خیر
خیر
خیر
شکل ۳-۲- فلوچارت رویهی حل مسأله پژوهش
تدوین فرضیه های پویا
مسئله مهم در نگهداری و تعمیرات، حفظ آمادگی و عملیاتی نگه داشتن تجهیزات، ماشینآلات و تأسیسات است. استفاده از سیستم برنامه ریزی نگهداری و تعمیرات، ضمن ایجاد مطلوبترین سرویسهای تعمیراتی و اتخاذ بهترین روشها برای تداوم کار صنعت با حداکثر بازدهی و کاهش هزینه، سبب افزایش سرمایه گذاریها در صنایع، در شرایطی که محدودیت در منابع و مواد اولیه وجود دارد؛ میگردد.
زمانی که ایده ها و تفکرات جدیدی برای تغییر در موضوعات مرتبط با نگهداری و تعمیرات مطرح میگردد؛ اینگونه احساس می شود که این ایده ها دستنیافتنی بوده و به عبارتی، خارج از توان فرد یا افراد درگیر هستند؛ به راستی که این، واقعیتی انکارناپذیر است؛ زیرا، هیچ تغییری در ابتدا خوشایند و قابل پذیرش نیست. امّا، برای تحت تأثیر قرار دادن این نگرش، باید روی عوامل کلیدی، مطالعه نمود. چرا که نقش غیر قابل انکاری در اجرای موفق این تغییرات داشته و خواهند داشت؛ به ویژه که اگر این تحولات، به صورت زیربنایی و اساسی بوده و در سطح گستردهای باید انجام شوند. این عوامل کلیدی را میتوان در پنج دسته کلی، تقسیم بندی نمود:
مشتریان و ذینفعان: دیدگاه مربوط به فعالیتهای نگهداری و تعمیراتی که در حال حاضر انجام می شود و نیازی که سیستم در آینده در رابطه با مشتریان و ذینفعان خواهد داشت.
محصولات و بازارها: دیدگاه مربوط به مشتریانی است که شرکت، با آنها مواجه می شود و تحولاتی که در این رابطه، در زمینه محصولات و بازارها و چگونگی ارائه خدمات نگهداری و تعمیرات، مورد نیاز است.
فرآیندهای تجاری: فاصله یا خلاء موجود در نحوه عملیات فرایند نگهداری و تعمیرات در حال حاضر و رویکرد جدیدی که مورد نیاز است تا بتوان خدمات بهتری به سازمان ارائه نمود.
مردم و فرهنگ: دیدگاه های افراد در رابطه با افراد مختلف، سیستمها، ملاکهای پاداش دهی و فرهنگ ارتباط با آنها و اینکه، عملکرد سازمان در زمینه های نگهداری و تعمیرات چگونه است.
فنآوری: فنآوریهای اطلاعاتمحوری که امروزه وجود دارند و آنهایی که مورد نیاز آینده هستند تا بتوان در عرصه رقابت جهانی، به طور مؤثر باقی بماند.
در حال حاضر در بسیاری از شرکتها، رسیدگی به کارکنان بیشتر از یک نیروی کار عمومی به عنوان پیشنیازی برای دستیابی به یک فرهنگ سازمانی مثبت و بنابراین، سود و بهرهوری بالاتر پذیرفته شده است. بیشتر سازمانهایی که به سرمایههای انسانیشان، خصوصاً، در اندازهگیری کیفیت و کارایی توجه کافی اختصاص نمیدهند؛ معمولاً، استعداد نیروی کارشان پایینتر از حد مطلوب خواهد بود. بنابراین، منطقی به نظر میرسد که مدیران ارشد بر روی ارزیابی تأثیر مدیریت سرمایههای انسانی بر توسعه قابلیت سودبخشی و همچنین، استقرار راهنماییهایی که به سازمان کمک کند تا وسایل لازم را در جای خود قرار دهد، سرمایهگذاری کنند. این امر، موجب بهبود کار گروهی کارکنان، افزایش تعهد سازمانی، بهبود شناخت فرد از شغل و افزایش رضایت شغلی آنها شده است. همچنین، بررسی حالات مختلف خرابی اجزای تجهیزات موجب آموزش نکات فنی، داشتن نقشه و دستورالعملهای بهبود یافته و توسعه بانک اطلاعاتی نت شده و از اقدامات نگهداری و تعمیرات زائد و غیر ضروری جلوگیری کرده است [۱].
بنگاههای اقتصادی برای باقی ماندن در رقابتهای بینالمللی، باید هزینههای بالایی را برای آموزشهای داخلی متحمل شوند. آموزش، سبب یادگیری دانش و مهارت های جدید می شود و سطح مهارت کارکنان رشد مییابد. رشد مهارت با افزایش دوره های آموزشی، بیشتر و بیشتر می شود. به عبارت دیگر، نگه داشتن دانش در یک سطح ثابت، نیازمند آموزشهای دائمی است. افزایش مهارت کارکنان، سبب افزایش بهرهوری کارکنان میگردد. آموزش موفق، نیازمند صبر و زمان است و نظم دادن به آموزشها، مبنی بر یک سری نظریه اصولی است. بهتر است که یک مسیر توسعه برای این امر اختصاص یابد؛ مانند ایجاد اهداف به اشتراک گذاشته شده، سلطه شخصی، کار با مدلهای فرضی، آموزش تیم و تفکر سیستمی.
پاداش نیز در بهرهوری کارکنان مؤثر است. بهرهوری کارکنان، سبب افزایش کیفیت سیستم نگهدای و تعمیرات و کیفیت محصول می شود و افزایش کیفیت، باعث افزایش رضایت مشتریان و وفاداری آنها میگردد. مشتریان راضی و وفادار، با توصیه کلامی مثبت خود به دیگران سبب افزایش مشتری و درآمدزایی و در نهایت، موجب سودآوری میگردند. با افزایش درآمد و سود نیز، پاداش بیشتری به کارکنان تعلق میگیرد.
افزایش کیفیت محصول از یک سو، باعث افزایش رضایت مشتریان و در نتیجه افزایش تعداد مشتریان و از سوی دیگر، باعث افزایش قیمت محصول می شود. امّا در نهایت، افزایش درآمد و سودآوری را در پی دارد. افزایش سود نیز موجب صرف هزینه بیشتر برای خرید مواد اولیه با کیفیت مطلوبتر میگردد. توانایی یک شرکت در ارائه محصولات و خدمات برتر به تعهد، مهارت، تجربه و کیفیت کارمندانش بستگی دارد. هر چه سود شرکتی بیشتر باشد؛ حقوق و مزایایی که می تواند برای استخدام و نیز حفظ بهترینها بپردازد؛ بیشتر خواهد بود و هر چه رشد شرکت، سریعتر باشد؛ امنیت و فرصتهای شغلی برای کارمندانش بیشت
ر است. هر سازمان، باید بتواند فرهنگ تعبیه شدهاش را بررسی کند و با به کارگیری گروههای متمرکز و دقیق، برنامههای کاری مناسب را پیشنهاد کند به گونه ای که، فرایند نگهداری و تعمیرات، به خوبی انجام شود و مورد ارزیابی قرار گیرد [۱].
در بیشتر شرکتها، بودجه تبلیغات، تقریباً، همگام با رشد شرکت و درآمد آن رشد می کند. با منظور نمودن بودجه بیشتر برای تبلیغات، مشتریهای بالقوهی بیشتری از محصول آگاه میشوند و ورود به بازار را انتخاب می کنند؛ احتمال آنکه تعداد بیشتری از کسانی که آگاهند و در بازار حضور دارند؛ محصولی را که شرکت ارائه کرده خریداری کنند، بیشتر می شود؛ تقاضای کلی صنعت، افزایش پیدا می کند؛ همچنین، سهمی از کل تقاضا که نصیب شرکت می شود و یا به عبارتی، سهم بازار، افزایش مییابد. فعالیتهای بازاریابی نیز، افزایش تعداد مشتریان را در پی دارد. افزایش مشتریان، سبب افزایش درآمد و سودآوری بیشتر می شود. افزایش سود نیز افزایش تعداد برنامه های بازاریابی را در پی خواهد داشت.
شرکتها، میتوانند همزمان با رشدشان در فعالیتهایی بیشتر سرمایه گذاری کنند که موجب افزایش جذابیت محصولاتشان برای مصرف کنندهها شود. بیشتر محصولات را می توان از طریق بهبود مشخصات، عملکرد، طرح، کیفیت، پایایی و مناسب با نیازهای حال و آینده مصرف کننده از محصولات رقبا متمایز کرد. هر چه شرکتی، بزرگتر باشد؛ ارتباط بیشتری با تأمینکنندگان، کارگران و مشتریهای خود دارد. چنین قدرت انحصاری محافظه کاری، شرکتها را قادر خواهد ساخت که هزینه های واحد و قیمتهای خود را پایین بیاورند و این به سهم بازار بیشتر و فروش بیشتر و همچنین، قدرت معامله بیشتر منجر خواهد شد. همچنین، هر چه سهم شرکتی از کل مشاغل در یک اجتماع بیشتر باشد ، فرصتهای کمتری برای استخدام گزینه ها در آن وجود دارد. بنابراین، ممکن است نقل و انتقالات شغلی پایین بیاید و هزینه آموزش کاهش یابد.
جدول متغیرهای مدل
به منظور طراحی مدل پژوهش، ابتدا، کلیه عوامل تأثیرگذار بر پایایی در سیستم نگهداری و تعمیرات، با دقت بررسی و استخراج گردید؛ سپس، با بهره گرفتن از نظر اساتید محترم و همچنین، متخصصین و خبرگان این حوزه، تعدادی از آنها، حذف و تعدادی به آنها، اضافه گردید. در جدول ۳-۲، مهمترین متغیرهای تأثیرگذار در مدل، به نمایش درآمدهاند.
جدول۳-۲- متغیرهای تأثیرگذار بر مدل
پایایی | سود | مواد اولیه |
تعمیرپذیری | درآمد | نرخ تولید |
دسترسپذیری | هزینه | موجودی در حال ساخت |
کیفیت سیستم نگهداری و تعمیرات | قیمت | موجودی |
نگهداری و تعمیرات پیشگیرانه | تبلیغات | زمان تولید |