انسان در انجام یا عدم انجام امور زندگی خود مختار میباشد و دارای اراده آزاد میباشد اما تهدید ارتکابی آزادی اراده فرد را مختل میسازد و سبب تزلزل و تشویش اراده او میگردد و بنابراین در گفتار اول به تبیین و تشریح آزادی اراده افراد میپردازیم و در گفتار دوم تهدید و سلب آزادی افراد مورد بررسی قرار میگیرد.
آزادی اراده
انسان آزاد آفریده شده است و آزادی یکی از حقوق اساسی و بنیادین او تلقی میشود که همه مکتاب الهی و بشری این حق انسانی را تایید مینمایند. آزادی انسان در وضع طبیعی به دو صورت جلوه میکند: یکی آزادی انسان به عنوان قدرت آزادی وی در انجام کاری که برای حفظ حیات فردی او ضرورت داشته و محدودیت در قلمرو آن تنها از سوی قانون طبیعت متصور است و دیگری قصد وی برای تضمین و اجرای همین قانون طبیعت.
منظور از قانون طبیعت یعنی این که همه افراد بشر یک اندازه از حقوق طبیعی برخوردارند و هیچ کس نمیتواند به بهانهی استفاده از آزادی به آزادی دیگری لطمه بزند.[۳۷] کمال و شکوفایی شخصیت هر فردی در پرتو احترام در رعایت حقوق و آزادیهای فردی است از جمله مصادیق آزادیهای فردی این است که کسی در انجام یا عدم انجام امور مباح زندگی روزانه خود در حدود نظامات حقوقی کسی بدون جهت معترض وی نشود. امروزه در نظامهای حقوقی حاکمیت اراده به عنوان یک اصل عام و فراگیر و در چارچوب قانون پذیرفته شده است «اراده از لحاظ معنوی به معنای خواستن خواست، میل و آهنگ به کار رفته است. مراحل مختلف اراده که هر فرد برای انجام دادن یک عمل اختیاری که اعمال حقوقی از جمله آنان است طی میکند عبارت است از مرحله ادراک، مرحله تدبر و سنجش و مرحله عزم و تصمیم و مرحله اجرای تصمیم یا طلب.
اراده در اصطلاح از معنای لغوی خود دور نیفتاده و به معنای حرکت نفس به طرف کاری معین پس از تصور تصدیق منفعت آن میباشد[۳۸]، بنابراین در بیان ماهیت اراده میتوان گفت: اراده جریانی است که معمول فعالیت غریزهای از غرایز انسان میباشد که بیانگر یک کیفیت روانی است که تحت نفوذ جنبه عقلانی، شخصیت فرد را برای رسیدن به هدف خاص به انجام یا ترک فعلی مصمم میکند. این کیفیتهای روانی همگی روشنگر اراده آدمی است و هر انسانی میتواند با الهام از وجدان نفس خویش آن را در جریان فعالیتهای روزانه درک کند. [۳۹]
در اصطلاح مفهوم آزادی اراده عبارت است از «حق انتخاب انجام یا عدم انجام یک فعل حقوقی و در مقابل این حق انتخاب موقعیتهایی قرار دارد که در آن افراد تحت اجبار عمل مینمایند، این امر بدان معنا نیست که همه افعال ناشی از تصمیمگیریهای منطقی است یا افراد از تأثیرات نیرومند خارجی بر رفتارشان آزادند یا میتوانند باشند».[۴۰]
پس برای تحقق این منظور قانون به عنوان مظهر قدرت اجتماعی وظیفه دارد از هرگونه برخورد ناشی از اعمال ارادی افراد به هر طریق ممکن جلوگیری کند.اصل آزادی اراده قلمرو وسیعی دارد و تمامی اعمال و افعال انسانها را (اعم از حقوقی و غیرحقوقی) را دربرمیگیرد آنچه مورد اتفاق اکثر صاحبنظران قرار گرفته این است که اولاً آزادی افراد باید رعایت شود و ثانیاً آزادی به هیچ وجه نمیتواند مطلق و بدون قید و شرط باشد.
سخن دیگر آنکه مبنای اصلی حمایت از آزادیهای تن و روان و سایر آزادیهای افراد اعلامیه جهانی حقوق بشر است و معمولاً قانونگذاران داخلی در تدوین قانون اساسی خود مفاد این اعلامیه را به عنوان معیاری برای تعیین حقوق آزادیهای افراد مدنظر قرار داده است. بند ۴ این اعلامیه مقرر میدارد: «آزادی عبارت است از توانایی انجام دادن هر کاری که به دیگران زیان نرساند.» و در بند ۱۱ نیز آزادی را از گرانبهاترین حقوق نوع بشر برشمرده است. در حقیقت کشور ما با وضع قانونگذاری های خاص داخلی به حمایت و آزادی اراده پرداختهاند تا از تعرض و تجاوز به این حق که یکی از والاترین و در عین حال حساسترین حقوق انسانی است اجتناب شود.
تهدید و سلب آزادی اراده
یکی از جرایم علیه حقوق فردی افراد، تهدید افراد است. هدف قانونگذار از جرمانگاری جرم تهدید تأمین آزادی فردی است. تهدید عاملی است که بر اراده شخص فشار وارد و او را مجبور به ارتکاب عمل یا وادار به خودداری از ارتکاب عمل می کند. در واقع با خطر شدید و قریبالوقوعی در صورت تن ندادن به خواسته مرتکب متوجه عامل شود و او را تحت فشار قرار داده به طوری که ترس از آن خطر آزادی اراده عامل را تحت تأثیر قرار داده و موجب سلب آزادی اراده او گردد. تهدید همیشه به صورت صدمه و لطمه به نظم اخلاقی مجنی علیه و مستقل و جدای از موضوع آن تحقق میپذیرد و در واقع برای ایجاد تشویش و نگرانی و مضطرب ساختن دیگری و یا ورود ضرر به نظم اخلاقی است که مجنی علیه بر ضرب و شتم و حرق و انفجار خانه و یا حتی ورود خسارت جانی و مالی تهدید میشود. در واقع تهدید علاوه بر هدفی که در پی آن است همیشه یک لطمه و فشار روحی به شخص وارد میکند که البته به منظور نگران کردن شخص صورت میگیرد یعنی موجب لطمه روحی به وی میشود. به عنوان مثال او را به ضرب و شتم و یا انفجار منزل تهدید کند و حتی موضوع تهدید میتواند آسیب جسمی و یا خسارت به اموال تهدید شونده باشد.
هدف مطلق تهدید محو مطلق آزادی اراده در انجام یا عدم انجام عمل و در برآوردن و یا برنیاوردن تقاضاست، از طرفی آزادی مطلق اراده در افراد جامعه به آزادی سایر افراد جامعه لطمه وارد میکند به همین جهت است که هر جامعهای مقرراتی وضع و اجرا میشود که آزادی اراده همه افراد جامعه محدود به حدود میگردد تا آزادی سایرین تأمین گردد.
امروزه در زندگی اجتماعی، مفهوم آزادی و ظرافت آن بشتر شده است و ارزش انسانها و آزادی اراده آنها نیز بهتر شناخته شده است به همین جهت ارزیابی که از جرم تهدید حاصل میشود و طرق جبران و مقابله با آن نیز برحسب زمان و مکان متفاوت خواهد بود، در جرم تهدید با آنکه مرتکب قصد مجرمانه باطنی خود را نسبت به اموری که مورد تهدید قرار داده است فعلیت نبخشیده اما همین اندازه از اقدام مرتکب موجب ترس و وحشت و مخل آزادی اراده و روان تهدید شونده میگردد و به همین جهت است که قانونگذار صرف ابراز قصد ارتکاب جرم را صرف نظر از فعلیت بخشیدن آن جرم دانسته و ضمانت اجرای کیفری برای آن درنظر گرفته است.
فشاری که روی اراده انسان در نتیجه ترس و تهدیدات شخص دیگر وارد میآید موجب ایجاد چند وضعیت میگردد:
اول: آنکه ترس نتیجه یک سلسله تهدیداتی است که برای مجبور کردن شخصی به اجرای جرمی اعمال شده که این حالت با وجود شرایط دیگر داخل در دسته اجبار معنوی میگردد.
دوم: ترس از یک حمله نامشروع و یا ارتکاب جنایات یا جنحه باشد که تحت شرایطی موضوع جرم تهدید به عنوان جرم مستقل قرار میگیرد.
نکته دیگر آنکه حالت شدید تهدید هنگامی است که تهدیدکننده شروع به اجرای اعمال تهدید خودکند و در صورتی که تهدید عملی شود به عنوان یک جرم مکمل در تقارن واقعی با جرم اول به حساب میآید.
بنابراین تهدید و ترس ناشی از آن از جمله علل مخدوش کننده اراده میباشد، زیرا شخص تهدید شونده با اختیار خود برای گریز و رهایی از ضرری که او را تهدید میکند بدین انتخاب و گزینش دست میزند و بدیهی است کمترین ضرر را برای خود برگزیند.
گفتار دوم: تحلیل جرم شناختی جرم تهدید
بررسی جامع و مانع جرم تهدید سمتلزم تحلیل جرمشناخت نیز میباشد بدین منظور در این فصل تهدید از منظر جرمشناسی، بزهکاران جرم تهدید بزهدیدگان جرم تهدید و در نهایت پیشگیری از جرم تهدید مورد بررسی قرار میگیرد.
تهدید از منظر جرمشناسی
جرم از نظر جرمشناسی یک عمل ضد اخلاقی و ضد اجتماعی شدید است که معمولاً به وسیله قانون منع شده و این عمل ناشی از فرایندهای پیچیده اجتماعی روانی، زیستی است. پس آن چه مورد توجه و اهمیت جرمشناسی است فرایند و روند ارتکاب جرم و چگونگی تولد جرم در یک فرایند است برای آن که عملی جرم و قابل مجازات ساخته شود لازم است مراحل مختلف طی شود و مسیر فعل مجرمانه به مقصد برسد. مراحل مختلف این مسیر عبارتاند از: قصد مجرمانه عملیات مقدماتی، شروع به جرم و نهایت جرم تام، جرمشناسی معمولاً به دنبال مطالعه علل بزهکاری است، یعنی اینکه هر جرم یا بزه معمولاً معلول علل و عواملی میباشد؛ وقتی از عوامل صحبت میکنیم منظورمان خصوصیات فردی، محیطی و شرایط وصفی است. جرم تهدید نیز از این امر مستثنی نیست یعنی میخواهیم بررسی کنیم که چه عواملی در فرد سبب و محرک ارتکاب چنین جرمی شده است، آیا این علل و عوامل عامل پیشگیری است و اینکه آیا چنین فردی قابل درمان و اصلاح است؟ آنچه مسلم است اینکه خصوصیات فردی، محیطی و شرایط وصفی از جمله شرایط بسیار موثر در وقوع جرم است. در عین حال که هریک از این شرایط میتواند مربوط به بزهکار، بزه دیده جامعه و محیط پیرامون باشد.
الف) پیشگیری از جرم تهدید
پیشگیری عبارت است از مجموعه اقدامات و تدابیر غیرقهرآمیز که با هدف خاص مهار بزهکاری، کاهش احتمالی جرم کاهش وخامت جرم، پیرامون علل جرایم اتخاذ میشود.[۴۱]
اولین نکتهای که باید بدان توجه داشت این است که پیشگیری نافی اجرای مجازات افراد نیست. زیرا اگر به هر دلیلی پیشگیری و ابراز و کارکردهای آن نتواند فرد را از ارتکاب رفتارهای ممنوعه و جرم بازدارد و در نهایت فرد دست به اعمال خلاف قانون بزند که طبق قانون جرم و قابل مجازات باشد، در این صورت فرد مجرم شناخته شده و قابل مجازات میباشد. افرادی که دست به ارتکاب جرم تهدید میزنند با اعمال خشونت و زور و تهدید خواستههایشان را مطرح میکنند. در واقع وجود حالت خطرناک و طبع خشن و پرخاشگرانه خود را به منصه ظهور میرسانند، لذا از طرفی میتوان با بهرهگیری از اقدامات پیشگیرانه به نوعی عوامل زمینهساز جرم تهدید را خنثی نموده و از طرفی دیگر با مدد جستن از رهیافتهای روانشناسی و زیستشناسی و جرمشناسی مرتکبین این جرم را تحت درمان و اصلاح قرار داد تا آمار این جرم را به حداقل رساند در نتیجه از آثار و تبعاتی که بر اثر ارتکاب این جرم بر بزه دیده و دیگر افراد و جامعه تحمیل میشود جلوگیری نمود. در این خصوص مواردی قابل است:
۱- یکی از دلایل عمده افراد به رفتارهای پرخاشگرانه فقدان مهارتهای اجتماعی میتوان از این روش امیدبخش برای کاستن هرچه بیشتر خشونتهای انسانی علیالخصوص تهدید بهره جست. از دیگر راه های کنترل و پیشگیری از پرخاشگری میتوان به ابداع و ایجاد واکنشهای نامتجانس از جمله (هم حسی، شوخی، تحریک جنسی ملایم) اشاره کرد.
۲- با بهره گرفتن از اقدامات وضعی و اعمال تغبیرات فیزیکی در مناطق خارج از دید و جرم از دید و جرمزا نظیر روشن کردن چراغ در یک خیابان یا کوچه یا مکانهای تاریک، میتوان فرصت ارتکاب جرم تهدید و اخاذی را از بزهکارانی که در تاریکی شب و با بهره گرفتن از خلوت بودن مکان اقدام به انجام چنین اعمالی میزنند را گرفت.
