۷۱/۰
۸۲/۰
کرال پشت
کرال سینه
۰٫۸۶
شیرجه
۱۳/۰
ماندن روی آب on the Water
نفس گیری accurate
شنای قورباغه
زیر آبی رفتن go
شنای پروانه
نمودار۲٫۴٫ نمودار مسیر رابطه خودسودمندی با میزان عملکرد با بهره گرفتن از نرم افزار لیزرل
همانطور که در نمودار مسیر ۱ دیده می شود، رابطه ساختاری قدرتمندی (۸۸/۰=R) بین خود سودمندی و میزان عملکرد وجود دارد. تمامی ابعاد خود سودمندی و نیز تنها بعد عملکرد در مدل، نقش معنادار داشتند. شاخصهای مدل به صورت ۹۱/۳۰ =۲c ، ۱۱=df، ۰۱/۰=P-value، ۰۸/۰=RMSEA، ۹۳/۰=GFI، ۹۲/۰=AGFI بود. با توجه به اینکه نسبت کای دو به درجه آزادی کمتر از ۳، مقدار احتمال کمتر از ۰۵/۰، شاخص نیکویی برازش (GFI) و شاخص تعدیل یافته نیکویی برازش (AGFI) بالاتر از ۹/۰ است، می توان گفت این مدل از برازش خوبی برخوردار است.
بنابراین فرضیه دوم تحقیق ثابت گردید و طی آن مشخص شد که احساس خود سود مندی بر میزان عملکرد تاثیر دارد. طبق اطلاعات به دست آمده از طریق نرم افزار رابطه بین این دو مستقیم(به علت علامت مثبت رابطه بین دو متغیر) می باشد. می توان اینگونه بین نمود که اگر ورزشکاران احساس خودسودمندی بیشتری داشته باشند، میزان عملکرد آن ها افزایش می یابد.
فرضیه صفر سوم: خطر پذیری روانی بر میزان عملکرد اثر ندارد.
جهت شفاف تر شدن ماهیت رابطه این دو متغیر مکنون، یعنی خطر پذیری روانی و میزان عملکرد ، با بهره گرفتن از مدلسازی معادله ساختاری، رابطه ساختاری آنها بررسی می شود. نتایج اجرای این مدل ساختاری با بهره گرفتن از نرم افزار آماری لیزرل، در نمودار مسیر ۳ ارائه شده است.
خطرپذیری روانی
پرخاشگری
هیجان طلبی
رفتارهای مخاطره آمیز
اضطراب
۰٫۱۰
۰٫۱۴
۰٫۱۶
۰٫۲۰
۸۰/۰-
عملکرد
۳۳/۰
۷۸/۰
۴۱/۰
۶۲/۰
۰٫۳۹
تاثیر گذاری
نمودار۳٫۴٫ نمودار مسیر رابطه خطرپذیری روانی با میزان عملکرد با بهره گرفتن از نرم افزار لیزرل
همانطور که در نمودار مسیر ۳ دیده می شود، رابطه ساختاری قدرتمندی (۸۰/۰- =R) بین میزان خطر پذیری روانی و میزان عملکرد وجود دارد. تمامی ابعاد میزان خطر پذیری روانی و تک بعد عملکرد در مدل، نقش معنادار داشتند. شاخصهای مدل به صورت ۳۳/۲۶ =۲c ، ۹=df، ۰۱/۰=P-value، ۰۷/۰=RMSEA، ۹۰۱/۰=GFI، ۹۲/۰=AGFI بود. با توجه به اینکه نسبت کای دو به درجه آزادی کمتر از ۳، مقدار احتمال کمتر از ۰۵/۰، شاخص نیکویی برازش (GFI) و شاخص تعدیل یافته نیکویی برازش (AGFI) بالاتر از ۹/۰ است، می توان گفت این مدل از برازش خوبی برخوردار است.
بنابراین فرضیه سوم تحقیق ثابت گردید و طی آن مشخص شد که خطر پذیری روانی بر میزان عملکرد تاثیر دارد. طبق اطلاعات به دست آمده از طریق نرم افزار رابطه بین این دو معکوس می باشد. می توان اینگونه بین نمود که هرچه میزان خطرپذیری روانی در بین ورزشکاران بیشتر باشد، عملکرد آن به به طرز چشمگیری کاهش می یابد.
فرضیه صفر چهارم: مدل مفهومی ارتباط علّی بین خطرپذیری با خودسودمندی و عملکرد معنادار است.
جهت شفاف تر شدن ماهیت رابطه فوق، با بهره گرفتن از مدلسازی معادله ساختاری، رابطه ساختاری آنها بررسی شد. نتایج اجرای این مدل ساختاری با بهره گرفتن از نرم افزار آماری لیزرل، در نمودار مسیر ۴ ارائه شده است.
*۳۹/۰
*۴۷/۰
*۵۳/۰
*۳۶/۰
*۳۶/۰
*۲۷/۰
*۵۶/۰
*۸۱/۰
*۲۲/۰
*۲۱/۰
*۵
*۷/۰
*۳/۰
*۱
ایجاد مکانهای جایگزین برای کلاس درس یا تغییر جایگاهها بهطور مرتب، راهحل های احتمالی میباشند. در روستاهای اتیوپیشمالی نزدیک مرز که کودکان برای یک کلاس در یک غار زیر صخرهسنگی دور از محدودهی شلیک گلوله مسیر شیب داری را بالا میروند.۱۷۲ در اوج جنگ در یوگسلاوی سابق، کلاسها در زیرزمینهای خانههای افراد اغلب با روشنایی شمع برگزار میشد. والدین در بوسنیوهرزگوین و در کرواسی مُصر بودند که آموزش علیرغم شرایط سخت ادامه پیداکند.۱۷۳
۱٫۸٫۳٫۲٫آموزش کودکان آواره
درطول جنگ بیشتر برنامههای آموزشی برای کودکان پناهنده مدیریت شده است. دلایل تاحدودی واقعی میباشد. کودکان گروهبندی شده در اردوگاهها در دسترستر میباشند و نظامهای اقتصادیای وجود دارد که بهطور کلی تبدیل کردن اردوگاهها به کلاس درس را آسانتر میکند. علاوه براین تعدادی از کمککنندهها مجبور میشوند که فقط با پناهندگان کار کنند. سایرین از سیستمهای آموزش ملی فاصله میگیرند و ترجیح میدهند برنامههای مستقل را اجرا کنند.
اما درکل، بودجه برای آموزش پناهندگان بهوضوح ناکافی میباشد. کمتر از یکسوم کل آموزش پناهندگان توسط کمککنندگان بینالمللی حمایت میشود.۱۷۴ بسیاری از جوامع پناهنده تحصیلات را بدون انتظار برای کمک بینالمللی سازماندهی میکنند و از هر وسیله موجود برای برپاکردن کلاسها و شروع آموزش استفاده میکنند. یک پروژه در گینه بهطور خاص یک مثال جالبی را ارائه میدهد. در آنجا معلمها در داخل جمعیت پناهنده از لیبریا و سیرالئون با یکدیگر کار میکنند تا یک برنامه آموزشی را گسترش دهند و برنامههای تحصیلی را ایجاد کنند. آنها بعداً از UNHCR کمک دریافت کردند و به سرعت ۱۲۰۰۰ دانش آموز پناهنده داشتند. کمیته بینالمللی نجات (IRC) برای آموزش و پرداخت حقوق به معلمها و گذاشتن سقف روی کلاسها موافقت کرد. سرانجام، برنامه به جایی رسید که شامل بیش از ۷۵۰۰۰دانش آموز در ۱۳۵مدرسه با بیش از ۱۸۰۰معلم بود.۱۷۵ بهواسطه این حقیقت که حتی با وجود برنامههایی که در اوج فعالیت خود هستند یکسوم کودکان در اردوگاهها یعنی تقریباً ۰۰۰/۱۵۰کودک هیچ آموزشی دریافت نکردند.۱۷۶
فراهم کردن حتی کمترین غرامت برای معلمها می تواند تنش ایجاد کند. برای مثال حقوق ماهیانه پرداخت شده به معلمهای لیبریایی و سیرالئونی در گینه بهعنوان یک عاملی در دلسرد کردن آنها برای برگشت به خانه تعبیر میشود. در تیمورغربی غرامت برای معلمهای پناهنده تیموریغربی فراهم میشود اما این، در میان تیموریهای غربی دلخوری ایجاد میکند چون در وسط بیثباتی در سراسر منطقه معلمهای محلی اصلاً حقوق دریافت نمیکردند.
کودکان پناهنده میتوانند گاهی اوقات در جریان اصلی مدارس کشورهای میزبان شرکت کنند اگرچه چنین فرصتهایی معمولاً فقط برای تعداد خیلی کمی فراهم میباشد و وقتی این کار عملی میشود کودکان پناهنده احتمالاً نیاز به برنامههای خاص دارند تا به آنها برای پرکردن خلأهای آموزشی و یادگیری زبان محلی کمک کند. اما وقتی زبان یک مانع نمیباشد کودکان هنوز از آزار و اذیت، تبعیض یا تهدید در مدرسه رنج میبرند.
