فصل اول
کلیات پژوهش
مقدمه
یکی از مباحث بسیار مهم در جامعۀ امروز ما مبحث یارانه ها و هدفمند کردن آنهاست.زیرا که این طرح، طرحی است که به طور حتم به شدّت بر زندگی تمامی مردم این مرزوبوم و هم چنین تمامی بخش های اقتصادی تأثیر گذار خواهد بود.
به دلیل محدودیت منابع و بودجۀ دولت و عدم تأمین نیازهای اساسی گروه های فقیر لازم است،یارانه ها تا حدّ امکان در اختیار گروه های هدف قرار گیرد. در سطح جهانی نیز از دو دهۀ گذشته و به دنبال توصیۀ اکید بانک جهانی[۷] و صندوق بین المللی پول، مبنی بر حذف یارانه برای تسریع رشد اقتصادی در جهان سوم، بحث پیرامون آن رونق گرفته است. در همین راستا، کشورهای جهان سوم سعی کرده اند تا هزینه های یارانه ها و از جمله یارانۀ مواد غذایی را کاهش دهند و در این زمینه نیز به موفقیت هایی دست یافته اند(مؤسسۀ مطالعات و پژوهش های بازرگانی،۱۳۷۵). از دو دهۀ پیش و عمدتاً به دنبال افزایش جمعیت، کاهش کمک کشورهای صنعتی به کشورهای در حال توسعه و مشکلات اقتصادی که گریبان گیر کشورهای جهان سوم شد،بحث کاهش یارانه ها رونق گرفت و در همین راستا نیز موضوع پرداخت یارانه ها و چگونگی تخصیص آنها در مواد ۴۶ و ۴۷ قانون برنامۀ سوم توسعۀ اقتصادی ـ اجتماعی و فرهنگی کشور مطرح شده است.
هم چنین از سوی دیگر، نوسانات قیمت جهانی نفت و تأثیر مستقیم آن بر بودجۀ کلّ کشور سبب شده است تا طیّ سالیان اخیر پرداخت (و یا عدم پرداخت) یارانه های انرژی به یکی از جنجال برانگیزترین موضوعات اقتصادی ـ سیاسی تبدیل شود. اهمیت این نکته زمانی آشکار می شود که درمی یابیم درآمدهای حاصل از فروش انواع حامل های انرژی بیش از ۹۰ درصد از درآمد ملّی کشور را تشکیل می داده است و از سوی دیگر، اختصاص مبالغ هنگفتی از بودجۀ ملّی به صورت سالیانه به عنوان یارانۀ انواع حامل های انرژی صورت میگرفته است.
برای مثال، در سال ۱۳۸۱ بالغ بر ۱۲۰۵۷۴ میلیارد دلار به عنوان یارانۀ حامل های انرژی تخصیص یافته بود. بنابراین بحث حذف یارانه های انرژی از حساسیت قابل ملاحظه ای برخوردار است و بدیهی است که انتظارات روانی،پیامدهای افزایش هزینۀ تمام شدۀ کالاها و خدمات در بخش های مختلف اقتصادی و نیز آثار توزیع درآمدی ناشی از حذف یارانۀ حامل های انرژی از سایر جنبه های دیگر محسوس تر است(بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران،۱۳۸۰). لذا هر تغییری در قیمت این نهاده های انرژی، در کوتاه مدّت از طریق سهم هزینه ای آن و در بلند مدت از طریق تأثیر متقابل بر بازار سایر نهاده ها بر شاخص قیمت تولید کالاها و خدمات از جمله کالاها و خدمات سبد مصرفی خانوارهای روستایی در جامعۀ مورد مطالعه تأثیر گذار است.
لذا این تحقیق درآمدی است بر اثرات اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها بر سبد مصرفی خانوار روستایی و اساساً بر این پیش فرض استوار گردیده است که اجرای طرح هدفمندی یارانه ها، سبد مصرفی خانوارهای روستایی جامعۀ موردمطالعه را در ابعاد مختلف تحت تأثیر قرار می دهد.
هم چنین در این تحقیق مقایسه ی قبل و بعد سبد خانوار توسط پاسخگو انجام می شود، به عبارت دیگر این تحقیق با روش پیمایشی، ابزار پرسش نامه و فن نظر سنجی انجام می شود.
