جواهری سال های آخر عمرش را در دمشق گذراند و در همان جا خاطرات خود را گرد آورد. خاطراتش منبع مهمی است برای حوادث و خبرهایی که در روزگار وی اتفاق افتاد. سلیمان جبران درباره زندگی او می نویسد: زندگی این شاعر بزرگ «مجمع الأضداد» یعنی جمع ضدها است: قدیم و جدید، میراث گذشته و حال، کشمکش و انقلاب و شعرش نیز همه آن را در بر دارد (جبران، ۲۰۰۳، ۶۳).
۳ ـ ۱۴ ـ توجه به دین و مذهب
عامل مذهب به خصوص دین اسلام در رشد ناسیونالیسم اسلامی عرب اهمیت ویژه ای دارد. اهمیت اسلام از این نظر است که بیشتر عرب ها مسلمانند. دین اسلام مایه اصلی سیستم اجتماعی عرب ها است جواهری به صراحت از دینش اسلام دفاع کرده و به مذهب خود تشیع افتخار می کند. وی در قسمتی از قصیدۀ ابوالعلاء معری به اسلام خویش مباهات کرده است و دین اسلام را هدایت گر عرب و عجم به حساب می آورد:
آمنتُ بالله و النور الذی رسمت | به الشرائعُ غراً منهجاً لَحبا | |
و صُنتُ کُلَّ دُعاه الحَق عن زیغٍ | و المُصلحینَ الهُداه، العُجمَ و العَربا |
(المعری: ج۱، ۱۳۰)
«به خداوند و نوری که ادیان روشنی بخش با آن راه آشکار و روشن را به تصویر میکشند، ایمان آورده و همه فراخوانان بر حق و مصلحان هدایت کننده از عرب و غیر عرب را از گمراهی حفظ کردم». وی در قسمتی از اشعارش تأکید می کند که با آگاهی کامل اسلام را برگزیده است:
أنا لستُ شیعیاً لأنَّ علی فمی | ذکر الحُسینِ أعیدُ فیه و أطنبُ | |
و بأنَّ أمِّی أرضعتنی حُبَّه | و لأنه لأبی و جَدی مذهبُ |
(جواهری، ۲۰۰۴: ج۱، ۱۴۸)
«من از آن جهت شیعه نیستم که تنها ذکر حسین بر لبم بوده و آن را تکراری کنم، به تفصیل می گویم و نه اینکه مادرم عشق و محبتش را با شیر به من نوشانید و یا به این دلیل که پدرم و جدم شیعه مذهب بودند».
جواهری حتی نسبت به همه کسانی که به شیعه بی احترامی کردند، با قاطعیت برخورد می کرد. در این مورد می توان به ماجرای سال ۱۹۲۷ اشاره کرد که از سالهای مهم در شخصیت ذاتی و شعری وی است، زمانی که شاعر از نجف به بغداد سفر کرد و در همان زمان استاد انیس النصولی، استاد سوری در عراق تاریخ تدریس می کرد. وی کتابی درباره دولت اموی در شام با نام «الدوله الأمویه فی الشام»نوشت. این کتاب خشم محافل شیعه را برانگیخت. مؤلف به بد گفتن به شیعه و حسین بن علی علیه السلام متهم شد. در پی آن وزیر معارف عبدالمهدی المنتفکی که شیعی بود، النصولی را از تدریس برکنار کرد. جواهری نیز به این مناسبت شعری سرود که آن را « تحیه الوزیر» نامید و در آن عمل وزیر مذکور را ستود و النصولی و دوستان سوریش را نکوهش کرد. (جبران، ۲۰۰۳: ۳۴ــ۳۳)
جواهری با افرادی که افکار و اندیشه های خرافی نسبت به دین دارند به مخالفت برمیخاست و در اشعارش، مخالفت خود را به طور علنی اعلام می کرد:
أنا ضدُّ الجمهورِ فی العیش |