جدول ۴-۲- مقایسه میانگین صفات گیاهی دو رقم کلزا در رژیمهای مختلف آبیاری و غلظتهای مختلف سالیسیلیک اسید ۴۴
جدول ۴-۳- تجزیه واریانس صفات گیاهی دو رقم کلزا در رژیمهای مختلف آبیاری و غلظتهای متفاوت سالیسیلیک اسید ۴۷
جدول ۴-۴- مقایسه میانگین صفات گیاهی دو رقم کلزا در رژیمهای مختلف آبیاری و غلظتهای مختلف سالیسیلیک اسید ۵۳
جدول ۴-۵- تجزیه واریانس صفات گیاهی دو رقم کلزا در رژیمهای مختلف آبیاری و غلظتهای متفاوت سالیسیلیک اسید ۵۷
جدول ۴-۶- مقایسه میانگین صفات گیاهی دو رقم کلزا در رژیمهای مختلف آبیاری و غلظتهای مختلف سالیسیلیک اسید ۶۱
جدول ۴-۷- جدول تجزیه واریانس صفات گیاهی دو رقم کلزا در رژیمهای مختلف آبیاری و غلظتهای متفاوت سالیسیلیک اسید ۷۰
جدول ۴-۸- مقایسه میانگین صفات گیاهی دو رقم کلزا در رژیمهای مختلف آبیاری و غلظتهای مختلف سالیسیلیک اسید ۷۴
فهرست شکل ها
عنوان صفحه
شکل ۱-۱- مدل شماتیک فعالیت سالیسیلیک اسید برای القای مقاومت در تنشهای غیر زیستی ۱۲
شکل ۳-۱- نقشه طرح آزمایش ۲۶
شکل ۳-۲- مراحل آمادهسازی و کاشت. ۲۸
شکل ۳-۳- مراحل داشت. ۲۹
شکل ۳-۴- مرحله گلدهی (زمان اعمال تیمارهای تنش خشکی). ۳۰
شکل ۳-۵- اعمال تیمار سالیسیلیک اسید. ۳۱
شکل ۳-۶- مراحل برداشت ۳۲
شکل ۳-۷- اندازهگیری ارتفاع نهایی ۳۳
شکل۳-۸- اندازهگیری دمای سایهانداز گیاهی کلزا با بهره گرفتن از دماسنج مادونقرمز ۳۵
شکل ۳-۹- اندازه گیری قطر ساقه با بهره گرفتن از کولیس ورنیه ۳۵
شکل ۴-۱- اثر رقم بر ارتفاع بوته ۴۰
شکل ۴-۲- اثر رقم بر تعداد شاخه فرعی در بوته ۴۲
شکل ۴-۳- اثر سطوح تنش خشکی بر طول خورجین در بوته کلزا ۴۵
شکل ۴-۴- اثر رقم بر طول خورجین ۴۶
شکل ۴-۵- اثر تیمارهای سالیسیلیک اسید بر طول خورجین در بوته ۴۸
شکل۴-۶- اثر متقابل سطوح مختلف تنش خشکی و سالیسیلیک اسید بر طول خورجین در بوته ۴۸
شکل۴-۷- اثر رقم بر تعداد خورجین در ساقه اصلی ۴۹
شکل۴-۸- اثر سطوح تنش خشکی بر تعداد خورجین در شاخه های فرعی ۵۰
شکل۴-۹- اثر تیمارهای سالیسیلیک اسید بر تعداد خورجین در شاخه های فرعی ۵۱
شکل۴-۱۰- اثر سطوح تنش خشکی بر تعداد خورجین در بوته ۵۲
شکل۴-۱۱- اثر تیمارهای سالیسیلیک اسید بر تعداد خورجین در بوته ۵۲
شکل۴-۱۲- اثر سطوح تنش خشکی بر تعداد دانه در خورجین ۵۴
شکل۴-۱۳- اثر رقم بر تعداد دانه در خورجین ۵۵
شکل۴-۱۴- اثر تیمارهای سالیسیلیک اسید بر تعداد دانه در خورجین ۵۶
شکل۴-۱۵- اثر متقابل سطوح تنش خشکی و سالیسیلیک اسید بر تعداد دانه در خورجین ۵۶
شکل ۴-۱۶- اثر سطوح تنش خشکی بر وزن هزاردانه ۵۸
شکل ۴-۱۷- اثر رقم بر وزن هزار دانه ۵۹
شکل۴-۱۸- اثر تیمارهای سالیسیلیک اسید بر وزن هزاردانه ۶۰
شکل۴-۱۹- اثر متقابل سطوح تنش خشکی و سالیسیلیک اسید بر وزن هزار دانه ۶۰
شکل۴-۲۰- اثر متقابل رقم و سالیسیلیک اسید بر وزن هزار دانه در شرایط آبیاری مطلوب ۶۲
شکل۴-۲۱- اثر متقابل رقم و سالیسیلیک اسید بر وزن هزار دانه در شرایط تنش خشکی انتهای فصل ۶۳
شکل۴- ۲۲- اثر سطوح مختلف تنش خشکی بر عملکرد دانه کلزا ۶۴
شکل۴-۲۳- اثر رقم بر عملکرد دانه کلزا ۶۴
شکل۴- ۲۴- اثر تیمارهای سالیسیلیک اسید بر عملکرد دانه کلزا ۶۵
شکل۴-۲۵- اثر متقابل تنش خشکی و سالیسیلیک اسید بر عملکرد دانه کلزا ۶۶
شکل۴-۲۶- اثر متقابل رقم و سالیسلیک اسید بر عملکرد دانه کلزا در شرایط آبیاری مطلوب ۶۷
شکل۴-۲۷- اثر متقابل رقم و سالیسیلیک اسید بر عملکرد دانه کلزا در شرایط تنش خشکی انتهای فصل. ۶۸
شکل۴-۲۸- اثر سطوح مختلف تنش خشکی بر عملکرد بیولوژیک کلزا ۶۹
شکل۴-۲۹- اثر رقم بر عملکرد بیولوژیک کلزا ۷۱
شکل۴-۳۰- اثر تیمارهای مختلف سالیسیلیک اسید بر عملکرد بیولوژیک کلزا ۷۲
شکل۴-۳۱- اثر متقابل تنش خشکی و سالیسیلیک اسید بر عملکرد بیولوژیک کلزا ۷۳
شکل۴-۳۲- اثر رقم بر شاخص برداشت ۷۵
شکل۴-۳۳- اثر متقابل رقم و سالیسیلیک اسید بر شاخص برداشت ۷۶
شکل۴-۳۴- روند تغییرات دمای سایهانداز گیاهی در تیمارهای تنش خشکی ۷۷
۷-۱ نقشه راه
در این پژوهش سعی بر آن خواهد بود تا ابتدا با بهره گرفتن از منابع کتابخانه ای، اینترنتی، پایگاه های دادۀ معتبر و استفاده از ژورنال ها، مجلات و پایان نامه های مختلف اطلاعات موجود در این حوزه گردآوری و بررسی گردد؛ سپس با بهره گرفتن از مصاحبات عمیق با متخصصین امر که برحسب میزان دسترسیاز سازمان های ذیربط من جمله ستاد توسعۀ نانو، کوریدورو شرکت های مرتبطانتخاب خواهند گردید،تلاش می شود تا زمینه ای جهت مطالعات بیشترو استخراج شاخص ها برای پرسشنامه ایجاد گردد. در مرحلۀ بعدی پرسشنامه ای بر پایۀ مصاحبات انجام شده و نیز ادبیات مرتبط تهیه خواهد شد. این پرسشنامه مشتمل بر سؤالاتی با گزینه های مشخص بوده و طیف لیکرت به عنوان مقیاس کمی مورد استفاده قرار خواهد گرفت. در پایان داده های بدست آمده با بهره گرفتن از تکنیک تحلیل عاملی مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهند گرفت.
