پیشبینی، به معنی برآورد موقعیتهای ناشناخته است. درسالهای اخیر، پیشبینی با توجه به اینکه درکی از آینده در اختیار مدیران قرار میدهد، به ابزاری بسیار کارآمد برای مدیران تبدیل شده است و در زمینه های اقتصادی، بازرگانی، سیاسی و… پیشبینی به عنوان یکی از شاخههای مهم علمی مطرح شده است و روزبهروز توسعه و پیشرفت مینماید. به دلیل وجود تعداد زیاد از متغیرهای تأثیرگذار در عملکرد سیستم، مدیران سعی در روی آوردن به روشهایی در پیشبینی دارند که به واسطه آنها تخمیمنهایشان به واقعیت نزدیک و خطایشان بسیار کمتر باشد. علاوه براین موارد، پیشبینی نقش مؤثری در سیاستگذاریهای دولت دارد چرا که دولتها سیاستهای خود را نه صرفاً برمبنای وضع موجود، بلکه برمبنای پیشبینیهای کوتاه وبلند مدت از متغیرهای کلیدی اقتصادی از جمله میزان سرمایهگذاری تدوین نموده و به مورد اجرامیگذارند. بدیهی است که میزان صحت پیشبینی از جمله رموز موفقیت این سیاستها میتواند به شمار آید. در سالهای اخیر و با پیدایش روشهای نوین در پیشبینی مانند شبکههای عصبی مصنوعی و منطق فازی، چالش جدیدی در علم پیشبینی مطرح شده است و آن انتخاب روش مناسب پیشبینی است که با ارزیابی عملکرد هر یک از روشهای پیشبینی عملی میباشد.
کلمه «بیمه» از زبان اردو گرفته شده و به معنای«ضمانت» است و به معنی عام « ضمانت جان یا مال» نیز به شمار میرود. در صنعت بیمه، افراد با پرداخت مبلغی، مسئولیت کالا، سرمایه و جان خود را به عهده دیگری می گذارند تا در هنگام بروز حادثه و زیان، شخص بیمه کننده، زیان وارده را جبران کند. بنابراین میتوان در تعریف بیمه چنین عنوان کرد: «بیمه عملی است که به موجب آن بیمهگر در مقابل دریافت مبلغی به نام “حق بیمه” و به موجب مقررات خاص، خسارات را جبران می کند و بدین ترتیب بیمه، باعث نوعی اطمینان در مقابل خطرهای احتمالی تلقی میگردد. زندگی روزمره بشری همواره دستخوش تحولات و حوادث غیر قابل پیشبینی است که در برخی موارد این حوادث چنان خسارتی بار می آورند که زندگی عادی انسان و جریان معمول فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی را با اختلال مواجه می سازد و ممکن است در سطوح خرد و کلان صدمات اساسی را وارد سازد. در این جاست که صنعت بیمه، میتواند نقش تعیین کنندهای در جهت رفع این مشکلات در سطح خرد یعنی در خانواده و در سطح کلان یعنی در بخشهای اداری، موسسات تولیدی، خدماتی و اقتصادی داشته باشد. بنابراین بیمه، با ایجاد آرامش، اطمینان و امید به زندگی و فعالیت کمخطر برای شهروندان و فعالان اقتصادی از یک سو و تجهیز منابع سرمایهگذاری از سوی دیگر، نقش قابل ملاحظهای در رشد و توسعه اقتصادی جوامع ایفا میکند.جایگاه بیمه در قانون اساسی ایران نیز حایز اهمیت است به طوری که مطابق اصل ۲۹ قانون اساسی: بر خورداری از تامین اجتماعی از نظر باز نشستگی ، بیکاری، پیری ، از کارافتادگی ، بی سرپرستی ، در راهماندگی ، حوادث و سوانح و نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبتهای پزشکی بصورت بیمه و غیره حقی است همگانی . دولت مکلف است طبق قوانین از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشارکت مردم ، خدمات و حمایتهای مالی فوق را برای یک یک افراد کشور تامین کند. از طرفی با تقسیم بندی انواع پسانداز در دو دسته مالی و غیر مالی بیمه عمر را میتوان جزو دسته پساندازهای غیر مالی در نظر گرفت که دارای قابلیت تحریک بازار سرمایه و تامین نیاز های مالی برنامههای توسعه میباشد. مطالعات نشان میدهد که نسبت پسانداز به تولید ناخالص ملی در ۱۴ کشور از ۲۰ کشوری که دارای بیشترین رشد اقتصادی بودند بالغ بر ۲۵ در صد بوده است.در ابلاغیه سیاستهای کلی برنامه پنجم بر رشد مناسب اقتصادی با تأکید بر تحقق رشد «مستمر و پرشتاب» اقتصادی به میزان «حداقل ۸ درصد نرخ رشد سالیانه تولید ناخالص داخلی» اشاره شده است که این مهم بر اساس چند محور از جمله توسعه سرمایهگذاری از طریق کاهش شکاف پسانداز – سرمایهگذاری با حفظ نسبت پسانداز به تولید ناخالص داخلی حداقل در سطح ۴۰ درصد و جذب منابع و سرمایههای خارجی باید صورت پذیرد.(کربلایی، ۸۸) لذا سرمایهگذاری بیمه عمر با داشتن خاصیت غیرمالی بودن میتواند یکی از ارکان نیل به این هدف باشد و شکاف بین میزان پسانداز و سرمایهگذاری را کاهش دهد.
اقتصاد کشور و صنعت بیمه رابطهای دوسویه دارند که تقویت هر کدام موجب بهبود دیگری میشود. از طرفی با توسعه اقتصادی و افزایش قدرت خرید افراد یک کشور تقاضا برای محصولات بیمهای افزایش مییابد و از طرف دیگر افزایش فروش محصولات بیمه و تابع آن افزایش ذخایر فنی ناشی از آن موجب افزایش بهرهوری افراد جامعه، توسعه سرمایهگذاری و درنتیجه توسعه اقتصادی کشور میشود. علیرغم رشد نسبت سهم حق بیمههای عمر به کل حق بیمههای دریافتی در دنیا این شاخه از بیمه در ایران پیشرفت قابل توجهی نداشته است.بیمههای زندگی شامل بیمه عمر به شرط فوت، بیمههای عمر به شرط حیات، بیمه حوادث خانواده و حوادث انفرادی می باشد که چندین سال است که در ایران توسط شرکتهای بیمه ارائه میگردد. در تحقیق حاضر حق بیمههای زندگی یا عمر را که شامل تمامی موارد فوق میشود در نظر میگیریم.
در این تحقیق سعی داریم با کاربست تکنیکهای هوش مصنوعی از جمله شبکههای عصبی مصنوعی به تبیین هرچه بهتر رابطه متغیرهای اقتصادی اجتماعی و میزان تقاضا برای بیمههای عمر بپردازیم. بدون شک پیشبینی درست باعث بهبود تصمیم گیری و متعاقب آن برنامه ریزی درست و در نهایت افزایش اثربخشی میشود. در مطالعات پیشین اغلب محققان با بهره گرفتن از مدلهای اقتصادی و اقتصادسنجی کلاسیک،از جمله رگرسیون ، سری های زمانی و تابع تقاضای ریاضی پیشبینیهایی را انجام دادهاند و در یک مورد تنها از شبکههای عصبی مصنوعی برای پیشبینی استفاده شده است.
شبکه عصبی مصنوعی نامی نهچندان نوین در علوم مهندسی است که بهطور ابتدایی و آغازین درسال ۱۹۶۲ توسط فرانک روزن بلات و در شکل جدی و تأثیرگذار در سال ۱۹۸۶ توسط روملهارت و مککلند با ابداع و ارائه مدل پرسپترون بهبود یافته به جهان معرفی شد. این شیوه از ساختاری نرونی و هوشمند با الگوبرداری مناسب از نرونهای موجود در مغز انسان سعی میکند تا از طریق توابع تعریف شده ریاضی رفتار درونسلولی نرونهای مغزرا شبیهسازی کند و از طریق وزنهای محاسباتی موجود در خطوط ارتباطی نرونهای مصنوعی ، عملکرد سیناپسی را در نرونهای طبیعی به مدل درآورد. ماهیت و ذات تجربی و منعطف این روش باعث میشود تا در مسائلی مانند مقوله پیش بینی که یک چنین نگرشی در ساختار آنها مشاهده میشود و از رفتاری غیرخطی برخوردار هستند، به خوبی قابل استفاده باشد(بلوچیان و بلوچیان، ۱۳۹۱).
دراین تحقیق بااستفاده ازاطلاعات سالنامه های آماری بیمه و بانک مرکزی، به پیشبینی تقاضا برای بیمه عمر با استفاده ازشبکههای عصبی مصنوعی با رویکرد ساختاری و مدلهای خطی رگرسیون پرداخته میشود. اطلاعات مربوط به نرخ تورم و تولید ناخالص داخلی و مصوبه مجلس درباره اجباری شدن بیمه عمر برای کارکنان دولت به عنوان اطلاعات ورودی استفاده میشوند. درانتها بهمنظور بررسی بیشتر توانایی این سیستمهای هوشمند، نتایج حاصل ازآنالیزرگرسیون با نتایج شبکههای عصبی مقایسه میگردند. به منظور پیشبینی تقاضا برای بیمه عمر با استفاده ازشبکههای عصبی از الگوریتم پسانتشارخطا جهت آموزش و تست و اعتبار سنجی شبکه بهره برده میشود. همچنین ساختارهایی با توپولوژیها و الگوریتمهای یادگیری مختلف نیز به کار برده میشوند تا بتوان بهترین الگوی تطبیق داده شده با شرایط موجود را انتخاب کرد. درپیشبینی تقاضای بیمه عمر همچنین از مدلهای خطی رگرسیون استفاده میشود. درنهایت نتایج حاصل از کلیه مدلها با بهره گرفتن از معیار های [۱]MSE،[۲]R(ضریب تعیین) مقایسه میگردند. دراین تحقیق به منظور پیادهسازی شبکههای عصبی ازمحیط MATLAB استفاده میشودکه نرمافزار جامعی برای برنامه نویسی الگوریتمها و قوانین شبکههای عصبی می باشد و نرمافزار تحلیل رگرسیون SPSS میباشد.
۱-۲ تعریف مساله و سئوالات اصلی تحقیق
در راستای پیشبینی تقاضا برای بیمه عمر در ایران با بهره گرفتن از شبکههای عصبی سئوالات زیر مطرح است:
- ساختار، محتوا و الگوریتم آموزشی مناسب برای پیشبینی کدام است؟
- آیا در فرایند نیازی به پیش پردازش داده ها داریم؟ روش مناسب در صورت لزوم کدام است؟
- در پیشبینی تقاضا برای بیمه عمر از چه متغیرهایی به عنوان متغیر ورودی میتوانیم استفاده کنیم؟
کدام یک از روشها برای پیشبینی تقاضا برای بیمه عمر مناسب تر است؟
-
- فرضیههای تحقیق :
-
۱-۳-۱ فرضیه اصلی
با توجه به قابلیتهای به اثبات رسیده شبکههای عصبی در زمینههای مرتبط، فرض ما این است که شبکههای عصبی میتوانند بهعنوان ابزار مناسبی در پیشبینی تقاضا برای بیمه عمر در ایران بهکار گرفته شوند.
۱-۳-۲ فرضیه های فرعی
- تولید ناخالص داخلی بر (حق بیمههای عمردریافتی) تاثیر معنی داری دارد.
- تورم بر (حق بیمههای عمردریافتی) تاثیر معنی داری دارد.
مصوبه مجلس مبنی بر اجباری شدن بیمه عمر کارکنان دولت بر (حق بیمههای عمردریافتی) تاثیر معنی داری دارد.
-
اهداف تحقیق
-
- اهداف اصلی تحقیق
-
-
اصلیترین هدف این تحقیق بررسی قدرت شبکههای عصبی مصنوعی در پیشبینی تقاضا برای بیمه عمر است.
هدف دیگری که در این تحقیق دنبال میشود شناسایی شبکه عصبی مناسب برای پیشبینی تقاضا برای بیمه عمر در ایران است.
۱-۴-۲ اهداف فرعی تحقیق
بررسی رابطه بین رگرسورهای تحقیق و متغیر وابسته است.
-
-
- روش تحقیق
-