بیشتر کشورهای درحال توسعه که میزبان پناهندهها هستند باید به آموزش ابتدایی همگانی برای کودکانشان دسترسی داشتهباشند. بعضی از دولتهای میزبان دوست ندارند که برای کودکان پناهنده فعالیت آموزشی فراهم کنند چون میترسند که این کار پناهندگان را برای ماندن بهطور دائم در سرزمین آنها تشویق کند. آنها به مزیتهای نسبی که کمک بینالمللی برای پناهندگان میآورد اعتراض میکنند و در بعضی موارد از اجازه دادن به آژانسهای بشردوستانه برای ایجاد برنامههای آموزشی خودداری میکنند. نپذیرفتن آموزش آشکارا هم ماده ۲۲ کنوانسیون ۱۹۵۱ مربوط به موقعیت پناهندهها و هم ماده ۲۸ کنوانسیون مربوط به حقوق کودکان را نقض میکند که طرفین دولتها را ملزم میکند تا با کودکان پناهنده مانند اتباع در مورد آموزش ابتدایی رفتار شود.
در تانزانیایغربی، برای مثال دولت در ابتدا با ایده دبستان ابتدایی برای پناهندگان بروندیایی مخالفت کرد. به جای آن، مراکزی برای فعالیت کودکان ایجاد کرد که ورود حمایت آژانسهای بینالمللی به آن ممنوع بود. این یک تأثیر مفید داشت که جامعه پناهنده مالکیت کامل مراکز را در اختیار گرفت و تصمیم گرفت که برای کودکان در داخل اردوگاهها آموزش فراهم کند. بعد از حدود یک سال مقامات تانزانیایی به اردوگاهها برای ایجاد مدرسه ابتدایی با هدف آماده کردن کودکان برای برگشت به خانههایشان در بوروندی موافقت کرد.۱۷۷ معلمها و مربیان از میان پناهندگان بوروندیایی قادر بودند برنامه درسی که کنار گذاشته بودند را سریع شروع کنند. بیش از ۲۷۰۰۰۰ بچه از همکاری بین دو دولت سود بردند و این امکان را فراهم کرد که کتابهای درسی بروندیایی در تانزانیا چاپ شود. همان نمره شش ورقههای امتحانی در آنسوی مرز استفاده شده است تا کودکان پناهنده را در کلاس نگهدارد و امکان انتقال آرام به عقب به داخل سیستم آموزشی بوروندایی را فراهم کند. دوسال بعد بیشتر کودکان بوروندیایی در مدرسههای تانزانیا حاضر میشدند نه در مدرسههای بوروندیایی. این نشان داد که یک رویکرد قوی مبتنی بر جامعه از ابتدا میتواند یک برنامه آموزشی مؤثر در موقعیتهای اضطراری ایجاد کند، اما عجیب اینکه آن دسترسی بهتر به آموزش را برای کودکان بوروندیایی که در اردوی پناهندگی زندگی میکنند در مقایسه با کودکانی که در بوروندی زندگی میکنند ایجاد کردهاست.۱۷۸
کودکان آواره داخلی با موانع مختلفی در مقایسه با همتایان پناهندهشان مواجه میشوند. جنگ مداوم و آشفتگی پیدرپی دسترسی به آموزش را دشوار میکند. در آذربایجان، در حدود یکمیلیون آذری به بیرون از شهر آواره شدند. همان واگنهای قطار رها شده که خانه ۴۰۰۰ نفر آواره داخلی بود به عنوان کلاس درس مورداستفاده قرارگرفت. علیرغم کمبود کتابها و لوازم آموزشی معلمها و دانشآموزان هر روز در واگنهایی که شیشه پنجره و گرما نداشتند میآمدند. در مرکز شهرباکو جایی که خانوادههای آواره در بیمارستانها و سایر ساختمانهای عمومی متروکه زندگی میکردند مدارس برای کودکان آواره بدون تخته سیاه و برق دائر بود. بعضی از کلاسها در ساختمانهای با دیوارهای خراب شده برگزار میشد.۱۷۹
جایی که مدارس دولتی در دسترس بود، کودکان آواره داخلی از رفتن به این مدارس منع میشدند زیرا آنها مدارک شناسایی موردنیاز برای نامنویسی کردن را نداشتند. در کلمبیا خانوادههایی که از سرزمینهایشان توسط شبهنظامیان یا گروههای چریک رانده شدند به علت ترس از هدف قرارگرفتن مجبور شدهاند که هویتشان را مخفی نگهدارند. در نتیجه کودکانشان دسترسی به مراقبتهای بهداشتی یا خدمات دولتی از جمله مدرسه ندارند.۱۸۰ در سال۱۹۹۷ وزارت آموزش و پرورش سریلانکا به کودکان اجازه داد که بدون گواهی تولد در مدارس شرکت کنند اما به آنها اجازه داوطلب شدن در امتحانها یا مشارکت در ورزشها را نداد.۱۸۱
۲٫۸٫۳٫۲٫آموزش نوجوانان
حمایت کم کمککنندهها برای تحصیلات متوسطه، دلالت بر بهحساب نیاوردن آشکار نوجوانان در داخل جوامع جنگزده دارد اگرچه کمککنندهها درحال حاضر برای شناسایی نیازها سریعتر عمل میکنند تا تحصیلات ابتدایی را برای جوانان در طول موقعیتهای اضطراری فراهم کنند اما حمایت مهم را برای تحصیلات نوجوانان ایجاد نکردهاند. نتایج قابل پیشبینی میباشند بدون فرصتهای تحصیلی و شغلی، جوانان برای ملحق شدن به ارتش مجبور یا اغفال میشوند و سایرین در معرض سوءاستفاده یا تجاوز جنسی قرار میگیرند.
بسیاری از جوانان در کشورهای جنگزده و فقیر سواد مقدماتی و مهارتهای شمردن را خوب یاد نگرفته اند و نیاز به برنامههای سریع یادگیری دارند تا به آنها برای رسیدن به سطح کلاس گروه سنیشان کمک کند. در گرجستان یک برنامه یادگیری اصلاحی برای نوجوانان آواره فراهم میشود تا دوباره در کلاسهایی با سطوح نمرات ۵، ۷ یا ۹ نامنویسی کنند.۱۸۲ اگرچه هیچ مدرسه متوسطی برای نوجوانان وجود ندارد.
در روآندا، کودکانی که قبل از تمامکردن مدرسه ابتدایی از کشور فرارکردند اکنون سرپرست خانوادهها میباشند و از خواهر و برادر کوچکتر یا یتیمها مراقبت میکنند. آنها مهارتهای اصلی آموزشی را دارند اگر آنها بخواهند به مدرسه برگردند، باید با کودکان خیلی کوچکتر از خودشان تحصیل کنند. احساس حقارت برای ادامهدادن در یک کلاس با کودکان کوچکتر میتواند نوجوانان را از دوباره وارد شدن به سیستم مدرسه مأیوس کند با وجود این آنها دورنمایی از آموزش شغلی جایگزین دارند.۱۸۳
۳٫۸٫۳٫۲٫تحصیلات دختران
در سطح جهانی، دوسوم کل کودکانی که به مدرسه نمیروند دخترها هستند و درطول درگیری، نابرابری جنسیت افزایش مییابد و والدین احتمالاً برای امنیت کودکانشان در داخل مدرسه نگران میباشند. در بسیاری از موارد، دختران پناهنده در کشورهای خودشان آموزش ندیدهاند بنابراین والدین در فرستادن آنها به مدرسه در اردوی پناهندگی هیچ مزیتی نمیبینند. بهطور کلی برآورده شده است که از بین ۱۰ دختر پناهنده فقط ۱ نفر در کلاس شرکت میکند.۱۸۴
درطول جنگ نیاز دخترها برای آموزش شغلی و تحصیلی بهطور خاص زیاد میشود. بسیاری از دخترها در سن خیلی پائین سرپرست خانواده میشوند. حتی وقتی دخترها دسترسی به تحصیلات را بهدست میآورند آنها غالباً باز هم از تبعیض به علت تعصب جنسیت در برنامه آموزشی و در نگرش معلمها، مدیران و دانشآموزان مرد رنج میبرند. برای مثال درمیان پناهندگان سودانی در اوگاندا UNHCR اعلام کرد که حاضر شدن در مدرسه برای دختران در مویوشرقی در مقایسه با پسران بهطور چشمگیری پایینتر بود و بهطور دائم برای دختران بزرگتر کم میشود. در مدارس ابتدایی با حضور کمتر دخترها، ۳۵% کودکان پناهنده دختر بودند یک نسبتی که تا ۱۳ درصد در مدرسه متوسطه پایین آمد دلایل آن برای همه شناخته شدهبود. اعتقاد فرهنگی و ازدواج زود، اغلب مانع نامنویسی شد. خانوادهها قادر نبودند شهریه مدرسه را پرداخت کنند یا نمیتوانستند لباس مناسب برای کودکان فراهم کنند. در بعضی از نمونهها خلاصه اینکه دخترهایی که به سن قاعدگی میرسیدند لوازم بهداشتی نداشتند. کلاسهای موقتی که در موقعیتهای اضطراری برگزار میشوند به دستشوییهای جدا برای دخترها و پسرها مجهز نمیباشد.۱۸۵ و اغلب در کتابهایی درسی و کلاسهای درس به دخترها و علایق آنها متوجه نمیشود بنابراین دخترها احتمالاً رابطهای بین مدرسه با زندگیشان نمیبینند.
