سنجش تصویر هندوستان
مورد بحث واقع نشده
فلپس (۱۹۸۶)
سنجش تصویر قبل و بعد از سفر منورکا(جزیره ای اسپانیایی و دومین جزیره ی بزرگ جزایر بالریک)
“ادراکات و تاثیرات یک مکان”
گردشگری کانادا(۱۹۸۶-۱۹۸۹)
سنجش تصویر کانادا در بازارهای پردرآمد گردشگری این کشور
“گونه ایکه یک کشور توسط دیگران ادارک میشود”
گارتنر و هانت (۱۹۸۷)
سنجش تصویر یوتاه در یک دوره ی زمانی ۱۲ ساله
“ادراکاتی که یک شخص…درباره یک ایالت که در آن ساکن نیست دارد”
ریچاردسون و کرامپتون(۱۹۸۸)
سنجش تفاوت تصویر بین آمریکا و کانادا در میان کانادایی های فرانسوی و انگلیسی الاصل
“ادراکات از ویژگی های یک مقصد گردشگری”
گارتنر (۱۹۸۹)
سنجش تصویر چهار ایالت:یوتاه،مونتانا،کولورادو و وایومینگ(استفاده از تکنیک پیمایشی چند بعدی)
” یک مجموعه از ترکیب محصولات مختلف و ویژگی های به هم پیوسته”
کالانتونه و دیگران (۱۹۸۹)
سنجش تصویر ۸ کشور حاشیه ی دریای پاسیفیک در نظر گردشگران با ملیت های گوناگون
“ادراکات گردشگران بالقوه مقاصد”
ریلی (۱۹۹۰)
سنجش تصویر مونتانا
“ویژگی و خصیصه ای خاص نیست…بلکه تاثیر کلی است که یک ماهیت وجودی مکانی آن را ایجاد میکند”
۲-۴- فرایند انتخاب مقصد:
امروزه اثبات شده است که تصویر عاملی مهم در فرایند انتخاب مقصد گردشگران میباشد. تحقیقات اثبات کرده اند که رابطه ای روشن بین تصویری مثبت از مقصد و تصمیم مثبت خرید وجود دارد (مورگان و ریچارد[۶۹]،۱۹۹۸:۶۴). با این حال بزرگترین چالش پیش روی بازاریابی مقاصد گردشگری ایجاد و طرح ریزی یک تصویر به یاد ماندنی و مثبت از مقصد میباشد. مطلوب این است که این تصویر نیز توسط گردشگران بالقوه کاملا در ذهن آن ها مجسم و به یاد آورده شود و آن ها را برای دیدن مقصدی خاص تحریک کند.( مورگان و ریچارد،۱۹۹۸:۴۸)
گارتنر[۷۰] (۱۹۹۳) درباره ی فرایند انتخاب مقصد که آن را دارای روند و شکلی قیف مانند میداند ، بر این عقیده است که ، همه ی مقاصد قابلیت انتخاب را دارا میباشند اما گردشگران بالقوه با محدود کردن و حذف انتخاب های گوناگون به یک انتخاب نهایی مقصد در میان چند فرایند خرید میرسند. وقتی که گردشگران به مجموعه ای از انتخاب های ممکن که گارتنر آن را لیست انتخاب های قابل تحقق مینامد میرسند، مقاصد مشخصی ، دیگر در نظر گرفته نخواهند شد به این دلیل که برای آن ها نا آشنا هستند یا از نظر زمان یا هزینه دستیافتنی نمیباشند. این تقلیل در گزینه ها به عنوان مثال میتواند بخاطر نوع تعطیلاتی باشد که گردشگران قصد گزراندن آن را دارند. وقتیگه گردشگران به لیست نهایی انتخاب خود میرسند مقاصد باقی مانده در مقابل ویژگی ها و برتری های یکدیگر مورد ارزیابی قرار میگیرند. نتیجتا این روند به اندازه ای باریک و باریکتر میشود و مقاصد مختلف در این ارزیابی حذف و از لیست کنار گذاشته میشوند تا به لیست تصمیم نهایی رسیده شود که معمولا تعداد مقاصد باقی مانده از سه مقصد تجاوز نمیکند.نهایتا ارزیابی های انجام گرفته منجر میشود به انتخاب نهایی تعطیلات (گارتنر،۱۹۹۳؛۱۹۲-۱۹۳). گارتنر خود اینگونه بیان میکند که تصویر مقصد در واقع انتخاب نهایی مقصد توسط گردشگران را تحت تاثیر قرار میدهد:
…’تصویر مقصد آنگاه که شخص تصمیم به سفر میگیرد تبدیل به جزیی جدا نشدنی از انتخاب مقصد میشود. تنها مقاصدی در لیست انتخاب های قابل تحقق قرار میگیرند که افرادیکه تصمیم گیری سفر با آن ها است از آن آگاه باشند‘(گارتنر،۱۹۹۳:۱۹۳).
در تمامی مراحل در فرایند انتخاب،داشتن یک تصویر گردشگرانه برای تعیین اینکه کدام مقاصد برای ارزیابی بیشتر در لیست باقی بمانند و کدام از توجه بیشتر کنار گذاشته شوند،میتواند بسیار کمک کننده باشد (همان : ۲۰۹). باید گفت تنها تصاویری که با دقت ایجاد شده و در اذهان گردشگران بالقوه جای داده شود از فرایند انتخاب با موفقیت بیرون می آیند.
بخش سوم:
۲-۵- اجزای تشکیل دهنده ی تصویر مقصد
در این بخش به نظرات مختلف محققین، که حاصل نتایج تحقیقات آن ها در مورد اجزای تشکیل دهنده ی تصویر مقصد میباشد خواهیم پرداخت، نظراتی که بیشترین تاثیر را در این حوزه داشته اند.از این رو برای پرداختن به این موضوع در ابتدا به مبانی پایه ای آن که ریشه در علم روانشناسی و رفتارشناسی مشتری دارند پرداخته میشود و آنگاه با شکل گیری زمینه ی مفهومی لازم به بررسی نظرات در رابطه با اجزای تشکیل دهنده ی تصویر مقصد میپردازیم.