طرح و بیان مسئله
در اکثر کشورهای جهان،صرف نظر از حیطه های حاکمیتی و تصدی گری،دولت ها به منظور تعیین جهت ـ گیری های اقتصادی،اجتماعی یا فرهنگی جامعه ناچار به مداخله در برخی امور و اتخاذ سیاست های خاص و استفاده از ابزارهای مناسب می باشند. این مداخله گاهی در راستای پیشبرد سیاست های اقتصادی مانند تشویق به تولید و مصرف محصولات داخلی یا صادرات بوده است وگاهی درحوزۀ سیاست های اجتماعی اعمال می ـ
شود که معمولاً با هدف تأمین رفاه عمومی به طور اعم و حمایت از گروه های آسیب پذیر به طور اخص برقرار می شود. از اینرو،دولت ها به منظور دست یابی به اهداف فوق، علاوه به پرداختن به امور تأمین اجتماعی، از رویکردهای رفاه اجتماعی که یکی از آنها سیاست پرداخت یارانه ها به اشکال مختلف است، بهره می گیرند.
در واقع یارانه ها در فرایندهای بودجه ای به پرداخت های انتقالی گفته می شوند که برای تحقق هدف خاصی برقرار شده اند،لذا هرکدام از انواع آنها هدف خاصی را دنبال می کنند و به نوعی هدفمند هستند،بنابراین اصطلاح هدفمندی که به صورت یک راهبرد در کشور ما به کار رفته در مقابل بی هدفی قرار نمی گیرد، زیراکه هیچ یک از انواع یارانه ها بی هدف نبوده و هریک برای رسیدن به هدف وبرنامۀ خاصی برقرار شده و پرداخت می شوند.
از آنجا که پرداخت یارانه ها همواره هزینۀ سنگینی بر اقتصاد کشورها وارد می کند، از اینرو دولت ها برای اعمال تخصیص عادلانه و بهینۀ منابع کشورها، ناگزیر به اجرای برنامه های هدفمندسازی یارانه ها و به دنبال آن اصلاح سیستم های اقتصادی و اجتماعی هستند. در کشور ایران نیز،نظام هدفمند کردن یارانه ها یکی ازمهم
ـ ترین محورهای طرح تحول اقتصادی است و هدف اصلی آن اصلاح ساختارهای اقتصادی است تا تضمین کنندۀ رشد اقتصادی پایدار برای همۀ نسل های کشور در حال و آینده باشد.
نکتۀ قابل ذکر دیگر این است که خانوارهای روستایی نیز به عنوان یک قشر تأثیر گذار و مهم در کشور ما محسوب می شوند. بنابراین بررسی روند تحوّلات زندگی آنها در ابعاد مختلف می تواند یک موضوع مناسب برای پژوهش باشد. لذا من در این پژوهش به بررسی تحولات انجام گرفته ـ در اثر اجرای طرح هدفمندی یار
انه ها ـ بر سبد مصرفی خانوارهای یکی از روستاهای ایران در ابعاد مختلف پرداخته ام.
بنابراین سؤال اصلی و آغازین این پژوهش عبارت است از :
تأثیر طرح هدفمند کردن یارانه ها بر سبد مصرفی خانوارهای روستای بخش آباد شهرستان دامغان چگونه است و سبد مصرفی آنها چه تفاوتی با قبل از اجرای طرح داشته است؟
سؤالات تحقیق
سؤال اصلی:
آیا بین سبد مصرفی خانوار،در روستای بخش آباد دامغان،قبل و بعد از اجرای طرح هدفمندی یارانه ها، تفاوت معناداری وجود دارد؟
سؤالات فرعی:
۱ . آیا بین رفتار مصرفی خانوارها در روستای بخش آباد دامغان،قبل و بعد از اجرای طرح هدفمندی یارانه ها تفاوت تفاوت معناداری وجود دارد؟
۲ . آیا بین مخارج هزینه شده برای تهیۀ کالاهای سبد مصرفی خانوارها در روستای بخش آباد دامغان، قبل و بعد از اجرای طرح هدفمندی یارانه ها،تفاوت معناداری وجود دارد؟[۸]
۳ . آیا بین رضامندی خانوارها از تأمین نیازهایشان، در روستای بخش آباد دامغان ،قبل و بعد از اجرای طرح هدفمندی یارانه ها، تفاوت معناداری وجود دارد؟
۴ . آیا بین سطح رفاه خانوارها در روستای بخش آباد دامغان،قبل و بعد از اجرای طرح هدفمندی یارانه ها، تفاوت معناداری وجود دارد؟
ضرورت و اهمیت موضوع
به طور کلّی اهمیت بررسی تأثیر طرح هدفمند کردن یارانه ها از نظر کاربردی این است که می توان با شناخت ابعاد گوناگون آن از نتایج آن در برنامه ریزی و سیاست گذاری استفاده کرد.در واقع طرح هدفمند کردن یارانه ها را می توان محور اصلی برنامه ها و سیاست های اقتصادی دولت دهم نامید.
