۲-۱-۲-۴-۱-۴- شخصیت
به وضوح برخی از افراد، هر زمان که فرصتی دست دهد، به خرید آنی میپردازند در حالیکه عدهای دیگر ممکن است به ندرت پیش آید که بدینگونه خرید نمایند. از همینرو میتوان حدس زد که افراد مختلف از حیث میزان تمایل به خرید آنی با یکدیگر متفاوتند (ورپلنکن و هرابادی، ۲۰۰۱). که اگر این مطلب صحت داشته باشد، بایستی بین تمایل به خرید آنی و یکسری ویژگیهای فردی با ثبات مثل صفات شخصیتی، اهداف بلندمدت یا ارزشهای خاص، رابطه همبستگی برقرار باشد.
۲-۱-۲-۴-۱-۴-۱- تعریف شخصیت
۲-۱-۲-۴-۱-۴-۲- تئوریهای ﺷﺨﺼﻴﺖ در ﺑﺎزارﻳﺎﺑﻲ
انسان همواره در مقایسه با سایر مخلوقات موجودی پیچیده تلقی شدهاست. یافتههای روانشناسان تلاش دارد تا خصوصیات رفتاری یکسانی را به افراد مختلف نسبت دهد. شخصیت افراد بازتابی از خصوصیات و تمایلات و نیز شامل آموختهها، رفتاری هیجانات و عواطف و رفتارهای شهودی به شمار میرود. واکنشهای افراد در موقعیتهای مختلف با هدایت شخصیت آنها صورت میگیرد و انتخاب آگاهانه میتواند واکنش به انواع محرکها را از حالت تصادفی خارج کند (براتکو و بوتکوویچ، ۲۰۱۳).
ارائه ﻟﻴﺴﺘﻲ از ﻫﻤﻪ نظریهﻫﺎی شخصیت که در ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎی ﺑﺎزارﻳﺎﺑﻲ قابل استفاده بوده یا استفاده شدهاند، دشوار اﺳﺖ و این بواسطه تعدد زیاد این تئوریهاست بهطوری که برخی از آنﻫﺎ ﺑﺎ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ همپوشانی داﺷﺘﻪ و یا ﮔﺎﻫﻲ اوﻗﺎت، ﺑﺎ ﻫﻢ در ﺗﻌﺎرض قرار میگیرند. در اﻳنجا اﺷﺎرهای ﮔﺬرا ﺑﻪ ﺑﺮﺧﻲ از اﻳﻦ نظریه ﻫﺎ ﺧﻮاﻫﻴﻢ داﺷﺖ.
۲-۱-۲-۴-۱-۴-۲-۱- نظریهﻫﺎی ﻓﺮوﻳﺪی
در رواﻧﺸﻨﺎﺳﻲ ﻓﺮوﻳﺪ ﺑﻪ ﺟﺎی ﺗﺄﻛﻴﺪ ﺑﺮ اﻧﮕﻴﺰاﻧﻨﺪهﻫﺎی ﺟﻬﺎنﺷﻤﻮل و ﻳﺎ اﻟﮕﻮﻫﺎی ﺷﺨﺼﻴﺘﻲ، ﺗﺄﻛﻴﺪ ﺑﺮ ﺗﻮﺳﻌﻪی ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ ﻓﺮد و رﻫﺒﺮی ﻓﺮدی اﺳﺖ. اﻟﺒﺘﻪ اﻳﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺑﺪان ﻣﻌﻨﺎ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ نظریهﻫﺎی ﻓﺮوﻳﺪی در ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎی ﺑﺎزارﻳﺎﺑﻲ ﻣﻔﻴﺪ ﻧﻴﺴﺖ. نظریه ﻓﺮوﻳﺪی ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ در ﺗﺒﻠﻴﻐﺎت ﻳﺎ ﺗﻮﺳﻌﻪی ﭘﺎﻳﻪای ﻳﻚ ﻣﺤﺼﻮل ﺟﺪﻳﺪ ﻛﺎرﺑﺮد زﻳﺎدی داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ.
۲-۱-۲-۴-۱-۴-۲-۲- نظریه رواﻧﺸﻨﺎﺳﻲ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ
رواﻧﺸﻨﺎﺳﻲ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺑﺮ ﻣﺎﻫﻴﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻣﺼﺮف ﻛﻨﻨﺪگان ﺗﺄﻛﻴﺪ ﻣﻲﻛﻨﺪ. ﺑﺴﻴﺎری از ﺑﺎزارﻳﺎﺑﺎن، ﺗﺒﻠﻴﻐﺎت ﺧﻮد را ﺑﻪ ﺗﻌﺎﻣﻞ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺑﻴﻦ ﻣﺼﺮفﻛﻨﻨﺪﮔﺎن ﺗﻌﻤﻴﻢ ﻣﻲدﻫﻨﺪ وﻟﻲ ﺑﺎزارﻳﺎﺑﺎن اﻧﺪﻛﻲ از اﻳﻦ نظریهﻫﺎ ﺑﺮای ﺑﺨﺶ ﺑﻨﺪی ﺑﺎزار اﺳﺘﻔﺎده ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ.
۲-۱-۲-۴-۱-۴-۲-۳- نظریهﻫﺎی ﺧﻮدﺷﻜﻮﻓﺎﻳﻲ
اﻳﻦ ﻧﻮع نظریهﻫﺎ راﺑﻄﻪی ﻗﻮی ﺑﺎ ﺗﺒﻠﻴﻐﺎت و ﻃﺮاﺣﻲ ﻣﺤﺼﻮل دارد. اﻳﻦ نظریهﻫﺎ از ﻃﺮﻳﻖ ﻣﻔﺎﻫﻴﻢ ﺧﻮدﺷﻜﻮﻓﺎﻳﻲ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻣﺮﺗﺒﻂ ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ. “ﺗﺠﺮﺑﻪ ﺧﻮد ﺑﻮدن"، “اﻧﺠﺎم دادن ﻛﺎر ﺧﻮد” و “ﺷﻜﻞدﻫﻲ ﺑﻪ ﻣﻦ” ﻫﻤﻪ اﻳﻦﻫﺎ ﻣﺼﺮفﻛﻨﻨﺪه را ﺑﻪ ﺧﻠﻖ ارﺗﺒﺎط ﺑﻴﻦ “ﺗﺼﻮﻳﺮ از ﺧﻮد” ﺑﺎ “ﺗﺼﻮﻳﺮ از ﻣﺤﺼﻮل” وا ﻣﻲدارد.
۲-۱-۲-۴-۱-۴-۲-۴- نظریه صفات و وﻳﮋﮔﻲﻫﺎی شخصیتی
نظریه وﻳﮋﮔﻲﻫﺎی ﺷﺨﺼﻴﺘﻲ[۶۸] از ﭘﺮﻛﺎرﺑﺮدﺗﺮﻳﻦ نظریهﻫﺎ در ﺑﺎزارﻳﺎﺑﻲ اﺳﺖ. اﻳﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺑﻪﺧﺎﻃﺮ ﺑﺮﺗﺮی آن ﺑﺮ ﺳﺎﻳﺮ نظریهﻫﺎ ﻧﻴﺴﺖ. ﺑﻠﻜﻪ ﺑﻪﺧﺎﻃﺮ ﺳﻬﻮﻟﺖ اﺳﺘﻔﺎده از آن در روشهای بازاریابی است. هر ویژگی، تمایل به شیوهای خاص از پاسخ دادن است و شخصیت از طریق ترکیب خاصی از این ویژگیها تعریف میشود (بارت و پییتروموناکو، ۱۹۹۷).
چهار فرضیهی این تئوری، پیوستن آن را به رفتار مصرفکننده و بازاریابی تسهیل میکند:
اولین فرض آن است که ویژگیها، خصوصیات ثابت شخصیت افراد میباشند.
دومین فرض آن است که تعداد محدودی ویژگی متعارف، در اغلب افراد وجود دارد.
سوم اینکه افراد در بسط دادن این ویژگیها با هم فرق دارند.
فرض آخر اینکه این ویژگیها میتوانند از طریق پرسشنامه یا سایر روشهای اندازهگیری رفتار، سنجیده شود (جان و رابینز، ۱۹۹۳).
