-
- شناسایی کردن: تعیین صلاحیتهای درونی، منبع استراتژی، قلمرو دانش.
-
- تسخیر کردن: رسمی کردن دانش موجود.
-
- انتخاب کردن: تعیین ارتباط دانش، ارزش و دقت، رفع دانشهای ناسازگار.
-
- ذخیره کردن: معرفی حافظه یکی شده در مخزن دانش با انواع الگوهای دانش.
-
-
- پخش کردن: توزیع دانش برای استفاده کنندگان بهطور خودکار بر پایه علاقه و کار و تشریکمساعی دانش در میان گروهها.
-
-
- به کار بردن: بازیافتن و استفاده دانش در تصمیمگیریها، حل مسائل، خودکار کردن و پشتیبانی کار و مددکاری شغل و آموزش.
-
- ایجاد کردن: تولید دانش جدید در حین تحقیقات، تجربه کردن کار و فکر خلاق.
-
- تجارت کردن: فروش و معامله، توسعه و عرضه کردن دانش جدید به بازار در قالب محصولات و خدمات.
۲-۱۸-۲۳- مدل مدیریت دانش Holsapple&Jashi
هلساپل و جوشی، یک مدل زنجیره دانش را که شامل هر دو نوع فعالیتهای اولیه و ثانویه میشوند و قابل مقایسه با مدل زنجیره ارزش پورتر است را ارائه نمودند. مدل زنجیره دانش، از یک هستیشناسی مدیریت دانش بهوسیله ۳۰ فعال مدیریت دانش بوجودآمده است. این هستیشناسی، پنج طبقه فعالیتهای اولیه را تعریف میکند: (۱) کسب دانش، (۲) انتخاب دانش، (۳) تولید دانش، (۴) جذب و درونی سازی دانش، و (۵) انتشار دانش. این فعالیتهای اولیه، دانش را در یک مرحله و چهار طبقه از فعالیتهای ثانویه که مراحل مدیریت دانش را هماهنگ میکنند به وجود میآورند: (۱) اندازهگیری، (۲) کنترل، (۳) هماهنگی، و (۴) رهبری. بر طبق این مدل بهکارگیری ترکیبی از فعالیتها در ۹ طبقه، منجر به یادگیری و تبلور سازمانی میشود. یادگیری بیانکننده تغییرات در وضعیت منابع دانش بوده و تبلور، بیانکننده ظهور و جلوهگری دانش سازمان در دنیای واقعی است. شیوههایی که مدیریت دانش بکار گرفته میشوند، میتواند بر موقعیت رقابتی سازمان تأثیر گذارد. بهبیاندیگر، بهرهوری، چالاکی، نوآوری، و اعتبار چهار جنبه رقابتی هستند که هرکدام از آنها میتوانند سازمان را به نوعی از انجام هریک از ۹ فعالیت بیانشده منتفع سازند. [۲۵]
۲-۱۸-۲۴- مدل مدیریت دانش Bukowitz&Willams
اجزای فرایند مدیریت دانش ارائهشده از سوی بکوویتز و ویلیامز شامل هفت عامل:
یافتن، بهکارگیری، یادگیری، تسهیم، ارزیابی، ایجاد، نگهداری و حذف است که باید برای ایجاد سرمایه بر پایه دانش بهصورت یکپارچه مدیریت شوند. [۲۶]در ادامه راجع به هر یک از آنها توضیحاتی به شرح زیر داده خواهد شد.
الف) یافتن: نکات اساسی که در یافتن اطلاعات درست، باید در زمان مناسب مدنظر قرار گیرند، عبارتاند از:
-
-
-
- آیا همکاران میتوانند، نیازهای اطلاعاتی خود را دقیق فرموله کنند؟
-
- آیا منابع و حاملان دانش مشخصاند؟
-
- آیا ابزار کمی و قواعد موجود از جستجوی اطلاعات حمایت میکنند؟
-
- آیا شالوده ساختار دانشی، قابل فهم بوده و خوب سازماندهی شدهاند؟
-
-
ب) بهکارگیری: به این معنا است که بتوان خلاقانه و مشتری گرایانه، راه حل های مناسب را به دست آورد. این امر از طریق پیشنهاد راههای گوناگون برای استفاده از دانشهای بالقوه انجام میشود. نکاتی که باید برای تحقق این موضوع موردتوجه قرار گیرد عبارتاند از:
-
-
-
- جریان آزاد ایدهها در داخل سازمان،
-
- همکاری تنگاتنگ بخشهای مختلف سازمان و
-
- ایجاد مکانهای (مجازی/فیزیکی) آزاد برای تبادل دانش و بروز خلاقیت در سازمان.
-
-
پ ) یادگیری: بررسی در خصوص یافتن دلایل موفقیت یا عدم موفقیت پروژههای انجامشده بهمنظور لحاظکردن نتایج آن در پروژههای انجامشده بهمنظور لحاظ کردن نتایج آن در پروژههای آتی برای انجام اثربخش آنها. مواردی که در این زمینه باید موردتوجه قرار گیرند، عبارتاند از:
-
-
-
- ایجاد این تفکر که یادگیری در سازمان، به استفاده اثربخش در عمل منجر شود و
-
- در تمام سازمان، جمع آوری تجربیات و آموختهها به رسمیت شناخته شود.
-
-
ت) تسهیم: در این فرایند، همکاران دانشهای خود را به دیگران انتقال میدهند و این امر، موجب گسترش پایههای دانش سازمانی میشود. در این زمینه باید گفت، تبادل دانش در سازمان، به زمان و بسترسازی مناسب نیاز دارد، چراکه ممکن است، این حالت - به دلایل گوناگون - در برخی از همکاران، احساس خطر را برانگیزد. نکات اساسی در تبادل دانش، عبارتاند از: