برای اینکه بهتر بتوان پتانسیل رسانههای نوین را به عنوان عامل توانمندسازی دیپلماسی شهروندی درک نمود و بر موانع موجود غلبه کرد، باید دانست در حال حاضر چه ابزارهایی مورد استفاده واقع شده اند. به همین دلیل در ادامه مطلب، ابزارها و استراتژی های رسانههای نوین که باعث پیشبرد دیپلماسی شهروندی طی یکی دو دهه اخیر شده اند، معرفی خواهند شد و نیز کاربری آنها در آینده نیز مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
«دیوید ناصر»[۱۵۶]و «انوش ریما تاتووسیان»[۱۵۷]شش کارکرد مختلف رسانههای نوین در دیپلماسی شهروندی را به شرح زیر مشخص کرده اند:
* شهروندان را قادر به انجام مبادلات مجازی می کنند.
* اجتماعاتی (مجازی) فراهم میآورند که در آن شهروندان به اجرای برنامه های خود میپردازند.
* گفتگو میان شهروندان را تسهیل می کنند.
* راه حلهای جمعی از تعداد بسیار زیادی از مردم را فراهم میآوردند.
* از شدت تعارضات و کشمکشها میکاهند.
* حمایت و پشتیبانی مجازی از مسائل اجتماعی جهانی را امکان پذیر میسازند. (همان، ۲۰۱۰)
۲ – ۱۲ کاربرد رسانههای نوین در برنامه های دیپلماسی شهروندی
۲ – ۱۲ - ۱ انجام مبادلات مجازی
این ابتکار عمل به تبعیت از الگوی قدیمی مبادلات آموزشی و تخصصی میان کشورها انجام می شود. هدف از انجام اینکار این است که شهروندان در معرض فرهنگ و زبانهای جدید قرار داده شوند. امروزه، رسانههای نوین و تکنولوژی امکان انجام اینکار را فراهم ساختهاند و درهای مشارکت را به سوی تعداد زیادی از مردم گشودهاند تا بدون نیاز به جابجایی و انجام سفرهای فیزیکی و صرف زمان قابلتوجهی دور از خانه، با دیگران ارتباط برقرار سازند؛ در نتیجه، تعداد افراد شرکتکننده و همچنین تنوع گروه های شرکتکننده در برنامه های مبادله متقابل، به طور بالقوه افزایش مییابد.
البته برنامه های «تبادل مجازی دانشجو» و یا «کلاسهای مجازی»، در اواسط دهه اول قرن بیستویکم توسط چندین دانشگاه آغاز شده است؛ اما هنوز از موفقیت چنین برنامههایی، اطلاعات کامل و رسمی در دسترس نیست. توسعه تکنولوژیهای ویدئوکنفرانس، افزایش پهنای باند، بهبود کیفیت صدا از طریق اینترنت(voip) و همچنین بهرهمندی فزاینده از شبکه های اجتماعی آنلاین، همگی می تواند به سهولت طراحی این برنامه ها و افزایش جذابیت آنها برای مشارکتکنندگان کمک کند. در این ارتباط سه نمونه برنامه مردمی معرفی میگردد: «سولیا»[۱۵۸]، «پروژه دموکراسی دیجیتال انشتین»[۱۵۹] و «لیوموچا»[۱۶۰]
سولیا: سولیا یک سازمان غیرانتفاعی است که از تکنولوژیهای جدید برای تسهیل گفتگو میان دانشجویان سراسر دنیا استفاده می کند. مهمترین برنامه این سازمان، «برنامه ارتباط» است که در آن از آخرین تکنولوژی «وبکنفرانس» برای ایجاد پل ارتباطی میان دانشجویان دانشگاههای مختلف در خاورمیانه، شمال آفریقا، اروپا و ایالات متحده استفاده می شود. در عصری که رسانه ها، نقش قدرتمندی در شکل گیری دیدگاه های مردم راجع به موضوعات سیاسی ایفا می کنند، سولیا این فرصت را در اختیار دانشجویان قرار داده است تا با بهره گرفتن از مهارت ها و ابزارهای مورد نیاز، دیدگاه های خود را نسبت به مسائل جهانی که این نسل با آنها مواجه است، بیان کنند.