بعضی از والدین نمیخواهند دخترها و پسرها با هم در یک سن مشخص در مدرسه شرکت کنند. در افغانستان، مقامات طالبان به شدت محدود شدهاند و گاهی دسترسی دختران به آموزش را تکذیب کردند. بهعنوان اعتراض تعدادی از سازمانها از حمایت مدارس دولتی در مناطق جنگزده کنار کشیدهاند تا هم به دخترها و هم به پسرها فرصتی برای حضور در مدرسه داده شود.
آموزش در موقعیتهای اضطراری میتواند موقعیتهایی را برای موردتوجه قراردادن تبعیض علیه دخترها فراهم کند یک برنامه حمایت شده توسط IRC برنامه آموزش بهداشتی را گسترش داده است که بهداشت باروری را موردتوجه قرار میدهد و طراحی میشود تا اعتماد بهنفس را در میان دختران پناهنده سیرالئونی و لیبریایی که در گینه زندگی میکنند ارتقا دهد. از سپتامبر ۱۹۹۸، IRC آموزش اجتماعی و آموزش مشاوره را فراهم کردهاست تا از یک برنامهای حمایت کند که خشونت جنسی را موردتوجه قرار میدهد. دختران اخراج شده از مدرسه به علت حاملگی برای جلوگیری از تبعیض بیشتر دوباره پذیرفته شدهاند با توجه به اینکه انجمن اجتماعی زنان جوان و برنامههای مشاورهای راهنمایی و حمایت عاطفی را فراهم میکند.۱۸۶
در سال ۱۹۹۱ یک برنامه برای حمایت از تحصیلات دختران در جامعه پناهنده افغانی در پاکستان آغاز شد. این برنامه از اولین سالش با ۱۰۰۰ دانشآموز تا حدود ۲۱۰۰۰ دانشآموز در سال۲۰۰۱ پیشرفت کرده است. بیش از ۷۰%دانشآموزان دختر هستند. درکل بیش از ۲۰۰۰معلم که اکثریت آنها زن میباشند از سال۱۹۹۱ آموزش دیدهاند.۱۸۷
۴٫۸٫۳٫۲٫آموزش کودکان معلول
درطول جنگ تعداد زیادی از کودکان توسط مینها و سایر سلاحها معلول میشوند. در سیرالئون هزاران بچه درطول جنگ دچار نقصعضو شدند با وجود این کودکان معلول در دسترسی به آموزش در موقعیتهای جنگ بسیار محدود شدهاند.
اگرچه سالها امکانات آموزش جدا، امری عادی بوده است اما این بهطور کلی منجر به بیتوجهی، تبعیض و انزوای بیشتر برای کودکان معلول میشود. رویکردها تغییر کردهاست و اکنون بسیاری از سازمانهای آموزشی درگیرکردن کودکان معلول را در روند کلی کلاسها تشویق میکنند. برآورد میشود که حدود ۷۰%کودکان معلول قادرند بهطور موفقیتآمیزی در روند کلی برنامههای آموزشی گنجانده شوند. ۳۰%باقیمانده از جمله کودکان با آسیب روحی شدید یا با چندین معلولیت نیاز به توجه و مراقبت خاص دارند.۱۸۸
در اردوگاههای کاراگو پناهندگان روآندایی در تانزانیا بیشتر کودکان معلول در روند کلی کلاسها حاضر شدند و توجهخاص و آموزش موردنیاز را دریافت کردند درحالیکه یک کلاس دیگر در همان مدرسه برای کودکان ناتوان ذهنی برگزار شد. این برنامه به سرمایهگذاری زیادی احتیاج ندارد اما با این احوال منابع به شدت محدود میشود.۱۸۹
فصل ۳
سلاحهای کشتارجمعی و سلاحهای سبک
۱٫۳٫ سلاحهای کوچک و سبک
سلاحهای کوچک شامل هفتتیر، تپانچه، تفنگهای نیمهخودکار، تفنگهای تهاجمی و تفنگهای خودکار سبک میگردد. سلاحهای سبک شامل تفنگهای خودکار سنگین، خمپارهاندازها، نارنجکاندازها، توپهای قابلحمل ضدهواپیما و ضدتانک و موشکاندازهای قابلحمل میگردد.۱۹۰
سلاحهای سبک جنگافزارهایی هستند که در جنگهای داخلی بهخاطر سهولت تهیه، ارزانقیمت بودن، سهولت حمل و نقل، ساختار نگهداری و استفاده و تجارت آنها بهسرعت توسط تولیدکنندگان آنها رشد داده شدهاند.
در سال۲۰۰۰ تجارت قانونی این نوع سلاح حداقل ۶-۴ میلیارد دلار برآورد شدهاست و تجارت غیرقانونی آن نیز بالغ بر ۱میلیارد دلار برآورد میشود. این بخش تجارت غیرقانونی نقش مهمی در ایجاد و درگیری و تشدید آن در نقاط مختلف دنیا دارد. سلاحهای غیرقانونی بصورت قانونی تولید شدهاند لکن درنهایت در بازارسیاه و بصورت غیرقانونی بهفروش رسیدهاند. و اکثراً دولتها نظارت کافی در فروش آنها بهعمل نیاورده اند.
توسعه سلاحهای سبک و کوچک موجب تداوم درگیریها، تشدید خشونتها، آوارگی بیشتر غیرنظامیان، اختلال در تدارک غذا، سوخت، آب گردیده است و کمکهای بشردوستانه را به خطر میاندازد. دسترسی وسیع به سلاحهای سبک ارتباط مستقیمی با افزایش تأسفبار قربانی شدن زنان و کودکان و همینطور افزایش تعداد کودک سرباز گردیدهاست. سلاحهایی که بعداز جنگ در منطقه جنگی رها نمیشوند آثار خود را به شکل جرائم خشونتبار و خشونتهای سازمانیافته برجای میگذارند.
بیشترین سلاحهای به شدت استفادهشده برای ویرانیهای گسترده، سلاحهای اتمی یا زیستی نمیباشند. آنها تقریباً ۵۰۰میلیون مهارت کوچک و سلاحهای سبک هستند که کشتار و آشوب را در سراسر جهان تشدید میکنند.۱۹۱ به علت استفاده آسان و ارزان از آنها، آنها دلیل اصلی برای افزایش نگرانکننده تلفات غیرنظامی ها در مخاصمات مسلحانه در طول دهه های اخیر۱۹۲ و در تبدیل شرمآور صدهاهزار بچه به قاتلهای حرفهای میباشند.
فراهم بودن این سلاحها منجر به خشونت و ناامنی میشود و مصیبت را طولانی میکند و مانع از بازسازی بعداز جنگ میشود. مهمات کوچک به آسانی در دوران صلح در جوامع پخش میشوند جایی که آنها بهطور عادی در حمله، دزدی، تجاوز، قتلعام و گاهیاوقات در مقیاس بزرگتر مورد استفاده قرار میگیرند. آنقدر این سلاحها سبک و برای استفاده آسان هستند که سوءاستفاده از کودکان را بهعنوان سرباز آسان میکند. حدود ۳۰۰۰۰۰ بچه در بیش از ۳۰درگیری اخیر شرکت کردهاند.
کشیدن ماشه یک تفنگ میتواند حداکثر تا ۳۰ گلوله شلیک کند.۱۹۳ و درحالیکه بعضی از سلاحهای پیشرفته نیاز به آموزش تخصصی و توانایی فیزیکی برای بهدست گرفتن دارند. سلاحهای سادهتر و سبکتر مانند نارنجکهای دستی، تفنگ، و تفنگهای ۴۷AK- با تأثیر کشنده توسط کودکان کوچک مورداستفاده قرار میگیرد. حتی یک بچه ۱۰ ساله میتواند برای باز کردن و دوباره جمع کردن یک تفنگ ۴۷AK- آموزش ببیند.
اسلحههای کوچک و سلاحهای سبک، اشکال خیلی متفاوتی دارند. درکل، اسلحههای کوچک برای استفاده شخصی طراحی میشوند. آنها شامل هفتتیر و اسلحهکمری اومات، تفنگ، مسلسلدستی، نارنجکها، مینهای ضدنفر۱۹۴ و مسلسل سبک میشوند. سلاحهای سبک طراحی میشوند بهمنظور استفاده توسط افرادی که بهعنوان خدمه انجام وظیفه میکنند و شامل مسلسلسنگین، تفنگهای ضدهوایی دستی و موشکها و موشک ضدتانک و سیستمهای موشکی میشوند.۱۹۵ اسلحههای کوچک و سلاحهای سبک اگرچه برای استفاده توسط نیرویهای مسلح طراحی میشود اما قابلیت حمل، اندازه و قیمت آنها این سلاحها را برای ارتشهای خصوصی و مزدوران مفید قرار میدهد. خصوصیسازی فرآیندهای امنیت و جنگ همچنین به افزایش تجارت اسلحههای کوچک کمک میکند.
مالکیت سلاحها می تواند همچنین یک منشأ افتخار، نشان تشخیص و در بعضی نمونهها یک نشانهای از هویت فرهنگی و قومی باشد. این بهخودیخود لزوماً منتهی به فرهنگ خشونت نمیشود. بههرحال، فرهنگ تملک سلاحها به فرهنگ خشونت تغییر میکند. وقتی یک دولت نمیتواند امنیت شهروندانش را تضمین کند یا فعالیتهای غیرقانونی را که متکی بر اسلحههای کوچک میباشد را کنترل کند، نقض آئیننامه اجتماعی و نظامهای سنتی برای راهحل درگیری ثبات را بیشتر تضعیف میکند.