۸-۱ شرح واژه ها و اصطلاحات تحقیق
فناوری نانو
نانوتکنولوژی که دربرگیرندۀ ایجاد و دستکاری مواد ارگانیک و غیرارگانیک تا سطح مولکولی و نانویی است، یک فناوری در حال ظهور و توانمند ساز می باشد که میزان زیادی توجه را در جوامع صنعتی و علمی به خود جلب نموده است؛ این واژه چتری برای طیف وسیعی از علوم و تکنولوژی های گوناگون می باشد(Oriakhi,2004).
تجاری سازی
برای تجاری سازی تعاریف مختلفی مطرح شده است؛ شاید ساده ترین تعریفی که بتوان برای آن ارائه داد این جمله باشد: حرکت از سمت تحقیقات به توسعۀ فناوری و تولید و فروش(Crawley,2007) و یا ماکسیم ساختن اثرات تجاری و منافع مالی عایده از تکنولوژی(Commercialization handbook,2005). همچنین در تعریفی دیگر آن را فرایند یا چرخۀ معرفی یک محصول یا شیوۀ تولید به بازار دانسته اند. آغاز حقیقی حیات یک محصول آخرین مرحله از توسعۀ یک محصول است و مرحله ای است که بیشترین پول صرف تبلیغات، ترفیع فروش و دیگر تلاش های بازاریابی خواهد شد. باید توجه داشت این مفهوم با فروش، بازاریابی یا توسعۀ کسب و کار اشتباه گرفته نشود؛ فرایند تجاری سازی دربرگیرندۀ سه جنبۀاساسی است:
قیف (غربال گری): به منظور دستیابی به بقای بلند مدت بسیار حیاتی است که ایده های زیادی را مد نظر داشته باشیم تا بتوانیم یک یا دو محصول یا کسب و کار را از میان آنها انتخاب نماییم.
این پروسه فرایندی چند مرحله ای است که هر مرحله دارای اهداف و معیارهای خود می باشد.
ذینفعان اصلی که مشتمل بر مشتریان نیز می باشند می بایست شامل گردند(Vijay,1997).
محصولات با فناوری بالا
محصولاتی هستند که خریداران آنها دارای نیازهای مشخص می باشند، به اطلاعات زیادی نیاز دارند و دارای زبان مشترک می باشند. محصولات با فناوری بالا به سه گروه تقسیم می شوند که عبارتند از : محصولات فنی، محصولات مورد علاقه و محصولات قابل نمایش (ابراهیمی، ۱۳۸۰).
مالکیت معنوی
مالکیت معنوی به حق و حقوقی ابلاغ می شود که یک اثر خلاقانه ، نوآوری و یک اعتبار کسب و کار را حفظ می کند؛ اینگونه مالکیت ها در حالت طبیعی دارای سند و یا نوشتۀ مکتوبی نمی باشند که متعلق بودن آن را به فرد خاصی اثبات کنند ( قاسم زاده، ۸۷ ).
حق اختراع
حق اختراع یکی از هشت مؤلفۀ استاندارد مالکیت معنوی است؛ حق اختراع حقی را به مخترع می دهد تا از محصول خود هر گونه استفاده تجاری نماید و بتواند از لحاظ مادی نیز نتیجه زحمات خود را گرفته و دیگران را از استفادۀ تجاری، فروش و یا تغییر آن در یک دورۀ زمانی محدود باز دارد . این مدت زمان ۲۰ سال است؛ یعنی به مدت بیست سال پس از ثبت اختراع توسط مخترع کس دیگری حق استفاده تجاری از آن محصول را ندارد (قاسم زاده، ۸۷ ). مالکیت های معنوی به ماشین آلات، دستگاه ها، مواد، فرایند ها و بهبود هر یک از این ها تعلق میگیرند (Commercialization handbook,2005).
فصل دوم
ادبیات تحقیق
مقدمه
در ابتدای قرن بیست و یکم تولید محصولات جدید دستخوش تغییرات چشمگیری شده است. از یک طرف زمان رساندن محصولات جدید به بازار پیوسته کاهش یافته و از سوی دیگر تنوع ایدهها و طرحها بسیار زیاد شده است (طاهریان، ۱۳۹۱). از دیگر سو شاهدیم که اکنون فناوری انقلابی همچون نانو به موجی عظیم همچون فناوری الکترونیک و یا اختراع الکتریسیته بدل گردیده که در کوتاه زمانی تمام دنیا را درخواهد نوردید و شاهد این مسئله تأثیرات شگرف آن بر جنبه های گوناگون زندگی بشری از کوتاه زمان پیدایش آن است؛ به عبارت بهتر استفاده از فناوری نانو در کلیۀ علوم پزشکی، علوم مواد، صنایع دفاعی، الکترونیک، کامپیوترهای کوانتومی و غیره موجب گردیده که تحقیقات تجاری سازی در زمینۀ نانو به عنوان یک چالش اصلی علمی و صنعتی پیش روی جهانیان قرار گیرد (انصاری،۱۳۸۴). لذا در این فصل بر آنیم تا با نگاهی دقیق تر به مفاهیمی همچون تکنولوژی، صنایع هایتک، فناوری نانو، نانومواد، تجهیزات و تجاری سازی به تبیین بهتر جایگاه این حوزه از فناوری در ایران و جهان پرداخته و ریسک ها، عدم اطمینان ها و منافع حاصل از آن را با نگاهی دقیق تر مورد بررسی قرار دهیم تا در پایان بتوانیم به چالش های پیش روی این فناوری بپردازیم. مطالب این فصل در دو بخش کلی ارائه گردیده اند:
در ابتدا نگاهی دقیق تر بر دو واژۀ «تجارت» و «تجاری سازی» خواهیم داشت؛ سپس به بررسی مفهوم و اهمیت تکنولوژی پرداخته و به طبقه بندی آن می پردازیم. پس از آن به بحث در رابطه با فناوری های پیشرفته پرداخته و صادرات در این زمینه را مورد بررسی قرار می دهیم؛ پس از بررسی اهمیت، مراحل و فرایند تجاری سازی به چالش های پیش روی تکنولوژی در کشورهای در حال توسعه و ایران پرداخته و مروری بر اقدامات مؤثر در این زمینه می نماییم؛ سپس وارد بخش اصلی ادبیات تحقیق شده و با بررسی مقالات، کتب و پایان نامه های گوناگون خارجی و داخلی درصدد برخواهیم آمد تا با شناسایی چالش های اثرگذار بر فرایند تجاری سازی به مدل تحقیق دست یابیم.
در بخش دوم این فصل وارد مبحث نانوفناوری شده و نگاهی بر تاریخچه و اهمیت آن خواهیم داشت؛ پس از آن مبحث نانوتکنولوژی در ایران را مطرح نموده، سازمان های مرتبط و کاربردهای آن در کشور را مورد بحث قرار میدهیم؛ سپس مروری خواهیم داشت بر بحث نانومواد و تجهیزات و در پایان نیز پس از بررسی اقدامات انجام شده در جهت تجاری سازی این محصولات در کشور و میزان سرمایه گذاری صورت گرفته در این صنعت به نتیجه گیری در این زمینه می پردازیم.
فصل دو در یک نگاه
نمودار ۱-۲) نقشۀ راه فصل دوم
بخش اول
۱-۲ تجارت و تجاری سازی
تجارت را می توان مکانیسمی دانست که از طریق آن تکنولوژی جدید از طریق محصولاتی که نتیجۀ آن تکنولوژی هستند در دسترس عامه قرار میگیرد و یا به عبارت دیگر عبارت است از فرد یا گروهی از افراد که خدمت یا محصولی را با نرخ توافق شده به فروش میگذارند. این تعریف تعریفی جامع و وسیع است که جامعۀ شکارچی ۱۵,۰۰۰ سال پیش از دوران مسیحیت تا شرکتهای چندملیتی نانوتکنولوژی را دربرمی گیرد (T.Burke, 2009) و اما در رابطه با مفهوم تجاری سازی می توان آن را بسیار نزدیک به مفهوم انتقال فناوری دانست؛ به عبارت دیگر فرایند تجاری سازی همان فرایند انتقال دانش و فناوری از مراکز تحقیقاتی به صنایع موجود یا کسب و کارهای جدید است (کلانتری، ۱۳۹۱) و از نظر فرایند نوآوری تجاری سازی یعنی اینکه فناوری و دانش نوین باید از مؤسسه های عرضه کنندۀ آن به سمت صنایع و شرکت های متقاضی جریان یابد (Ghazinoori,2005) و به عبارت دیگر تجاری کردن یا تجاری سازی فناوری یکی از روش هایی است که می توان به وسیلۀ آن علم را به اقتصاد گره زد (کلانتری، ۱۳۹۱).
امروزه متخصصین تکنولوژی از این حقیقت آگاهند که ویژگی عصر دانش کاربرد اختراعات و نوآوری ها در تکنولوژی و تولید است که تنها می تواند از طریق تجاری سازی جدیدترین دستاوردهای تکنولوژیِ حاصل از ایده های خلاقانه به دست آید (بهبودی و همکاران، ۲۰۱۱)؛ با این حال توسعۀ فناوری جدید موفقیت تجاری را تضمین نمیکند و لذا تجمیع مؤثر تحقیق، توسعه و بازاریابی برای موفقیت یک نوآوری مورد تأکید است (نیک پیام و نیک پیام، ۱۳۹۱). لذا همانطور که گفته شد ابداع و تجاری سازی به چیزهایی بسیار فراتر از پایۀ قوی علم و تکنولوژی نیازمند است. تجاری سازی عبارت است از تصمیم برای تجارت مبتنی بر قضاوت های معقول دررابطه با عایدات آتی از سرمایه گذاری در طراحی و توسعۀ محصول ، تولید ، بازاریابی و توزیع که در آن در دسترس بودن سرمایه ، اندازه و ماهیت بازارها و نیز حضور دارایی های مکمل همگی توانمندی شرکت ها را در تجاری سازی تکنولوژی های جدید تحت تأثیر قرار می دهند (US congress,1995). به منظور روشن شدن بحث چارچوب تجاری سازی در جدول زیر نشان داده شده است:
جدول ۱-۲) چارچوب تجاری سازی (P.McCoy, 2009)
مناطق عملیاتی | مفهوم ۱ |
امکان پذیری ۲ |
برنامه ریزی ۳ |
مرور برنامه ریزی ۴ |
تولید اولیه ۵ |
مرور تولید اولیه ۶ |
استانداردسازی ۷ |
انتقال به بازار ۸ |
۱/۷۵
۲
Case 8
۳/۷۵
از آنجا که پارامتر تعیین کننده برای ایجاد ترک خوردگی در پوشش، لنگر ترک خوردگی بتن می باشد، لذا با مقایسه مقادیر لنگر خمشی ایجاد شده در پوشش در اثر تــــورم خاک با مقدار لنگر ترک خوردگی بتـن می توان معیار مناسبی برای ارزیابی احتمال ترک خوردگی در رویه بتنی بدست آورد[۶] . در شکل (۳-۱۲) مقادیر لنگرهای خمشی ایجاد شده در پوشش در اثر تورم خاک در حالت های مختلف تحلیل که در جدول (۳-۴) ارائه شده، به صورت یکجا آورده شده است. در این نمودار محور قائم مقادیر لنگر ایجاد شده و محور افقی موقعیت هر نقطه از پوشش را نسبت به محور تقارن کانال () نشان می دهد. با مراجعه به شکل (۳-۱۳) به راحتی می توان مفهوم مقادیر را درک کرد.
شکل ( ۳-۱۲ ): نمودار لنگر خمشی رویه بتنی کانال در حالت(الف) [۶]
همانطور که از شکل (۳-۱۲) قابل استنباط می باشد، بیشترین مقدار تمرکز لنگر خمشی در تمامی حالات در گوشه پایین کانال یعنی در محل برخورد دیواره به کف کانال ایجاد شده است. بیشترین مقدار لنگری که بتن قبل از ترک خوردگی می تواند تحمل کند، مطابق آیین نامه ACI از رابطه (۳-۳)، قابل محاسبه می باشد، که در این رابطه I و h به ترتیب مقادیر ممان اینرسی و ارتفاع مقطع بوده و ، مقدار تنش ترک خودگی بتن بوده و از رابطه (۳-۴)، قابل محاسبه می باشد، که در آن مقاومت مشخصه بتن می باشد[۶].
