معانی: از یک جملهٔ انشایی و پنج جملهٔ خبری تشکیل شده است. هدف، ارشاد و تحذیر مخاطب نسبت به دلبستن به دنیا است.
بیان: درعبارت« لَتَعْطِفَنَّ الدُّنْیَا عَلَیْنَا … » تشبیه بلیغ وجود دارد و اگر فقط قسمت اول عبارت را درنظر بگیریم استعارهٔ مکنیه وجود دارد، زیرا دنیا به شترماده یا مادری مهربان تشبیه شده است.
بدیع: امام (×) در پایان سخن خویش آیه قرآنی تلاوت فرمودند که این خود یکی از زیباییهای بلاغت موجود در کلام امام است که سخنش را مزّین به کلام خداوند نموده تا این گونه نظر مخاطب را به مفهوم کلامشان جلب کند و این در صنایع ادبی به نام صنعت «انتها» شناخته میشود که در یکی از حکمتهای گذشته نیز به آن اشاره گردید.
-
- ۵۹٫ ۶٫ ترجمه حکمت
امام (×) فرمود: «دنیا پس از سرکشی، به ما روى مى کند، چونان شتر مادهٔ بدخو که به بچهٔ خود مهربان گردد. سپس این آیه را تلاوت فرمودند. ﴿وَ نُریدُ اَنْ نَمُنُّ عَلَى الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِى الاَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمُ أئمّهً وَ نَجْعَلَهُمُ الوارِثینَ؛ مىخواهیم بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شدهاند منّت نهاده آنها را پیشوایان و وارث بندگان قرار دهیم.﴾»[۲۲۱]
-
- ۵۹٫ ۶٫ شرح
«ضروس» به معناى شتر بدخویى است که وقتی شخصى آن را مىدوشد گاز مىگیرد تا شیر براى بچهاش بماند و این کار به خاطر زیادى علاقه به بچهاش مىباشد. کلمهٔ «شماس» یعنى تندخویى و آن حضرت این کلمه را براى دنیا استعاره آورده است، به خاطر شباهتى که دنیا به اسبى دارد که مانع از سوار شدن بر پشتش مىشود. امام (×) روآوردن دنیا را به ایشان و آماده شدن براى استقرار حکومت امام (×) را پس از رنجها و مشقتهاى فراوان به مهربانى شتر گازگیرنده بر بچهاش تشبیه مىکند و بنا بر اینکه وجه شبه میان دنیا و شتر گاز گیرنده زیادى مهر و علاقهمندى است امام این تشبیه را به کار برده است. با توجه به آیهٔ قرآنی فوق که امام پس از ایراد سخنانش تلاوت فرمودند چنین مینماید که این حکمت اشاره به قیام و انقلاب حضرت مهدی (#) دارد .
-
- ۶٫ حکمت شماره ۲۱۰: الگوهاى پرهیزکارى (اخلاقى، تربیتى)
-
- ۶۰٫ ۶٫ متن حکمت
«اتَّقُوا اللَّهَ تَقِیَّهَ مَنْ شَمَّرَ تَجْرِیداً وَ جَدَّ تَشْمِیراً وَ کَمَّشَ فِى مَهَلٍ وَ بَادَرَ عَنْ وَجَلٍ وَ نَظَرَ فِى کَرَّهِ الْمَوْئِلِ وَ عَاقِبَهِ الْمَصْدَرِ وَ مَغَبَّهِ الْمَرْجِعِ.»
-
- ۶۰٫ ۶٫ لغت
تقیّه: فرد پرهیزکار. شمَّر: خفّ و أَسرعَ: شتافت. تجریداً: کندن علائق و خواسته های حیات دنیا از خویش. کمَّشَ: جدّ و أسرع: شتافت. مهل: امهال: فرصتها. وَجل: ترسان و شتابان. کرَّه: الرجعه: برگشت. المَوئِل: المَرجع: مکان برگشت. مَغبَّه: العاقبه: سرانجام.
-
- ۶۰٫ ۶٫ توضیحات صرفی
اتَّقوا: فعل امر، للمخاطبین، مبنی، معتل (لفیف مفروق)، ثلاثی مزید (باب افتعال). شمَّرَ: فعل ماضی، للغائب، مبنی، صحیح، ثلاثی مزید (باب تفعیل). مَهَل: اسم، جمع مکسر، نکره، معرب، جامد. الموئل: اسم، مفرد، مذکر، معرب، مشتق (اسم مکان از وَئَلَ)، معرفه به"ال.” مغبّه: اسم، مفرد، مؤنث، معرفه به اضافه، معرب، جامد.
-
- ۶۰٫ ۶٫ توضیحات نحوی
اتَّقوا: فعل امر و فاعل آن ضمیر بارز«واو.» اللهَ: مفعولٌ به. تقیهَ: مفعول مطلق نوعی. مَنْ: مضاف الیه و مجرور محلاً. تجریداً: حال و منصوب.
-
- ۶۰٫ ۶٫ توضیحات بلاغی
معانی: ازشش جمله تشکیل شده است که در بین جملات آخر به خاطر وجود تناسب وصل برقرار است.
بیان: تشبیه بلیغ وجود دارد.
بدیع: در عبارات« شمّرَ تجریداً و جدَّ تشمیراً» طرد و عکس، در کلمات «مهل و وجل» سجع متوازی و میان کلمات «موئل و مصدر و مرجع» سجع متوازن به کار رفته است.
-
- ۶۰٫ ۶٫ ترجمه حکمت
امام (×) فرمود: «از خدا بترسید، ترسیدن انسان وارستهاى که دامن به کمر زده و خود را آماده کرده و در بهره بردن از فرصت ها کوشیده و هراسان در اطاعت خدا تلاش کرده و در دنیاى زودگذر و پایان زندگى و عاقبت کار، به درستى اندیشیده است!»
-
- ۶۰٫ ۶٫ شرح
مقصود امام (×) آن است که، بترسید از خدا همانند کسى که از روى جدّ به خاطر اطاعت خدا دامن به کمر زده و خود را براى خوشنودى خدا آماده کرده است و به اعمال نیکو تا وقتى که فرصت عمر هست شتافته و در حالت ترس براى آمرزش از نتایج گناهانش اقدام کرده است، و درباره بازگشت به سرآغازى که از آنجا وجودش آغاز گرفته یعنى حضرت ربوبى و همچنین در پایان مبدأ پیدایشى که از آنجا صادر گشته و بدانجا بازگشت دارد و سرانجام درباره عمل خیرى که بدان دست یابد و یا عمل شرى که چه کند تا از آن نجات یابد اندیشیده است .[۲۲۲] اکنون با بهره گرفتن از شرح حکمت و ترجمهٔ آن به ترتیب عبارات کنایی که امام(×) در این حکمت به کار برده اند توضیح داده خواهد شد:
امام (×) لفظ «شمَّرَ» را کنایه از شتافتن برای رسیدن به خشنودی خدا «کمَّشَ عن وجلٍ» را کنایه از حرکت به سوی انجام اعمال صالح در طول زندگی، «کرَّه المَوئل» را کنایه از رفتن به سوی قرارگاه آخر یعنی آخرت، «الموئل و المرجع» را کنایه از آخرین مقر یعنی آخرت، «النظره» کنایه از کار برای آخرت و «مغبَّه» نیز کنایه از مزد و پاداش کاری که برای رضای خدا انجام شده آورده است.
-
- ۶٫ حکمت شماره ۲۱۱: ارزش هاى اخلاقى (اخلاقى، اجتماعى، اقتصادى)
-
- ۶۱٫ ۶٫ متن حکمت
«الْجُودُ حَارِسُ الْأَعْرَاضِ وَ الْحِلْمُ فِدَامُ السَّفِیهِ وَ الْعَفْوُ زَکَاهُ الظَّفَرِ وَ السُّلُوُّ عِوَضُکَ مِمَّنْ غَدَرَ وَ الِاسْتِشَارَهُ عَیْنُ الْهِدَایَهِ وَ قَدْ خَاطَرَ مَنِ اسْتَغْنَى بِرَأْیِهِ وَ الصَّبْرُ یُنَاضِلُ الْحِدْثَانَ وَ الْجَزَعُ مِنْ أَعْوَانِ الزَّمَانِ وَ أَشْرَفُ الْغِنَى تَرْکُ الْمُنَى وَ کَمْ مِنْ عَقْلٍ أَسِیرٍ تَحْتَ هَوَى أَمِیرٍ وَ مِنَ التَّوْفِیقِ حِفْظُ التَّجْرِبَهِ وَ الْمَوَدَّهُ قَرَابَهٌ مُسْتَفَادَهٌ وَ لَا تَأْمَنَنَّ مَلُولًا.»