“
کلیدواژه: هوش هیجانی ،تعارض بین فردی ،کارکنان بیمارستان ها، تعارضات سازمانی
فصل اول :
طرح تحقیق
مقدمه
یکی از حوزه های مهم و جالب پژوهشی در سالهای اخیر مبحث هوش هیجانی است که در زمینه شغلی و اجتماعی کاربرد فراوان دارد. نظریات حاضر نظریه هوشهای چند گانه (گاردنر، ۱۹۸۳) و نظریه هوش هیجانی (مایر و سالووی، ۲۰۰۰؛ گلمن، ۱۹۹۵) به اهمیت هوش هیجانی اشاره می کند. هوش هیجانی به طور فرایندهای مفهوم مهمی در محل کار، کارگاهها و کنفرانسها شده است و برای کمک به کارکنان و مدیران در درک اهمیت هوش هیجانی و اجرای آن در محیط کار سازمان یافته است (آبراهام، ۲۰۰۰).
با ظهور عصر ارتباطات و ارتقاء ارزشمندی ارتباطات انسانی وهمچنین بروز موقعیتهای استراتژیک سازمانی، نظریه هوش هیجانی رشد چشمگیر یافته و از مباحث پرطرفدار سازمانی شده است. هوش هیجانی توجه بسیاری از افراد را در پژوهشهای علمی دهه گذشته به خود اختصاص داده است. بسیاری از محققان نشان دادند که هوش هیجانی می تواند بسیاری از پیامدهای، مربوط به کار را پیش بینی کند. هوش هیجانی به نظر میرسد می تواند شکل تکامل یافتهای از توجه به انسان در سازمانها باشد و ابزاری نوین و شایسته در دستان مدیران تجاری و تئورسینهای بازار برای هدایت افراد درون سازمانها و مشتریان برون سازمانی و تأمین رضایت آن ها و کاهش تعارضات باشد (پارسا، ۱۳۸۳). هوش هیجانی موضوعی است که سعی در تشریح و تفسیر جایگاه هیجانها و احساسات در توانمندیهای انسانی دارد. مدیران برخوردار از هوش هیجانی، رهبران مؤثری هستند که اهداف را با حداکثر بهره وری، رضایت مندی و تعهد کارکنان محقق میسازند (مختاریپور، ۱۳۸۷).
رشد یک سازمان، وابسته به مواجهه با تعارضها است. کاهش تعارضهای مخرب می تواند بهترین شرایط برای بقا را فراهم کند، بنابرین هدف از کاهش تعارضها، اجتناب از آن ها نیست بلکه مدیریت آن ها به طور ضمنی است، شیوه تصمیم گیری در تعارض می تواند سازنده یا مخرب باشد، شیوه سازنده در تعارض به ما کمک می کند تا موفقیت را از زوایای مختلف ببینم، اما شیوه منفی در تعارض می تواند هدایتگر ویرانی باشد. تعارض به عنوان جزئی اجتناب ناپذیر و لاینکف از زندگی سازمانی قلمداد می شود که اغلب به علت ویژگیهای شخصیتی متفاوت بین افراد موجود در سازمان میباشد. افراد از لحاظ استعدادها، علائق و تواناییها و دیگر خصوصیات شخصیتی با یکدیگر متفاوتند. آگاهی از تفاوتهای شخصیتی افراد یک سازمان می تواند مدیران ادارات و سازمانها را در حل بسیاری از مسائل یاری دهد، وقتی که آن ها قبول کردند که انسانها از نظر تواناییهای ذاتی و اکتسابی تفاوت دارند، در پی این نخواهند بود که از همه کارکنان رفتار یکسانی انتظار داشته باشند. که در این بین بیمارستانها بیشتر از همیشه در جستجوی مزیت رقابتی میباشند، آن ها میدانند که به توازن میان ابعاد عقلانی و هیجانی نیاز دارند. و به دنبال این هستند که محیطی فراهم آورند که کارکنان از سلامت روان بیشتری در آن برخوردار باشند. چرا که افراد با داشتن یک رابطه سالم، احساس ارزش، پذیرش، درک حمایت، اعتماد و اهمیت میکنند و این تأمین کننده سلامت روانی و افزایش کارایی و سودمندی افراد است. در چنین فضایی است که کنترل تعارض به شکل سازنده آن امکان پذیر می شود. حال با بررسی های انجام گرفته در ارتباط با این موضوع به اهمیت نقش هوش هیجانی در کنترل تعارضات سازمانی پی برده و لذا بر آن شدیم که در این پایننامه به بررسی هر چه دقیقتر موضوع در محدوده بیمارستانهای شهرستان نیشابورپرداخته و در جهت استفاده و مدیریت درست این تعارضها، کمکی، در جهت رشد ارتقای هر چه بیشتر سطح آگاهی و عملکرد مدیران و کارکنان این سازمان کرده باشیم.
بیان مسئله
عاملهای متعددی کارای افراد را در سازمان تحت تأثیر قرار می دهند یکی از عواملی که رفتار سازمانی هر فرد را به شدت تحت تأثیر قرار دهد هوش هیجانی است. مفهوم هوش هیجانی نوعی پردازش اطلاعات عاطفی است که شامل ارزیابی صحیح عواطف در خود و دیگران ابراز مناسب عواطف، تعلیم سازگارانه عواطف است (مایو و سالووی، ۲۰۰۰).
“