با جاگذاری مقادیر متناسب با بتن رویه کانال مورد مطالعه در روابط فوق لنگر ترک خوردگی بتن برابر ۴/۰۸ کیلو نیوتن– متر بدست می آید. بنابراین این عدد به عنوان مرزی برای شروع ترک خوردگی می تواند محسوب گردد. از آنجا که درزهای تعبیه شده در طول دیواره بعنوان مفصل عمل می کنند، لذا مقادیر لنگر در این محل ها صفر بوده و بعنوان یک پارامتر اساسی در کنترل ترک خوردگی دیواره محسوب می شوند. با مراجعه به شکل (۳-۱۲)، مشاهده می شود که در حالت های ۴،۳،۲ و۵ مقادیر لنگر ایجاد شده در پوشش بیشتر از مقدار لنگر ترک خوردگی می باشد. بنابراین چنین می توان نتیجه گیری نمود که این نوع آرایش محل درزها برای پیش گیری از وقوع ترک خوردگی در پوشش مناسب نمی باشد. از آنجا که تمرکز تنش در گوشه پایین کانال بشدت بالاست، لذا اولین درز در دیواره باید حد الامکان نزدیک به این محل انتخاب شود تا جابجایی ها به این محل منتقل گردیده و آسیب دیدگی رویه به حداقل برسد. در حالتهای تحلیلی ۴،۳،۲و۵ اولین درز طولی در دیواره کانال به ترتیب در فاصله ۵/۰، ۱/۷۵، ۱ و ۰ متری از کف کانال لحاظ شده است ولی با توجه به مقادیر لنگر ایجاد شده در رویه این ترازها مناسب برای اجرای درز نمی باشد و نمی تواند مانع ایجاد ترک خوردگی گردند. مطابق نتایج حاصل در حالتهای تحلیل ۷،۱،۶ و ۸ در گوشه پایین کانال که بیشترین مرکز تمرکز تنش می باشد، مقادیر لنگر بدست آمده کمتر از لنگرترک خوردگی می باشد لذا موقعیت درز پایین در این حالتها مناسب انتخاب شده است با مراجعه به جدول (۳-۳) مشاهده می شود که تراز درز در این حالتها ۱/۷۵ متر یعنی ۲۵ سانتی متر بالاتر از کف کانال در نظر گرفته شده است، بنابراین این تراز به حد کافی نزدیک به کف بوده و نقش مؤثری در توزیع تنش ها ایـــفا می کند. با مراجعه به شکل (۳-۱۲)، موقعیت بحرانی دیگر در مقطع کانال در حوالی برابر با ۵/۲ متر قرار دارد که در این حوالی مقدار لنگر به بیشترین مقدار خود رسیده است. به نظر می رسد چون پوشش در قسمت فوقانی مانند یک تیر دو سر مفصل عمل می کند، لذا مقدار لنگر ماکزیمم در حوالی مرکز تیر ایجاد می گردد، بنابراین به حداکثر رسیدن مقدار لنگر در حوالی برابر با ۵/۲ متر می تواند ناشی از این پدیده باشد. به منظور کاهش بازوی لنگر باید درز اجرایی در موقعیت مناسب در ترازهای بالایی کانال تعبیه گردد به منظور بهینه کردن موقعیت درز در چند محل منظور شده و نتایج در نمودار شکل (۳-۱۲) نشان داده شده است. در حالتهای تحلیلی ۱،۲،۳،۴ تعداد یک رشته درز طولی، در قسمت پایین مقطع منظور شده، لذا، کنترل توزیع لنگر در تراز های فوقانی امکان پذیر نمی باشد ولی در سایر حالات یک رشته درز طولی نیز علاوه بر درز پایین کانال در قسمت بالایی مقطع کانال منظور شده است. با اضافه کردن این درز در واقع از طول المان تیر کاسته شده لذا مقادیر لنگر حاصل از نیروی اندرکنش خاک – پوشش کاهش می یابد. در نمودارهای لنگر رسم شده برای حالتهای تحلیلی ۵،۶،۷ و۸ تأثیر تعبیه این درز به وضوح قابل مشاهده می باشد با مقایسه نمودارهای لنگر در حالتهای مختلف مشاهده می شود که بهترین موقعیت درزها در حالت ۸ حاصل شده است. این نتیجه بیانگر این واقعیت است که موقعیت درزها باید حوالی محل تمرکز تنش حاصل از نیروی اندرکنشی خاک – پوشش انتخاب گردد.
ب: آب درون کانال ۱/۵ متر در نظر گرفته شد. (Water Level: 3m) و کلیه حالتهای تحلیلی مربوط به قسمت الف برای شرایط هیدرولیکی جدید تکرار شده است. در شکل (۳-۱۳)، شکل تغییر شکل یافته المانها و نمودار جابجایی قائم خاک بستر برای حالت تحلیلی ۶ در هر دو وضعیت قرارگیری تراز آب رسم شده است. بالا زدگی رویه بتنی در اثر رفتار اندرکنشی خاک متورم شونده و پوشش کاملاً مشخص می باشد، میـــزان این بالازدگی در حالت (ب) که تراز آب در کانال بالاست بیشتـــر می باشد.
شکل ( ۳-۱۳ ): تغییر شکل المان های خاک بستر [۶]
الف) W.L= 2/5 m ب) W.L= 3 m
همانطور که نتایج تحلیل ها نشان می دهد، مطابق شکل (۳-۱۴)، با افزایش تراز آب در کانال بر میــــــزان تورم خاک افزوده می شود. با مقایسه نقاط اوج منحنی نتیجه می شود که حدود ۲ سانتی متر اختلاف تورم در دو حالت وجود دارد. این مسأله تأثیر اختلاف هد آب درون کانال را در رفتار تورمی خاک نمایان می سازد. از آنجا که بیشترین نشت از دیواره کانال از محل درزها صورت می گیرد. لذا، در این موقعیت ها میزان تورم خاک به بیشترین مقدار می رسد. بدین ترتیب می توان نتیجه گرفت که تراز آب کانال نقش مهمی در میزان نیروی اندرکنشی خاک – پوشش ایفا می کند. مقادیر لنگرهای خمشی ایجاد شده در بتن رویه در اثر رفتار تورمی خاک در شرایطی که تراز آب در ۳ متری قرار دارد برای تمامی حالتهای شش گانه مشابه وضعیت (الف) در شکل (۳-۱۵) رسم شده است. با مقایسه این نمودار با نمودار شکل (۳-۱۲)، مشاهده می شود که مقادیر عددی تمامی لنگرها افزایش یافته ولی شکل عمومی نمودارها مشابه وضعیت قبلی می باشد. تمامی توضیحات ارائه شده برای وضعیت (الف) برای وضعیت اخیر نیز برقرار می باشد و در واقع محل تمرکز تنش ها در دو وضعیت آبگیری تغییری نکرده است. با مراجعه به نمودار (۳-۱۵) مشاهده می شود که در حالتی که تراز آب کانال در ۳ متری قرار دارد، آرایش درزها در وضعیت ۶ بهترین شرایط بوده و مقادیر لنگرها تنها در این حالت کمتر از مقادیر لنگر ترک خوردگی بتن بوده و پوشش آسیب نخواهد دید. با مقایسه دو وضعیت فوق از لحاظ تراز آبگیری کانال مشاهده می شود که، آرایش محل درزها بصورت حالت ۶ مناسبترین وضعیت بوده و با تعبیه درزها در این شرایط احتمال آسیب دیدگی کانالی با مشخصات کار اخیر به کمترین میزان خواهد رسید.
