۲-۲-۱۷-۳ تحقیقات در مورد موسیقی درمانی در کودکان فلج مغزی
پنگ و همکاران (۲۰۱۱) اثرات فوری موسیقی درمانی را بر حرکات نشستن به ایستادن کودکان با فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک مورد بررسی قرار دادند. استفاده از موسیقی در این گونه تمرینات منجر به بهبود عملکرد نشستن به ایستادن با افزایش کلی اوج توان اکستنسوری زانو، نرمی حرکت و کاهش زمان حرکت شد (۱۸۲).
زیرکی و همکاران (۱۳۹۰) تاثیر ۲۰ جلسه موسیقی اصیل ایرانی را بر مهارت های حرکتی درشت کودکان مبتلا به فلج مغزی اسپاستیک دامنه سنی ۱۲- ۷ سال مورد بررسی قرار دادند. در پایان مداخله بهبود معناداری در مهارت های حرکتی درشت در سمت مغلوب مشاهده شد ولی در سمت غالب تاثیر معناداری مشاهده نشد (۱۸۳)
زیرکی و همکاران (۱۳۹۰) تأثیر ۲۰ جلسه محرک های ریتمیک – ملودیک را بر مهارت های ظریف انگشتی کودکان مبتلا به فلج مغزی اسپاستیک دامنه سنی ۱۲- ۷ مورد ارزیابی قرار دادند. فعالیت های موسیقیایی استفاده شده در این مطالعه باعث بهبود مهارت های ظریف انگشتی دو طرفه شد، اما روی مهارت های انگشتی یک طرفه تأثیری معناداری مشاهده نشد (۱۸۴).
اشنایدر و همکاران (۲۰۰۷) تأثیر مداخلات توانبخشی با موسیقی و درمان های توانبخشی صرف را روی بیماران مبتلا به سکته مغزی مورد ارزیابی قرار دادند. گروه درمان ترکیبی (موسیقی درمانی و توانبخشی) نسبت به گروه درمان صرف توانبخشی بهبود معناداری را در سرعت، دقت و پیوستگی حرکتی دستی نشان داد (۱۸۵).
۲-۲-۱۷-۴ تحقیقات در مورد اثرات موسیقی روی عملکرد حرکتی در افراد بدون اختلال
ریچموند (۲۰۱۳) اثرگوش کردن به موسیقی قبل از انجام یک تمرین مقاومتی بیشینه را بر روی ۲۱ مرد سنین ۲۰ سال مورد بررسی قرار دادند. نتایج نشان داد که گروه گوش داده به موسیقی تحریکی نسبت به گروه بدون موسیقی بهبود معنی دار را در بلند کردن وزنه (یک تکرار بیشینه) نشان داد (۱۸۶).
کاروگوریس (۱۹۹۶) اثرات موسیقی تحریکی و آرام بخش را بر قدرت چنگ زدن مردان و زنان مورد بررسی قرار دادند. نتایج نشان داد که گروه گوش کرده به موسیقی انگیختگی نسبت به گروه گوش کرده به موسیقی آرام بخش و گروه شاهد قدرت چنگ زدن بیشتری نشان داد (۱۸۷).
باروود و همکاران (۲۰۰۹) تاثیر گوش دادن به موسیقی شاد و پرتحرک راک را بر قدرت عضلانی دانشجویان مورد بررسی قرار دادند. در این تحقیق دانشجویان هنگامی که به موسیقی شاد و پرتحرک گوش می دادند می بایست عمل نشستن به ایستادن (قدرت عضلانی) را به صورت قدرتی در زمان ۳۰ ثانیه انجام دهند. گروه ۲۰ نفره دوم قبل از ۳۰ ثانیه نشستن به ایستادن فقط تصور ذهنی داشتند و هیچ نوع موسیقی برای آن ها پخش نشد. گروه اول نسبت به گروه دوم بهبود معناداری را در قدرت عضلانی نشان داد (۱۸۸).
۲-۲-۱۷-۵ جمع بندی پیشینه تحقیق
با توجه به مطالعات داخلی و خارجی انجام شده محققان در مورد اثر تمرینات مقاومتی فزاینده برتقویت عضلانی به ویژه کارکرد حرکتی درشت، توانایی راه رفتن و مشارکت در فعالیت های ورزشی اوقات کودکان CP به نتایج جامع و اثربخشی نرسیده اند و در مورد قرار دادن این گونه تمرینات در برنامه های تمرینی و توانبخشی کودکان CP شک و تردید وجود دارد و هنوز سوالات در این زمینه باقی مانده است. بنابراین توجه به جنبه های روش شناسی و شناسایی عواملی که بتواند اثربخشی این گونه تمرینات را افزایش دهد، ضروری می باشد. در مورد تاثیر تمرین مقاومتی گروهی با ضمیمه موسیقیایی نیز تحقیقی وجود ندارد که اثر این گونه تمرینات را روی وضعیت تندرستی کودکان فلج مغزی مورد ارزیابی قرار دهد. بنابراین این تحقیق اثر تمرینات مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقیایی را بر وضعیت تندرستی کودکان فلج مغزی اسپاستیک را مورد ارزیابی قرار داده است
فصل سوم
روششناسی
پژوهش
۱-۱ مقدمه
در این فصل به طور خلاصه به بررسی نوع و روش تحقیق، ویژگی های جامعه و نمونه آماری تحقیق، متغیرهای تحقیق، ابزار جمع آوری داده ها، پروتکل تمرینی و روش آماری تحلیل داده ها پرداخته شده است.
۳-۲ روش شناسی تحقیق
تحقیق حاضر از نوع آزمایشی، طرح تحقیق نیمه تجربی (از نوع پیش آزمون - پس آزمون) و روش تحقیق از نوع بالینی و پرسشنامه ای بوده است.
۳-۳ جامعه آماری، نمونه تحقیق و نحوه انتخاب
جامعه آماری تحقیق حاضر را کلیه پسران و دختران فلج مغزی کلینک های کاردرمانی و مدارس استثنایی ابتدایی و راهنمایی استان البرز (مدارس باغچه بان، پارسی اربابی فرد، مرجویی، حضرت فاطمه، پویا و ایمان) را تشکیل داده اند. نمونه تحقیق حاضر را ۲۸ نفر از کودکان فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک که سن آن ها بین ۱۴ – ۸ سال بوده و توانایی راه رفتن به طور مستقل و دنبال کردن دستورهای ساده حرکتی را داشته، تشکیل داده اند. افرادی که آماده همکاری داشته انتخاب شده و به صورت داوطلب و با اخذ رضایت نامه از والدین وارد مطالعه شده اند. پس از انجام یک مطالعه مقدماتی و همگن کردن آن ها از لحاظ قد، وزن، BMI، جنسیت وسیستم طبقه بندی کارکرد حرکتی درشت به طور تصادفی هدفمند به دو گروه مداخله (۱۴ نفر) و گروه شاهد (۱۴نفر) تقسیم شده اند. در گروه مداخله یک نفر از شرکت کننده ها به دلیل عدم همکاری در طول برنامه تمرینی از گروه کنار گذاشته شد و گروه مداخله با تعداد ۱۳ نفر به کار خود ادامه داده است.
۳-۳-۱ ویژگی های شرکت کننده ها
۳-۳-۱-۱ معیارهای ورود به مطالعه
تشخیص فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک با توجه به پرونده پزشکی افراد
سن: بین ۱۴ -۸ سال
توانایی دنبال کردن دستورات کلامی ساده، توانایی درک دستورات و همکاری در طول آزمون
کودکان سطح GMFCS I-III (سیستم طبقه بندی کارکرد حرکتی درشت)
GMFCS یک سیستم استاندارد برای اندازه گیری شدت ناتوانی های حرکتی کودکان فلج مغزی از بدو تولد تا ۱۸ سالگی می باشد که هدف آن تعیین سطح توانایی کودک بر اساس توانایی و محدودیت های آن ها برای انجام فعالیت های عملکرد حرکتی درشت می باشد. کودکان می توانند بر طبق ۵ سطح زیر طبقه بندی شوند:
سطح I: توانایی راه رفتن بدون محدودیت (مستقل)
سطح II: توانایی راه رفتن با محدودیت
سطح III: راه رفتن با بهره گرفتن از یک وسیله کمکی حرکت دستی مانند عصا و واکر
سطح IV: کودکانی که محدودیت در خود تحرکی را نشان می دهند. حرکت کردن به تنهایی با محدودیت هایی همراه است و ممکن است که از وسیله حرکتی موتوردار استفاده کنند.
سطح V: جابجا شدن به وسیله صندلی چرخدار دستی
۳-۳-۱-۱ معیارهای خروج از مطالعه
هرگونه بیماری های دیگری که با انجام تمرین تمرینات مقاومتی فزاینده مخالف باشد مانند بیماری قلبی، دیابت و تشنج ناپایدار و کنترل نشده.
جراحی ارتوپدی و تزریق سم بوتولینیم در ۶ تا ۱۲ ماه اخیر ( و یا به صورت برنامه ریزی شده در طول تحقیق): به دلیل این که این نوع داروها با کاهش توانایی تولید قدرت عضله ارتباط دارد و باعث ضعف عضلانی می شود (۶۱, ۶۲).
استفاده از داروهایی که تون یا قدرت عضله را می تواند تحت تاثیر قرار دهد (داروهایی مانند باکولفن درون کانال نخاعی و والیوم یا داروهای آرام بخش).
به وجود امدن بدشکلی (نقص) جسمانی که می تواند با انجام این حرکات همراه باشد مانند اسپاستی
عدم همکاری کودک و والدین.
۳-۴ متغیرهای تحقیق
۳-۴-۱ متغیر مستقل
تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقیایی
۳-۴-۲ متغیر وابسته
قدرت عضلانی کارکردی
کارکرد حرکتی درشت
توانایی راه رفتن (سرعت راه رفتن)
مشارکت در فعالیت های ورشی اوقات فراغت
۳-۵ نحوه جمع آوری اطلاعات
۳-۵-۱ اطلاعات دموگرافیک و نمو
جمع آوری اطلاعات دموگرافیک و نمو شامل نوع فلج مغزی، میزان بهره هوشی کودک، وضعیت های پزشکی ،سابقه بیماری های قبلی (بر اساس اطلاعات موجود در پرونده پزشکی بیمار) سن، وزن، قد، BMI و جنسیت بوده است.
قد شامل حداکثر مسافت از پا تا بالاترین نقظه بر روی سر در حالی که ایستاده بود اندازه گیری شده است. اندازه قد، به وسیله یک محقق در حالی که فرد پشت به دیوار ایستاده باشد، اندازه گیری شده است. وزن بدن نیز با بهره گرفتن از یک دستگاه الکترونیکی اندازه گیری شده است.
BMI با بهره گرفتن از فرمول وزن/ قد (متر مربع) محاسبه شده است.
مشخصات مربوط به افراد نیز از پرونده پزشکی موجود کودکان در مدرسه و کلینیک و همچنین با کمک کادرمان و والدین آن ها جمع آوری شده است.
۳-۵-۲ سیستم طبقه بندی کارکرد حرکتی درشت
شدت محدودیت حرکتی مرتبط با CP با بهره گرفتن از GMFCS (سیستم طبقه بندی کارکرد حرکتی درشت) طبقه بندی شده است. این ابزار، خودآغازی حرکت کودکان با CP به ویژه توانایی کارکردیشان (مانند نشستن، سینه خیز رفتن، ایستادن و راه رفتن) و نیاز آن ها به وسایل کمکی (مانند واکر و عصا) و تحرک را طبقه بندی می کند. به طوری که سطح یک حداکثر استقلال در عملکرد حرکتی و سطح پنج حداقل استقلال در عملکرد حرکتی را نشان می دهد (۶۹). در تحقیق حاضر از کودکان سطح GMFCS I- III برای ورود به مطالعه استفاده شده است.
۳-۵-۳ آزمون GMFM- 66
از ابعاد D (ایستادن) و E (راه رفتن، دویدن و پریدن) این آزمون به منظور سنجش کارکرد حرکتی درشت استفاده شده است.
۳-۵-۴ پرسشنامه CAPE
برای اندازه گیری مشارکت در فعالیت های ورزشی اوقات فراغت از پرسشنامه سنجش مشارکت و لذت کودکان استفاده شده است.
۶
شراکت (Partnership)
سطح مساوات طلبی
نمایشی(مشارکت جزئی)
۵
تسکین بخشیدن (Placation)
۴
مشاوره (Consultation)
۳
اطلاع رسانی (Informing)
سطح عدم مشارکت
۲
درمان (Therapy)
۱
دستکاری و عوام فریبی (Manipulation)
در پایینترین سطح نردبان، آرنشتاین، هیچ قدرتی برای شهروندان متصور نیست؛ به عبارت دیگر، عدم مشارکت در دو رده خود را نشان میدهد که وی آنها را ظاهرفریبی و درمان مینامد. براساس نظر آرنشتاین، بعضی از سازمانهای دولتی، شکلهای ساختگی از مشارکت را تدارک دیدهاند که هدف واقعی آنها، آموزش شهروندان برای قبول کارهایی است که از قبل تکلیفش روشن شده است. در پلکان بعدی، نزدیک به پایین نردبان، شکل دیگری از عدم مشارکت، معرفی میشود که درمان نام گرفته است. این نوع عدم مشارکت، هم غیرصادقانه و هم خودخواهانه است. در اینجا، هدف پیدا کردن راه و چارهای برای دیدگاه ها و رفتارهایی است که یک مؤسسه خودش با آنها موافق نیست، اما در زیر سرپوش نظرخواهی از شهروندان چنین چیزی را اعلام میکند. پلههای دیگر این نردبان که به عنوان یک قدم اولیه مفید، توجیهشدنی است، اطلاعرسانی و مشاوره است. آگاه کردن شهروندان از حقایق موجود در مورد برنامه های حکومت و حقوق و مسئولیتهای آنان و راهکارهای موجود، بهخصوص اگر طوری طراحی شده باشد که جریان اطلاعات یکسویه نباشد، گامی مثبت در جهت حرکت به سوی جلب مشارکت شهروندان به شمار میآید. مشاوره و کسب نظر شهروندان، در صورتی که واقعی باشد، مفید است. بهطور مثال، بررسیهای نظرخواهی از شهروندان ممکن است اطلاعات واقعی را در اختیار تصمیمگیرندگان قرار دهد ولی اگر تنها روش مشارکت باشد، نقش زیادی در تضمین به کارگرفتن دیدگاه های شهروندان به طور مؤثر و جدی نخواهد داشت و شهروندان نیز فاقد این قدرت خواهند بود که ناظر به کارگیری دیدگاههایشان به وسیله قدرتمندان باشند. تسکین بخشیدن و فرونشاندن خشم شهروندان پلهای از نردبان مشارکت است که بر اساس آن مدلی از مشارکت ارائه میشود که نتیجهاش بهرهمند شدن شهروندان ضعیف از سهمی است که از آن طریق خشمشان فرو مینشیند و بهطور موقت تسکین مییابند. این مدلی رضایتبخش برای مشارکت واقعی به نظر نمیرسد. ارنشتاین، این سه پله از نردبان مشارکت را زیر عنوان مساواتطلبی نمایشی قرار میدهد. به عبارت دیگر، هنوز اقتدار یافتن شهروندان در مفهوم کنترل آنان بر برنامهها و اجرای آن تحقق نمییابد و حق تصمیمگیری نهایی برای صاحبان قدرت باقی میماند. در بالاترین پلههای این نردبان، شراکت، قدرت تفویضشده و اختیار شهروندی به عنوان شکلهای واقعیتری از مشارکت شهروندی شناسایی و مطرح میشود. آرنشتاین مشارکت واقعی را در نردبان هشت پلهای خود، در بالاترین جایگاه میبیند. زیرا آن را نشانگر توزیع قدرتی میداند که از طریق مذاکره به دست میآید.
هر چند این نربان هشت پلهای از مشارکت شهروندی در واقع بیانی ساده از مفهومی بس پیچیده است، اما به روشن شدن نکتهای که بسیاری از افراد آن را فراموش کردهاند کمک میکند؛ و آن اینکه مشارکت شهروندان، در سطوح مختلف و درجات متفاوت تحقق مییابد. به عبارت دیگر، بین وارد شدن در مشارکتی تشریفاتی و ساختگی، و مشارکتی که نشانگر قدرت واقعی برای اثر گذاشتن بر نتایج فرایند مشارکت است، تفاوت وجود دارد. این نکته بسیار مهمی است که باید در تمامی برنامههای مدیریت شهری و حکمرانی شهری مورد توجه متخصصان برنامه ریزی و مدیریت و سیاستگذاران قرار گیرد.
- پس از بحث آرنشتاین در قالب نردبان مشارکت شهروندی، صاحبنظران و پژوهشگران دیگری نیز به این مقوله پرداختند. پل در سال ۱۹۸۸ چهار سطح را برای مشارکت در اجتماعات محلی شناسایی کرد، که به ترتیب عبارتند از: سطح اول: تسهیم اطلاعات (پایینترین سطح)، سطح دوم: مشاوره، سطح سوم: تصمیمگیری، سطح چهارم: اقدام به عمل(بالاترین سطح). (شریفیانثانی،۴۵:۱۳۸۰).
- کانر نیز نردبان جدیدی از مشارکت شهروندی را (با هفت پله) پیشنهاد میکند که پایینترین پلههای آن آموزش و بازخورد اطلاعات و بالاترین سطح، دادخواهی و عزم پیشگیری است. (همان).
- یکی از متخصصان برنامه ریزی به نام دیویدسون با روند تکاملی سطوح و نردبان مشارکت، مدل گردونه مشارکت را برای بحث مشارکت شهروندی طراحی کرد. در این گردونه سطوح مختلفی از مشارکت، بدون اینکه ترجیحی برای هر کدام قائل باشد تعیین شد .سطوح چهارگانه وی برای مشارکت عبارتند از: ۱٫ اطلاعرسانی، ۲٫ مشاوره، ۳٫ مشارکت و ۴٫ توانمندسازی (Davidson، ۱۹۹۸).
- در دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ کارهای بیشتری برای کشف طبیعت مشارکت به عنوان یک فرایند انجام شد. برای مثال، نورمن آپهوف (Norman Uphoff) و جی. کوهن (J. Kohen) سوالات زیر را برای کمک به ما در درک طبیعت مشارکت جامعه نوشتهاند:
- چه نوع مشارکتی اتفاق میافتد (در تصمیم گیری، در اجرای برنامه، در انتخاب ذینفعان برنامه و در ارزشیابی)؟
- چه کسی مشارکت میکند (ساکنین محلی، رهبران محلی، افراد دولتی و اشخاص خارجی)؟
- چگونه مشارکت انجام میشود (از بالا یا پایین، داوطلبانه یا با انگیزه، از کدام کانالها)؟
- چه ساختاری برای حمایت از مشارکت وجود دارد؟
- تا چه حد مشارکت تداوم خواهد یافت؟
- آیا مشارکت به مردم کمک میکند تا در تصمیمگیری و از طریق تجارب و اعتمادشان شرکت کنند؟ (۱۹۸۰,Uphoff, Cohen).
- سایر افراد نیز به ما کمک کردهاند تا ارتباط بین مشارکت و توانمندسازی را بهتر درک کنیم. برای مثال، پیتر اوکلی (Peter Oakly) پیشنهاد کرده که سه دسته یا نوع مختلف از مشارکت وجود دارند:
مشارکت در جاهایی که مردم محلی، فقط در فعالیتهای برنامه درگیر هستند.
مشارکت در جاهایی که افراد محلی در تصمیمگیری اولویتهایی که باید برای برنامه اتخاذ شود، کمک کرده و نیز در فعالیتها درگیر هستند. اگرچه افراد حرفهای و متخصص هنوز کنترل کل هدف توانمندسازی را به عهده دارند.
مشارکت در جاهایی که افراد محلی، نقش فعال و مستقیم در توسعه پروژه را به عهده دارند. آنها در مشخص کردن مشکلات و اولویتبندی آنها، یافتن راه حل ها، انجام فعالیتها و فعالیتهای مربوط به ارزشیابی مشارکت میکنند. این نوع مشارکت به مردم محلی اجازه میدهد تا بر اوضاع کنترل داشته و سهمی در حفظ برنامه داشته باشند. این کار پتانسیل زیادی برای قادرسازی مردم در توانمندشدن و ارائه فرصتهایی برای مردمی را دارد که محروم و ضعیف و فاقد قدرت بوده و در انتخابهای واقعی برای زندگی خودشان درگیر میشوند.
فهرست اشکال
عنوان صفحه
شکل (۲-۱)- خط انتقال دو مداره باندل شکل (۲-۲)- خط انتقال یکمداره باندل دو سیمه ۹
شکل (۳-۱)- شمای کلی یک خط انتقال نیرو ۱۸
شکل (۳-۲)- شمای کلی انحراف زنجیره مقرهها در اثر وزش باد ۱۹
شکل (۴-۱)- نمائی از انحراف زنجیره مقره ها در اثر وزش باد ۲۳
شکل (۴-۲)- وضعیت انحراف زنجیره مقره ها در یک خط انتقال نمونه ۲۳
شکل (۴-۳)- شمای کلی یک برج دارای زنجیره مقره های آویزان ۲۵
شکل (۴-۴)- شمای کلی یک خط انتقال که فازهای آن در کنار هم نصب شده اند ۲۵
شکل (۴-۵)- منحنی بیضی گالوپینگ در یک خط انتقال نیرو نمونه ۲۷
شکل(۵-۱)- نمائی از یک خط انتقال با آرایش افقی هادیها و مقره های آویزان ۳۹
شکل (۵- ۲)- یک نمونه از خط انتقال با زنجیره مقره وی شکل ۴۰
شکل (۵-۳)- یک نمونه از خط انتقال با بهره گیری از مقره های ثابت ۴۱
شکل (۵-۴)- حالات مختلفی از نوسانات هادیها ۴۲
شکل (۵-۵)- دو نمونه از خطوط انتقال نیرو که هادیهای آن در دو طرف برجها قرار دارند. ۴۴
شکل (۵-۶)- یک نمونه از خطوط انتقال نیرو که دو فاز آن در یکطرف برجها قرار دارند ۴۴
شکل (۵- ۷)- خط انتقال با بهره گرفتن از مقره های ثابت و آرایش وی شکل برای زنجیره مقرهها ۴۵
شکل (۵- ۸)- دو نمونه از آرایش هادیها در خطوط انتقال نیرو ۴۶
شکل (۵- ۹)- نمائی از یک خط انتقال دو مداره با آرایش عمودی هادیها ۴۷
شکل (۵- ۱۰)- وضعیت فواصل فازها در آرایش مثلثی هادیها در سربرج ۴۸
شکل (۵-۱۱)- یک نمونه از خط انتقال با مقره های ثابت ۴۸
شکل (۵-۱۲)- وقوع پدیده گالوپینگ و نزدیک شدن فازها در میانه دوبرج ۴۹
شکل (۵- ۱۳)- یک نمونه از خط انتقال دو مداره با آرایش مثلثی هادیها ۵۰
شکل (۶-۱): شمای استقرار هادیهای خط انتقال تک مداره با باندلهای مربوطه (در شکل ۸ تایی) ۵۹
شکل (۶-۲): منحنی های توان طبیعی (منحنی های ۱ تا ۵) و امپدانس موجی (منحنی های ۶ تا ۱۰) بر حسب تعداد زیر هادیها در باندل، kV 220 (منحنی ۱ و ۶)، kV 500 (منحنی ۲ و ۷)، kV 750 (منحنی ۳ و ۸)، kV 1150 (منحنی ۴ و ۹)، kV 1800 (منحنی ۵ و ۱۰)، منحنی های پر رنگ برای هادیهای از نوع AC400/51 و منحنی های خطچین برای هادیهای از نوع AC240/39 66
شکل (۶-۳): منحنی تغییرات برحسب در حالت ۶۹
شکل (۶-۴): محاسبه ضریب غیریکنواختی ناشی از دستههادیهای سه فاز ۷۰
شکل (۶-۵): نمایش قرار گرفتن زیرهادیها در آرایشهای دایره باندل متقارن و نامتقارن ۷۱
شکل (۷-۱): منحنی تغییرات نسبت به با توجه به رابطه (۷-۹) ۷۷
شکل (۷-۲): خط انتقال قرار گرفته بین شینههای ۱ و ۲ ۷۸
شکل (۷-۳): دیاگرام فیزوری رابطه (۷-۱۹) برای ۸۰
شکل (۷-۴): منحنی تغییرات بر حسب طول خط و نسبتهای مختلف برابر با ۰ (منحنی شماره ۱)، ۰.۱ (منحنی شماره ۲)، ۰.۳ (منحنی شماره ۳) و ۰.۵ (منحنی شماره ۴) ۸۱
شکل (۷-۵): نسبت را بر حسب طول خط برای یک خط به طول km 600 و به ازای مقادیر مختلف برابر با ۱.۱ (منحنی شماره ۱)، ۱.۰۵ (منحنی شماره ۲)، ۱.۰ (منحنی شماره ۳)، ۰.۹۵ (منحنی شماره ۴)، ۰.۹۰ (منحنی شماره ۵)، ۰.۸۵ (منحنی شماره ۶) ۸۳
شکل (۷-۶): منحنی تغییرات بر حسب توان راکتور ۸۵
شکل (۷-۷): تغییرات بر حسب زوایه بار خط برای خط انتقال به طول km 400 و به ازای بار با مشخصات مختلف: بار اهمی خالص (منحنی شماره ۳)، بار القائی با (منحنی شماره ۲)، بار القائی با (منحنی شماره ۱)، بار خازنی با (منحنی شماره ۴) و بار خازنی با (منحنی شماره ۵) ۹۱
شکل (۷-۸): بستگی نسبت با زاویه بار با طولهای خط برابر با: km 200 (منحنی ۱)، km 400 (منحنی ۲)، km 600 (منحنی ۳)، km 800 (منحنی ۴)، km 1000 (منحنی ۵) ۹۳
شکل (۷-۹): منحنی تغییرات بر حسب زاویه بار خط و به ازای و برای طولهای مختلف خط برابر با km 100 (منحنی ۱)، km 200 (منحنی ۲)، km 300 (منحنی ۳)، km 400 (منحنی ۴)، km 500 (منحنی ۵)، km 600 (منحنی ۶)، km 700 (منحنی ۷)، km 800 (منحنی ۸) ۹۳
چکیده :
یکی از روش های مؤثری که در دهه های اخیر مورد توجه مسئولین برق قرار گرفته است استفاده از حریم خطوط موجود برای احداث خطوط جدید با ولتاژ بالاتر میباشد. طبیعی است با افزایش ولتاژ، عرض حریم در دو طرف خطوط انتقال جدید افزایش میابد که باید با به کارگیری روش های مختلف نسبت به رفع آنها اقدام نمود. در چنین موارد لازم است با کاهش پهنای برجهای خطوط جدید و استفاده از آرایشهای مناسب هادیها، زنجیره مقرهها، مشخصه خطوط انتقال نیرو جدید را با مشخصه موجود تطبیق داد. با توجه به اینکه در طراحی خطوط انتقال کمپاکت تلاش در کاهش پهنای برجها تا حدی میسر میباشد لذا این نوع خطوط میتوانند گزینه مناسبی برای به کارگیری در حریم خطوط موجود باشند.
برای تعیین فواصل مناسب فازی عوامل مختلفی چون اضافه ولتاژ کلید زنی، اضافه ولتاژ صاعقه، نوسانات جهشی هادیها یا گالوپینگ، نوسانات آونگی هادیها و مقره ها دخالت دارند که در این پروژه مورد بررسی و مطالعه قرار گرفتهاند. همچنین در این پروژه سعی شده با توجه به استانداردها و مقالات جدیدی که در این زمینه منتشر گردیده، روش مناسبی جهت محاسبه فواصل عمودی و افقی فازها ارائه گردد. همچنین در این پروژه طراحی این خطوط با تأکید بر طراحی الکتریکی آرایش باندل مورد توجه قرار گرفته و دنبال شده است.
در این پروژه، ملاحظات/ مبانی الکتریکی طراحی آرایش باندل این خطوط مورد توجه قرار گرفته است. ضمن آنکه به اهمیت انتقال توان در توان طبیعی توجه شده و راهکارهای تحقق آن با روابط ریاضی غنی مربوطه درک و تبیین گردیده است. دانش فنی/ ریاضی مربوطه، طراحی یک نمونه خط مدرن و منحنی های کاربردی مربوطه از دستاوردهای این پروژه محسوب میشوند
کلمات کلیدی : خطوط انتقال کمپاکت، فواصل عمودی و افقی فازها، حریم خطوط انتقال، انتقال توان طبیعی، راکتور شنت قابل کنترل
فصل اول
کلیات تحقیق
مقدمه
خطوط انتقال فشرده یا کمپاکت همانطور که از اسمشان پیداست، به خطوطی اطلاق میگردند که ابعاد و اندازه های برج آنها در مقایسه با خطوط انتقال معمولی کوچکتر بوده و یا به اصطلاح خطوط کمپاکت را میتوان حالت فشرده ای (به لحاظ ابعاد و اندازه فیزیکی برج) از خطوط انتقال معمولی در نظر گرفت[۱]. علت اصلی گرایش به سمت خطوط کمپاکت را میتوان در دو عامل زیر دانست
[۲-۱۹] :
-
- افزایش روز افزون تقاضای انرژی الکتریکی لزوم احداث و توسعه خطوط انتقال را موجب گردیده است. احداث یک خط جدید علاوه بر نیاز به هزینه های سرمایه گذاری بالا، موارد حاشیهای را نیز به دنبال خود دارد که مسأله سازترین آنها تأمین حریم مورد نیاز برای خط میباشد. با افزایش سطح ولتاژ خط، میزان حریم آن نیز به مقدار قابل توجهی افزایش مییابد و در چنین شرایطی در گذر خطوط انتقال از جنگلها، مقادیر انبوهی از درختان باید قطع گردند و در گذر از زمینهای کشاورزی مشکلات عدیدهای برای تصرف و تملک زمین پیش خواهد آمد و بعضاً در مواردی قیمت زمین به ویژه در هنگام گذر و نزدیک شدن خطوط انتقال به شهرهای بزرگ به صورت تصاعدی افزایش مییابد.
-
- با توجه به مشکلات تشریح شده در بند فوق بر سر راه احداث خطوط جدید، همواره این سوال مطرح بوده است که آیا راهی برای استفاده حداکثر (انتقال هر چه بیشتر توان) از کریدوری که با توجه به مشکلات بند فوق فراهم آمده، وجود دارد؟
پاسخ به هر دو نیاز با ابداع خطوط کمپاکت تحقق یافت. در خطوط مجهز به برجهای معمولی فاصله فاز- فاز موجود نمیباشد، فاصله بین فازها به علت بدنه برج واقع بین فازها، عبارت از دو فاصله هوایی فاز- زمین سری با یکدیگر می باشد. در خطوط کمپکت با تغییر نوع برج و حذف اسکلت فلزی در فاصله بین فازها، فازها مستقیماً در مجاور یکدیگر واقع گردیده، توسط زنجیر مقره بین فاز از یکدیگر ایزوله میگردند. بدین ترتیب فاصله هندسی متوسط فازها نسبت به برجهای معمولی بسیار کاهش مییابد[۲۰].
خطوط کمپکت را میتوان با توجه به آرایش باندلها و برجها دسته بندی نمود. اما قبل از بررسی دستهبندی خطوط کمپاکت، توجه به نکات زیر لازم میباشد.
آنچه که معمولاً از اسم خطوط کمپاکت به ذهن میرسد خطوطی هستند که در مقایسه با خطوط معمولی دارای ابعاد و پهنای کمتر و فشردهتر میباشند. اما توجه به این نکته ضروری است که یکی از مهمترین اهداف ابداع خطوط کمپاکت علاوه بر کاهش پهنای کریدور خط، افزایش قدرت طبیعی خط میباشد. در این رابطه برای افزایش قدرت طبیعی خط، چهار روش مطرح میباشد[۲۱-۳۳].
الف) افزایش تعداد زیرهادیها در باندل
ب) استفاده از قطر بزرگتر برای دایره باندل
ضریب همبستگی
نتیجه آزمون
توافق پذیری مدیران و عملکرد شغلی کارکنان
پیرسون
۱۰۸
۰۰۲/۰
۲۰۵/۰
تایید فرضیه
برای بررسی این فرضیه به علت نرمال بودن متغیرها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.همانطور که مشاهده می شود در سطح خطای ۰۱/۰ سطح معنی داری کمتر از ۰۱/۰ می باشد. بنابراین توافق پذیری مدیران بر عملکرد شغلی کارکنان تاثیر میگذارد (۰۱/۰ < سطح معنی داری)و شدت این رابطه برابر با ۲۰۵/۰بوده که بیانگر رابطه مستقیم توافق پذیری مدیران و عملکرد شغلی کارکنان است.
بررسی فرضیه ۵
بین با وجدان بودن مدیران و عملکرد شغلی کارکنان رابطه وجود دارد.
H0 : بین با وجدان بودن مدیران و عملکرد شغلی کارکنان رابطه وجود ندارد.
H1 : بین با وجدان بودن مدیران و عملکرد شغلی کارکنان رابطه وجود دارد.
جدول۴-۱۵- ضریب همبستگی با وجدان بودن مدیران و عملکرد شغلی کارکنان
متغیرها
نوع آزمون
تعداد نمونه
سطح معنی داری
ضریب همبستگی
نتیجه آزمون
با وجدان بودن مدیران و عملکرد شغلی کارکنان
پیرسون
۱۰۸
۰۰۰/۰
۶۱۵/۰
تایید فرضیه
برای بررسی این فرضیه به علت نرمال بودن متغیرها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.همانطور که مشاهده می شود در سطح خطای ۰۱/۰ سطح معنی داری کمتر از ۰۱/۰ می باشد. بنابراین با وجدان بودن مدیران بر عملکرد شغلی کارکنان تاثیر میگذارد (۰۱/۰ < سطح معنی داری)و شدت این رابطه برابر با ۶۱۵/۰بوده که بیانگر رابطه مستقیم با وجدان بودن مدیران و عملکرد شغلی کارکنان است.
فصل پنجم
نتیجهگیری و پیشنهادها
۵-۱- مقدمه
مهمترین مرحله در هر نوع مطالعه و پژوهش ، مرحله بحث و نتیجه گیری است. بدیهی است که پژوهش در هر زمینه ای که انجام شود دارای هدف و انگیزه خاص است، لیکن آنچه مهم است نتایج و دستاوردهای حاصل از آن است که می توانند کاربرد پیدا کنند. نتایج و پیشنهادها علاوه بر آنکه از نظر کاربردی کردن پژوهش اهمیت دارد، در ایجاد و تقویت انگیزه در پژوهشگران و همچنین در هموار نمودن راه مطالعات و تحقیقات کاملاً مؤثر است.
این فصل از قسمت های نتیجه گیری از یافته های تحقیق ( یافته های توصیفی و یافته های استنباطی)، نتیجه گیری وبحث و بررسی و محدودیتها و پیشنهادهای آتی تنظیم شده است.
با توجه با اینکه یافته های تحقیق باید با مبانی نظری، ادبیات و سابقه تحقیقات گذشته مقایسه گردد تا بحث و نتیجه گیری تحقیق از اعتبار لازم برخوردار گردد، لازم است تا نتایج این پژوهش برای مقایسه و استنتاج علمی ارائه گردد، نتایج این پژوهش به شرح زیر است.
۵-۲- نتایج و یافته ها
هدف این تحقیق بررسی رابطه ابعاد شخصیتی مدیران و عملکرد شغلی کارکنان است. جامعه آماری تحقیق حاضر مدیران مدارس دوره دوم متوسطه آموزش و پرورش شهرستان رشت که به تعداد ۱۵۰ نفر و کارکنان حدود ۴۵۰ نفر می باشند .نمونه آماری با بهره گرفتن از جدول مورگان برای هر کدام به تعداد ۱۰۸ نفر بود. از آنجایی که این تحقیق به بررسی ابعاد شخصیتی مدیران و عملکرد شغلی کارکنان پرداخته، لذا ۱۰۸ پرسشنامه ابعاد شخصیتی را مدیران و ۱۰۸ پرسشنامه عملکرد شغلی را کارکنان پاسخ دادند و سپس همبستگی بین این دومتغیر سنجیده شد. روش گردآوری اطلاعات میدانی، ابزار تحقیق پرسشنامه و روش تجزیه و تحلیل داده ها، با بهره گرفتن از ضریب همبستگی پیرسون انجام گرفت. روایی تحقیق با بهره گرفتن از روایی محتوا از طریق اساتید محترم و خبرگان مورد سنجش قرار گرفت. پایایی تحقیق نیز با بهره گرفتن از روش آلفای کرونباخ سنجیده شد که میزان آلفای بالاتر از ۷۰/۰ است.
شهریور و مهر
۱۵-۱۲
۱۰-۸
مهر و آبان
۱۲-۱۰
۸-۶
آبان و آذر
۱۰-۸
۶-۴
آذر و دی
۸-۶
۶-۴
لازم به ذکر است با توجه به شرایط محیطى منطقه، تولید ارقام فوق در ماههاى مختلف تغییر خواهند کرد.
۱-۱۴-۳ کشت تربچه
این گیاه دارای انواع و اقسام فراوانی بوده برگ های آن بیضی شکل و کشیده هستند و اطراف برگ دارای بریدگی و شکاف بوده و زبر(خشن) میباشد. برگها مستقیم از ریشه خارج میشوند. قسمت اصلی و خوراکی تربچه برجستگی انتهایی برگ ها است که به رنگ های مختلف سفید، قرمز، و دو رنگ دیده میشود. اصولا این گیاه را به دو نوع تقسیم میکنند و کلیه انواع این گیاه را در این دو دسته قرار می دهند:
- تربچه نقلی یا تربچه چهار فصل: این قسم تربچه خیلی زود سبز شده و محصول آن در مدت زمان کوتاهی بدست می آید. تربچه به شکل و رنگ های: گرد قرمز، گرد ارغوانی / گرد سفید، گرد بنفش، گرد قرمز نوک سفید، تربچه نیمه بلند قرمز، نیمه بلند قرمز نوک سفید، نیمه بلند ارغوانی، نیمه بلند سفید، تربچه بلند قرمز، تربچه بلند سفید و بلند بنفش وجود دارد.
-
- ترب یا تربچه درشت: برای بدست آوردن محصول ترب، مدت زمان بیشتری لازم است.
تربچه در هر آب و هوا و خاکی می روید، لکن در هوای گرم زود خَشَبی (خشک و چوبی) و پوک شده از مرغوبیت آن کاسته می شود. از نظر خاک، زمان کشت را باید در نظر داشت، به این معنی که برای کشت بهاره، زمین شنی و سست بهتر از زمین رسی و شنی سخت میباشد.
بعکس برای کشت انواع تابستانه در زمین های رسی و شنی و نمدار بهترین محصول بدست می آید. تکثیر تربچه، بوسیله بذر می باشد. بذر تربچه، قرمز رنگ، کروی شکل و نسبتا ریز است. قوه نامیه بذر تربچه (قدرت سبز شدن بذر) در حدود ۵ سال است. به این معنی که بذر تهیه شده از تربچه برای کاشت بعدی حد اکثر تا ۵ سال قابل استفاده می باشد. ولی بهترین محصول از بذرهای جوان که حد اکثر ۳ ساله باشند بدست می آید. بذر تربچه ۴ تا ۷ روز بعد از کاشت سبز می شود. بذر مورد نیاز برای ۱۰۰ متر مربع زمین از انواع تربچه نقلی یا ریز ۲۵۰ تا ۳۰۰ گرم و برای انواع درشت ۱۰۰ تا ۱۵۰ گرم می باشد. زمان کاشت تربچه، در فضای باز بنا به سردی هوا از اول اسفند ماه تا اول آبان ماه توصیه می شود (اختری و همکاران ۱۳۹۱، ۷۷).
شکل ۱-۶- تربچه نقلی یا چهار فصل
۱-۱۵- اهداف تحقیق