نمودار ۲ـ۱ـ۱٫ نمای ذهنی سیستم اطلاعاتی مدیریت (منبع: جوادکار، ۱۳۸۲: ۹)
در پژوهش حاضر، اصطلاح «سیستمهای اطلاعاتی» با اصطلاح «سیستمهای اطلاعات مدیریت» هممعنا در نظر گرفته شده است.
۲ـ۱ـ۳٫ روند تکامل MIS
MIS نخست برای کاربردهای سازمانی و مدیریتی، پیشبینی و طراحی شده بود، از اینرو عنوان «سیستمهای اطلاعات مدیریت» برای آن انتخاب شد. هدف اساسی MIS در آغاز پیدایش، ارائه شناختها، راه حل ها و تدوین اصول و فنون علمی لازم برای متخصصان رشته مدیریت، مدیران و تصمیمگیران جامعه، در جهت طراحی، ایجاد و مدیریت سیستمهای اطلاعاتی اتوماتیک در سازمانها و مدیریت بود (محمودی، ۱۳۸۶: ۵). این سیستمها تا قرن بیستم با تأنی به حرکت خود ادامه داد و این شاید به علت ناتوانی فنآوریها در حفظ و نگهداری و بازیابی اطلاعات و برقراری ارتباطات بود. در اواخر قرن بیستم با توسعه فنآوریها، رایانههایی که از ظرفیت و سرعت و دقت بالایی برخوردار بودند، روند تکامل و کاربرد مفاهیم MIS نظامهای اطلاعاتی مدیریت سرعت بیشتری یافت (مؤمنی، ۱۳۸۰: ۸). در ۱۹۶۵ برای نخستینبار مفهوم MIS به معنی دانش سیستمهای اطلاعاتی کاربردی مبتنی بر کامپیوتر در دپارتمان مدیریت دانشگاه مینهسوتا[۳۰]ی آمریکا پایهگذاری شد. این مفهوم علمی بهسرعت در بیشتر مراکز آکادمیک مدیریت به عنوان گرایش نوین علمی مورد پذیرش قرار گرفته و دهها دانشگاه و مؤسسه علمی مبادرت به ایجاد این تخصص علمی جدید کردند (محمودی، ۱۳۸۶: ۲۴).
این سیستمها خیلی سریع از قلمرو علم مدیریت پا فراتر نهاده و در بسیاری از رشتهها و علوم دانشگاهی دیگر که بهنوعی با کاربردهای سیستمهای اطلاعاتی مرتبط بودند، نفوذ کرده و تدریس شد. تنوع کاربردهای فراگیر MIS در علوم و فعالیتهای مختلف جامعه چون مدیریت، حسابداری، اقتصاد، شهرسازی، جغرافیا، انفوگرافی، زمینشناسی، آمایش سرزمین، طراحی صنعتی، کامپیوتر، علوم شناختی و سیستمهای اسنادی و غیره موجب به وجود آمدن ابهامات و برداشتهای مختلفی در مراکز آکادمیک شد، که این ابهامات هنوز در متون و مراجع علمی مشاهده میشود (محمودی، ۱۳۸۶: ۵).
نمودار ۲ـ۱ـ۲٫ روند بهکارگیری سیستمهای اطلاعاتی در سازمانها (منبع: اُبرین،[۳۱] ۲۰۰۵: ۱۱؛ به نقل از: سرلک و فراتی، ۱۳۸۷: ۲۵)
۲ـ۱ـ۴٫ نقش تفکر سیستمی در سیستمهای اطلاعات مدیریت
هر سازمانی برای تداوم جریان کاری خود نیاز به یک دید سیستمی دارد؛ دید سیستمی که همه بخشهای درونداد، برونداد و فرایند تبدیل را از طریق مکانیسم کنترل و حلقه بازخورد زیر نظر دارد و یک نوع یکپارچگی در تصمیمگیری، که لازمه موفقیت سازمان میباشد، به وجود میآورد. افراد باهوش و ماهر در حل مسائل، کسانی هستند که محیط خود را میشناسند و سیستمهای موثر جمع آوری اطلاعات را به وجود میآورند. آنان به لزوم معیارهای عملکرد و ایجاد شبکههای ارتباطی مناسب با دیگر افراد پی بردهاند. تمام اینها، اجزای پذیرش یک تفکر سیستمی میباشد (برگرفته از: مکلوید،[۳۲] ۱۳۷۸: ۱۳۶؛ به نقل از: زوارقی، ۱۳۸۲). این تفکر، کاربرد مستقیمی در مطالعه سیستمهای اطلاعاتی دارد. یک نگرش تکنولوژیک به سیستمهای اطلاعاتی، پیچیدگی سیستم را کاهش میدهد و تلاش میکند آن را در قالب قواعد و رویهها تعریف کند؛ قواعد و رویههایی که بر اساس آنها میتوان دادههای مشخصی را به ستادههای قابل پیشبینی تبدیل کرد: یک سیستم بهاصطلاح قطعی (کلارک،[۳۳] ۱۳۸۷: ۳۹). نظریه سیستمها برای اداره موقعیتهای پیچیده جریانهای ورودی و خروجی، راه حل هایی ارائه میکند و از نظریههای ارتباطات بهره میگیرد؛ نظریههایی که کمک میکنند طرحی برای سیستم به دست آید که بتواند با حداقل اختلال و دگرگونی در ارسال اطلاعات از منبع به مقصد، به ورود دادهها، پردازش و خروج آنها بپردازد. نظریه سیستمها از اصول طراحی سیستم یعنی سیستم باز و یا سیستم بسته استفاده میکند. سیستم باز MIS اصلاح و تعدیل مدام سیستم را با تغییرات محیطی که MIS در آن فعال است ممکن میسازد. چنین طرحی کمک میکند تا MIS در راستای نیازهای شغلی مدیریت سازمان باشد (جوادکار، ۱۳۸۲: ۸ـ۹).
۲ـ۱ـ۵٫ داده
داده، شامل توصیف مقدماتی از اشیا و رویدادها، فعالیتها و مبادلات است که ثبت، طبقهبندی و ذخیره شدهاند، ولی طوری مرتب نشدهاند که معنی خاصی را برسانند و میتوانند به صورت عددی، حرفی، شکلی و صدایی باشند (توربان[۳۴] و دیگران، ۲۰۰۵: ۵۲؛ به نقل از: سرلک و فراتی، ۱۳۸۷: ۹). آلوین تافلر اعتقاد دارد که دادهها به قضایا و یا وقایع کوچکی گفته میشوند که بین آنها ارتباطی وجود ندارد. دادهها برخلاف اطلاعات که از معنای خاصی برخوردارند، دارای معنای عام نیز هستند، از اینرو بسیار تفسیرپذیر و اغلب متنوع، نامحدود و ساختارنیافتهاند، بنابراین در هنگام استفاده باید پالایش شده و تا حد ممکن ساختاربندی شوند (محمودی، ۱۳۸۶: ۴۲).
۲ـ۱ـ۶٫ اطلاعات
اطلاعات، دادههایی هستند که پردازش، تبدیل و ترکیب شدهاند تا شکل معین و معناداری بگیرند و آگاهی بیشتری را به فرد منتقل کنند (اسپیراوا،[۳۵] ۲۰۰۱: ۳؛ به نقل از: سرلک و فراتی، ۱۳۸۷: ۱۰). از نظر ریشهشناسی از ریشه لاتین واژه in-forma به معنی «به شکل درآورنده» میآید (محمودی، ۱۳۸۶: ۴۷). بر این اساس، مککای[۳۶] (۱۹۶۹: ۱۴۱) اعتقاد دارد: اطلاعات آن چیزی است که به یک حالت، شکل و یا تغییر شکل میدهد. میتوان گفت کلیه شناختهای بشری، تولیدات هنری، محصولات فنآورانه، سازمانها و در یک کلام آنچه طبیعت و انسان میآفریند به گونهای با اطلاعات شکل گرفته و خلق میشوند (برگرفته از: محمودی، ۱۳۸۶: ۴۸). ارسطو برای اطلاعات، دو بعد مرتبط با هم در نظر گرفته است: یکی بعد «شناخت» که جلوههایی از واقعیت را ارائه میکند، دیگری بعد «عمل» است که به عنوان مکمل بعد اول مطرح میشود (ترمبلی،[۳۷] ۱۹۹۲: ۱۳۹؛ به نقل از: محمودی، ۱۳۸۶: ۴۷).
در علوم اطلاعات و ارتباطات، «اطلاعات» دارای دو معنی است:
الف) اطلاعات به معنی خبر و آگاهی از یک موضوع، رویداد و یا یک پدیده؛
ب) اطلاعات به معنی به شکل درآوردن و یا به فرم درآوردن (In-Formation) (محمودی، ۱۳۸۶: ۴۸).
۲ـ۱ـ۷٫ دانش
دانش شامل آگاهی و درک مجموعهای از اطلاعات و اینکه چگونه این اطلاعات میتوانند به بهترین نحوه به کار گرفته شوند، میباشد (سن، ۲۰۰۴: ۱۳؛ به نقل از: سرلک و فراتی، ۱۳۸۷: ۱۰). به بیان دیگر، دانش سازمانی را میتوان اینچنین تعریف کرد: ترکیب سیالی از تجربیات، ارزشها، اطلاعات موجود و نگرشهای کارشناسی نظامیافته است که به فرآیندهای کاری و حل مسائل یک سازمان کمک میکند (لاجوردی و خانبابایی، ۱۳۸۶: ۱۰۵).
دانش به دو نوع دانش صریح و ضمنی تقسیم میشود. منظور از دانش صریح، دانش رسمی و نظامیافتهای است که آن را در فعالیتهای علمی استفاده میکنیم و از طریق متون علمی ـ دانشگاهی میتوان به آن دست یافت. به عنوان مثال میتوان به برنامههای رایانهای، روش تولید کالاهای مختلف و روشهای تعمیر و نگهداری اشاره نمود. دانش ضمنی، اگرچه چندان برای ما آشنا نیست و تبادل آن نیز دشوار میباشد، اما در مواقع بحران میتواند مشکلگشای ما باشد. این دانش، شخصی است و از طریق تجربیات و آگاهیهای شخصی به دست میآید. نمیتوان آن را در قالب فرمول یا معادلات خاصی بیان نمود. این دانش در قالب مدلهای ذهنی، تجربه، عقیده و روابط ذهنی نمود پیدا میکند. این دانش از تعامل افراد با دنیای خارج به دست میآید. دانش ضمنی در قالب توانایی یا علم به چگونگی نمود مییابد (استیسی،[۳۸] ۱۳۸۷: ۹۸). تفاوت دانش ضمنی/صریح همچنین تأثیرات مهمی بر توزیع و واگذاری اختیار تصمیمگیری به افراد درون سازمان دارد. اگر دانش مربوط به تصمیمگیریها از نوع صریح باشد، انتقال و جمع آوری آنها در یک مکان، ساده و ممکن است، از اینرو متمرکز کردن تصمیمگیریها ممکن میشود (فعالیتهای تخصیص بودجه درون یک سازمان نوعاً متمرکز است). اگر اساساً دانش از نوع ضمنی باشد، قابل انتقال نیست و تصمیمگیری باید میان افرادی که با دانش سروکار دارند، توزیع شود (پروساک[۳۹] و ماتسون،[۴۰] ۲۰۰۶: ۲۲).
اگرچه واژههای «اطلاعات» و «دانش» اغلب به یک معنا به کار میروند، اما تفاوتی آشکار میان این دو واژه وجود دارد. به باور مکلوپ[۴۱] (۱۹۸۳)، اطلاعات جریانی از پیامها و یا معانی است که ممکن است به دانش اضافه، موجب ساختاردهی و یا تغییر آن شود، در حالی که دانش توسط جریان اطلاعات، خلق و سازماندهی میشود (برگرفته از: نوناکا،[۴۲] ۱۹۹۴: ۱۵).
۲ـ۱ـ۸٫ فرایند تبدیل داده به دانش
با بهره گرفتن از پردازش اطلاعات، حجم انبوهی از دادهها و اطلاعاتِ غیرقابل استفاده که در سازمان وجود دارند، طی فرآیندی برنامهریزیشده به دانش تبدیل میشوند تا بتواند نیازهای سازمان را برآورده سازد (برگرفته از: محمودی، ۱۳۸۶: ۹۳) و شامل عملیاتی چون دستکاری روی دادهها، محاسبه، طبقهبندی، پالایش و مقایسه است (محمودی، ۱۳۸۶: ۴۶). فرایند تبدیل داده به اطلاعات و اطلاعات به دانش میتواند به شرح زیر باشد:
علائم و آمار و ارقام خام نمایانگر «دادهها» میباشند؛
دادهها با تغییر مفهومی تبدیل به «اطلاعات» میشوند؛
با ترکیب و تلفیق شبکهای شدن اطلاعات، «دانش» به وجود میآید.
تبدیل داده به اطلاعات و اطلاعات به دانش در طول زمان حاصل میشود (افرازه، ۱۳۸۳؛ به نقل از: سرلک و فراتی، ۱۳۸۷: ۱۱ـ۱۲).
۲ـ۱ـ۹٫ نقش اطلاعات در سازمان
برخی اقتصاددانها معتقدند که اطلاعات، چهارمین عامل عمده در تولید (پس از زمین، نیروی کار و سرمایه) میباشد که هر روز نیز بر اهمیت آن افزوده میشود (تانسی،[۴۳] ۲۰۰۳: ۵). سازمان چه کوچک باشد و چه بزرگ، در یک جا فعالیت کند یا در چند جا و تولیدکننده، فروشنده یا ارائهدهنده خدمات باشد، به اطلاعات نیاز دارد. بنابراین درک کاربرد اطلاعات، ماهیت اطلاعات، ارزش اطلاعات و رسانهها و ساختار گزارشدهی با توجه به سطوح سازمان ضرورت دارد (جوادکار، ۱۳۸۲: ۱۳۲).
امروزه، اطلاعات به عنوان منبعی استراتژیک برای سازمان شمرده میشود و در بعضی شرایط نیز، میتواند مزیت رقابتی ایجاد کند (صرافیزاده و علیپناهی، ۱۳۸۲: ص۲۵). بیل گیتس،[۴۴] اهمیت اطلاعات برای سازمان را بدینگونه بیان میکند: «من یک باور ساده ولی نیرومند دارم؛ شایستهترین روش برای شاخص نمودن سازمان شما در بین رقیبان، و بهترین راه برای پیش افتادن شما از دیگران، بهرهبرداری کارآمد از “اطلاعات” است. دستیابی به اطلاعات لازم و چگونگی استفاده از آن است که برد یا باخت شما را رقم میزند» (بیل گیتس، ۱۳۸۰: ۳۱؛ به نقل از: سرلک و فراتی، ۱۳۸۷: ۱۵).
از ویژگیهای اطلاعات مناسب میتوان به هدفمند بودن؛ دقیق، مطمئن و قطعی بودن؛ بههنگام بودن؛ مربوط بودن؛ تکرارپذیر بودن؛ خوشفرم بودن؛ در دسترس بودن و صریح بودن اشاره کرد (برگرفته از: محمودی، ۱۳۸۶: ۵۴ـ۵۶).
۲ـ۱ـ۱۰٫ انواع اطلاعات با توجه به سطوح مدیریت
۲ـ۱ـ۱۰ـ۱٫ اطلاعات برنامههای راهبردی
این اطلاعات دربردارنده هدف یا هدفهایی سازمانی است که میتواند به سیاستهای درازمدت سازمان نیز تعبیر شود. فیالمثل برگشت نرخ سالیانه سرمایه با نرخ ۲۵% یا دستیابی به حداقل سود خالص معین یا اطمینان از توزیع شبکه نظام تلفنی بهینه در کشور، همه در حکم هدفهای بلندمدت و برنامهریزیهای راهبردی هستند. اطلاعات برنامههای بلندمدت اعم از خاص یا عام را اطلاعات راهبردی مینامند. معمولاً این اطلاعات تابعی از عوامل بیرونیاند و توفیق و تحقق آنها نیز بستگی به هماهنگی بین پدیدههای برونسازمانی دارد (مؤمنی، ۱۳۸۰: ۲۹ـ۳۰).
۲ـ۱ـ۱۰ـ۲٫ اطلاعات برنامههای راهکاری
اطلاعات چنین برنامههایی برای نظام برنامهریزی عملیات اجرایی و راهکاری سازمان به کار گرفته میشود و از آنها در حکم بخشی از تصمیمهای اجرایی سازمان برای تجزیه و تحلیل وضعیتها و فرصتها استفاده میشود. معمولاً برنامهها از نظر زمانی به دورههای بلندمدت، میانمدت و کوتاهمدت تقسیم میگردد. مانند تجزیه و تحلیل فروش و پیشبینیهای فرایند نقدینگی روند تولیدات و موجودی و چگونگی هماهنگی با برنامهها و همچنین توانها و تنگناهای عملیاتی سازمان و تهیه گزارش از عوامل بیرونی و تأثیرات آن در روند حرکت سازمان برای تحصیل هدفها و تحقق مأموریتها (مؤمنی، ۱۳۸۰: ۲۹ـ۳۰).
۲ـ۱ـ۱۰ـ۳٫ اطلاعات برنامههای عملیاتی
تشابه زیاد برنامههای عملیاتی با فعالیتهای راهکاری در این است که در این برنامهها عموماً برنامهریزی در مقیاس زمانی کوتاهتری صورت میگیرد، مانند برنامه فعالیتهای ماهیانه و روزانه و بررسی موجودی و عملکرد واحد کنترل کیفی و تهیه گزارشهای مربوط به آن. اگرچه این اطلاعات درونسازمانی است، گاهی اوقات تحت تأثیر عوامل بیرونی نیز قرار میگیرد که اطلاع از آنها برای مدیریت ضروری است. فرایند برنامههای عملیاتی برای تمام سطوح، ساختار سازمانی برای اتخاذ تصمیم صحیح روزانه است و گزارش ارائهشده در حکم خروجی یا ستاده نظام اطلاعاتی مدیریت در نظر گرفته میشود که بایستی حاوی اطلاعات عملکرد زمانی کوتاهمدت باشد تا مدیریت را راهنمایی کند. از اینرو، اطلاعات سطوح مختلف، باید مرتبط با زمانهای مختلف برنامهریزی باشد. برای سایر وظایف مدیریت مانند سازماندهی، هدایت و برقراری انگیزش و نظارت نیز بایستی برنامهریزی و سازماندهی اطلاعاتی صورت گیرد. لذا فرایند این اطلاعات که موجب تشکیل و سازماندهی دادههای نظام عملیاتی برنامههای عملیاتی میشود، در حکم زیرمجموعه نظام اطلاعاتی مدیریت (MIS) است که به صورت یکسان از طریق ساختار افقی و عمودی و حتی مقابل و با گرایشهای واکنشی عمل میکند (مؤمنی، ۱۳۸۰: ۳۰ـ۳۱).
نمودار ۲ـ۱ـ۳٫ سلسلهمراتب سطوح سهگانه تصمیمگیری و برنامهریزی و کنترل (منبع: مؤمنی، ۱۳۸۰: ۳۱)
۲ـ۱ـ۱۱٫ انواع اصلی اطلاعات کسب و کار
فهرست مشتریان: واقعی و بالقوه، نیازهای آنان، موقعبت اقتصادی و… (اغلب با عنوان «رضامندی» و… خریده و فروخته میشود)
اطلاعات درباره محصولات شرکت: استانداردهای قانونی که موظف به تبعیت کردن از آنها هستند، چگونگی تولید محصولات، طراحیهای محصول و… ـ که اغلب تحت عناوین حقوق امتیاز، علامتهای تجاری ثبتشده، حق کپی و… محافظت میشوند. شرکتها اغلب باید مبلغ گزافی را بابت گرفتن مجوز برای تولید محصولات دیگر تولیدکنندگان بپردازند (برای نمونه کوکاکولا[۴۵]).
اطلاعات درباره تأمینکنندگان واقعی و بالقوه: قابلیتها، موقعیت اقتصادی و…
اطلاعات درباره موجودی و گردش کالاها: سفارشها، موجودی مواد اولیه کالاهای در دست اقدام، ترازهای تولید، اجناس تولیدشده در انبار و…
اطلاعات حسابداری: هزینههای تولید، حسابهای دریافتی و پرداختی و…
اطلاعات به مثابه محصول یک شرکت: بیشتر شرکتها در زمینه فروش اطلاعات فعالیت میکنند ـ برای نمونه انتشاراتیها، دلالان سهام شرکتها، مدارس و دانشکدهها، مراکز نرمافزارهای کامپیوتری، آژانسهای تبلیغاتی و… (تانسی، ۲۰۰۳: ۵).
۲ـ۱ـ۱۲٫ نقش سیستمهای اطلاعات مدیریت در تصمیمگیری
سازمانهای کارآ به سیستمهای مطمئنی نیازمندند که آنها را قادر میسازند در هر موقعیت و شرایطی، بهترین تصمیمات ممکن را بگیرند. بنابراین، یک سیستم اطلاعاتی سازمانی باید دادهها را جمع آوری و تحلیل کند و آنها را در قالب اطلاعات مفیدی که میتواند به عنوان اساس دانش کارشناسی در رابطه با تصمیمگیری مورد استفاده قرار گیرد، نمایش دهد. هنگامی که تصمیمات اتخاذ میشوند، باید به اطلاع افرادی که آنها را پیادهسازی میکنند، برسند، سپس اجرایی شوند و در نهایت، موفقیت یا عدم موفقیتِ اجرا بررسی شود. تصمیمها بهطور روزافزون با بهره گرفتن از فنآوری میتوانند به صورت خودکار پیادهسازی شده، و بر همین اساس، رسیدن به اهداف سازمانی با حداکثر کارایی را باعث شوند (تانسی، ۲۰۰۳: ۴).
تصمیمگیری یکی از وظایف اصلی مدیریت در تمام سطوح مدیران و سرپرستان سازمانی و حتی در روند زندگانی روزمره بشر مطرح است. اتخاذ تصمیم مدیران عالی به همراه برنامهریزی بلندمدت راهبردی و برای هدایت گروه صورت میگیرد، در حالی که مدیران سطوح پایینتر سازمان بر اساس وظایف محوله نسبت به اتخاذ تصمیم در امور روزمره اقدام میکنند. کارکنان عملیاتی نیز معمولاً اتخاذ تصمیماتشان برای امور راهکاری و روزانه است، بنابراین اطلاعات در سطوح مختلف سازمان متفاوت است. نظامهای اطلاعاتی مدیریت نهتنها مدیران را در امور راهبردی حمایت میکند، بلکه در تصمیمهای تکراری و روزمره نیز اطلاعات لازم را در اختیار مدیران میانی برای اجرای راهکارها قرار میدهد و آنان را قادر میسازد تا به اطلاعاتی دست یابند که کمک مؤثری در تصمیماتشان به شمار میرود (مؤمنی، ۱۳۸۰: ۹ـ۱۰).
سیستمهای اطلاعات مدیریت، نیازهای اطلاعاتی مدیران در طول تصمیمات روزمره را تأمین می کند (شرمرهورن،[۴۶] ۲۰۰۵، ۱۶۹؛ به نقل از: سرلک و فراتی، ۱۳۸۷: ۲۲). به بیان دیگر، نظام اطلاعاتی مدیریت نظام کلانی است که تهیه و نظارت و بازیابی و ارائه اطلاعات را از پدیدههای دنیای بیرونی، میانی و درونی عملکرد سازمان به عهده دارد و سازماندهی یا ساماندهی مدیریت اطلاعات و ارتباطات را در شکلبندی مورد نیاز مدیریت تهیه و تدارک میبیند تا مدیریت را در تصمیمگیری برای تحقق هدفهای سازمان، ایفای وظایف، برنامهریزی و اجرا و نظارت، به صورت بهینه و کارآ یاری دهد (مؤمنی، ۱۳۸۰: ۸). نظام اطلاعاتی مدیریت شامل سه جزء است: مدیریت، اطلاعات و نظامهای یکپارچه (مؤمنی، ۱۳۸۰: ۹).
نمودار ۲ـ۱ـ۴٫ نمودار فرایند تصمیمگیری بر اساس اطلاعات و برقراری ارتباطات با عوامل مؤثر دنیای عملکرد مدیریت (منبع: مؤمنی، ۱۳۸۰: ۱۰)
۲ـ۱ـ۱۳٫ جایگاه ساختاری سیستمهای اطلاعاتی در سازمان
سیستمهای اطلاعاتی، بخش مهمی از اجزای سازمان محسوب میشوند، بنابراین هم در ساختار سازمان اثر گذاشته و موجب تغییر بنیادی آن میشوند و هم خود نیز از ساختار سازمان متأثر میشوند. به مانند انسان که از نظر ساختاری، دارای سه نوع سیستم جامع تصمیمگیری (مغز)، حرکتی و عملیاتی (اعضا و جوارح) و اطلاعاتی (عصبی، ژنتیکی و غیره) میباشد، سازمان نیز سه نوع سیستم جامع تصمیمگیری (سکانداری)، اطلاعاتی و عملیاتی (اجرایی) دارد.