شکل( ۳-۱۴ ):جابجای قائم خاک بستر در حالت ۶ شکل (۳-۱۵): لنگر خمشی رویه بتنی در حالت ۳[۶] W.L:
پس از مدلسازی و بررسی های نتایج، این امر مشخص شد که تعبیه درز در کف کانال و شیب های کناری به خوبی لنگر خمشی را کاهش می دهد. این محققین سپس اقدام به بررسی تأثیر شیب در مقادیر نیروهای اندرکنشی ایجاد شده بین خاک متورم شونده بستر و پوشش پرداختند. مطابق نتایج بدست آمده از بخش قبلی مقطع کانال با مناسب ترین آرایش یعنی حالت ۶(Case6) برای مدلسازی استفاده شده است. بدین منظور شیب دیواره های کانال در سه حالت بصورت ۱/۲۵ افقی به ۱ قائم، ۱/۵ افقی به ۱ قائم و ۱/۷۵ افقی به ۱ قائم در نظر گرفته شده و تحلیل ها انجام گردیده اند. در این تحلیل تراز آب در شرایط بحرانی تر یعنی ۳ متر منظور شده است. تحلیل ها در دو حالت کلی انجام شده اند، در حالت اول تراز قرارگیری درزها مطابق حالت ۶ برای سه شیب دیواره ثابت فرض شده است که با مراجعه به جدول (۳-۴)، ملاحظه می شود این درزها در ترازهای ۱/۷۵ و ۳ متری می باشند. در حالت دوم تحلیل ها طول پانل میانی بین دو درز ثابت فرض شده و موقعیت درز فوقانی دیواره بر اساس شیب دیواره کانال در نظر گرفته شده است. واضح است هر اندازه شیب دیواره کانال کمتر باشد تراز قرارگیری درز فوقانی کاهش خواهد یافت.
الف: بررسی اثر شیب دیواره با ثابت نگه داشتن تراز درزها:
در این حالت تحلیلها ، مطابق توضیحات قبلی ارتفاع آب در کانال ۵/۱ متر فرض گردیده و تراز قرار گیری درزهای طولی منطبق بر آرایش حالت ۶ (Case6) و برای هر سه وضعیت شیب دیواره ثابت می باشد. با مراجعه به شکل (۳-۱۶)-الف مشاهده می شود که هر اندازه شیب خوابیده تر شده است بر میزان لنگر خمشی ناشی از نیروی اندرکشی خاک – پوشش افزوده شده است. دستیابی به این نتیجه بدین دلیل می تواند باشد که با ثابت ماندن تراز و با ملایمتر شدن شیب دیواره طول پانل بین دو درز افزایش می یابد و این پارامتر تاثیر بسزایی در میزان لنگر مخرب ایجاد شده در رویه بتنی می گذارد. لذا، نتیجه مهمی که می توان گرفت این است که هر اندازه شیب دیواره ملایمتر می شود باید فاصله قائم بین درزها را کاهش داد، در غیر این صورت با ثابت نگه داشتن آرایش درزها ترک خوردگی رویه بتنی بیشتر می شود.
ب: بررسی اثر شیب دیواره با ثابت نگه طول پانل بین درزها:
در این حالت طول پانل بین دو درز ثابت فرض شده و نتایج تحلیلها در شکل (۳-۱۵)-ب، نشان داده شده است. نمودار (۳-۱۶)-ب نشان می دهد که، در صورت ثابت ماندن طول پانل ، با تندتر شدن شیب دیواره بر میزان لنگر خمشی ناشی از نیروی اندرکشی بین خاک متورم شونده و پوشش در پانل بین دو درز افزوده می شود. این نتیجه با نتیجه بدست آمده از حالت اول در تضاد می باشد. بنابراین طول پانل نقش اساسی در مقدار نیروی های ایجاد شده دارد و در یک طول ثابت رویه بتنی، با افزوده شدن شیب دیواره بر میزان نیروهای وارد بر رویه بتنی افزوده می شود و اساساً آرایش درزها باید با لحاظ کردن شیب دیواره کانال انتخاب گردد. با مقایسه حالت اول و دوم تحلیل های این بخش مشاهده می شود که برای کاهش صدمات وارد بر پوشش، هر اندازه شیب کانال خوابیده تر باشد باید بر تعداد دسته درزها در مقطع کانال افزود و از طرفی با افزودن شیب دیواره بر میزان نیروی مخرب افزوده می شود. با در نظر گرفتن هر دو پارامتر تراز قرارگیری درزها و طول پانل میانی بین درزها نتیجه می شود که شیب ۵/۱ افق به ۱ قائم بعنوان بهینه ترین شیب برای مقطع یک کانال می تواند پاسخگوی همه این موارد بود و کمترین آسیب دیدگی به پوشش بتنی وارد گردد.
شکل ( ۳-۱۶ ): نمودار لنگر خمشی برای سه حالت شیب دیواره[۶]:
الف) با ثابت بودن تراز درزها ب) با ثابت بودن طول پنل بین دو درز
سرانجام به این نتیجه رسیدند که، رفتار تورمی خاک بستر، بستگی عمده ای به تراز آبگری کانال دارد. محل برخورد دیواره کف کانال، گوشه فوقانی دیواره کانال و همچنین نقطه تلاقی خط تراز آب با دیواره به عنوان محل های تمرکز نیروهای داخلی در مقطع کانال محسوب می شوند. تعبیه محل درز در سطح دیواره کانال باید حد الامکان در ترازی انجام گردد که نزدیک به محل تمرکز نیروها باشد. در یک طول ثابت رویه، هر اندازه شیب دیواره بیشتر، نیروهای وارد بر رویه بیشتر می شود و همچنین، در یک تراز ثابت قرارگیری درزها، هر چقدر شیب دیواره کمتر، نیروهای وارد بر دیواره بیشتر می شود. هر اندازه شیب دیواره کانال کاهش می یابد برای مقابله با صدمات باید تعداد دسته درزها طولی کانال افزود و شیب دیواره کانال به صورت ۵/۱ قائم به ۱ افق را به عنوان شیب بهینه در مقطع کانال می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
احمدی و همکاران (Ahmadi and etal’ ۲۰۰۹)، به بررسی برهمکنش میان خاک بستر و پوشش کانال تحت شرایط کاری مختـــلف با بهره گرفتن از مدلهای المان محدود پرداختند.[۷] آنها تحلیــــل ها را از طریق تعیین روابط تنش-کــرنش پوشش بتن- خاک انجام دادند. هدف اصلی، تحلیل حالت تنش ها و کرنش ها در پوشش کانال بتنی تحت شرایط کارکرد مختلف با هدف بهینه سازی محل اتصالات انقباضی- انبساطی می باشد. به منظور این هدف، اثرات ویژگیهای خاک بستر از قبیل مدول الاستیسیته و نسبت پواسون بر روی اندازه ممان های خمشی و تغییر شکلها مورد بررسی قرار گرفت و ثابت کردند که این نتایج برای تمامی خاک ها، معتبر می باشد. این محققین به منظور انجام محاسبات عددی، تحلیل المان محدود همراه با نرم افزار Ver.7.1.2 PLAXIS مورد استفاده قرار دادند. مدل موهر کلمب بعنوان مدل اساسی انتخاب شد و از المانهای مثلثی شش گره ای[۱۰] برای تحلیل استفاده گردید. برای مدلسازی رفتار پنل های پوشش بتنی، یک تئوری الاستوپلاستیک فرض شد. داده های ورودی ضروری برای معادلات تنش-کرنش حاکم و خواص خاک، به ترتیــب از سیستم طبقه بنـدی United States Bureau Reclamation (USBR) و Deutsches Institut fur Normung (DIN) استخراج شدند. از آنجاییکه مدول الاستیسیته خاک دارای بیشتـــــرین محدودۀ تغییر (از ۲۰۰۰ تا حدود ۱۰۰۰۰۰ کیلو پاسکال) بوده و همچنین نسبت پواسون نقشی اساسی در معادلات تنش- کرنش دارد، بنابراین، مقادیر آنها در ابتدا به ترتیب برابر با ۲۰۰۰Kpa و ۲/۰ فرض شد. داده های ضروری برای تعریف خواص پوشش بتنی، شامل وزن واحد حجم، مدول الاستیسیته و نسبت پواسون می باشد که مقادیرِ مورد استفاده در تحلیل، در جدول (۳-۴) داده شده است. به منظور بررسی اثر شرایط کاری مختلف، سه حالت متفاوت، یعنی انتهای مرحله ساخت[۱۱]، کانال با ظرفیت کامل، و کاهش سریع[۱۲] سطح آب، در نظر گرفته شد.
