بومیرند ویژگیهای این والدین را اینگونه توصیف می کند: بر اساس تعریف، شیوهی استبدادی نشانگر والدی است که میکوشد رفتارها و نگرشهای کودک را بر اساس یک دسته معیارهای رفتاری شکل داده و کنترل و ارزیابی کند. معیارهایی که معمولاً مطلق بوده و قدرتی بالاتر آنها را تعیین کرده است. او اطاعت کردن را یک حُسن تلقی میکند و در مواقعی که اعمال و رفتار کودک در تعارض با معیارهای رفتاری وی قرار میگیرد از تنبیه و اعمال زور برای مهار خواستهی کودک استفاده میکند. او به القاء ارزشهایی همچون احترام به قدرت و احترام به کار، احترام به حفظ نظم و ساختار سنتی باور دارد. او روابط کلامی را تشویق میکند و معتقد است که کودک باید هر آنچه را که از نظر والدین درست است، بپذیرد (باوم ریند، ۱۹۷۱).
۲-۷- پیشینه نظری
۲-۷-۱- نظریه اریکسون:
بنابر نظریه تحول روانیاجتماعی اریکسون، شکل گیری شخصیت بر طبق مراحل و بر اساس رشد بدنی که تعیین کننده کشش فرد نسبت به جهان خارجی و هشیارشدن وی نسبت به آن است تحقق میپذیرد. بر اساس مراحل هشتگانه روانی اجتماعی اریکسون، اهداف و سبکهای فرزندپروری والدین در مراحل مختلف رشد تغییر می کند (هترینگتون،۱۹۷۸،به نقل از اسلمی،۱۳۸۵).
در مرحله اول رشد روانی اجتماعی اریکسون که اعتماد در برابر عدم اعتماد میباشد و از تولد تا هیجده ماهگی را شامل می شود. هدف اصلی فرزندپروری در این مرحله، پاسخگویی به نیازهای فرزند میباشد. هدف اصلی فرزندپروری برای کودکانی که در سنین هیجده ماهگی تا سه سالگی به سر میبرند و در مرحله خودمختاری در برابر شک وتردید میباشند،کنترل رفتار فرزندان میباشد.برای کودک سه تا پنج ساله که در مرحله ابتکار در برابر احساس گناه به سر میبرد،هدف عمده فرزندپروری باید پرورش خود گردانی باشد (هترینگتون، ۱۹۷۸، به نقل از اسلمی،۱۳۸۵).
مرحله چهارم که اریکسون این مرحله را کارایی در برابر احساس حقارت نامیده است و کودکان پنج تا یازده ساله را در بر میگیرد، هدف اصلی فرزندپروری ترقی دادن و پیشرفت کودک است.در مرحله پنجم که دوران نوجوانی است(یازده تا سیزده سالگی) مرحله هویت در برابر آشفتگی میباشد، هدف اصلی فرزندپروری تشویق به استقلال و حمایتهای عاطفی است(هترینگتون،۱۹۷۸، به نقل از اسلمی،۱۳۸۵).
۲-۷-۲- نظریه مورای
هنری مورای نخستین نظریهپرداز شخصیت به این مجادله علاقمند بود که آیا شخصیت به صورت ساختار صفات بهتر توصیف میشود(آلپورت، ۱۹۶۱) یا به صورت پویاتر برحسب نیازها یا انگیزهها بهتر توصیف میگردد. از نظر مورای، بسیاری از رفتارها(نه همه آنها)، توسط مجموعهای از نیازهای انسانی همگانی توصیف میگردد. مهمترین کمک مورای به مطالعه انگیزش، مفهوم نیاز اوست و نیازها پایه فیزیولوژیکی دارند و نیروهای زیستشیمیایی را در مغز درگیر میسازند.
نیازها یا از فرآیندهای درونی و یا از وقایع بیرونی ناشی میشوند ولی همه نیازها در شخص تولید تنش میکنند و شخص برای کاهش تنش با ارضاء نمودن نیاز عمل میکند هر فرد را میتواند صاحب مجموعه ای مشخص از نیازهای اساسی در نظر گرفت که رفتارش را جهت ارضاء آن نیازها که برای شخصیتش حیاتی هستند نیرو بخشیده و هدایت میکند (سیدمحمدی، ۱۳۷۶).
برخلاف رویکردهای شناختی، مفهوم نظری مورای بیشتر متأثر از مدل های بیولوژیکی بود تا فیزیکی. بر طبق نظر وی، محیط میتواند نیاز را بروز دهد و میتواند در جهت بازداری از نیاز و رفتار مربوط به هدف ارائه دهد او بین محیط ادارک شده و محیط مورد هدف، فرق میگذارد.
به نظر مورای چیزی که اهمیت دارد محیط ادارک شده بین محیط ادارک شده است و افراد براساس ادارک خویش از محیط اطراف عمل میکنند (واینر، ۱۹۹۰).مورای فهرستی از نیازهای انسانی را تهیه کرد که عبارت بود از: نیارهای متضاد(مثل تسلط و دنبالهروی)، نیازهای عقلی (مثل درک کردن)، نیازهای تلاش(مثل پیشرفت)، نیازهای اجتماعی(مثل مهرورزی) و نیازهای دفاعی (مثل تحقیرگریزی).
در نظام مورای، جفت بودن نیازها مهم بودند زیرا وی معتقد بود تمام نیازها تا اندازهای با یکدیگر هماهنگاند. یک نیاز امکان دارد با نیاز دیگر در تضاد باشد. امکان دارد نیازهای دیگر در هم ادغام شوند (مثل پرخاشگری و تسلط)در حالی که نیازهای دیگر ممکن است یکدیگر را تسهیل نمایند (مثل پیشرفت و عمل متقابل). تعریفی که مورای از نیاز ارائه میدهد این است «نیاز تصور آدمی از نیرویی است که در مغز جای دارد و اندیشه و عمل را چنان تنظیم میکند که وضعیت موجود نامطلوبی را به جهت موجب گردد تصادفی و خود به خودی نیست و مقصود از وضعیت نامطلوب این است که نیاز زادهی نارضایتی است و آدمی را به سوی هدف رضایتبخش متوجه میسازد از نظر نیازها پنج ویژگی عمده دارند که عبارتند از:
۱- نتیجه مستقیم یک جریان درونی (انگیزه درونی) یا نتیجه عوامل خارجی هستند.
۲- همیشه با یک خلق انفعالی یا هیجانی همراهند.
۳- خفیف یا شدید هستند.
۴- گذرا یا کمدوام یا پایدار و بادوام هستند.
۵- سبب رفتاری نمایان یا فعالیت روانی ناآشکار (خیالبافی) هست.
مورای در تشکیل شخصیت به عوامل زیستی اهمیت زیادی میدهد. جمله معروف «اگر مغز نباشد شخصیت نیست» مؤید تکیه بیش از حد مورای بر پایههای زیستی است. نظریهی مورای در شخصیت ریشه در نظریه نیروهای تحریکی شخصیت دارد از نظر مورای شخصیت عبارتند از: نیازها (انگیزههای درونی) فشارها (محرکهای خارجی)، نیازهای عاطفی، ارزشها و عمل متقابل هستند (سیاسی، ۱۳۷۸).
۲-۷-۳- نظریه شیفر
شیفر از جمله کسانی است که در این زمینه پژوهشهایی انجام داده است. او براساس مشاهداتی که از تعامل کودکان ۱ تا ۳ ماهه با مادرنشان انجام داد. طرح یک طبقهبندی براساس دو جنبه رفتار والدین یعنی آزادی- کنترل (سهلگیری در مقابل سختگیر) سردی- گرمی (پذیرش و طرح) ارائه نمود. او نتیجه گرفت که مادران پذیرنده یا طردکننده میتوانند سختگیر یا آسانگیر باشند. این دو بعد اساساً به سطوح حمایت عاطفی که والدین درمورد کودکانشان به کار میبرند و نیز اشاره به کنترل دارد که والدین درمورد کودک خود اعمال میکنند. بدینترتیب از ترکیب این دو بعد الگوهای مختلف رفتار والدین شکل میگیرند. به طور کلی، بسیاری از رفتارهای والدین میتواند در مدلی چهار بعدی قرار گیرند (یعقوبخانی و غیاثوند، ۱۳۷۲).
والدین گرم(با محبت) و آزاد گذارنده:این والدین معمولاً بعنوان والدین نمونه شناخته میشوند. کودکان آنها دارای استقلال بوده و رفتارهای اجتماعی مناسبی دارند. محبت وگرمی توام با آزادی موجب می شود به علت داشتن فضای مناسب برای برونریزی و عدم وجود پاسخهای نامناسب و حالتهای پرخاشگری از سوی والدین،حالتهای پرخاشگری در کودکان چنین خانواده هایی مشاهده نگردد.مشخصات کودکان این والدین عمدتاًدارای اعتماد به نفس،احساس خودمختاری،تمایل به کنترل محیط و گرایش به سمت رفتارهای دوستانه نسبت به همسالان است(شفر ۱۹۹۳، به نقل از احدی،۱۳۷۳).
والدین گرم و کنترل کننده(محدود کننده): گاهی محبت والدین محدودیتهایی را نیز به دنبال دارد.این والدین فرصت کسب تجربه و یادگیری را از کودکان سلب می کنند. آنها با محبت افراطی موجب گرفتن آزادی لازم از کودک می شوند.کودکان چنین خانوادههایی معمولاً وابستگی بیشتری را نشان می دهند. این کودکان در مقایسه با فرزندان والدین با محبت و آزاد گذارنده،خصومت و پرخاشگری بیشتری از خود نشان می دهند ودر روابط با همسالان خود مسلط نیستند. شفر معتقد است محدودیت اعمال شده از سوی والدین در سه سال اول زندگی نسبت به بعد از آن تاثیر عمیقتری بر رفتار کودک خواهد گذاشت (همان).