۳- منع رفت و آمد و تردد با وضع ظاهری آراسته و همراه داشتن وسایلی مانند کیف، خصوصاً برای خانمها در مکانها و معابری که فاقد محافظت پلیس و نقاط دورافتاده و خارج از شهر به ویژه در هنگام شب
۴- جمع آوری و محدود کردن ادوات و ابزارهایی که ممکنا ست در ارتکاب جرم تهدید موثر واقع شده یا وقوع این جرم را تسهیل کند نظیر اسلحه و چاقو و قمه
۵- از طریق تربیت صحیح و اصولی فرزندان توسط خانواده و تأمین معقول و به جای نیازها و خواستههای ایشان و ایجاد رابطه مسالمتآمیز از طریق تربیت و تعامل با دیگران و پرهیز از هرگونه تبادل قهرآمیز از ارتکاب جرم تهدید و پرخاشگری جلوگیری نمود.
۶- افرادی که دارای علائم پرخاشگری هستند و پرخاشگری در آنها به صورت عادت درآمده و پرخاشگری را تنها وسیله ارتباط با دیگران و تأمین خواستههایشان میدانند باید مورد مطالعات روانشناسی قرار گرفته و حسب مورد تحت رفتار درمانی یا دارو درمانی قرار گیرند.
۷- با آموزش و ارتقای اطلاع رسانی و بهرهگیری از ابزارها و تکنولوژی نوین و همچنین با کنترل اعمال و اقدامات نوجوانان و جوانانی که ناآگاهانه خود را در معرض خطر قرار میدهند به یاری افرادی که بیشتر در معرض بزهدیدگی جرم تهدید قرار دارند برخاسته و بدین وسیله تا حد امکان از بزهدیدگی این افراد در برابر جرم تهدید جلوگیری به عمل آید (از جمله کسانی که با توجه به نوع زندگی با فعالیت روزمرهشان بیشتر در مظان بزه دیدگی جرم تهدید قرار دارند مثل افرادی که شب کار هستند ساعات زیادی را در شب سپری میکنند و…).
۸- با بهرهگیری از برخی اقدامات موثر پلیس نظیر اجرای مقررات مربوطه به اماکن عمومی و ایجاد امکانات مناسب برای افزایش دسترسی به پلیس مانند ایجاد پاسگاههای کوچک سیار و ایجاد پلیس محلات به پیشگیری از بزهدیدگی جرم تهدید پرداخت.
۹- در نهایت بهترین ابزار پیشگیری از ارتکاب جرم تهدید و همچنین پیشگیری از عملی ساختن موضوع مورد تهدید توسط مرتکب اعمال ماده ۱۴ قانون اقدامات تأمینی و تربیتی برای مجرمین خطرناک میباشد. این ماده مقرر میدارد: «هر گاه شخصی که محکوم به مجازات جنایی یا جنحهای گردیده صریحاً نظرش را بر تکرار جرم اظهار نماید دادگاه بنا به تقاضای شخص تهدید شده یا متضرر از جرم میتواند از او بخواهد تعهد کند مرتکب جرم نگردد، وجهالضمان متناسب برای این امر بدهد. هرگاه مشارالیه از این تعهد خودداری کرده و وجهالضمان مقرر را نسپارد دادگاه میتواند دستور توقیف موقت او را صادر نماید. مدت این توقیف بیش از دو ماه نخواهد بود. اگر متعهد ظرف ۲ سال از تاریخی که وجهالضمان سپرده مرتکب جرم گردد و وجهالضمان به نفع دولت ضبط میشود و آن به او یا قائم مقام قانونی او مسترد خواهد شد».
ب) بزهکاران جرم تهدید
یکی از مهمترین بازیگران صحنه مجرمانه شخص بزهکار است. لذا بررسی بزهکاران جرم تهدید و علل و عوامل ارتکاب جرم از سوی این شخص باید مورد توجه و بررسی خاص قرار گیرد. تهدید از دیدگاه روانشناسی جنایی به دو صورت تهدید کلامی و نیز تهدید غیرکلامی قابل تصور است. آنچه مسلم است این نکته است که تهدید را باید در چهارچوب پرخاشگری، خشونت و شیوه خوبی مورد بررسی قرار داد. پرخاشگری معمولاً به رفتاری اطلاق میشود که قصد از آن صدمه رساندن (جسمانی یا زبانی) به خود فرد دیگر و نابودکردن دارایی افراد است.[۴۲]
محققان علتهای گوناگونی را برای پرخاشگری برشمردهاند، اولین نظریه فرضیه ناکامی پرخاشگری است. طبق این نظریه افرادی که دچار ناکامی و محرومیت میشوند و مورد بیاعتنایی و یا در معرض تهدید قرار میگیرند رفتار پرخاشگرانه از خود نشان میدهند، به عبارت دیگر در شرایط ناکامکننده، پرخاشگری پاسخ طبیعی و تقریباً خودکار ناکامی است.[۴۳]
نظریه دوم فرضیه پرخاشگری رفتار آموخته شده اجتماعی است. طبق این نظریه پرخاشگری آموختنی و تجربی است بدین صورت که پرخاشگری میتواند از طریق مشاهده یا تقلید آموخته شود و هرچه بیشتر تقویت شود احتمال وقوع آن بیشتر میشود. طبق این نظریه ناکامی به ویژه کسانی را به پرخاشگری برمیانگیزد که یاد گرفته باشند در برابر موقعیتهای ناراحتکننده، رفتار و نگرشهای پرخاشگرانه از خود نشان دهند. نظریه دیگر زیستشناسی تکاملی است. طبق این نظریه انسانها مجهز به برخی مکانیسمهای عصبی هستند که به آنان امکان میدهد پرخاشگرانه رفتار کنند اما فعال شدن این مکانیسمها در اختیار کنترل شناختی است. در برخی از افرادی که مبتلا به ضایعهی مغزی هستند ممکن است محرکی که به طور طبیعی رفتار پرخاشگرانه ایجاد نمیکند، پرخاشگرانه واکنش نشان دهد، در چنین مواردی نظارت قشر مختل شده است، یعنی تحریک نواحی مغز به ویژه هیپوتالاموس به خودی خود سبب برانگیختگی پرخاشگری یا کاهش آن میشود.[۴۴]
بنابراین دو خصیصه عمده در افراد پرخاشگر وجود دارد:
-
- خشونت زبانی و کلامی (تهدید) تنها وسیله ارتباط آنها با محیط است.
-
- عدم توانایی ایشان در اجرای ارتباطات مسالمتآمیز با دیگران
مورد دیگری که در خصوص بزهکاران جرم تهدید مورد توجه قرار میگیرد سن این افراد است. از منظر جرم شناسی دورههای سنی مختلفی وجود دارد و هریک از این دورهها ویژگی خاص خود را دارد.
سومین رده سنی از این دورهها ۱۸ تا ۳۰ سالگی است. به افراد این دوره سنی، جوانان بزرگسال میگویند. معمولاً این دوره سنی با ارتکاب بیشتر جرایم خصوصاً جرایمی که نیاز به قدرت و زور و صرف اعمال بیشتر انرژی باشد همراه است. بزهکاران جرم تهدید معمولاً در این دوره سنی قرار دارند، زیرا تهدید جرمی همراه، خشونت است و به لحاظ قدرت جسمی بالا مرتکب این نوع جرایم میشوند.[۴۵] در روانشناسی علتهای دیگری نیز برای پرخاشگری و تهدید ذکر گردیده که از جمله میتوان به تغییرات محیط جسمانی (مانند صدا، حرارت، آلودگی هوا) و تأثیر الکل و مواد مخدر و محرک و عوامل دیگری مثل فقر، تراکم جمعیت و اعمال مقاماتی از قبیل پلیس و نحوه تربیت و محیط خانوادگی و… اشاره کرد.[۴۶]
ج) بزهدیدگان جرم تهدید
بزهدیده از دیگر بازیگران پدیده مجرمانه است که نه تنها باید به بررسی نقش مهم او در فرایند جنایی پرداخته شود بلکه باید به نقش و جایگاه او در فرایند عدالت کیفری نیز توجه شود زیرا این توجه و حمایت بایسته از او از چشمگیری در پیشگیری از جرم در رهگذر پیشگیری از بزهدیدگی دارد علمی که به بررسی بزه دیده و ابعاد و جنبههای مختلف آن میپردازد بزه دیده شناسی میباشد.
به طور خلاصه منظور از بزه دیدهشناسی عبارت است از: «علم شناخت بزه دیده در ابعاد مختلف آن یعنی تأثیر کسب اطلاعات از بزه دیده در وقوع جرم، حمایت و کسب اطلاعات از بزه دیده و راه های پیشگیری از بزه دیدگی».[۴۷]
به طور کلی هنگامی که فرد با تهدید علیه تمامیت جسمانی مواجه میشود به ۲ صورت ممکن است عکسالعمل نشان دهد: