی افراد، توان و سماجت آنها در یک رفتار موثر بوده است (ایرز، ۲۱۰).
سه مولفه انگیزه در دیدگاه آرنولد و همکاران:
- جهت: آنچه که افراد سعی می کنند به دست آورند.
- تلاش: روش سختی که یک فرد تلاش می کند.
تداوم: چه مدت فرد تلاش می کند (آرمسترانگ، ۲۰۰۹).
۲-۹ مفهوم انگیزش
اصطلاح انگیزش نخستین بار از واژه لاتین move که به معنی حرکت است گرفته شد. اما این واژه برای تعریف منظور ما در اینجا بسنده نیست، و آنچه مورد نیاز است، بیانی است که به اندازه کافی جنبه های گوناگون و جدایی ناپذیر فراگردی را که بر پایه آن رفتار بشری فعالیت می کند، پوشش می دهد. بدین معنی که وقتی ما از انگیزش سخن به میان می آوریم، نخست این موارد را در نظر داریم:
- آنچه به رفتار شخص نیرو می دهد.
- آنچه چنین رفتاری را هدایت می کند یا به آن جهت خاصی می دهد.
- چگونه این رفتار نگهداری یا تقویت می شود؟
ما انگیزه را این گونه تعریف می کنیم: میل به کوشش فراوان در جهت تأمین هدف های سازمان به گونه ای که این تلاش در جهت ارضای برخی از نیازهای فردی سوق داده شود. یکی از وظایف اولیه مدیر این است که موجبات انگیزش کارکنان را در سطح بالایی از عملکرد فراهم سازد. بدین معنی که اطمینان یابد که افراد کار می کنند، بطور منظم سر کار حاضر می شوند و سهم مثبتی در رسالت سازمان دارند. عملکرد شغلی به توانایی، محیط و همچنین انگیزش مرتبط است. انگیزه به عنوان یکی از فرایندهای ارضای نیاز به حساب می آید. این مطلب در شکل (۲-۱ فرایند انگیزش) ارائه شده است.
۲-۱۰ شکل فرایند انگیزش
کاهش تنش
رفتار کوششی
نیازهای ارضاء شده
حرکت