مسیحیان مانند بیشتر آن هایی که به خدا ایمان دارند، بر این باورند که خدا از آفرینش انسان و جهان هدفی دارد و کمال انسانی در این است که از این هدف درکی درست داشته باشد و بر اساس این هدف زندگی کند. از این سبب است که در مسیحیت نیز مثل سایر مکاتب خدا باور اصل این است که اخلاق و پرستش خدا تفکیک ناپذیرند. با این همه و علیرغم آن که در ادبیات دینی مسیحی آموزه های اخلاقی فراوانی به چشم می آید، روشن است که مسیحیت در پی تأسیس قواعد اخلاقی خاصی نیست (ر.ک: کیت وارد، ۱۳۸۱: ۱۲۳). از نگاه مسیحیان مسیح نیامده است تا اصول اخلاقی جدیدی موعظه کند. مهم ترین اصل اخلاقی کتاب مقدس که باعنوان قاعدهی طلایی شناخته می شود: «با مردم آن گونه رفتار کنید که دوست دارید با شما چنان رفتار کنند. » اصلی است که در اعماق قلب هر انسانی نهفته است.
-
- اخلاق عهد جدید مرحلهای است از مراحل اخلاق عهد عتیق
یکی دیگر از مهم ترین ویژگی های اخلاق عهد جدید آن است که این اخلاق مرحله ای از اخلاق عهد عتیق است. مسیحیت، در مجموع یک خوانش تازه از الاهیات و آداب یهودی است که توسط عیسی مسیح آغاز شد و پس از توسط رسولان او ادامه یافت. به همین دلیل است که مسیحیت را به درستی می توان دینی دانست که از دل دین دیگری (یهودیت) بیرون آمده است. این دین جدید متون دین قبلی را به رسمیت میشناسد و مبانی تئوریک دین قبلی را فیالجمله قبول دارد. پس برای بحث در هر موضوعی چون خدا، انسان، مرگ، نجات، آینده، معاد و … در مسیحیت باید دید که ریشهی یهودی آن چه بوده و اگر تحقیقی بدون نگاه به سابقهی یهودی آن به انجام برسد، پژوهش ناقصی خواهد بود.
آن چه از متون مقدس مسیحی بر می آید این است که عیسی به دنبال آن نیست که اخلاقی ارائه کند که از آن چه در تفسیر رایج سنت حاخامی یهود آمده است در اساس متفاوت باشد. حتی بیشتر از آن در این متون، عیسی با قاطعیت به جامعه یهودی و اندک هواداران خود اطمینان می دهد که: «گمان مبرید که آمدهام تا تورات یا صُحُف انبیا را باطل سازم. نیامدهام تا باطل نمایم، بلکه تا تمام کنم. زیرا هر آینه به شما میگویم، تا آسمان و زمین زایل نشود، همزه یا نقطهای از تورات هرگز زایل نخواهد شد تا همه واقع شود. پس هر که یکی از این احکام کوچکترین را بشکند و به مردم چنین تعلیم دهد، در ملکوت آسمان کمترین شمرده شود. امّا هر که به عمل آورد و تعلیم نماید، او در ملکوت آسمان بزرگ خوانده خواهد شد. » (متی۵: ۱۷-۱۹). آن چه اخلاق مسیحی را از اخلاق یهودی متمایز می کند، تفاوت در آموزه ها نیست بلکه تفاوت در نگاه به آموزه ها است. عیسی به اخلاق یهودی به شکلی می نگریست که در سنت رایج آن روزگار واکنش هایی را در پی داشت.
رویکرد عیسی به اخلاق یهودی بریده از شرایط محیطی و جغرافیای زیستی این قوم نبود، نگاه اصلاحی به اخلاق یهودی از روزگاران پیش از عیسی توسط انبیاء بنی اسرائیل آغاز شده بود و عیسی در همان جریان اصلاحی به اخلاق نگریست و رویکردی تازه پدید آورد. رویکردی که بر اساس آن دین در خدمت انسان بود و نه انسان در خدمت دین.
-
- اخلاق عهد جدید کاملاً مبتنی است بر شخص و شخصیت عیسی
عهد جدید عبارت است مجموعه ای از گزاره ها که درباره عیسی انشاء شده اند. این گزاره ها دو موضوع را در بارهی عیسی بیان می کنند: شخصیت او و کارکرد او. که معمولاً به گزاره های دسته اول مسیح شناسی و دسته دوم نجات شناسی اطلاق می شود (ر.ک: تیلیش، ۱۳۸۱: ۳۰-۳۵). در الاهیاتی که از شخص عیسی بحث می شود پرسش هایی چون: عیسی که بود؟ چگونه زاده شد؟ مورد توجه اند. برای نمونه وقتی متی در تلاش نمایانی از نسب نامه عیسی در آغاز انجیل خود سخن می گوید بر آن است تا به بیان کیستی عیسی بپردازد. و یا وقتی در اناجیل گزارش هایی در بارهی چگونگی تولد او، شرح حال او و… بررسی می شود در حقیقت به بیان شخص عیسی اشاره می شود. در این سلسله ادبیات دینی عیسی به شکل ماشین وار مایهی نجات است و کافی است به او ایمان آورده شود تا رهایی حاصل گردد. او بندهی بلاکش خدا است و بدون این که ارادهی نجات قوم را داشته باشد و یا به آنان راه نجات و رهایی را یاد دهد و برای آنان اخلاقی پی بریزد آنان با ایمان آوردن به وی نجات خواهند یافت. در این بخش از الاهیات مسیحی عیسی میانجی است و وجودش به شکل ماشینی باعث آشتی دادن خدا و انسان می گردد. به عبارت دیگر عیسی با فدیه کردن خود، رابطه میان انسان و خدا را اصلاح می کند؛ رابطهای که در روزگار نخستین بر اثر گناه آدم، نیای انسان، تیره شده بود. این درک از نجات، آدمی را به یاد «بز طلیعه» در یهودیت میاندازد که در روز عیدِ کفاره، گناهان قوم را میشوید، (لاویان۱۶: ۲۰- ۲۲). همان چیزی که یوحنا به روشنی از آن یاد می کند: «مسیح برّهی خدا بود که گناهان جهان را بر میدارد» (یوحنا۱: ۲۹) و پولس با حرارت بیشتری بر آن تأکید دارد: «او آمد که با قربانی کردن خود، گناه را بردارد. » (عبرانیان۹: ۲۶).
اما در دستهی دوم از ادبیات مسیحی، کارکرد عیسی مورد توجه است. در این بخش عیسی باید در اخلاق مسیحی دارای نقش باشد، نقشی که ممکن است الان ایفا گردد و یا برای روزگار بازگشتش در نظر گرفته شود. به همین دلیل در این ساحت از دین مسیحی عیسی نه میانجی که منجی است.
-
- اخلاق عهد جدید آخرت گرایانه است
رستاخیز عیسی برای مسیحیان دو پی آمد مهم داشت: الف) حقانیت عیسی را اثبات میکرد و مسیحیان به همین دلیل هر ساله این روز را جشن میگیرند. ب) انتظار بازگشت عیسی را در تمام زندگی و درک دینی مسیحیان استوار کرد. به همین دلیل است که تمام آموزه های عهد جدید و آئین های مسیحی از این آموزه تأثیر پذیرفته اند و به گونه ای عمیق با آن درارتباط اند. در میان آیینها و نیز رفتار دینی مسیحیان، موارد فراوانی وجود دارد که تنها در صورتی دارای معنا خواهند بود که اعتقاد به رستاخیز و بازگشت عیسی وجود داشته باشد. برای مثال میتوان از آیین غسل تعمید، که نشانهی ورود به جامعه کلیسا است، آغاز کرد. این عمل در شمار اسرار کلیسا و «به معنای دفن شدن و برخاستن برای زندگی جدید است» چیزی که به هنگام بازگشت عیسی روی خواهد داد. و همچنین درآیین عشای ربانی، که اتحاد مقدس خوانده میشود (ون وورست، ۱۳۸۵: ۷۴)، مسیحیان با فرو بردن تکهای نان، که نمادی از جسم عیسی است، در کاسهای از شراب، که آن هم نمادی از خون عیسی است، به صورت نمادین بدن خود و عیسی را در هم میآمیزند و با عیسی متحد میشوند تا آنگاه که عیسی باز میگردد آنان نیز که در گوشت و خون با مسیح شریک شدهاند با او باز گردند. روشن است که این اسرار مسیحی تنها در این صورت قابل فهمند که در کنار آموزهی بازگشت مسیح قرار گیرند.
در این میان اخلاق عهد جدید با آموزهی بازگشت عیسی کاملاً در ارتباط است. به گفتهای «این اخلاق قهرمانانه اساساً آخرتشناسانه است. » (Robert L, 2014, v2 ). این اخلاق، بر بُنِ نگرشی آخرتشناسانه استوار میشود، نگرشی که با انتظار و مراقبه همراه باشد؛ چیزی که در سراسر اناجیل و بارها مورد تأکید بوده است: «پس بیدار باشید زیرا نمیدانید که در چه وقت صاحب خانه میآید، در شام یا نصف شب یا بانگ خروس یا صبح. » (مرقس۱۳: ۳۵). این وعده آخرتشناسانه زمینه مناسبی است برای موعظه دایمیِ رعایت آنچه عیسی گفته است. مدام تأکید میشود که با بازگشت عیسی و اقامهی ملکوت الهی تنها کسانی وارد این ملکوت خواهند شد که اخلاقی زیسته باشند و بر اساس آنچه عیسی گفته است رفتار کرده باشند: «تا عدالت شما بر عدالت کاتبان و فریسیان افزون نگردد هرگز در ملکوت الهی داخل نخواهید شد. » (متی۵: ۲۰).
اوج این رهیافت آخرتشناسانه در اخلاق عهد جدید در رسایل پولس تجلی کرده است. «در نگاه پولس فهم اخلاقی مسیحیان با الحاق آنان به مسیح در زندگی روحانی اش کامل میگردد. » (دوم قرنتیان۵: ۱۴و رومیان۶: ۱-۱۱و غلاطیان۲: ۲۰) (Ibid). در این نگرش، غایت زیست اخلاقی یک مؤمن مسیحی زیستن در عیسی و یکی شدن با اوست، تا در هنگام بازگشت عیسی نیز دوباره با او باز گردد.
-
- اخلاق عهد جدید، اخلاقی کاملاً دینی است.
کلیهی مجوزهای اخلاقی در عهد جدید مبتنی هستند بر سیره و گفتار مسیح یعنی هر کاری را که مسیح انجام داده باشد و یا به آن امر کرده باشد عملی اخلاقی است و هر چه مسیح از آن نهی کرده باشد غیراخلاقی است. به خلاف یهودیت که عمل اخلاقی و رفتار خوب چیزی است که خدا گفته باشد و سیره و رفتار هیچ فردی حتی موسی مجوز عمل یا ترک کاری نیست.
اخلاق مسیحی با دین مسیحی کاملاً گره خورده است به گونه ای که اگر اخلاق را از مسیحیت بگیریم نه دین مسیحی میماند و نه اخلاق آن، زیرا اخلاق مسیحی چیزی نیست جز رفتار مسیح و دین مسیح نیز چیزی نیست جز این اخلاق.
-
-
-
-
-
-
-
- محتوای اخلاقی عهد جدید
-
-
-
-
-
-
اگر چه عیسی، خود در عمل به اصول اخلاقی عهد عتیق کوشا بود و همراهان خود را به عمل کردن به این اصول دعوت می کرد (ر.ک: صادقنیا، ۱۳۸۴)، ولی مسیحیان در همان آغاز عمل به تورات را کنار گذاشتند. با این حال بسیاری از مسیحیان در تلاش بودند که رفتار خود را بر کتاب مقدس هماهنگ کنند و تا می توانند اصول اخلاقی خود را از کتاب مقدس اخذ کنند. اما این کتاب مقدس نیاز به تفسیر دارد تا برای تبدیل شدن به یک آیین نامهی رفتاری مفید باشد. به همین دلیل مسیحیان عهد جدید را راهنمای تفسیر باقی کتاب مقدس می دانند و با استناد به آن اصول رفتاری خود را از کتاب مقدس اخذ می کنند.
بر اساس این اصل کلی عهد جدید در اخلاق مسیحی از موقعیت ممتازی برخوردار است. بسیاری از مسیحیان بر این باورند که اخلاق در عهد جدید هرگز نباید دچار تغییر شده و یا به کناری نهاده شود. اما روشن است که عهد جدید به مانند کتاب مقدس یهودیان مجموعه ای است از نوشته های پراکنده که برای مخاطبان مختلفی نوشته شده اند، به همین دلیل است که رویکرد اخلاقی واحدی در این کتاب قابل شهود نیست. سه رویکرد نسبت به اخلاق در عهد جدید وجود دارد: اناجیل، رسایل پولس، سایر نوشته ها.
-
- رویکرد اخلاقی اناجیل:
از آنجا که اخلاق مسیحی بر محور عیسی و سیرهی رفتاری و کرداری اش استوار است و این سیره در متون مقدس ارائه شده است، مهمترین منبع اخلاق مسیحیت اناجیل هستند زیرا اناجیل سیرهی مسیح را گزارش میکنند.
رویکرد اخلاقی اناجیل در واقع رویکرد اخلاقی عیسی به شمار می آیند. عهد جدید هیچ اشارهی هدفمندی به موضوعات اخلاقی ندارد، به بیان دیگر این نوشته در مقام پایه ریزی یک مکتب منسجم اخلاق نیستند. اخلاق موجود در اناجیل، اخلاق یکپارچهای نیست، زیرا این نوشتههای مخاطبان متفاوتی را مورد توجه قرار داده و به همین دلیل از ادبیات همسانی بهره نمی برند. برای نمونه انجیل متی برای تبلیغ در میان بنی اسراییل نوشته شده و انجیل یوحنا در یک فضای کاملاً تأویلی نوشته شده است. با این توضیح به اخلاق در اناجیل پرداخته می شود: