یکی دیگر از مشکلات سازمان ها در برخورد با اختلال، ناتوانی آنها برای تخمین هزینه های حاصله از آن میباشد، با وجود تمام آسیب های هنگفتی که اختلالات برای زنجیره تامین دارند، هنوز هم مطالعات صورت گرفته در این زمینه بسیار ناچیز است. از جمله خلا های موجود در این زمینه کم توجهی به مسایلی چون میزان انعطاف پذیری و سرعت زمان ترمیم است.همچنین اختلال های مورد بررسی غالبا به صورت کلی و بدون در نظر گرفتن شرایط خاص و منابع وقوع هر اختلال است، در حالیکه توجه به این مسایل می تواند تاثیر بسزایی در استراتژی انتخابی برای کاهش اثرات یا مقابله با اختلال داشته باشد . [۱۴۲]
اما نکته قابل توجه این است که ریسک های اختلال کاملا وابسته به بستر هستند و چه بسا موردی در یک کشور ریسک جدی اختلال تلقی شود، حال آنکه در ادبیات به هیچ وجه به آن اشاره نشده باشد [۱].
۱-۲۱٫ آسیب پذیری زنجیره تامین:
اختلال در زنجیره تامین،صدمات بسیاری را به آن وارد میکند اما به نظر میرسد آمادگی زنجیره تامین برای صدمه دیدن از چنین موقعیتی نیز امر مهمی است که آن را آسیب پذیری زنجیره تامین میگویند.تعاریف و رویکرد های بسیاری در زمینه آسیب پذیری زنجیره تامین وجود دارد.پک پایه مفهومی آسیب پذیری را ناگهانی بودن رخداد ها ارزیابی میکند.[۹۹] کریستوفر و لی در سال ۲۰۰۴ آسیب پذیری زنجیره تامین را به شکل “ظهور یک اختلال شدید” تعریف کرده اند. در ادبیات مربوط به مدیریت بحران و خطرات طبیعی، آسیب پذیری به عنوان ظرفیت یک فرد یا گروه در پیش بینی، مقابله و پایداری پس از اثر یک خطر طبیعی تعریف شده است.برخی از محققین زنجیره تامین، آسیب پذیری را به شکل آمادگی وقابلیت زیان دیدن به دلیل برخی شرایط سازمانی تعریف کرده اند.در واقع آسیب پذیری زنجیره تامین، تابعی از ویژگی های خاص زنجیره تامین است و آسیب و زیانی که به یک شرکت میرسد ناشی از آسیب پذیری زنجیره تامین نسبت به یک نوع اختلال زنجیره تامین است.[۲۱]
بر اساس گفته جوتنر برای کاهش این آسیب پذیری ها سازمان ها می بایست ریسک درونی خود و نیز ریسک برخاسته از همکاری ها و پیوندهای خود با سایر شرکت ها را تعیین و مدیریت کنند.[۶۴]
۱-۱۳٫ عوامل تشدید کننده آسیب پذیری زنجیره تامین در برابر اختلال:
بسیاری از محققین به چگونگی تاثیر ویژگی های خاص یک زنجیره تامین بر افزایش یا کاهش آسیب پذیری آن اشاره کردند. فرضیاتی مبنی بر افزایش آسیب پذیری زنجیره تامین به واسطه عواملی چون وابستگی به مشتریان، وابستگی به تامین کنندگان، تمرکز بر تامین کننده، تک منبعی بودن و داشتن منبع جهانی وجود دارد[۹۹].
مهمترین عواملی که باعث افزایش احتمال وقوع اختلال و در نتیجه افزایش آسیب پذیری زنجیره تامین میشود،توسط محققین مورد بررسی قرار گرفتند که در زیر به تشریح برخی از این عوامل می پردازیم.
محیط رقابتی :
امروزه کسب و کارها رقابتی تر از سابق شده اند. عواملی چون تقاضاهای فرار، بالا رفتن تقاضا برای شخصی سازی، بالا رفتن تنوع محصولات و چرخه کوتاه عمر محصولات موجب تشدید رقابت میشوند.این شرایط هماهنگ کردن عرضه و تقاضا را بسیار چالش برانگیز میکند.به عبارت دیگر سازمان ها با مشکلات روزافزونی برای پیش بینی تقاضا و هماهنگی با تغییرات پیش بینی شده در چرخه عمر محصولات و تغییر خواسته های مشتری مواجه هستند. [۵۳]
افزایش پیچیدگی :
پیچیدگی زنجیره تامین به دلیل وجود منابع جهانی وجهانی شدن و مدیریت تعداد زیادی از شرکا روز به روز پیچیده تر میشود.این پیچیدگی، هماهنگی عرضه و تقاضا را مشکل تر میکند و بنابراین ریسک اختلال را افزایش میدهد . زمانی که هر یک از اعضا به دنبال بهینه سازی محلی[۳۱] هستند و همکاری بین شرکا پایین است و از سوی دیگر انعطاف پذیری زنجیره تامین کم است، این ریسک بیشتر نشان داده میشود [۵۳].
برون سپاری و مشارکت :
افزایش برون سپاری[۳۲] و مشارکت باعث افزایش وابستگی های داخلی میشود و اخلال های ایجاد شده در یک عضو، به راحتی به دیگری اتقال میابد. با وجود منافعی که این مشارکت و برون سپاری دارد، برای دستیابی به این مزایا،ضروری است که اعضا با یکدیگر همکاری نمایند، اطلاعات و برنامه ها به اشتراک گذاشته شود و عملیات اعضا برای یکدیگر قابل دید باشد.چنین تغییراتی نیازمند سرمایه گذاری های کلان در سیستم های ارتباطی، تغییر در نسخه های عملکرد تعهد به استراک گذاشتن یافته ها و ایجاد اعتماد بین اعضای زنجیره است که دستیابی به این موارد کار ساده ای نیست.[۵۳]
بافرهای محدود شده[۳۳] :
تمرکز بر کاهش موجودی، افزایش ظرفیت و کاهش مازاد های زنجیره تامین، مواردی هستند که بشدت با امکان خطا ارتباط دارند. تحویل های به موقع و موجودی صفر از جمله اهدافی هستند که غالبا در زمره اهداف سازمان ها قرار میگیرند، بدون توجه به این واقعیت که این استراتژی ها میتوانند زنجیره تامین را بسیار شکننده و ضعیف (غیر قابل انعطاف) و در نهایت آسیب پذیر تر نماید. [۵۳]
تمرکز بر کارایی :
زنجیره های تامین تمرکز زیادی بر افزایش کارایی(کاهش هزینه ) دارند و هزینه این افزایش کارایی، افزایش ریسک ناشی از اختلال است.بسیاری از سازمان ها به رابطه بین کارایی و ریسک توجه ندارند.[۵۳]
تجمیع بیش از حد عملیات ها:
سازمان ها به منظور دستیابی به مزیت های حاصل از مقدار اقتصادی تولید، تخفیف روی حجم و تعاملات کمتر و یا در ارتباط با مشتریان وتامین کنندگان،عملیاتشان را بیش از حد در یک مکان متمرکز میکنند.این اقدامات باعث کاهش انعطاف پذیری زنجیره تامین برای پاسخ به تغییرات محیط میشود و منجر به مستعد شدن زنجیره تامین در برابر اختلالات و آسیب پذیری بیشتر زنجیره تامین میشود.[۵۳]
وابستگی به مشتری و تامین کننده:
وابستگی یک ویژگی در روابط خریدار- تامین کننده است. وابستگی به تامین کننده وقتی دیده میشود که منابع یک سازمان از یک تامین کننده (یا بیشتر) وارد شوند که تنها تعداد اندکی منابع جایگزین وجود داشته باشند.در چنین شرایطی شرکت خریدار آسیب پذیر است چون امکانات کمی برای مانور دارد درحالی که تامین کننده بر روابط مسلط است و قدرت دست اوست . در حالت رخداد یک اختلال ناشی از تامین، شرکت خریدار مشکلات مهمی را به جهت جایگزینی تامین توسط یک منبع تصادفی تجربه خواهد کرد. میزان اختلال به ویژه به واسطه اهمیت اقلام خریداری شده شدت میابد. [۱۳۰,۹۹]
وابستگی به مشتری نیز مانند وابستگی به تامین کننده است که به روابط پایین دستی انتقال یافته است .شرکت مرکزی وابسته به برخی مشتریان است که ممکن است به دلیل حجم فروش بالا به آنها باشد. در حالت رخداد یک اختلال، شرکت مرکزی ممکن است مجبور شود سهم بیشتری از اثرات را به دلیل تسلط مشتری متحمل شود.[۹۹]
تامین کننده متمرکز یا تک منبعی بودن :
تامین کننده متمرکز شرایطی است که در آن سازمان خریدار تنها تعداد اندکی از تامین کننده ها را داراست. کاهش تعداد تامین کننده مزایای متعددی مانند بهبود محصول با کیفیت و یا ارتباطات را همراه خود دارد.با این وجود درجه اتکا بر منابع خارجی و کاهش تعداد تامین کننده بر آسیب پذیری زنجیره تامین اثر میگذارند.اما وقتی یک سازمان اساس فعالیت های خود را بر تعداد اندکی از تامین کننده متمرکز میکند، توانایی تعویض، تامین کننده های احتمالی آتی را در شرایط اختلال از دست میدهد.[۹۹,۱۳۰]
استراتژی های تک منبعی قیمت خرید و هزینه های راهبری را کاهش میدهد، اما در صورتی که آن منبع توانایی تحویل به موقع را نداشته باشد، زنجیره تامین را بسیار آسیب پذیر می کند. [۵۳]
یک استراتژی متداول برای حفاظت در برابر نتایج یک کمبود ناگهانی در تامین، تنوع در تعداد تامین است.لذا راه عقلانی کاهش آسیب پذیری نسبت به شکست های ناشی از تامین، توسعه منابع تامین احتمالی است.با داشتن چندین تامین کننده رقیب، شرکت خریدار میتواند،در هنگام مرگ یک تامین کننده خاص،میزان وتعداد سفارشات را تغییر دهد.[ ۹۹,۱۳۰]
متکی بودن بر منابع جهانی :
فواید منابع جهانی شدیدا وابسته به پارامترهایی موقعیت جغرافیایی تامین کننده، محصول خریداری شده و یا نوع حمل و نقل است.در مقایسه با منابع محلی، استفاده از منابع جهانی معمولا با افزایش عدم قطعیت و کاهش شفافیت و وضوح همراه است. همچنین عوامل پیچیده تری زمان تحویل طولانی تر به دلیل مسیرهای طولانی حمل ونقل،اتکا بر زیر بناهای حیاطی (بندرها و سیستم های ارتباطی)، مالیات،عوارض گمرکی و نوسانات نرخ ارز باید بررسی شوند.بطور کلی داشتن منابع جهانی باعث پیچیدگی بیشتر ساختار زنجیره تامین میشود.[ ۹۹,۱۳۰,۱۱۷]
۱-۱۴٫ راهکارهای مدیریت اختلال در زنجیره تأمین
یکی از حوزه های مهم ادبیات، مختص به اعمال مرتبط با مقابله با اختلال است. تنگ در سال ۲۰۰۶ نه استراتژی برای مقابله با اختلالات زنجیره تأمین معرفی نموده است. اعمالی نظیر ایجاد تعویق، ایجاد یک ذخیره استراتژیک، ایجاد شرایط انعطاف در تأمینکندگان، ترکیب بین تولید و برون سپاری مانند دسته بندی کالاها، پیشنهاد محرک های اقتصادی برای تأمین کنندگان به منظور افزایش تعداد تأمین کنندگان و وجود قیمت های پویا، استفاده از حمل و نقل انعطاف پذیر و افزایش دسترسی به محصولات خاص در شرایط اختلال محصولات دیگر (انتقال تقاضا بین محصولات).[۱۳۰] تاملین در سال ۲۰۰۶ دو تا از مهمترین استراتژی ها در زمینه مدیریت ریسک اختلالات استراتژی تسکین[۳۴] و تکنیک های احتمال وقوع[۳۵] است .[۱۳۵] پوچارد معتقد است که مدیران باید به منظور تعیین موثر ترین روش مقابله با اختلالات قادر باشند رویداد های مخرب و تاثیرات منفی آن را روی زنجیره تامین تحلیل کنند. اختلالات زنجیره تامین بسیار پر خرج هستند و این بسیار مهم است که مدیران یک اقدامات مناسبی برای کاهش اثرات منفی آن داشته باشند.مدیریت اختلال یکی از زمینه های مطالعه در این زمینه است که اخیرا بسیار مورد توجه محققین قرار گرفته است. مهمترین هدف مدیریت اختلال انتخاب و اجرای مناسب ترین استراتژی جهت بازگرداندن زنجیره تامین به وضعیت نرمال با کمینه سازی هزینه های مرتبط است .[۱۰۴]
