F
سطح معناداری
میزان تنیدگی
۴۲/۲
۱۲۱/۰
۹۷/۱
۱۸۳
۰۵۱/۰
فصل پنجم
(بحث و نتیجهگیری)
۵-۱ خلاصه تحقیق
این تحقیق با هدف بررسی ارتباط سبک رهبری مربیان و تنیدگی ورزشکاران دانشگاههای شهر تهران انجام شد. به این منظور روش تحقیق توصیفی- پیمایش به صورت میدانی انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل ۳۰۰۰ نفر از ورزشکاران زن و مرد رشتههای والیبال، هندبال، تنیس روی میز و بدمینتون دانشگاههای شهر تهران (دانشگاههای تهران، تربیت معلم، شهید بهشتی، شریعتی، رجایی، پیام نور، آزاد تهران مرکز، آزاد تهران شمال و علوم تحقیقات) در سال تحصیلی ۹۱-۱۳۹۰ بود. حجم نمونه تحقیق بر اساس جدول کرجسی و مورگان[۵۳] (۱۹۷۰)، ۳۴۱ نفر تعیین شد و نمونهها به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. از سه پرسشنامه ی اطلاعات فردی (شامل جنسیت، وضعیت تأهل، میزان تحصیلات، رشتهای که مربیگری میکنند، سابقه مربیگری و درجه مربیگری)، پرسشنامه مقیاس رهبری در ورزش (L.S.S) و پرسشنامه تنیدگی (ملکی رنجبر،۱۳۷۳) برای جمع آوری اطلاعات و دادههای تحقیق استفاده شد. پایایی پرسشنامهها با توزیع ۳۰ پرسشنامه اندازه گیری شد که برای کلیه خرده مقیاسهای پرسشنامه مقیاس رهبری در ورزش (L.S.S) آلفای کرونباخ بیشتر از ۷۲/۰ و برای پرسشنامه کلی آلفای کرونباخ برابر ۸۹/۰ و برای پرسشنامه تنیدگی آلفای کرونباخ برابر ۸۷/۰به دست آمد. برای جمع آوری دادهها پس از اعلام رضایت از طرف مربیان مبنی بر توزیع پرسشنامه و ورزشکاران مبنی بر همکاری برای پاسخ دادن به سؤالات پرسشنامه و ارائه توضیحات در مورد نحوه پاسخ دهی به سؤالات، پرسشنامهها بین ورزشکاران توزیع گردید و سپس دادههای خام، پس از اصلاح و نمرهگذاری پرسشنامهها بدست آمد.
برای تجزیه و تحلیل دادهها علاوه بر آمار توصیفی از میانگین، واریانس، فراوانی و درصد استفاده شد. در تجزیه و تحلیل استنباطی دادهها از آزمونهای آماری کولموگراف- اسمیرنوف، لوین، خی ۲، T مستقل، و ضریب همبستگی پیرسون برای آزمون فرضیههای تحقیق درسطح معناداری ۰۵/۰ =α استفاده شد. پس از تحلیل دادهها نتایجی به شرح ذیل به دست آمد؛
۶۸% از نمونه آماری را دانشجویان دختر و ۳۲% را دانشجویان پسر تشکیل دادند. از لحاظ وضعیت تأهل ۹/۸۰% از گروه نمونه را افراد مجرد و ۱/۱۹% را افراد متأهل به خود اختصاص دادند. درصد تجرد در دانشجویان پسر (۶/۹۳%) بیشتر از دانشجویان دختر (۷۵%) بود. در نمودار ۴-۲ وضعیت سنی دانشجویان نشان داده شده است. همانگونه که در نمودار نشان داده شده است دانشجویان در محدوده سنی ۱۸ الی ۳۸ سال (۴/۳=SD، ۲/۲۳=M) قرار داشتهاند و بیشترین فراوانی مربوط به دانشجویان ۲۱ ساله است (۷۳=f).
از لحاظ مقطع تحصیلی بیشترین درصد مربوط به دانشجویان لیسانس با ۵/۸۴% درصد میباشد، بعد از آن به ترتیب مقطع فوق لیسانس با ۵/۱۵% و مقطع فوق دیپلم با ۵/۶% قرار دارند. از لحاظ رشته ورزشی بیشترین درصد مربوط به رشته والیبال با ۲/۳۰% و کمترین درصد مربوط به رشته تنیس روی میز میباشد (۵/۲۰%). رشته بدمینتون ۲/۲۵% و رشته هندبال نیز ۱/۲۴% از گروه نمونه را به خود اختصاص دادهاند.
بیشترین میانگین نمره تنیدگی مربوط به دانشجویان پسر فعال در رشتههای ورزشی انفرادی (۲/۲۴=SD، ۲/۱۱۲=M) و کمترین میانگین مربوط به دانشجویان دختر فعال در رشتههای ورزشی گروهی است (۶/۳۲=SD، ۹۴=M).
در میان سبکهای مقیاس رهبری در ورزش (L.S.S)، سبک رهبری آموزش و تمرین (۶۴/۰=SD، ۸/۳=M) بیشترین میانگین را به خود اختصاص داد. سبک رهبری آمرانه (۷۸/۰=SD، ۸/۲=M) نیز کمترین میانگین را به دست آورد. برای تعیین سبک رهبری غالب ابتدا میانگین نمره فرد در هر سبک در مقیاس ۵ ارزشی مشخص شد. سپس سبکی از رهبری که فرد در آن بالاترین میانگین را به دست آورده بود به عنوان سبک رهبری فرد انتخاب شد. در میان مربیان دانشگاههای تهران سبک رهبری آموزش و تمرین دارای بیشترین فراوانی (۵۶%، ۱۹۱=n) و سبک رهبری دموکراتیک (۷/۶%، ۲۳=n) دارای کمترین فراوانی بودند.
آزمون خی ۲ برای بررسی تفاوت بین سبک رهبری مربیان رشتههای تیمی و رشتههای انفرادی منتخب دانشگاههای تهران نشان داد که تفاوت معناداری بین سبک رهبری مربیان رشتههای تیمی و رشتههای انفرادی منتخب دانشگاههای تهران وجود دارد. فراوانیهای مشاهده شده در گروه مربیان رشتههای انفرادی در سبکهای آموزش و تمرین، دموکراتیک و بازخورد مثبت بیشتر از فراوانی مورد انتظار است. در گروه مربیان رشتههای تیمی نیز فراوانی مشاهده شده برای سبکهای آمرانه و حمایت اجتماعی بیشتر از فراوانی مورد انتظار است.
نرمال بودن توزیع دادههای مربوط به تنیدگی و سبکهای رهبری از طریق آزمون کولموگراف- اسمیرنوف مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این آزمون نشان داد که توزیع دادههای کلیه متغیرها نرمال است. نتایج آزمون لوین نیز همگنی واریانسها را تأیید نمود. آزمون T مستقل نشان داد که بین تنیدگی ورزشکاران رشتههای تیمی و رشتههای انفرادی منتخب دانشگاههای تهران تفاوت معناداری وجود دارد. تفاوت میانگینها نشان میدهد که میانگین نمره تنیدگی ورزشکاران رشتههای انفرادی (۶/۱۱۰=M) بیشتر از میانگین نمره تنیدگی ورزشکاران رشتههای تیمی (۹۷=M) است و ورزشکاران رشتههای انفرادی از تنیدگی بیشتری برخوردار هستند.
آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که تنها بین سبک رهبری آمرانه مربیان و میزان تنیدگی ورزشکاران رشتههای انفرادی منتخب دانشگاههای تهران ارتباط معناداری وجود دارد (۰۱۹/۰= p، ۱۹/۰= r). اما ارتباط بین سایر سبکهای رهبری با تنیدگی (۰۵/۰< p) معنادار نیست. افزایش نمره سبک رهبری آمرانه مربیان با افزایش میزان تنیدگی ورزشکاران ارتباط دارد. شدت همبستگی بین سبک رهبری آمرانه با تنیدگی (۲۶/۰> r) در سطح ضعیف است. هم چنین سطح معناداری آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین تنیدگی ورزشکاران رشتههای تیمی منتخب دانشگاههای تهران با سبکهای رهبری دموکراتیک (۰۰۳/۰= p، ۲۲/۰= r) و آمرانه (۰۰۱/۰= p، ۳۰/۰= r) مربیان ارتباط معناداری وجود دارد. افزایش نمره سبکهای رهبری دموکراتیک و آمرانه مربیان با افزایش تنیدگی ورزشکاران رشتههای تیمی همراه است. شدت همبستگی بین تنیدگی ورزشکاران با سبک رهبری دموکراتیک ( ۲۶/۰> r) در سطح ضعیف و با سبک آمرانه (۵۰/۰> r>26/0) در سطح متوسط است.
در ادامه آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین سن و میزان تنیدگی (۳۶۴/۰= p، ۰۷/۰- = r) دانشجویان ورزشکار رشتههای انفرادی منتخب دانشگاههای تهران ارتباط معناداری وجود ندارد. هم چنین سطح معناداری آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین سن و تنیدگی (۴۵۴/۰= p، ۰۵/۰= r) دانشجویان ورزشکار رشتههای تیمی منتخب دانشگاههای تهران ارتباط معناداری وجود ندارد.
در مقایسه میزان تنیدگی دانشجویان ورزشکاران پسر و دختر رشتههای انفرادی و رشتههای تیمی سطح معناداری آزمون T مستقل نشان داد که بین تنیدگی دانشجویان ورزشکاران پسر و دختر رشتههای انفرادی و رشتههای تیمی منتخب دانشگاههای تهران تفاوت معناداری وجود ندارد.
۵-۲ بحث و نتیجهگیری
موضوع تنیدگی در روانپزشکی سابقه طولانی دارد و سالهاست به سبب تأثیرات مهمی که در رفتار و عملکرد افراد دارد، به عنوان یکی از موضوعات علم مدیریت مورد مطالعه قرار گرفته است. به کارگیری هر یک از سبکهای رهبری توسط مربیان ممکن است در افزایش یا کاهش تنیدگی روانی ورزشکاران مؤثر باشد. تنیدگی باعث میشود که بدن انسان وظایفی را که در شرایط عادی به سادگی انجام میدهد در شرایط تنیدگی با دشواری به انجام برساند (علوی و کاظمزاده، ۱۳۸۷).
این تحقیق با هدف بررسی ارتباط بین سبک رهبری مربیان با تنیدگی دانشجویان ورزشکار دانشگاه تهران انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد که از میان سبکهای مقیاس رهبری در ورزش (L.S.S) سبک رهبری آموزش و تمرین دارای بیشترین فراوانی و سبک رهبری دموکراتیک دارای کمترین فراوانی بودند. همچنین تفاوت معناداری بین سبک رهبری مربیان رشتههای تیمی و رشتههای انفرادی منتخب دانشگاههای تهران وجود داشت. یوسفی و همکاران (۱۳۸۶) در بررسی ارتباط بین سبک رهبری مربیان با جو انگیزشی تیمهای ورزشی به این نتیجه رسیدند که به ترتیب سبک رهبری آموزشی، و پس از آن سبکهای رهبری بازخورد مثبت، حمایت اجتماعی، سبک دموکراتیک و سبک آمرانه متداولتر هستند. رمضانی نژاد و همکاران (۱۳۸۹) نیز اشاره میکنند که مربیان بیشتر از سبک رهبری آموزش و تمرین و کمتر از سبک آمرانه استفاده میکنند. این نتایج با نتایج تحقیق همخوانی دارد. بنیهاشمیان )۱۳۸۵)، نیز اشاره میکند که زنان سبک رهبری مشارکتی را بیشتر از مردان به کار میگیرند. البته باید توجه داشت که نمونه این تحقیق هم مربیان مرد و هم مربیان زن را شامل میشود. سالمنین و لیوکونن[۵۴] (۱۹۹۶) نشان دادند که سبک رهبری دموکراتیک مربیان غالبا با رفتار مربیگری مشاهده شده همبستگی دارد و مربیانی که اهمیت زیادی برای نظریات و احساسات خود قائل میشدند، بهترین رفتار و برخورد را با ورزشکاران تحت نظر خود داشتند.
همانگونه که ذکر شد تفاوت معناداری بین سبک رهبری مربیان رشتههای تیمی و رشتههای انفرادی منتخب دانشگاههای تهران وجود داشت. مربیان رشتههای انفرادی بیشتر متمایل به استفاده از سبکهای آموزش و تمرین، دموکراتیک و بازخورد مثبت در تیمهای خود هستند، در حالی که مربیان رشتههای تیمی سبکهای آمرانه و حمایت اجتماعی را بیشتر مورد استفاده قرار دادهاند. رمضانی نژاد و همکارن (۱۳۸۹) در مطالعهایی که بر روی مربیان والیبال دانشگاهها انجام دادند، نشان دادند که سبک مربیگری آموزش و تمرین بیشترین استفاده و سبک عامرانه کمترین استفاده را دارد. یوسفی و همکاران (۱۳۸۶) نیز نشان دادند که سبک آموزشی در بین مربیان رشتههای تیمی متداولتر است و سبک آمرانه در اولویت آخر قرار دارد. اما تحقیقاتی با نتایج غیرهمسو نیز وجود دارند. شرمن (۱۹۹۶) در تحقیقی به بررسی رفتار مربیان جوان ورزش پرداخت و مشاهده کرد که مربیان بیسبال، فوتبال و تنیس در هنگام تمرین و مسابقه بیشتر از سبک رهبری آمرانه استفاده میکنند. او اشاره میکند که مربیان کم تجربه و جوان برای کنترل و نظم بخشیدن به مراحل تمرین و پیروی ورزشکاران از آنها تمایل بیشتری برای استفاده از این سبک دارند. حسینی کشتان (۱۳۸۶) نیز اشاره میکند که مربیان فوتبال کمتر از سبک دموکراتیک و بیشتر از سبک آمرانه استفاده میکنند. به نظر میرسد نوع رشته ورزشی و همچنین سطح تیمهای ورزشی موجب چنین تفاوتی در زمینه استفاده مربیان از سبک رهبری آمرانه و دموکراتیک شده است و در سطوح حرفهای مربیان در به کارگیری از سبک دموکراتیک احتیاط بیشتری به خرج میدهند. شوگرمن (۲۰۰۰) بیان میکند که امروزه مربیان بزرگ ورزشی هم وظیفهمدار هستند و هم رابطهمدار، با این حال اندکی تمایل دارند تا از سبک رهبری وظیفهمدار استفاده نمایند. همچنین کرلس در مطالعهای تحت عنوان تفاوتهای جنسیتی در رهبری تبادلی روی نمونهای از مدیران زن و مرد استرالیایی تحقیق کرد و دریافت که زنان صرفنظر از سن و طبقهی اجتماعی در مدیریت خود بیشتر مایلند تا از سبک تبادلی یا مشارکتی استفاده کنند و مردان بیشتر مایلند از سبکهای غیر قابل انعطاف تری استفاده کنند(بنیهاشمیان، ۱۳۸۵). ماهر[۵۵] (۱۹۹۷)، نیز بیان میکند که زنان در رهبری خود رابطه محور هستند و سبک رهبری مشارکتی را نشان دادند در حالی که مردان بیشتر وظیفه محور بوده و سبک آمرانه را در مدیریت خود نشان میدهند.
به طور کلی با توجه به اینکه اغلب این پژوهشها در سطوح دانشگاهی و آماتور انجام شدهاند میتوان احتمال داد با توجه به ماهیت پویای ورزش، در بیشتر سطوح و با توجه به اینکه مربیان بیشتر تمرکز و انرژی خود را صرف آموزش راهکارها و فنون میکنند، متداولتر بودن سبک آموزش و تمرین در میان مریبان ورزش قابل توجیه است.