۲-۱-۲-۴-۱-۴-۲-۵- مدل پنج عاملی شخصیت
این دسته نظریهها، براساس اینکه چه ویژگیها و خصایصی مهمتر هستند، شکل گرفتهاند. محققان مدلهای متعددی در باب ویژگیهای شخصیتی نظیر تست روانشناختی کالیفرنیا، پرسشنامه شخصیتشناسی مایرز- بریگز، پرسشنامه پنج عاملی شخصیت و مجموعه گزینههای شخصیتشناسی جهانی ارائه کردهاند. در اینجا به سه نمونه از این مدلها مختصرا اشاره میکنیم: پرسشنامه شخصیتشناسی مایرز- بریگز، پرسشنامه پنج عاملی شخصیت و نظریه ویژگیهای شخصیتی تلجن.
الگوی پنج عاملی شخصیت، الگوی سلسلهمراتبی از صفات شخصیتی است که پنج عامل گسترده را در بالاترین سطح انتزاع بازنمایی میکند. هر عامل دوفطبی (مثلا برونگرایی در برابر درونگرایی) دربردارنده چندین عامل سطحی ویژه (مثلا مردمآمیزی) که آن نیز به نوبه خود شامل چندین صفت سطحیتر (مثل صمیمیت و پرحرفی) را در بر میگیرد. این مدل، تفاوتهای فردی را براساس پنج حیطه طبقهبندی میکند. استریفلر و مکنالی (۱۹۹۸) معتقدند مدل پنج عاملی شخصیت، دیدی وسیع و جامع نسبت به انسان و شخصیت او دارد و تقریبا تمام صفات مورد اشاره در میان عامه مردم و نظریههای علمی شخصیت را در بر میگیرد (گروسی فرشی، ۱۳۷۷).
هرچند ارائه نظریه پنج عاملی شخصیت یا پنج بزرگ به دو روانشناس آمریکایی به نامهای کاستا و مککری نسبت داده میشود (که در اواخر دهه ۱۹۸۰ میلادی آنرا ارائه و در اوایل دهه ۱۹۹۰ آن را مورد ارزیابی مجدد قرار دادند)، اما دیگمن (۱۹۹۰) معتقد است که طرح پنج عاملی محصول چهار دهه تلاش و کوشش علمی دانشمندان مختلف در این زمینه است. پژوهشهای متعددی نیز اعتبار این نظریه و ابزار سنجش پیشنهادی کاستا و مککری را تایید کردهاند (برای نمونه مجموعه پژوهشهای تجربی گستردذه و همهجانبه گلدبرگ (۱۹۹۳) تأییدکننده نظریه پنج عامل بزرگ است) (ماتیوز و دیری، ۱۹۹۸).
اخیراً مدل پنج عاملی شخصیت که در دل نظریه صفات قرار میگیرد، بیشتر مورد توجه قرار گرفته است (مککری و کاستا، ۱۹۹۹).
مککری و کاستا اساساً این پنج عامل را به عنوان تمایلاتی مبنایی که زمینه زیستی دارند، معرفی کردهاند. بنابراین، این تمایلات اساسی، آمادگیهای بدنی است و به طور مستقیم تحت تأثیر محیط قرار ندارند. این دو محقق با طرح مجدد مسأله طبیعت در برابر تربیت، نظر خود را به این ترتیب بیان میکنند: “…جان کلام این که صفات شخصیت، مانند خلقوخو، آمادگیهایی درونی در مسیر رشد بوده و اساساً از تأثیرات محیطی مستقل هستند” ( مککری و همکاران،۲۰۰۰، به نقل از پروین و جان، ۲۰۰۱).
واژهی “بزرگ” در مدل پنج بزرگ، به وسعت و گستردگی عاملها اشاره دارد و بدین معناست که در این مدل، تفاوتهای شخصیتی به پنج صفت تقلیل نیافتهاند بلکه هر عامل جنبهای وسیع از شخصیت است و صفات بسیاری را تحت پوشش قرار میدهد.
دو رویکرد عمده در کشف شکل کنونی پنج عامل بزرگ شخصیت یکی رویکرد گلدبرگ و دیگری رویکرد کاستا و مککری است. این دو مدل از لحاظ تجربی و شواهدی که دارند بسیار به هم نزدیکاند، اما از حیث مفهومی و نظری متفاوت میباشند.
رویکرد لغوی گلدبرگ
گلدبرگ با تحلیل عاملی صفات مربوط به شخصیت در فرهنگ لغات زبان های طبیعی به مدل پنج عاملی پرداخته است (گلدبرگ، ۱۹۸۱ ). از جنبهی مبنای نظری، مدل گلدبرگ بر فرضیهٔ لغوی مبتنی است. براساس این فرضیه، اساسیترین و اجتماعیترین تفاوتهای فردی، در طول تاریخ در قالب اصطلاحات و صفات شخصیتی در زبانهای طبیعی کدگذاری شدهاند. پرداختن به زبان طبیعی برای توصیف شخصیت با کارهای کلاگس ( ۱۹۲۶ ) و باومگارتن( ۱۹۳۳) آغاز گردید. پس از آنها، در سال ۱۹۳۶، آلپورت و ادبرت در یک مطالعهی جریان ساز به بررسی صفات مربوط به شخصیت در دیکشنریهای جامع انگلیسی پرداختند. فهرست اصطلاحات و صفاتی که آنها تهیه کردند تقریباً ۱۸۰۰۰ واژه را در بر میگرفت. آنها کوشیدند این واژهها را دستهبندی کنند، کاری که به گفتهی خودشان یک عمر وقت میبرد و به واقع هم برای ۶۰ سال روانشناسان شخصیت را سرگرم ساخت (جان و پروین، ۱۳۸۱).
رویکرد نظری کاستا و مککری
کاستا و مککری از طریق تحلیل عاملی انواعی از پرسشنامههای شخصیت به مدل پنج عاملی پرداختهاند. مدل کاستا و مککری بر پایههایی نظری تکیه دارد که مطابق آن، صفات شخصیت در مدلی جامع از علل و زمینههای ژنتیک و محیطی جای میگیرد.
از همینرو است که عاملها و مولفهها در مدل کاستا و مک کری، خاستگاهی زیستی- اجتماعی داشته و تبیینکنندهٔ رفتار معرفی میشوند و در مدل گلدبرگ صرفا خاصیت فنوتیپی داشته و فاقد نقش علّی و تبیینی هستند (جان و پروین، ۱۳۸۱).
با این مقدمات حال به توضیح پنج عامل شخصیتی میپردازیم که عبارتند از:
برونگرایی[۶۹] (E)، بازبودن[۷۰] (O)، نرمخویی[۷۱] (A)، روانرنجورخویی (N) و وظیفهشناسی[۷۲] ©.
برونگرایی: برونگرایی عاملی است که تجربه هیجانات مثبت، قاطعیت و جرأتورزی، هیجانخواهی، اجتماعیبودن و نشاط از مشخصه های آن میباشد.
بازبودن به تجربه: عامل بازبودن به گستردگی، عمق، و پیچیدگی وجوه فکری، ذهنی، و تجربیات فرد مربوط است. این عامل، انعطافپذیری در برابر تجارب، خلاقیت، کنجکاوی، تخیل، ابتکار، درک احساسات و پذیرش ارزشها و ایدههای
جدید را در بر میگیرد.
روانرنجورخویی: اساس عامل روانرنجورخویی را تجارب و هیجانات منفی و نامطلوب تشکیل میدهد و اضطراب، افسردگی، کمرویی، آسیبپذیری، پرخاشگری، خشونت، بیثباتی هیجانی، حساسیت و زودرنجی از جمله صفات موجود در این عامل است.
نرمخویی: عامل نرمخویی یا سازگاری، صفاتی چون نوع دوستی، همدردی، خویشتنداری، بخشندگی و سخاوت و وفاداری را شامل میشود.
وظیفهشناسی: عامل وظیفهشناسی اساساً صفات رفتاری هدفگرا و نیز کنترل تکانهها به شکلی جامعهپسند را در بر میگیرد. ویژگیهایی چون وظیفهشناسی و مسؤولیتپذیری، خویشتنداری، نظم و ترتیب، کفایت، تمایل به پیشرفت و محتاط بودن مشخصهی عامل وظیفهشناسی است (هیرش و پترسن، ۲۰۰۸).
۲-۱-۲-۴-۱-۴-۲-۶- مدل شخصیتشناسی مایرز- بریگز
نظریه تیپهای روانشناختی یونگ برای تبیین برخی از تفاوتهای به ظاهر تصادفی در رفتار افراد ارائه شده است. از نظر یونگ یک تیپ روانشناختی متشکل از نظامهای پویا و پیچیده و مرتبط با یکدیگر در شخصیت است و یک فرایند تکاملی در طول زندگی به شمار میرود. افراد به دلیل تفاوتهای شخصیتی موجود به روشهای مختلف از تواناییهای ذهنی خود استفاده میکنند. به این ترتیب فرایند ادراک محیط اطراف و سایرین و تصمیمگیری در مورد آنها نیز متفاوت خواهد بود. مایرز و بریگز توانستند براساس مطالعات یونگ و چهار جفت ترجیح ضد هم، ۱۶ تیپ شخصیتی را شناسایی نمایند.
ترجیحات در نظر گرفته شده توسط مایرز- بریگز به ترجیحات دریافت انرژی، دریافت اطلاعات، تصمیمگیری و سبک زندگی تقسیم میشوند. ترکیبهای مختلف این چهار بعد، تیپهای شانزدهگانه شخصیت را تشکیل میدهد.
ترجیح دریافت انرژی (برونگرایی و درونگرایی)، نحوه دریافت انرژی فرد را مشخص میکنند. دامنه موضوعات مورد توجه برونگراها وسیع ولی میزان اطلاعات آنها سطحی است، در حالی که درونگراها در موضوعات خاص، تمام اطلاعات موجود را دریافت مینمایند.
ترجیح دریافت اطلاعات، نشان میدهد. اشخاص اطلاعات مورد نیاز خود را چگونه درک میکنند. افراد حسی ترجیح میدهند اطلاعات مورد نیاز خود را از طریق حواس پنجگانه خود دریافت کنند.
افراد شمی بر خلاف حسیها اغلب به شهود خود اعتماد میکنند. افراد حسی به آنچه هست و افراد شمی به آنچه ممکن است بشود، توجه دارند.
ادراک فرد از دنیای اطراف و شیوه دریافت اطلاعات میتواند در تعیین اطلاعات مورد نیاز مشتریان مؤثر باشد. بازاریاب باید بداند اطلاعات را از چه طریقی در اختیار فرد بگذارد تا برای وی قابل درک باشد.
ترجیح ارزیابی اطلاعات و تصمیمگیری، از دو بعد فکری بودن و احساسی بودن تشکیل شده است. براساس نظر تایگر (۱۳۸۸) و بارون (۱۳۸۷) افراد فکری و احساسی در جریان تصمیمگیری از ملاکهای متفاوتی استفاده میکنند. با توجه به اینکه فرایند تصمیمگیری همواره مورد توجه بازاریابان بوده است، نوع تصمیمگیری افراد میتواند بر فرایند تمایل به خرید و انجام آن تأثیر بگذارد.
ترجیح سبک زندگی (سبک زندگی داوریکننده و ادراکی)، به جهتگیری افراد در شکل زندگی مربوط میشود. افراد داوریکننده و ادراکی از نظر سبک تصمیمگیری متفاوت هستند. داوریکنندهها به تصمیمگیری سریع و فیصله دادن مسایل علاقه دارند، اما افراد ادراکی تصمیمات خود را بعد از جمع آوری اطلاعات مورد نیاز اتخاذ میکنند.
مدل شخصیتشناسی تلجن
در مدل و ابزار اندازهگیری تلجن برای توصیف شخصیت، ۱۱ ویژگی معرفی شدهاست که عبارتند از خوشبختی[۷۳]، توان اجتماعی[۷۴]، توفیق[۷۵]، نزدیکی اجتماعی[۷۶]، واکنش به استرس[۷۷]، بیگانگی[۷۸]، پرخاشگری[۷۹]، کنترل[۸۰]، اجتناب از آسیب[۸۱]، سنتگرایی[۸۲] و مجذوبشدگی[۸۳]. از این میان تنها به توصیف سه ویژگی مرتبط با خرید آنی، اکتفا میکنیم: فقدان کنترل، واکنش به استرس و مجذوبشدگی.
۳-۱-مقدمه
همانطور که در فصل گذشته توضیح داده شد، ابتدا به تعیین جرم مولکولی پلی وینیل الکل پرداخته شد. سپس نانوذرات CdS ساخته شد و از این نانوذرات برای تهیه نانوکامپوزیت Starch/PVA/CdS استفاده شد. در این فصل ابتدا جرم مولکولی پلی وینیل الکل تعیین خواهد شد، سپس به بررسی نتایج حاصل از نانوذرات CdS پرداخته شده است که از برخی ابزارهای شناسایی مانند SEM و XRD استفاده شده است. و در نهایت به بررسی تعدادی از خواص بارز نانوکامپوزیتها از جمله خواص نوری، خواص مکانیکی، خواص حرارتی، جذب آب و تخریب آنزیمی آنها پرداخته شده است. که به منظور بررسی استحکام کششی نمونهها از آزمون Tensile استفاده شد، برای بررسی خواص حرارتی از آزمون DSC و برای بررسی جذب آب از روش tea bag استفاده شد. در آخر خواص هر کدام از نمونههای نانوکامپوزیتی با هم مقایسه شد که نتایج حاصل بیانگر اثبات تشکیل نمونههای مورد نظر بوده و همچنین خواص مورد بررسی نسبت به ماتریس پلیمری بهبود یافته بود که همه این نتایج به صورت کامل در این فصل ارائه شده است.
۵۷
۳-۲- تعیین جرم مولکولی پلی وینیل الکل
همانطور که در فصل قبل گفته شد برای اندازه گیری جرم مولکولی پلیمر از ویسکومتر استوالد استفاده شد. زمان جاری شدن محلولهایی با غلظتهای مختلف در ویسکومتر اندازه گیری شد که این مقادیر، در جدول (۳-۱) گزارش شده است.
با بهره گرفتن از روابط ذکر شده در فصل ۲، مقدار ویسکوزیتهی ذاتی پلیمر به صورت زیر محاسبه شد:
بنابراین وزن مولکولی به صورت زیر بیان می شود:
۳-۳- شناسایی ساختار نانوذرات CdS
۳-۳-۱- نتایج XRD
ناحیه پرتو X در طیف الکترومغناطیس، در محدوده بین پرتو گاما و ناحیهی طول موج فرابنفش قرار دارد. با بهره گرفتن از این ناحیهی طیفی میتوان اطلاعاتی در خصوص ساختار، جنس ماده و نیز تعیین مقادیر عناصر به دست آورد. جامدات در مواجه با پرتو X مانند یک توری سه بعدی عمل می کنند و الگوی پراش خاصی دارند که طبق قانون براگ، در زوایای خاصی از تابش و انعکاس، تداخل سازنده به وجود می آید و منجر به ایجاد یک قله در طیف می شود. از روی پهنای پیک در طیف، میتوان ابعاد دانه های کریستالی را تخمین زد. این روش به علت سهولت و در دسترس بودن برای اثبات ساختار نانوکامپوزیت به کار میرود.
۵۸
نانوذرات CdS به روش همرسوبی تهیه شدند که برای اثبات تهیه این نانوذرات از آزمون XRD و SEM استفاده شد. شکل (۳-۱) الگوی پراش اشعهی ایکس (XRD) نانو ساختارهای تهیه شده CdS را نشان میدهد. پیکهای مشخص در تصویر، مربوط به صفحات (۱۱۱)، (۲۲۰)، (۳۱۱)، (۳۳۱) است و تطابق کامل با پیکهای مرجع دارد و تشکیل ساختار مکعبی را به اثبات میرساند. پیک ناخالص دیگری در این الگو مشاهده نمی شود که نشان دهنده فاز کاملاٌ خالص نمونه میباشد.
شکل (۳-۱)- الگوی XRD نانوذرات CdS
با بهره گرفتن از داده های الگوی پراش اشعه ایکس (XRD) و معادله دبای-شرر[۵۴] میتوان اندازه دانه های کریستالی CdS را محاسبه کرد. که در آن n مقداری ثابت دارد و معمولاٌ مقدار ۹/۰ برای آن در نظر گرفته شده است. مقدار طول موج دستگاه XRD است که در این کار، مقدار طول موج دستگاه برابر با ۱۵۴/۰ بود. پهنای بلندترین پیک در میانهی ارتفاع است. در طیف XRD مربوط به نانوذرات CdS، مقدار پهنای بلندترین پیک در نیمهی ارتفاع برابر با ۹۴۴۶/۰ میباشد. پهنای کامل در نیم- ماکزیمم بر حسب درجه است که در رابطه شرر باید به صورت رادیان وارد شود. θ زاویه براگ مربوط به پیک ناشی از پراش بر حسب درجه است که اندازه ذرات محاسبه شده و به طور تقریبی حدود nm 66/8 نانومتر به دست آمد.