پیشنهادات دیگری مبنی بر ابزارهای برنامه ریزی و پیشبینی بهتر و کوتاه کردن زمان تامین بین وقوع اختلال و کشف آن نیز وجود دارد. استراتژی های این چنینی در مطالعات علمی نیز بارها پیشنهاد شده اند. شامل: بهبود پیشبینی تقاضا، مشارکت تأمین کنندگان، استفاده از بافرهای استراتژیک موجودی[۱۰۳]، استفاده از مدل سازی مالی شبیه سازی حالت های اختلال و شفاف سازی ارتباط با تأمین کنندگان از طریق قراردادهای رسمی تر و انجام خریدها به صور مختلف بر اساس تعویق. [۵۲,۱۳۴]
در بخش دیگری از ادبیات، بیان شده است که موفقیت سازمان ها در مدیریت اختلالات زنجیره تأمین را می توان از طریق میزان ارتجاع زنجیره تأمین اندازه گرفت. در عبارات علمی، خاصیت ارتجاعی[۳۶] بدین صورت تعریف می شود: خصوصیت فیزیکی مواد که می تواند به حالت و شرایط اولیه بعد از تغییر شکل که از حد الاستیسیته خود فراتر نرفته باشد.[۱۰۸] بنابراین ترمیم یک سازمان به شرایط اصلی عملیاتی پس از اختلال خصوصیات ارتجاعی آن را بیان می کند. محققین بسیاری این تعریف را برای پیشنهاد راهکاری برای حداکثر کردن پتانسیل سازمان استفاده نموده اند. دو رویکرد پیشنهاد شده مضاعف کاری[۳۷] و انعطاف پذیری را مدنظر قرار داده اند. در ساده ترین حالت، مضاعف کاری به معنای فزونی است. درون سازمان این فزونی می تواند در قالب افراد، ظرفیت، مراحل فرآیندها، موجودی و … معنا پیدا کند. به طور کلی دو نوع مضاعف کاری وجود دارد: دوباره کاری[۳۸] و همپوشانی[۳۹]. دوباره کاری زمانی است که یک کار مشخص را بیش از دو واحد انجام می دهند و همپوشانی به این معناست که بیش از یک واحد بخشی از یک کار را انجام می دهند. از منظر یک سازمان، مضاعف کاری بافری را برای محافظت در برابر اختلالات از طریق منابعی که در جایی حفظ شده اند فراهم می کند. این منابع می تواند موجودی اطمینان، تأمین کنندگان رزرو، سیستم های تکنولوژی اطلاعات و یا ظرفیت اضافی باشد. با وجود منافع احتمالی، هزینه ناشی از این ها می تواند قابل توجه باشد. در ضمن، افزایش منابع باعث افزایش پتانسیل پیچیدگی می شود. به تعبیر هزینه ای، انعطاف پذیری نسبت به مضاعف کاری منافعی دارد چرا که از ظرفیتهای از پیش تعیین شده استفاده می کند.[۱۰۸] بسیاری از محققین در مورد نوع انعطاف پذیری که سازمان ها می توانند برگزینند، چارچوب هایی ارائه داده اند. آپتون در سال ۱۹۹۴، معیارهایی را برای محدوده و تحرک انعطاف پذیری ارائه داده است. محدوده به معنای توانایی سازمان در هماهنگی با سایزها، مقادیر و محصولات مختلف در فرآیندهاست و تحرک به معنای میزان سهولت جا به جایی بین این حالت هاست. این مسئله می تواند از طریق قطعات استاندارد یا قابل تعویض، آموزش کارکنان به صورت چند مهارته، به تعویق انداختن تکمیل نهایی محصولات، ایجاد ارتباط نزدیک تر با تأمین کنندگان و مشتریان به منظور فهمیدن آخرین تغییرات و ایجاد فرهنگی برای تحمل مسائل دور از انتظار حاصل شود. در یک سیستم منعطف، جریان فرآیندها پیچیده تر است. انعطاف پذیری می تواند زمان پاسخگویی را بهتر کند. [۹۱]
سازمان ها می توانند تاکتیک های مختلفی شامل اصلاحی و پیشگیرانه برای مدیریت ریسک اختلال داشته باشند. تاکتیک های پیشگیرانه مواردی هستند که در آنها سازمان فعالیتی را پیش از اختلال انجام می دهد (لذا در صورت بروز با عدم بروز اختلال، هزینه ای برای آن صرف شود) تاکتیک های اصلاحی مواردی هستند که در آنها سازمان فعالیتی را پس از بروز اختلال انجام می دهد. تاکتیک های مسیریابی مجدد تنها زمانی می توانند وجود داشته باشند که ظرفیت تأمین کنندگان انعطاف پذیر باشد که توانایی افزایش ظرفیت فوری را داشته باشند. یک سازمان محدود به انتخاب یک تاکتیک نمی باشد بلکه می تواند به فراخور شرایط، ترکیبی از تاکتیک ها را برای مدیریت ریسک اختلال مورد استفاده قرار دهد. [۱۳۵]
در مدل های اختلال تأمین، یک تأمین کننده فعال یا غیرفعال است. زمانی که فعال است، سفارشات کامل و به موقع انجام می شوند و در زمانی که غیرفعال هستند هیچ سفارشی انجام نمی شود. فرایند تأمین به وسیله زمان اختلال و زمان ترمیم خصوصیت گذاری می شود. در ادبیات اختلالات زنجیره تأمین غالباً یک تأمین کننده مدنظر است و تنها برخی مقالات مانند تاملین سال ۲۰۰۶ بیش از یک تأمین کننده را در مدل های خود وارد نموده اند.
تاملین روی یک محصول خاص که توسط یک کارخانه با دو تأمین کننده تولید می شود تمرکز دارد که یکی از آنها قابل اعتماد و دیگری غیر قابل اعتماد است؛ تأمین کنندگان محدودیت ظرفیت دارند ولی تأمین کننده قابل اعتماد ممکن است دارای انعطاف در ظرفیت باشد. وی ثابت کرده است در حالتی که تأمین کننده قابل اعتماد[۴۰] انعطاف پذیری نداشته باشد و تأمین کننده غیر قابل اعتماد محدودیت ظرفیت نداشته باشد، یک سازمان خنثی در برابر ریسک یک استراتژی مدیریت اختلال را در پیش خواهد گرفت: پیشگیری از طریق نگهداری موجودی، پیشگیری از طریق استفاده از یکی از تأمین کنندگان و آن هم تأمین کننده قابل اعتماد. درصد زمان کاربری و طبیعت اختلال (متناوب و کوتاه یا به ندرت و طولانی) تعیین کنندگان اصلی استراتژی هستند. با یک درصد زمان کاربری مشخص، منابع پیشگیرانه بر موجودی پیشگیرانه در اختلالات به ندرت و طولانی برتری دارد. [۱۳۵]
استراتژی ترکیبی (بخشی از تأمین از تأمین کننده قابل اعتماد و نگهداری موجودی) در صورتی استراتژی بهینه است که تأمین کننده غیر قابل اعتماد محدودیت ظرفیت داشته باشد و یا سازمان مورد مطالعه ریسک گریز باشد. در صورت وجود انعطاف پذیری سرعت ترمیم بیشتر است و سرعت ترمیم استراتژی مورد استفاده را بسیار تحت تأثیر قرار می دهد. مسیریابی مجدد[۴۱] تأمین، تاکتیک قابل استفاده ای است در صورتی که تأمین کننده قابل اعتماد بتواند ظرفیت خود را افزایش دهد یعنی انعطاف پذیری در ظرفیت داشته باشد. مسیریابی مجدد تأمین غالباً بخشی از استراتژی بهینه مدیریت اختلال است و هزینه های سازمان را به صورت معناداری کاهش می دهد. با یک درصد زمان کاربری مشخص و با اختلالات به ندرت، استراتژی پیشگیرانه بیش از مسیریابی مجدد تأمین استراتژی بهینه خواهد بود. [۱]
۱-۱۵٫ قابلیت هشدار و ترمیم در زنجیره تامین :
قابلیت ترمیم به معنای توانایی ها، منابع موجود و هماهنگی آنها برای بازگشت به روال عادی امور و جریان مواد و محصوولات در زنجیره تامین است که میتواند شامل مسیریابی های مجدد، منابع جایگزین و… باشد.در صورتی که این موارد پیش از بروز اختلال وجود داشته باشند،قابلیت ترمیم حالت فعال[۴۲] و در صورتی که پس از بروز اختلال بوجود آیند،واکنشی[۴۳] هستند.مطالعات کراید و همکاران نشان داده است که اختلالات در زنجیره تامین و قابلیت های ترمیم با یکدیگر نسبت عکس دارند.وجود منابع وبه خودی خود و جدا از شرایط اختلال جز ملزومات زنجیره تامین است اما در شرایط اختلال هماهنگی این منابع اهمیت خود را بیش از پیش نشان میدهد. قابلیت هشدار را میتوان به عنوان تعاملات وهماهنگی منابع زنجیره تامین برای شناسایی و انتشار اطلاعات مربوط به اختلال به اعضای مرتبط تعریف کرد. این آگاه نمودن میتواند پیش از بروز اختلال و در زمان پیش بینی آن و یا پس از بروز اختلال و پیش از رسیدن اختلال به عضو بعدی زنجیره باشد. هر چه اختلالات زنجیره تامین زودتر شناسایی و به اطلاع اعضای زنجیره رسانده شود،شدت آسیب های مربوط کمتر خواهد بود.
از آنجایی که ساختار و قابلیت های زنجیره تامین بر شدت اختلالات تاثیر مستقیمی دارند،اما با وجود قابلیت های مناسب ترمیم و هشدار این امکان وجود دارد که شدت این اختلالات تا حدود زیادی تعدیل شود . [۲۳]
۱-۱۶٫ تقسیم بندی راهکارهای مقابله با اختلال
به ولیل ویژگی های خاص اختلالات، مدیریت آنها در زنجیره تأمین، شرایط و الگوهای خاصی را می طلبد. از جمله مواردی که مراجع متعدد برای مقابله با ریسک اختلال در زنجیره تأمین پیشنهاد داده اند می توان به مواردی چون ارتقای پایداری[۱۲۹]، ارتقای خاصیت ارتجاعی زنجیره تأمین[۱۰۸]، ارتقای امنیت در زنجیره تأمین[۱۰۸,۷۴]، ارتقای چابکی[۴۴] زنجیره تأمین[۷۵] اشاره نمود اما نکته مهم آنکه عموم موارد مطرح شده به صورت کیفی بوده و فاقد روش های پیشنهادی برای اجراء میباشند.
به تعبیر دقیق تر، استراتژی های مدیریت اختلال در زنجیره تأمین را می توان به دو گروه استراتژی های پیشگیرانه[۴۵] و ترمیمی تقسیم نمود:
در گروه استراتژی های پیشگیرانه، استراتژی های مورد بحث معمولاً با کلید واژههایی چون افزایش امنیت زنجیره و مدیریت موجودی معرفی می شوند. همچنین در مواردی از عبارات ارتجاع و چابکی نیز استفاده شده است.
به صورت خلاصه استراتژی های پیشگیرانه توسط محققین به چهار دسته تقسیم بندی شده است.
استراتژی نیرومندی [۱۲۹]
استراتژی جهندگی [۱۱۶,۱۰۸, ۵]
استراتژی ایمن پایه [۱۰۸,۷۴,۴۹]
استراتژی چابکی[۱۲۹,۱۹,۵۴]
گروه دوم استراتژی های مورد بحث، شامل استراتژی های ترمیمی هستند که مبتنی بر انعطاف پذیری زنجیره تأمین می باشند. از جمله این راهکارها می توان به مسیریابی مجدد تقاضا از تأمین کننده مختل شده به تأمین کننده دیگر اشاره نمود. بدین ترتیب، یک تأمین کننده آلترناتیو برای شرایط خاص مدنظر قرار می گیرد که در صورت بروز اختلال برای تأمین کننده اصلی، تأمین قطعات از آن صورت می گیرد. از بین ۹ استراتژی مطرح شده توسط تنگ مواردی چون شرایط انعطاف در تأمین کنندگان و استفاده از حمل و نقل انعطاف پذیر در این گروه جای می گیرند.[۱۲۹]
منابع تحقیقاتی برای نگارش پایان نامه ارایه یک مدل برنامه ریزی دو هدفه برای طراحی ...