ملک محمدی (۱۳۷۷) معتقد است با توجه به تعاریف مختلف از ارزشیابی میتوان ارزشیابی را بطور مسجل و مجمل نوعی فعالیت پژوهشی ژرف دانست که در جهت شناخت مجموعه امتیازهای معنوی و مادی، اعم از ملموس یا غیر ملموس و عینی یا ذهنی، حاصل از فعالیتی یا پدیده ای بکار گرفته میشود. این امتیازها با معیارهای از پیش تعیین شده مقایسه میشوند و تحقق یا عدم تحقق کمیو کیفی موجودیت این امتیازات با در نظرگرفتن شرایط خاص در زمان بکارگیری و در نتیجه کارآیی آن فعالیت و وسعت دانش و آگاهی ارزشیاب در شناخت و احاطه به این شرایط، بررسی میشود.
دانیل استافل بیم معتقد است ارزشیابی عبارتست از توصیف اختلاف بین انتظارات از یک برنامه و طرز اجرای آن.در حالیکه اسکریون ارزشیابی را بدین گونه تعریف میکند: ارزشیابی عبارتست از جمع آوری و ترکیب داده های مربوط به عملکرد با یک سلسله مقیاسهای تفکیکی موزون که منجر به رتبه بندی مقایسه ای یا عددی بشود که خود مستلزم منظور داشتن ابزار گردآوری اطلاعات و انتخاب ملاکهاست. همچنین ارزشیابی را میتوان به مفهوم کلیه اعمال و فعالیتهایی دانست که هدف آنها تعیین ارزش کمیو کیفی رفتاری معین است( حجازی،۱۳۷۵).
کرونباخ تعریف ساده ای از ارزشیابی ارائه میدهد که عبارت است از” گردآوری و استفاده از اطلاعات برای تصمیم گیری درباره برنامه ها"(حجازی،۱۳۷۳) ماروین آلکین ارزشیابی را چنین توصیف میکند که عبارت است از فرایند تشخیص حیطه های تصمیم گیری مورد نظر، انتخاب نوع اطلاعات متناسب با گردآوری و تلخیص و تحلیل اطلاعات به منظور تهیه گزارش مناسب برای تصمیم گیری درباره انتخاب گزینه های مورد تصمیم گیری(حجازی،۱۳۷۳) به نظر ملکم پرووس ارزشیابی عبارت است از فرایند:۱- توافق درباره استانداردهای برنامه۲- تعیین این که آیا تفاوتی میان بعضی از جنبه های برنامه ها و استانداردهای موردنظر برای آن ها وجود دارد ۳- استفاده از اطلاعات مربوط به تفاوت های یاد شده برای مشخص کردن نارسایی های برنامه(حجازی،۱۳۷۳) تعریف دانیل استافیل بیم از ارزشیابی چنین است: ارزشیابی عبارتست از فرایند تعیین،گردآوری و فراهم آوردن اطلاعات لازم برای قضاوت درباره گزینه های تصمیم گیری(حجازی،۱۳۷۳) وجه اشتراک همه تعاریف یاد شده واژه تصمیم گیری است از این رو اگر اطلاعات حاصل از ارزشیابی برای تصمیم گیری مورد استفاده قرار نگیرد، ارزشیابی بی فایده است. گی در این رابطه چنین اظهار میدارد که به تعداد متخصصان امر ارزشیابی از آن تعریف به عمل آمده است که تفاوت اصلی بین این تعاریف را میتوان در دو کلمه خلاصه کرد ۱- قضاوت ۲- تصمیم گیری
طرفداران مورد یک، ارزشیابی را فرایند منظم گردآوری و تجزیه و تحلیل داده ها به منظور تعیین هدف ها و میزان تحقق آن ها قلمداد میکنند و طرفداران مورد دوم، معتقد هستند که ارزشیابی، فرایند منظم گردآوری و تجزیه وتحلیل داده ها به منظور تصمیم گیری است (حجازی،۱۳۷۳). در تعریف و بالطبع در ارزیابی آن وجود دارد. بر این اساس تعاریف متعدد و الگوهای متفاوتی برای ارزیابی اثربخشی آموزش شکل گرفته است. یکی از جدیدترین الگوهایی که در حوزه ارزیابی اثربخشی آموزش مطرح است الگوی مربوط هالتون با عنوان «الگوی انتقالی» است. الگویی جامع و در عین حال در کاربرد ساده و آسان که ما در این نوشته تلاش کرده ایم جنبه های مختلف آن را توضیح داده و تصویری روشن از این الگو برای استفاده کنندگان آن ارائه دهیم. «ایزریل» ارزشیابی را به عنوان یک گام پایانی در فرایند آموزش، با هدف بهبود آموزش ویا انجام قضاوت در مورد ارزش و اثربخشی برنامه های آموزشی تعریف میکند. ارزشیابی، اطلاعاتی رابرای توجیه اثربخشی برنامه آموزش فراهم میسازد که با توجه به این اطلاعات است که استمرار آموزش برای زمان های بعدی منظور میشود .بسیاری از صاحبنظران معتقدند ارزشیابی یک فرایند منظم برای تعیین ارزش، مقصود یا بهای چیزی است یا به بیان دیگر ارزشیابی جمع آوری منظم از توضیحات و اطلاعات، قضاوت برای تصمیم گیری در مورد چیزی است (Jack - 2003).