به منظور تعیین دقیق اندازه نانوذرات، باید از تصاویر SEM استفاده شود. این تصاویر، توزیعی از اندازه ذرات در اختیار قرار می دهند.
۳-۳-۲- نتایج SEM
میکروسکوپ الکترونی روبشی یا SEM نوعی میکروسکوپ الکترونی است که قابلیت عکسبرداری از سطوح با بزرگنمایی ۱۰ تا ۱۰۰۰۰۰ برابر با قدرت تفکیکی در حد ۳ تا ۱۰۰ نانومتر (بسته به نوع نمونه) را دارد. نکتهای که در رابطه با بهره گرفتن از میکروسکوپ الکترونی روبشی با مد نظر قرار داد این است که، سطح نمونههایی که با میکروسکوپ SEM بررسی میشوند باید دارای هدایت الکتریکی باشند، در غیر این صورت تصویر حاصل ناپایدار میگردد.
برای بررسی بیشتر ریزساختار نمونههای نانوذرات ساخته شده از آزمون SEM با بزرگنماییهای مختلف استفاده شده است که نتایج آن در شکل (۳-۲) ارائه شده اند.
۶۰
شکل (۳-۲)- تصاویر SEM مربوط به نانوذرات CdS
شکل (۳-۲)، بزرگنماییهای متفاوتی از نانوذرات سنتز شده را نشان میدهد. همانگونه که در تصاویر مشخص است، برای نانوذرات CdS سنتز شده، تا حدودی انباشتگی و تجمع مشاهده می شود.
۶۱
همچنین تصاویر SEM موجود نشان می دهند که اندازه ذرات بسیار ریز است، با توجه به اندازه ذرات، میتوان نتیجه گرفت که انباشتگی و تجمع ذرات ناچیز و قابل صرفنظر کردن است.
بنابراین مشاهده می شود که نتایج حاصل از SEM، مطابقت خوبی با نتایج حاصل از آنالیز XRD و معادله شرر دارد.
۳-۴- شناسایی نانوکامپوزیتها
همان طور که توضیح داده شد، در این پژوهش به ساخت نانوکامپوزیت Starch/PVA/CdS به روش فرآوری محلول پرداخته شد و سپس به شناسایی و بررسی خواص آن پرداخته که نتایج برای هر کدام از آنها به تفکیک در زیر آمده است.
۳-۴-۱- نتایج XRD
همان طور که در شکل (۳-۳) مشاهده می شود، پیکهای مشخصه نانوذرات CdS در نمونههای نانوکامپوزیتی تهیه شده، در محلهایی که نانوذرات به صورت خالص دارای پیکهای بارز بوده است یعنی در ۹/۵۲ ،۲/۴۲ ،۶/۲۶=θ۲، به دلیل شدت بالاتر پیک کامپوزیت، این پیکها بسیار کوتاه شده اند و یا این که درون پیک زمینه پلیمری محو شده و از بین رفتهاند و قابل رویت نیستند که میتوان آن را گویای این مطلب دانست که پخش شدگی نانوذرات در بین ماتریس پلیمری به خوبی انجام شده است.
به منظور نمایش حضور نانوذرات در ساختار نانوکامپوزیت، از نمونه نانوکامپوزیتی ، طیف EDX و SEM گرفته شد.
۶۲
شکل (۳-۳)- الگوی XRD مربوط به نانوکامپوزیت Starch/PVA/CdS
۳-۴-۲- نتایج SEM
به منظور بررسی توزیع پراکندگی نانوذرات در زمینه پلیمر در نانوکامپوزیتهای Starch/PVA/CdS با درصدهای مختلف نانوذرات از دستگاه میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) استفاده شد که این تصاویر در شکل (۳-۴) نشان داده شده است. با توجه به نتایج SEM مربوط به نمونههای نانوکامپوزیتی میتوان دریافت که نمونهها دارای بافتی همگن از نانوذرات در ماتریس پلیمر میباشند، که کمی کلوخه شدگی نانوذرات را در برخی نواحی به همراه داشته است. اما به طور کلی این ماده در بیشتر قسمت ها دارای بافتی همگن میباشد و میتوان گفت پخش شدگی در ماتریس پلیمری به خوبی صورت گرفته است.
۶۳
شکل (۳-۴)- تصاویر SEM مربوط به نانوکامپوزیتهای Starch/PVA/CdS
۳-۴-۳- نتایج EDX
طیف EDX فقط یک نمودار است که بر اساس دریافت انرژی ایکس از هر سطح انرژی
۶۴
رسم شده است. هر یک از پیکهای نشان داده شده در این نمودار مختص یک اتم بوده و بنابراین نشانگر فقط یک عنصر میباشند. پیکهای با ارتفاع بیشتر در طیف به معنی غلظت بیشتر عنصر مورد نظر در نمونه است. در خصوص طیف EDX این نکته را باید ذکر کرد که نوع اشعه X آزاد شده ممکن است متفاوت باشد، به طور مثال اگر الکترون از لایه L به لایه K مهاجرت کند به اشعه آزاد شده پیک K-Alpha و به پیک ناشی از رفتن الکترون از لایه M به لایه K پیکK-Beta میگویند.
به منظور بررسی حضور عناصر موجود در نانوذرات (Cd,S) در زمینه پلیمری از آزمون آنالیز عنصری با تفکیک انرژی پرتو ایکس (EDX) استفاده شد. همانطور که در شکل (۳-۵) مشاهده می شود حضور عناصر مورد نظر در نمونه تهیه شده تاًیید گردیده و این آزمون مکملی برای روشهای XRD و SEM محسوب می شود و موًید اثبات حضور ماده مورد نظر است. در جدول (۳-۱) درصد حضور عناصر موجود در نمونه گزارش شده است. البته این روش درصد حضور عناصر را به صورت تقریبی به ما میدهد.
جدول (۳-۱)- درصد تقریبی عناصر موجود در نانوکامپوزیت Starch/PVA/CdS
.۰۰۵
۱.۹۰۲
a. پیش بینی کننده: (ضریب ثابت),: دربانک ملت استان سمنان مدیریت ریسک اعتباری = (CRM)….CRM…Xit
b. متغیروابسته: وامهای سررسید گذشته مشتریان انفرادی دربانک ملت استان سمنان = (DDR…AC3…Y3)
طبق جدول شماره (۴-۱۱) ضریب همبستگی پیرسون بین دومتغیر مدیریت ریسک اعتباری و وامهای مشکوک الوصول مشتریان انفرادی(حقیقی) دربانک ملت استان سمنان برابر با (.۷۷۴a) است. این عدد در سطح خطای ۵% رابطه معنی داری را بین دو متغیر مدیریت ریسک اعتباری و وامهای مشکوک الوصول مشتریان انفرادی(حقیقی) دربانک ملت استان سمنان را نشان می دهد. بنابراین با توجه به خروجی های نرم افزار(SPSS) که در جداول فوق نشان داده شده است، می توان بیان نمود از آن جا که سطح معنی داری (sig)، کمتر از پنج درصد است، فرض H0 در سطح خطای پنج درصد رد می شود و وجود همبستگی بین این دو متغیر تایید می شود. همچنین ضریب تعیین تعدیل شده محاسبه شده نیز عدد (.۵۵۵) را نشان میدهد، که عدد خوبی می باشد و برازش مناسبی از تغییرات متغیر وامهای مشکوک الوصول مشتریان انفرادی(حقیقی) دربانک ملت استان سمنان، توسط متغیر مدیریت ریسک اعتباری دربانک ملت استان سمنان ارائه می کند.
از طرف دیگر یکی از مفروضات رگرسیون استقلال خطاهاست در صورتی که فرضیه استقلال خطاها رد شود و خطاها با یکدیگر همبستگی داشته باشند امکان استفاده از رگرسیون وجود ندارد. یکی از مهم ترین آزمون های تشخیص فرضیه استقلال خطاها، آزمون آماره دوربین- واتسون می باشد. بنابراین آماره دوربین- واتسون به منظور بررسی استقلال خطاها از یکدیگر استفاده می شود که اگر مقدار آماره دوربین-واتسون در فاصله ۵/۱ تا ۵/۲ باشد فرض همبستگی بین خطاها رد می شود و می توان از رگرسیون استفاده کرد. مقدار آماره دوربین- واتسون طبق جدول جداول شماره (۴-۱۱)، مقدارآن برابر (۱.۹۰۲)، می باشد و این عدد نشان می دهد که خطاها از یکدیگر مستقل هستند و بین خطاها خود همبستگی وجود ندارد و فرض همبستگی بین خطاها رد می شود و می توان از رگرسیون استفاده کرد.
جدول ۴-۱۲-آزمون تحلیل واریانس رگرسیون (ANOVA) - فرضیه سوم تحقیق
ANOVAb
مدل
مجموع مربعات
درجه آزادی
میانگین مربعات
آماره آزمون فیشر (F)
سطح معناداری (sig)
۱
رگرسیون
۷.۷۶۷E9
۱
۷.۷۶۷E9
۱۳.۴۸۰
.۰۰۵a
خطای پسماند
۵.۱۸۶E9
۹
۵.۷۶۲E8
مجموع
۱.۲۹۵E10
۱۰
a. پیش بینی کننده: (ضریب ثابت),: دربانک ملت استان سمنان مدیریت ریسک اعتباری = (CRM)….CRM…Xit
b. متغیروابسته: وامهای سررسید گذشته مشتریان انفرادی دربانک ملت استان سمنان = (DDR…AC3…Y3)
(۴-۳۸)
جمله میدان ناشی از بارهای سطحی در نقاط و نزدیک به میباشد و علامت پریم روی انتگرال نشان دهنده این است که انتگرال روی نقاطی گرفته می شود که از فاصله دارند. اگر قطبش برای نقاط گسسته در نظر گرفته شود با نوشتن و و تبدیل انتگرال به مجموع به رابطه زیر میرسیم:
(۴-۳۹)
که در این رابطه:
از طرفی ممان دو قطبی ذره به صورت زیر است:
با توجه به صفر بودن در داخل ذره، میتوان انتگرال حجمی بالا را به یک انتگرال سطحی تبدیل کرد:
که این رابطه برای نقاط گسسته به صورت زیر در می آید:
حال برای فرکانس داده شده، مقادیر را میتوان از رابطه (۴-۳۸) پیدا کرد و با قرار دادن در رابطه (۴-۳۴) و محاسبه ممان دو قطبی و مقایسه با رابطه (۴-۳۶) میتوان را پیدا کرد.
۴-۳-۲- خواص کلی
همانطور که بیان شد، جذب نوری یک ذره کوچک به خاطر تهییج مدهای نرمال پلاریتونی سطحی میباشد که هر مد سهم مشخصی در جذب دارد. بنابراین پیدا کردن یک رابطه بین و این مدهای سطحی، می تواند مفید و قابل استفاده باشد. اگر ماتریسی باشد که ماتریس R را در رابطه (۴-۴۰) قطری می کند یعنی برای آن داریم: ، آنگاه با ضرب کردن رابطه (۴-۳۸) از طرف چپ با به رابطه زیر میرسیم:
که عناصر قطری ماتریس میباشند و روی اندیسهای و عمل جمع صورت گرفته است. با حل معادله (۴-۴۴) برای و محاسبه از رابطه (۴-۴۳) و مقایسه نتیجه به دست آمده با رابطه (۴-۳۵) به این نتیجه میرسیم که باید به صورت مجموعی روی مدهای سطحی در نظر گرفته شده و به صورت زیر نوشته شود:
که در این رابطه فاکتور ناقطبیدگی[۷۲] متناظر با مد ام میباشد و به صورت زیر تعریف شده است:
برای یک ذره متقارن مانند مکعب و حتی کره، تانسور پذیرفتاری دیالکتریکی قطری میباشد و میتوان آن را به صورت زیر نوشت:
بنابراین پذیرفتاری دیالکتریکی اسکالر ذره را میتوان به صورت زیر نوشت:
در مخرج این رابطه فرکانس تشدید مدهای نرمال را مشخص می کند در حالی که شدت قله تشدید را نشان میدهد.
با تکرار محاسباتی مشابه، برای یک ذره با تابع دیالکتریک در محیط با ثابت دیالکتریک ، با در نظر گرفتن قطبش ایجاد شده در محیط اطراف و اینکه میباشد به جای رابطه (۴-۳۹) به رابطه زیر میرسیم:
که در آن t به صورت زیر تعریف شده است:
مجددا با بهره گرفتن از رابطه (۴-۳۹) و در نظر گرفتن این که و توجه به رابطه (۴-۴۹) داریم:
برای یک ذره متقارن مانند مکعب مجددا این رابطه را میتوان به صورت زیر بازنویسی کرد:
حال اگر ذرهای با حجم و تابع دیالکتریک را در نظر بگیریم، میتوان را به صورت زیر نوشت:
که در این رابطه قطبش پذیری ذره میباشد. با مقایسه با رابطه (۴-۳۴) و نتایج به دست آمده در روابط (۴-۵۰) و (۴-۵۲) میتوان رابطه زیر را برای به دست آورد:
۴-۳-۳- تانسور قطبش پذیری
زمانی که میدان اعمال شده بر ذره در جهت دلخواه تابیده شود، همانطور که بیان شد قطبش القا شده در ذره به صورت معادله (۴-۵۳) داده می شود. این معادله را به صورت ماتریسی میتوان به صورت زیر نوشت:
که در آن تانسور قطبش پذیری میباشد و نمادهای استفاده شده به صورت زیر میباشند:
در مسائل پراکندگی همیشه دستگاه مختصات را به صورتی انتخاب می کنند که نسبت به نور برخوردی ثابت باشد. اگر این دستگاه مختصات مورد نظر باشد و جهت انتشار در راستای در نظر گرفته شود، آنگاه برای نورهای با قطبش یا قطبش طبق تئوری پراکندگی نوری بیان شده در قسمت (۴-۲)، روابط زیر را داریم [۸۲]:
برای محاسبه این سطح مقطعها نیاز به محاسبه مولفههای قطبش نسبت به دستگاه مختصات پریمدار میباشیم. برای این کار توجه داریم که مولفههای یک بردار در یک دستگاه مختصات، در یک دستگاه دیگر به صورت زیر محاسبه میشوند:
که در آن ماتریس انتقال بین دو دستگاه مختصات میباشد و مولفههای آن به صورت و و به همین ترتیب تعریف میشوند. بنابراین با توجه به روابط (۴-۵۵) و (۴-۵۹) به رابطه زیر میرسیم:
که در آن ، ترانهاده ماتریس میباشد و به دلیل عمود بودن محورهای مختصات با معکوس ماتریس برابر میباشد.
۴-۳-۴- محاسبه سطح مقطع خاموشی در تقریب دوقطبی:
حال با توجه به آنچه که در مورد سطح مقطع خاموشی در قسمت ۴-۳-۳ بیان شد، با داشتن مقادیر و برای شکل با هندسه خاص میتوان سطح مقطع خاموشی را محاسبه نمود. اگر رابطه (۴-۵۴) را در رابطه (۴-۵۷) قرار دهیم و تابع دیالکتریک ذره را به صورت مختلط در نظر بگیریم به رابطه زیر برای سطح مقطع خاموشی ذره به شکل کلی زیر میرسیم:
که و به ترتیب قسمت های حقیقی و موهومی تابع دیالکتریک ذره میباشد و ثابت دیالکتریک محیط اطراف میباشد.
۴-۳-۵- ثابت دیالکتریک متوسط
برای محاسبه سطح مقطع خاموشی برای ذره با لایهای بر روی آن با ثابت دیالکتریک به دنبال روشی خواهیم گشت که بتوان ذره با لایه روی آن را با یک ذره با یک ثابت دیالکتریک میانگین نشان دهیم. (شکل ۴-۲)
شکل ۴- ۲:نمایششماتیکتعریفتابعدیالکتریکبرایذرهولایهرویآن
ممان دوقطبی میانگین یک ذره با جهت گیری دلخواه نسبت به میدان برخوردی مطابق با معادلات قبل به صورت زیر بیان می شود:
که برای یک ذره متقارن به صورت زیر تعریف می شود:
از طرفی میدان الکتریکی و قطبش میانگین در ترکیب بالا به صورت زیر تعریف می شود:
که در آن نسبت حجم هسته داخلی به حجم کل میباشد. و به ترتیب میدان الکتریکی میانگین و و به ترتیب قطبش میانگین در هسته داخلی و لایه روی آن میباشد. حال با توجه به روابطی که در زیر میآیند و رابطه (۶۲):
به رابطه زیر برای میرسیم:
که در رابطه (۴-۵۲) تعریف شده است.
۴-۳-۶- تقریب دوقطبی برای کره:
با حل معادله لاپلاس برای یک کره به شعاع که در میدان الکتریکی ثابت قرار گرفته است میتوان قطبش پذیری را به صورت زیر محاسبه نمود [۳۱]:
با مقایسه این نتیجه با رابطه (۴-۵۲) متوجه میشویم که برای کره تنها یک مد سطحی با و وجود دارد. بنابراین با توجه به روابط (۴-۶۲) و (۴-۶۸) سطح مقطع خاموشی و تابع دیالکتریک متوسط کره به صورت زیر به دست میآیند:
۴-۳-۷- تقریب دوقطبی برای نانومیله:
همانطور که در شکل ۴-۳ نشان داده شده است، نانومیله مورد بررسی در این پایان نامه استوانهای است که در دو سر ابتدایی و انتهایی آن نیمکرههایی قرار گرفته است.
شکل ۴- ۳:شکلشماتیکنانومیله
در این قسمت این نانومیله را با بیضیگونی که دو محور کوچک آن با هم برابرند تقریب میزنیم. برای سه محور اصلی، میباشد که ، و به ترتیب طول محورهای اصلی این بیضیگون در راستای محورهای ، و دستگاه مختصات قائم میباشند. مجددا با حل معادله لاپلاس برای این بیضیگون [۸۳]، به این نتیجه میرسیم که سه مد سطحی برای آن وجود دارد که مقادیر برای هر سه مد برابر میباشد و ها به صورت زیر به دست میآیند:
و بنابراین با توجه به روابط (۴-۶۱) و (۴-۶۸) سطح مقطع خاموشی و تابع دیالکتریک متوسط میله به صورت زیر به دست میآیند:
4-برنامه نويس ها:برنامه نويس شخصي است که مستندات تحليل گر سيستم ها رابه عنوان يک راهنما به کارگرفته ودستورات برنامه که باعث انجام عمليات لازم توسط رايانه مي شود را تهيه مي نمايد (مک لويد، 1387، ص 186). اکثر شرکتها که از رايانههاي بزرگتر استفاده مي کنند،کارمندان متخصص اطلاعاتي دارند. اکثر اين متخصصان درواحدهاي خدمات اطلاعاتي هستند امابيشتر آنها درقسمت کاربران مي باشند. وظيفه متخصصان طراحي سيستم هاي رايانهاي براي رفع نيازهاي خاص شرکت مي باشد. محصول تلاشهاي آنهايک کتابخانه نرمافزاري از برنامه هاي معمول درشرکت ميباشد که به اين کار،کاربرنامه نويسي مي گويند که نرم افزار خاص براي رفع نيازهاي خاص شرکت که ممکن است درديگر نرم افزارهاي ازپيش نوشته شده لحاظ نشده باشد طراحي مي کنند. امروزه عموماً استقبال ازنرم افزارهاي ازپيش نوشته شده بيشتر از طراحي نرم افزارهاي خاص براي يک شرکت خاص مي باشد.
5-اپراتورها: تجهيزات رايانهاي بزرگ چون رايانههاي مين فريم وريزرايانهها رااداره مي کنند. اپراتورها، تجهيزات راکنترل مي کنند، برگه هاي کاغذي چاپگرها راعوض مي کنند، کتابخانه هاي نوار وديسکها رامديريت کرد. بعضي وظايف مشابه راانجام مي دهند(مک لويد، 1387، ص 186).
ح. کاربرد سيستم اطلاعاتي رايانهمحور
همانطور که قبلاً ذکرشد کاربرد سيستم هاي اطلاعاتي رايانهمحور امروز درپنج محيط مي باشد پردازش داده هاي حسابداري، سيستم هاي اطلاعات مديريت MIS، سيستم هاي پشتيباني تصميم، اداره مجازي و سیستم مدیریت اطلاعات پروژه. پردازش داده هاي حسابداري ازاولين کاربردهاي رايانه وسيستم هاي اطلاعاتي بود. به چهار کاربرد دیگر در ذیل اشاره می گردد :
-
- سيستم هاي اطلاعات مديريت MIS
دربخش هاي قبل نکاتي درباره نگرش سيستمي، سيستم، سيستم هاي اطلاعاتي آمد. سيستمي که کنترل وبازسازي اطلاعات رااز دنياي محيطي وعمليات داخل سازمان بعهده دارد، بطريقي که باسازماندهي وانتخاب داده ها اطلاعات لازم را جهت اتخاذ تصميم، برنامه ريزي وکنترل براي مديران آماده سازد سيستم اطلاعاتي مديريت ناميده مي شود. مديران همواره بدنبال اطلاعات هستند واتخاذ تصميمات آنان براساس داده هاي مرتبط وبا موضوع تصميم است. درگذشته منابع اطلاعاتي آنان اتفاقي وغيرمطمئن وبهطرق مختلف وگوناگون بوده واطلاعات آنان از طريق مقامات مافوق ويا مرئوسين وساير پرسنل سازمان تامين مي شد. که عدم اطمينان واتکاء به صحت اطلاعات راتشديد مي کرد زيرا افراد اطلاعات رابا افزايش ويا کاهش به مقامات ومسئولين منتقل مي کردند. لذااطميناني ازدرستي آن نبود. تجهيزمديريت به يک سيستم اطلاعاتي صحيح ومطمئن که توانايي مديريت رادراتخاذ تصميم برنامه ريزي وکنترل سازمان ياري دهد داراي يک روند تاريخي است واين سير تاريخي بامفاهيم دفترداري دوبل که توسط پروز لوکاپاکليلي[22] درسال 1494 ارائه شد آغاز گرديد. سيستم هاي اطلاعات مديريت تاقرن بيستم با تأني به حرکت خودادامه دادوشايد علت آن عدم توانايي بشر درحفظ، نگهداري وبازيابي اطلاعات بود. باتوسعه رايانههاي باظرفيت، سرعت ودقت بالا دراواسط قرن بيستم تکامل وکاربرد مفاهيم سيستمهاي اطلاعاتي مديريت،با روندي ديگر وباسرعت بيشتري توسعه يافت که حاصل آن تغييرات درعمليات وفعاليتها ووظايف سازمانهاي تجاري دنيا به شرح زيرشد(مومني، 1372، ص23،26):
-
- مديريت متمرکز وتکيه برمحورهاي تمرکز اطلاعات وبهره گيري ازفنآوري پيشرفته
-
- طراحي اطلاعات وارائه گزارشات لازم موردنياز براي اتخاذ تصميم مديريت، برنامه ريزي وکنترل سازمان
-
- طراحي سيستم اطلاعات مديريت باتکيه برکنترل وسيستم هاي اطلاعاتي مديريت کنترل پروژه ها
نتايج حاصل ازاين مفاهيم، MIS يا سيستمهاي اطلاعاتي مديريت ناميده مي شوند. هدف سيستمهاي اطلاعاتي مديريت افزايش روند ارائه واداره اطلاعات وکاهش حدس وگمان درحل مشکلات درسطوح مختلف سازماني ازطريق سيستمهاي بازخوراطلاعات وبازتاب بازيابي اطلاعات درجهت تکامل داده هاي جديد به سيستم است. MIS شامل سه جزء است:مديريت، اطلاعات وسيستم.
MIS نه تنها مديران رادرامور استراتژيک حمايت مي کند، بلکه درتصميمات تکراري وروزمره نيز اطلاعات لازم رادراختيار مديران تاکتيکي قرارمي دهد وآنها راقادر مي سازد تابه اطلاعاتي دست يابند که جهت تصميماتشان کمک موثري باشد. MIS مي تواند تصاويري از مغايرتها وانحرافات از برنامه هاي تعيين شده رانيز آشکار سازد چنين اطلاعاتي ازطريق تهيه گزارشات مديريت درقالبها وتصاوير منطقي وقابل تعبير وتفسير وتجربه وتحليل دراختيار مديريت قرار مي گيرد. زيرمجموعه هاي سيستم MIS عبارتند از: سيستمهاي اطلاعاتي مديريت نيروي انساني، سيستمهاي اطلاعاتي مديريت مالي وحسابداري، سيستمهاي اطلاعاتي مديريت توليد وسيستمهاي اطلاعاتي بازاريابي وفروش که متکي برپايگاههاي مشترک ومتقابل است. مديران MIS بايستي ازدنياي حقيقي وسيستمهاي موجود درسازمان مطلع باشند تابتوانند نقش موثري راايفا کنند وبهمين دليل بايستي اطلاعات صحيح دراختيارشان قرارگيرد. يکي از نقشهاي مهم مديرMIS، آگاهي وتفسير ازعوامل محيطي وبيروني سازمان است. مديران MIS بايستي ازارزشهاي سيستمهاي موجود مطلع گردند واينکه سيستمهاي دستي موجود چه اطلاعات ونقشي رابعهده دارند. عملاً مديرMIS براي طراحي وکنترل شرکت به معاون خدمات اجرايي يامعاون ارشد گزارش مي دهد دربسياري از شرکتها، شاخه معاونت MIS بوجود مي آيد که گزارش خود رامستقيماً به مديريت عالي تسليم ميدارد (مومني، 1372، ص32).
به سبب مزاياي MIS چون ارتباطات نزديکتر، کنترل دقيقتر وگردآوري داده هاي مطمئن تر وپردازش سريعتر داده ها وتبديل آنها به اطلاعات مديران، از سيستمهاي اطلاعاتي مديريت در برنامه ريزي سازماندهي، رهبري وايجاد انگيزه، گزارشدهي و کنترل استفاده کرده واين اعمال مديريتي رابا نهايت دقت وکارآيي، درمدت زمان بسيارکمتري درسازمان انجام مي دهد. حال براي انجام اين کارها مديريت يايد واسطي به نام مديرسيستم اطلاعاتي مديريت براي ارائه بهتروخدمات براي مديريت ، ضروري مي باشد. موسساتي که به سيستمهاي اطلاعات مديريت اوليه مبادرت نمودند چيزهاي ديگري فراگرفتند.در اين دوره مشخص شد که مانع عمده در استفاده از سيستمهاي اطلاعات مديريت، مديران هستند. مديران به عنوان يک گروه درمورد رايانه اطلاعي نداشتند آنان ازکارهاي خودآگاه ومي دانستند چگونه مسائل راحل کنند؛ لکن به اندازه کافي درمورد نقش اطلاعات درحل مسائل تأمل نکرده بودند. درنتيجه براي مديران بيان اين که دقيقاًازسيستم اطلاعات مديريت چه مي خواهند دشواربود. اين وضعيت براي متخصصين اطلاعات غيرقابل تحمل بود زيراکه دانسته هاي آنان از مديريت کم بود، آنها نمي دانستند چه سؤالاتي راپرسش نمايند، با طي زمان مديران درباره رايانه ودرمورد فرآيندهاي مورد اجرا درحل مسائل تجربه آموختندو متخصصين اطلاعات نيز مباني مديريت رافراگرفتند. سيستم هاي اطلاعات مديريت براي انطباق بيشتر بانيازهاي مديران اصلاح وتوسعه يافت. عاقبت جايگاه سيستم اطلاعات مديريت به عنوان يک زمينه عمده استفاده ازرايانه مستحکم شد. سيستم اطلاعات مديريت به دوطريق عمده درحل مساله کمک مي کند: يک منبع اطلاعات درپهنه سازمان فراهم مي نمايد ونيز به شناسايي ودرک مساله کمک ميکند. نورساطع از سيستم اطلاعات مديريت بااين هدف است که براي مديران علائم مساله يا متحمل الوقوع بودن مسائل را اعلام دارد. ضعف عمده سيستم اطلاعات مديريت آن است که نميتواندنيازهاي خاص هرفرد را برطرف کند، مساله رابرآورد سازد. اغلب اوقات سيستم اطلاعات مديريت اطلاعات دقيق موردنياز رافراهم نمي کند مفهوم سيستم پشتيبان تصميم درپاسخ به چنين نيازي بوجود آمد(مک لويد، 1378،صص 434،411).
ازآنجا که سيستم اطلاعات مديريت بشر تحت تاثير رايانه واتوماسيون ميباشد، ممکن است ناخواسته بعضي تغييرات رفتاري درکارمندان بوجود آيد که لزوم توجه به فاکتورانساني رادرمؤسسات مي رساند. کارکنان شرکتهايي که براي اولين بارسيستم هاي پردازش داده ها رانصب کرده بود، احساس ترس کردند. کارکنان ازاين مي ترسيدند که رايانهها باعث بي کاري آنها شود که عملاً دربعضي موارد همينطور شد. حتي درجاهايي که مديران نخواهند ازحجم نيروي انساني خود به علت رايانهاي شدن بکاهند، به علت اينکه سيستم اطلاعات مديريت آنها را مخفيانه کنترل کرده وبه حريم شخصي آنها وارد شود، مي ترسيدند. ساده ترين راه ابراز ترس کارکنان از سيستم جديد اعلام اين ترس به مدير خواهد بود. البته بايد اين رادرنظر داشت که اکثر کارکنان ترس خودرا پنهان مي کنند. درصورت اول مشکل اينجاست که بعضي مديران هم ممکن است ازسيستم جديد، خود ترس داشته باشند. درچنين مواقعي چنين مديري نميخواهد اطلاعات راباديگران تقسيم کند. دليل آنها اين است که آنها اطلاعات راجمع کرده اند وبايد توانايي استفاده ازآن راداشته باشند. بايد برنامه اي براي کاهش يا زدودن اين ترس از طرف مديران انديشه شود. مديريت شرکت مي تواند بااجراي تدابير زيراز ترس کارکنان بکاهد ( Mcleod, 1998, p.348,34):
1-استفاده ازرايانه به عنوان يک وسيله ارتقاي شغلي بادان کارهاي تکراري خسته کننده به رايانه ودادن کارهايي که تواناييهاي آنهارابه چالش برميانگيزد؛
2-استفاده ازارتباطات رسمي براي حفظ آگاهي کارکنان ازتوجهات شرکت ؛
3-ساخت يک رابطه مطمئن بين کارکنان، متخصصان اطلاعاتي ومديريت؛
4-اهداف شرکت رادرراستاي نيازهاي کارکنان مشخص کنند.
درنهايت قابل توجه است که امروزه وظايف MIS ازمديران فراتررفته وکلاً MIS با کاربرد رايانه درخدمات تجارت وشرکتها درآمده است امروزه دردفتر هرشرکتي بخش MIS يامعاونت MIS رامي توان مشاهده کرد.
-
- سيستم هاي پشتيباني تصميم[23]
همانگونه که گفتيم سيستم هاي اطلاعات مديريت اشکالاتي دارد که سيستم هاي پشتيباني تصميم براي رفع آنها بوجود آمده است. سيستم اطلاعات مديريت به منظورتدارک پشتيباني شخصي براي هر مديرنمي باشد. اين ضعف سيستم اطلاعات مديريت، اقداماتي راباعث شد که منتهي به مفهوم سيستم پشتيباني تصميم گشت. سيستم پشتيباني تصميم به عنوان يک سيستم متکي بر رايانه به منظور استفاده توسط يک مدير خاص ياگروهي ازمديران درهرسطح سازماني براي اتخاذ تصميم درفرآيند حل يک مساله نيمه ساختاري، تعريف مي شود. سيستم پشتيباني خروجي به شکل گزارشات ادواري يا خاص، يا نتايج مشابه سازيهاي رياضي راايجاد مي کند. استيون. ال. آلر پس از مطالعه پنجاه وشش موسسه، شش نوع سيستم پشتيباني تصميم را شناسايي نمود. ساده ترين سيستم پشتيباني تصميم ازطريق ايجاد توانايي بازيابي عناصر داده ها از پايگاه اطلاعات به مدير کمک مي کند. پيچيده ترين سيستم پشتيباني تصميم عملاً تصميماتي رابراي مديراتخاذ مي نماييد. سيستم پشتيباني تصميم درمقابل سيستم اطلاعات مديريت موارد ذیل را انجام می دهد (مک لوید، 1387، صص 440، 442):
-
- فرد را حمايت ميکند
-
- حمايت مستقيم ايجاد مي کند
-
- تمام مراحل حل مساله راحمايت مينمايد
-
- مسائل نيمه ساختاري راحمايت مي کند
-
- برپشتيباني تصميم تاکيد دارد.
مفهوم سيستم پشتيباني تصميم ،شکستهاي اوليه سيستم اطلاعات مديريت راتجربه نکرد. به احتمال قوي دليل اصلي آن، دامنه محدودترسيستم پشتيباني تصميم است. برخورد ملايم تر سيستم پشتيباني تصميم، شانس موفقيت خودراحداکثر مي کند (مک لوید، 1387، ص444).
-
- اداره مجازي[24]
گفتيم که امروزه MIS ازمفهوم اوليه خودگسترش پيداکرده کلاً به کاربرد رايانه درزمينه تجارت وموسسات درآمده است اولين پديده اي که بعداز ورود اين نگرش به موسسه دربرخواهد دانست اتوماسيون خواهد بود که درنهايت منجر به دفتر مجازي مي شود اولين اتوماسيون اداره[25] درفعاليتهاي دفتري ومنشيگري بکاربرده مي شد. بعدها نيازهاي ارتباطي مديران وديگر به کاربرندگان دانش تشخيص داده شد. درسالهاي اخير، دامنه کار اداري از مکانهاي ثابت به موقعيتهاي ازراه دورگسترش يافته است که پيوند دراين نوع ادارات ازطريق ارتباطات داده ها صورت مي گيرد. موقعيتهاي ازراه دورکه شامل خانه ها، اتاقهاي متصل، خودروها وهرمکان ديگري که کارکنان اداره ممکن است باشند، اداره مجازي ناميده ميشود. اداره مجازي براي شرکتها مزايايي چون کاهش هزينه امکانات وتجهيزات يک شبکه رسمي ارتباطي، کاهش توقف کاري ويک نوع کمک اجتماعي رادارد. البته دربرابراين مزايا اشکالاتي هم دربردارد. اشکالات عمدتاً شامل کارکنان مي شوند به طوريکه آنها احساس عدم تعلق به شرکت، ترس از دست رفتن شغل، وجدان کاري کمتر، وتنش خانوادگي خواهند داشت.که البته شرکتهامي توانند حلقه ارتباط خودرابا کارکنان از طريق تماسهاي تلفني مداوم، بکاربردن کنفرانس هاي تلفني، ملاقات هاي منظم هميشگي ، حفظ کرده و با اين کار اشکالات راکاهش دهند. هدف اصلي اتوماسيون اداري بدون توجه به اينکه چه کسي آن رابکارمي برد، افزايش بهره وري مي باشد. اولين کاربرد اتوماسيون اداري واژهپرداز بود که روشي استاندارد توليد اسنادچاپي مانند نامه ها، يادداشتها وگزارشها بود. نامه الکترونيکي ونامه صوتي، راهکارهايي بودند که ارتباط تلفني رابه چالش طللبيدند. درهردومورد فوق، جعبه پستي کاربران درحافظه رايانه قراردارد. تقويم الکترونيکي شخص رادرشرکت براي دسترسي به تقويمهاي ملاقات ديگران براي ملاقات وجلسه با آنان ياري مي کند.کنفرانس ازراه دور از ديگر امکانات اداره مجازي ميباشد .سه نوع کنفرانس ازراه دور وجود دارند:کنفرانس ازراه دورصوتي، تصويري ورايانهاي .لازمه کنفرانسهاي صوتي دسترسي شخص به تلفن ميباشد. کنفرانس ويدئويي دو عنصر صوت و تصوير را با هم ترکيب ميکند. کنفرانس رايانهاي مشابه نامه الکترونيکي مي باشد به جزاينکه شرکت کنندگان وموضوعات آنها خيلي محدودتر هستند. فاکس يک دستگاه کپي ازراه دورمي باشد که مي تواند با بهره گرفتن از دستگاه فاکس يا رايانهها انجام شود. اگرچه فاکس يک برنامه باارزش براي اتوماسيون اداري است ولي عموميت آن از بوجودآمدن يک اداره بدون کاغذ جلوگيري مي کند. ويدئوتکست، موادمتني وگرافيکي رااز طريق حافظه رايانه قابل دسترس مي سازد. سيستم هاي تصويري مدرن برمحدوديتهاي کاغذ وذخيره ميکروفرم، بابهکاربردن OCR وفنآوريهايي ديسک فشرده غلبه کرده است. نشرروميزي برنامه کاربردي دراتوماسيون ادارات مي باشد که توانايي توليد ارتباطات چاپي يا تصويري حرفهاي وتخصصي رادارد. اتوماسيون اداري مي تواند باارائه پيوندهاي ارتباطي به حل مشکل کمک نمايد. ترکيب اتوماسيون اداري براي يک مدير براساس خصوصيات سازمان، سليقه هاي شخصي ومنابع قابل دسترسي شکل مي گيرد. بعضي برنامه هاي کاربردي اتوماسيون اداري، جايگزين هايي براي روشهاي ارتباطي سنتي هستند درحالي که ديگر برنامه ها فرصتهاي جديدي را ارائه مي دهند (Mcleod, 1998, p.393,394).
-
- سیستم مدیریت اطلاعات پروژه
این سیستم که موضوع مورد بررسی در تحقیق حاضر است؛ یک چهارچوب منسجم از اطلاعات مورد نیاز جهت اجرای موفقیت آمیز پروژه در سازمان است و به عنوان یک سیستم اطلاعاتی تعریف می شود که از ابزارها و روش هائی جهت جمع آوری، ترکیب و انتشار اطلاعات پروژه استفاده می کند (Project management institute, 2008) . این سیستم یک نظام مدیریتی در پروژه است که با مدیریت اطلاعات پروژه و استفاده مناسب از ابزارها مدیریت کارآمدتری در پروژه ها خواهد داشت(حمیدی فر، 1389).
با پیچیده تر شدن سیستم های مدیریت پروژه که نتیجه مستقیم آن افزایش بیشمار متغیرهای تصمیم گیری است، ضرورت یک سیستم که بتواند اطلاعات مورد نیاز سازمان مدیریت پروژه را در زمان، کیفیت و شکل مناسب در اختیار قرار دهد، بیش از پیش نمود پیدا می کند. بدین منظور طراحی و اجرای اینگونه سیستم ها در راستای پاسخگویی به نیازهای اطلاعاتی مدیران پروژه ها امری غیرقابل اجتناب است. این سیستم بر آن است تا با جامع نگری در گردش اطلاعات، عوارض ناشی از عدم شفافیت و گردش نادرست اطلاعات در پروژه ها را به حداقل رسانده و در مدیران پروژه ها این اعتماد را ایجاد کند که اطلاعات مورد نیاز آنها را برای تصمیم گیری در زمان مناسب و شکل مطلوب در اختیارشان قرار می دهد (ذاکر زاده، 1380).
گسترش فن آوری اطلاعات و سیستم های اطلاعاتی به صورت وسیع در بخش های مختلف صنعت، افزایش سود و قدرت رقابت صنایع و همچنین کاهش هزینه های مورد استفاده هر سازمان را می توان از مزایای سیستمهای اطلاعاتی دانست. این قاعده در مورد سازمان های پروژه محور و کلیه پروژه های مختلف نیز مصداق داشته به طوری که انتظار می رود استفاده از این سیستم ها بتواند به بهبود بهره وری و کارایی در فاکتورهای زمان، هزینه و کیفیت در بخش مدیریت آن پروژه ها کمک نماید. وظیفه سیستمهای مدیریت اطلاعات پروژه گردآوری، پردازش و پالایش داده های خام پروژه و ایجاد اطلاعات پایه ای و تحلیل شده مورد نیاز مدیریت در تمامی سطوح است. این اطلاعات با گذشت زمان و گذشت چند پروژه، دانش سازمانی ایجاد می کند. تسهیل کارهای پروژه نیز از وظایف این گونه سیستم ها به شمار می رود (زارعی، قربانی و عظیمیان زواره، 1391). در کنار این وظایف میتوان به مهمترین اهداف و رسالت این سیستم ها به شرح ذیل اشاره کرد؛
-
- ایجاد فرایند و بانک یکپارچه اطلاعات برای پروژهها
-
- بهبود کارآیی و اثربخشی پروژه
-
- تصمیمسازی و تدارک اطلاعات مفید و مؤثر برای تصمیمگیریهای خرد و کلان مدیریتی
-
- استخراج گزارش وضعیت پروژه در چرخه عمر پروژه منطبق بر ساختار شکست کار
- استخراج گزارشهای متنوع و مفید به تناسب نیاز