در واقع یک برنامۀ اقتصادی عبارت است از برنامه ای که ناظر بر وضعیت موجود اقتصادی کشور باشد و به کارگیری طرح ها و اجرای پروژه های آن، اقتصاد ملّی را از وضعیت موجود(که در آن مسئله و مشکل وجود دارد) به وضعیت مطلوب در آینده (که در آن مسئله حل شده است) هدایت کند ( شیعه،۸۶:۱۳۸۴). حال باید دید وضعیت اقتصاد ایران چگونه بوده است که مسئولین و اقتصاددانان کشور را به سمت اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها سوق داده است و ضرورت و اهمیت اجرای آنرا ایجاد کرده است.
در واقع اقتصاد ایران طی چهار دهۀ اخیر،گرفتار مسائل و مشکلات متعدّد ریشه دار و رشدیابنده ای شده است که آثار و نتایج آن به صورت نرخ رشد پایین اقتصادی،تولید سرانۀ پایین،توزیع نابرابر درآمد،نرخ دو رقمی بیکاری، نرخ رشد تورم دورقمی و … ظاهر شده است. هم چنین یارانه ها یکی از مقوله های اجتماعی بحث ـ برانگیز در حوزۀ اقتصاد است که در سال های اخیر در ایران روند رو به بحرانی شدن به خصوص در حوزۀ اقتصاد را در پیش گرفته است. بر پایۀ اظهارات مقامات رسمی دولت در مصاحبه ها و ارائۀ ارقام هزینه های دولت در سال های اخیر،ابعاد پولی و سهم یارانه ها در اقتصاد ایران و بودجۀ دولت به طرز نگران کننده ای در حال بزرگ شدن بوده است. به طوری که برای مثال در سال ۱۳۸۷ نزدیک به ۲۵ درصد تولید ناخالص ملّی را به خود اختصاص داده است و در سال های اخیر یکی از مشکلات اساسی دولت در این حوزه به دلیل شرایط تورمی کشور، تأمین اعتبارات مورد نیاز یارانه ها و کسری آن و نوسان در پرداخت و توزیع کالاهای یارانه ای بوده است.
و اما ضرورت اجرای طرح هدفمندی یارانه ها که از زمستان ۱۳۸۹ آغاز گردید چیست؟ در واقع ضرورت آن کاهش مصرف انرژی در کشور بود،زیرا مصرف انرژی در ایران بسیار بالا بوده است. برای مثال میزان مصرف سرانۀ انرژی در ایران ۲برابر چین و ۴ برابر هند بوده است و این در حالیست که جمعیت چین ۱۷ برابر جمعیت ایران و جمعیت هند ۱۴ برابر جمعیت ایران است. همچنین در ایران مصرف برق تا قبل از اجرای طرح هدفمندی یارانه ها،۳برابر متوسط جهانی بوده است و ایران بعد از آمریکا و روسیه سومین مصرف کنندۀ گاز طبیعی در جهان بوده است. در کل این موارد باعث شده بود تا مصرف انرژی در ایران هر ۱۰ سال یکبار،۲برابر شود.
با توجه به مطالب فوق این سؤال مطرح می شود که به چه دلیل مصرف انرژی در ایران تا این حد بالا بوده است؟! دو دلیل وجود دارد: یا اینکه مردم ایران بسیار متموّل و ثروتمند هستند که قدرت خرید انرژی تا این حد را دارند و یا اینکه قیمت انرژی در ایران در مقایسه با قیمت جهانیش به مراتب پایین تر است که تا این اندازه مصرف بالا و نا متعارفی دارد.