۱٫۱٫۳٫عواقب اسلحههای کوچک برای کودکان
اسلحههای کوچک و سلاحهای سبک هزاران بچه را هرساله معلول میکند و میکشد. بسیاری از کودکان شاهد بودهاند یا خودشان از حملات مستقیم با سلاحهای سبک در مدرسه، خانه و جوامعشان آسیب دیدهاند. در لوکیچوکیو(کنیا)، خانوادهها بعد از اینکه مدرسه ابتدایی موردحمله قرار گرفت و ۱۰دانشآموز کشته شدند کودکانشان را در خانه نگهداشتند. در یک تلاش برای بالابردن امنیت کودکان، مدارس به نزدیک مجتمع UN تغییرمکان دادند۱۹۶ و کودکان به زور به داخل خطآتش در مخاصمات مسلحانه بین گروههای شورشی و دولت فیلیپین آورده میشوند. در اردوگاهها، نوجوانها با تفنگهای ۴۷AK- و ۱۶M- عرض اندام میکنند. جرومپلآنگ گروهبان باتجربه نیرویدریایی گفت: «چطور یک نفر متوجه میشود که دشمن، کودکان باشند. آنها مانند ما تفنگ دارند.» آنها در لباس فرم کامل هستند و مانند هر سرباز دیگری میجنگند اما اگر منظور شما این است که آیا من دشمنهای مرده جوانی دیدهام باید بگویم بیشتر مردههایی که من دیدم جوان بودند شاید ۱۸ سال یا کوچکتر مانند پسر بزرگ ۱۵ساله من.»۱۹۷
و میلیونها بچه دیگر بهطور غیرمستقیم از نتایج عاطفی خشونت مسلحانه آسیب میبینند. یک پسر کلمبیایی ۱۶ساله گفت: «من بهعنوان یک داوطلب نقش درمانگر را با کودکانی که بهعلت جنگ مجبور به ترک خانه هایشان شده بودند ایفا کردم. بعضی از کودکان چیزهای وحشتناکی دیدهاند مانند اینکه آنها دیدند پدرانشان شکنجه و کشته شدند. برای کودکان درک اینکه چه چیزی اتفاق میافتد سخت است. ما با یکدیگر با کامیونها و عروسکهای پارچه ای بازی میکنیم و گاهیاوقات بعد از آن شما میتوانید بفهمید چه چیزی اتفاق میافتاد. بعضی از کودکان خیلی خجالتی هستند اما من به آنها عروسک طوطی میدهم و گاهیاوقات آنها به او چیزهایی میگویند. آنها اغلب در مورد بزها و جوجهها و گاوهایی صحبت میکنند که وقتی آنها خانههایشان را ترک میکردند، آنها را جاگذاشتند. آنها در مورد حیوانات ناراحت هستند.»۱۹۸
کودکان همچنین بهای سنگینی را میپردازند وقتی دولتشان منابع محدود کشورشان را روی بودجههای دفاعی صرف میکند نه روی بهداشت، آموزش و سایر برنامههایی که کمک مستقیم برای کودکان هستند. در سال۱۹۹۸ دبیرکل از کشورهای آفریقایی درخواست کرد برای کاهش دادن خرید اسلحه و مهماتشان تا زیر ۱٫۵درصد GDP وبه منظور متعهد شدن برای یک سیاست رشد صفر برای بودجههای دفاعی به مدت یک دوره ای ۱۰ساله توافق کنند.۱۹۹ جدیدترین اطلاعات موجود نشان میدهد که بوروندی برای مثال ۶ درصد GDP را صرف هزینههای نظامی، کمتر از ۱درصد را صرف بهداشت و ۴درصد را صرف آموزش میکند.۲۰۰
وقتی اسلحههای کوچک و سلاحهای سبک مانع از تلاشهای امدادی فوری میشود، کودکان آسیب میبینند. کارکنان حافظصلح و انساندوست بهطور فزایندهای هدف آتش قرار گرفتهاند. از سال۱۹۹۲ بیش از ۲۰۰عضو غیرنظامی انجمن ملی و بینالمللی زندگیشان را در بخش سازمان ملل متحد از دست دادهاند و اکثریت آنها توسط سلاحهای کوچک کشته شدند.۲۰۱ وجود فزاینده اسلحههای کوچک در اردوی پناهندگی و افراد آواره باعث شد که انجمن امنیت، عملیات حفظصلح را برای حمایت از دادن کمک بشردوستانه در چنین موقعیتهایی درخواست دهد.۲۰۲ وقتی خطرات ارائه کمک و فراهم کردن حمایت زیاد میشود سازمانهای بشردوستانه احتمالاً مجبور به متوقفکردن عملیات میشوند که میتواند زندگی و سلامت کودکان را بیشتر در معرض خطر قرار دهد. وقتی چندین عضو کارمند انجمن بینالمللی صلیب سرخ به زور اسلحه در سومالی دزدیده شدند ICRC فعالیتها را در آن کشور متوقف کرد و بعد از تیرباران نابودکننده دو عضو کارمند UN در بوروندی در سال۱۹۹۹ سرعت تمام مداخلههای بشردوست بسیار کمتر شد.۲۰۳
۱٫۱٫۱٫۳٫بیخانمانی
گفتیم در طی دهه گذشته تخمین زده میشود که حدود ۲میلیون کودک طی شرایط جنگی کشته و بالغ بر ۶میلیون بصورت جدی زخمی و یا معلول و ۲۰میلیون کودک بیخانمان شدهاند و این کودکان آواره گاهی مجبور به ترک کشور خود و پناه بردن به کشورهای مجاور میگردند. ماده۷۸ پروتکل اول الحاقی به کنوانسیونهای ژنو به مسئله تخلیه کودکان از مناطق ویرانشده از جنگ به شرط وجود دلایل اضطرار این امر اشاره میکند. این امر بهخاطر جلوگیری از خطر جابجایی بهمنظور پاکسازی قومی و جابجاییهای غیرضروری کودکان همانند آنچه در جنگدوم جهانی شاهد آن بودیم، صورت میگیرد. پیش از هرگونه جابجایی ملاحظات سرپرستی همانند یافتن والدین کودکان به شرط دسترسی به آنها صورت گیرد۲۰۴ و تلاش شود تا ارتباط والدین و کودکان بعد از رفع خطر مجدداً برقرار شود.۲۰۵ و بهعلاوه آموزش کودکان از سرگرفته شود. کنوانسیون چهارم ژنو ۱۹۴۹ درمورد حمایت از غیرنظامیان در زمان جنگ در بخش مواد مرتبط با حمایت از کودکان بصورت کلی اذعان میدارد:
- دولتهای عضو کنوانسیون مجاز به ایجاد بیمارستان و مناطق امن جهت حمایت از افراد زیر ۱۵سال از تأثیرات جنگ است.۲۰۶
- دولتهای عضو کوشش خواهندکرد تا کودکان را از مناطق محاصره شده و بسته شده، از طریق انعقاد موافقتنامه خارج نمایند.۲۰۷
- دولتهای عضو تعهد مینمایند تا اجازه عبور آزاد محموله آذوقههای اساسی، لباسهای موردنیاز کودکان زیر ۱۵سال را فراهم کنند.۲۰۸
- دولتهای عضو تمام تلاش خود را بهکار خواهندبست تا از رسیدن کمکهای مناسب اجتماعی از جمله آموزشی به کودکان بیسرپرست و یتیم که درنتیجه جنگ با مشکلات این چنینی مواجه شدهاند، اطمینان حاصل نمایند. ممکن است دولتهای بیطرف نگهداری کودکان را درطی جنگ بپذیرند. بهعلاوه به کودکان زیر ۱۲سال میبایست نشانههای تشخیص هویت دادهشود.۲۰۹
۴-۲-۲-۶) اعتماد ۸۸
۴-۲-۲-۷) تبلیغات شفاهی ۸۹
۴-۳) تحلیل استنباطی ۹۰
۴-۳-۱) آزمون مدل تحقیق ۹۰
۴-۳-۲) شاخص های برازش مدل ۹۳
۴-۴) بررسی فرضیه های تحقیق ۹۴
فصل پنجم: نتیجهگیری و پیشنهادات
۵-۱) مقدمه ۹۷
۵-۲) نتیجه گیری ۹۷
۵-۲-۱) نتایج آمار توصیفی ۹۷
۵-۳) بحث و نتایج آمار استنباطی ۹۹
۵-۴) پیشنهادات کاربردی بر مبنای یافته های تحقیق ۱۰۱
۵-۵) محدودیت های تحقیق ۱۰۲
۵-۶) پیشنهادات برای تحقیقات آتی ۱۰۳
فهرست جداول
جدول ۲-۱) تعاریف بازاریابی رابطه مند ۲۶
جدول ۲-۴) تاثیر افزایش ۵% در نرخ حفظ مشتری در خالص ارزش حال ۲۹
جدول ۳-۱) صفات طیف پاسخی پرسشنامه محیطی ۶۴
جدول ۳-۲) ترکیب سوالات پرسشنامه ۶۵
جدول ۳-۳) جدول پایایی مربوط به سوال های پرسشنامه ۶۷
جدول ۴-۱) جدول فراوانی متغیر جنسیت ۷۸
جدول ۴-۲) جدول فراوانی متغیرسن ۷۹
جدول ۴-۳) جدول فراوانی متغیرسطح تحصیلات ۸۰
جدول ۴-۴) جدول فراوانی متغیرشغل ۸۱
جدول ۴-۵) جدول فراوانی متغیرنوع بیمه ۸۲
جدول ۴-۶) جدول فراوانی متغیر بازاریابی رابطه مند ۸۳
جدول ۴-۷) جدول فراوانی متغیر رضایت مشتری ۸۴
جدول ۴-۸) جدول فراوانی متغیر وفاداری ۸۵
جدول ۴-۹) جدول فراوانی متغیر کیفیت خدمات ۸۶
جدول ۴-۱۰) جدول فراوانی ارزش ادراک شده ۸۷
جدول ۴-۱۱) جدول فراوانی اعتماد ۸۸
جدول ۴-۱۲) جدول فراوانی تبلیغات شفاهی ۸۹
جدول ۴-۱۳) شاخصهای برازش مدل ۹۳
فهرست اشکال
شکل ۲-۱) اجزای ارزش ادراک شده ۳۹
شکل ۲-۲). مدل کانو ۴۹
فهرست نمودارها
نمودار ۱-۱) مدل مفهومی تحقیق ۱۱
نمودار۴-۱) نمودار میله ای به تفکیک جنسیت ۷۸
نمودار ۴-۲) نمودار میله ای به تفکیک سن افراد ۷۹
نمودار ۴-۳) نمودار میله ای سطح تحصیلات ۸۰
نمودار ۴-۴) نمودار میله ای شغل ۸۱
نمودار ۴-۵) نمودار میله ای نوع بیمه ۸۲
نمودار ۴-۶) نمودار هیستوگرام بازاریابی رابطه مند ۸۳
نمودار ۴-۷) نمودار هیستوگرام رضایت مشتری ۸۴
نمودار ۴-۸) نمودار هیستوگرام وفاداری ۸۵
نمودار ۴-۹) نمودار هیستوگرام کیفیت خدمات ۸۶
نمودار ۴-۱۰) نمودار هیستوگرام ارزش ادراک شده ۸۷
نمودار ۴-۱۱) نمودار هیستوگرام اعتماد ۸۸
نمودار ۴-۱۲) نمودار هیستوگرام تبلیغات شفاهی ۸۹
نمودار ۴-۱۴) مدل استاندارد تحقیق ۹۱
-
- اقتدار آل بویه، این سود را داشت که به شیعه، موقعیتی رسمیبخشید،اما در جنب آن، حسدها و کینه هایی را نیز پروراند. نتیجه آن شد که در شرایط غیبت آل بویه از بغداد و یا دوره ضعف آنان، کینه توزیها از سوی عوام اهل سنت و گاه خواص! اوج یافت و شیعه، مورد شکنجه ها و آزارهای مکرر قرار گرفت.
-
-
- قرن چهارم، دوره ضعف و افول خلافت عباسی است. ضعف دستگاه خلافت، میدانی را برای مباحثات و ارائه آزاد اندیشه ها و افکار، فراهم آورد. فیلسوفان، متکلمان، و فقیهان مذاهب و فرق مختلف اسلامی، به عرضه متاع فکری خویش پرداختند. مباحثات پردامنه ای درگرفت. این گونه مناظرات و مباحثات، گرچه در تکامل دانشهای دینی، مؤثر افتاد، امّا موجب شد که احساسات عوام نیز، اوج بگیرد و تعصبات فرقه ای، مجال ظهور و بروز پیدا کند. التهاب عواطف مذهبی، شورشها و آشوبهایی را پدید آورد. سوء تفاهمهایی را سامان داد. به رقابتهای بی فرجاخم، دامن زد.
-
نتیجه آن شد که به عنوان نمونه: چون شیعه، روز عید غدیر را جشن و سرور مذهبی خویش، قرار داده بود، متعصّبان اهل سنّت، در اندیشه احیای روز غار و تجلیل از خلیفه اول، برآمدند و بیست و شش ذی الحجّه، روز عید و جشن قرار دادند. و از این نمونه، فراوان رخ داد. انرژی متراکم و انباشته در جهان اسلام، صرف منازعاتِ بی حاصل شد. در شرایطی که امپراتوری بیزانس، خیالاتی داشت و حوزه ارضی مسلمانان، در معرض تاخت و تاز آنان بود، رقابت ترک و دیلم، شیعه و سنی و… مسأله اصلی جهانِ اسلام شده بود. نتیجه این روند نامیمون، آن شد که در دهه های پایانی قرن چهارم، علایم ضعف و انکسار در تمدن اسلامیرخ نمود و قرن پنجم هجری، مبدأ انحطاط برای آن تمدن شکوهمند گشت. در دهه پایانی این قرن جنگهای صلیبی، شکل گرفت و حدود دویست سال، جهان اسلام را به خود مشغول کرد. واقعه ای که ریشه و مایه آن ر، بایستی در شرایط نامناسب منازعات فرقه ای قرن چهارم، جستجو کرد.اما در ارزیابی کلی میتوان گفت رشد و بالندگی شیعه و عالمان تشیع در همین قرن چهارم بوده است.شیخ صدوق نیز به عنوان بزرگترین عالم خاندان بابویه نیز در همین دوره مجال یافت که به عنوان عالمیبرجسته رشد واعتلا پیدا کند.
۱-۴عصرغیبت امام(ع)
غیبت کبری نیز دراوائل دوران آل بویه به وقوع پیوست وهمین امر خود تبعاتی را به همراه داشت که خود سبب گسترش تشیع در ایران گردید. مادامیکه ائمه (ع)حضورداشتندودرمیان مردم زندگی
میکردند، مرجع اصلی و نخستین، مسائل تشیع درمیان شیعیان درمورد مسائل علمی،خود امامان معصوم بودند. شیعیان به طرق گوناگون ومختلف با امامان ارتباط داشتند ومسائل علمیخود را ازآنان سوال
میکردند.علما و دانشمندان ومحدثان، علوم اهل بیت را فرا میگرفتند وآنها را برای دیگران نقل
مینمودند وبه این ترتیب علوم اهل بیت در بلاد وشهرهای مختلف اسلامیدر میان شیعیان یا مسلمانانی با گرایشات شیعی منتشر میشد. مرجع اصلی آنانی که به خود امام مستقیما دسترسی نداشتند،همین علما و محدثان وراویان اخبار اهل بیت (ع)بودند.
باگسترش وتوسعه شهر های اسلامیو به تبع آن پراکندگی مسلمانان به طور عام وشیعیان به طور خاص کم کم نظام وکالت شکل گرفت و وکلای ائمه در شهرهای دور ونزدیک بلاد اسلامی محل رجوع مردم وحل مسائل و احیانا مشکلات علمی-عقیدتی شیعیان بودند.وکیلان درحقیقت رابط و واسطه ای میان مردم با امامان بودند و به این ترتیب فاصله میان امامان و شیعیان را کوتاه تر میکردند.
بحرانهای شیعیان اززمانی اغاز گردید که عدم حضور امام (ع)حس گردید.آغاز غیبت صغری وضع رادگرگون ساخت.فقدان امامان معصوم که رکن اصلی وتکیه گاه بنیادی برای شیعیان ومسائل علمیآنان بودند رامیتوان یک بحران بزرگ علمی_فرهنگی درمذهب تشیع قلمداد نمود.طبیعی است که روبروشدن وکنارآمدن با چنین بحرانی پیامدهای سخت ودشواری را به همراه دارد وسیاست درستی را برای مواجهه شدن با این قضیه طلب میکند.ازاین رونظام نیابت تا سیس گردید که توانست دراین دوران حرکتی درجهت کاهش نتایج حاصل از این بحران را به باربیاورد.
نائبان خاص امام که یااز عالمان برجسته ویا از اصحاب خودامامان بودند،ویاحتی کسانی بودند که سالها باایشان فقط ارتباط داشتند.ازاین رو اینک فقط اینان معتبرترین مصدر علمیدرمیان شیعیان محسوب میشدند.
در آن عصری که دیگر مردم به امامان دسترسی نداشتند،همین نایبان بودند که توانستند پاسخگوی مسائل اعتقادی وکلامیشیعیان بودند وتوانستند جلوی انحرافات بعدی را بگیرند توجه به این نکته که نائبان درارتباط با امام (ع) قادر به رفع مشکلات ومسائل علمیوعقیدتی مردم بودند، نوعی اطمینان ویقین قلبی برای شیعیان پدیدار میکرد که پذیرش سخنان ایشان برای آنها بدون هیچ شک وشبهه و تردیدی میسر بود.مساله غیبت را که خود میتوانست مشکل عقیدتی اساسی بوجود بیاورد وشیعیان رادچار حیرت وسردر گمیکند.،به برکت حضور همین عالمان ومحدثان رفع کردند.این امر باصدور نامه ای که از طرف امام(ع) درپایان دوران غیبت صغری صادرشد، مردم را درحوادث پدید آمده به محدثان و فقیهان ارجاع داد ه بود تثبیت کرد.(طوسی،محمد بن حسن،۱۳۸۱ش :۳۵۱).
خانه های علما مهم ترین مرکز آموزشی برای طالبان علوم اهل بیت بود،منازل علما واستادان بنام شهرها همواره محل آمدوشد طلاب اهل علم بود.درحقیقت درعصر غیبت علاوه برآموزش وتدریس علوم مختلف شیعی توسط دانشمندان ومحدثان وشکل گیری حلقه های درس وتصنیفات و تالیفات علمای شیعی به نحو چشم گیری افزایش یافت وبه گونه ای منسجم به تکامل وتمرکز رسید.اگرچه که قبل ازغیبت نیز تالیفات مطلوب وارزشمندی توسط دانشمندان ومحدثان صورت گرفته بود،اما با این حال شرایط دوران غیبت اقتضا میکرد که این امر با توسعه وگسترش بیشتری صورت بپذیرد.درحقیقت شرایط بحرانی دوران غیبت عامل اصلی ومشوق عمده برای تالیف کتب گوناگون شیعی برای علمای آن عصر بوده،در حقیقت شرایط عصر غیبت،تقاضا برای چنین کتبی از طرف مردم وطالبان علوم حدیثی زیاد بود.بدون شک میتوان اظهارکرد که معتبر ترین کتبی که دراین دوره تدوین گردید،مانند کتب اربعه،بواسطه درخواست کنندگانی بود که برای رفع شبهات به فقها ومحدثان رجوع میکردند.
بطورمثال شیخ کلینی در مقدمه کتاب الکافی خود که یکی از مهم ترین کتب این عصر است اشاره ای دارد به این موضوع که در واقع کسی از وی درخواست نگارش چنین کتابی راداشته.به این ترتیب که وی اظهار میکندکه “مطالبی که برایت مشکل شده به واسطه اختلاف روایات است که نمیتوانی آنها را بفهمی،و دانسته ای که اختلاف روایات مربوط به علل واسباب آن است.گفتی اگر چنین کتابی باشد،امیدوارم خدای متعال بوسیله آن وبه یاری وتوفیق خود برادران وهم مذهبان ما را اصلاح کند.خدا را شکر که تالیف کتابی که خواسته بودی میسر گردید،امیدوارم چنانکه خواستی باشد. (الکلینی،محمد بن یعقوب، ۱۳۶۳ش: ۹).
همچنین ابن بابویه قمیدر ابتدای کتاب الامامه والتبصره من الحیره صراحتا بیان میکند “دیدم امر غیبت بسیاری از کسانی را که پیمان دینی آنها درست است و بردین الهی ثابت قدم بودند را به حیرت وا داشته واین دوران برای آنها طولانی شده بطوریکه وحشتی بر آنها داخل شده.لذا من اخباری را گرد آوری نمودم که پرده از این حیرت بردارد و وحشت دوران غیبت را به انس تبدیل نماید. (بابویه قمی،علی،۱۴۰۴ :۱۴۲).
ابن بابویه در این کتاب بحثى را در زمینه بداء و سپس لزوم وجود حجهاللَّه بیان مىکند و پس از بیان این که امامت عهدى الهى است، امامت تک تک ائمه(ع) را اثبات مىکند. بخش عمدهاى از کتاب در ردّ عقاید فرق شیعه چون کیسانیّه، اسماعیلیّه و واقفیّه است و سپس ابوابى را درباره معرفت امام و لزوم آن مىآورد. او در بحث از غیبت امام اسلوب اهل حدیث و متکلمان را با هم آمیخته و ازطریق آن ادلهاى براى رفع شبهات بیان مىکند. این کتاب یکى از ذخایر علمى تشیع است که بهدست ما رسیده است.
ازگفتار کلینی وابن بابویه درکتبشان اینگونه برمیآید که عدم وجود عالمان برجسته وفرهیخته وقابل اعتماد،تشتت واختلاف در اراء فقهی وروایات مربوط به ان که مردم رادچار پریشانی ساخته ودرک مسائل آن رابرای مردم مشکل میساخت،معضل اساسی دراین زمان بوده که درحقیقت این مشکل یک مشکل عمومیبوده واکثر نواحی شیعه نشین با آن روبرو بودند.که میتوان این حدس را زد که دروجود مراکز علمی شیعی مثل قم،کوفه یا بغداد،محدثان وراویان بیشتری حضور داشتند،در این شهرها این مشکلات کمتر به چشم میخورد اما در شهرهای دیگر اینگونه که ازگفتار این دو مولف بر میآید چنین عالمانی نبودند و طبیعتا به مرور زمان تشتت آراء بوجود آمد.
کتب نگاشته شده در این دوران موضوعات متنوعی داشتند اما عمدتا حول محوریت تبیین مساله غیبت و رفع شبهات پیرامون آن ویا رد اصول و عقاید مذاهب و دیگر فرق بودند ومعمولا تحت عنوان کلی کتب الغیبه یا الغیبه والحیره یا عناوین مشابهی نگاشته میشدند.که میتوان الغیبه والحیره تالیف حمیری قمی.ویا الغیبه وکشف الحیره نوشته سلامه ذبن محمد ازونی.ویا الغیبه شلمغانی وهمچنین الامامه والتبصره من الحیره اثر ارزنده علی ابن بابویه قمیرا نام برد.
با تالیف این کتب دراین دوره این نکته چشمگیر به نظر می کند که، نوعی نظارت بر نگارش توسط نایبان خاص امامان روی تالیف کتب نگاشته شده صورت میگرفته،و گاهی اوقات نیز یک تایید ضمنی بر صحت موارد نگاشته شده صورت میپذیرفته.مثلا شیخ طوسی از قول یک راوی نقل
میکند که وقتی درباره کتاب التکلیف نوشته شلمغانی صحبت میکردیم، گمان میکردیم که اسناد آن عالی است……..، شنیدم که محمد بن احمد بن زکوزی میگفت:ابن ابی عزاقر در تالیف کتابش آنرا نزد ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی میبرده و وی موارد آن را حک و یا اصلاح مینموده وحسین بن روح دستور میداده تا آنرا بنویسند. (طوسی،محمدبن حسن،۱۳۸۰ش: ۲۳۹).
گاهی اوقات نیز اجماع فقیهان و عالمان ملاک تعیین صحت یک کتاب بوده.مثلا کتابی بنام التا دیب بوده که حسین بن روح نوبختی آنرا نزد علمای قم فرستاده واز آنها درخواست میکند که کتاب را برای تصحیح بررسی کنند،که فقیهان بعد از مطالعه کتاب نوشتند تمام مسائل آن صحیح است.(طوسی،محمدبن حسن،۱۳۸۰ش :۲۴۰).در مجموع مطالب ذکر شده این نکته حایز اهمیت است که عصر غیبت کمک ارزنده ای کرد تا عالمانی مانند شیخ صدوق و پدرش با تالیف کتب گرانبهای خود،خودی نشان دهند و به پیشرفت تشیع کمک کنند.
۱-۵ موقعیت اجتماعی شیعه
شیعه در دوره اموی، در حاشیه قدرت زیست. در این دوره، هیچ شخصیت آشنای شیعی را نمیبینیم که به دورن دستگاه حاکمیت، ره بیابد. زیرا حکومت اموی، میدانی برای حضور شیعه در صحنه مدیریت، باقی نگذاشت. در دوره عباسیان، گاه و بیگاه زمینه هایی برای حضور شیعه در بخشهایی از دستگاه حکومت پدید آمد. در مواردی، شیعیان با مخفی نگه داشتن باورهای مذهبی خویش، توانستند به مناصب نسبتاً عمده و مهمیدست یابند. شخصیتهایی چون: ابن یقطین و نجاشی، و… از این نمونه هایند. (عماد زاده،حسین ۱۳۷۷ش : ۴۶۶).
با آغاز دوره ضغف خلافت عباسی پس از متوکّل، شیعیان توانستند موقعیتهای مناسبتر سیاسی و اجتماعی را، کسب کنند. حتی پاره ای از وزرای خلفای عباسی، چون: خاندان آل فرات به گرایشهای شیعی، شهرت دارند. خاندان نوبختی در بغداد در دربار عباسی، نفوذ داشتند. ابو عبد اللّه حسین بن علی نوبختی، مدتی پست مهم وزارت خلافت عباسی را در اختیار دارد. (در سال ۳۲۵هـ) ابن مقله، شخصیت هنرمند و سیاسی دوره عباسی، در شرایط ادبار روزگار، به حسین بن روح نوبختی، نائب سوم حضرت حجت، پناه برد تا موقعیت خود را در دربار عباسی، مجدداً تثبیت کند. خانه حسین بن روح نوبختی، محل رفت و آمد داعیان بغداد بود و امکانات مالی و قدرت اجتماعی وی، موجب آن بود که در دستگاه خلافت، حرمت و اعتباری ویژه، داشته باشد. (همان :۲۲۹).
نمونه های فوق، نشان میداد که حتی قبل از حضور آل بویه در بغداد، شیعیان از قدرت سیاسی و اجتماعی درخور و شایسته ای بهره مند بودند. هر چند این نکته را نمیتوان انکار کرد که با اقتدار آل بویه، این روند سرعت یافت و در تمامیمناطق تحت سلطه آل بویه، شیعه این امکان را یافت که به برخی از مناصب و پستهای اجتماعی، دست یابد. تاریخ قم، از متون کهن و ارجمند این دوره است و نویسنده آن، تصریح میکند که برادر او مدّتی والی قم بوده است و در پرتوی نفوذ و امکانات او، توانسته است اطلاعات ذی قیمت تاریخ قم را، گرد آوری کند.(قمی،حسن بن محمد،۱۳۱۳ش: ۱۱).
در دوره آل بویه، برخی از شیعیان عنوان: امیرالحاج را از سوی حکومت عباسی، دریافت کردند. نقابت علویان، در اختیار شیعه قرار گرفت. پدر سید رضی و مرتضی، نقابت علویان را در اختیار داشت. در سال ۳۷۴، حکم نقابت علویان، قاضی القضات امارت حج و دیوان مظالم را از سوی امرای آل بویه، دریافت کرد. خلیفه عباسی تمامیموارد را جز قاضی القضاتی وی، تنفیذ کرد.ابن اثیر،علی بن محمد،۱۳۴۴ ش،ج ۳ :۱۸۲ پس از درگذشت وی، سید رضی به مقام نقابت علویان، دست یافت و بر او لباس رسمیسیاه، پوشانده شد. ابن اثیر مینویسد:(او نخستین علوی بود که لباس رسمیسیاه را پوشید) (همان: ۲۴۲).
پس از فوت سید رضی، سید مرتضی مناصب نقابت علویان، امارت حج و دیوان مظالم را در اختیار گرفت.(همان :۲۶۳). شیعیان، از چندان اعتبار و حرمتی در دستگاه آل بویه برخوردار بودند که بارها نقش سفارت و میانجیگری را بر عهده داشتند. شریف احمد موسوی، پدر سید رضی و مرتضی، مکرراً در مخاصمات و درگیریها، نقش میانجی داشت. (همان :۲۳۹).
در مجموع، قرن چهارم هجری، دوره ای است که شیعه، امکان بیشتری برای احراز مناصب و پستهای اجتماعی پیدا میکند. مشاغل عمده ای را در اختیار میگیرد و خود را، با واقعیتهای اداره اجتماعی، درگیر میکند.بی تردید به همین علت بود که خود شیخ صدوق نیز در همین دوران مجال یافت که عقاید خودرا گسترش دهد. درحقیقت دوران حیات شیخ صدوق بهترین دوران برای تشیع و شیعیان در دوران آل بویه بوده است.
۱-۶ نهضت فرهنگی شیعه
قرن چهارم، عهد باروری و شکوفایی فرهنگ شیعی نیز بوده است. در این دوره تحولات بسیاری رخ نمود و زمینه های باروری و رشد اندیشه شیعی را، فراهم ساخت. گوشه ای ازاین رخدادها میتواند اهمیت این دوره را در تاریخ فرهنگ شیعه، بازگو کند.
-
- حدیث: متون روایی شیعه در قرون اولیه، متفرق و پراکنده بود. در اواخر قرن سوم و در قرن چهارم است که اندیشه حدیثی پدید آمد. در ابتدا (کلینی) با نگارش اصول کافی و سپس صدوق با تدوین من لایحضره الفقیه در این راه گام برداشت. وبعدهادر اوائل قرن پنجم، شیخ طوسی با تاٌلیف تهذیب الاحکام و سپس استبصار این راه را ادامه میدهد. در پرتوی این تلاش بی وقفه است که شیعه از داشتن مجامع حدیثی، بهره مند میشود وامکان اجتهاد متکی بر نصوص وتدریس فراهم میآید.
-
- رجال: دانش رجال شیعه، در قرن چهارم، گستره ای وسیع یافت. مایه های محکم و اصیل علم رجال شیعی، در این دوره پایه ریزی شد. شخصیتهایی، چون: ابوغالب زراری (م ۳۷۶) ابو عمرو محمد بن عبد العزیز کشی، متوفی حدود نیمه قرن چهارم، حسین بن عبید اللّه بن ابراهیم الغضائری (م ۴۱۱) از ناموران این فن در قرن چهارم، محسوب میشوند. در پرتوی تلاش آنان دانش رجال در شیعه، قوت مییابد و بازوی پرتوان اجتهاد دینی میگردد. (فدایی عراقی،غلامرضا،۱۳۸۳ ش:۳۹۷).
-
- فقه: با پایان یافتن دوره غیبت صغری، شیعه، وارد تجربه جدیدی میشود. گرچه عملکرد فقاهت واجتهاد، در عصر حضور امامان، بی سابقه نبود، امّا عدم حضور ائمه، امکان تصحیح نظرهای مختلف را فراهم میآورد. آغاز غیبت کبری، فقیهان شیعه را در برابر مسائل ویژه ای قرار داد و سبکها و شیوه هایی را پدید آورد.از بارزترین این سبکها میتوان به گرایش به اهل حدیث نام برد.که تلاش داشتند مسائل فقهی را با متن روایات و نصوص پاسخگویی کنند.علی بن بابویه و پسرش، شیخ صدوق را میتوان پیشرو این سبک خاص از اصول فقه دانست.(همان:۳۹۸).
-
- اصول: دانش اصول در دوره حضور امامان، شکل یافت و رساله هایی در مباحث اصولی، نگاشته شد. اما آن نگاشته ها، عمدتاً درباره یک یا چند موضوع اصولی نوشته شده است. در قرن چهارم، تألیفات جامع اصولی رخ مینمایند. شیخ مفید، با نگارش یک دوره نسبتاً جامع (هر چند مختصر) اولین گامها را بر میدارد. شاگرد وی، سید مرتضی، با نگاشتن: الذریعه الی اصول الشریعه، این راه را ادامه میدهد و شیخ طوسی باتألیف: العده فی الاصول این راه را تکمیل میکند.
-
- کلام: دوره آزادی فکری و امنیت نسبی شیعه، این امکان را برای عالمان شیعی پدید آورد که با مناظرات و تألیفات، دانش کلامِ شیعی را بارور سازند. مناظرات متعددی از سوی شیخ صدوق در حضور رکن الدوله رخ میدهد که وی، به برخی از آنها در کتاب کمال الدین، اشاره میکند. شیخ مفید، سراسر حیات پربار خویش را، در مرزبانی از حوزه اعتقادی شیعه میگذراند. کتاب الفصول المختاره من العیون والمحاسن بخشی از مناظرات اوست که توسط شاگرد وی، سید مرتضی، گردآوری شده است. از این مجموعه استفاده میشود که او با شخصیتهای بنام از فرقه های اسلامیو غیر اسلامیبحث و مناظره داشته است. معتزلیان، زیدیان، اسماعیلیان، عباسیان جبری مسلکان اهل حدیث و ملحدان طرفهای بحث و مناظره شیخ مفید در این مجموعه هستند. توجّه به تفاوت دیدگاه های مذاهب یاد شده، میتواند وسعت دانش مفید را بازگو کند. همچنین این نکته را نیز در بردارد که کلام شیعه، در پرتوی این مباحثات توانِ خویش را بازیافت و قدرت بقا و گسترش در سده های بعد را پیدا کرد. (همان۳۹۹).
-
- ادب و شعر: در این عهد، شاعران نام آوری در میان شیعه پدید آمدند. تألیفات ادبی ماندگاری از سوی شیعه تدوین شد و مؤلفان شیعه در تاریخ ادبیات جهانی، درخشیدند. ابوالفرج اصفهانی، که از خاندان اموی بود، ولی گرایش شیعی داشت، با تدوین الاغانی و اهدای آن به امرای شیعی حمدانی اثری جاودان پدید آورد. شاعرانِ توانایی نظیر سید رضی، در تاریخ شعر عربی، از یاد نابردنی هستند. شاعرانی که با هنر خدا داد خویش، توانسته اند نام شیعه را با برگ زرین در دفتر هنر و ادبیات انسانی، بنگارند.
-
- کتابخانه ها: در این دوره، کتابخانه های عظیمیدر میان شیعه، پدید آمد. مهمترین آن کتابخانه دارالعلم در محله کرخ بغداد بود که توسط شاپور بن اردشیر تشکیل شد و تا زمان نهب و غارت آن، عمده ترین کتابخانه بغداد به شمار میآمدکتابخانه صاحب بن عباد، وزیر شیعی آل بویه نیز، بی نیاز از توصیف می کند. (فقیهی،علی اصغر،۱۳۸۳ ش:۵۳۳).
۱-۷ وضع عالمان شیعه در دوران آل بویه
عالمان در دوران آل بویه بر سه دسته تقسیم میشدند :
۱ -عالمان ودانشمندانی که مورد تکریم سلاطین وحکام بودند وبه دربار بسیار نزدیک بودند.اینان بیشتر عالمانی بودند که به فرزندان سلاطین درس میدادندو مورد تکریم سلاطین بودند.مثل شیخ صدوق.
۲-گروهی که برای ورود به دربار ودستگاه اداری واجرایی هیچ اجر وقربی نداشتند وبرای ورود به دربار باید اصرار میکردند.نمونه بارز این افراد ابوحیان توحیدی است.
۳-گروه آخر دسته ای از دانشمندان وفقیهان بودند که با دستگاه اداری حاکم ارتباط خاصی نداشتند.اینان اغلب یا ازطریق تدریس امرار معاش میکردند یا خود دارای حرفه وکسب وکاری بودند.نمونه این داشمندان علی بن بابویه پدرشیخ صدوق است که به کار تجارت مشغول بود. همان:۵۹۵.
۱-۸ شهرهای شیعه نشین
جو علمیو فرهنگی درشهرها وبلاد گوناگون با توجه به عوامل تاثیر گذار مختلف،متفاوت بود.در برخی شهرها اندیشه کلامیبیشتر رایج بود ودر برخی شهرها اهل حدیث ومحدثان عنصر تعیین کننده وخط ومحیط فکری بود.بعضی از شهرها نیز آمیخته ای از هردورا باهم داشتند.
در دوران غیبت، شیعیان در شهرهای مختلف اسلامیحضور داشتند.تراکم جمعیتی نشان میداد که قشر غالب بعضی شهرها،شیعه نشین ویا گرایشات شیعه داشتند.
خراسان از نواحیای بود که جمعیتبسیاری از شیعیان را درخود جای داده بود، گرایشهای شیعی از قدیم در نواحی خراسان وجود داشت. حضور خراسانیان در قیام ابومسلم خراسانی و نهضتبنیعباس که با نام «الرضا من آل محمد» برپا شد، خود حاکی از وجود گرایشهای شدید شیعی در این نواحی است، همچنین در میان اصحاب ائمه (ع) و کسانی که از ایشان روایت کردهاند بهنام بسیاری از اهل خراسان برمیخوریم. (الطوسی، محمدبن حسن،۱۴۲۲ ق، :۱۱۲).
در میان شهرهای خراسان، مشهد و نیشابور به داشتن جمعیتشیعی بیشتر ممتاز بودند. چندتن از اصحاب بزرگ ائمه (ع) و مؤلفان برجسته شیعه از این شهر برخاستند. خاندان «فضلبن شاذان» از معاریف شهر بودند. فضل بن شاذان خود از چهرههای ممتاز شیعه و از اصحاب امام هادی (ع) بود که کتاب پرارج ایضاح را نوشت. او همچنین کتابی در باب غیبت امام (ع) داشته است.(همان :۵۳۹). وجود وکیلان امام (ع) در عصر غیبت نشاندهنده کثرت جمعیتشیعی و اهمیت آن در این شهر است. از جمله این وکیلان که از وی نامبرده شده «محمدبن شاذان نیشابوری» است.( الطبرسی،فضل بن حسن،۱۳۳۸ :۴۹۹). مقدسی نیز در اواخر این عصر اظهار میدارد که در نیشابور برتری جمعیتی با شیعیان است.( المقدسی،محمدبن احمد،۱۳۶۱ش :۳۲۳ ).
سطـح ادبی
مقدمه :
شاعران ، هنگام سرایش اشعار ، علاوه برتناسب درونمایه با ذهن و زبان مخاطبان به “طرز بیان و نحوۀ ارائۀ موضوع به صورت ادبی[۸۵] ” می اندیشند ؛ و تلاش می کنند تا با شگردهای شاعرانه همچون به کارگیری صورِ خیال و صناعات بدیع معنوی ، در دل و جان مخاطبین نفوذ کنند ؛ شاعران توانا در حد اعتدال از توانمندی ها و ظرفیّت های زبانی و خیالی برای این کار بهره می گیرند ؛ امّا بعضی از آنان به بیراهه می روند و در دام تکلّف تصّنع گرفتار می شوند .
حافظ و محوی از جمله شاعرانی اند که عالمانه و آگاهانه از ظرفیّت “ادبیّت ” ادبیّات بهره گرفته و با تصویر آفرینی های زیبا، کلام خویش را زینت بخشیده اند ؛ تکلّف و افراط گرایی در حوزۀ خیال از ساحت اشعار آنان به دور است.استعارات نو، تشبیهات بکر،مجازها وکنایات مناسب دردیوان آنان جلوه گری می کند، ایهام، پارادوکس،حسن تعلیل و حس آمیزی، به کلام آنان زیبایی خاصی داده است.در اینجا آن زیبایی ها ،در دو بخش “صورِخیال ” و “صناعات بدیع معنوی ” مورد بررسی قرار گرفته است:
۲-۱)صور خیال
“تشبیه ، استعاره ، کنایه و مجاز از جمله عناصر خیالی هستند که در آفرینش تصاویر شعری دخیلند و بسامد هر یک شاخص سبکی محسوب می شود؛ تحقیق و بررسی آن ها ، تاثیر محیط ، طبیعت و سنت را بر خیال های شاعرانه مشخص می کند.[۸۶]“
برای بررسی صورِ خیال در شعر حافظ ۳۰۰ مورد که دارای صورِ خیال بودند بررسی شد، تشبیه و استعاره به ترتیب با ۵۲ درصد و ۳۸ درصد بسامد بالایی دارند ، ۳۰۰ مورد خیالی نیز از دیوان محوی انتخاب شد که تشبیه و استعاره به ترتیب با ۷۱ درصد و ۲۳ درصد بیشترین بسامد را به خود اختصاص داده اند.
بسامد بالای تشبیه و استعاره توضیحات جداگانه ای می طلبد که مورد تحقیق و بررسی قرار می گیرد و نمونه هایی از مجاز و کنایه نیز ذکر می شود.
۲-۱-۱) تشبیه
تشبیه را نخستین شیوه ای دانسته اند “که طبیعت انسان برای بیان معنا بر آن رهنمون می شود[۸۷]” و بنا به همین اهمّیّت یکی از مهمترین مباحث علم بیان به شمار می رود و هر یک از علمای بلاغت بنا به ذهنیّت خود از آن تعریفی دارند ؛ صاحب جواهر البلاغه می نویسد : ” تشبیه در لغت همانند ساختن و مثال آوردن است و در اصطلاح ، قرار دادن همانندی بین دو چیز یا بیشتر از دو چیز است[۸۸] ”
شفیعی به نقل از جرجانی می گوید : ” تشبیه این است که معنی یا حکمی از معانی و احکام چیزی را برای چیز دیگر ثابت کنیم[۸۹] .”
۱
مشبّه ،مشبّه به،وجه شبه و ادات تشبیه ارکان اصلی تشبیه هستند،وجود مشبّه ومشبّه به در کلام ضروری است وحضور یا عدم حضور وجه شبه یا ادات تشبیه به اقتضای کلام بستگی دارد.
تشبیه را با توجّه به اعتبار طرفین تشبیه (حسی یا عقلی بودن مشبّه و مشبّه به) و مفرد یا مرکب بودن ارکان اصلی تشبیه به انواعی تقسیم کرده اند،در این مبحث ، با توجّه به اشعار گزینشی حافظ و محوی مواردی دراین زمینه بررسی می شود:
همانندی ها:
۱) تشبیه حسی به حسی و از نوع حسّ بینایی در بیت های انتخابی حافظ با۵۸درصد و در ابیات شاهد محوی با ۶۹درصد بیشترین بسامد را دارد .
حافظ :
خلاص حافظ از آن زلف تا بدار مباد که بستگان کمند تو رستگارانند
(۱۹۵-۹)
محوی :
کهمهندی زولَفی وهک ئهبریشمی خاوی نیطاریَکت له دلَ ئالآ، خهیالَی خاوه، دلَ لهو داوه بهربوونت
(۷۵-۲)
ترجمه :
اگر دل تو به دام کمند زلف مانند ابریشم معشوق گرفتار شد،محال است از آن دام آزاد شوی .
(کمند زلف اضافۀ تشبیهی ،حسّی به حسّی-کمندزلف به ابریشم صاف وبدون تاب تشبیه شده است)
حافظ :
ای خرّم از فروغ رخت لاله زار عمر باز آ که ریخت بی گل رویت بهار عمر
(۲۵۳-۱)
محوی :
یکبار دیده ام گل روی ترا بخواب بارد همیشه ام زدو دیده گلاب محض
(۵۰۶-۳)
حافظ :
گوشم همه بر قول نی و نغمه چنگ است چشمم همه بر لعل لب و گردش جام است
(۴۶-۴)
محوی :
می می چکد از لعل لبت گاه تبسّم شهد از دهنت جوش زند حین تکلّم
(۵۱۸-۱)
۲- تشبیه عقلی به حسی ، بعد از تشبیه حسی به حسی در اشعار حافظ۳۹درصد و محوی۲۹درصد بسامد دارد و بیشتر به صورت بلیغ اضافی دیده می شود .
حافظ :
کوه اندوه فراقت به چه حالت بکشد حافظ خسته که از ناله تنش چون نالیست
(۶۸-۷)
محوی :
بیابان هلاک و کوه غم در راه دارد عشق که در وی چند ها مجنون و صدها کوهکن گم شد
(۴۹۶-۱)
غم چیزی است” وجدانی که با نیروها و احساسهای درونی در ک می گردد[۹۰]” و وجدانی در حوزه عقلی جای می گیرد پس غم مشبّه عقلی و کوه مشبّه به حسی از نوع حس بینایی می باشد .
حافظ :
صبح امید که بد معتکف پردۀ غیب گو برون آی که کار شب تار آخر شد
(۱۶۶-۴)
محوی :
شهو ض شهو، لـآ ثشکواوی قهرِ نهها سوبحی ئومیَد ههر له داویَنی یهکآ سوبحا به لهک ثهنهانه رِؤذ
(۱۴۰-۲)