در برنامه «ارتباط» این سازمان، گروهی از رهبران جوان از ۲۵ کشور دنیا حضور دارند. برای آماده سازی این افراد در انجام وظایف محوله، سازمان یک دوره آموزشی ۱۸ ساعته با بهره گرفتن از وبکنفرانس برگزار نمود. این دوره آموزشی، مهارت های حل مسئله را به کارآموزان آموزش میدهد و آنها میتوانند از این مهارت ها، هم در برنامه «ارتباط» و هم در عرصه های محلی، منطقهای و جهانی استفاده کنند. (برگرفته از سایت سولیا)[۱۶۱]
پروژه انشتین: پروژه انشتین، پروژهای متعلق به دموکراسی دیجیتال است و با وجود این که زمان زیادی از راه اندازی دموکراسی دیجیتال نمیگذرد (حدود چهار سال)؛ اما توانسته است در این مدت زمانی کوتاه، با انجام برنامه های مختلف توسعه، شهرت و اعتبار لازم را کسب نماید. دموکراسی دیجیتال در تلاش است جوامع را در استفاده از تکنولوژی، یاری رساند و به شهروندان قرن بیستویکمی، مهارت های سواد دیجیتالی بیاموزد. پروژه انشتین، یک برنامه مکاتبهای دیجیتالی مبتنی بر تصویر است. این پروژه، جوانان اردوگاههای آوارگان را به آوارگان اسکانیافته و همکلاسیهایشان در ایالات متحده مرتبط میسازد. مکانهای آموزشی فعلی، در حال حاضر عبارتند از: هائیتی، بنگلادش، آفریقای جنوبی، تایلند و ایندیاناپولیس. (برگرفته از سایت دیجیتال دموکراسی) [۱۶۲]
پروژه انشتین از یک برنامه آموزش عکاسی آغاز شد که در سال ۲۰۰۸ در بنگلادش به اجرا درآمد. این برنامه آموزشی، برای تعدادی از آوارگان برمهای در یک اردوگاه برگزار گردید و طی آن دو نفر به نام «مارک بلینسکی»[۱۶۳]و «امیلی جاکوبی»[۱۶۴]، به آوارگان آموزش میدادند که چگونه میتوانند با بهره گرفتن از دوربینهای دیجیتال، لحظات زندگی خود در اردوگاه را به ثبت رسانند و آنگاه آن را با سایر مردم دنیا به اشتراک بگذارند. آوارگان برمهای در گروه های دو و سه نفره، موضوعاتی از قبیل خوشحالی، غم، صلح و معلولیت را به ثبت رساندند. نتیجه کار آنها به عنوان اولین محصول پروژه انشتین، شامل یک اسلایدشوی صوتی، یک کتاب عکس و یک نمایشگاه، توجه غیرقابل پیش بینی نسبت به زندگی آوارگان در اردوگاهها را برانگیخت. همین برنامه نیز در اردوگاههای آوارگان برمهای در تایلند، هند و همچنین آوارگان اسکان یافته در ایالات متحده به اجرا درآمد. عکسهای تهیه شده در این اردوگاهها یکی از با ارزشترین منابع برای نشان دادن شرایط زندگی در اردوگاهها و بحرانهای بشری به شهروندان آمریکایی است. (همان، ۲۰۱۲)