بدیهی است که دلیل دوم یعنی پایین بودن قیمت انرژی صحیح است،زیراکه درآمد سرانۀ ایران از متوسط جهانی بالاتر نیست و از آنجاییکه مصرف هر چیزی تابع قیمت آن است،قانون هدفمندی یارانه ها درصدد بالا بردن قیمت انرژی برآمد تا مصرف آن نیز کاهش پیدا کند و برای جبران این افزایش قیمت انرژی، قرار شد که یارانۀ نقدی پرداخت شود که البته نان هم یکی از اقلام مهمی بود که در کنار انرژی یارانۀ آن حذف شد. بنابراین مقرّر شد که در فاز اول طرح مبلغ چهل و پنج هزارو پانصد تومان به طور ماهیانه به حساب سرپرستان خانوارها واریز گردد تا بدین صورت افزایش بهای انرژی جبران شود.
اما مشکل اساسی یارانه ها در ابعاد بسیار گسترده تر، وقتی خود را نشان می دهد که آثار و نتایج کارکردی آنها در حوزۀ اقتصاد ملّی در میان مدّت و بلند مدّت ظاهر شود. بر اساس تئوری های علم اقتصاد، پرداخت گستردۀ یارانه ها، مزیت اصلی نظام اقتصاد بازار بر سایر نظام های اقتصادی ، یعنی مکانیزم تخصیص بهینه، کارا و مؤثر عوامل تولید در حوزۀ تولید و هم چنین سازوکار چیدمان کالاها در سبد مصرفی خانوار، ی
عنی مکانیزم عرضه و تقاضا ( مکانیزم قیمت) را دچار اخلال می کند ( پژویان،۲۱:۱۳۸۹). نتیجۀ علمی و منطق اقتصادی این اخلال در میان مدت و بلندمدت، ناکارآمدی و تحلیل رفتن توان اقتصادی کشور و گسترش فقر عمومی است که نیاز به یارانه های بیشتر را دامن می زند. بر این دو مهم باید کاهش انگیزۀ فعالیت های اقتصادی، بی عدالتی درآمدی(اخلال در توزیع درآمد)، ایجاد زمینۀ رانت،فساد مالی رشد یابندۀ نهفته در مکانیزم توزیع گسترده و حجیم یارانه ها را هم اضافه کرد.
همچنین برای اقتصاد ایران باید مسائل دیگر از جمله رشد مداوم حجم یارانه ها به دلیل شرایط تورمی و مکانیزم پرداخت یارانه ها، رشد شتابان جمعیت کشور،نقش یارانه ها در تأمین منابع تولید، افزایش مصرف سرانۀ کشور در چهار دهۀ گذشته و نوسانی بودن درآمدهای نفتی ـ یعنی منبع اصلی تأمین اعتبارات یارانه ها ـ را نیز اضافه کرد. مجموعۀ این مشکلات هراس هر دولت مسئولیت پذیر و پاسخگو را برانگیخته و اقدامی جهت ایجاد اصلاحات اساسی در این حوزه را می طلبیده است و همین مجموعه مشکلات رشد یابنده سبب انجام اقدامات دولت های برسرکارآمده پس از پایان جنگ تحمیلی و با توجه به شرایط عمومی کشور،جهت تهیۀ راهکاری برای پایان دادن و رهایی از مقولۀ بحران زای یارانه ها بوده است. طرح ها و پروژه های دولتهای سازندگی، اصلاحات عدالت محور در مورد حذف،کاهش،منطقی کردن و در نهایت «هدفمند کردن یارانه ها»،فعالیت ها و تلاش های ادامه دار و بحث برانگیز در همین حوزه بوده است.