جدول ( ۳-۴ ): خواص بتن پوشش [۷]
Unit weight
Modulus
of elastisity
Poisson ratio
Compressive strength
Tensile strength
۲۳-۲۵
۲۰۰۰-۳۰۰۰۰
۰/۲-۰/۲۵
۲۵-۳۰۰
۳۰-۴۰
دانشگاه کاشان
دانشکده مهندسی مکانیک
گروه مکانیک جامدات
پایان نامه جهت اخذ مدرک کارشناسی ارشد
مهندسی مکانیک (طراحی کاربردی)
عنوان:
تحلیل غیر خطی دینامیکی و ارتعاشی نانولوله کربنی در سیستم نانوالکترومکانیکسوییچ با بهره گرفتن از تئوری غیرمحلی الاستیسیته
استاد راهنما:
پروفسور علی قربان پورآرانی
توسط:
مهدی غفاری نطنزی
بهمنماه ۱۳۹۲
تقدیم به مادرم که
فرط شوق محبت به دُردانهاش، دردِ تازه روحِ شب و دردِ کهولتِ جسمِ روز را با یادگارنجـــیبانه مادرش آرام میکند، تا اندکی از موعِد قوُتِ من دیر نشود!
تقدیم به پدرم که
تصور تغییرناپذیر از جوان مهنـــدساش، خَرجیاش را کودکانه در کوله پشتی مدرسهاش مقرر میکند، تا اندکی ازحـسِ استقلالِ جوانیِ من شرمنده نشود!
آنها و فقط آنها، در مکانیکِ روزگار من، خـَــــــــــطی ترین آدمهای زندگیام هستند.
و تقدیم به خواهران و برادر عزیز و مهربانم که
تنها سرمایههای زندگیام هستند و حضور آنها همیشه موجب شـادی و دلگـرمی و آرامـش خاطر من خواهد بود.
تشکر و قدردانی:
حمد و سپاس خدای را که توفیق کسب دانش و معرفت را به ما عطا فرمود. در اینجا بر خود لازم میدانم از تمامی اساتید بزرگوار به ویژه اساتید دوره کارشناسی ارشد که در طول سالیان گذشته مرا در تحصیل علم و معرفت و فضائل اخلاقی یاری نمودهاند تقدیر و تشکر نمایم.
از استاد راهنمای گرامی و بزرگوارم جناب آقای دکتر علی قربانپور که راهنمایی اینجانب را در انجام تحقیق، پژوهش و نگارش این پایان نامه تقبل نمودهاند نهایت تشکر و قدردانی را دارم.
همچنین از اساتید داور آقای دکتر ترابی و آقای دکتر محمدی مهر که با دقت این پایاننامه را مورد مطالعه قرار داده و از نظرات و پیشنهادات تخصصی هر دو بزرگوار در جلسه دفاعیه استفاده کردم، کمال تشکر را دارم.
در پایان از کلیه دوستان دوران تحصیل بنده که همیشه همراه اینجانب بودهاند و دانشجویان مقطع دکترا به جهت راهنماییهای بیچشمداشت، بینهایت سپاسگزارم.
چکیده :
سیستمهای میکرو و نانو الکترومکانیکی به خاطر ویژگیهای متمایز و مشخصه های منحصر بهفرد، عمدتاً در دو حوزه حسگرها و عمگرها، در علوم مختلف همچون مکانیک، هوافضا و پزشکی موردتوجه قرار گرفتهاند. تحریک الکترواستاتیک یکی از سادهترین و پرکاربردترین روشهای تحریک و راه اندازی این سیستمها بوده که منجر به وقوع ناپایداری در آنها میگردد.
پیشبینی رفتار استاتیکی و دینامیکی سیستمهای الکترومکانیکی در ابعاد نانو با تئوریهای کلاسیک، با خطا همراه بوده است. به همین منظور در تحقیق حاضر، تحریک الکترواستاتیکی نانوسوییچها و نانوحسگرهای کربنی با بهره گرفتن از تئوری تنش غیرمحلی بررسی میشود. ابتدا معادلات غیرخطی و شرایط مرزی طبیعی حاکم بر مساله با تئوری غیرموضعی بازنویسی شده و جابجایی نانوتیر به دو قسمت استاتیکی و دینامیکی تقسیم میگردد. حل معادله استاتیکی انجام شده، و سپس با حل مسأله مقدار ویژه معادله دینامیکی، فرکانس طبیعی و شکل مود نرمالی استخراج میشود که تابع ولتاژ استاتیکی اولیه و پارامتر غیرموضعی است، تا بتواند در روش تقریبی گالرکین برای حل معادلات و تعیین هرچه دقیقتر ولتاژ و زمان ناپایداری دینامیکی نانوسوییچ استفاده گردد. در تحلیل ارتعاشی با معرفی مدل جدید نانوحسگرکربنی در حضور نانو ذره محرک کارایی آن امتحان میشود. همچنین ناپایداری کششی غیرمحلی و غیرخطی نانوسوییچ نیترید-بور با تئوری پیزو الاستسیته غیرمحلی بررسی میگردد. در نهایت نتایج بدست آمده از تحلیل نمودارهای استاتیکی و دینامیکی و ارتعاشی نشان میدهد اثر غیرموضعی رفتار نانوسوییچ الکترومکانیکی را به ویژه در حوزه کمیتهای ناپایداری تحت تأثیر قرار میدهد.