لیوموچا: یادگیری زبان همواره یکی از ارکان دیپلماسی شهروندی بوده است و رسانههای جدید از مدتها پیش مرزهای جدیدی را در این خصوص گشودهاند. به همین دلیل، تنها در مدت چند سال، لیوموچا به یکی از بزرگترین انجمنهای آموزشی زبان در دنیا تبدیل شد که دوره های آموزشی آنلاین زبان را به صورت رایگان و یا باصرف هزینه، به ۳۵ زبان دنیا برای ۶ میلیون عضو از ۲۰۰ کشور دنیا برگزار می کند. رشد این انجمن بیوقفه بوده و در سال ۲۰۱۰ از سوی مجله تایم به عنوان یکی از ۵۰ وبسایت برتر دنیا انتخاب شد. لیوموچا، یک شبکه اجتماعی و در عین حال آموزش زبان است. در این وبسایت، دروس زبان به صورت آنلاین ارائه می شود؛ اما کاربران باید در تصحیح نوشتهها و تلفظ به یکدیگر کمک کنند. تعدادی از اعضا نیز به ترجمه متون میپردازند و یا مهارت های زبان خود را تقویت می کنند. در این سایت، کاربران میتوانند فهرستی از دوستان آنلاین از سراسر دنیا تهیه کنند. اعضای لیست همگی در تلاشاند تا بتوانند زبان مورد نظرشان را بیاموزند و بدان تکلم کنند. کاربران میتوانند به صورت تصویری، صوتی و یا با بهره گرفتن از فلشکارت به گفتگو بپردازند، در یادگیری دستور زبان به یکدیگر کمک کنند، برای تبادل آموزههای خود و تمرین بیشتر با افرادی که در آن سوی دنیا قرار دارند، در یک تالار مجازی گردهم آیند. (برگرفته از سایت لیوموچا)[۱۶۵]
۲ – ۱۲- ۲ اجتماعات تخصصی و شبکه های علاقه مندیهای مشترک
متخصصان تکنولوژی دیجیتال، فعالان آنلاین و استراتژیستهای دیجیتال سراسر دنیا، اجتماعات تخصصی خود را تشکیل دادهاند. این انجمنها بخصوص در این دوره زمانی، تمایل دارند که غیررسمی باشند و از رسانههای نوین برای تسهیل گفتگو و تسهیم اطلاعات با یکدیگر استفاده میبرند. انجمنهای تخصصی مجازی، امکان انتقال سریعتر و اساسیتر اطلاعات را برای تعداد بیشتری از مشارکتکنندگان فراهم می آورد که برای علوم مختلف، می تواند ضروری باشد. جالب اینجاست که حتی بسیاری از شبکه هایی که از این تکنولوژی (ارتباطی) استفاده می کنند، همچنان مایل هستند بر این تکنولوژی متمرکز شوند.
عرصه جدید رسانه ها از جمله شبکه های اجتماعی، در حال گسترش است و در آنجا فرصتهای جدیدی برای دارندگان تخصصهای گوناگون در سراسر دنیا وجود دارد که گردهم آیند و در بهترین تجارب با هم سهیم باشند؛ همچون مبادله متخصصان و اساتید میان کشورها، تشکیل جلسات و بحث راجع به علاقه مندیهای مشترک تخصصی، یکی از شیوه های قدیمی دیپلماسی شهروندی بوده است. در ادامه، تعدادی از شبکه هایی که این تکنولوژی را در اختیار دارند و همچنین از تکنولوژیهای جدید برای برقراری ارتباط و تسهیم دانش استفاده می کنند، معرفی خواهند شد.
اتحاد جنبشهای جوانان: «اتحاد جنبشهای جوانان»[۱۶۶]یک سازمان غیرانتفاعی است که از فعالیتهایی که برای سازماندهی تغییرات اجتماعی از تکنولوژی استفاده می کنند، حمایت می کند. این سازمان دستیابی به سه هدف اصلی را مدنظر دارد:
* فعالان جوان دیجیتال را، از طریق وبسایت سازمان، بلاگها، توئیتر و کنفرانس سالانه، شناسایی و توانمند سازد.
* فعالان جوان دیجیتال را، از طریق کمکهای آنلاین در تمام طول سال، انجام گفتگوها و برگزاری کنفرانس، به یکدیگر و همچنین به متخصصان تکنولوژی مرتبط سازد.
* فعالان جوان دیجیتال را، از طریق ارائه آموزشهای خصوصی (به وسیله خودآموزهای آنلاین) و همچنین معرفی آنها به متخصصان تکنولوژی دیجیتال مورد حمایت قرار دهد. (برگرفته از سایت جنبش)[۱۶۷]
برای انجام همه این کارها، اتحاد جنبشهای جوانان، درصدد است تا با برگزاری گفتگو میان اعضای خود، برای مسائل مختلف راه حلی بیابد. جنبشهایی که به جای دفتر کار، وبسایت دارند و به جای کارکنان، یک گروه فیسبوکی دارند و به جای یک برند عرضه شده به بازار، دارای یک «برچسب هش توئیتری»[۱۶۸]هستند، پتانسیل شگفتانگیزی برای قدرتمند ساختن مردم دارند. این جنبشها، خواه به موضوع خشونت بپردازند یا مبارزه علیه تبعیض، و یا به دنبال پاسخگویی دولتها باشند، ابزارهای رسانههای نوین، راه حلهای جدیدی ارائه می دهند. گرچه پیدا کردن چنین ابزارهایی، مستلزم آن است که رهبران این جنبشها و همچنین کسانی که خالق این تکنولوژیها هستند، با یکدیگر همکاری کنند. (همان، ۲۰۱۲)
«شابهام کانودیا»[۱۶۹]، با بهره گرفتن از فیسبوک، بزرگترین گروه حمایت از قربانیان حادثه تروریستی بمبئی را تاسیس نمود. «ناتالیا مورار»[۱۷۰]، از طریق توئیتر، یک اعتراض سراسری را رهبری کرد و توجه ملت و دنیا را به خود جلب کرد و عاقبت موفق شد که انتخابات تقلبی در جمهوری «مولداوی»[۱۷۱]، باطل اعلام شود. این رهبران، پارادایم جدیدی را برای آینده جامعه مدنی ترسیم می کنند و تا قبل از شروع به کار اتحاد جنبشهای جوانان، فاقد مکانیسمی برای ارائه آموزش و تسهیم تجاربشان بوده اند. (همان، ۲۰۱۲ )
اتحاد جنبشهای جوانان، همواره درصدد بوده است که از کمکهای علمی و تخصصی شرکتهای بزرگ ارتباطی و تکنولوژیکی، برای حمایت از فعالان آنلاین در جنبشهای مدنی استفاده کند. این سازمان، اکنون مورد حمایت بسیاری از پیشتازان صنعت جهانی از جمله: گوگل، «ادلمان»[۱۷۲]، فیسبوک، «ام تی وی.»[۱۷۳]، «ای تی اند تی»[۱۷۴]، «مایاسپیس»[۱۷۵]و توئیتر است.
موبایل اکتیو: «موبایل اکتیو»، یک شبکه جهانی متشکل از افرادی است که از تلفن همراه برای اثرگذاری اجتماعی استفاده می کنند. انجمن جهانی موبایل اکتیو، بر اساس درسهایی که از پیشگامان این حوزه به سود جامعه مدنی آموخته، بنا نهاده شده است.
اهداف این سازمان، این است که:
* دسترسی به دانش، ایده ها و تجربیات و استفاده از تکنولوژی تلفن همراه را برای ساختن جهانی بهتر، گسترش دهد.
* هزینه های یادگیری تکنولوژی تلفن همراه را برای سازمانهای جامعه مدنی کاهش دهد.
* استفاده موثر از استراتژیها و تاکتیکهای تلفن همراه را برای سازمانها غیردولتی تسریع کند.
* بسترهای نرمافزاری گستردهای برای مشارکت، تسهیل دسترسی به تکنولوژی و سرمایه گذاری فراهم کند. (برگرفته از سایت موبایل اکتیو)[۱۷۶]
من سیاست میدانم[۱۷۷]: «شبکه بین المللی دانش زنان در سیاست»[۱۷۸]، یک فضای کاری آنلاین است که برای رفع نیازهای مقامات منتخب، کاندیداها، رهبران احزاب سیاسی، اعضای احزاب سیاسی، محققان، دانشجویان و دیگر کاربران علاقهمند به پیشرفت زنان در سیاست طراحی شده است. این وبسایت، یک پروژه مشترک میان «برنامه عمران سازمان ملل»[۱۷۹]، «صندوق توسعه سازمان ملل برای زنان»[۱۸۰]، «موسسه دموکراتیک ملی در امور بینالملل»[۱۸۱]، «اتحادیه بین پارلمانی»[۱۸۲]و «موسسه ملی کمک به دموکراسی و انتخابات»[۱۸۳]می باشد.
هدف این شبکه این است که از طریق به کارگیری فرومهای توانمندسازی، مشارکت و تاثیرگذاری زنان را در زندگی سیاسی، افزایش دهد. وبسایت این شبکه، به وسیله ارائه فرصتهای زیر به کاربران، نقش اساسی در رسیدن به این هدف را ایفا می کند. (برگرفته از سایت من سیاست میدانم)[۱۸۴]
* دسترسی به منابع، از جمله کتابخانه آنلاین و اطلاعات و تخصص سایر کاربران، متخصصان و اصحاب مشاغل. * تولید دانش از طریق بحث و گفتگو، در فرومها و تبادل اطلاعات و پاسخگویی متخصصان به سوالات اعضا.
* به اشتراک گذاشتن تجارب از طریق استفاده از ابزاری که اختصاصا برای تسهیل مبادله دروس آموخته شده و همچنین مبادله بهترین تجربیات میان اعضای جامعه جهانی برای پیشرفت زنان در سیاست طراحی شده است. (همان، ۲۰۱۲)
تحلیلگری بحران: رشته «تحلیلگری بحران»[۱۸۵]، در سال ۲۰۱۰ به وجود آمد و تعداد اعضای آن در مدت زمان کوتاهی، از چند نفر در دنیا که به بدنبال یافتن راههایی بودند تا از اطلاعات برای تحلیل بحران استفاده کنند به جمعیت زیادی که نقش خود را در همه چیز، از جمله کمکهای انساندوستانه، انتخابات و گزارش جنایات ایفا می کنند، افزایش یافت. همان گونه که تعداد افراد، بیشتر میشد، شبکه های برقراری ارتباط میان آنها گسترده شد و »شبکه ملی تحلیلگران بحران»[۱۸۶]، یکی از شبکه های پیشرو در این زمینه است. این شبکه بر بستر نرمافزاری شبکه اجتماعی «نینگ»[۱۸۷] بنا نهاده شده و به وسیله ۱۰۰ تحلیلگر بحران، در اولین کنفرانسی که در این زمینه در سال ۲۰۰۹ برگزار گردید، راه اندازی شد. شبکه ملی تحلیلگران بحران، ارتباط و همکاری میان تحلیلگران بحران را با هدف توسعه مطالعه و کاربرد تحلیلگری بحران در سراسر دنیا تسریع کرده است. (برگرفته از سایت تحلیلگری بحران)[۱۸۸]
شبکه «سی ام نت»[۱۸۹] به استفاده از رسانههای نوین در دیپلماسی شهروندی با هر روش و وسیلهای مربوط می شود. این شبکه نیز از پلتفرمی نظیر نینگ، برای برقراری ارتباط با دیگران استفاده می کند و مهمتر از آن این است که این شبکه، در حال انجام پروژه های عظیمی، علیرغم موانع زبانی، فرهنگی، قومی و سیاسی موجود است تا اهداف مشترک را به انجام برساند. مهمترین نمونه شناخته شده از این شبکه تا به امروز، به کارگیری و اجرای «یوشهیدی»[۱۹۰] است که پس از زلزله هائیتی آغاز شد.
بارکمپ: «بارکمپ»[۱۹۱]یک شبکه بین المللی است که امکان برگزاری کنفرانس توسط کاربران را مهیا ساخته است. این کنفرانسها، کارگاههایی هستند که محتوای آنها توسط مشارکتکنندگان تهیه و ارائه میگردد. اولین بارکمپ در آگوست ۲۰۰۵، در «پالوآلتو»[۱۹۲]کالیفرنیا برگزار شد. این بارکمپ، با حضور ۲۰۰ شرکت کننده، از ایده تا اجرا، تنها در مدت یک هفته سازماندهی شده بود. از آن زمان تاکنون، بارکمپهای زیادی در بیش از ۳۵۰ شهر در سراسر دنیا، از جمله: در آمریکای شمالی، آمریکای جنوبی، خاورمیانه، اروپا، استرالیا و آسیا برگزار شده است. بزرگترین رکورد بارکمپ، در ژانویه ۲۰۱۰ با حدود ۲۷۰۰ شرکتکننده در «یانگون در میانمار»[۱۹۳]بدست آمده است، بارکمپها از طریق وب، سازماندهی و اطلاعرسانی میشوند. هر کسی می تواند یک بارکمپ را با بهره گرفتن از بارکمپ ویکی آغاز کند. فرایند انجام آن، شامل طرح جلسات و جدولبندی روزانه توسط شرکت کنندگان، و استفاده از وایتبرد و کاغذهای الصاق شده به دیوار میباشد؛ اما بر خلاف فرمت کلاسیک همه کنفرانسها، ویژگی خودسازماندهی بارکمپها، بر شور و مسئولیت پذیری مشارکتکنندگان متکی است. با وجود این که فرمت بارکمپ ساختار آزادانهای دارد؛ اما قوانینی نیز در بارکمپها وجود دارد. همه شرکت کنندگان تشویق میشوند تا در جلسه حضور یابند. از همه شرکت کنندگان درخواست می شود، اطلاعات و تجربیات خود را راجع به رویدادها از طریق کانالهای عمومی وب، از جمله: بلاگها، به اشتراکگذاری عکس، توئیتر، ویکیها و «آی آر سی»[۱۹۴]به اشتراک بگذارند. (برگرفته از سایت بارکمپ)[۱۹۵]
این روش مشارکت، آنهم به صورت آنلاین، قالب بارکمپ را، به نمونه بسیار مناسبی برای دیپلماسی شهروندی تبدیل می کند. با توجه به ماهیت مشارکتی آن از طریق وب، کنفرانس فیزیکی چهره به چهره، از این پس از نوع دوگانه خواهد بود که حضور از راه دور آنلاین، اغلب به صورت بین المللی را با مشارکتکنندگان بارکمپ امکان پذیر میسازد.