اما دولت نهم به مقولۀ یارانه ها نگاهی دو گانه داشته است؛ ابتدا در شروع کارش و با هماهنگی و همکاری مجلس شورای اسلامی به گسترش شمول و افزایش حجم یارانه ها با هدف کنترل سطح عمومی قیمت ها (تورم) و همچنین با کنار گذاشتن طرح های دولت های قبلی و برنامۀ چهارم توسعه در جهت رقیق کردن تدریجی یارانه ها، به عمق و گسترش این بحران در حوزۀ اقتصاد ملّی دامن زد ( مجلس شورای اسلامی،۱۳۸۸). اما پس از تأثیر عملکرد و ظهور نتایج ناخوشایند توزیع گستردۀ یارانه ها، دولت نهم از اواخر سال ۱۳۸۶ تصمیم به اقدامی انقلابی تحت عنوان جراحی بزرگ و انجام اصلاحات در ساختار اقتصاد ملی از جمله در حوزۀ یارانه ها گرفت. اولین طرح ـ برنامۀ دولت جهت اصلاحات ساختار اقتصاد ایران با عنوان «طرح هدفمند کردن یارانه ها» معرفی شد. با توجه به روشی که برای اجرای این طرح انتخاب شده است، میتوان آنرا «طرح نقدی کردن یارانه ها» نامید که معنا و مفهوم آن پرداخت ریالی معادل یارانه ها به مصرف کنندۀ هدف، آزادسازی قیمت کالا و خدمات مشمول یارانه ها و رهایی دولت از مطالبات دائماً رشدیابندۀ مردم در تأمین و توزیع بموقع کالاهای یارانه ای است.
روش پرداخت یارانه ها اصولاً متناسب با تعریف و اهداف هر دولت از یارانه ها طراحی و انتخاب می شود که هدف دولت نهم و دهم،قطع پرداخت یارانه ها به کالاهای اساسی مورد مصرف کل جمعیت ساکن کشور و پرداخت یارانه ها به شکل پول نقد به انواع دهک های درآمدی با نگاهی ویژه به دهک های درآمدی آسیب پذیر با تغییر روش پرداخت یارانه ها است ( مجلس شورای اسلامی،۱۳۸۸).
حال باید دید اجرای این طرح چه آثار و پیامدهایی دارد و آیا رضایتمندی آحاد مردم را فراهم می کند یا خیر؟ اهمیت اینکه بدانیم با اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها سبد مصرفی خانوار روستایی چه تفاوتی با قبل از اجرای این طرح داشته در این است که:
پی می بریم که به چه میزان رضامندی از اجرای طرح برای خانوارهای روستایی حاصل شده است و آیا رفاه و بهزیستی بیشتری را احساس می کنند یا خیر؟ که این دو مهم از طریق ارزیابی و مقایسۀ رفتار مصرفی خانوارها در دو مقطع قبل و بعد از اجرای طرح و همچنین بررسی میزان رضایت آنها از درآمدشان ـ که آیا رضایتمندی آنها از میزان درآمدشان با اجرای طرح دچار افزایش شده است یا خیر؟ ـ انجام گرفته است، که در صورت افزایش میزان رضایتمندی باعث می شود خانوار توانایی این را داشته باشد که بودجۀ بیشتری را صرف تهیۀ کالاهای سبد مصرفی خانوار نماید که در این صورت خانوارها میزان رضایت بیشتری و هم چنین رفاه بیشتری را از تأمین نیازهای خود احساس خواهند کرد.
اهداف پژوهش
هدف کلی این پژوهش عبارت است از :
کسب شناخت بیشتر نسبت به میزان تأثیر طرح هدفمند کردن یارانه ها بر سبد مصرفی خانوار روستای بخش آباد شهرستان دامغان در سال ۱۳۹۰.
هم چنین در پژوهش حاضر در کنار هدف کلّی، اهداف جزئی زیر را نیز مدّنظر داریم:
۱٫بررسی رابطۀ بین اجرای طرح هدفمند کردن یارا نه ها و رفتار مصرفی خانوارهادر روستای بخش آباد دامغان (مقایسۀ قبل و بعد از اجرای طرح).
۲٫بررسی رابطۀ بین اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها و مخارج هزینه شده برای تهیۀ کالاهای سبد مصرفی خانوارها در روستای بخش آباد دامغان (مقایسۀ قبل و بعد از اجرای طرح).
۳٫بررسی رابطۀ بین اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها با میزان رضامندی خانوارهای روستای بخش آباد دامغان از تأمین نیازهایشان ( مقایسۀ قبل وبعد از اجرای طرح).
ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی در رابطه با بررسی تاثیر طرح هدفمند کردن یارانه ها بر سبد ...