کلمات کلیدی : سیستمهای نانو الکترومکانیک، ولتاژ ناپایداری کششی، نانولوله کربنی، نانوسوییچ نیترید-بور، تئوری غیرمحلی الاستیسیته، دینامیک غیرخطی، تحریک الکترواستاتیک
فهرست مطالب
عنوان | صفحه |
۱-فصل اول : مقدمه ۱
۱-۱-سیستمهای میکرو و نانو الکترومکانیکی ۱
۱-۱-۱- سوییچهای الکترواستاتیک ۵
۱-۱-۱-۱-مزایا و معایب میکرو و نانوسوییچها ۶
۱-۱-۲-سیستمهای میکرو و نانو الکترومکانیکی در شناسایی ذره خارجی ۹
۱-۱-۳- تئوریهای کلاسیک و غیر موضعی ۱۰
۱-۱-۴-فصلبندی پژوهش ۱۱
۱-۲-مفاهیم پایه و اصلی ۱۳
ناکامی ایران در استقرار دولت الکترونیک با توجه به آمار رسمی ارائه شده، می تواند دلایل متنوعی داشته باشد که از جمله مهمترین آنها، عدم پذیرش و به کارگیری توسط شهروندان است. از طرف دیگر، حتی در کشورهایی که از لحاظ استقرار دولت الکترونیک پیشرو هستند، استقبال و به کارگیری خدمات توسط شهروندان در سطح پایینی بوده است (الهی و همکاران،۱۳۸۹).
۲-۱-۱۰ فرایند استقرار دولت الکترونیک
به منظور تحقق دولت الکترونیک مدل های مختلفی پیشنهاد شده است، به عنوان نمونه موسسه گارتنر که یک شرکت مشاوره بین المللی است، مدلی چهار مرحله ای را معرفی کرده است. در این مدل دولت الکترونیک از آغاز تا پایان چهار مرحله را پشت سر خواهد گذارد.
مرحله اول: در این مرحله اطلاعات عمومی درباره معرفی خدماتی که سازمانهای دولتی ارائه می کنند، بر روی اینترنت به مردم ارائه می شود. این اطلاعات غالباً به صورت جزوات الکترونیک ارائه می شود. در این مرحله در دسترس بودن فرآیندهای حکومتی و نیز تشریح و شفاف سازی نحوه انجام امور برای مردم ارزش تلقی می شود. سازمانهای دولتی نیز می توانند اطلاعات آماری خود را از طریق ابزارهای الکترونیکی با یکدیگر مبادله کنند.
مرحله دوم: در این مرحله تعامل میان دولت و شهروندان قدری توسعه می یابد و مردم می توانند پرسشهایی را از طریق پست الکترونیکی مطرح سازند و فرم های مورد نظر را به منظور دریافت خدمات دولتی از طریق اینترنت دریافت کنند. این امر به صرفه جویی در زمان و هزینه شهروندان منجر می شود. در این مرحله مردم فقط در ساعات اداری می توانند به دریافت خدمات الکترونیک بپردازند. به علاوه در این مقطع سازمانهای دولتی از طریق ایجاد شبکه های محلی به مبادله اطلاعات می پردازند.
مرحله سوم: در این مرحله فناوری مورد استفاده پیچیده تر شده و ارزشهای مورد نظر مردم نیز افزایش می یابد. بدون اینکه نیازی به مراجعه مردم به ادارات باشد، آنها می توانند خدمات خود را از طریق شبکه های الکترونیک دریافت کنند. تمدید گواهینامه، پرداخت مالیات، اخذ گذرنامه و امثال این خدمات در این مرحله بدون حضور شهروندان به دفاتر مربوطه انجام می شود. این مرحله به لحاظ مسائل امنیتی از پیچیدگی بیشتری برخوردار است و وجود امضاهای الکترونیک برای ارائه خدمات ضروری خواهد بود. برای گذار از این مرحله سازمانهای دولتی به قوانین و مقررات جدیدی برای ارائه خدمات بدون کاغذ به شهروندان نیازمندند.
مرحله چهارم: این مرحله زمانی تحقق می یابد که سیستم های اطلاعاتی یکپارچه شوند و شهروندان با مراجعه به یک پایگاه واحد بتوانند کلیه خدمات مورد نظر را در یافت کنند. رسیدن به این مرحله مستلزم ایجاد تغییر اساسی در فرهنگ، فرآیندها و ساختار سازمانهای دولتی است. در این مرحله صرفه جوییهای قابل ملاحظه ای در هزینه های ارائه خدمات صورت می گیرد و رضایت شهروندان به حداکثر خود می رسد(فرهادی نژاد، ۱۳۸۵، ۲۴).
موانع موجود بر سر راه دولت الکترونیکی:
عدم حمایت مدیریت ارشد سازمان ها
ناتوانی در مرزبندی اطلاعات محرمانه و اطلاعاتی که باید در دسترس شهروندان و بنگاههای اقتصادی قرار گیرد.
عدم دسترسی همگانی به شبکه های رایانه ای.
متفاوت بودن انتظارات و اهداف مردم از دولت
موانع مالی، کمبود نیروی انسانی متخصص، ضعف های سازمانی و موانع سیاسی.
تفاوت های فرهنگی، آموزش ضعیف
شکاف دیجیتالی(سرلک و فراتی،۱۳۸۷، ۲۵۸).
۲-۱-۱۱ نقش دولت الکترونیک در بهره وری
فناوری به عنوان ابزاری برای مدیریت محدودیت های ناشی از عقلانیت محصور بدان نگریسته شده و زیر ساخت هایی برای تصمیم گیری بهتر فراهم می آورد. به عبارت دیگر با ظهور اینترنت و کاربری گسترده کامپیوترهای شخصی، اهداف اصلی فناوری در دولت به کار گرفته شد و این امر باعث ارتقاء اثربخشی مدیریتی مدیران بخش دولتی گردید و در نهایت منتج به بهره وری دولت شد. تا آن زمان، کاربری اصلی فناوری در سازمانهای دولتی محدود به خودکار نمودن مجموعه ای از تراکنش ها همچون تراکنش های مالی مورد استفاده در پردازنده مرکزی کامپیوترها می شد. این مبداء ای برای اکثر دستگاه های دولتی بود که در حال ایجاد و اجرای سیستمهای کامپیوتری مرتبط با هم که در اصطلاح بدان« لوله بخاری» می-گویند، بودند. فناوری در واقع هسته و کانونی برای مدیریت ابهام محسوب می شد(Yildiz, 2007,p.647).
به طور کلی، فناوری دو فرصت عمده را برای دولت ایجاد می کند:
افزایش کارآیی عملیاتی از طریق کاهش هزینه ها و افزایش بهره وری
ارائه بهتر کیفی خدمات از طریق دستگاه های دولتی(Garcia & parado, 2005,p.189).
گزارش منتشره از سازمان همکاری و توسعه اقتصادی در سپتامبر سال ۲۰۰۴، سه تأثیر عمده فناوری ارتباطات و اطلاعات بر بهره وری را عنوان نمود:
سرمایه گذاری در فناوری ارتباطات و اطلاعات می تواند بر رشد بهره وری نیروی انسانی کمک کند.
فرایند تکنولوژیکی سریع در تولید محصولات و خدمات شرائطی را فراهم می آورد تا ناخودآگاه فناوری ارتباطات و اطلاعات به رشد سریع بهره وری چند عامله در بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات کمک می کند.
استفاده بیشتر از فناوری ارتباطات و اطلاعات در تمام بخش ها و سطوح به بنگاه ها در افزایش کارآیی و در نتیجه ارتقاء بهره وری چند عامله در اقتصاد کمک می کند(IDABC, 2005,p.9).
بخش دوم: پاسخگویی
۲-۲-۱- مقدمه:
سیستم پاسخگویی بخش اداری ، دولت را به بخش سیاسی و در نهایت ، به جامعه ، وصل می کند . یک سیستم دموکراتیک بر پایه پاسخگویی استوار یافته است . فرض بر آن است که کلیه اقدامات دولت ، در نهایت همان اقدامات شهروندان است که از طریق نمایندگان آنها انجام می شود . به قول داناهیو ، لازمه تامین منابع عمومی ، طراحی دقیق یک ساختار پاسخگویی است تا به این ترتیب ، شهروندان اطمینان حاصل کنند که نهایت تلاش از طرف کسانی که به نام آنها اقدام می کنند ، به عمل آمده است (داناهیو ، ۲۲۲،۱۹۸۹).
تا زمانی که سازمان در دست دولت است ، پاسخگویی آن باید مورد سوال باشد . در تئوری همه بخشهای دولت به رهبری سیاسی و نهایتا به مردم پاسخگو هستند . مساله پاسخگویی زمانی مهمترین موضوع مطالعات مدیریت موسسات عمومی و نهادهای قانونی بود و مساله مالکیت ، بد ها طرح شد . اگرچه اکنون مساله اصلی مطمئنا خصوصی سازی است ، ولی نگرانی در باره پاسخگویی نیز به قوت خود باقی است .
دولت خوب دولتی است که هم قدرت داشته با شد و هم پاسخگو باشد ؛مادام که قدرت با مسئولیت همراه باشد ، خطری وجود ندارد(فقیهی،۱۳۸۰).
پاسخگویی مساله ای مهم و چالش آور در نظامهای اداری وسیاسی بیشتر کشور ها بوده و هست. در سازمانهای دولتی که امروزه دستخوش تغییرات زیادی شده اند، مساله پاسخگویی مبتنی بر این فرض است که تصمیمات و اقدامات کارگذاران همواره بر امور سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی جوامع اثر می گذارد.( قلی پور و طهماسبی آشتیانی،۱۳۸۵ ، ۱۵).
۲-۲-۲- تعاریف پاسخگویی
پاسخگویی نوعی مبادله است که طی آن ، بخشی از قدرت خود را با نحوی که هر یک از طرفین به دیگر نیاز داشته باشد ، مبادله می کنند(آون هیوز،۱۳۸۰ ، ۲۸۳).
پاسخگویی ، عکس العمل به موقع نشان دادن نسبت به تغییرات در منافع و ارجحیت ها طی زمان، ضرورت تغییر در اهداف و به طورکلی بحث هدف متحرک را پیش می آورد(متوسلی،۵۸،۱۳۷۳).
پاسخگویی یکی از راه های ایجاد اعتماد عمومی است (الوانی و دانایی فرد، ۱۳۸۰). پاسخگویی در مفهوم اصلی خود، به جواب گویی در برابر یک شخص ، به خاطر خود عملکرد مورد انتظار، تعبیر و تفسیر می شود.( قلی پور و طهماسبی آشتیانی،۱۳۸۵،۱۱۸).
در تعریف پاسخگویی میتوان گفت:"پاسخگویی مجموعه ای از روابط اجتماعی است که براساس آن شخص برای توضیح و توجیه رفتار خود (روابط خود) با دیگران احساس تعهد میکند. به عبارت دیگر فرد اجبار دارد به توضیح و توجیه روابط خود با سایر افراد بپردازد” (pollitt,2003,p.89).
پاسخگویی عبارتست از وجود نوعی تعهد و التزام به منظور جوابگویی و پاسخ دادن به مسئولیت های انجام شده توسط فردی که آن مسئولیت ها به عهده او بوده است.
کات و ماری ضمن آنکه پاسخگویی را مفهومی می دانند که بیشتر در هزاره سوم مورد تاکید است ، آن را اساس” اندازه گیری عملکرد ، ارزیابی و گزارس دهی” فرض می کنند و اعتقاد دارند که پاسخگویی باید در” اندازه گیری عملکرد “از اهمیت بالایی برخوردار باشد.(قلی پور و طهماسبی آشتیانی،۱۳۸۵ ،۱۱۸).
پاسخگویی عموما به عنوان یک ضرورت تعریف شده است که یک فرد ، برای عمل خود دلیل می آورد. پاسخگویی می تواند بعنوان رابطه ای شامل گرفتن و تقاضای دلایل برای اداره کردن در نظر گرفته می شود (Chew , Andrew,1997 , P278 ) .
ارل پاسخگویی را به عنوان یک مفهوم بی ثبات که هر دو بعد هیجانی و قضاوتی را- که به معنی مسئول بودن یا ملزم شده برای گزارش دهی و برای توجیح کردن اقدامات یکی برای کسی که برای اطلاعات مستحق دانسته شده است (Anthony,2003).
اکثریت دانشمندان و پژوهشگران در تعریف مفهوم پاسخگویی دراین نکته مشترکند که پاسخگویی نشانگر یک رابطه است واز ابعاد متفاوت نشانگر انواع خاصی از روابط دو جانبه می باشد که انواع پاسخگویی را همچون پاسخگویی سیاسی ، پاسخگویی اخلاقی ، پاسخگویی قانونی ، پاسخگویی عمومی و غیره را به وجود می آورد و از انجا که پاسخگویی شامل وعده ای است که باید انجام شود ، طبیعی است که پاسخگویی را به عنوان یک رابطه میان دو عامل یا بیشتر در نظر بگیریم .
مقوله دیگری که بین برخی از اندیشمدان، در خصوص پاسخگویی مشترک می باشد ، این است که پاسخگویی را یک « هنجار مسئولیت اجتماعی » ؛ می دانند ولی با برداشتهای متفاوت از مسئولیت اجتماعی ، از پاسخگویی نیز برداشت های متفاوتی شده است . به عبارت دیگر پاسخگویی عبارت ازشکل عمومی مسئولیت اجتماعی در زمینه های متفاوت می باشد . ( فقیهی و تیمورنژاد،۱۳۸۵ ،۲۰).
پاسخگویی عبارت است از شکل عمومی مسئولیت اجتماعی در زمینه های متفاوت می باشد.( همان منبع ،۲۱).
هاکینگز و ماتسوز پاسخگویی را به عنوان ملاک تجربی که ممکن است برای طرح های تحویل خدمت به قصد داشتن اثرات ، راهنمایی شده ، بطور تنگاتنگی با روایی درونی در تحقیقات مداخله در رابطه است(Bonner &Barnett, 2003).
۲-۲-۳- مفهوم پاسخگویی
مفهوم پاسخگویی، مفهومی چند وجهی ، پیچیده و قابل تامل می باشد . السون به وجود واژه های مختلف برای این مفهوم اشاره می کند و می گوید در زبان بعضی از کشورها ، واژه پاسخگویی وجود ندارد و نزدیک ترین واژه به آن مسئولیت اجتماعی است .( قلی پور و طهماسبی آشتیانی،۱۳۸۵ ، ۱۱۸ (.