۲ – ۲ – ۵ – ۲ سنگ
کاربرد سنگ در معماری ایران از قرون گذشته متداول بوده است به طوریکه در ساخت بنا و در تزیینات آن همواره دیده می شود. سنگ در معماری ایران قبل از اسلام بیشتر از دوره اسلامی بهکار رفته است. برای ساخت ابنیهای مانند: تخت جمشید، آتشکده فیروزآباد، آتشکده نیاسر و… بهطرق مختلف از سنگ استفاده شده است، در ایران خانههایی از هفت هزارسال پیش برجای مانده است که پایه اصلی آنها از سنگ بوده است. با ورود آریاییها بهایران کاربرد سنگ بیشتر شده بهصورتی که روند استفاده از آن پس از اسلام بیشتر جهت پیسازی و تزیین بنا بوده است. (گلابچی، جوانیدیزجی، ۱۳۹۲: ۹ – ۸) کتیبههای سنگی را اغلب بر پایه ستونها، بدنه بیرونی، سنگابها و سنگ قبرها استفاده کرده اند. اجرایکتیبه سنگی عملی مشکل بوده و ممارست و دقت زیادی را میطلبد. (مکینژاد، ۱۳۸۶: ۹۲) سنگها دارای انواع مختلفی میباشند و بهشکلهای متفاوتیکاربرد دارند. در ساختمانسازی از گونه های مختلف سنگ استفاده شده، عمده سنگهایی که در معماری سنتّی ایران بهکار رفته است شامل: سنگ لاشه (سنگی میباشد با لبههای تیز وپرداخت شده، این نوع سنگ پس از استخراج هیچ اقدام دیگری بر آن صورت نمیگیرد)، سنگ قواره (نوعی سنگ لاشه استکه گوشههای آن با چکش گرفته شده است)، سنگ بادبر(بهوسیله پتک بهشکل مکعب درآمده و گرداگرد آن تراشیده شده و روی آن دست نخورده باقی مانده است)، سنگ پاکتراش (پرداخت و تراش شده است)، سنگ رودخانهای (اطراف آن بر اثر غلتیدن در رودخانه گرد شده و برای ساخت دیوار و کفسازی استفاده می شود)، سنگ اَژیانه یا سنگفرش (برای پوشاندن کف ایوانها، میانسرا و… مورد استفاده قرارگرفته و اغلب شامل سنگتخته و یا سنگرودخانهای میباشد.)(گلابچی، جوانیدیزجی، ۱۳۹۲: ۱۰ - ۹) کاربرد سنگ در معماری مجموعه زیارتی امام رضا (ع) بسیاردیده می شود، به طوریکه بیشترین استفاده ازآن برای ازارهها و کف رواقها بوده است. هنرمندان و معماران از نمونههای مختلف سنگ با انواع سنگفرش، ساده، رگهدار و معرق سنگ در قسمت های مختلف از این مجموعه زیارتی بهره بردهاند. از قدیمیترین نمونههای آن، میتوان سنگاب خوارزمشاهیان که در گذشته جهت وضو و آشامیدن آب در حرم مطهر نصب بوده و دارای سنگی سیاه رنگ میباشد را نام برد. این سنگاب در حال حاضر در موزه آستان قدس رضوی نگهداری می شود. همچنین کتیبههای سنگی که بر ازارههای حرم مطهر نصب میباشند نیز از نمونههای کاربرد سنگ در کتیبهها محسوب میگردند.در تصویر ۴۸ – ۲ ، ۴۹ – ۲ نمونه ای از کتیبههای سنگی آمده است.
تصویر۴۸ – ۲٫ نمونه ای از کتیبههای سنگی منقوش بر سنگاب خوارزمشاهیان، بهقلم ثلث و نسخ، مجموعه زیارتی امام رضا (ع)، موزه آستان قدس رضوی، ۶۱۰ – ۵۹۷ ق، مأخذتصویر: پرتال جامع آستان قدس رضوی.
تصویر۴۹ – ۲٫ نمونه ای از کاربرد سنگ در تزیینات کتیبه بهقلم ثلث، مجموعه زیارتی امام رضا (ع)، رواق دارالسعاده، مأخذتصویر: نگارنده، آذر ۱۳۹۳.
۲ – ۲ – ۵ – ۳ گچ
گچ یکی از مصالح اصلی معماری ایرانی محسوب می شود و بهواسطه قابلیت های ویژهای که دارد همواره مورد توجه هنرمندان و معماران قرار گرفته است، علاوه بر جنبه ساختمانی و ایستایی آن برای تزیینات بهکاررفته و به صورت یکی از هنرهای تزیینی درآمده است، به طوریکه با گذراندن فراز و نشیبهایی سیر تحول و تکامل خود را در بستر تاریخ طی کرده است. (سجادی، ۱۳۶۷: ۱۹۴؛ خزاعی، پایدارفرد، ۱۳۹۲: ۵۳) در دوران پیش از اسلام چه در غرب ایران مانند عراق و تیسفون و چه در شرق ایران، همواره از گچ برای پوشش دیوار کاخها و معابد استفاده شده است. (گلابچی، جوانیدیزجی، ۱۳۹۲: ۳۸۰) در دوران هخامنشیان از گچ برای پوشش ستونهای چوبی استفاده شده است، مانند تالار معروف به خزانه داریوش در تخت جمشید، همچنین قطعهای از گچبریگلهای لاله از کاخ شوش که متعلق بهدوران هخامنشی بوده یافت شده است. ساسانیان علاوه بر جنبه های کاربردی گچ از آن برای پوشش تزییناتی مانند گچبری استفاده کرده اند و با بهره گرفتن از نقوش و طرحها بهتزیین ابنیه خود پرداختهاند. (سجادی، ۱۳۶۷: ۱۹۶ – ۱۹۵) همچنین گفته شده استفاده از گچبری برای مقاصد تزیینی و پوشش مصالح سادهی ساختمانی از دوره ساسانی و پس از آن در دوران عباسی رایج بوده است. (برند، ۱۳۸۷: ۷۵) گچ در دوره های مختلف اسلامی نیزکاربردهای فراوانی را در زیبا سازی بناها داشته است. در دوره معاصر کاربرد کتیبههای گچی تا حد زیادی کاهش یافته و کاشیکاری جایگزین آن گردید، اما همچنان کم و بیش از این هنر استفاده می شود. (مکینژاد، ۱۳۸۷: ۸۳) زیباترین نمونههای گچی را میتوان در محراب مسجد جامع اصفهان، بقعه پیربکران اصفهان (یاوری، ۱۳۸۵: ۱۶۳) مسجد جامع نطنز، مسجد حیدریه قزوین و کتیبههای خانقاه و بقعه بایزید بسطامی مشاهده کرد که از شاهکارهای گچبری دوره سلجوقی و ایلخانی بهشمار میروند، از نمونههای پیش از اسلام نیز گچبریهایی موجود در کاخ بیشاپور میباشند که دارای تنوع و گوناگونی فراوانی هستند. (گلابچی، جوانیدیزجی، ۱۳۹۲: ۳۸۱ – ۳۸۰) گچبری دارای اشکال متفاوتی میباشد و بهچهار دستهکلی تقسیم میگردد. گچبری شیرشکری (برجستگی کم)، گچبری زبره (برجستگی کمی بیشتر از شیرشکری)، گچبری برجسته (برجستگی زیاد)، گچبری برهشته(برجستگی بسیار زیاد) (گلابچی، جوانیدیزجی، ۱۳۹۲: ۳۸۱) همچنین بهنوعی از گچبری بهنام گچتراشی نیز اشاره شده است که مانند کاشی معرق، برش خورده و در آن گچ بهرنگهای مختلفی درمیآید. از نمونههای این گچبری در ایوان مقبره مسجد اردهان کاشان در دوره صفویه کار شده است. (گلابچی، جوانیدیزجی، ۱۳۹۱: ۳۸۲؛ سجادی، ۱۳۶۷: ۱۹۷) پته نیز گونه ای از تزیین بهوسیلهگچ میباشد که در آنگچ بر رویکرباس لعابدار کشیده شده و سپس آن را بر محل مورد نیاز نصب میکردند. همچنین در دوره آذری شیوه دیگری ازگچبری رایج شد که بر روی اندود تازهگچ (خشک شده) شیارهایی درمیآوردند. نمونه چنین گچبری در زیر گنبد سلطانیه وجود دارد. (گلابچی، جوانیدیزجی، ۱۳۹۲: ۳۸۲) در اسکلت بناهای اسلامی از گچ بسیار استفاده شده است. از این ماده برای انواع مختلف تزیینات مانند: مقرنسبندیها، کاربندی، تزییناتپوششی و… استفاده شده است. مجموعه زیارتی امام رضا (ع) نیز از این هنر بینصیب نمانده و با بهره گرفتن از قابلیت های آن، هنرمندان در دوره های مختلف نقوش و تزیینات زیبایی را در این مجموعه زیارتی به ارمغان آوردهاند. در تصویر ۵۰ – ۲ نمونه ای از کاربرد گچ در این مجموعه زیارتی آمده است.
تصویر۵۰ – ۲٫ نمونه ای از کاربرد گچ در تزیینات کتیبهای بهقلم نستعلیق، مجموعه زیارتی امام رضا (ع)، ایوان عباسی صحن عتیق، مأخذتصویر: نگارنده، آذر ۱۳۹۳.
۲ – ۲ – ۵ – ۴ کاشی
هنر کاشیکاری از آن دسته هنرهایی است که سابقه کهنی در ایران دارا بوده، به طوریکه قبل از ورود اسلام بهایران از این هنر استفاده شده است. از جمله دوره هخامنشیان و ایلامیان را میتوان عنوان نمود. اما اوج شکوفایی و درخشش این هنر بهدوران اسلامی بازمیگردد. (گلابچی، جوانیدیزجی، ۱۳۹۲: ۳۶۱) از دوره امویان و عباسیان در سامره و نیشابور سفالهای کاشی بهدست آمده است که نشاندهنده اطلاع مردمان از این فن میباشد، همچنین از دوره عباسیان ظروف سفالی لعابداری بهدست آمده است که اغلب دارای رنگهای سبز و آبی بوده که نشان دهنده اثراتی از دوره ساسانی میباشد. در دوره خوارزمشاهیان کاشیسازی ایران رشد فراوانی یافت، به طوریکه بهترین نمونههای سفال وکاشی در شهرهای ری، کاشان، سلطانآباد (اراک)، ساوه و نیشابور دیده می شود. در این دوره کاشیهایی ظریف تولید شد که بسیار شبیه ظروف کاشی ساخت چین بود و در آنها اغلب رنگهایی چون سبز طلاییکمرنگ و یا قهوهای تیره بر لعاب سفیدرنگ، آبی و یا آبی فیروزهای استفاده شده است. (سپنتا، ۱۳۴۵: ۶۰) اولین نمونههای کاشی بیشتر به صورت تکرنگ بوده است. نمونههایی از آن در موزه ایران باستان قراردارد و همچنین در مساجدی مانند: حیدریه، جامع قزوین، مناره مسجد سین، گنبدکبود مراغه، برجهای خرقان، برج رادکان، مسجد ملکزوزن در خراسان، مسجد جامع گناباد و مناره مسجد جامع دامغان بهکاررفته است و تزیینات آنها با کاشی فیروزهای انجام شده است.کاربرد کاشی در بناها منجر بهاستفاده از رنگهای دیگر شد و بهتدریج رنگهایی مانند: قهوهای، آبیسیر، نیلی، سیاه و سفید مانند کاشی فیروزهای جهت تزیین ابنیه بهکار رفت. (کیانی، ۱۳۷۶: ۱۳۲) گفته شده نخستین کتیبهای که در تزیین آن از کاشی استفاده شد بهاحتمال زیاد، کتیبه مسجد سین در نزدیکی اصفهان بوده است و تاریخ آن مربوط بهپانصد هـ میباشد. از آن پس طولی نکشید که کاشی نقش مهمی در معماری ایران یافت. (ماهرالنقش، ۱۳۶۲، ج۲: ۹) از انواع نمونههای مختلف کاشیکاری میتوان کاشیگلی، کاشی جسمی، کاشی معرق، کاشی هفترنگ، کاشینرهای، کاشی زیررنگی، کاشی مهری، کاشی پیشبُر و کاشی معقلی(درهم) را عنوان نمود. (گلابچی، جوانیدیزجی، ۱۳۹۲: ۳۶۸ – ۳۶۳) همچنین نوع دیگری از کاشی نیز بهنام کاشی طلایی وجود دارد. (کیانی، ۱۳۷۶: ۱۳۶؛ سپنتا، ۱۳۴۵: ۶۳) کاشیها دارای اشکال متنوعی مانند: مربع، مستطیل، کوکبی، ستارهای، شش ضلعی، هشت ضلعی و محرابی میباشند. (یاوری و دیگران، ۱۳۹۰: ۱۲۰) گفته شده در حفاریهای تخت سلیمان از سده ششم هـ انواعی از کاشی بهشکلهای ستارهای و صلیبی یافت شده است که بهنام «چهار سِلی» معروف میباشد و همراه با نقوش گیاهی و جانوری بهرنگهای فیروزهای، لاجوردی و سفید ترسیم شده اند این کاشیها دارای اشعار فارسی و تاریخ اجرای کار نیز میباشند. (ماهرالنقش، ۱۳۶۲: ج۲: ۱۰) از پرکاربردترین و مهمترین نمونه کاشیهایی که اغلب در ابنیهکاربرد داشته و تا امروز از آنها استفاده می شود، کاشی معرق و کاشی هفترنگ میباشد. میتوان گفت اکثر کاشیهای کار شده در مجموعه زیارتی امام رضا (ع) کاشیهای معرق و هفترنگ میباشند که در ازارههای اماکن متبرکه این مکان زیارتی نصب شده است. علاوه بر آن میتوان کاشیهای زیررنگی، زرین فام و معقلی را نیز نام برد که در دوره های مختلف و در قسمت های مختلفی از این مجموعه کاربرد داشته است. (برای اطلاعات بیشتر بهجداول مربوط در بخش پیوست مطالب مراجعه نمایید.) در زیر توضیحاتی از این موارد آمده است.
۲ – ۲ – ۵ – ۴ – ۱ کاشی معرق
این نوع از کاشیکاری که معروف بهگل و بوته نیز میباشد، اندک زمانی پس از رواج کاشی یکرنگ در معماری ایران استفاده شد. (کیانی، ۱۳۷۶: ۱۳۲) این کاشی بهاصطلاح غربیان بهموزاییک نیز شهرت دارد. (سپنتا، ۱۳۴۵: ۶۳) میتوان گفت کاشی معرق یکی از بهترین نمونههای کاشیکاری بهلحاظ ارزش هنری میباشد. این نوع از کاشی در اواخر دوره ایلخانی و اوایل دوره تیموری آغاز شد و روند استفاده از آن در دوره صفویه بهاوج خود رسید. هرچندکه در دوره تیموری در مناطقی چون سمرقند و بخارا از کاشی معرق استفاده فراوانی شده است. (گلابچی، جوانیدیزجی، ۱۳۹۲: ۳۶۵) و گفته شده که در توسعه کاشی معرق هنرمندان و استادکاران دوره تیموری نقش مهمتری داشته و در جهت اعتلای آن بسیار کوشیدند. بهنظر میرسد آغاز بهره گیری از کاشی معرق در تزیینات بنا در ابتدا با تلفیق از گچبری بوده است، به طوریکه بهتدریج توسعه پیدا کرده و گفته شده در آغاز پیدایش و توسعه این فن، هنرمندان شهر اسلامی جرجان پیشقدم بوده اند، زیرا در این شهر از قرن پنجم هـ قطعاتی از کاشی معرق با تلفیق گچبری همراه با نقوش هندسی زیبایی بهدست آمده که شاید بتوان آنها را از نمونههای اولیه کاشیمعرق دانست. (کیانی، ۱۳۷۶: ۱۳۳) نمونههای بهکار رفته در این مجموعه زیارتی از دوره تیموری و پس از آن دیده می شود، بهعنوان نمونه میتوان کاشیهای معرقی که در ایوان مقصوره مسجد گوهرشاد کار شده است را نام برد، همچنین در قسمت هایی از ایوانهایجنوبی و غربی صحن عتیق از دوره صفویه این نمونه از کاشی کار شده است. در تصویر۵۱ – ۲ نمونه ای از کاربرد این کاشیها در مجموعه زیارتی امام رضا(ع) آمده است.
تصویر۵۱ – ۲٫ نمونه ای از کاربردکاشی معرق در تزیینات کتیبهای، مجموعه زیارتی امام رضا(ع)، نقارهخانه صحن عتیق، مأخذ تصویر: آفرینشهای هنری آستان قدس رضوی.
۲ – ۲ – ۵ – ۴ – ۲ کاشی هفترنگ
گفته شده به دلیل مقرون بهصرفه نبودن کاشی معرق از نظر اقتصادی در قرن یازدهمهـ ، کاشی هفترنگ متداول گردید. (کیانی، ۱۳۷۶: ۱۳۳) یکی از دلایل دیگر رونق گرفتن کاشی هفترنگ، سریعتر بودن روند تولید آن نسبت بهکاشی معرق بود. (سپنتا، ۱۳۴۵: ۶۴؛ گلابچی، جوانیدیزجی، ۱۳۹۲: ۳۶۵) در این شیوه هنرمندان از محدودیتهایی که در نوع ساختکاشیهای دیگر مانند معرق داشتند مانند: محدودیت در اشکال هندسی، رهایی یافته و میدان عمل بیشتری در ساخت کاشی کسب نمودند. (کیانی، ۱۳۷۶: ۱۳۳) گفته شده از این کاشی در اواخر دوره تیموری و اوایل صفویه استفاده شده است. منظور از کاشی هفترنگ، این است که میتوان از هفت رنگ متفاوت برای کاشی مورد نظر استفاده نمود. بهعنوان مثال: میتوان هفت قطعه کاشی با هفترنگ متفاوت داشت، یا اینکه ممکن است برای ساخت یک کتیبه چند متری با خط سفیدرنگ از کاشی هفترنگ با رنگ لاجوردی استفاده نمود و این بدان معنا نیست که همیشه باید از هفت رنگ استفاده کرد. (کیانی، ۱۳۹۰: ۱۲۳) برای تهیه کاشی هفترنگ، ابتدا قطعات کاشیخشتی که اغلب در اندازه پانزده در پانزده میباشند، در کنار هم قرار گرفته و طرح اصلی بر روی کاشیها منتقل می شود، سپس کاشی مطابق طرح رنگآمیزی و سپس با رنگ سیاه قلمگیری می شود، پس از آن بهکوره منتقل شده و پس از پخت بر محل نصب میگردد. هفت رنگی که در این شیوه مورد استفاده قرار میگیرد، شامل: سیاه، سفید، لاجوردی، فیروزهای، قرمز و زرد میباشد. (گلابچی، جوانیدیزجی، ۱۳۹۲: ۳۶۶ – ۳۶۵؛ ماهرالنقش، ۱۳۸۱: ۵۱) همچنین رنگ اُکر(گلابچی، جوانیدیزجی، ۱۳۹۲: ۳۶۶) و رنگ حنایی (ماهرالنقش، ۱۳۸۱: ۵۱) نیز بیان شده است. از جمله نقوشی که برای این نوع از کاشیها استفاده می شود، نقوش اسلیمی میباشد که از دوره صفویه در بسیاری از بناهای آن بهاجرا در آمده و تا دوره قاجار ادامه داشته است. اما در دوره قاجار سیر نزولی پیدا کرده و در بناهای اندکی مانند: مسجد سپهسالار(شهید مطهری)، مسجد امام (سلطانی) سمنان و مسجدالنبی قزوین و بناهای کم دیگری دیده می شود، رنگهایی چون زرد و نارنجی نیز بهاین کاشیها اضافه شده است. (کیانی، ۱۳۷۶: ۱۳۶) گفته شده کاشیهای هفترنگ در دوره رضاخان پهلوی، بهعلت ضرورت مرمتکاریهایی که برای بناهای در معرض خطر خرابی وجود داشت، رونق چشمگیری پیدا نموند. امروزه نیز مرمتکاریهایی که در بناهای تاریخی ایران صورت میگیرد شکوه گذشته را بهبناهای ایران بازگردانیده است. (استیرلن، ۱۳۷۷: ۱۰۳) استفاده از کاشی هفترنگ در اماکن متبرکه مجموعه زیارتی امام رضا (ع) بسیار دیده می شود، از نمونههای آن میتوان ازارههای مدرسه بالاسر، مدرسه میرزا جعفر و بخشهایی از صحن عتیق از دوره قاجار و … را عنوان نمود. در تصویر ۵۲ – ۲ نمونه ای از کاربرد این کاشیها در مجموعه زیارتی امام رضا (ع) آمده است.
تصویر۵۲ – ۲٫ نمونه ای از کاربردکاشیهفترنگ در تزیینات کتیبهای، مجموعه زیارتی امام رضا (ع)، ایوان ساعت صحن عتیق، مأخذتصویر: آفرینشهای هنری آستان قدس رضوی.
۲ – ۲ – ۵ – ۴ – ۳ کاشی زیررنگی
این نوع از کاشی که یکی از قدیمیترین نمونههای کاشی بهشمار میرود از دوره سلجوقی مورد استفاده بوده و پس از سلجوقی بهخصوص در دوره صفویه نیز مورد استفاده قرارگرفت، بهطوریکه بسیاری از ابنیه با آن تزیین گشت، این کاشی بیشتر در محرابها کاربرد داشته است. نوع سلطان سنجری این کاشی از دوره سلجوقی بسیار مشهور میباشد و نمونههایی ازآن نیز در مجموعه زیارتی امام رضا (ع) بهکار رفته است. از نمونههای زیبای کارشده از این نوع کاشی در بناهای صفویه میتوان مقبرهی خواجهربیع در مشهد و امامزاده محروق نیشابوررا عنوان نمود. (نادری، ۱۳۵۷: ۶۵ ، ۶۴) درباره روند تهیه این کاشیها گفته شده در صورتی که بخواهند نقشی بر روی کاشی چهارگوش ترسیم گردد، نخست خشت را بهکوره برده و حرارت می دهند، سپس با لعاب سفید و یا رنگ دلخواه دیگر آن را رنگ نموده و دوباره بهکوره برده و پس از پخته شدن بیرون آورده و اطراف کاشی را میتراشند و بهیک اندازه در میآورند. سپس کاشیهای مورد نظر را روی صفحهای در کنار هم چیده و نقش مورد نظر را بر آن ترسیم مینمایند و دوباره با لعاب بهرنگهای دلخواه روی نقوشکاشی را رنگ آمیزی نموده و برای بار سوم بهکوره برده و حرارت داده تا لعاب دوم پخته شود. رنگ اول را زیررنگی و رنگ دوم را نقش اصلی گویند. (گلابچی، جوانیدیزجی، ۱۳۹۲: ۳۶۷؛ ماهرالنقش، ۱۳۶۱،ج۱: ۲۷) و گفته شده که لعاب این نوع کاشی بهرنگهای سفید، سیاه، زرد، حنایی، لاجوردی، فیروزهای و قرمز میباشد. (ماهرالنقش، ۱۳۶۱،ج۱: ۲۷) همچنین گفته شده این کاشی، از کاشیگلی و همچنین از کاشیجسمی ساخته میگردد. در نوع برجسته آن، مانند کاشی هفترنگ عمل می کنند، فقط قسمت هایی از کاشی که قرار است برجسته شود را باقی گذاشته و قسمت های دیگر از کاشی که فرورفته است را با وسایل مخصوص گود مینمایند، لعاب شیشه بر روی آن داده، بهکوره برده و اگر گود باشد برعکس عمل می کنند. تفاوت این کاشی با کاشی هفترنگ در این است که این کاشی دارای قدمت بیشتری بوده و در صورتی که لعاب نداشته باشد، پس از پخت اگر بر روی آن دست بکشند رنگ کاشی پاک میگردد و لعاب شیشه محافظی برای تثبیت رنگ در این کاشی محسوب میگردد. (نادری، ۱۳۵۷: ۶۴) از ایندست کاشیها در مجموعه زیارتی امام رضا (ع) کار شده است، اما کاربرد آن بهنسبت کاشی معرق و هفترنگ بسیار کم میباشد. نمونههایی از این کاشیها از دوره قاجار و قبل از آن در حرم مطهر دیده میشوند، اما نمونههای بازسازی شده آنها نیز از دوره معاصر در این مجموعه زیارتی وجود دارد. در تصویر ۵۳ – ۲ نمونه ای از این کاشی آمده است.
تصویر۵۳ – ۲٫ نمونه ای از کاشیزیررنگیبرجسته، مجموعه زیارتی امام رضا (ع)، موزه آستانقدسرضوی، مأخذتصویر: نگارنده، آبان ۱۳۹۳.
۲ – ۲ – ۵ – ۴ – ۴ کاشی زرینفام
این کاشیها که به صورت طلایی یا زرینفام میباشند از جمله کاشیهای تزیینی هستند که پس از اسلام رواج یافته و در تزیینات ساختمانی مورد استفاده قرارگرفتند. گفته شده روند استفاده از آن بهقرون سوم و چهارم هـ میرسد. (مکینژاد، ۱۳۸۶: ۹۱) تا قبل از قرن ششم هـ دارای کیفیت خوبی نبودهاند. از قدیمیترین نمونههای آن میتوان کاشیهای قرن ششم و اوایل قرن هفتم هـ را عنوان نمود (طهوری، ۱۳۸۱: ۵۹) در دوره ایلخانی این کاشیها کاربرد فراوانی یافتهاند. (کیانی، ۱۳۹۰: ۱۲۱) اما در دوره صفویه روند استفاده از آن بسیارکاهش یافت. (مکینژاد، ۱۳۸۶: ۹۱) درباره شکل این کاشیها گفته شده که بهشکلهای ستاره هشتپر، ششپر، صلیبی، چهارگوشه، هشتضلعی، دایره و یا غیر هندسی بوده است. (طهوری، ۱۳۸۱: ۷۲؛ سلیمی، ۱۳۸۳: ۱۵۲) در تهیه این کاشیها از اکسیدهای رنگی احیاء شده استفاده می شود که به صورت لایه نازکی بهرنگ طلایی متمایل بهسبز و قرمز بر بدنهی کاشی ظاهر میگردد. (مکی نژاد، ۱۳۸۶: ۹۱) از نمونههای کاشیهایی که به صورت زرینفام در مجموعه زیارتی امام رضا (ع) وجود دارد، میتوان کاشیهای هشتپر، ستارهای و ناودانی که مربوط بهقرن ششم و هفتم ق میباشند را عنوان نمود، این کاشیها که معروفترین آنها بر ازارههای روضه منوره حرم مطهر نصب بوده و میباشند از نمونههای بینظیرکاشیهای زرینفام موجود در این مجموعه زیارتی محسوب میگردند. بخشی از این کاشیها هنوز در روضه منوره نصب بوده و بخشی از آنها در موزه آستان قدس رضوی نگهداری میشوند. در تصویر ۵۴ – ۲ نمونه ای از این کاشیها آمده است.
تصویر۵۴ – ۲٫ نمونه ای از کاشیهای زرینفام، مجموعه زیارتی امام رضا(ع)، قرن ۷ش، موزه آستان قدسرضوی، مأخذتصویر: نگارنده، آبان ۱۳۹۳.
۲ – ۲ – ۵ – ۴ – ۵ کاشی معقلی
با شروع حکومت سلجوقیان تزیینات تلفیقی آجر و کاشی در کنار هم ایجاد گردید. استفاده از قطعات کاشی آبی رنگ با نقشهای آجر در این دوره کار شده است. (هدایت، ۱۳۶۳: ۲۹) رواج معقلیسازی را میتوان بعد از ایجادکاشیهفترنگ وکاربرد آن درپوشش ابنیه بهخصوص نماسازیهای خارجی دانست، زیرا مخارج و زمان تهیه کاشیهفترنگ از معقلی بیشتر بوده و معقلی استحکام بیشتری نسبت بهکاشیهفترنگ داشته است و اینکه، این نوع از کاشی دارای ابعادکوچکی بوده و اغلب به صورت مربع ساخته می شود، بههمین دلیل کمتر دچار تغییرات جوی میگردد. (زمرشیدی، ۱۳۷۳، ج۱: ۵) شیوه تزیین آجر وکاشی در معماری اسلامی مانند شیوه آجر و کاشی تکرنگ بوده است، با این تفاوت که بهجای استفاده از کاشی تکرنگ از کاشیهایی با رنگهای متفاوت استفاده شده است. تلفیق آجر و کاشی در مساجد اسلامی به طورکلی به صورت حرکت زیبای شطرنجی شکل گرفت. (مهرپویا، ۱۳۷۶: ۵۶۵) در این نوع از کاشیکاری که همراه با تزیینات آجری در کنار کاشی استفاده می شود زیبایی خاصی بهبنا میبخشد، از نمونههای کار شده بهاین شیوه میتوان کاشیهای معقلی که در مسجد گوهرشاد موجود میباشد را عنوان نمود، همچنین در صحن جمهوری اسلامی از این دست کاشیکاری دیده می شود. در تصویر ۵۵ – ۲ نمونه ای از این کاشیکاری آمده است.
تصویر۵۵ – ۲٫ نمونه ای از کاشیهای معقلی کار شده با آجر و کاشی بهخط کوفی بنایی، ایوانهای مسجد گوهرشاد، مجموعه زیارتی امام رضا (ع)، مأخذ تصویر: مصدقیان، ۱۳۸۴: ۷۸.
۲ – ۲ – ۵ – ۵ تزیینات چوبی
یکی از انواع تزیینات کتیبهای که اغلب به صورت حکاکی بر دربهای چوبی دیده می شود در مجموعه زیارتی امام رضا (ع) بهکار رفته است که شامل انواع مختلفی چون: منبتکاری، مشبککاری، گرهچینی و … می باشد. با توجه بهاین موردکه ارائه همه این هنرهای چوبی خارج از بحث رساله میباشد، براین اساس هنر منبتکاری که کاربرد بیشتری در ایجاد کتیبههای چوبی این مجموعه داشته است برگزیده و در ادامه توضیحات مربوط بهآن ارائه شده است. هنر منبتکاری مانند اغلب هنرهایاسلامی بهکار رفته در ایران دارای سابقه طولانی بوده است و آثار با ارزشی ازآن دردورههای مختلف برجای مانده که حاکی از قدمت این هنر میباشد.
منبتکاری هنری است، مشتمل بر حکاکی و کندهکاری برچوب که بر طبق نقشهای دقیق و حساب شده صورت میگیرد. (یاوری، ۱۳۸۵: ۷۹) از قدیمیترین نمونههای چوبی ایران پس از اسلام، نمونههایی از منطقه ترکمنستان غربی میباشد که متعلق بهقرن سوم هـ بوده و تزییناتی شبیه گچبریهای ساده مسجد نایین را دارا میباشد. (مهرپویا، ۱۳۷۶: ۵۶۱؛ مختارانی، ۱۳۷۶: ۴۹) همچنین از نیمه اول قرن سوم هـ یک لنگه در چوبی وجود دارد که متعلق بهمسجد جامع عتیق شیراز بوده و دارای تزیینات چوبی و سر در منبتکاری شده از قرن چهارم ق با کتیبههایی بهخط کوفی و کندهکاری به قطر ۳ س.م از چوب کاج میباشد. (مهرپویا، ۱۳۷۶: ۵۶۱؛ یاوری، ۱۳۸۵: ۷۹؛ مختارانی، ۱۳۷۶: ۵۱) در دوره ایلخانی از چوب برای معماری استفاده شده است، از نمونههای آن میتوان منبتکاریهای مسجد جامع نایین را ذکرکرد که از اوایل قرن هشتم هـ برجای مانده است که از مهمترین نمونههای کندهکاری بر چوب محسوب میگردند. (بلر، ام بلوم، ۱۳۸۱: ۳۴) با بررسی در منبتکاریهای بهجای مانده از گذشته میتوان این نکته را عنوان نمود که هنر منبتکاری با هنر گچکاری، از لحاظ تزیینات اختلاف چندانی نداشته و در حقیقت همان روند تحولی که از دوره ساسانی تا دوره اسلامی در گچبری وجود داشته در منبتکاری نیز اتفاق افتاده است. پس از اسلام نیز از این هنر برای تزیین رحل قرآنی، در و پنجره، منبرهای مساجد و اماکن متبرکه استفاده شده است و هنرمندان شهرهای اصفهان، مشهد، کرمان و کاشان در این هنر پیشگام بوده اند. (مهرپویا، ۱۳۷۶: ۵۶۱؛ یاوری، ۱۳۸۵: ۸۰ – ۷۹) از چوبهای مختلفی برای ایجاد این هنر استفاده می شود مانند: گردو، گلابی، آبنوس، اقاقیا و غیره. (مهرپویا، ۱۳۷۶: ۵۶۱) در دوره صفویه روند چشمگیر هنر منبتکاری در شهر اصفهان دیده می شود. ضمن آنکه شاهکارهای متعددی از این دوره در موزههای مختلف موجود میباشد. در حال حاضر مراکز منبتکاری در شهرهای آباده، گلپایگان، اصفهان، اراک، ارومیه، تهران و رشت وجود دارد. (یاوری، ۱۳۸۵: ۸۰) از نمونههای بهکار رفته در مجموعه زیارتی امام رضا (ع)، میتوان کتیبههای کار شده بر دربهای این مجموعه زیارتی را عنوان نمود که در طی دورانهای مختلف تاریخ بر این مکان نقش بسته است. در تصویر ۵۶ – ۲ نمونه ای از کتیبه منبتکاری شده آمده است.
تصویر۵۶ – ۲٫ نمونه ای از تزیینات کتیبهای بر چوب، قاب کتیبه بر بالای لنگه در منبت و مشبککاری شده، مجموعه زیارتی امام رضا (ع)، دوره تیموری، مأخذ تصویر: ژولیده، ۱۳۸۹: ۵.
۲ – ۲ – ۵ – ۶ آیینهکاری
هنرآیینهکاری نیز در ایران دارای سابقه طولانی بوده است و به صورتهای متفاوتی در بین مردمان کاربرد داشته است. در باورهای ذهنی مردمان ایران، آیینه همواره نشانهای از راستی و روشنایی بوده و همیشه در کنار آب و قرآن مجید حضور داشته است. (مختارانی، ۱۳۷۶: ۱۵۱) آیینهکاری از هنرهای تزیینی وابسته به معماری میباشد که جهت آذینبندی قسمتی از دیوار و سقف از تکههای برشخورده آیینه ساده و یا رنگی استفاده می شود و طرحهای هندسی و آرایههایی با این ماده در سطوح داخلی بنا ایجاد میگردد. (یاوری، ۱۳۸۵: ۱۶۴؛ مقیمپوربیژنی، ۱۳۸۷: ۷۲) هنرآیینهکاری از دوره صفویه با نصب جامهای یک پارچه آیینه بر بدنه بنا آغاز شد. به طوریکه بخشهای مختلفی از بنا را با این هنر تزیین میکردند، در ابتدا این هنر جنبه تزیینی و تفننی داشت اما در سده سیزدهم ق یعنی همزمان با دوره قاجار بهاوج رسید و بهعنوان یکی از تزیینات وابسته بهمعماری در بسیاری از بناهای مذهبی و حکومتی بهکار رفت. (مقیمپوربیژنی، ۱۳۸۷: ۷۲) آیینهکاری در سه قسمت انجام می شود، قسمت هایی مانند: حرم مطهر ائمه معصومین (ع)، در ترکیب با نقاشی و در ترکیب با گچبریکاربرد دارد. (مختارانی، ۱۳۷۶: ۱۵۲) از نمونه ابنیهای که در آنها این هنر صورت گرفته است، میتوان دیوانخانه شاه طهماسب در قزوین، کاخ آیینهی شاه صفی، کاخ چهلستون از دوره صفویه، بقعه امامزاده ابراهیم در کاشان و رواقهایی از مجموعه زیارتی امام رضا (ع) را عنوان نمود. (مقیمپوربیژنی، ۱۳۸۷: ۷۳ - ۷۲) این هنر در مجموعه زیارتی امام رضا (ع) در خدمت تزیین بنا درآمده است، به طوریکه بسیاری از ازارههای اماکن متبرکه این مجموعه دارای تزیینات آیینهکاری که بیشتر آنها مربوط بهدوره قاجار میباشند، است. علاوه بر آن از آیینه جهت ایجاد تزیینات کتیبهای هم استفاده شده است، به طوریکه در بخشهای مختلفی مانند رواق دارالسّلام، دارالسرور و … کار شده است. در تصویر ۵۷ – ۲ نمونه ای از کتیبه منقوش بر آیینه آمده است.
تصویر۵۷ – ۲٫ نمونه ای از تزیینات کتیبهای بر آیینه، مجموعه زیارتی امام رضا (ع)، رواق امام خمینی، مأخذ تصویر: نگارنده، آذر ۹۳.
۲ – ۲ – ۵ – ۷ فلزکاری
فلزات دارایکاربردهای زیادی میباشند، یکی از کاربردهای این مواد در معماری و در ساخت کتیبه میباشد. براساس اسناد و مدارک برجای مانده از محصولات فلزی، سابقه این هنر در ایران بسیار طولانی میباشد. بهطوریکه بهگفته برخی پژوهشگران سابقه آن بهحدود پنج هزار سال ق.م باز میگردد. (یاوری، ۱۳۸۵: ۵۰) از فلزات طلا، مس، نقره و آلیاژ برنج بیشتر استفاده شده است. بهعنوان مثال میتوان کتیبههای کار شده بر در مدرسه چهار باغ اصفهان را نام برد که با خطوط ثلث و نستعلیق ایجاد شده است و از جنس مس و آلیاژ بوده که معروف به «در هفت هنر» نیز میباشد. (مکینژاد، ۱۳۸۶: ۹۲) در ساخت کتیبههای فلزی مجموعه زیارتی امام رضا (ع) با بهره گیری از مواد مختلف مانند: طلا، نقره و آلیاژ برنجی این کتیبهها ایجاد شده است. کتیبههای فلزی این مجموعه به طور معمول بر قسمت هایی نظیر: درها، ضریح، ازاره بنا، گنبد و ساقه گنبد بهکار رفته است. بهعنوان نمونه میتوان کتیبهای که بر ساقه گنبد از دوره صفوی بهخط علیرضا عباسی ایجاد شده است را عنوان کرد، اینکتیبه دربردارنده اطلاعات احداثیه از سفر پیاده شاه عباس بهمشهد و دستور تجدید ساخت گنبد را دارا میباشد. همچنین کتیبه دیگری که بر گنبد نصب میباشد نیز در قالب الواح بوده و بر صفحه مینای طلا نقش بسته است و در آن نام شاه سلیمان صفوی دیده می شود. در تصویر ۵۸ – ۲ این کتیبهها آمده است. علاوه بر این میتوان کتیبههایی در ایوان طلای صحن عتیق و صحن نو که بر ورقه مینای طلا نقش بستهاند را نام برد و کتیبههای دیگری نیز بر ضریحهای نقره و طلا در این مکان مقدس وجود دارد.
تصویر۵۸ – ۲٫ نمونه ای از تزیینات کتیبهای بر فلزات در بردارنده متن احداثیه، مجموعه زیارتی امام رضا (ع)، گنبد مطهر، مأخذ تصویر: پرتال جامع آستان قدس رضوی (۱۳۹۱).
۲ – ۲ – ۶ رنگ در کتیبهها
رنگ یکی از مدرکات بصری میباشد که همواره در فرهنگ و هنر اسلامی بهآن توجه شده است. در معماری اسلامی یکی از عناصری که خودنمایی می کند و همراه خیال آدمی، او را به فضایی روحانی میبرد، عنصر رنگ است. رنگهایی که با نشستن درکنار هم چشم انسان را سیرابکرده و سرشت ذاتی خود را بر چشم و جان آدمی آشکار مینمایند.
بهگفته حبیبالله آیتالهی «رنگ مهمترین و پرمحتوا ترین بُعد هنر است.» (آیتالهی، ۱۳۹۰: ۱۳۹) همچنین گفته شده که رنگ می تواند ارزشی عرفانی گرفته و بهگونه ای زبان سخن گفتن جان آدمی با خویشتن باشد. (کربن، ۱۳۸۳: ۲۰۲) رنگ یکی از عناصر بسیار مهم در هنرهای تجسمی میباشد و یکی از عوامل بسیار مهم برای تشخیص و تمایز پدیده ها محسوب میگردد، علاوه بر آن این عنصر بسیار مهم در فرهنگ مردمان رسوخ کرده و بار معنایی متفاوتی را بهخود میگیرد. همچنان که در فرهنگ ایران همواره نقش مهمی داشته است، به طوریکه هنرمندان و عالمان بهآن پرداخته و در هنرهای مختلفی چون معماری، نگارگری و … مورد استفاده قرارگرفته و ارزشهای مختلف آن همواره قابل توجه بوده و در باورهای ذهنی مردمان مفاهیم خاص خود را دارا بوده است.
بهگفته سیّد حسین نصر، رنگها آیینهی عالم وجود میباشند و برتر از همه رنگها، رنگ سفید میباشد که کنایهای از وجود مطلق بوده و اصل و اساس تمامی مراتب هستی میباشد و همه رنگها را بههم پیوند میزند. پس از آن رنگ سیاه میباشد که نشانهی نیستی است، اما معنای تمثیلی آن نشان دادن ذات خداوند است که از شدت نورانیت، تیره و ظلمانی مینماید، به طوریکه برخی از عرفا آن را نور سیاه خواندهاند. (نصر، ۱۳۷۰: ۶۸) در معماری ایران تأثیرپذیری از عنصر نور و رنگ در آرایش ابنیه بهخصوص مساجد و زیارتگاهها شکوه و زیبایی خاصی بهآنها بخشیده است.
بهگفته هانری استیرلن «مسجد با پوشش کامل رنگهای سبز زمردگون خود، نمایندهی عرفانیِ بهشت است و برای ساکنان کشورهای خشک و بری، همچون عربستان و مناطق خاورمیانه، سبزی یعنی سایهی جانبخشی، طراوتی که مورد آرزو است و نشانهی حضور آب، غنا و سرخوشی است. بدین قرار رنگ سبز مظهر باغ عدن است، رنگ بهشت است و بنابراین رنگ پیامبر است.»(استیرلن، ۱۳۷۷: ۱۷۹- ۱۷۸) از طریق رنگ میتوان بسیاری از سلایق، آرزوها وخواستههای آدمیان را شناخت. گفته شده روانشناسان با دقّت در کاربرد رنگها بهبازشناسی لایه های پنهان وجود انسان میپردازند. (سان، دوروتی، ۱۳۷۸: ۵۸) در قرآن نیز رنگهای مختلفی عنوان شده است و این نکته عنوان شده است که مجموع الفاظ قرآنی که بر رنگها دلالت دارند ۳۵ کلمه بوده و در آن از رنگهای قرمز، زرد، سبز، آبی، سفید و سیاه یاد شده است. علاوه بر آن رنگ معنوی (رنگ خدایی) نیز در قرآن آمده است. (رستمنژاد، نوید، ۱۳۸۹: ۱۳۵) استفاده از رنگ در معماری مجموعه زیارتی امام رضا (ع) نیز مانند دیگر ابنیه اسلامی دارای ارزشها و تأثیرات فراوانی میباشد. به طوریکه نقش اساسی را در زیبایی این مکان مقدّس ایفا می کند. تنوع رنگ کاشیهای معرق و هفترنگ، چیدمان آجر و کاشی درکنار هم، رنگ سنگها و خطوط و نقوشکار شده بر آنها که به صورت هنرمندانه با زمینه خود سازگار شده اند همگی در زیباسازی این مکان مقدّس تأثیر دارند. رنگهای متفاوتی در کتیبههای این مجموعه زیارتی دیده می شود، اما رنگهایی که بیش از همه در آن بهچشم میخورد و بیشترین تأثیر را روی بیننده ایجاد می کند، عبارت است از : رنگ سفید، آبی لاجوردی، فیروزهای، زرد، طلایی، سبز، قهوه ای، آبی و سیاه. که در ترکیب با هم و در کنار هم زیبایی خاصی را بهاین مکان بخشیدهاند. این رنگها همگی دارای معانی خاصی میباشند، بهگونه ای که باورهای ذهنی هنرمندان کتیبهنویس را متجلی کرده، معانی از قداست و عبادت را شامل میشوند و کاربرد آنها در کتیبهها شکوه چشمگیری را بهاین مجموعه زیارتی بخشیده است.
۲ – ۳ جمعبندی
با بررسی درکتیبههای مجموعه زیارتی امام رضا (ع)، میتوان عنوان کرد که محتوای بهکار رفته در این کتیبهها اکثر در برگیرنده مفاهیم مذهبی شامل: آیات قرآن، احادیث، ادعیه و تذکرهها میباشد و از متونی نظیر احداثیه و متون مذهبی – احداثیه نیز استفاده شده است. خط ثلث، بیشترین کاربرد را در کتیبههای این مجموعه زیارتی دارد که اغلب به صورت طوماری و قاببندی شده و گاهی در قالب الواح کار شده است و همچنین در بیشتر مواقع به صورت طوماری، دو طبقه و یا سه طبقه با خطی خفی که در بیشتر موارد کوفی میباشد کار شده است. علاوه بر آن خطوط نستعلیق و کوفی نیز کاربرد زیادی را در کتیبههای این مجموعه دارا میباشند. خط کوفی که گونه های مختلف آن نظیر کوفی تزیینی، تربیعی و بنایی بیشتر از نمونههای دیگر مشاهده می شود، در قالبهای طوماری و قاببندی شده در این مجموعه وجود دارد. خط نستعلیق نیز که بیشتر برای متون شعر و احداثیه و در اغلب موارد بر سنگ و از دوره قاجار تا معاصر کاربرد داشته ، در قالب طوماری، قاببندی و الواح مشاهده میگردد. خطوط دیگری نظیر نسخ، تعلیق، محقق، رقاع و طغرا نیز در این مجموعه دیده می شود که کاربرد کمتری نسبت بهخطوط عنوان شده دارا میباشند. ترکیببندی خطوط مورد استفاده در کتیبههای این مجموعه زیارتی اغلب به صورت دو طبقه و سه طبقه بوده و در برخی مواقع ترکیبات تک سطری نیز دیده می شود و از اشکال متنوعی نظیر کتیبههای طوماری، قاببندی و الواح استفاده شده است. از مواد متفاوتی جهت ساخت کتیبهها استفاده شده است که کاشیکاری بیشترین کاربرد را در این زمینه دارا میباشد. کاشی معرق و هفترنگ بیش از سایر کاشیکاریها استفاده شده است. همچنین از سنگ، فلزات، چوب و آیینه برای ساخت کتیبههای این مجموعه زیارتی در قسمت های مختلفی از اماکن متبرکه آن کار شده است.
فصل سوم
تحلیل ساختاری کتیبهها
۳ – ۱ مقدمه
هرگاه خوشنویسی در دل کتیبه مینشیند تبدیل بهاثر هنری میگردد که دربردارنده پیام و مفهومی خاص میباشد. هر اثر هنری دارای پایه و اساس بوده و الفبای ویژهای را در بردارد و با کنار هم قرارگیری این الفبا آن اثر شکل میگیرد. کتیبه نیز با برخورداری از ترکیب حروف و کلمات از خط و خوشنویسی دارای ارزش هنری و بصری است که بازگوکنندهی تسلط هنرمند خوشنویس در نگارش آن میباشد، اینکتیبهها که حامل معنا هستند از دو جنبه محتوا و تصویر دارای اهمّیّت بسیار زیادی در بناهای دوره اسلامی میباشند. از نظر محتوا میتوانند بازگوکننده اطلاعاتی از تاریخ ساخت بنا، نام بانی، معمار، شناسایی خوشنویسان و بررسی شیوهکتابت خوشنویسان باشند. علاوه برآن با توجه بهجنبه بصری و ویژگیهای خطوط بهکار رفته درکتیبهها، خصوصیات ارزشمندی را از منظر هنرهای تجسمی دارا میباشندکه با شناسایی آنها میتوان بهسواد بصری هنرمندان خالق این کتیبهها، در دوره های مختلف تاریخ دست یافت.
کتیبههای مجموعه زیارتی امام رضا (ع) نیز از این قاعده مستثنی نبوده، به طوریکه یکی از مهمترین جنبه های بصری و تزیینی موجود در این مجموعه زیارتی محسوب میگردند.کتیبههای موجود در مجموعه زیارتی امام رضا (ع) علاوه بر جنبه مفهومی و اطلاعات تاریخی که در بردارند، دارای قابلیت های بصری ویژهای میباشندکه بررسی آنها می تواند بازگو کننده تواناییهای ذهنی هنرمند در آفرینش این کتیبهها محسوب گردد. کتیبههای این مجموعه زیارتی که در بردارندهی شیوه های مختلفی از خط و طراحی حروف میباشند، حاکی از ذوق و سلیقه هنرمندان در طی ادوار مختلف تاریخی بوده که در قالب اثری هنری بر اماکن متبرکه این مکان مقدس نقش بستهاند. اگر حروف و کلمات مورد استفاده در کتیبهها را بهعنوان عناصر بصری در نظر بگیریم، این عناصر با نشستن در کنار یکدیگر اصول و مفاهیم تثبیت شده آفرینشهای هنری که شامل: آهنگ، هماهنگی، وزن، رنگ، تعادل و … میباشند را در برگرفته و این حروف و کلمات در حضور نیروهای درونی و برونی قاب کتیبه، مفاهیم و کیفیات بصری را نمایان می کنند. اگر این حروف و کلمات، بهدرستی درکنار هم قرارگیرند، باعث ایجاد نظم و ترتیب منطقی، منسجم شدن قاب تصویر و شکل کلی کتیبه میگردند. بر همین اساس میتوان با بررسی ساختاری اینکتیبهها از منظر هنرهای تجسمی بهبازشناسی هندسه مبنایی آنها دست یافت و بهساختار آن پی برد. علاوه برآن یکی دیگر از مواردی که باعث تأثیرات بصری درکتیبهها میگردد ویژگیهای حروف آن میباشد، این ویژگیها از منظر مختلفی در خوشنویسی مطرح می شود که شامل: مدات (حروف کشیده)، گرداندامها (دوایر)، حروف کوتاه و افراشتهها میباشند، این ویژگیها در بسیاری از مواقع باعث ایجاد آهنگ بصری و ترکیببندی در کتیبهها میگردند، برهمین اساس با بررسی تنوع شکل حروف و ویژگیهای آن میتوان بخشی از قابلیت های بصری کتیبهها را شناسایی نمود. در ادامه آن دسته از کیفیات بصری و ویژگیهای حروفیکه در ساختارکتیبهها نقش تعیینکننده ای دارند، مورد بررسی قرار گرفته است.
۳ – ۲ بررسی کیفیات بصری در کتیبهها
با توجه بهچیدمان حروف نوشتاری در قابکتیبه مفاهیمی ایجاد می شود که می تواند باعث وحدت، هماهنگی و متنوع شدن کتیبه گردد، این مفاهیم همان کیفیات بصری میباشند و چیدمان مناسب حروف و کلمات در کتیبه بر بهتر شدن این کیفیات تأثیر بسزایی داشته به طوریکه وجود آنها باعث انسجام کتیبه میگردد. کیفیات بصری شامل: آهنگ، تعادل، حرکت، تناسب، و … میباشد. در زیر بهبررسی آن دسته از کیفیات بصریکه بیشترین تأثیر را درکتیبههای مجموعه زیارتی امام رضا(ع) داشته است پرداخت می شود.
مقالات و پایان نامه ها در رابطه با شناسایی قابلیت های بصری کتیبه های مجموعه زیارتی ...