بطور کلی در تحول مفهوم ارزشیابی میتوان چهار دوره را تشخیص داد:
نسل اول ارزشیابی :اندازه گیری
نسل دوم ارزشیابی : توصیف
نسل سوم ارزشیابی : قضاوت
نسل چهارم ارزشیابی : فرایند
۲-۱۳- اهمیت ارزشیابی
اهمیت ارزشیابی را میتوان به اختصار به شرح زیر بیان کرد:
- بدون ارزشیابی مبنای صحیحی برای پیشبرد فعالیت ها وجود ندارد.
- ارزشیابی به مجریان و طراحان برنامه اعتماد و اطمینان میدهد.
- ارزشیابی به مجریان مربوطه کمک میکند که نیاز به تمرکز و یا هم جهت کردن کوشش ها را احساس و درک نمایند. به عبارت دیگر، نیاز به همکاری و هماهنگی برنامه های هم جهت محسوس گردد.
- ارزشیابی کمک میکند که در مواقع ضروری، هدف ها بهتر و بیشتر تعریف و برای مردم روشن گردد و در صورت لزوم تغییراتی در آنها اعمال شود.
- ارزشیابی از هر برنامه ای باعث اصلاح و تکمیل آن شده و یا اقلا در کارهای مشابه آتی مؤثر واقع میشود.
ضمنا از ارزشیابی به منظور تعیین یک مبنای صحیح در برنامه زمانی،کنترل، نظارت و تجدید نظر در طرح استفاده میشود و از این طریق:
- اسکلت کلی فعالیت ها و تقسیم مسئولیت و کار تعیین میگردد.
- اقدام نهایی کار و فعالیت در شبکه کلی کار روشن میگردد.
- جزییات فعالیت در هر رده مشخص میشود.
- برای دستگاه اجرایی همواره یک خلاصه وضعیت واقعی در زمینه پیشرفت فعالیت های پیش بینی شده در برنامه ها فراهم میشود.
به طور کلی با بهره گرفتن از فن ارزشیابی در امر تهیه طرح و عملیات برنامه یک پیوستگی در هر یک از مراحل زیر فراهم میگردد:
-
- مرحله تهیه و تدوین کار
-
- مرحله تنظیم طرح و محاسبات و برآوردها
-
- مرحله اجرا و عملیات (حجازی،۱۳۷۳)
۲-۱۴-اهداف ارزشیابی
قبل از اجرای هر برنامه ارزشیابی، باید اهداف ارزشیابی مشخص شود تا با توجه به اهداف تعیین شده، بتوان در پایان ارزشیابی میزان حصول به اهداف را برآورد نمود. این امر در تعیین روش ارزشیابی و مراحل اجرایی آن اهمیت زیادی دارد. بطور کلی، هدف های ارزشیابی بر سه رکن اساسی زیر استوار است:
-
- کمک به تصمیم گیری، باز نگری و بازخورد در سطوح مختلف طرح ها
-
- کمک به طراحی مجدد طرح های موجود و تدوین طرح های جدید
-
- بازخورد برای ارزشیابی راهبردها و مفروضات در برنامه ریزی های توسعه
بطور کلی، میتوان هدف های ارزشیابی را به شرح زیر خلاصه کرد که هر برنامه ارزشیابی میتواند متضمن یک یا تعدادی از آنها باشد:
-
- انجام بررسی های مداوم به منظور استفاده از نتایج حاصله برای جهت بخشیدن به فعالیت های آتی
-
- کمک در تعیین درجه و اندازه شاخصی که نشان دهد تا چه حدودی به هدف های اختصاصی نایل آمده ایم
-
- هدایت و تشویق افرادی که در طرح و اجرای برنامه ها سهیم هستند
-
- کمک در ارزشیابی و کنترل روش های اجرایی
-
- جلوگیری از تکرار انحرافات، رفع نقایص و ارائه راه حل های مناسب
-
- کمک به اتخاذ تصمیم در مورد ادامه، توسعه یا توقف برنامه
-
- سنجش و تشخیص میزان پیشرفت کار(حجازی،۱۳۷۳).
۲-۱۵-ارزشیابی آموزشی[۹]
یکی از دغدغه های امروز مدیران سازمانها در بحث آموزش و توسعه کارکنان، ارزشیابی اثر بخش دوره های آموزشی و چگونگی انجام آن است . امروزه اکثر سازمان ها، دوره های آموزشی متعددی را در مراکز آموزش خود و یا مراکز آموزش موجود در داخل یا خارج از کشور برای توسعه کارکنان خود برگزار میکنند و اجرای هر دوره متضمن سرمایه گذاری هنگفت و صرف زمان خدمتی نیروی انسانی فعال است . لذا آگاهی از میزان اثربخشی دوره های آموزشی و بازدهی حاصل از آنها برای مدیران بسیار حائز اهمیت است . ارزشیابی، یکی از مهمترین مراحل برنامه ریزی آموزشی است که انجام صحیح آن اطلاعات بسیار مفیدی را درباره چگونگی طرح ریزی و اجرای برنامه های آموزشی در اختیار میگذارد و مبنای مفیدی جهت ارزیابی عملکرد آموزشی مراکز آموزش به دست میدهد . از این رو ارزشیابی آموزشی فرایند جمع آوری ستادهای مورد نیاز برای تعیین اثر بخشی آموزش است و اثر بخشی فوایدی است که سازمان و فراگیران از آموزش دریافت کنند . فواید آموزش برای فراگیران شامل یادگیری مهارت یا رفتارهای جدید و … برای سازمان میتواند شامل کاهش ضایعات، کاهش غیبت و … باشد.
در مورد واژه ارزیابی و ارزشیابی میان صاحبنظران کشورمان اتفاق نظر وجود ندارد؛ ابیلی ارزشیابی را جامعتر از ارزیابی میداند. دکتر سیف ارزشیابی را جامعتر از سنجش دانسته و سنجش را جزیی از ارزشیابی میداند. بازرگان دو واژه«ارزشیابی»و «ارزیابی» را مترادف دانسته و معتقد است که درک عمومیاز واژه ارزشیابی بیشتر با تقویم کردن جنبههای معنوی یک عامل همراه است ولی از نظر تخصصی در علوم تربیتی میان ارزشیابی آموزشی و ارزیابی آموزشی تفاوت وجود ندارد؛ از این رو تفاوت معنایی این دو اصطلاح صرفاً متأثر از درک افراد است و بر مبنای دانش تجربی استوار نیست.بررسی متون ارزیابی برای آگاهی از تعاریف ارائه شده در این زمینه نشان میدهد که اولین تعریف ارائه شده برای ارزیابی توسط «رالف تایلر[۱۰]» است. و از آن به بعد صاحبنظران به بیان تعاریف و دیدگاه های خود در این زمینه پرداختهاند که در ادامه به اختصار به ذکر آنها میپردازیم:
«ارزیابی به عنوان فرایندی برای تعیین میزانی که اهداف نظام عملاً تحقق یافتهاند» (تایلر، ۱۹۵۰)، «فراهم سازی اطلاعات برای تصمیمگیری» (لی جی کرونباخ[۱۱]،، ۱۹۶۹؛ دانیل استافل بیم[۱۲] و همکاران، ۱۹۷۱)، «مقایسه عملکرد براساس ملاک هایی برای وجود اختلاف» (مالکم پرووس[۱۳]، ۱۹۷۱ و ماروین الکین[۱۴]،، ۱۹۶۹) (به نقل از( مهر غلی زاده، ۱۳۸۳)، «فرایند نظامداری از تبدیل دادهها به اطلاعات برای اندازهگیریِ اثرات آموزش، کمک به تصمیمگیری، مستند کردن نتایج برای بهبود و اصلاح برنامه و فراهم کردن روشهایی برای تعیین کیفیّت آموزش» (همایون نیا، ۱۳۸۴) و نیز «فرایند قضاوت درباره شایستگی، ارزش یا سودمندی برنامه های آموزشی» (گال، مردیت ، ۱۳۸۳) فرهنگ روان شناسی آرتوربر(۱۹۸۵) هم ارزیابی را در معنای عام آن تعیین ارزش و یا اهمیّت یک چیز میداند و بطور خاصتر ارزیابی را تعیین میزان موفقیت یک برنامه، یک درس و…. در رسیدن به هدفهای اولیه میداند (به نقل از عباسیان و دیگران، ۱۳۸۷)
ورسن[۱۵] و دیگران در توسعه تعریف ارزیابی، اظهار کردهاند که ارزیابی تعیین، توضیح و کاربرد معیار قابل دفاع در تعیین ارزش موضوع ارزیابی (ارزش یا شایستگی) کیفیت، سودمندی، اثربخشی یا اهمیت آن در ارتباط با این معیارهاست. مطابق نظر فیلدمن[۱۶] (۱۹۹۰) ارزیابی مؤثر هم آموزش را و هم کارآموز یا فراگیر را بررسی میکند. همچنین سون سون[۱۷] (۱۹۹۱) ارزیابی را بررسی علمیبه عهده گرفتن تعیین ارزش، شامل شایستگی و ارزش پدیدهها (شایستگی در معنای کیفیّت و ارزش در معنای ارائه آموزش بر اساس نیاز فراگیران) تعریف کردهاست. تعریفی که از جامعیت بیشتری برخوردار است و بیشتر عناصر مورد بحث را شامل میشود مربوط به بی بای[۱۸] است؛ او معتقد است ارزشیابی یعنی جمع آوری و تفسیر نظامدار شواهدی است که به قضاوت ارزشی با عنایت به عملی که رخ میدهد، منجر میشود؛ این تعریف شامل چهار عنصر اساسی به شرح شکل شماره ۱ است: