۱۹٫۰۱۹***
۵۹٫۶۰۹***
توجه: مقادیر انحراف معیار در پرانتز ذکر شده است.
***، ** و * به ترتیب نشان دهنده معنیداری در سطح ۱%، ۵% و ۱۰%.
a آماره آزمون والد برای فرض صفر «برابری قیمت ریسک بازار محلی با صفر»
b آماره آزمون والد برای فرض صفر «برابری قدرت توضیح دهندگی بازده با وقفه سهام بازار جهانی و تغییرات نرخ ارز با صفر»
c آماره آزمون والد برای فرض صفر «برابری قدرت توضیح دهندگی بازده با وقفه سهام بازار جهانی، تغییرات نرخ ارز و تغییرات قیمت نفت با صفر»
منبع: محاسبات تحقیق
بر اساس نتایج آزمون والد، فرض صفر مبنی بر قدرت توضیح دهندگی همزمان بازده سهام سبد دارائی بازار جهانی و درصد تغییرات نرخ ارز، رد نشده است. از این رو، میتوان دریافت که بر اساس آماره آزمون والد و ضرایب برآورد شده، عامل با وقفه بازده سبد دارائی بازار سهام جهانی و نرخ ارز، قدرت توضیج دهندگی پایینی برای بازده سهام بورس اوراق بهادار تهران دارد. این یافته با نتیجه مطالعات داخلی نظیر پیرائی و شهسوار (۱۳۸۸) و مهرآرا و همکاران (۱۳۸۸) ناسازگار است. اما این یافته، با نتایج مطالعات چامبت و گیبسون (۲۰۰۸) و بکائرت و همکاران (۲۰۱۱)، سازگار است. این پژوهشگران گزارش می دهند که علیرغم بهبودهای صورت گرفته در بازارهای نوظهور، هنوز هم این بازارها حداقل بصورت جزئی و بخشی مجزا و مسقل (غیر یکپارچه) از بازار جهانی هستند. همچنانکه ملاحظه میشود و آنچنانکه انتظار میرود برآورد ضریب متغیر درصد تغییرات قیمت نفت، برای مدل کامل مثبت و معنیدار است که دلالت بر اثر گذاری قیمت نفت روی بازده سهام بورس اوراق بهادار تهران دارد. از این نظر، میتوان گفت که قیمت نفت حاوی اطلاعات مفیدی برای تحلیل بازده بورس اوراق بهادار تهران است. این یافته در مطالعات دیگری نظیر راعی و چاوشی (۱۳۸۲) و مهرآرا و همکاران (۱۳۸۸)، تأیید شده است.
بر اساس نتایج حاصل از برآورد، در هر سه مدل شامل مدل کامل، مدل مقید و مدل خودتوضیحی مرتبه اول، ضریب جمله خودتوضیحی مرتبه اول ( )، مثبت و معنیدار است. این نتیجه با نتایج مطالعه هاروی (۱۹۹۵b) که خودهمبستگی را در منتخبی از بازارهای نوظهور مطالعه کرده است، سازگار است. همچنین با یافته های مطالعه کینیونن (۲۰۱۳) برای بازار سهام روسیه مطابقت دارد.
نکته حائز اهمیت که از یافته های کلیدی این مطالعه بشمار میرود اینست که ضریب ( ) برآورد شده برای مدل کامل و مدل مقید دارای مقداری مثبت و معنیدار است این مورد دلالت بر این دارد که اهمیت و ارتباط بخش خودهمبستگی مرتبه اول و بخش ریسک-بازده بسته به سطح جریان اطلاعات (که توسط واریانس انتظاری بازار اندازه گیری شده است) متفاوت و گوناگون است. بگونهایکه اهمیت و ارتباط بخش خودتوضیحی مدل با افزایش واریانس انتظاری، کاهش مییابد در حالی که در صورت انتظار افزایش واریانس انتظاری، وزن بخش چندعاملی مدل قیمت گذاری، افزایش مییابد. به عبارت دیگر هنگامی که سطح جریان اطلاعات در بازار بالا باشد مدل چندعاملی قیمت گذاری جهت توضیح قیمت گذاری سهام بیشتر موضوعیت دارد و از اهمیت و ارتباط بیشتری برخوردار است. از این رو، تکیه بر مدل چندعاملی در این شرایط نتایج بهتر و قابل اعتمادتری را حاصل میکند. بطور وارونه در صورت وجود سطح پایین جریان اطلاعات در بازار، مدل خودتوضیحی مرتبه اول از اهمیت و ارتباط بیشتری جهت توضیح رفتار بازار برخوردار است. این یافته با نتایج مطالعه سنتانا و وازوانی (۱۹۹۲) در تطابق است. این پژوهشگران اظهار می کنند که خودهمبستگی مرتبه اول در بازار سهام آمریکا بسته به مقدار واریانس بازار، متفاوت است. همچنین این نتیجه با یافته های مطالعه کینیونن (۲۰۱۲) برای بازار سهام آمریکا سازگار است.
وزن نسبی مرتبط با بخش APM شرطی مدل کامل تجربی ( )
. منبع: محاسبات تحقیق
شکل (۴-۱) نمودار ضریب وزن نسبی متغیر با زمان بخش APM شرطی را جهت توضیح بازده انتظاری بازار نشان میدهد. نمودار نشان میدهد که وزن مذکور تقریباً به صورت یک تابع قطعهای عمل می کند بگونهایکه در بعضی از زمانها وزن مذکور برای بخش APM شرطی دقیقاً برابر یک است. در حالی که در بعضی دیگر از زمانها این وزن نزدیک صفر است بدین معنی که در این زمانها وزن بخش خودتوضیحی مرتبه اول مدل نزدیک به یک است. در طول دورههایی که وزن بخش APM شرطی برابر یک است APM شرطی بیشترین ارتباط و موضوعیت را جهت توضیح رفتار بازده انتظاری سهام دارد و در این حالت بخش خودتوضیحی مرتبه اول از اهمیت کمتری برای توضیح و تشریح رفتار بازده برخوردار است. برعکس، در دورههایی که وزن مذکور نزدیک به صفر است بخش خودتوضیحی مرتبه اول مدل نسبت به بخش APM شرطی مدل از اعتبار و موضوعیت بیشتری جهت توضیح رفتار بازده انتظاری سهام برخوردار است. در سایر دوره ها که ضریب وزنی برآورد شده عددی بین صفر و یک است اهمیت و ارتباط بخش APM شرطی مدل جهت توضیح رفتار بازار به تناسب مقدار ضریب وزنی ( ) است و به تبع آن بخش خودتوضیحی مرتبه اول مدل، به اندازه ( ) میتواند در توضیح رفتار بازده سهام اعتبار داشته باشد.
مقدار متوسط وزن برآورد شده ( ) برای بورس اوراق بهادار تهران برابر ۰٫۳۴ است در حالی که مقدار ذکر شده برای بازار سهام آمریکا در مطالعه کینیونن (۲۰۱۲) برابر ۰٫۸۴ است. این امر نشان میدهد که توضیحات مبتنی بر بخش ریسک-بازده مدل (بخش مبتنی بر APM شرطی) برای بازار سهام آمریکا ارتباط و موضوعیت بیشتری نسبت به بورس اوراق بهادار تهران دارد بدین معنی که بطور متوسط تحلیلهای مبتنی بر مدل چندعاملی قیمت گذاری در بازار آمریکا در اکثر دوره ها نتایج معتبرتر و قابل اعتمادتری نسبت به بورس اوراق بهادار تهران در بر دارد و در این دوره ها مدل چندعاملی شرطی، بهتر می تواند رفتار بازار سهام آمریکا را توضیح دهد. همین امر دلیلی بر وجود حد بالایی از جریان اطلاعات و شفافیت در بازار سهام آمریکا است. این یافته، سازگار با نتایج مطالعه دسانتیس و ایمروهروغلو (۱۹۹۷) است که شواهد قوی و پرقدرتی در حمایت از وجود خودهمبستگی مرتبه اول معنی دار در منتخبی از بازارهای نوظهور را یافتند در حالی که ارتباط و موضوعیت مبادله ریسک-بازده را در بازارهای مذکور، ضعیفتر گزارش کردهاند.
نتایج آزمونهای تشخیصی و ضرایب تعیین مدل در جدول (۴-۲) ارائه شده است. بر اساس این نتایج ضریب تعیین R2 برای مدل کامل برابر ۴۱% و برای مدل مقید برابر ۳۲% است که هردوی این مقادیر بیانگر درجه بالای پیشبینی پذیری بازده سهام بورس اوراق بهادار تهران هستند. در همین راستا، هاروی (۱۹۹۵a) درجه بالایی از پیشبینی پذیری را برای متخبی از بازارهای نوظهور گزارش میکند. از این رو، میتوان گفت که نتایج مطالعه حاضر با یافته های هاروی (۱۹۹۵a) مطابقت و سازگاری دارد. مقادیر ضریب تعیین R2 و ضریب تعدیل شده R2 هر دو دلالت بر آن دارند که در بین چهار مدل برآورد شده، مدل کامل تجربی از بالاترین قدرت توضیح دهندگی جهت بازده انتظاری بورس اوراق بهادار تهران برخوردار است.
جدول (۴-۲) نتایج آزمونهای تشخیصی
Empirical models
Benchmark models
Full model
Restricted model
Multifactor APM
AR (1) Model
AIC
-۳٫۲۱۴۶
-۳٫۰۷۲
-۳٫۱۲۷
-۲٫۷۸۷