نمودار ۲ـ۱ـ۵٫ سیستمهای اطلاعاتی از نظر ساختاری (منبع: محمودی، ۱۳۸۶: ۱۵۱)
۳- ۴- ۲- ارزیابی رنگ نان ها در سیستم هانترلب
الف) فاکتور L : جدول ۳- ۷ نشان می دهد اثر تیمارها بر فاکتور L نان ها در سطح کمتر از ۰۰۱/۰ معنی دار است. فاکتور L نشان دهنده روشنی و تیرگی نمونه های مورد بررسی است، به گونه ای که با افزایش مقدار آن، روشن شدن نمونه مورد ارزیابی مشهود است و بالعکس نمونه دارای رنگ تیره تر مقدار L کمتری دارد. نان سنگک در حالت عادی به دلیل استفاده از آردی با درصد استحصال بیشتر تیره است.
جدول ۳- ۸ نشان می دهد که نمونه شاهد یک ساعت پس از پخت، در مقایسه با سایر تیمارها تیره تر به نظر می رسد و با تیمارهای ۱S1A ، ۳S1A و ۱S2A تفاوت معنی دار ندارد ولی با سایر تیمارها تفاوت معنی دار دارد. این صفت در نمونه شاهد یک ساعت پس از پخت نسبت به روشن ترین تیمار( تیمار ۳S3A ) 69/8 درصد کمتر است. ۲۴ ساعت پس از پخت نیز نمونه شاهد دارای کمترین مقدار روشنی است که با تیمار ۱S1A و ۳S1A تفاوت معنی دار ندارد ولی با سایر تیمارها تفاوت معنی داری دارد. مقدار L نمونه شاهد در این زمان نسبت به نمونه ۳S3A که روشن ترین تیمار بعد از ۲۴ ساعت از زمان پخت است ۶۴/۱۱ درصد کمتر است. ۴۸ ساعت پس از پخت نیز نمونه شاهد نسبت به همه تیمارهای دیگر دارای شاخصه L پایین تری است و تفاوت آن با همه تیمارها به استثنای تیمار ۱S1A معنی دار است. تیمار شاهد نسبت به L تیمار ۳S3A پس از ۴۸ ساعت، ۰۶/۱۳ درصد کمتر است. مقادیر L نمونه شاهد یک ساعت پس از پخت با ۲۴ ساعت پس از پخت تفاوت معنی داری ندارد ولی این مقادیر با مقدار به دست آمده ۴۸ ساعت پس از پخت تفاوت معنی دار دارد و مقدار L نمونه شاهد ۴۸ ساعت پس از پخت ۶۵/۲ درصد کمتر از مقدار این صفت یک ساعت پس از پخت است. نتایج نشان دهنده این است که اولاً نمونه شاهد نسبت به سایر تیمارها از رنگ تیره تری پس از پخت و طی ۴۸ ساعت پس از پخت برخوردار است وثانیاً افزایش تیرگی شدیدتر در فاصله زمانی ۲۴ ساعت پس از پخت تا ۴۸ ساعت پس از پخت نسبت به فاصله زمانی یک ساعت پس از پخت تا ۲۴ ساعت پس از پخت مشهود است.
جدول ۳- ۹ نشان می دهد که اثر آسکوربیک اسید، اثر روغن قنادی، اثر زمان و اثر متقابل آسکوربیک اسید در روغن قنادی بر فاکتور L همگی در سطح کمتر از ۰۰۱/۰ معنی دار هستند. چنانچه جدول ۳-۱۰ نشان می دهد با افزایش غلظت آسکوربیک اسید از ۳۰ پی پی ام به ۹۰ پی پی ام مقدار L نمونه شاهد از ۱۸/۶۹ به ۴۹/۷۵ افزایش می یابد و افزایش L به میزان ۹۴/۱ درصد در غلظت ۶۰ پی پی ام آسکوربیک اسید و۱۲/۹ درصد در غلظت ۹۰ پی پی ام آن نسبت به L اندازه گیری شده به ازای ۳۰ پی پی ام آسکوربیک اسید است. که این امر احتمالاً به دلیل نقش اکسید و بیرنگ کنندگی آسکوربیک اسید روی رنگدانه های زرد و قرمز رنگ موجود در آرد، طی مرحله مخلوط کردن و تخمیر است. این مسئله با کاهش مقادیر a و b که در قسمت های بعدی ذکر خواهد شد تایید خواهد شد. از طرفی تشکیل شبکه پروتئینی قوی تر توسط آسکوربیک اسید نیز احتمالاً از واکنش اسید آمینه لیزین با کربوهیدرات ها در واکنش مایلارد جلوگیری و به این ترتیب با محدود کردن این واکنش که نقش زیادی در ایجاد رنگ قهوه ای در نان دارد، منجر به ایجاد پوسته نان روشن تر می شود. با افزایش غلظت روغن قنادی از ۵/۰ درصد به ۵/۱ درصد نیز مقدار L افزایش یافته است، که البته بین غلظت یک درصد روغن قنادی با غلظت ۵/۱ درصد آن تفاوت معنی داری وجود ندارد، ولی این دو سطح روغن قنادی با سطح ۵/۰ درصد آن تفاوت معنی داری دارند، به گونه ای که مقدار اندازه گیری شده به ازای ۱ درصد روغن قنادی ۴/۱ درصد، و به ازای ۵/۱ درصد آن ۵۴/۱ درصد نسبت به مقدار اندازه گیری شده به ازای غلظت ۵/۰ درصد افزایش یافته است. نقش روغن قنادی در افزایش L احتمالاً به دلیل نقش آن به عنوان یک عامل فعال سطحی و ایجاد بستر مناسب تر برای آسکوربیک اسید به منظور دستیابی بهتر به رنگدانه های محلول درچربی و اکسید کردن آن ها است. از طرفی با بهره گرفتن از آسکوربیک اسید و روغن قنادی همان طور که قبلاً اشاره شد نانی با حداکثر تنش برشی کمتر و سرعت بیاتی پایین تر تولید می شود، که همان طور که در قسمت بعدی اشاره خواهد شد چنین نانی دارای رطوبت بالاتر است و سرعت از دست دادن رطوبت در آن کمتر است. بنابراین احتمالاً نانی با رطوبت بالاتر به دلیل انعکاس بهتر نور، دارای رنگ روشن تر و مقدار L بالاتری است. افزایش شاخصه L و میزان روشنایی تیمارها در اثر استفاده از آسکوربیک اسید و روغن قنادی با نتایج حاصل شده در قسمت های بعدی که مرتبط با شاخصه های a و b هستند، همخوانی دارد، زیرا استفاده از آسکوربیک اسید و روغن قنادی منجر به تجزیه رنگدانه هی قرمز و زرد و کاهش شاخصه های a و b شدند، که این امر با افزایش L همخوانی دارد.
گذشت زمان باعث کاهش مقدار شاخص L می شود، که بین زمان های ۱ و ۲۴ ساعت پس از پخت تفاوت معنی داری وجود ندارد، ولی بین این مقادیر L و مقدار L به دست آمده ۴۸ ساعت پس از پخت تفاوت معنی داری وجود دارد. به گونه ای که L اندازه گیری شده ۴۸ ساعت پس از پخت نسبت به ۱ ساعت پس از پخت ۶۸/۱ درصد کمتر است. این امر احتمالاً به دلیل از دست دادن آب و سفت و فشرده شدن نان در اثر گذشت زمان است که در این حالت شاهد افزایش شکست نور طی برخورد به نان و افزایش تیرگی نان هستیم.
ب) فاکتور a : با افزایش مقدار a شدت رنگ قرمز افزایش و با کاهش آن از شدت رنگ قرمز کاسته می شود. جدول ۳-۷ نشان می دهد که اثر تیمارها بر فاکتور a در سطح کمتر از ۰۰۱/۰ معنی دار است. جدول ۳ - ۸ نشان می دهد که بین مقادیرفاکتور a نمونه شاهد ۱ ساعت ، ۲۴ ساعت و ۴۸ ساعت پس از پخت تفاوت معنی داری وجود ندارد. یک ساعت پس از پخت، نمونه شاهد با تیمارهای ۳S2A ، ۱S3A ، ۲S3A و ۳S3A تفاوت معنی داری وجود دارد؛ به گونه ای که نمونه شاهد نسبت به این تیمارها دارای مقدار a بیشتری است، ولی با سایر تیمارها تفاوت معنی داری ندارد. این روند در ۲۴ ساعت و ۴۸ ساعت پس از پخت نیز به خوبی مشهود است.
جدول ۳- ۹ نشان می دهد که اثر آسکوربیک اسید( ۰۰۱/۰ > P ) ، روغن قنادی (۰۵/۰> P ) ، زمان(۰۵/۰> P ) و اثر متقابل آسکوربیک اسید در زمان( ۰۱/۰ >P ) بر فاکتور a معنی دار است. جدول ۳- ۱۰ نشان می دهد که با افزایش غلظت آسکوربیک اسید از ۳۰ پی پی ام به ۹۰ پی پی ام مقدار فاکتور a از ۳۸/۱۲ به ۳۳/۹ کاهش می یابد. بین مقادیر a اندازه گیری شده با بهره گرفتن از سه غلظت مزبور تفاوت معنی داری مشاهده می شود. کاهش مقدار a به ازای مصرف ۶۰ پی پی ام آسکوربیک اسید ۱۴/۶ و به ازای مصرف ۹۰ پی پی ام ۶۴/۲۴ درصد نسبت به مقدار اندازه گیری شده به ازای استفاده از ۳۰ پی پی ام است. کاهش مقدار فاکتور a توسط آسکوربیک اسید احتمالاً در نتیجه اثر اکسایشی شدید و سریع آسکوربیک اسید روی رنگیزه های قرمز رنگ و کاروتنوئیدهای موجود در آرد توسط آسکوربیک اسید است.
با افزایش غلظت روغن قنادی از ۵/۰ درصد به ۵/۱ درصد مقدار فاکتور a از ۲۱/۱۱ به ۶۰/۱۰ کاهش می یابد. بین مقادیر a حاصل شده در اثر استفاده از ۵/۰ درصد روغن قنادی با ۱ درصد روغن قنادی تفاوت معنی داری وجود ندارد، همچنین بین غلظت های ۵/۰ و ۵/۱ درصد روغن قنادی نیز تفاوت معنی داری در این مورد وجود ندارد، ولی بین مقادیر a حاصل شده در اثر استفاده از سطوح ۱ و ۵/۱ درصد روغن قنادی تفاوت معنی داری وجود دارد و مقدار میانگین a حاصل شده در اثر استفاده از غلظت ۵/۱ درصد ۹۹/۷ درصد کمتر از مقدار اندازه گیری شده با بهره گرفتن از غلظت یک درصد روغن قنادی است. اثر روغن قنادی در کاهش فاکتور a احتمالاً به دلیل محلول در چربی بودن تعداد بالایی از رنگدانه های قرمز رنگ موجود در آرد نسبت به سایر رنگدانه ها است، که با بهره گرفتن از روغن قنادی طی مرحله مخلوط کردن خمیر و تخمیر به خوبی در معرض اثر اکسایشی آسکوربیک اسید قرار گرفته و اکسید می شوند. همان طور که جدول ۳- ۱۰ نشان می دهد، گذشت زمان باعث افزایش فاکتور a شده است و البته تنها بین مقادیر a اندازه گیری شده ۱ ساعت پس از پخت و ۴۸ ساعت پس از پخت تفاوت معنی داری وجود دارد. . میانگین a اندازه گیری شده ۴۸ ساعت پس از پخت ۶۲/۷ درصد بالاتر از میانگین a اندازه گیری شده یک ساعت پس از پخت است. اثر معنی دار زمان روی صفتa نمونه ها، احتمالاً به دلیل اکسایش بیشتر رنگیزه های سبز رنگ موجود در نان طی گذشت زمان ، توسط اکسیژن موجود در بسته بندی ، نور خورشید و یا سایر عوامل اکسید کننده موجود در محیط اطراف نان است.
جدول ۳- ۱۳ اثر متقابل روغن قنادی و آسکوربیک اسید را روی a نشان می دهد. همان طور که مشاهده می شود در غلظت های متفاوت روغن قنادی (۵/۰، ۱ و ۵/۱ درصد) با افزایش غلظت آسکوربیک اسید مقدار a کاهش می یابد؛ به گونه ای که با بهره گرفتن از غلظت ۵/۰ درصد روغن قنادی بین مقادیر a حاصل شده در اثر استفاده از غلظت ۳۰ و ۶۰ پی پی ام آسکوربیک اسید تفاوت معنی داری وجود ندارد، ولی مقادیر a حاصل شد از این دو سطح با مقدار a حاصل شده از سطح ۹۰ پی پی ام آسکوربیک اسید تفاوت معنی داری دارند. این حالت با بهره گرفتن از غلظت ۱ درصد روغن قنادی نیز مشهود است، ولی با بهره گرفتن از غلظت ۵/۱ درصد روغن قنادی ، بین مقادیر a حاصل شده با بهره گرفتن از سطوح ۶۰ و ۹۰ پی پی ام آسکوربیک اسید تفاوت معنی داری وجود ندارد، ولی مقادیر a حاصل شده از این دو سطح با a حاصل شده از سطح ۳۰ پی پی ام تفاوت معنی داری دارند و به مراتب دارای مقدار کمتری هستند. برای مقایسه ستونی داده ها نیز مشاهده می شود که در سطوح ۳۰ و ۹۰ پی پی ام آسکوربیک اسید در غلظت های متفاوت روغن قنادی تفاوت معنی داری بین مقادیر a در هر ستون مشاهده نمی شود، ولی با بهره گرفتن از غلظت ۶۰ پی پی ام بین مقادیر a حاصل شده در اثر استفاده از غلظت های ۵/۰ و ۱ درصد تفاوت معنی داری وجود ندارد ، در حالی که بین مقادیر a این دو سطح با غلظت ۵/۱ درصد روغن قنادی تفاوت معنی داری وجود دارد.
ج) فاکتور b : با افزایش مقدار b شدت رنگ زرد افزایش می یابد. جدول ۳- ۷ نشان می دهد که اثر تیمارها بر فاکتور b در سطح کمتر از ۰۰۱/۰ معنی دار است. جدول ۳- ۸ نیز نشان می دهد که بین مقادیر b نمونه شاهد، یک ساعت پس از پخت، ۲۴ ساعت پس از پخت و ۴۸ ساعت پس از پخت تفاوت معنی داری وجود ندارد. همچنین یک ساعت پس از پخت، ۲۴ ساعت پس از پخت و ۴۸ ساعت پس از پخت ، بین نمونه شاهد و تیمارهای ۱S1A ، ۲S1A و ۳S1A تفاوت معنی داری وجود ندارد ولی با سایر نمونه ها تفاوت معنی داری وجود دارد؛ به گونه ای که مقدار فاکتور b تیمار شاهد و تیمارهای اشاره شده نسبت به سایر تیمارها به صورت معنی داری بیشتر است. همان طور که اشاره شد این روند تا ۴۸ ساعت بعد از اندازه گیری نیز مشاهده می شود.
جدول ۳- ۹ نشان می دهد که اثر آسکوربیک اسید ( ۰۰۱/۰ > P ) و روغن قنادی ( ۰۱/۰ >P ) برفاکتور b معنی دار است ولی اثر زمان و سایر اثرات متقابل بر فاکتورb معنی دار نیست. همان طور که جدول ۳- ۱۰ نشان می دهد با افزایش غلظت آسکوربیک اسید از ۳۰ پی پی ام به ۹۰ پی پی ام فاکتور b از ۸۷/۳۴ به ۶۴/۲۸ کاهش می یابد. بین مقادیر b به دست آمده با بهره گرفتن از غلظت های ۶۰ و ۹۰ پی پی ام آسکوربیک اسید اختلاف معنی داری وجود ندارد، ولی بین مقادیر b به دست آمده از غلظت ۳۰ پی پی ام آسکوربیک اسید با ۶۰ پی پی ام آسکوربیک اسید و همچنین غلظت ۳۰ پی پی ام آسکوربیک اسید با ۹۰ پی پی ام آسکوربیک اسید اختلاف معنی داری وجود دارد. دلیل احتمالی کاهش مقدار b در اثر استفاده از آسکوربیک اسید ، اکسایش شدید رنگیزه های زرد رنگ در مقایسه با رنگیزه های آبی رنگ ،توسط آسکوربیک اسید طی فرایند مخلوط کردن و استراحت خمیر است. با افزایش غلظت روغن قنادی از ۵/۰ درصد به ۵/۱ درصد مقدارفاکتور b از ۰۲/۳۱ به ۳۰/۳۰ کاهش می یابد. بین مقادیر b حاصل شده در اثر استفاده از ۵/۰ درصد روغن قنادی با ۱ درصد روغن قنادی تفاوت معنی داری وجود ندارد ولی بین مقادیر b حاصل شده با بهره گرفتن از غلظت های ۵/۰درصد روغن قنادی با ۵/۱ درصد روغن قنادی و نیز بین غلظت های ۱ درصد روغن قنادی با ۵/۱ درصد روغن قنادی تفاوت معنی داری وجود دارد. علت احتمالی کاهش شاخصه b در اثر افزایش غلظت روغن قنادی، محلول درچربی بودن رنگدانه های زرد رنگ است، که در اثر استفاده از روغن قنادی به خوبی در معرض اثر اکسایشی آسکوربیک اسید قرار می گیرند.
۳- ۴- ۳- محتوای رطوبت
جدول ۳- ۷ نشان می دهد که اثر تیمارها بر مقدار رطوبت نان ها در سطح کمتر از ۰۰۱/۰ معنی دار است. همان طور که در جدول ۳- ۸ مشاهده می شود، یک ساعت پس از پخت مقدار رطوبت نمونه شاهد با تیمارهای ۳S1A ، ۲S2A ،۱S3A ، ۲S3A و ۳S3A تفاوت معنی داری دارد، به گونه ای که محتوای رطوبتی این تیمارها نسبت به نمونه شاهد به ترتیب ۵۳/۱۳، ۴۰/۱۴، ۸۵/۲۴، ۹۹/۲۷ و۸۷/۲۱ درصد بالاتر است. نمونه شاهد یک ساعت پس از پخت نسبت به سایر تیمارها به استثنای تیمارهای اشاره شده، از نظر محتوای رطوبتی تفاوت معنی داری ندارد. ۲۴ ساعت پس از پخت، نمونه شاهد نسبت به تیمارهای ۲S2A ، ۱S3A ، ۲S3A و ۳S3A تفاوت معنی داری دارد؛ به گونه ای که محتوای رطوبتی این تیمارها نسبت به نمونه شاهد ۲۴ ساعت پس از پخت به ترتیب ۱۰/۱۳، ۴۹/۲۰، ۳۴/۲۷ و۷۴/۲۰ درصد بالاتر است. نمونه شاهد با سایر تیمارها ۲۴ ساعت پس از پخت، تفاوت معنی داری را نشان نمی دهد. نمونه شاهد پس از گذشت ۴۸ ساعت از زمان پخت، نسبت به تیمارهای ۳S1A ، ۲S2A ، ۱S3A ، ۲S3A و ۳S3A تفاوت معنی داری دارد و این تیمارها به ترتیب حاوی ۳۵/۲۴، ۴۹/۱۳، ۵۲/۲۴، ۲۰/۳۱ و۸۲/۲۵ درصد رطوبت بالاتر از نمونه شاهد پس از ۴۸ ساعت هستند. نمونه شاهد با سایر تیمارها به استثنای تیمارهای ذکر شده تفاوت معنی داری ندارد. محتوای رطوبتی نمونه شاهد بین زمان های یک ، ۲۴ و ۴۸ ساعت پس از پخت تفاوت معنی داری با یکدیگر ندارد؛ به گونه ای که کاهش مقدار رطوبت نمونه شاهد پس از ۲۴ ساعت نسبت به ۱ ساعت پس از پخت حدوداً ۴/۲ درصد و کاهش مقدار رطوبت نمونه شاهد پس از ۴۸ ساعت نسبت به ۲۴ ساعت پس از پخت ۵۹/۴ درصد و نسبت به یک ساعت پس از پخت ۸۷/۶ درصد است.
جدول ۳-۹ نشان می دهد که اثر آسکوربیک اسید ( ۰۰۱/۰ > P ) ، زمان ( ۰۱/۰ >P ) و اثر متقابل آسکوربیک اسید در روغن قنادی ( ۰۱/۰ >P ) ، بر میانگین رطوبت نان ها معنی دار است؛ ولی اثر روغن قنادی ، اثر متقابل آسکوربیک اسید در زمان، اثر متقابل روغن قنادی در زمان و اثر متقابل آسکوربیک اسید در روغن قنادی در زمان بر میانگین رطوبت نان ها فاقد اثر معنی دار است. جدول ۳-۱۰ نشان می دهد که با افزایش غلظت آسکوربیک اسید از ۳۰ پی پی ام به ۹۰ پی پی ام، میانگین رطوبتی نان ها از ۲۵/۳۳ درصد به ۹۳/۳۸ درصد افزایش می یابد. بین محتوای رطوبتی نان ها با بهره گرفتن از غلظت ۳۰ و ۶۰ پی پی ام تفاوت معنی دار وجود ندارد؛ ولی بین محتوای رطوبتی حاصل شده در اثر استفاده از غلظت های ۳۰ با ۹۰ پی پی ام و همچنین ۶۰ با ۹۰ پی پی ام تفاوت معنی داری وجود دارد.
افزایش مقدار رطوبت نان ها با بهره گرفتن از آسکوربیک اسید احتمالاً به دلیل جذب و نگهداری بهتر رطوبت توسط شبکه پروتئینی قوی تر حاصل شده توسط نقش اکسایشی آسکوربیک اسید و تبدیل گروه های تیول به گروه های دی سولفیدی در شبکه پروتئینی توسط آسکوربیک اسید است. این احتمال که افزایش جذب و نگهداری رطوبت می تواند بیاتی را کند و یا به تعویق بیندازد با نتایج این آزمون ها مطابقت دارد، به گونه ای که تیمارهایی با حداکثر تنش برشی کمتر دارای محتوای رطوبتی بالاترند و از طرفی گذشت زمان که منجر به افزایش حداکثر تنش برشی می شود همراه با از دست دادن رطوبت در نمونه هاست[۷، ۱۰، ۷۷ ].همان طور که مشاهده می شود گذشت زمان باعث کاهش مقدار رطوبت نان ها از ۷۲/۳۶ درصد به ۴۲/۳۴ درصد شده است. بین مقدار رطوبت نان ها بین فواصل زمانی یک ساعت با ۲۴ ساعت پس از پخت تفاوت معنی داری وجود ندارد. این مسئله در مورد فواصل زمانی ۲۴ ساعت پس از پخت و ۴۸ ساعت پس از پخت نیز مشهود است، ولی بین محتوای رطوبتی نان ها ۱ ساعت پس از پخت با ۴۸ ساعت پس از پخت تفاوت معنی داری وجود دارد.
جدول ۳-۱۴ اثر متقابل آسکوربیک اسید در روغن قنادی را بر میانگین مقدار رطوبت نان ها نشان می دهد. همان طور که از جدول مشاهده می شود با بهره گرفتن از ۳۰ پی پی ام آسکوربیک اسید بین میانگین رطوبت نان ها در سطح ۵/۰ درصد روغن قنادی با سطح ۱ درصد آن و همچنین بین سطوح ۵/۰ با ۵/۱ درصد روغن قنادی تفاوت معنی داری وجود ندارد، ولی بین محتوای رطوبتی نان ها در سطوح ۵/۰ با ۵/۱ درصد روغن قنادی تفاوت معنی داری وجود دارد. با بهره گرفتن از غلظت ۶۰ پی پی ام آسکوربیک اسید تفاوت معنی داری بین میانگین رطوبت نان ها در سطوح ۵/۰، ۱ و ۵/۱ درصد روغن قنادی وجود ندارد و این روند در مورد غلظت ۹۰ پی پی ام آسکوربیک اسید نیز مشهود است. در مجموع می توان گفت که در هر سه سطح آسکوبیک اسید با افزایش غلظت روغن قنادی از ۵/۰ درصد به ۵/۱ درصد میانگین رطوبت نان ها افزایش می یابد. همچنین از این جدول می توان چنین استنباط کرد که در سطح ۵/۰ درصد روغن قنادی تفاوت معنی داری بین میانگین رطوبت نان ها با بهره گرفتن از غلظت ۳۰ و ۶۰ پی پی ام آسکوربیک اسید وجود ندارد ولی بین میانگین رطوبت نان ها در این دو سطح با سطح ۹۰ پی پی ام تفاوت معنی دار وجود دارد. این روند با بهره گرفتن از غلظت ۵/۱ درصد روغن قنادی نیز به خوبی مشهود است، ولی در سطح ۱ درصد روغن قنادی بین تمامی سطوح آسکوربیک اسید تفاوت معنی دار وجود دارد. نتایج این آزمون با نتایج ملکی و همکاران مطابقت کلی دارد، زیرا نتایج نشان دادند که نان هایی با حداکثر تنش برشی کمتر دارای محتوای رطوبتی بالاتر هستند.همان گونه که قبلاً اشاره شد طی آزمایشات ملکی و همکاران مشخص شد که نان هایی با رطوبت بیشتر به مراتب نرم تر و تازه تر هستند و طی انبارداری نیز نرم تر از نان هایی با رطوبت کم تر باقی می مانند[۷۷]. کاهش مقدار رطوبت نمونه ها همزمان با انبارداری و افزایش سفتی و پیشرفت بیاتی با نتایج به دست آمده توسط شیخ و همکاران در سال ۲۰۰۷ میلادی مطابقت کلی دارد[۹۸].
جدول ۳- ۷- نتایج تجزیه واریانس نان ها
منبع تغییرات | درجه آزادی | میانگین | مربعات | |||
حداکثر تنش برشی | رنگ | رطوبت | ||||
L | a | b | ||||
تیمار | ۲۹ | ***۹۷/۲۸۸۴۷۰ | ۲۲/۳۰*** | ۹۵/۸*** | ۰۱/۲۹*** | ۸۹/۲۸*** |
خطا | ۶۰ | ۴۰/۱۷۳۵۱ | ۱۴/۱ |
کلید واژه : اشتغال ، بیکاری ، ، نیروی انسانی ، ایران، کمیته امداد امام خمینی)ره( شهرکرمانشاه
فصل اول:
کلیات پژوهش
۱-۱مقدمه:
موضوع توانمند سازی(Empowerment) چند سالی است که به عنوان یک مفهوم واردفعالیت های توسعه ای شده وتغییرات بی شماری را درزمینه های ساختاری بوجود آورده است به طوری که این تغییرات زمینه های اجتماعی، عملیاتی ونیز ارزیابی کنش هاوعملکردهای مردم را دراجرای طرح ها متاثر ساخته وآنها را دربرگرفته است . امروزه بدون حضور مردم (مشارکت)اجرای طرح های توسعه ای مشکل وحتی با شکست مواجه خواهدشد.زیرا مردم استفاده کنندگان نهایی طرح ها ویا گردانندگان آن خواهند بود. اکنون لزوم مشارکت مردم برسرنوشت خود برای دولت ها به قدری اهمیت یافته است که بااجرای طرح هایی نظیر تمرکز زدایی ، خصوصی سازی واخیراً توانمند سازی ، سعی درایجادرابطه متقابل با ملت ها دارند. از این منظر ، توسعه مشارکتی به منزله اصلی عملیاتی وبنیادین برای تمام برنامه ریزی های توسعه مطرح است ودرهمه فرایندهای آن ، مردم به عنوان محور وحتی طراح تلاش های توسعه، مد نظر هستند. (ولیئی،۱۳۸۸)
برنامه ریزی و اجرای برنامه های توانمند سازی مستلزم شناخت کافی از وضعیت اجتماعی، اقتصادی و توانمندی گروه هدف است بهمین جهت است که برنامه شناسائی مددجویان مستعد در اولویت برنامه های توانمند سازی قرار گرفته، این برنامه ها در سه مرحله پی درپی انجام می شودبه این ترتیب که ابتدا در یک عملیات گسترده اطلاعات کلیه اعضاء خانواده های تحت پوشش جمع آوری می شود در مرحله دوم کلیه افراد واجد شرایط ( افرادی که سن آنها بیشتر از پانزده و کمتر از شصت سال است)به دفاتر کارآفرینی امداد دعوت و برنامه مصاحبه و مشاوره شغلی برای آنها انجام می شود در این مرحله توانمندی های جسمی، روحی ، ذهنی، علمی ،مهارتهای فنی و حرفه ای و اقتصادی، و هم چنین آگاهیهای اجتماعی و فرهنگی گروه هدف به دقت مورد ارزیابی قرار می گیردو بر اساس نتایج حاصل از مصاحبه و مشاوره های انجام شده میزان آموزش مورد نیاز ، نوع و رشته شغلی که قرار است در آن فعالیت نمایند تعیین می گردد.در مرحله آخر افرادی که نیاز به آموزش دارند به مراکز آموزشی و اشخاصی که نیاز به آموزش ندارند به واحد اشتغال و کارآفرینی معرفی می شوند تا زیر نظر کارشناسان خودکفایی امکانات لازم برای اشتغال و فعالیت ایشان فراهم گردد.و محدوده جغرافیایی طرح در فاز اول کلیه مناطق کشور که دارای مددجوی تحت حمایت کمیته امداد امام (ره) می باشند تعیین و در فاز دوم دفاتر امداد در خارج از کشور را شامل می شود.و مراحل اجرایی طرح نیز شامل ۵ مرحله۱- فراهم سازی مقدمات اجرای طرح ۲- جمع آوری ،کنترل،و ثبت اطلاعات،۳- مصاحبه و تعیین نیازهای مددجویان۴- معرفی به مراکز آموزشی ۵-معرفی به واحدهای اشتغال و خودکفایی امداد می باشد.(قائدی،۱۳۸۷)
۱-۲ بیان مسأله:
در واقع، بیکاری را گاهی علاوه بر اینکه یک پدیده ی اقتصادی می دانند یکی از معضلات اجتماعی نیز قلمداد می کنند ، از آن رو فرد بیکار چون خود را سبب هیچ فایده و و انگیزه ای نمی داند ، دارای انرژی برای تخریب و کنش های غیر معقول در جامعه می باشد(کیانمهر ، ۱۳۸۵)
در جهان بینی اسلامی ، به فعلیت رسیدن نیاز های جسمی و عقلی و رشد و شکوفایی استعداد های فطری و درونی شخصیت انسانی بسته به کار و تلاش و فعالیت اوست؛ بطوریکه فرد تنها با تمسک به کار و تلاش ، قادر خواهد بود ، ضمن ارتقای سطح تکامل فردی و معنوی خویش در تعالی بخشی زندگی اجتماعی خود ، نقش موثر و سازنده ای را ایفا می کند.( باقری ،۱۳۸۲)
فرایند پذیرش فرد در جامعه نیز معمولا بر محور شغل او گردش می کند همچنین جایگاه و منزلتی که فرد در جامعه به دست می آورد هم مستقیما در رابطه با نقش شغلی اوست . در واقع کار به عنوان یک منبع اقتصادی برای کسب درآمد برای افراد است و بیکاری فقدان چنین منبع ارزشمندی است.(عیسی زاده و دیگران ، ۱۳۹۰)
به علاوه میزان اعتماد به نفس فرد در بسیاری از موارد در رابطه با میزان موفقیت او در شغل و چگونگی مناسبت شغل، با سایر ویژگی های او برقرار می گردد . وقتی یک جوان از خودش سوال می کند که « من چکاره ام »، اگر جواب مناسبی نیابد، اعتماد به نفس او رو به ضعف می رود( سام آرام ، ۱۳۸۲ )
در حال حاضر بیکاری ( به عنوان فقدان یا نقصان فرصت های شغلی مناسب و کافی برای جمعیت جویای کار و عدم توازن بین عرضه و تقاضای نیروی کار ) و تبعات ناشی از آن ، یکی از معضلات اساسی کشور به شمار می آید( صیدایی ، ۱۳۸۲)
بی شک مساله بیکاری در کشورما متاثر از خیل عظیم جوانانی است که در چند سال اخیر به عنوان جویندگان شغل به بازار کار کشور وارد شده اند و همچنین افزایش نسبت زنان دانش آموخته با مدرک دانشگاهی که در گذشته و حتی تا دهه قبل هم سابقه نداشته است و قرار گرفتن آنها در صف بیکاران در جستجوی کار که منتج به ایجاد تقاضای وسیع در بازار کار به صورتی شده که همه امکانات و ظرفیت های ایجاد شغل در کشور به صورت عادی، تنها می تواند پاسخگوی نیمی از تقاضا باشد و برای نیمی دیگر باید برنامه های جدید و روش های مکملی را بکار بست تا عوارض ناشی از این هجوم بی رویه که حداقل تا ۱۰ سال دیگر ادامه دارد مهار گردد (سام آرام ، ۱۳۸۲ )
تحقیقات گوناگونی در مورد بزرگسالان و جوانان در سطح بین المللی و ملی انجام شده است و همه ی آنها نشان می دهد که کار هنوز از ارزش مطمئنی برخوردار است، به خصوص به خاطر فعالیت هایی که در جامعه ایجاد می کند و از لحاظ کیفیت کاری برای پتانسیل خود اعتبار خاصی محسوب می شود . مطالعات انجام شده در مورد جوانان شاغل نشان می دهد که کار برای آنها جنبه ی هویت دارد و آنها اضطراب و ناآرامی خاصی از دوران بیکاری دارند( ربانی ،۱۳۸۴)
البته در همین شرایط بحرانی ، بسیاری از جوانان کشور با ویژگی های فرهنگی ، اجتماعی ،خانوادگی و تربیتی متفاوت موفق می شوند که فرصت های شغلی مناسب خودشان را اشتغال کنند و حتی برخی از جوانان یا در انتظار شغل به سر می برند و یا هر چند وقت یک بار به شغل جدیدی می پردازند و پس از مدت کوتاهی آن را رها می کنند و مدت ها بیکار می مانند ( سام آرام ، ۱۳۸۳)
امروزه یکی از دغدغه های اصلی کشور حل معضل بیکاری است که به دلایل ساختاری از جمله افزایش عرضه ی نیروی کار ، کمبود سرمایه داری ، مهاجرت روستاییان ، افزایش فارغ التحصیلان دانشگاهی ، جوانی جمعیت و… بازار کار کشور با عدم توازن مواجه شده است(جمهور، ۱۳۸۷)
۱-۳ضرورت و اهمیت پژوهش:
داشتن شغل و کار مناسب به فرد احساس امنیت ، خودمختاری،احساس مسئولیت و اداره کردن خود را می دهد. داشتن شغل صرفنظر از جنبه های اقتصادی، مانع بروز بیماریهای عصبی ، روانی می شود. کار فساد را ریشه کن می کند، افراد بیکار بیمار بوده و در صدد خرابکاری، انحراف و نظایر آن هستند. افرادی که شغل مناسب و مورد علاقه دارند خود را مفید احساس می کنند و از نظر شخصیتی و موقعیت اجتماعی بی مصرف نیستند. اشتغال به کار موجب پایداری کرامت انسانی ،حفظ شان افراد و خانواده ها ، رهایی از فقر و درماندگی می گردد کار کردن وسیله ای است برای ایجاد روابط اجتماعی با دیگران، دوست داشتن و دوست داشته شدن.
اغلب افراد فقیر از داشتن وسیله معاش و شغل مناسب محرومند.این افراد اغلب در حومه شهر ها و در خود شهر بیکار و سرگردانند و یا منتظر کار هستند . برخی کارگران موقتی بوده و همگی دستمزد فقیرانه ای دریافت می کننددر حالی که هیچ گونه امنیت شغلی ندارند. کمبود و عدم امنیت شغلی از ساختارهای فقر هستند. لذا داشتن شغل مناسب ، نقش مهمی در هدایت بسوی سیاستهای توسعه است و موجب امنیت اجتماعی می گردد. علاوه بر آن اشتغال به کار موجب تضمین تامین نیازهای دیگران چون تامین غذا، بهداشت و درمان است که خود گامی است به سوی ریشه کنی فقر.
حق داشتن شغل مناسب تنها محدود به داشتن شغلهای روزمزد نمی شود بلکه آن تا حد خوداشتغالی و کار در خانه و دیگر فعالیتهای درآمد زا گسترش می یابد. لازمه چنین اشتغالی فراهم آمدن شرایط اجتماعی، اقتصادی و فیزیکی است که در این شرایط تمامی افراد به طور مساوی و عادلانه فرصت محک زدن تلاش خود را به شکلی که شان ایشان حفظ شود بیابند. لذا داشتن شغل مناسب یکی از حمایت توانائیهای افراد است و دیگری فراهم آوردن فرصتهایی برای شکوفا شدن این استعدادها در قالب شغلهای تولیدی که در نهایت منجر به تامین منبع معیشتی می شود و لذا برنامه و فعالیتهای پیش بینی شده در جهت اشتغال و خودکفایی خانوارهای نیازمند بشرح ذیل است .
۱-برنامه توان سنجی، آموزش و کاریابی مددجویان
۲-برنامه ایجاد فرصتهای شغلی و بهسازی فضای خودکفایی برای مددجویان
۳-برنامه پشتیبانی فنی و تدارکاتی طرحهای اشتغال زایی
۴- برنامه بازاریابی و فروش محصولات تولیدی مددجویان.
۵- برنامه شناسایی امکانات، مشاغل جدید ، قابلیت ها و منابع مالی مناطق مختلف کشور جهت توسعه فعالیتهای اشتغال و خودکفایی ( شیدانی آشتیانی، ۱۳۸۸)
سبز فایل، عرصه رقابت بر سر منابع و سرمایه هاست، کشورهای بزرگ صنعتی که فاتحان این عرصه اند بهره وری از منابع و سرمایه ها را در سرلوحه کار خود قرار داده اند و در پرتو وجود افراد تحصیلکرده و متخصص، چرخ های رشد و توسعه را به حرکت در آورده اند و به ابداعات و نوآوری هایی دست یافته اند. دسترسی به این نوآوری ها که اقتصاد کشورهای توسعه یافته را از نو زنده کرده است منوط به کارآفرینی است. کارآفرینی را به این دلیل که جامعه را به سمت تغییرات تکنیکی و مبتکرانه سوق داده و باعث رشد اقتصادی میشود و همچنین چون کارآفرینی دانش جدید را به خدمات و محصولات جدید تبدیل می کند حایز اهمیت است. (شان، ۲۰۰۳)
کارآفرینی علاوه بر ایجاد اشتغال، موجب بالا رفتن کیفیت زندگی، توزیع مناسب درآمد، کاهش اضطراب های اجتماعی و بهره وری از منابع ملی میشود. کارآفرینی پدیده فنی- اقتصادی جدیدی است که در دو دهه اخیر جهان اقتصاد و صنعت را با پیامدهای شگفت خود متحول ساخته است. در حال حاضر که اقتصاد کشور ما گرفتار نارسایی ها، کمبودها، و سوء مدیریت هایی است که منجر به وضعیت ناهنجار بیکاری، کمبود تولید ناخالص داخلی، کاهش قدرت سرمایه گذاری دولت، ضعف در صادرات غیر نفتی و بیماریهایی از این قبیل شده است، نیم نگاهی به وضعیت جهانی اقتصاد ما را به سوی این باور می کشاند که رشد کارآفرینی و فرهنگ کارآفرینانه به شرطی که هنرمندانه، با فرهنگ، امکانات، تواناییها و سلیقه ایرانی آمیخته شود تنها راه بهبود بیماری امروز اقتصاد کشور و پیشگیری از وخامت حال فرداست (سالازار،۱۳۸۳)
با توجه به دلایلی که در زمینه اهمیت کارآفرینی وجود دارد ضروری است برنامه ریزان و کارگزاران دولتی با حمایت همه جانبه از فرایند کارآفرینی و برنامه ریزی جامع، زمینه رشد و ترویج فرهنگ کارآفرینی را فراهم کنند. امروزه شواهد موجود نشان می دهد که کارآفرینی می تواند در نتیجه برنامه های آموزشی، پرورش یابد (سالازار، ۱۳۸۳).
نظریهپردازان علم مدیریت که بعد فنی کارآفرینی را بررسی می کنند بر این اعتقاد هستند که کارآفرینان می توانند در کلاس درس آموزش ببینند و بالنده شوند(عابدی، ۱۳۸۱).
بنابراین کارآفرینی امروزه به یکی از مهم ترین و گسترده ترین فعالیتهای دانشگاهها تبدیل شده است (احمدپور، ۱۳۷۸).
با توجه به موارد فوق الذکر اهمیت اشتغال در کمیته امداد مشخص می باشد و بنده چون در این نهاد مقدس مشغول به خدمت می باشم واز نزدیک مشکلات خانواده های تحت حمایت را لمس می نمایم و اهمیت ایجاد شغل وکسب درآمد برای مددجویان محترم از وظایف و اهداف عالیه این نهاد خدمتگزار می باشد بر آن دیدم تا به بررسی موانع و مشکلات سر راه مددجویان در خصوص ایجاد شغل و علل عدم تمایل مددجویان واجد شرایط و مستعدخودکفایی به دریافت وام را بررسی نموده و ارائه راهکار نمایم .
۱-۴ اهداف پژوهش:
۱-تعیین تأثیر سختگیری بانک ها بر عدم تمایل مددجویان به اجرای طرح اشتغال و خودکفایی.
۲-تعیین تأثیر رشد فرهنگی بر عدم تمایل مددجویان به اجرای طرح اشتغال و خودکفایی.
۳-تعیین تأثیر ترس از خود کفا شدن بر عدم تمایل مددجویان به اجرای طرح اشتغال و خودکفایی.
۴-تعیین تأثیر وابستگی به مستمری بر عدم تمایل مددجویان به اجرای طرح اشتغال و خودکفایی.
۵-تعیین تأثیر مهارت فنی بر عدم تمایل مددجویان به اجرای طرح اشتغال و خودکفایی.
۶-تعیین تأثیر بازدهی اقتصادی بر عدم تمایل مددجویان به اجرای طرح اشتغال و خودکفایی.
۷-تعیین تأثیر ترس از ورشکستگی بر عدم تمایل مددجویان به اجرای طرح اشتغال و خودکفایی.
۸- تعیین تأثیر بروکراسی اداری بر عدم تمایل مددجویان به اجرای طرح اشتغال و خودکفایی.
فرضیات پژوهش:
۱-سختگیری بانکهای عامل بر عدم تمایل مددجویان به اجرای طرح اشتغال و خودکفایی تاثیر معناداری دارد.
۲-عدم رشد فرهنگی مددجو بر عدم تمایل مددجویان به اجرای طرح اشتغال خودکفایی تاثیر معناداری دارد.
۳- ترس از خودکفا شدن بر عدم تمایل مددجویان به اجرای طرح اشتغال خودکفایی تاثیر معناداری دارد.
۴-وابستگی به مستمری امداد بر عدم تمایل مددجویان به اجرای طرح اشتغال خودکفایی تاثیر معناداری دارد
۵-نداشتن مهارت فنی بر عدم تمایل مددجویان به اجرای طرح اشتغال خودکفایی تاثیر معناداری دارد
شکل (۵-۱۳):نقشه ارزش گذاری بر حسب ارتفاع ۱۰۴
شکل (۵-۱۵): نقشه ارزش گذاری نهایی اراضی جهت گسترش آتی شهر ۱۰۶
فهرست جداول و نمودارها
عنوان صفحه
جدول(۴-۱): درجه حرارت ماهیانه شهر بندر ترکمن سانتیگراد ۵۳
جدول(۴-۲): تحولات جمعیت شهر بندرترکمن طی سالهای ۱۳۹۰-۱۳۴۵ ۵۸
نمودار (۴-۱): نمودار تحولات جمعیتی ۵۹
۶۰
جدول (۵-۱) مشخصات تصاویر ماهواره ای لندست ۶۴
جدول ۵-۲: مساحت کاربری های شهر بندرترکمن۱۳۹۱- ۱۳۶۶به هکتار ۶۵
نمودار (۵-۲) نمودار کاربری های شهر بندرترکمن ۶۶
جدول (۵-۳) ماتریس تغییرات کاربری و پوشش اراضی سال۱۳۷۸ نسبت به سال ۱۳۶۶به هکتار ۶۸
جدول (۵-۴) ماتریس تغییرات کاربری و پوشش اراضی سال۱۳۹۱ نسبت به سال ۱۳۷۸ به هکتار ۷۰
۷۲
جدول (۵-۶) مساحت اراضی پایدار منطقه شهری بندرترکمن ۷۵
جدول (۵-۷) مساحت تغییرات کاربری ساخته شده ۷۶
جدول(۵-۸) مساجت تغییرات کاربری ها به نفع ساخته شده ۷۸
جدول (۵-۹) مساحت کاربری های منطقه شهری بندرترکمن ۱۴۰۴ ۷۹
جدول (۵-۱۰)ماتریس تغییرات کاربری و پوشش اراضی سال۱۴۰۴ نسبت به سال ۱۳۹۱به هکتار ۷۹
جدول (۵-۱۱)رارزیابی دقت طبقه بندی تصاویر ماهواره ای ۸۱
جدول (۵-۱۲) وزن نهایی هر یک از معیارها در فرایند سلسله مراتبی ۸۶
جدول (۶-۱) مساحت ساخته شده سال ۱۳۹۱ نسبت به سال ۱۳۶۶ در ۵ کلاس ۱۰۹
فصل اول: کلیات تحقیق
مقدمه
پس از انقلاب کشاورزی، ایجاد شهرها دومین انقلاب عظیم در فرهنگ انسان بود. این امر روند اجتماعی برجسته ای بود که بیشتر موجب دگرگونی در روابط متقابل انسان با محیط و انسانهای دیگر گردید. در حقیقت تغییر در واکنش های انسان نسبت به هم و نسبت به محیط به تحول اجتماعی و دگرگونی فضائی امکان داد که نمود عینی آن بصورت یک پدیده نو که اصطلاحا شهر نامیده می شود نمایان گردید. در این میان پیدایش، توسعه و مکان گزینی شهرهای ایران به تبعیت از ویژگی های خاص زمانی و مکانی خود شکل گرفته اند. و در فراز و نشیبهای تاریخ دگرگونی ها و تغییراتی را بر چهره خود پیدا کرده اند. تا این که امروز بصورت میراثی از تاریخ تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور به دست ما رسیده است ( نظریان، ۱۳۷۴: ۱). بررسی تحولات جهانی در عصر حاضر حاکی از این است که شهر و شهرنشینی با تغییرات بنیادی کمی و کیفی روبرو بوده و در این روند همچنان با سرعت بیش از پیش به جلو در حرکت است. این گونه پیچیده شدن مسایل و مشکلات شهرها در ابعاد مختلف ممکن است پیامدهای منفی در پی داشته باشد (کیانی، ۱۳۸۶: ۱). یکی از مهمترین مباحث شهر و شهرنشینی در ایران امروز، بررسی و تحلیل رشد و توسعه کالبدی – فضایی شهر و شهرنشینی است (شماعی، ۱۹:۱۳۸۲). در این ارتباط هدف کلی برنامه ریزی شهری تأمین رفاه مردم است؛ از طریق ایجاد محیطی بهتر، سالمتر، آسانتر، مؤثرتر و دلپذیرتر (علی نژاد طیبی، ۲:۱۳۸۹). مطالعه و تحقیق در مورد شهر و توسعه شهری، با توجه به ابعاد گستردهی آن، از موضوعات دشوار است، زیرا روابط متعدد و پیچیدهای وجود دارند که برای اثر بخشی مطالعه، باید مد نظر قرار گیرند و موضوع از جنبه های مختلف بررسی شود. توسعه شهری در هر کشور یک امر اتفاقی نیست و از سوی دیگر کنترل روند آیندهی آن، نیاز به برنامه ریزیهای دقیق دارد( فرهمند، ۲:۱۳۸۷). بدین لحاظ تحلیل تناسب زمین برای توسعه شهری و شناسایی اراضی مناسب و اولویتدار برای گسترش کالبدی بسیار ضروری مینماید. ، این تحقیق به بررسی روند گسترش شهر بندرترکمن در طی سالهای ۱۳۹۱-۱۳۶۶ با بهره گرفتن از نرم افزار [۱](ادریسی) و تعیین جهات بهینه گسترش آن با بهره گرفتن از سیستم اطلاعات جغرافیایی[۲](GIS) پرداخته است. در ضمن در پایگاه GIS با بهره گرفتن از فرایندسلسله مراتبی تحلیل (ANP)[3] و نرم افزار SUPER DECISTIONبر روی مؤلفه های مؤثر در مکان یابی بستر مناسب جهت ساخت و ساز شهری، نسبت به تعیین جهات بهینه توسعه شهر اقدام شده است.
-
-
-
- بیان مسئله
-
-
شهرها از نظر بیولوژیک در استفاده از منابع حیاتی همچون هوا، آب و غذا، در متابولیسم شهری همچون انگل عمل میکنند. هرچه شهر بزرگ تر باشد از اطراف خود بیشتر طلب می کند و بدین ترتیب خطر تخریب محیط زیست افزایش می یابد (بحرینی، ۱۳۶۸: ۷۶). یکی از آثار این توسعۀ کالبدی، گسترش در حاشیه شهر یا منطقه ده- شهرها و آن سوی مرزهای اداری شهرها است. این توسعۀ شهری به سوی مناطق بیرونی پیش رفته و موجب تغییراتی در کاربری اراضی پیرامونی آن می شود (شیعه، ۱۳۷۷ :۶۵). با وجود این موضوع، طرحهای شهری دارای نگرشی مبتنی بر کیفیات یک سیستم بسته و منفک از محیط است و در شرح خدمات طرحهای شهری قدیم و جدید ایران، برنامه ریزی منطقه ای نقشی کمرنگ دارد. این در حالی است که یکی از موضوعات حیاتی قرن ۲۱ دربارۀ پایداری شهر، چگونگی رشد و توسعۀ شهر در فضا می باشد، شهرنشینی به عنوان دومین انقلاب در فرهنگ انسان باعث دگرگونی در روابط انسان ها با یکدیگر شده و با افزایش جمعیت شهرنشینی بهره برداری از محیط تشدید می گردد.رشد شهرنشینی در کشور ایران طی ۵۰ سال گذشته دو جهش عمده داشته است.اولین جهش بعد از اصلاحات ارضی(۱۳۴۱)که در ان با مکانیزه کردن کشاورزی و تقویت بخش صنعت سیل مهاجرین روستایی به سوی شهرها سرازیر شد. دومین جهش را می توان بعد از انقلاب اسلامی دانست.رشد روز افزون شهرها متأثر از رشد جمعیت و مهاجرت منجر به ساخت و سازهای بدون برنامه ریزی و تغیرات زیاد در ساختار فضایی شده است( کاظمی محمدی ۱۳۷۹: ۸-۷).
یکی از مشکلات عمده در برنامه ریزی شهری با توجه به رشد جمعیت و کمبود امکانات زیربنایی، تعیین جهت مناسب و نحوه گسترش فیزیکی شهر برای براورده ساختن نیازهای فعلی و پیش بینی برای نیازهای آینده می باشد. توسعه فیزیکی شهرها فرآیندی پویا و مداوم است که طی آن محدوده های فیزیکی شهر و فضاهای کالبدی آن به صورت عمودی و افقی گسترش می یابند. اگر این روند بدون برنامه ریزی باشد مشکلات متعددی را موجب خواهد شد .(حبیبی،پوراحمد،۱۳۸۴: ۲). شهر بندرترکمن از بافتی هندسی برخوردار است بدین معنی که خیابان های اولیه آن با طرحی از پیش اندیشیده شده ترسیم شده و بیشتر از الگوی نقشه طولی در زمینه ای شطرنجی تبعیت می کند ضمن آن که در برخی مناطق شهر به طور محدود، نقشه شهر حالت آشفته تری پیدا می کند. ولی متاسفانه توسعه فیزیکی شهر در امتداد جاده های وروردی گسترش یافته و شکل شهر را به حالت شعاعی نزدیک می کند. از جمله مشکلاتی که در رابطه با گسترش فیزیکی شهر مطرح است بالا بودن سطح ایستایی آبهای زیرزمینی است به دلیل شیب بسیار ضعیف منطقه و مجاورت با دریا که به نوبه خود دفع آبهای سطحی و فاضلاب شهری را با مشکل روبرو ساخته است. همچنین خطر پیشروی آب دریای خزر در بخش های غربی شهر که موجبات عدم گسترش فیزیکی شهر را به این سمت فراهم آورده است. بنابراین بررسی همه جانبه علل و عوامل توسعه فیزیکی شهری بویژه در دهه های اخیر همراه با ارزیابی الگوهای توسعه با نگرش علمی و نکات مثبت و منفی آن در ارتباط با مسایل شهری از مهمترین مسایلی هستند که بایستی مورد بررسی و شناسایی قرار گیرند.
-
-
-
- سوال تحقیق
-
-
-
آیا گسترش شهر بندرترکمن متناسب با الگوی بهینه بوده است.؟
-
- فرضیه تحقیق
-
به نظر می رسدگسترش فیزیکی شهر بندرترکمن متناسب با الگوی بهینه نبوده است.
-
- پیشینه تحقیق
-
دوم ـ سقوط رضاشاه در آغاز دهه بیست (دوره ۱۳۳۲ـ۱۳۲۰).
سوم ـ روی کار آمدن دموکراتها در آمریکا و امینی در ایران (دوره ۱۳۴۴ـ۱۳۳۹).
چهارم ـ از زمان انقلاب اسلامی تا کنون.
در هر یک از این چهار دوره، مردم با ایجاد احزاب سیاسی تلاش کردند تا در امور سیاسی مشارکت کنند، مشارکت بیشتر مردم در هر یک از این دورهها به معنای تقویت وفاق اجتماعی بوده است. تا اینجا دو سطح نظام و فرایند را بررسی کردیم. در سطح سیاستگذاری این مساله مطرح میشود که مردم برای چه چیزهایی اهمیت قایلاند و تصور آنها از یک جامعه خوب چگونه است؟ به این ترتیب، میتوان تشخیص داد که اصول و قواعد اجتماعی که مردم برای آن اهمیت قائل هستند و موجب وفاق اجتماعی میشوند چه اصول و قواعدی هستند، به این ترتیب سیاستگذاریهایی که موجب وفاق اجتماعی میشوند معلوم و مشخص میگردند[۵۲].
اهمیتی که شهروندان مختلف به پیامدهای سیاستگذاریهای گوناگون میدهند، متفاوت است، مثلاً برخی جوامع بر امنیت تاکید میورزند و برخی به آزادی بهای بیشتر میدهند و جوامع دیگر برای برابری اهمیت زیادتر قائل هستند و بر وجود حداقل استانداردها برای همه افراد تاکید دارند، بنظر میرسد مردم مشرق زمین از جمله مردم ایران برای امنیت اهمیت بیشتری قائل هستند تا برای آزادی و برابری. یعنی ارزش امنیت، ارزشی است که منجر به وفاق اجتماعی میشود. البته این امر دلایل مختلفی دارد: یکی از این دلایل حملات بیگانگان به خاک ایران بوده است. ایران همواره شاهد تاخت و تاز بیگانگان و مهاجمان و لشکرکشیهای بسیاری بوده است که اسباب نشست و نابسامانی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در نهایت ناامنی اقتصادی را فراهم آورده است. خودکامگی حکومتها نیز از عواملی بوده است که امنیت مالی ایرانیان را همواره بخطر انداخته است. بدین ترتیب لویاتانهای ایرانی که طبعاً باید برای حفظ جان مردم بوجود آمده باشند، به دشمن مال و جان آنها تبدیل شده بودند.
در ایران هیچگاه طبقه اشراف به مانند غرب پیدا نشد که صاحب اموال و املاک خود باشند و بتوانند در مقابل دولت از اموالشان دفاع نمایند.
در فقدان نیروهای اجتماعی، دولت یکهتاز میدان باقی میماند و خود به عنوان عاملی در جهت از بین بردن امنیت جانی و مالی مردم مطرح بود.
سلاطین ایران با قدرت مطلق حکومت میکردند و هیچ قانونی اختیارات آنها را محدود نمیساخت. در وصول مالیات، اموال مردم را غارت میکردند و هیچگونه قوانین و مقرراتی برای حفظ حقوق ملت ایران و تعیین حدود قدرت هیئت حاکمه وجود نداشت، و مقررات و سرنوشت مردم در هر محل ارتباط و بستگی تام با خلق و خویی شخص حکمران داشت.
بنابراین مهمترین مشکل مردم ایران رسیدن به امنیت جانی و مالی بود، البته این بدان معنی نیست که مردم ایران برای آزادی و برابری و عدالت اهمیتی قایل نبودند، بلکه منظور آنست که امنیت برای آنان دارای اولویت بیشتری بوده است، چناکه اولین درخواست مردم در انقلاب مشروطه از حکومت، ایجاد عدالت خانه بود که این خود در رابطه با احساس نیاز مردم ایران به مقوله عدالت و امنیت قابل تفسیر است[۵۳].
فصل هفتم
جنبشهای ساختاری و چالشهای مربوط به آن
جنبشهای ساختاری و چالشهای مربوط به باز تقسیم قدرت در ایران
طی دهه گذشته، ساختار سیاسی جمهوری اسلامی ایران با رویکردهای جدیدی روبرو شده است. در این روند «گفتمانهای سیاسی» نوظهوری ایجاد شده، گروههای جدیدی وارد «عرصه اقتدار سیاسی» گردیده و جنبشهای اجتماعی نوینی شکل گرفتهاند. این جنبشها را میتوان، به عنوان عرصه جدیدی از تحولات سیاسی و شکلبندی رفتار اجتماعی تلقی نمود. براساس رویکردهای جدید، سرشت دیوان سالاری دولتی به چالش فراخوانده شده است.
برخی از جامعهشناسان سیاسی بر این اعتقادند که تعارض موجود بر اساس «روندهای فراطبقاتی، فراساختاری و فرا ایدئولوژیک» شکل گرفته است.
رفتار گروههای اجتماعی بدون توجه به بنیادهای فکری و ضرورتهای ساختاری به نمایش در میآید. در چنین شرایطی تمامی گروهها در وضعیتی قرار دارند که نارضایتی خود را از شرایط اجتماعی و سیاسی اعلام میدارند. این امر، نشانهای از وضعیت «انتظارهای فزآینده» میباشد.
این جنبشها در عرصه نظام دانشگاهی از ظهور و عینیت بیشتری برخوردار شده است، بهمین دلیل، دانشگاه را میتوان به عنوان نمادی از جنبش اجتماعی دانست که به مقابله با هنجارهای استحکام یافته مبادرت میورزد، در این روند، گروهای سیاسی، عرصه دانشگاه را به عنوان محیطی تلقی میکنند که برخی از رقابتهای خود را از طریق آن پیگیری خواهند نمود این امر بیانگر پیوند «رقابتهای سیاسی» با «جبنشهای اجتماعی» دانست. در چنین شرایطی طبعاً زمینه محیطی برای «تصاعد رویاروییهای سیاسی» و افزایش «جدال گروههای سیاسی درون حکومتی» فراهم میگردد. این موضوع به مفهوم کاهش «انسجام سیاسی در ساختار حکومتی» میباشد.
بحران دیگری که در ساختار سیاسی ایران شکل گرفته است مربوط به فرایند «باز تقسیم قدرت سیاسی» خواهد بود، این امر سطح جدال و رویارویی بین «گروههای درون حکومتی» را افزایش داده و زمینه «اصلاحات درون ساختاری» را کاهش داده است.
عدهای از گروههای رقیب، اصلاحات را به مفهوم «تناوب نخبگان» مورد ارزیابی قرار میدهند. این گروهها اعتقاد دارند که: اگر ساختار سیاسی و نظام مدیریتی کشور از انعطافپذیری برخوردار باشد و «قابلیت فکری» خود را به گونهای تنظیم کند که گردش سیال و کارآمد نخبگان را امکانپذیر سازد، این تحول به نوزایی و فرآیندگی فرهنگی جامعه، تثبیت پایداری نخبگان و شکوفایی مبانی و ارزشهای انقلاب اسلامی منجر خواهد شد. چنین رویکردی طبعاً نیازمند تاکتیکهایی میباشد که براساس آن، زمینه افزایش انتظارات گروههای سیاسی را فراهم نکند؛ زیرا اگر چنین فرآیندی شکلگیرد، سطح جدال بین نخبگان افزایش مییابد. در درون اصلاحات، به هر اندازه که «سطح انتظارات جامعه» گسترش یابد، امکان رویارویی گروههای مختلف بیشتر خواهد شد.
طی سالهای ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۰، پدیدهای شکل گرفت که براساس آن «جدال نخبگان سیاسی» تشدید گردید. این امر سطح رقابتها را از «درون ساختاری»، به «چالشهای ساختاری» ارتقا داد. طبعاً، چنین امری، اقتدار ملی کشور را کاهش داد؛ زیرا رقابت به چالش تبدیل گردید و این امر، زمینه «تناوب رویکردها» را به «تناوب نخبگان» تبدیل نموده است.
تنوع مطبوعات به عنوان نمادی از اصلاحات تلقی میشود، اما در جامعهای که «فرهنگ سیاسی» آن فاقد مؤلفههای «فرهنگ مشارکتی» است و از سوی دیگر دارای نمادهایی از «فرهنگ تبعی» یا «فرهنگ محدودیت ظرفیتی» میباشد هرگونه «اصلاحات سیاسی» تبدیل به موجی از اعتراضات مطالبات و گسترش روندهای هنجارگریز میگردد.[۵۴]
چالش مطبوعات در روند رقابتهای درون ساختاری
هماکنون عرصه مطبوعات به عنوان یکی از «نمادهای جدال ساختاری» تلقی میگردد. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دادگستری تهران دیدگاههای مختلفی درباره مطبوعات دارند. این تنوع دیدگاه را میتوان در ارتباط با توقیف موقت مطبوعات در آخرین روزهای اسفند ۷۹ مشاهده کرد. شواهد موجود نشان میدهد که آن گروه از «نخبگان درون حکومتی» در تعارض فراگیرتری با «ساختارهای سیاسی» قرار دارند که دارای «نقش مطبوعاتی» نیز میباشند. انتخابات بهمن ۱۳۷۸ نشان داد که مطبوعات در اثرگذاری بر افکار عمومی نقش موثری را در مقایسه با رادیو یا تلویزیون بر جای گذاشته است. بنابراین یکی از عرصههای «جدال نخبگان درون حکومتی» جمهوری اسلامی ایران مربوط به «رویکردهای مطبوعاتی» خواهد بود، این روند در ماههای اردیبهشت و خرداد ۱۳۸۰ افزایش بیشتری پیدا خواهد کرد.
«مطبوعات» به عنوان یکی از ابزارهای «تحولات ارزشی و جنبشهای اجتماعی» محسوب میشود، این ابزار میتواند تجربههای گذشته را تبدیل به رویکردهای سیاسی جدید نماید. از سوی دیگر، مطبوعات میتواند «هنجارهای ساختاری شده» را با چالشهایی روبرو نماید، در چنین شرایطی روند گریز از «هنجارهای رسمی شده» افزایش مییابد و این امر به عنوان یکی دیگر از عرصههای جدال نخبگان تلقی میشود و روند شقاق را افزایش خواهد داد[۵۵].
تجربه حزب در ایران
اولین جوانههای حزبی در ایران با وزش اولین نسیمهای آزادی روییدن گرفت و همراه آن نیز در چنبره افت و خیزهایی گرفتار آمد که تا به امروز ره به جایی نبرده است.
دورههای کوتاهی را که در آن بستر مناسبی برای رشد احزاب فراهم آمد میتوان به ۳ دوره تقسیم کرد: ۱ـ دوره مشروطیت ۲ـ دهه ۱۳۲۰ تا کودتای مرداد ۱۳۳۲ ۳- دوره انقلاب اسلامی
۱ـ زمینههای تاریخی:
دوره مشروطیت را میتوان دوره احزاب پارلمانی نام نهاد؛ زیرا با شروع انتخابات، جریانهای مختلفی که هر یک در حوزههای محدود روشنفکری فعالیت داشتند، برای ورود به مجلس آماده شدند و پس از ورود، فراکسیونهای خاص خود را به وجود آورند. وضعیت این احزاب به گونهای بود که گویی در خارج از مجلس هیچ نمود و بازتابی ندارند.
در سال اول فتح تهران ۱۹۰۸) دو حزب در ایران پیدا شد؛ یکی انقلابی و دیگری اعتدالی. و در همان سال بعد از افتتاح مجلس دوم این دو حزب به اسم «دموکرات عامیون» و «اجتماعیون اعتدالیون» رسمی شده و خودشان را به مجلس معرفی کردند. احزاب دیگری مثل اتفاق و ترقی نیز وجود داشتند، اما چون در مجلس نماینده حسابی نداشتند گل نکرده و کاری از پیش نبردند.
اشاره ملک الشعراء بهار به اینکه احزابی که در مجلس نماینده حسابی نداشتند، نتوانستند موثر واقع شوند، در واقع تأییدی بر پارلمانی بودن احزاب این دوره است. طبیعی بود که در اوضاع و احوالی که هنوز صحنه سیاست بر مردم عادی نشده بود و فرهنگ مشارکت سیاسی نیز ریشه ندوانیده بود، فعالیت احزاب از حوزه پارلمانی و داشتن دفاتری در تهران و شهرهای بزرگ فراتر نرود.
چنانکه میدانیم این دوره چندان دوام نیاورد، نیروهای استبداد هنوز ناامید نشده بودند و نیروهای دموکرات از زمینههای اجتماعی وسیع محروم بودند، جنگ جهانی اول در راه بود و فشار دولتهای خارجی هر روز بیشتر میشد و دولتی مانند آلمان نیز از نظر مداخله به صفوف انگلیس و روس میپیوست. و در نهایت، انقلاب ۱۹۱۷ روسیه تمامی معادلات را بر هم زد و در نهایت دولتی که به حال تمامیت ارضی مفید باشد، یا نبود؛ اما یک نکته مهم که مسجل بود، آن بود که برای تحزب زهری کشنده بود که با آغاز اقتدار رضاشاه پایان فعالیتهای حزبی را اعلام میداشت.
دوره دوم که از شهریور ۱۳۲۰ شروع شد، دوره در هم ریزی بود که نمیتوانست نهال آینده آزادی و دموکراسی را پرورش دهد تنها روزانهای بود که همه میدانستند دیر یا زود بسته خواهد شد. و ایران در ساختار نظام بینالمللی چارهای جز تمکین از یکی از دو قطب قدرت ندارد. در عین حال بازترین و آزادترین و شاید هم طبیعیترین دورهای که در آن صد گل شکوفا شد و دهها حزب از گوشه و کنار سر برآوردند همین دوره بود.
اما نباید پنداشت که احزاب این دوره نیز چهار شرط اساسی یک حزب را دارا بودند؛ بلکه اغلب آنها، فاقد تشکیلات سراسری بوده، وابستگی آنها به مؤسسین و بنیانگذارانشان چنان بود که پس از رهبران خود دیری نمیپاییدند. اغلب این احزاب جز «حزب توده»، از نوع احزاب کادر و برجستگان بودند و از آنجائیکه آزادی را در این دوره به مردم داده بودند یا اینکه خود بخود براثر شرایط بینالمللی بوجود آمده بود و نه اینکه مردم خودشان آنرا به دست آورده باشند، به همان سان نیز از دست آنها بیرون شد. این گروه های روشنفکری فقط در دو صورت میتوانستند آزادی را حفظ کنند.
۱ـ با ریشه دوانیدن در جامعه و همراه ساختن مردم با خود و آموزش سیاسی تودهها برای ماندگاری در صحنه سیاست.
۲ـ از طریق ایجاد تعادل بین خود از یک سو و بین داخل و خارج از سوی دیگر.
چون این هر دو صورت نگرفت با توافق قدرتهای جهانی و پارهای از جناحهای قدرت در داخل، این نیروها از صحنه خارج (کودتا ۲۸ مرداد) و بار دیگر، احزاب در محاق فراموشی و سکون و سکوت فرو رفتند، احزاب فرمایشی سالهای بین ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۷ را به هیچ روی نمیتوان حزب به معنای دقیق کلمه نامید.
دوره انقلاب اسلامی، دوره تعارضهای جدیدی بود که از یک سو مناسب حال تخرب و از سوی دیگر به حال آن زیان آور بود، در این انقلاب نیز مانند انقلاب فرانسه، آزادی و یکپارچگی و وحدت ملی همزمان مورد تقاضا بود و وحدت طلبی اجازه تحزب و ایجاد شکاف در درون جامعه ملی را نمیداد. شعار حزب فقط حزب ا… ، گرچه قبل از هرچیز ابزار مخالفتی علیه گروه های گیتیگرا بود، اما یادآور شعار «حزب، فقط یک حزب آنهم حزب مردم» بود که دانتون در انقلاب فرانسه عنوان کرد. از سوی دیگر، ورود مردم به صحنه سیاست و برگزاری و انتخابات جدی، اما در چارچوب الزامات انقلاب و خط مشی انقلاب مبتنی بر مقابله با قدرتهای خارجی، ایجاب میکرد مجاری محدودی برای مشارکت مردم به وجود میآید.
قدرت معنوی و فراگیر رهبر انقلاب تا حدی این خلاء را پر میکرد، اما جریانهایی که بطور طبیعی در درون تفکر اسلامی بوجود میآمد خود بن مایه احزاب جدید بود.
اگر چهار مرحله برای انقلاب اسلامی در نظر بگیریم:
۱ـ مرحله تخریب ۲ـ مرحله تحکیم ۳ـ مرحله سازندگی ۴ـ مرحله تعمیق
قاعدتاً باید در مرحله چهارم زمینههای مناسب رشد احزاب بوجود آید که در آن صورت میتوان با قاطعیت اعلام کرد، انقلاب ایران راه رشد دموکراتیک را انتخاب کرده است[۵۶].
انواع حزب در ایران
احزاب ایران را از آغاز تا به امروز میتوان به دو گروه عمده که با گونهشناسی موریس دوورژه نیز همخوانی دارد تقسیم کرد:
۱ـ احزاب کادر؛ مانند تمامی احزابی که در دهه ۱۳۲۰ شکل گرفتند و اعضای آن اغلب از تحصیل کردگان و معنونین بودند این احزاب فاقد ساختار منسجم و تشکیلات و برنامه جدی بود.
بی در و پیکر بودن احزاب کادر و بستگی شدید آنها به بنیانگذاران خود، آینده آنها را با ابهام روبرو میساخت. نه تنها تکلیف حزب از نظر پایگاه اجتماعی و خط فکری نامعلوم بود، بلکه تکلیف اعضا نیز روشن نبود. بسیار اتفاق میافتاد که عدهای و حتی شخصی وارد یک حزب میشد و سپس آنرا از مجرای اعلام شده خارج و به سمت دیگری سوق میداد.
۲ـ احزاب تودهای و متمرکز؛ که نمونههای آن بسیار نادرست است، اغلب این احزاب، جنبه کیش شخصیتی پیدا میکنند و نمونه ایرانی آن تا انقلاب اسلامی تنها حزب توده بود که به تدریج به همین سو متمایل شد، وابستگی اینگونه احزاب به خارج از کشور نیز بسیار محتمل و آسان است؛ زیرا کافی است بر روی یک یا چند نفر سرمایهگذاری شود. چنانکه در همین حزب توده نیز گروه وابسته به شوروی جای گروه مستقل تر را گرفت.
در اساس وابستگی احزاب سیاسی ایران به خارج، سابقه دیرینه دارد، و حتی ملکالشعرای بهار نیز به وابستگی حزب دموکرات به انگلیسها و وابستگی حزب اعتدال به روسها اشاره میکند[۵۷].
پس از انقلاب اسلامی، حزب جمهوری اسلامی معتبرترین و سازمانیافتهترین حزب تودهای در تاریخ ایران بود که میتوانست نمونه موفقی از اینگونه احزاب را به دست دهد؛ اما توقف ناگهانی فعالیت این حزب که به تشخیص رهبر انقلاب صورت گرفت، نقطه ختمی بر فعالیتهای حزبی در انقلاب اسلامی نیز بود. به هر صورت تجربه حزب جمهوری اسلامی میتوانست پس از دوم خرداد ۱۳۷۶ نیز تکرار شود، اینکه رئیس جمهور موفقی مانند، دو گل اقدام به تأسیس یک حزب نماید امری کاملاً طبیعی است، اما محمد خاتمی پس از دوم خرداد آمادگی چنین کار بزرگی را نداشت.
وجود احزاب متعدد و ریز و درشتی که امروز ترغیب میشوند، گرچه برای فضای سیاسی و رقابت و تقویت جامعه مدنی بسیار مفید است، اما چندان مناسب حال و هوای ایران نیست، مگر اینکه به تدریج بعضی از آنها پایههای محکمی پیدا کرده و بتوانند در قالب آن دو محور اساسی زمینههای یک نظام دو حزبی را پی بریزند[۵۸]. و اما یکی از تحلیلگران اولیه در مورد نقش گروه ذینفوذ گفته است که چنین گروهی تنها یک جلوه از رشتهای است که به مبانی و اساس ساخت اجتماعی باز میگردد[۵۹].
انتخابات چیست؟
انتخابات، سلسله اقدامات و عملیات منسجم و پیوستهای است که در یک محدوده جغرافیایی مشخص و زمانی محدود و معین صورت میگیرد و منجر به برگزیده شدن فرد یا افراد و یا موضوع و مرام خاصی از سوی اکثریت مردم میشود، اجرا و انجام این سلسله اقدامات و عملیات که منتج به این نتیجه گردد، اصطلاحاً برگزاری انتخابات نامیده میشود.
تاریخچه انتخابات
سابقه و دیرینه انتخاباتی ایران به ۹۷ سال پیش برمیگردد، از آن مقطع به این سو، شاهد دو دوره متفاوت انتخاباتی با قوانین و دستاوردهای مختلف بودهایم که میتوان آنرا به انتخابات قبل از انقلاب و انتخابات پس از پیروزی انقلاب اسلامی تقسیم کرد:
قبل از پیروزی انقلاب (اولین مجلس موقتی)
اولین شکل انتخابات و تشکیل مجلس در ایران به زمان بعد از مشروطیت برمیگردد، فرمان مشروطیت در تاریخ ۱۴ جمادیالثانی سال ۱۳۲۴ هجری قمری از طرف مظفرالدین شاه قاجار صادر شد و اولین مجلس موقتی که طبق این فرمان باید «نظامنامه انتخابات» را تهیه نماید در تاریخ ۲۶ مرداد ماه سال ۱۲۸۵ هجری شمسی در عمارت نظام تشکیل شد.
اولین قانون انتخابات در تاریخ ۱۸ شهریور ۱۲۸۵ هجری شمسی بوسیله میرزا حسن خان منیرالملک مرتضی قلیجان، صنیع الدوله، مخبر السلطنه، مخبر الملک، موتمن الملک و محتشم السلطنه تهیه و تدوین گردید و بلافاصله پس از رسمیت یافتن متمم قانون اساسی به تصویب مجلس رسید و اولین دوره مجلس شورای ملی در تاریخ ۱۷ مهر ۱۲۸۵ هجری شمسی افتتاح شد، بموجب مقررات این نظامنامه طول نمایندگی دو سال و تعداد نمایندگان ۱۵۶ نفر بودند که ۶۰ نفر از تهران ۹۶ نفر از سایر شهرستانها انتخاب میشدند. البته در دوره یکم انتخاب صنفی بوده و همه طبقات مردم در آن شرکت نداشتند.
شرایط کاندیدها و رای دهندگان در اولین نظامنامه انتخاباتی