میرابایل[۴] می گوید: شایستگی عبارت است از دانش، مهارت و توانایی یا ویژگی های مرتبط با عملکرد بالا در یک شغل (میرابل۱۹۹۶).
شایستگی یعنی دانش، مهارت، توانایی ها و سایر خصیصه هایی که برای شکل دهی رفتارهای مطلوب در آینده مورد انتظار است (دیر ۱۹۹۶).
شایستگی مجموعه ای از ویژگی هایی است که فرد داراست و به سازمان اطمینان می دهد تا کاری را با اطمینان خاطر به فرد واگذار کند و او کار را به خوبی و در حد انتظارات و استانداردهای سازمانی انجام دهد. (ابیلی و همکاران، ۱۳۸۳: ۳۷)
شایستگی به میزانی از دانش و مهارت و خصوصیات شخصی و شخصیتی گفته می شود که به فرد اجازه می دهد کاری را بالاتر از حد متوسط انجام دهد (ابیلی و همکاران، ۱۳۸۳: ۷)
از دیدگاهی (مایر۱۹۹۶) شایستگی در سه مفهوم بیان شده است که عبارتند از:
شایستگی رفتاری: گفته ها و اعمال فرد که در عملکرد قوی یا ضعیف وی تاثیر می گذارد
شایستگی دانش: آنچه یک فرد درباره حقایق، فن آوری، تکنولوژی، شیوه ها و روش های یک شغل تخصصی در سازمان می داند.
شایستگی انگیزشی: احساس فرد درباره یک شغل یا سازمان و یا محیط شغلی.
شایستگی ویژگی های زیربنایی فرد است که به طور کلی با عملکرد برتر در یک شغل یا وضعیت رابطه دارد. (اسپنسر ۱۹۹۳)
شایستگی به طور کلی بر روی صفات و ویژگی های اساسی یک شخص تاکید دارد. این صفات
می توانند انگیزش، رفتار، مهارت و تصور فرد از نقش اجتماعی و یا مجموعه ای از دانش باشد که فرد در انجام کارها و فعالیت ها از آنها استفاده می کند. (بوزیانس، ۱۹۸۲، ۱۹۹۵)
شایستگی مجموعه ای از دانش، مهارت ها، صفات و ویژگی های رفتاری و خصوصیات شخصی است. (هورنبای و توماس، ۱۹۸۹)
اسپنسر[۵] (۱۹۹۳) شایستگی را به دو دسته طبقه بندی می کند:
شایستگی های مورد نیاز که مهارت های ضروری را برای حداقل عملکرد در یک کار و یا انجام یک وظیفه مشخص می سازد.
شایستگی های برتر که بر اساس آنها نتایج به دست آمده بالاتر از میانگین و عملکرد بالاتری است.
بر اساس لغت نامه آکسفورد واژه شایسته سالاری[۶] از دو واژه مریت[۷] و کراسی[۸] ترکیب شده است. کلمه مریت به مفهوم شایستگی، سزیدن، سزاوار بودن، ارزش، ارزشمند بودن، استحقاق داشتن است. از نظر سیاسی و یا سازمانی واژه مریت به مفهوم کیفیت، وضعیت و اقدامی است که مستحق تحسین و پاداش است. واژه کراسی نیز به مفهوم حکومت یا روش اداره امور است. بنابراین شایسته سالاری که واژه ای سیاسی است به مفهوم نظامی از حکومت توسط افراد با موفقیت های بالاست. (آریانپور، ۱۳۷۰ و Oxford: 1999)
فرهنگ نامه ویکیپدیا نیز شایسته سالاری را نظام یا سیستمی از دولت یا سازمان معرفی کرده که در آن توانایی، شایستگی و استعداد به جای ثروت، فامیل بازی، امتیازات طبقاتی، رفیق بازی، شهرت با دیگر عوامل تاریخی، موقعیت اجتماعی و یا قدرت سیاسی قرار می گیرد. (Wicipedia:2007)
شایسته سالاری به کار گیری فرد مناسب در جای مناسب بر اساس دانش، تجربه و سایر موازیر تعریف شده است. شایسته سالاری اعتقاد بر برتری خوبی بر بدی است (قدردان ۱۳۸۲)
اصطلاح شایسته سالاری برای اولین بار توسط مایکل یانگ جامعه شناس انگلیسی در سال ۱۹۵۸ در کتاب طلوع شایسته سالاری مطرح شد.
شایسته سالاری در مفهوم مرسوم، نظامی است که در آن پاداش ها و منابع کمیاب به افراد دارای صلاحیت تخصیص می یابد. بدین مفهوم که مردم باید با وعده موقعیت ها، حرکتی رو به بالا و بر مبنای استعداد و تلاش فردی خود داشته باشند و این همان رد و انکار نظام های طبقه ای و اشرافی است که در آن افراد بر اساس موروثیت و جانشینی به موقعیت اجتماعی دست می یابند. آنچه استعداد فرد نامیده می شود، در حقیقت تابعی از پست های اجتماعی یا فرصت هایی است که به وسیله فضیلت خانوادگی و تیر و تبار به او رسیده است. بنابراین گرچه به این نظام نیز نظام
شایسته سالار می گوییم، اما این نظام تنها از نظام های اشرافی دموکراتیک تر و طرفدار حقوق تساوی بیشتر است تا اینکه شایسته سالار باشد. (Parish&Sense:2006)
شایسته سالاری از نظر علم مدیریت، روندی است که در آن منابع انسانی با توجه به تلاش و توانایی ذاتی شان در جایگاه خود قرار گرفته و توسعه می یابند. از نظر علوم سیاسی از روش هایی است در راستای انتخاب افراد بر مبنای شایستگی که از آن به عنوان یکی از راهکارهای جلوگیری از فرار مغزها نیز تعبیر شده است. شایسته سالاری از روش های تعدیل و حذف بی عدالتی و ایجاد
فرصت های برابر برای همگان است و منشا آن تاثیر منفی احساس بی عدالتی بر انگیزه کارکنان است (گلکار و ناصحی فر، ۱۳۸۱)
شایسته سالاری فرایندی است که در آن انتخاب بهترین افراد در بهترین ترکیب با مناسب ترین شرایط و بالاترین بهره کاری معنا پیدا می کند (امیر ارجمند ۱۳۸۳)
شایسته سالاری عبارت است از به کار گرفتن شایسته ها برای اداره کردن افراد با توجه به سطح فرهنگ و ارزش ها (باقری زاده، ۱۳۷۹).
شایسته سالاری یعنی افراد شایسته را در مشاغل و مناصب مرتبط به خودشان که توانمندی انجام آن را دارند قرار دهند تا بتوانند بر حسب شایستگی های خود در پیشرفت فردی و سازمانی موثر واقع شوند. (ابیلی، ۱۳۸۲).
شایسته سالاری فرآیندی است که از شایسته گزینی آغاز شده و به شایسته پروری و شایسته پردازی ختم می شود و این روند پیوسته در حال تحول است. (احمدی، ۱۳۸۰).
شایسته سالاری به کارگیری فرد مناسب در جای مناسب بر اساس دانش، تجربه و سایر موازین تعریف شده است. شایسته سالاری اعتقاد به برتری خوبی بر بدی است (قدردان، ۱۳۸۲: ۶۷)
در کتاب الفبای جامعه شناسی، تألیف لاوسون وگارود[۹]، شایـسـته سالاری چنیـن تعـریـف شـده اسـت: “نظـام شایسته سالاری عبارت است از نظامی که در آن مزایا و موقعیت های شغلی تنها براساس شایستگی و نه بر مبنای جنسیت، طبقه اجتماعی، گروه قومی یا ثروت به افراد تفویض
می شود.” از سـوی دیگر، بیلتون[۱۰] هم در کتاب مبانی جامعه شناسی خود، اصطلاح شایسته سالاری را ایـنـگـونـه تـعـریـف کـرده اسـت: “شـایسته سالاری دیدگاهی است که براساس آن شهروندان از طریق نظام های آموزشی مدرسه ای و دانشگاهی و با تـلاش و کوشش فراوان، استعداد های خود را شکوفا کرده و در نهایت، در جامعه فارغ از طبقه اجتماعی، ثروت، نژاد، قومیت و جنسیت برای تصدّی مناصب مختلف، تنها براساس شایستگی ذاتی برگزیده می شوند.” بـراسـاس یـک تـعـریف رایج و پذیرفته شده، شایسته سالاری عبارت است از یک نظام حکومتی مبتنی بر شایستگی ذاتی حاکمان و نه براساس ثروت یـا مـوقـعـیـت اجـتـمـاعـی آنـان. به عبارت ساده تر، شایستگی ترکیبی از هوش خدادادی همراه با کار و تلاش فراوان است. بر همین اساس، می توان گفت که موقعیت هر شهروندی در جامعه حاکی از لیاقت ذاتی او می باشد. دولت ها نیز همین وضعیت را دارند، یعنی اکثریت آنها براساس شایستگی که دارند، حاکمیت جامعه را بر عهده می گیرند و تبار و نسب آنها در این میان نقش اصلی را بازی نمی کند. برخی معتقدند که سیستم ارتش های جهان شاید بهترین مثال برای سازمان های شایسته سالار باشد، زیرا در نظم و نظام ارتشی هر فرد تنها براساس شایستگی که از خود نشان می دهد، به درجه بالاتر ارتقاء پیدا می کند.
شـایـد در مـیـان کـشـورهـای مـعـاصـر جـهـان، جمهوری سنگاپور تنها کشوری باشد که با تأکید بر شناسایی و رشد جوانان نخبه برای تصدّی مشاغل مـدیـریتـی کشـور، نـزدیـک تـریـن نظـام را به نظام شایسته سالاری نسبت به سایر کشورهای جهان در اختیار داشته باشد. در این کشور برای مدارک و مدارج علمی و دانشگاهی اهمیت ویژه ای قایل هستند، زیرا از نگاه رهبران این کشور، داشتن مدارک علمـی بیانگر تلاش و کوشش فراوان همراه با استعداد و هوش شهروندان است. نکته جالب توجه اینکه، دولت سنگاپور حتی برای شهروندان مالزیایی در همه مقاطع اعم ازدانشگاه، قراردادهای دولتی، مناصب سیاسی و غیره، برابری قائل بوده و در این موارد تنها به شایستگی ذاتی افراد توجه می کند.
مـثــال دیـگــری از کـشــورهــای دارای نـظــام شایسته سالاری، فنلاند قرن نوزدهم است که با وجود حاکم بودن طبقه اشراف، ولی در عمل افراد بـاسـواد و تحصیلکـرده بـر ایـن کشور حکومت می کردند. در واقع، در قرن ۱۹ میلادی در این کشور اگـر چـه تبـار و ثـروت بـر فـرصـت سـوادآمـوزی شـهروندان تأثیر می گذاشت، اما در نهایت این تحصیلات عالیه بود که برای تصدّی مناصب دولتی و غیردولتی، ملاک اصلی قرار می گرفت
شایسته سالاری عبارت است از به کار گرفتن شایسته ها برای اداره کردن افراد با توجه به سطح فرهنگ و ارزش ها (باقری زاده، ۱۳۷۹).
شایسته سالاری یعنی افراد شایسته را در مشاغل و مناصب مرتبط به خودشان که توانمندی انجام آن را دارند قرار دهند تا بتوانند بر حسب شایستگی های خود در پیشرفت فردی و سازمانی موثر واقع شوند (ابیلی، ۱۳۸۲).
شایسته سالاری فرایندی است که از شایسته گزینی آغاز شده و به شایسته پروری و شایسته پردازی ختم می شود و این روند پیوسته در حال تحول است (احمدی، ۱۳۸۰).
به طور کلی اهمیت و ضرورت تعیین اصول شایسته سالاری برای استقرار نظام شایسته سالار را میتوان در مزایایی که دارد جستجو نمود که از جمله آنها: افزایش اثر بخشی فرد و سازمان، ارتقای رضایت شغلی، احساس تعلق کارکنان به سازمان، ایجاد انگیزه تلاش بیشتر، بهبود و ارتقای سطح عملکرد، شناخت و پرورش و بکارگیری درست استعدادها، بهره وری فرد، بهره وری سازمان و درنهایت بهره وری جامعه و بقا و توسعه سازمان است. (لاریمی، ۱۳۹۰)
شایسته سالاری بعنوان یک فرایند، تلفیقی از فرآیندهای شایسته خواهی، شایسته شناسی،
شایسته سنجی، شایسته گزینی، شایسته گیری، شایسته گماری، شایسته داری، شایسته پروری و در نهایت شایسته پردازی می باشد. که کل این مراحل را می توان در سه مرحله شایسته گزینی،
شایسته پروری و شایسته داری خلاصه کرد.
شایسته گزینی این مرحله دارای دو بخش است. بخش اول مربوط است به ارزیابی و تحلیل نتایج مرحله قبل و بخش دوم مربوط است به تخصیص شایستگان به جایگاه در خور خود. دراین مرحله بر اساس تحقیقات علمی وضعیت ایده آل و ضد ایده آل ترسیم شده و بر آن اساس وضعیت افراد شایسته در جایگاه خویش تعیین می شود. (سازمان مدیریت و برنامه ۱۳۸۲: ۶۳)
شایسته پروری اکتفا نکردن به وضعیت فعلی و فراهم نمودن زمینه های پرورش برای مدیران بالفعل و بالقوه از طریق بکارگیری روش های مختلف آموزش و بهسازی مدیریت، آنها را به بینش عمیق تر، آگاهی و دانش وسیع تر و مهارت کاربردی تر سوق داده و زمینه پذیرش مسئولیت های سنگین تر و بهره وری بالاتر آنها را فراهم خواهد نمود. شعار این مرحله می تواند بهبود مستمر، و امروز بهتر از دیروز، و فردا بهتر از امروز شدن باشد. (سازمان مدیریت و برنامه ۱۳۸۲: ۶۳)
شایسته داری حفظ شایستگان دارای اهمیت بسیار بیشتر از جذب ایشان است. همانطور که از دست دادن دوستان نشانه ناتوانی و ضعف انسان می باشد. در این مرحله تمهیدات لازم برای رشد وتوسعه و بهبود مستمر مدیران فراهم می شود، حمایت از شایستگان انتخاب شده، رعایت عدالت و پشتیبانی مادی و معنوی از آنها از انتقال آنها به سازمان های دیگر و یا جوامع دیگر جلوگیری خواهد کرد. (سازمان مدیریت و برنامه ۱۳۸۲: ۶۳)
بعضی از محققین از جمله دکتر رئوف رابطی با توجه به تعریفی که از شایسته سالاری نموده
شایسته سالاری عبارت است از قرار گرفتن افراد مناسب در جایگاه های مناسب، ارزشیابی مستمر کارکنان و جابجایی یا تثبیت آنها بر اساس نتایج ارزشیابی- فرایند شایسته سالاری را ۳ صورت تقسیم بندی نموده است:
انتخاب: هر سازمانی برای پیشبرد هدف های سازمانی خود بهترین و شایسته ترین افراد را به سازمان جذب می کند و تلاش می کند در حفظ و نگهداری آن از روش های علمی استفاده نماید. انتخاب و جذب افراد به سازمان می باید با روش های خاص و با دقت انجام شود تا شایسته ترین افراد به کار گرفته شوند. انتخاب کنندگان که مسئولیت انتخاب را به عهده دارند نه فقط باید از چگونگی ماهیت صفات لازم برای شخصی که می خواهد انتخاب شود آگاه باشند بلکه می باید بدانند که چگونه متقاضیان را ارزیابی کنند.
آنچه که در فرایند انتخاب کارکنان روی می دهد عبارت است از: تعیین شرایط احراز هر شغل تعیین میزان نیاز به نیروی کار تطبیق داوطلبان با شرایط احراز و گزینش مناسب ترین افراد با تطبیق
ویژگی های فرد با شرایط احراز هر شغل. اگر فرایند انتخاب به نحو صحیح به انجام برسد، انتظار
می رود افراد شایسته در جایگاه های مناسب قرار داده می شوند.
پژوهش های کارشناسی ارشد با موضوع بررسی عوامل موثر بر شایسته سالاری در صنعت لاستیک- ...