والدین سرد و متخاصم(آزاد گذارنده): تفاوت کودکان این گروه با گروه قبلی در این است که همراه شدن عامل خصومت با عامل آزادی موجب ایجاد رفتارهای پرخاشگرانه به شدیدترین حالت در این کودکان میشود. تحقیقات نشان داده که والدین کودکان بزهکار این الگوی تربیتی را در مورد فرزندانشان اعمال میکنند (همان)
والدین سرد و کنترل کننده: رفتارهای خصومتآمیز این والدین که بیشتر بر اصل تنبیه استوار است به همراه سختگیری و محدودیت شدیدی که نسبت به فرزندانشان اعمال می کنند، موجب ایجاد احساس خصومت شدید در فرزندان آنها می شود. از سویی عدم اجازه به کودک در ظاهر ساختن این احساس خصومت،کودکان را عصبانی بار می آورد. تمایل به خودکشی و خودآزاری در سنین بزرگسالی در این کودکان قابل مشاهده است. این کودکان معمولاً در روابط اجتماعی ناموفقاند. گوشه گیری،خجالت و عدم اعتماد به نفس در این کودکان به وفور یافت می شود(همان).
۲-۷-۴- نظریه زیگلمن
زیگلمن روشهای ارتباطی والدین و فرزندان را به چهار قسمت کلی تقسیم کرده است:
۱- والدین مقتدر ۲- والدین مستبد ۳- والدین سهلگیر ۴- والدین مسامحهگر یا بیاعتنا، که در زیر ویژگیهای هر یک از آنها را مورد بحث قرار میدهیم.
والدین مقتدر: والدین مقتدر انعطافپذیر و مطالبهکننده هستند. آنها بر روی فرزندانشان کنترل اعمال می کنند اما در عین حال پذیرنده و پاسخ دهنده نیز هستند. به طور پیوسته آن قوانین را اجرا می کنند. آنها همچنین دلیل و منطق این قوانین و محدودیت ها را توضیح میدهند. نسبت به نیازها و دیدگاه های کودکانشان پذیرنده هستند و مواقعی که آنها در حال توصیه به فرزندان هستند احترام فرزندانشان را نیز رعایت می کنند (زیگلمن،۱۹۹۹).
مقررات واضحی برای رفتارهای کودکان وضع می کنند. قاطع هستند ولی سختگیر و تحمیل کننده نیستند. روشهای انضباطی شان، حمایتی است تا اینکه تنبیهی باشد. آنها میخواهند کودکانشان ابراز وجود کنند. همچنین این کودکان از لحاظ اجتماعی مسئولیتپذیر و خودنظمده و اهل مشارکت میباشند (بامریند،،۱۹۹۱ به نقل از زیگلمن،۱۹۹۹)والدینی که از سبک اقتدار منطقی استفاده میکنند به فرزندان خود میآموزند که درگیری و اختلاف نظر با در نظر گرفتن نقطه نظر فرد دیگر و در چارچوب گفتگو، به طور موثر حل خواهد شد. آنها متناسب با سن فرزندانشان به آنها مسئولیت می دهند و برای رسیدن فرزندان به حداکثر سطح رشدی لازم برای دستیابی به یک فردیت مطمئن و مستقل، ساختار لازم را فراهم میآورند (زیگلمن،۱۹۹۹).
والدین مستبد: این والدین قوانین را به طور انعطافناپذیری تحمیل میکنند. از نظر تربیتی خشن و تنبیه گرند. با رفتار بد مقابله میکنند و کودک بدرفتار را تنبیه می کنند. ابراز محبت و صمیمیت آنها نسبت به کودکان در سطح پایین است. آنها امیال کودکان را در نظرنمیگیرند و عقایدشان را جویا نمیشوند. کودکان دارای چنین والدینی، ثبات روحی و فکری ندارند و خویشتن را بدبخت میپندارند. آنها زود ناراحت میشوند و در برابر فشارهای روانی آسیبپذیرند.والدین مستبد از نظر درخواست کنندگی و دستوردادن در سطح بالایی هستند اما پاسخ دهنده نیستند. آنها قدرت مدار و واضع قانون هستند و انتظار دارند دستوراتشان بدون توضیح دادن اطاعت شود. همچنین آنها محیط های ساختار یافته با قواعد واضح فراهم نمیکنند (زیگلمن،۱۹۹۹).
والدین سهلگیر: این والدین نسبت به آموزش رفتارهای اجتماعی سهل انگار هستند. نظم و ترتیب و قانون کلی در این نوع خانواده حاکم است و پایبندی اعضا به قوانین و آداب و رسوم اجتماعی بسیار کم است. هر کس هر کاری که بخواهد می تواند انجام دهد. فرزندان در چنین خانواده هایی دارای استقلال فکری و عملی هستند و به سبب هرج و مرج، نوعی تزلزل روحی در اینگونه خانواده ها به چشم میخورد.این تزلزل باعث بیبندوباری کودکان شده و سبب می شود آنان نسبت به زندگی احساس مسئولیت نکنند. همچنین از ویژگیهای فرزندان رشدیافته در چنین خانواده هایی میتوان گفت آنها در مقابل بزرگسالان مقاوم و لجوجند. آنها دارای اتکای به نفس پایینی هستند، زود خشمگین و زود خوشحال میشوند، تکانشی و پرخاشگرند و در مقابله با فشارهای روانی دچار مشکل میشوند (زیگلمن، ۱۹۹۹).
والدین مسامحه گر یا بیاعتنا (بیکفایت یا طرد کننده): والدینی که کنترل پایین و پذیرش پایین را ترکیب میکنند، نسبتاٌ در پرورش کودکانشان غیرمداخله گر هستند. به نظر میرسد آنها از فرزندانشان مواظبت نمیکنند و ممکن است آنها را طرد کنند. به عبارت دیگر آنها به گونه ای غرق در مشکلات خود شدهاند که نمی توانند نیروی کافی برای برقراری و اجرای قوانین اجتماعی انجام دهند (زیگلمن،۱۹۹۹). والدین بیتوجه،هم کمتوقع و هم طردکننده هستند. فرزندان آنها یعنی کودکانی که محبت یا پذیرش ناچیزی از جانب والدین خود تجربه کرده اند و همزمان انضباط کم یا نظارت ناهماهنگ والدین در مورد آنها اعمال شده است، در سالهای بعدی مشکلات سازگاری نشان می دهند؛ به ویژه زمانیکه تنبیه بدنی روی آنها اعمال شده باشد. وقتی کودکان تنبیه بدنی تجربه می کنند، میآموزند که استفاده از خشونت روش مناسبی برای حل درگیری و اختلافات است. در نتیجه تمایل پیدا می کنند از چنین روشی برای حل درگیری و اختلافات استفاده کنند. از همین رو کودکانی که تنبیه جدی شده اند در خطر ابتلا به مشکلات رفتاری قرار دارند و به آزار و اذیت دیگران میپردازند (زیگلمن،۱۹۹۹).
با اندک تأملی پیداست که دیدگاه زیگلمن و شیفر تفاوت چندانی ندارند و تفاوت بیشتر در الفاظ است. درواقع باید گفت مدل ارائه شده توسط شیفر علیرغم گذشت سالیان زیاد همچنان ثابت مانده است. (دهقانی، ۱۳۷۹) بنابراین با توجه به الگوهای مطرح شده میتوان گفت رشد صحیح بچهها در گروه محبت، صمیمیت و محدودیت و خواهندگی و پذیرش صحصح میباشد اگر آنها طرد شوند و کمتر مورد کنترل و هدایت قرار گیرند، آنها کنترل بر خود را نخواهند آموخت و ممکن است خود خواه و قانون گریز شوند. همچنین اگر زیاد هم مورد کنترل و هدایت قرار گیرند مانند آنچه که والدین مستبد انجام میدهند، به آنها فرصت کمی برای اعتماد به نفس داده میشود و آنها در تصمیمگیری دچار بیاعتمادی میشوند. (کارول، ۱۹۹۹)
۲-۷-۵- نظریه پیشرفت اتکینسون:
اتکینسونفرض کرد رفتارهای پیشرفت نهتنها گرایش به نزدیک شدن به موفقیت بلکه به سمت گرایش به دور کردن از شکست نیز هدایت میشوند. گرایش به دوری از شکست، شخصی را برای دفاع در برابر از دست دادن عزتنفس، احترام اجتماعی و دفاع در برابر تنبیه اجتماعی و سرافکندگی برمیانگیزد. گرایش به دوری از شکست که مخفف Taf است با فرمولی محاسبه میشود که برابر با فرمول TS است.Tf× Pf× Maf= Taf
ترس از شکست دارای سهم مؤلفهی عمدهی «انگیزه اجتناب از شکست»، «احتمال شکست» و «ارزش مشوقی شکست» میباشد.انگیزه اجتناب از شکست در فرمول فوق نقش همپای با انگیزه موفقیت، در امید به موفقیت را ایفا میکند. انگیزه اجتناب از شکست، ظرفیتی برای به تجزیه درآوردن شرمساری حاصل از عدم دستیابی به یک هدف (شکست) است. (وایند به نقل از احمدی، ۱۳۸۳)
ترس از شکست، اضطرابی را توصیف میکند که در رابطه با احساس شکست به وجود میآید نه در رابطه با شکست واقعی. فرضیه اتکنیسون این است که در این ویژگی (اضطراب ترس از شکست) تفاوتهای فردی وجود دارد و عدهای از افراد بیشتر از دیگران واجد چنین اضطرابی هستند. وی پیشنهاد میکند ترس از شکست با دیگر ویژگیهای فرد و با موقعیت خاص وی ترکیب میشود و به شرح زیر رفتار موفقیتآمیز را تحت تأثیر قرار میدهد.
۱-افرادی که در متغیر ترس از شکست در سطح بالایی قرار دارند عموماً مایلند که از امور موفقیتآمیز پرهیز کنند.
۲- این افراد معمولاً تکالیفی با درجهی دشواری متوسط را برمیگزینند. اتکینسون برای این امر دو دلیل را ذکر میکند.
الف: اگر به انجام کار بسیار دشوار بپردازد، هیچکس آنهارا به خاطر شکست سرزنش و نکوهش نمیکند،زیرا آنان از شکست واقعی رویگردان نیستند و بلکه از احساس شکست گریزانند.
ب: اگر به انجام وظیفهای بسیار سهل بپردازند احتمال اینکه دچار شکست گردند، وجود ندارند. ویژگیهای افرادی که واجد شرایط ترس از شکست هستند:
۱-از موقعیتهایی که دقیقاً در آن ارزشیابی خواهند شد پرهیز میکنند.
۲- ترجیحمیدهند خود را از با گروههایی مقایسه کنند که با خودشان تفاوت فاحش دارند.
۳- حریم خصوصی خودشان را ترجیح می دهند.
۴- سنجش مهم و غیردقیق از عملکرد را ترجیح می دهند.
۵- از مسئولیت گریزانند.
۶- هنگامی که از عهده یک سطح از عملکرد برنیایند دیگران را سرزنش میکنند. (جاگرن، ۱۳۸۵).
در سال ۲۰۰۱، الگوریتم کنترل غیر خطی تطبیقی مقاوم[۱۶] برای هدایت خودکار کشتی معرفی شد. البته در آن فرضیاتی وجود داشت که باعث مشکلاتی میشد[[۱۷]].
در سال ۲۰۰۱، برای مسئله ردیابی خودکار کشتیها، استفاده از روش فازی تطبیقی پیشنهاد شد [[۱۸]].
در سال ۲۰۰۴، هدایت خودکار تطبیقی غیر خطی بهبودیافته ایی طراحی شدکه با فرض دارا بودن پارامترهای ثابت برای هدایت کشتی دارای عدم قطعیت، مفید بود[[۱۹]].
در سال ۲۰۰۶، برای کنترل خودکار کشتیها، استفاده از کنترل فازی و اچ اینفینیتی پیشنهاد داده شد[[۲۰]].
تمام روش های کنترلی که تا اینجا معرفی شدند، هر یک دارای نقاط قوت و یا نقاط ضعفی نسبت به یکدیگر میباشند. برای مثال در برخی، مسئله ردیابی به خوبی انجام میگیرد اما در برابر اغتشاشات زیاد محیطی دارای پایداری لازم نیستند و یا اینکه سرعت عکس العمل خوبی در برابر تغییر مقدار ورودی مرجع ندارند.
کنترل لغزشی یکی از موثرترین روش های کنترل مقاوم غیر خطی برای رویارویی با سامانه های دارای مشخصاتی چون، عدم قطعیت در مدل و وجود پارامترهای دارای تغییرات زیاد میباشد[[۲۱],[۲۲]]. طرح کنترل کننده لغزشی روشی مقاوم برای مسئله حفظ پایداری وعملکرد یکنواخت در مقابل بی دقتیهای مدلسازی است. اما این روش دارای معایبی نیز میباشد، یکی از معایب کنترل لغزشی ایجاد پدیده وزوز[۲۳] برروی سطح لغزشی طراحی شده میباشد. برای برطرف کردن این پدیده میتوان از روشهایی مانند تخمین اشباع[۲۴] [[۲۵]] و یا کنترل لغزشی انتگرالی[[۲۶]] ویا تکنیک لایه مرزی[] برای بهبود بخشیدن به عمل کنترل استفاده کرد.
اگر عدم قطعیت در مدل زیاد باشد، کنترل لغزشی نیاز به یک لایه ضخیم دارد که این امر باعث ایجاد لرزش بزرگتر میشود. اگر ضخامت این لایه مرتبا افزایش یابد، به همان اندازه مزایای کنترل لغزشی کم میشود و به سمت یک سامانه بدون مد لغزشی میرویم. برای غلبه بر مشکل فوق میتوان از کنترلگرهای فازی برای تخمین مقدار تابع نامعلوم کنترل کننده مد لغزشی استفاده کرد. در واقع، تخمین ترمهای نامعلوم توسط سامانه های فازی باعث عملکرد مطلوب کل سامانه میگردد، البته این روش تا به حال به روش های گوناگون معرفی شده است که بسته به هدف مورد نظر، از روشی خاص بهره جسته اند. [[۲۷]]و][۲۸][
استفاده از سیستم های فازی به همراه کنترل لغزشی به منظورهای متفاوتی انجام میشود که یکی از آنها برای حذف اثر وزوز میباشد، یک مورد دیگر استفاده از سامانه های فازی در کنترل لغزشی به منظور تخمین ترمهای نامعلوم سامانه تحت کنترل میباشد که در فصول آینده به طور کامل مورد برسی قرار خواهد گرفت.
کنترل فازی[۲۹] بدلیل مزایایی که دارد به کرات در مقالات مورد بحث قرار گرفته است[۳۰]]و[۳۱]و[۳۲][. مزیت اصلی این کنترل نسبت به کنترلهای متعارف این است که در این روش نیازی به مدل ریاضی دقیق نیست و عمل کنترل برای سامانه هایی که مدل کردن آنها کار مشکلی است میتواند بازده ایی خوبی داشته باشد.
طبق مطالب اشاره شده، جهت بهبود مقاومت[۳۳] در کنترل فازی، مطالعات، تحقیقات و فعالیتهای زیادی انجام شده است که یکی از نتایج حاصل شده از این تحقیقات، استفاده از کنترل کننده لغزشی فازی[۳۴] میباشد[,]. کنترل لغزشی فازی ترکیبی از کنترل فازی و کنترل لغزشی است. کنترل لغزشی فازی یک روش کنترل بسیار مقاوم در مقابل بی دقتی های مدل و اغتشاشات خارجی میباشد. همانطور که ذکر شد، از بین بردن لرزش در لایه مرزی، یکی از مزایای استفاده از کنترل لغزشی فازی نسبت به کنترل لغزشی میباشد.
کنترل کننده لغزشی فازی ترکیبی است از کنترل فازی و کنترل لغزشی، بطوری که قدرت کنترلگر در مقابل عدم قطعیت مدل و اغتشاش خارجی حفظ شود.
از آنجایی که مشخص کردن پارامترها از اهمیت بسیار بالایی در طراحی کنترلگر برخوردار است و باعث بهبود رفتار سامانه میشود، برای عملکرد بالای پارامترها از الگوریتم تطبیق استفاده شده[۳۵]],-[۳۶],و[۳۷]و[۳۸]و[۳۹][[۴۰]وو[۴۱][۴۲][و در نتیجه ساختار کنترلی جدید را کنترل کننده لغزشی فازی تطبیقی[۴۳]نام نهادند][۴۴]-[۴۵][۴۶][۴۷][۴۸][۴۹][۵۰][۵۱][۵۲][۵۳][۵۴][.
مراحل طراحی را میتوان به شکل زیر بیان کرد: در ابتدا مدل فازی اولیه ایی برای بیان مشخصات دینامیکی سامانه تحت کنترل ساخته میشود، بر اساس این مدلهای فازی و برای دستیابی به اهداف کنترلی، کنترلگر لغزشی فازی طراحی میشود. سپس قوانین تطبیق برای تنظیم پارامترهای قابل تنظیم مدلهای فازی طراحی میشود و در نهایت توسط تئوری لیاپانوف، پایداری کل سامانه برسی میشود.
قانون تطبیق برای کنترل کننده لغزشی فازی تطبیقی ،تابعی از بردار خطای ردیابی است].[۵۵][. بدین معنی که قوانین تطبیق تنها خطاهای پارامتر مدل فازی را از طریق نفوذ بر بردار خطای ردیابی برگشت میدهد. بنابراین قوانین تطبیق در کنترل کننده لغزشی فازی تطبیقی، پارامترهای مدل فازی سامانه را تنظیم میکند، سپس کنترلگر، بردار خطای ردیابی را به سمت صفر هدایت کند[[۵۶]] , [[۵۷]] , [[۵۸]]. حتی با وجود بردار خطای ردیابی به سمت صفر میرود.
البته برای جبران خطای خطای مدلینگ، نیاز به سیگنالهای بزرگ کنترلگر برای رسیدن به اهداف کنترلی میباشد که این امر باعث بوجود آمدن پدیده وزوز میشود.
معمولا طراحی کنترلگر لغزشی فازی با فرض وجود تمامی حالتهای قابل اندازه گیری سامانه طراحی میشوند و قوانین تطبیق بر اساس بردار خطای ردیابی سامانه، طراحی میشود[۱۸-]. اما در بسیاری موارد تمامی حالتهای سامانه تحت کنترل در دسترس نمیباشند و در نتیجه قوانین تطبیق به سختی محقق میشوند، بنابراین بردار خطای ردیابی نمیتواند صفر شود.
برای برسی رفتار سامانه های غیر خطی که در آنها تمامی حالتها قابل اندازه گیری نمیباشند، مطالعات فراوانی صورت گرفته است، یکی از نتایج این تحقیقات، معرفی کنترل فازی بر اساس مشاهده گر است][۵۹]-[۶۰][۶۱][۶۲][۶۳][. در این ساختار کنترل، ابتدا مشاهده گر، بردار خطای ردیابی را تخمین میزند و سپس یک تابع لیاپانوف حقیقی اکیدا مثبت را انتخاب کرده و بعد از آن قوانین تطبیق طراحی میشوند [-].
همانطور که ذکر شد، برای سامانه های غیر خطی، طراحی مشاهده گر برای تخمین تمامی متغیرهای حالت، یک مشکل چالش انگیز میباشد. مشاهده گر های غیر خطی از طرق مختلف و با توجه به رفتارهای ذاتی دینامیکهای غیر خطی آنها طراحی میشوند.
با بهره گرفتن از مشاهده گرهای غیر خطی، میتوان بر مشکلاتی از قبیل شرایط محدودیت آور وعدم قطعیت های مدل و عدم مقاومت [۶۴]وتخمین همراه با نویز، غلبه کرد. باید دقت داشت که اگر سامانه مورد نظر تحت تاثیر اغتشاش نیز قرار داشته باشد، مشاهده گر طراحی شده باید مقاوم باشد.
انگیزه:
تعداد قابل ملاحظه ایی از کشتیهایی که امروزه در دنیا استفاده میشوند تنها دارای یک پروانه و یک سکان میباشد و همانطور که اشاره شد سیستم فوق یک سامانه زیر تحریک میباشد. البته، در این سامانه ها میتوان با اضافه کردن یک محرک به بدنه شناور، آنرا به یک شناور فول محرک تبدیل کرد. بطوریکه برای تمام درجات آزادی و یا به زبان دیگر، برای تمام حرکات مورد نیاز بصورت مستقیم محرک داشته باشد. اما این کار برای مصارف معمولی از لحاظ اقتصادی هزینه زیادی دارد.
با این حال، تمایلات اخیر در طراحی شناورها بر این بوده است که از یک محرک در قسمت سینه کشتی استفاده شود. روش فوق که باعث فول محرک شدن کشتی میشود در مواردی چون مانور سریع برای پهلو گرفتن در لنگرگاه و راحت تر کردن ارتباط با کشتی کناری، استفاده میشود.
در سرعت های بالا به دلیل سرعت جریان آب عبوری از کنار شناور، محرک فوق اثر خود را از دست داده و عکس العمل بسیار ضعیفی از خود نشان میدهد.
با این وجود برای برخی کشتیها که نیاز به دقت بالایی دارند، استفاده از محرک مکمل ضروری است.
اهداف:
هدف اصلی در این پایان نامه این است که یک نمونه سامانه زیر تحریک درجه دو (تمرکز بر روی یک شناور اثر سطحی میباشد) را در نظر گرفته، مدل دینامیک آن را بدست آوریم و سپس با بهره گرفتن از دانش روشهایی چون، کنترل لغزشی و کنترل لغزشی فازی و کنترل لغزشی فازی تطبیقی و کنترل لغزشی فازی تطبیقی جدید به همراه مشاهده گر، هدایت کشتی فوق را کنترل کرده و پایداری و ردیابی کل سامانه را مورد برسی قرار دهیم.
سپس نتایج هر قسمت را با بخشهای قبل مقایسه کرده و مزایا و معایب استفاده از هر کدام از این کنترلگر ها را برسی می کنیم. سعی میشود که نتایج این پایان نامه با نتایج نهایی یکی از روش های کنترلی که قبلا برای هدایت کشتیها معرفی شده است، مقایسه و نقاط قدرت وضعف آن برسی شود.
در واقع نوآوری پژوهشی این پایان نامه، استفاده از یک کنترلگر جدید[۶۵] به همراه مشاهده گر حالت برای هدایت یک سامانه زیر تحریک و برسی نتایج حاصله میباشد. در اینجا بدلیل استفاده از کنترل لغزشی، انتظار میرود بر خلاف مرجع [۷۹] سامانه، دارای پایداری خوبی باشد. همچنین در مراجع [۷۵],[۷۷] ، اغتشاشات وعدم قطعیت های مدل میتوانند در محدوده خاصی قرار بگیرند تا پایداری سامانه تضمین شود، در حال که در روش فوق این محدوده میتواند بسیار بزرگتر باشد.
ساختار گزارش
فصل اول شامل مقدمه ایی است بر تاریخچه ایی از کنترلگر ارائه شده و همچنین بر فعالیتهای انجام شده در این گزارش و مرور کلی بر فصلهای آتی آن.
در فصل دوم که مربوط به پیش نیازهای پژوهشی میباشد به معرفی کنترلگر لغزشی و برسی معایب آن و چگونگی برطرف کردن آنها پرداخته و یکی از راه های بهبود عملکرد کنترل لغزشی که استفاده از منطق فازی در کنترل لغزشی میباشد را معرفی کرده و به برسی پیرامون آن و انواع کنترل لغزشی فازی میپردازیم.
در فصل سوم به طراحی یک کنترلر لغزشی فازی تطبیقی جدید به همراه یک مشاهده گر پرداخته، سپس با بهره گرفتن از تئوری پایدار لیاپانوف، پایداری را مورد برسی قرار میدهیم.
در فصل چهارم، به برسی و چگونگی بدست آوردن مدل دینامیکی یک شناور به منظور کنترل و هدایت آن میپردازیم در این قسمت با بهره گرفتن از قوانین فیزیکی سعی میکنیم معادله ایی دینامیکی بدست آوریم که مشخص کننده رابطه بین تغییرات سکان کشتی و تغییرات جهت حرکت کشتی باشد، سپس کنترلگر طراحی شده در فصل سه را به سامانه شناور مورد نظر مدل شده، اعمال کرده و در شرایط مختلف که شامل وجود اغتشاش خارجی و همچنین عمل ردیابی به شکل های متفاوت میباشد را مورد آزمایش قرار داده و نتایج شبیه سازی شده را ارائه میدهیم.
نهایتا در فصل پنجم به نتیجه گیری و مقایسه بین روشها میپردازیم.
پیش نیازهای پژوهشی
مقدمه
در این فصل به توضیح مختصری پیرامون کنترل ساختار متغیر، مد لغزشی و کنترل لغزشی و سپس سامانه های فازی و چگونگی استفاده از سامانه فازی به عنوان کنترل فازی خواهیم پرداخت. در ادامه به این موضوع اشاره خواهد شد که کنترل لغزشی دارای معایبی میباشد و برای برطرف کردن و یا حداقل کردن آنها میتوان از روش های مختلفی استفاده کرد. یکی از روش های معرفی شده، استفاده از سامانه های فازی جهت برطرف کردن مشکلات و بهبود بخشیدن به کنترل لغزشی میباشد. این درحالی است که، استفاده از سامانه های فازی به طریقهای متفاوت و به منظور بهبود مشخصات مختلف سیستم کنترل، مورد استفاده قرار میگیرد. در این فصل به برسی دو نوع کنترل لغزشی فازی میپردازیم و سپس در فصل بعدی با بهره گرفتن از ترکیب و تغییراتی در هر کدام از آنها، یک روش کنترل جدید را معرفی خواهیم کرد.
تئوری کنترل لغزشی:
تئوریهای اولیه و مبانی کنترل لغزشی تحت عنوان کنترل ساختار متغیر مطرح شده اند که علت این نامگذاری، تغییر ساختار این کنترل کننده در حین فرایند کنترل میباشد][۶۶][. یک سامانه ساختار متغیر، یک سامانه دینامیکی است که ساختار آن با توجه به مقدار فعلی بردارهای حالت[۶۷]آن تغییر می کند. تغییرات این ساختار همیشه در جهتی انجام می پذیردکه مقدار یک تابع معین موسوم به سطح نا پیوستگی، به سمت صفر میل کند. این سطح ناپیوستگی باید طوری تعیین شده باشد که در صورت صفر شدن آن خطای سامانه به سمت صفر میل کند. به دلیل اینکه تغییر ساختار کنترل کننده، در نهایت منجر به نوسانات کوچکی حول سطح مزبور می شود، این کنترل کننده ها به کنترل کننده های لغزشی مشهور شده اند و به سطح نا پیوستگی نیز اصطلاحا سطح لغزش گفته می شود.
یکی از مشکلات عملی این موضوع، پدیده وزوز ناشی از نقص افزارهای سوئیچینگ و تاخیرهاست][۶۸][. هنگامی که یکی از مسیرهای حالت به سمت سطح لغزش در حرکت باشد ابتدا در یک نقطه آن را قطع می کند، در حالت ایده ال، باید مسیر حالت از همین نقطه لغزش روی سطح را آغاز کند اما در واقعیت تاخیری میان زمان تغییر علامت متغیر حالت و زمان سوئیچینگ کنترل وجود دارد. به هنگام این تاخیر مسیر حالت از سطح لغزش گذشته، وارد ناحیه دیگر میشود. زمانی که کنترل سوئیچ می کند، مسیر حالت جهت خود را به سمت سطح تغییر می دهد و دیگر بار آن را قطع می کند. تکرار این فرایند سبب ایجاد حرکتی زیگ زاگ ( نوسانی) مطابق شکل زیر می گردد که به نام وزوز خوانده می شود.
وزوز موجب کاهش دقت کنترل، تلفات گرمایی فراوان در مدارهای الکتریکی و ساییده شدن اجزای متحرک مکانیکی می گردد. علاوه بر این ممکن است دینامیک مدل نشده با فرکانس بالا را تحریک کند. عملکرد سامانه را تخریب نمایدو یا حتی سبب نا پایداری گردد.
یکی از مشکلات کنترل لغزشی، وجود ترمهای نامعلوم در مدل سامانه میباشد، عدم قطعیت در عمل مدلینگ باعث وجود ترمهای نامعلوم در مدل دینامیکی سامانه میشود. در طراحی کنترلگر، این ترمهای نامعلوم باعث عملکرد ضعیف و راندمان پایین در سامانه میشوند.
کنترل فازی تطبیقی
معمولا کنترل کننده های فازی در وضعیتهایی کار میکنند که در آن یک عدم قطعیت بزرگ با تغییرات نا معلوم در پارامترها و ساختارهای سامانه وجود دارد.
مزیت های کنترل فازی تطبیقی نسبت به کنترل فازی غیر تطبیقی:
-
- عملکرد و کارایی بهتر معمولا قابل دستیابی میباشد، چرا که کنترل کننده فازی تطبیقی میتواند خود را با توجه به تغییرات محیطی تنظیم نماید.
-
- دانش کمتری از سامانه تحت کنترل لازم است، چرا که قانون تطبیق میتواند در جهت یادگیری دینامیک سامانه در طی عملیات زمان حقیقی کمک نماید.
در واقع، هدف اصلی کنترل تطبیقی عبارت است از ثابت نگه داشتن کارایی یک سامانه در حضور عدم قطعیت های ذکر شده میباشد. بنابراین کنترل فازی پیشرفته بایستی تطبیقی باشد.
۲-۳-۱- اهمیت تبلیغات شفاهی
تبلیغات شفاهی ، یا “شایعه"، شامل ارتباطات غیر رسمی در میان مصرف کنندگان در مورد محصولات ، خدمات و شرکت هاست (لیو[۴۹] ، ۲۰۰۶). در وسیعترین معنای آن ، ارتباطات شفاهی شامل هر گونه اطلاعات در مورد یک شیء مورد نظر ( به عنوان مثال شرکت ، نام تجاری) انتقال یافته از فردی به فردی دیگر است (براون ، باری ، داکین و گونست ، ۲۰۰۵). اما در مورد اهمیت ارتباط شفاهی سیلورمن معتقد است به واسطه ی تغییر محیط بازاریابی به نظر می رسد ، یافتن راه های جایگزین برای ایجاد صدای قابل شنیدن بسیار ضروری و ارتباط دهان به دهان پدیده ای است که مدتهاست شناخته شده و ثابت شده روش بسیار قدرتمند ایجاد و توقف کسب و کارها است (سیلورمن ، ۲۰۰۱). پاین معتقد است ارتباط شفاهی پیامد و مبنای حفظ مشتریان است و مشتریان وفادار تمایل بیشتری به ایجاد ارتباط دهان به دهان مثبت داشته و به عنوان طرفدار نام تجاری برای شرکت عمل می کنند. دو ویژگی مهم که تبلیغات شفاهی را از دیگر منابع اطلاعاتی ، مثلا تبلیغات متمایز کرده : تبلیغات شفاهی معمولا به عنوان معتبرترین و قابل اعتمادترین درک شده ، و از طریق شبکه های اجتماعی به آسانی در دسترس است (لیو ، ۲۰۰۶).
تبلیغات شفاهی به کاهش خطرات در زمان خرید به افراد کمک می کند . علاوه بر این ، تبلیغات دهان به دهان مصرف کنندگان را قادر به مقایسه بین یا در میان گزینه های خدمات ، یا افزایش درک قبل از تحویل و مصرف خدمات می سازد (بریستور[۵۰] ، ۱۹۹۰). در نهایت ، تبلیغات شفاهی اطلاعات حیاتی در مورد یک شرکت را برای مصرف کنندگان فراهم می کند که اغلب به مصرف کنندگان در اینکه تصمیم بگیرند مشتری یک شرکت بشوند یا نه کمک می کند (زیتهالم ، بری و پاراسورامان[۵۱] ، ۱۹۹۳). در سطح محصول ، تبلیغات دهان به دهان مثبت برای موفقیت محصول مهم است. در مراحل اولیه فرایند تصویب ، آن به عبور از وقفه و سرعت بخشیدن به روند قبولی کمک می کند (ایست ، هاموند ، و لومکس[۵۲] ، ۲۰۰۸). برای محصولات بالغ تر به مشتریان برای ایجاد تغییر جهت در محصولات رقابتی ، ارائه دهندگان و یا علامت های تجاری رقابتی کمک می کند. در میان کاربران دسته های بالغ ، تبلیغات شفاهی در یک چارچوب اعتقادات ، ترجیحات ، عادات اندوخته مصرف کننده ، و تاثیرات تبلیغی که ممکن است پاسخ به مشاوره را محدود یا کمک کند ، عمل می کند (همان).
در سطح شرکت ، تبلیغات شفاهی به عنوان بخشی از وفاداری شرکت مشاهده شده است (زیتهامل و پاراسورامان[۵۳] ، ۱۹۹۶). همانطور که توسط آکر[۵۴] ذکر شده (۱۹۹۱) ، ارزش واقعی آن دسته از مشتریان وفادار به یک شرکت (وفاداری مشتری) ، تا حد زیادی به کسب و کاری که آنها شخصا ایجاد می کنند نیست بلکه به تاثیرشان بر دیگران در بازار است. بنابراین تبلیغات شفاهی مثبت که توسط مشتریان وفادار گسترش می یابد سودآوری مشتری را افزایش می دهد ، زیرا شفاهی مثبت مشتریان جدید را جذب می کند. هر و همکاران (۱۹۹۱) تشخیص داده اند که تبلیغات شفاهی مثبت یک وسیله به خصوص ارزشمند برای ترویج محصولات و خدمات یک شرکت است. به عنوان یک نتیجه شرکتها پول زیادی برای تحریک تبلیغات شفاهی مثبت صرف می کنند.
در مقابل ، تبلیغات شفاهی منفی در مورد محصولات تمایل به حمل وزن بیشتری بر خریداران آینده نگر نسبت به اطلاعات مطلوب دارد (میزرسکی[۵۵] ، ۱۹۸۲). در یک متن انتشار یافته آرندت (۱۹۶۷) نشان داد که افراد دریافت کننده نظرات تبلیغات شفاهی منفی در مورد محصول ۲۴ درصد کمتر محتمل به خرید محصول نسبت به سایر افراد بودند.
درک تبلیغات شفاهی مهم تر شده است ، زیرا اشکال سنتی ارتباطات به نظر تاثیر خود را از دست داده اند (تروسو ، بوکلین و پاولز ، ۲۰۰۹) و محبوبیت رو به رشد سایت های شبکه اجتماعی و وبلاگ ها در دسترس بودن تبلیغات دهان به دهان در بازار را گسترش می دهد (براون ، باری ، داکین و گونست ، ۲۰۰۵).
۲-۳-۲- متغیرهای تبلیغات شفاهی
ادبیات در زمینه تبلیغات شفاهی نشان می دهد که دو نوع متغیر میانجی در این مورد وجود دارد : متغیرهایی که مبدع پیام را تحت تاثیر قرار می دهند و متغیرهایی که شنونده پیام را تحت تاثیر قرار می دهند.(گریملر و همکاران ۲۰۰۱[۵۶])که تمرکز اصلی این تحقیق بر متغیرهایی است که شنونده پیام را تحت تاثیر قرار می دهد و منجر به ایجاد رفتارهایی از جانب مصرف کننده می شود. البته متغیرهای بیشماری وجود دارد که می تواند اثربخشی تبلیغات شفاهی را به عنوان یکی از ابزارهای موثر و کم هزینه تاثیرگذاری و نفوذ بر رفتار مصرف کنندگان تحت تاثیر قرار دهند.از جمله این ابزارها ارتباطات کلامی و غیر کلامی گردشگران با دیگران می باشد.
۲-۳-۳- ارتباطات
منبع اطلاعات باید دارای ترکیبی از سه ویژگی تخصص ، قابلیت اعتماد و جذابیت باشد. تخصص هم به دانش و تجربه برقرارکننده ارتباط در خصوص موضوعی معین و هم به حدی که منبع یک ارتباط به خاطر داشتن مهارت های مرتبط قادر به اثبات ادعای خود ادراک می شود ، اشاره دارد( کسل و همکاران[۵۷] ۲۰۰۰). قابلیت اعتماد حدی است که یک مخاطب معتبربودن ادعای برقرارکننده ارتباط را بر مبنای صداقت ، عدم جهت گیری و قابل قبول بودن منبع ادراک می کند( همان ۲۰۰۰).جذابیت به ظاهر فیزیکی منبع اشاره دارد. این عوامل در ترغیب گردشگران و تاثیرگذاری بر نگرش ها حائز اهمیت هستند( همان ۲۰۰۰). که جذابیت را می توان در متغیرهای ارتباطات توضیح داد.
عواملی وجود دارند که میزان تاثیرگذاری تبلیغات شفاهی را افزایش می دهند( آرندت [۵۸]۱۹۶۷)تبلیغات شفاهی در واقع گفت و گو در مورد محصولات و خدمات در میان افرادی است که مستقل از شرکت عرضه شده محصول یا خدمت می باشند. این ارتباطات می تواند به صورت مکالمه دوطرفه بوده یا فقط توصیه ها و پیشنهادات یکطرفه باشد. اما نکته اصلی این است که آن گفتگوها در میان افرادی صورت می گیرد که تصور می شود منافع اندکی از ترغیب دیگران به استفاده از محصول دارند و لذا مشوق خاصی برای ایجاد اعتماد به محصول یا خدمت وجود ندارد.اما هدف از بازاریابی تبلیغات شفاهی در گردشگری تشویق گردشگران به صحبت در مورد مقصد گردشگری با دیگران می باشد تا گردشگران بیشتری از آن مقصد دیدن نمایند. درک اعتبار پیام از جانب فرستنده بر نتایج آن مهم است ، اما این که چگونه پیام انتقال یابد و ماهیت آن چگونه باشد نیز بسیار حائز اهمیت می باشد.به طور خاص، میزان غنی بودن پیام از جمله این که به چه وضوحی این پیام به تصویر کشیده شده است، از جمله این که از طریق بیان داستان انتقال یافته بر تبلیغات شفاهی اثر می گذارد. ارتباطات غیرکلامی ، مانند زبان بدن نقش مهمی را در پذیرش تبلیغات شفاهی بازی می کند(سونوی و همکاران ۲۰۰۸[۵۹]).
عواملی وجود دارند که تاثیر ماهیت پیام را افزایش می دهند.به عنوان مثال وضوح پیام یکی از متغیرهای اصلی در بحث ماهیت پیام است.که هیچ مطالعه ایی در زمینه میزان تاثیرگذاری ماهیت پیام بر تبلیغات شفاهی انجام نشده است.مطالعات نشان داده است که پیام از چه طریقی به مخاطب انتقال می یابد و یا پیام چگونه روایت می شود بر میزان تاثیرگذاری اثر دارد.
که این ویژگی در حیطه ارتباطات کلامی و غیرکلامی دسته بندی می شود.
طبق مطالعات وستبروک ارتباطات شفاهی از روابط بین شخصی تشکیل می شود .گردشگران تمایل دارند از چهار منبع اطلاعات بیرونی هنگام برنامه ریزی سفرهای خود استفاده کنند : ۱) بستگان ، دوستان و آشنایان ۲) ادبیات خاص مقصد ۳) رسانه ها و ۴) مشاوران گردشگری.در طی کسب اطلاعات است که بازاریابان می توانند بر تصمیمات خرید مصرف کنندگان تاثیر بگذارند(گورسوی و مکلری[۶۰]۲۰۰۴).احتمال واکنش مصرف کننده نسبت به پیشنهاد یک دوست ، همکار یا مشاور قابل اعتماد، بسیار بیشتر از واکنش او نسبت به یک پیام بازرگانی می باشد و این واکنش صرفا منحصر به جمع آوری اطلاعات نیست بلکه اغلب به خرید محصول می انجامد(سیلورمن ۲۰۰۱).مصرف کنندگان به اعتبار دوستان ، خانواده و آشنایان اعتماد می کنند چون این نظرات خالصانه و فاقد هرگونه تعصب و جهت گیری است(پودوشن [۶۱]۲۰۰۸). از موارد دیگر در ارتباطات میان فردی افراد خبره و رهبران عقیده هستند . رهبر عقیده یک کاربر فعال بوده که معنای پیام های رسانه ای را برای دیگران تعبیر و تفسیر می کند.آن ها سطوح بالایی از دانش عینی در مورد مقصد را دارا می باشند که نشات گرفته از علاقه مستمر آن ها به آن مقصد است.دل مشغولی پایدار نسبت به مقصد منجر به تکرار تجربه بازدید می شود. این امر دانش روزافزون و آشنایی بیشتر با مقصد را به ارمغان می آورد.از این رو سایرین از تصمیمات آن ها تقلید می کنند چون تصمیمات آن ها معتبرتر است(وانگنگیم و باین[۶۲] ۲۰۰۴).
ارتباطات غیرکلامی عبارت است ازکلیه پیام هایی که افراد علاوه برخود کلام، آنها را نیز مبادله می کنند. طرز قرارگرفتن، راه رفتن، ایستادن، حرکات چهره وچشم ها، لحن صدا، طرز لباس پوشیدن، جملگی نشانه های ارتباطات غیرکلامی هستند. بنابر این توجه به کلیه موارد فوق می تواند درنحوه ارتباط با گردشگر وجذب وی موثر واقع شود. اصولاً درمراودات اجتماعی بیشتر برنشانه های غیرکلامی اعتماد می کنند تا برنشانه های کلامی. پس بایستی نشانه های غیرکلامی را تقویت کرد. نخستین برخورد ونخستین تأثیری که برگردشگر شخص انتقال دهنده تبلیغات شفاهی بر جای می گذارد بسیار اهمیت دارد. بدین صورت که کلام ۷ درصد لحن وطنین ۳۸% و حرکات ۵۵% اطلاعات را منتقل می کنند. (یحیایی ۸۵ ، ص ۲۷)
بررسی جنبه های گفتاری صدا به علم آواشناسی معروف است. صدای شخص به اندازه حرکات بدن، چهره وچشم ها اطلاعات به دیگران منتقل می کند. تحقیقات برروی علم آواشناسی چند نکته مفید را مشخص کرده است.
-
- کسانی که هیجانات صوتی خود را کنترل وتنظیم می کنند بهترمی توانند هیجانات صوتی افراد دیگر را شناسایی کنند.
-
- احساسات ظریف صوتی به سختی قابل تشخیص ودرک هستند. کنایه وطنز برای بعضی ازمردم مشکل است. درنتیجه ممکن است کارمندان بخواهند ازبیان کنایه و طنز ظریف وزیرکانه اجتناب کنند، اما بیاموزند که بیانات سرپرست خود را بشنوند.
-
- کسانی که با برون ده خوب صوتی صحبت می کنند درمحیط سازمان نسبت به دیگران اشخاص با جاذبه و باورپذیر شناخته می شوند. (دیواکارشارما، ۱۳۸۴).
اما در اینجا با توجه به ماهیت تحقیق و محدودیت های دیگر چهار متغیر که تبلیغات شفاهی بر رفتار گردشگران به جا می گذارند شناسایی گردیده است :
۲-۴- تمایل رفتاری
اسمیت ، بولتون و واگنر (۲۰۰۰)تمایلات رفتاری را در دو دسته طبقه بندی کرده اند : ۱-تمایلات رفتاری اقتصادی مانند رفتار خرید مجدد (فاجون ۲۰۰۲) و تمایل به پرداخت بیشتر و دگرگونی رفتاری (. که در اینجا منظور از خرید مجدد ، تکرار بازدید می باشد. ۲- تمایلات رفتاری اجتماعی مانند : رفتار شاکیانه(بولن ۱۹۸۹) ، ارتباطات و تبلیغات شفاهی (,موسسه گردشگری ملی چین ۲۰۰۶).
وفاداری گردشگران نقش مهمی را به عنوان یک الزام در تبلیغات شفاهی ایفا می کنند. گرملر و براون [۶۳]اظهار داشته اند که گردشگران وفادار پیش نیازی برای تبلیغات شفاهی مثبت به شمار می آیند و همچنین مشتریانی که اظهارات کلامی مثبت را در رابطه با یک محصول یا خدمت ارائه می کنند به احتمال بسیار خودشان از جمله مشتریان وفادار خواهند شد ( انی و همکاران[۶۴] ۲۰۰۰)
۲-۴-۱- تکرار بازدید
تکرار بازدید اشاره به ” سفری به یک مقصد اولیه که به هر دلیل قبلا بازدید شده است” (,گیتلسون و کرامپتون۱۹۸۴ ص [۶۵]۲۰۵). به طور کلی مفهوم تکرار سفر بدون در نظر گرفتن گذشت زمان می باشد. بسیاری از محققان گردشگری اهمیت تکرار سفر به یک مقصد را بیان کرده اند. مقاصدی که از لحاظ قرارگیری در چرخه عمر محصول در بلوغ قرار دارند مانند سواحل وابستگی شدیدی به تکرار بازدید دارند (همان). تکرار سفر بیشتر نتیجه ایجاد تجربه ایی به یادماندنی ناشی از ارائه باکیفیت خدمات و یا تبلیغات شفاهی مثبت می باشد (لهتو و همکاران ۲۰۰۴[۶۶]).
نگرش خرید مصرف کنندگان بیشتر بر اساس تجربیات قبلی مصرف کالا و خدمات می باشد همچنین این تصمیم گیری خرید تحت تاثیر فرایند تصمیم گیری شناختی قرار دارد مبنی بر اینکه خدمات شرکت را استفاده نماید یا خیر .
بر اساس مدل زیتامل ، بری و پاراسورامان (۲۰۰۳) ، تمایلات رفتاری مطلوب وابسته به توانایی شرکت های ارائه دهنده خدمات در دریافت موارد مورد اشاره از مشتریان می باشد ، مواردی مانند : گفتن مطالب مثبت درباره آنها ، سفارش به دیگر مشتریان ، وفاداری به آنها و پرداخت در قیمت های بالاتر توسط مشتریان .
۲-۴-۲-تبلیغات شفاهی و تمایلات رفتاری مصرف کننده
در محیط این بازار بسیار رقابتی ، مدیران باید به دنبال پیدا کردن و اجرای روش های بازاریابی موثر تر برای جذب مصرف کنندگان باشند. قانون پارتو( ۸۰% از درآمد از ۲۰% از مشتریان وفادار می آید) قانون طلایی خدمات است از آنجا که تبلیغات دهان به دهان یکی از قویترین روش های بازاریابی محسوب می شود ، مدیران نیاز به کسب اطلاعات بیشتر در مورد روند اکتساب و حفظ وفاداری مصرف کننده و اضافه کردن مصرف کننده های موجود خود دارند.
ارتباطات شفاهی ، ارتباطات غیر رسمی که مصرف کنندگان دیگر را در مورد مالکیت ، استفاده ، و یا ویژگی های خاص محصولات و خدمات و/یا فروشندگان آنها هدایت می کند” (وستبروک ، ۱۹۸۷ ؛ ص. ۲۶۱) ، به تازگی توجه تازه ای در ادبیات بازاریابی دریافت کرده است. (آندرسون ، ۱۹۹۸). ارتباطات دهان به دهان مثبت به عنوان وسیله ای ارزشمند برای ترویج محصولات و خدمات یک شرکت و در واقع ایجاد اعتماد قوی مصرف کننده و تعهد به شرکت که یک رابطه قوی و ابدی کسب و کار ایجاد می کند شناخته شده است. در واقع ، با توجه به طبیعت غیر تجاری اش ، ارتباطات شفاهی با شک و تردید کمتری نسبت به تلاش های تبلیغاتی شرکت نوپا مشاهده شده است (هر و همکاران ، ۱۹۹۱). به دلیل این تردید کم ، اعتماد به برخی از محصولات که وفاداری مصرف کننده را به این چنین محصولاتی افزایش داده ، توسعه یافته است .اگرچه ارتباطات شفاهی می تواند در هر تصمیم گیری خرید بسیار تاثیرگذارباشد ، پژوهش های قبلی نشان می دهد که به ویژه برای ارائه خدمات مهم است.
حتی با علاقه تازه نسبت به ارتباطات شفاهی ، سابقه تبلیغات شفاهی مورد توجه کمی قرار گرفته است (دربایکس و همکاران ۲۰۰۳[۶۷]). متاسفانه ، بحثهای محدود در ادبیات این که چگونه شرکت ها می توانند رفتار تبلیغات دهان به دهان مثبت را تشویق کنند تمایل به تمرکز بر استراتژی های توزیع پاداش دارد و یا فرض شده که رضایت مصرف کنندگان به طور طبیعی به این رفتارها منجر خواهد شد. به این ترتیب ، فرصت برای قرارداد رابطه کارمند و مصرف کننده برای نفوذ در رفتار تبلیغات شفاهی مصرف کننده نادیده گرفته شده است. ارتباط شفاهی از مصرف کننده موجود به یک مصرف کننده بالقوه معتبر ترین روش تحریک جدید ، حفظ آن و بقای طولانی مدت آن است. یکی از دلایلی که وفاداری مصرف کننده مانند یک کالای ارزشمند در نظر گرفته شده ایده بازاریابی دهان به دهان است. اساسا ، شرکت ها معتقدند که یک مصرف کننده وفادار کسی است که ارزش کسب و کار را به دیگران گسترش دهد ، افراد جدید را به کسب و کار راهنمایی کند و به رشد این شرکت کمک کند. این ایده شایستگی دارد. کسی که از شرکت شما استفاده می کند اغلب کسی است که به احتمال زیاد به شدت به آن فکر می کند ، و هر کسی که به شدت به چیزی فکر می کند (به احتمال زیاد) سخن را به دیگران منتقل می کند. با این حال ، با وجود این ایده منطقی ، نتایج حاصل از تحقیقات بازار نشان داده اند که چنین نیست (زامیل[۶۸] ، ۲۰۱۱ ،).
۲-۵- ارزش ادراک شده
اهمیت ارزش ادراک شده در آثار متعددی در طول سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته است. ارائه بهترین ارزش ممکن به مشتریان بی شک امری مهم برای بنگاه های خدماتی موجود در بازار رقابتی کنونی است. شرکت هایی که توانایی فراهم آوری محصولات ارزشمند از نظر مشتریان را دارا می باشند به مزیت رقابتی مهمی دست خواهند یافت. بنابراین هم مدیران و هم محققین باید در مورد نحوه ارزیابی و تاکید مشتریان بر یک خدمت ارائه شده اهمیت قائل شوند ( هاسن و همکاران[۶۹] ۲۰۰۸، الاگا و اگرت[۷۰] ۲۰۰۶). بعلاوه ارزش ادراک شده در ویژگی های مختلف رفتار مصرف کننده همچون تبلیغ دهان به دهان و تصمیمات مربوط به خرید مجدد مدد رسان است ( لین و همکاران[۷۱] ۲۰۰۵). که بیانگر اهمیت این مفهوم به عنوان یکی از روش های پایبند کردن مشتریان به خدمات دهندگان است زیرا خدمات بر خلاف کالا نامشهود بوده و امکان ارزیابی آن قبل از خرید وجود ندارد.
ارزش عبارت است از ادراکات مصرف کننده از منافع دریافت شده در مقابل هزینه های مالی و غیرمالی صرف شده جهت بهره مندی از خدمات سازمان.هرچه منافع دریافتی حاصل از خدمات از هزینه های صرف شده برای بدست آوردن آن بیشتر باشد ارزش خالص افزایش می یابد . در مقابل اگر هزینه های خدمات از مزایای حاصله بیشتر باشد خدمت مورد بحث ارزش خالص منفی خواهد داشت ، احتمالا مصرف کنندگان آن خدمت را کم ارزش توصیف کرده و تصمیم می گیرند که آن را خریداری نکنند( لاولاک ۸۲)
هیمون با طرح معادله ارزش بیان می کند که کیفیت خدمت جزیی از معادله ارزش مشتری به حساب می آید و معادله ارزش در واقع همان دیدگاه مشتری نسبت به خدمات است( هیمون[۷۲] ۱۹۹۹). بنابراین مصرف کننده ممکن است این برداشت را داشته باشد که سازمان خدمات باکیفیت ارائه کرده است ، اما ممکن است احساس کند به علت هزینه های بالای صرف شده ارزش پایین است.
کیفیت خدمات + نتایج حاصل شده برای مشتری
معادله ارزش
هزینه های غیرمالی دست یابی به خدمت + قیمت
ارزش ادراک شده ارزیابی کلی مصرف کننده از مطلوبیت یک محصول بنابر ادراکاتی است که از دریافتی ها و پرداختی ها دارد. این تعریف از ارزش ادراک شده مشتری به عنوان مقبول ترین تعریف در سطح جهانی به حساب می آید (پتریک [۷۳]۲۰۰۴، گالارزا و سائورا ۲۰۰۶[۷۴]).
۲-۵-۱- ارزش ادراک شده و تبلیغات شفاهی
شناخت ارزش ادراک شده پیوند نزدیکی با شناخت رفتار مصرف کنندگان دارد.کراوتروپیرسی (۲۰۰۲) معتقدند ارزش ادراک شده شامل منافع و هزینه هایی است که ناشی از خرید و مصرف محصولات می باشد.با توجه به ادبیات موجود در حوزه بازاریابی خدمات به این نتیجه می رسیم که ارزش ادراک شده بیانگر توازنی بین ارزیابی مشتریان از منافع ( آنچه به دست می آورند) و هزینه ( آنچه از دست می دهند ) می باشد. یکی از مهمترین چالش هایی که مدیران بازاریابی با آن روبرو هستند این است که به طور پیوسته ارزش خدمات ارائه شده در مقصد گردشگری و کاهش هزینه ها افزایش دهند. زیرا ارزش برتر یک مقصد یک مزیت رقابتی برای آن مقصد است و موج سود آوری و رضایت بیشتر گردشگران می شود.هرچه منافع دریافتی حاصل از خدمات از هزینه های صرف شده برای بدست آوردن آن بیشتر باشد ارزش خالص افزایش خالص افزایش می یابد. در مقابل اگر هزینه های خدمات از مزایای حاصله بیشتر باشد ، خدمت مورد بحث ارزش خالص منفی خواهد داشت ، احتمالا گردشگران آن خدمت را کم ارزش توصیف کرده و تصمصم می گیرند آن را خریداری نکنند. ارزش ادراک شده اغلب به دو جنبه لذّت مدار و سودمدار تقسیم می شوند که بیانگر نیازها و احتیاج ه ای مختلف مشتری برای انواع مختلفی از محصولات و خدمات است (پورا ۲۰۰۷[۷۵]). ارزش لذّت گرایانه، ویژگی های حسی و عاطفی(مثلاً جذّاب و لذّت بخش بودن ) و در مقابل ارزش سودمدارانه ، ویژگی های عملکردی (مناسب و کارآمد بودن) خدمات را در بر می گیرند( بابین و همکاران[۷۶] ۲۰۰۵)
اغلب مطالعاتی که در خصوص رابطه بین کیفیت خدمات و ارزش ادراک شده خدمات صورت گرفته است نشان می دهد که کیفیت خدمات به طور مستقیم بر ارزش ادراک شده خدمات تاثیرگذار است( کرونین و همکاران[۷۷]۲۰۰۲). به علاوه نتایج تحقیقات بیانگر آن است که ارزش ادراک شده خدمات به عنوان پیشایندی برای رضایت و تمایلات رفتاری مشتریان است( مکدوگال[۷۸] ۲۰۰۰ ، دادز و همکاران ۱۹۹۹[۷۹]، چن[۸۰] ۲۰۰۸).
زیتمال (۱۹۹۸) چهار نوع ارزش را در گردشگری توضیح داده است : ۱) قیمت پایین ۲) هر آنچه که میخواهی را در آن سفر ببینی ۳) در مقابل قیمتی که پرداخت میکنی به همان اندازه دریافت کنی ۴) هر آنچه دریافت میکنم برای همان باشد که پرداخت کرده ام. کلیه این چهار نوع ارزش در قالب یک مفهوم که ارزش ادراک شده است تعریف می شود( کوپر و همکاران[۸۱] ۱۹۹۸)
علاوه بر این لام و هوسو) ۲۰۰۴) تئوری رفتار برنامه ریزی شده [۸۲] را با گردشگران هنگ کنگ مورد آزمون قرار داد. نتایج آن تحقیق نشان داد که ارزش ادراک شده و انگیزش با تمایلات افراد در ارتباط است.علاوه بر این مطالعات چن و تسای ( ۲۰۰۷) رفتار گردشگران را در کنتینگ تایوان جنوبی بررسی کرد و در این مدل تصویر مقصد ، عوامل ارزیابی (مانند کیفیت سفر ، ارزش ادراک شده و رضایت) و تمایلات رفتاری را مورد مطالعه قرار داد. نتایج تحقیق او نشان داد که بین ارزش ادراک شده و رضایت گردشگران رابطه معناداری وجود دارد.منگ ، لیانگ و یانگ (۲۰۱۱) ارتباط بین ذهنیت از کشورهای تفریحی ، ارزش ادراک شده ، رضایت و رفتار پس از خرید را در گردشگران تایوانی بررسی کرد. نتایج تحقیق نشان داد که بین ارزش ادراک شده تاثیر مستقیمی بر رضایت گردشگران دارد.
هدف خان و کادیر[۸۳](۲۰۱۱) از تحقیقشان بررسی اثرات ابعاد ارزش ادراکی ( ارزش عملی و عقلایی) که شامل اثرات مستقیم و غیرمستقیم بر اجزای مختلف وفاداری در خدمات بانکداری بود. نتایج تحقیقات آن ها نشان داد که ارزش عملیاتی خدمات تاثیر مستقیمی بر تمایلات رفتاری دارد. علاوه بر این نتایج تحقیقات نشان داد که رضایتمندی به عنوان یک متغیر میانجی بین ارزش عملکردی و تمایلات رفتاری می باشد.
تبلیغات شفاهی فرایندی از روابط بین شخصی است که بین فرستنده پیام و دریات کننده آن به وجود می آید و رفتار و گرایشات دریافت کننده را تحت تاثیر قرار می دهد (سونی و همکاران ۲۰۰۸).تبلیغات شفاهی به عنوان ارتباطات پس از تجربه سفر بین گردشگران می باشد. علاوه بر این تبلیغات شفاهی به صورت چگونگی ارزیابی از خدمات مطرح می شود.گردشگرانی که خدماتی در مقابل پولی که هزینه کرده اند خدمات بیشتری را دریافت کرده اند و از خدمات دریافت شده احساس رضایت دارند این احساس رضایت را که ناشی از دریافت خدمات باارزش است به صورت تبلیغات شفاهی انتقال می دهند و همواره تلاش می کنند که تبلیغات شفاه انجام دهند و آن ارتباطات را توسعه می دهند (هانسن و همکاران[۸۴] ۲۰۰۸).
در واقع، تصویر ذهنی از مقصد گردشگری در برداشت گردشگر از ارزش ادراک شده نقش دارد که یکی از عواملی که این تصویر دهنی را ایجاد می کند تبلیغات شفاهی است.
۲-۶- ریسک ادراک شده
اعتقاد بر این است اگر موی سر را بعد از اصلاح درون توالت بریزد رشد مو زیاد می شود.
ریختن آب گرم و جن زدگی
اعتقاد بر این است اگر کسی در نیمه های شب آب گرم بریزد و بسم الله نگوید ، جن زده می شود.
دم گرگ و چیرگی بر دیگران
اعتقاد براین است هر گاه کسی گرگی را شکار کند و چربی دم آن را بر تن کسی بمالد، آن شخص برده و بنده او می شود و به همین خاطر معتقدند که گرگ هنگام مردن دم خود را می کند و نمی گذارد به دست افراد برسد.
دود و پولدار
در اصطلاح خرافی مردم ایل، دود نشان دهنده فرد پولدار است . بدین صورت گروهی از افراد دور آتش جمع شوند و دود به طرف هر کسی که برود می گویند آن شخص پولدار است.
زمان بریدن و دوختن لباس
بیشتر پیران معتقدند که دوخت و دوز لباس باید در روزهای معین هفته صورت بگیرد و فقط روز خاصی را خوش یمن می دانند . مثلا روزهای پنجشنبه برای برش و روزهای دوشنبه برای دوختن لباس خوش یمن می باشد و دوخت و دوز در روزهای دیگر شگون نداشته و اتفاقات ناگوار برایشان می افتد.
بر زمین کوبین سم اسب و زلزله
اگر اسبی سمش را بر زمین بکوبد علامت آن است که در آینده نزدیک زلزله می آید.
ادرار گربه و زگیل
اگر گربه به دست های کسی ادرار بریزد سبب روییدن زگیل« گندمه» روی دست هایش می شود.
آب ریختن روی آتش و اجاق کور شدن
اعتقاد بر این است اگر کسی روی آتش آب بریزد و بسم الله نگوید ، اجاق کور می شود. بنابراین برای اینکه اجاق کور نشود حتما باید هنگام ریختن آب روی آتش « بسم الله» بگوید.
احترام سفره
معتقدند سفره را نباید لگد کرد و حتی نباید در کنارش پاها را دراز کرد که همگی سبب بی احترامی نسبت به سفره می شود.
جمع نکردن سفره و سر گردانی
معتقدند که برای احترام به سفره غذا آن را باید فوری جمع کرد ( حداقل آنرا باید دولا کرد). در غیر این صورت اهل خانه تا آخر عمر سرگردانند.
جغد و مرگ
معتقدند که جغد پرنده ای بد یمن است و هر گاه بر روی بام خانه ای بنشیند در آن خانه کسی می میرد.
جارو زدن و اتفاق ناگوار
به اعتقاد مردمان ایل هرگاه زن خانه بعد از رفتن شوهرش به سرکار، منزل را جارو بزند، سبب ایجاد اتفاق ناگوار می شود به همین خاطر جارو زدن را بعد از رفتن مرد خانه بد یمن می دانند.
تار عنکبوت و فقر
به اعتقاد مردم ایل، هر گاه عنکبوت در خانه ای تار ببافد و اهل خانه آنرا از بین نبرند به آن خانه فقر و بدبختی می آید.
پشت و رو پوشیدن چادر و مسافرت
معتقدند هر گاه زنی چادرش را پشت رو بپوشد، نشانه آن است که مسافرتی در پیش دارد.
تف انداختن به سگ و زگیل
معتقدند اگر سگ تف انداخته شود سبب روییدن زگیل بر روی بدنش می شود.
بالا آمدن برگ چای و مهمان
معتقدند اگر برگی از چای روی استکان بالا بیاید به آن خانه مهمان می آید.
بلند شدن ناخن و غم و شادی
اعتقاد بر این است اگر ناخن های دست زود بلند شود نشانه زیاد شدن غم و بدبختی و اگر ناخن های پا زود بلند شوند نشانه زیاد شدن شادی و نعمت است.
اولین برف زمستانی و شوره سر
معتقدند که اولین برفی که هر ساله می بارد به مثابه شوره سر پیرزن می باشد که باعث بیماری می شود به همین خاطر کودکان را از خوردن آن منع می کنند.
- باورهای مربوط به انسان و آسمان، خورشید ، ماه و زمین( پیرنیا، ۱۳۶۲: ۲۳)
- انسان و آسمان
مردم کاکاوند بر این باورند که خدا بعد از آفریدن حضرت آدم به منظور آسایش او الاغ و سپس سگ را آفرید. خر نزد خدا رفت تا وظیفه خود را بپرسد، خدا گفت تو را کاری جزء باربری برای انسان نیست. عمر تو سی سال است که همه را در خدمت آدم خواهی بود. خر نزد خداوند زاری کرد تا عمر مشقت بار او کوتاه تر شود و خدا پذیرفت و عمر او از ۳۰ سال به ۱۰ سال کاهش یافت.آنگاه سگ به نزد خداوند رفت و وظیفه خود را پرسید و خداوند فرمود عمر تو سی سال است و در این مدت باید پاسدار اموال آدم باشی تا شب نخوابی و روز بیدار باشی. سگ از خدا خواست که از رنج او کم کند و عمر او را کوتاه تر فرماید ، خداوند پذیرفت و از عمر او بیست سال کم کرد.
سپس آدم به نزد خدا رفت و وظیفه خود را پرسید ، خدا گفت عمر تو سی سال است و در این مدت در ناز نعمت زندگی خواهی کرد و سگ و خر فرمانبردار تو هستند، آدم از کوتاهی عمر خود بسیار گریست و از خداوند خواست که عمر او را زیاد کند و خداوند گفت: از عمر الاغ و سگ چهل سال کم کردم و اگر بخواهی ، این چهل سال را به عمر تو می افزایم. آدم پذیرفت و چنین است که آدمیان سی سال اول عمر خود را در بی خبری به سر می برند و بیست سال آخر عمر را که عمر سگ است بداخلاق
می شوند.
در مورد کهکشان بر این باورند، مسیری است که از آن طریق کاه حمل می کنند، آنرا راه مکه نیز می گویند. به عبارت دیگر کهکشان ستون آسمان است که آسمان را نگه می دارد.
ره کهکشان گرد لشکر گرفت ستاره بماند از آن در شگفت
« فردوسی»
خورشید
خورشید هر بامداد از چاه مشرق بر می آید و هر غروب به چاه مغرب فرو می رود، این دو چاه به هم راه دارند، خورشید زن است و زن را نامحرم نباید ببیند و از این جهت خود را آنچنان می آراید که چشم را
می زند و او را نمی توان دید.
ماه
در آغاز پیدایی آسمان و زمین، زمین به آسمان نزدیک است، در چنین زمانی پیر زنی که مشغول نان پختن است به ماه دست می زند و ماه را نوازش می کند، جای پنجه پیرزن بر چهره ماه می نشیند و آسمان آزرده خاطر از زمین دور می شود. خورشید و ماه دو دلداده اند و زمان وصل آنها به آخر هر ماه است که از دریا بر می آیند و به دریا فرو می روند.
زمین
زمین در باور ایل کاکاوند مانند آسمان هفت طبقه است که بر شاخ گاو کوهی قرار گرفته و گاو بر پشت ماهی و ماهی در آب است. هر وقت که گاو خسته می شود ، زمین را از این شاخ به آ شاخ می اندازد و زمین لرزه می شود و وسیله پیش بینی زلزله بی قرار حیوانات و پرندگان می باشد. این عقیده، خاص مناطق دیگر نیز هست و در ادبیات فارسی نیز نمونه هایی از این باور دیده شده است.
زمین دیر عنانش گاو ریش است و گرچه هم عنان گاومیش است
«نظامی»
شکار
اهالی ایل کاکاوند معتقدند اگر بر سر راه شکارچی ، کلاغی بخواند شکارچی با دست پر از شکار بر
فرآیندی است که افراد و گروه ها و سازمان را با بهره گرفتن از علائم و پیامهای کلامی در متن رسمی و غیر رسمی سازمان بهم مرتبط ساخته و روابط معنادار کاری بین آنها ایجاد میکند. (لوتانز، ۱۹۹۲، مک کراسکی و مک کراسکی، ۲۰۰۵؛ لاننبرگ و اورنستین، ۲۰۱۲)
فرایند(فرستنده، پیام، گیرنده، بازخورد)
مسیر ارتباطات(از بالا به پایین، از پایین به بالا، افقی)
موانع ارتباطی(فیلتر کردن، ویژگیهای شخصیتی، جنسیت، عواطف، کلام، زبان بدن)
شبکه های ارتباطی رسمی و غیر رسمی(شایعات)
قدرت
عبارت است از توانایی جهت نفوذ در فرایند اتخاذ تصمیم های سازمانی و تأثیر بر فعالیتهای سازمانی (تولبرت و هال، ۲۰۰۹)
تخصص، مشروعیت، مرجعیت، تنبیه، اجبار، اطلاعات، فرهنگ، چیرگی محیطی، اخلاق
سیاست
مجموعه ای از فعالیتهای خارج از نقش رسمی افراد است که برای بدست آوردن، افزایش یا به کارگیری قدرت و دیگر منابع انجام میشود. (گری و آریس[۶۲۱]، ۱۹۸۵؛ رابینز و جاج، ۲۰۰۸؛ هوی و میسکل، ۲۰۰۸)
تاکتیک های سیاسی(چاپلوسی، ایجاد شبکه ارتباطی، مدیریت اطلاعات، مدیریت برداشتها و ادراکات، ائتلاف سازی، و سپر بلا قرار دادن دیگران)
بازیهای سیاسی (شورش گری، ایجاد بازی های قدرت، بازیهای قدرت محور، امپراتورسازی، قدرت تخصص، ایجاد قدرت فرمانروایی، …)
بازیهای قدرت(ترک سازمان، اعتراض و وفاداری)
تعارض
ناسازگاری ادراک شده یا دیدگاه های متضاد در بین گروه ها که سبب میشود فرد یا گروه، فرد یا گروه دیگر را به طور بالقوه مانعی بر سر راه تحقق اهداف خود ببیند.( ویلیامز، ۲۰۱۱؛ کستینگ و همکاران، ۲۰۱۲؛ رضائیان، ۱۳۸۲)
تعارض شناختی(وظیفه، تدابیر گروهی، منابع)
تعارض عاطفی(مسائل اجتماعی- عاطفی، ارزشهای گروهی، هویت گروهی)
تعارض میان فردی(تعارض در نقش و تعارض شخصیتی)
تعارض میان گروهی(تعارض عمودی، تعارض افقی، تعارض صف و ستاد، تعارض مبتنی بر تنوع)
تعارض بنیادین(تعارض در هدف، رویه ای، شناختی)
تعارض احساسی- عاطفی(احساساتی از قبیل خشم، عدم اعتماد و…)
سرمایه اجتماعی
مجموعه ای از هنجارها، شبکه ها و اعتماد اجتماعی موجود در یک سیستم (وول کاک، ۲۰۰۱؛ شولر، ۲۰۰۱؛ وودز، ۲۰۰۸)
هنجارها، شبکه ها ، اعتماد
سازمانی
ساختار
الگوی رسمی تعاملات و هم آهنگی بین افراد با موقعیتهای مختلف شغلی در گروه و سازمان برای تحقق اهداف سازمانی و تشخیص محدودیت ها و مرزهای مسؤلیت افراد و گروه ها در سازمان برای استفاده از منابع. (بارتول و همکاران[۶۲۲]، ۲۰۰۱، مولینز، ۲۰۰۲؛ جونز، ۱۳۹۱)
رسمیت، تمرکز، فرایند ها، زمینه، توانا سازی ساختاری، بازدارندگی ساختاری
استراتژی
عبارت است از طرح کلی تدابیر و عملیات (شرمرهورن و همکاران، ۲۰۰۳) لازم جهت نیل به مطلوبیت های اساسی سازمان از طریق تعیین اهداف، اتخاذ شیوه کار و تخصیص منابع (رابینز، ۲۰۰۱؛ شندل و هاتن[۶۲۳]، ۱۹۷۲)
تدابیر
عملیات
مطلوبیت های سازمان
تعیین اهداف
انتخاب شیوه کار
تخصیص منابع