۲ - ۱۲ -۳ تسهیل گفتگوها و به اشتراکگذاری رسانه ها
بلاگها و رسانههای آنلاین، ابزار بسیار موثری برای به اشتراکگذاری اطلاعات در سراسر دنیا میباشند و میتوان از طریق آنها با دیگران به گفتگو پرداخت. تا زمانی که اطلاعات در فرمت پخش باقی بماند، گفتگویی اتفاق نمیافتد؛ اما هرگاه که قسمت مربوط به نظرات یک وبلاگ و یا صفحه فیسبوک مورد استفاده قرار گیرد، آنگاه یک بلاگ، به ابزاری برای گفتگو و تسهیم عقاید تبدیل می شود. همان گونه که در ابتدای مبحث گفته شد، دیپلماسی شهروندی به ارتباطات وابسته است و بر بنیاد نرم منافع مشترک استوار است که هر دو اینها را میتوان در وبلاگها و رسانههای اجتماعی یافت.
از زمان آغاز به کار اینترنت، این مسئله مورد توجه واقع شد که اینترنت، بسیار بر غرب و زبان انگلیسی متکی است. در پاسخ باید گفت در ۵ یا ۱۰ سال گذشته تلاشهایی آغاز شده است که محتوایی از صداهای مختلف به زبانهای مختلف تولید شود و یا محتوای موجود در سراسر دنیا ترجمه شود تا بتواند با مخاطبان جهانی بیشتری به اشتراک گذاشته شود.
یکی از موفقترین مثالها در این زمینه، «شبکه آنلاین صداهای جهانی»[۱۹۶]است. یکی از بنیانگذاران این شبکه، «ایتان زوکرمن»[۱۹۷]، است که از وی، مطالب زیادی راجع به رسانههای نوین و شهروندی و گفتگوی میان فرهنگی، منتشر شده است. وی در آخرین نوشته خود، خاطرنشان میسازد که تعداد زیادی از کاربران اینترنتی، در «حبابهای فیلتر»[۱۹۸]به انتهای راه میرسند و فقط صدای مردمی را میشنوند که مثل خودشان صحبت می کنند و میتوانند فقط همان رسانهای را مصرف کنند که دیگر دوستانشان استفاده می کنند. گرچه او میافزاید، آنچه که ما به آن نیاز داریم، «افراد رابطی»[۱۹۹]است که بتوانند ما را با اطلاعات خارج از حبابها آشنا کنند. این افراد میتوانند چندزبانه و یا چندفرهنگی باشند و یا میتوانند نقش «بلاگرهای رابط»[۲۰۰]را ایفا کنند. مردمی که میتوانند مانند یک پل، بین جامعه بلاگهای داخلی و سایر نقاط دنیا عمل کنند. برنامههای زیر در تلاشند تا نقش این پل مفید را میان بلاگها و سایر رسانههای شهروندی ایفا کنند.
شبکه آنلاین صداهای جهانی: در تلاش برای کمک به مردم برای شکستن حبابهای فیلتر، شبکه «آنلاین صداهای جهانی»[۲۰۱]، برنامهای برای بلاگرهای سراسر دنیا تهیه کرده که برای آنچه در کشورشان اتفاق میافتد، مانند فیلتر و نیز مانند یک مترجم متن و گفتار عمل می کند. این بلاگرهای ارتباطی، «مردمی متعلق به دو دنیا»[۲۰۲]هستند. شبکه صداهای جهانی، انجمنی است متشکل از ۳۰۰ بلاگر و مترجم در سراسر دنیا، که برای تهیه گزارش از بلاگها و رسانههای شهروندی از سراسر دنیا با یکدیگر همکاری می کنند. تاکید این شبکه بر صداهایی است که به طور معمول، از رسانههای جریان اصلی بین المللی شنیده نمی شود. (برگرفته از سایت صداهای جهانی انلاین)[۲۰۳]
شبکه صداهای جهانی، بدنبال تجمیع و تقویت گفتگوهای آنلاین جهانی است و به مکانها و مردمی که رسانه ها اغلب آنها را نادیده میگیرند، پرتو میافکند. میلیونها نفر از مردم در حال وبلاگنویسی و پخش و انتشار مطالب هستند، عکس آپلود می کنند، ویدئو و اطلاعات را در سراسر جهان بارگذاری می کنند؛ اما تا زمانی که کاربران ندانند به کجا مراجعه کنند، مشکل خواهد بود که بتوانند صداهای معتبر و قابل توجه بیایند. از این رو، یک گروه از نویسندگان داوطلب و ویراستاران پارهوقت، مشارکتکنندگان فعال در این حوزه هستند که به مخاطبان شبکه صداهای جهانی، اطلاعات مفیدی در این خصوص عرضه می کنند. شبکه صداهای جهانی توسط مترجمان داوطلب، به بیش از ۱۵ زبان زنده دنیا ترجمه شده است. این شبکه، یک وبسایت و شبکه پشتیبان دارد که به مردم کمک می کند به صورت آنلاین، در کشورهایی که صداهایشان سانسور می شود، بیپرده سخن بگویند. همچنین پروژهای به نام «صداهای رو به رشد»[۲۰۴]، به جوامع به حاشیه رانده شده و منزوی، به ویژه کشورهای در حال توسعه، کمک می کند با بهره گرفتن از رسانههای شهروندی، صدایشان را به گوش همه برسانند. (همان، ۲۰۱۲)
شبکه صداهای جهانی در نظر دارد، زمانی که رسانههای انگلیسیزبان بین المللی، مسائل بسیاری که برای تعداد زیادی از شهروندان دنیا اهمیت دارد را نادیده میگیرند، بیتوجهی این رسانه ها را به وسیله قدرت نفوذ رسانههای شهروندی، جبران کند. دست اندرکاران این شبکه به آزادی بیان و برقراری ارتباط میان مردم از هم جدا افتاده اعتقاد دارند. آنها درصدداند:
* توجه مخاطبان را به جالبترین گفتگوها و دیدگاه های ارائه شده در رسانههای شهروندی، از طریق لینک مطالب به متن، عکس، «پادکست»[۲۰۵]، ویدئو و اشکال دیگر رسانههای شهروندی، در سراسر دنیا جلب کنند.
* تسهیل، ظهور و پیدایش صداهای جدید شهروندی از طریق تعلیم، آموزش آنلاین و عمومی کردن روشهایی که در آن، منبع باز و ابزارهای رایگان به طور ایمن بتوانند در اختیار مردم سراسر دنیا قرار گیرند تا خودشان را به دیگران معرفی کنند.
* دفاع از آزادی بیان در سراسر دنیا و حمایت از حقوق روزنامهنگاران شهروند، برای گزارش رویدادها و عقایدشان، بدون ترس از سانسور و شکنجه. (همان، ۲۰۱۲)
مرکز رسانههای مستقل (ایندیمدیا): رشد و گسترش شبکه جهانی اینترنت به ظهور نوع جدیدی از رسانههای جایگزین منجر شده است. یکی از شناختهشدهترین رسانههای جایگزین بر روی اینترنت، «مرکز رسانههای مستقل»[۲۰۶]است که به نام «ایندیمدیا»[۲۰۷]شناخته می شود. مرکز رسانههای مستقل از درون «اعتراضات مخالفان سازمان تجارت جهانی»[۲۰۸]در سیاتل، در سال ۱۹۹۹ و در جهت ارائه پوشش جایگزین رویدادهایی که در آنجا اتفاق میافتد، به وجود آمد. مخالفان قصد داشتند، نشست سازمان تجارت جهانی در سیاتل را از نگاه انتقادی خود پوشش دهند؛ اما رسانههای جریان اصلی، تمایلی به همکاری با آنها نداشتند. آنها گردهم آمدند و آنچه را برای شروع لازم بود، از منابع مختلف جمع کردند. از جمله این که پیش بینی کردند، افرادی را با دوربینهای عکاسی به خیابانهای اطراف محل نشست بفرستند تا از پلیسهایی که رفتار نامناسبی با مخالفان دارند، عکس بگیرند. همچنین در سال ۲۰۰۳، زمانی که ایالات متحده آمریکا به عراق حمله کرد، مخالفان ماجراجویی و جنگطلبی دولت این کشور، در سانفرانسیسکو به خیابانها ریختند و شهر به حالت نیمه تعطیل درآمد. گزارشگران ایندیمدیا با به کار گرفتن دوربینهای دیجیتال، لپتاپها و امکانات اینترنت بیسیم[۲۰۹]، یک اتاق خبر به راه انداختند و رویداد را هوشمندانه پوشش دادند. اقدام آنها به خوبی نتیجه داد. دهها تصویر و گزارش از برخورد نامناسب و وحشیانه پلیس، بر روی وب منتشر شد و یک سایت خبری مستقل، ماجرایی را که رسانههای بزرگ تمایلی به پوشش آن نداشتند، به کانون توجه مردم آورد. در مجموع میتوان گفت که تلاش های ایندیمدیا، نتایج قابل تحسینی بر جای گذاشته است. (الوندی، ۱۳۸۸، ص ۶۱)
از آن زمان تاکنون ایندیمدیا به بیش از ۱۰ ایستگاه تهیه و مخابره اخبار و گزارشات در سراسر دنیا گسترش یافته است. وبسایت، از یک سیستم دموکراتیک و «نشر آزاد»[۲۱۰]استفاده می کند و از طریق تمرکززدایی و خودگردانی شبکه عمل می کند. (برگرفته از سایت ایندی مدیا)[۲۱۱]
خبرهای دنیای کوچک: شرکت «خبرهای دنیای کوچک»[۲۱۲]، یک مرکز اسناد و رسانه به شمار میرود که به تهیه ابزارهای مورد نیاز شهروندان و روزنامهنگاران اختصاص یافته است تا بتوانند مطالب مورد نیاز خود را منتشر نمایند. این مرکز در سال ۲۰۰۵، با اولین گزارش زنده خود از بغداد، آغاز به کار کرد و امروزه، همچنان در حال انتشار مطالب و گزارش به سراسر دنیاست. فعالیت این مرکز در عراق، تهیه و انتشار بستههای ویدیویی راجع به زندگی روزمره شهروندان عراقی بود؛ اما پس از مدتی، اینکار را گستردهتر نموده و علاوه بر ارائه گزارشهای تصویری، مصاحبه های صوتی نیز با مخاطبن شرکتکننده تهیه و ارائه نمود. یکی از این برنامه ها به نام «زنده در تهران»[۲۱۳]دسترسی عمومی مجازی به محتوای تولید شده توسط کاربران را نیز فراهم می کند. (برگرفته از سایت خبرهای دنیای کوچک)[۲۱۴]
کارکنان این مرکز به مدت ۱۰ سال است که در حال تهیه و انتشار مستندات ویدیویی و مصاحبه های صوتی از نقاط مختلف دنیا از جمله عراق، افغانستان و چین هستند. البته اینکار قبلا توسط «رسانههای جریان اصلی»[۲۱۵]نظیر «اسکای نیوز»[۲۱۶]، بیبیسی و «نیوزنایت»[۲۱۷]انجام شده بود. گروه های تولید این مرکز در افغانستان، عراق و کنیا مستقراند و مجموعه وسیعی از شهروندان روزنامهنگار و هماهنگکنندهها در مکزیک، افغانستان، هندوراس، لیبریا، سوریه، عراق، کنیا، غزه و نیجریه با آن همکاری می کنند. (همان، ۲۰۱۲)
علاوه بر ارائه دسترسی به ابزارهای روزنامهنگاری شهروندی، این مرکز همچنین به حمایت، تجهیز و آموزش اعضای مرکز و مجموعه تحت خدمت خود اهتمام دارد تا آنان را به روزنامهنگاران، نویسندگان و اسناددارانی تبدیل کند که چشمانداز ژئوپولیتیکی موجود در جامعه جهانی را وسعت بخشند.
پژوهش های کارشناسی ارشد درباره : دیپلماسی شهروندی و سیاست خارجی در عصر اطلاعات- ...