جدول ۴-۱۵ خلاصه مدل رگرسیون………………………………………………………………………………………….۸۸
جدول ۴-۱۶ تحلیل واریانس مربوط به رگرسیونهای متعدد و اضطراب اجتماعی در دانشجویان پسر……………………………………………………………………………………………………………………………………….۸۸
جدول۴-۱۷ تعیین پیشبینی اضطراب اجتماعی براساس متغیرهای حساسیت اضطرابی، عدم تحمل بلاتکلیفی و ذهن آگاهی در دانشجویان پسر……………………………………………………………………………….۸۹
جدول ۴-۱۸ خلاصه مدل رگرسیون………………………………………………………………………………………….۹۰
جدول ۴-۱۹ تحلیل واریانس مربوط به رگرسیونهای متعدد و اضطراب اجتماعی در دانشجویان دختر……………………………………………………………………………………………………………………………………..۹۰
جدول ۴-۲۰ تعیین پیشبینی اضطراب اجتماعی بر اساس متغیرهای حساسیت اضطرابی، عدم تحمل بلاتکلیفی و ذهن آگاهی در دانشجویان دختر……………………………………………………………………………..۹۱
جدول ۴-۲۱ همبستگی اضطراب اجتماعی و خرده مقیاسهای حساسیت اضطرابی…………………………۹۲
جدول ۴-۲۲ همبستگی اضطراب اجتماعی و خرده مقیاسهای عدم تحمل بلاتکلیفی……………………..۹۳
جدول ۴-۲۳ همبستگی اضطراب اجتماعی و خرده مقیاسهای ذهن آگاهی……………………………………۹۳
جدول۴-۲۴ خلاصه مدل رگرسیون…………………………………………………………………………………………..۹۴
جدول۴-۲۵ تحلیل واریانس مربوط به رگرسیون خرده مقیاسهای متغیرهای پژوهش در اضطراب اجتماعی………………………………………………………………………………………………………………………………..۹۴
جدول۴-۲۶ تعیین پیشبینی اضطراب اجتماعی بر اساس خرده مقیاسهای مربوط به متغیرهای حساسیت اضطرابی، عدم تحمل بلاتکلیفی و ذهن آگاهی در کل دانشجویان…………………………………..۹۵
جدول ۴-۲۷ خلاصه مدل رگرسیون………………………………………………………………………………………..۹۶
جدول۴-۲۸ تحلیل واریانس مربوط به رگرسیون خرده مقیاسهای متغیرهای پژوهش در اضطراب اجتماعی………………………………………………………………………………………………………………………………..۹۶
جدول۴-۲۹ تعیین پیشبینی اضطراب اجتماعی براساس خرده مقیاسهای مربوط به متغیرهای حساسیت اضطرابی، عدم تحمل بلاتکلیفی و ذهن آگاهی در دانشجویان پسر………………………………….۹۷
جدول ۴-۳۰ خلاصه مدل رگرسیون………………………………………………………………………………………….۹۸
جدول۴-۳۱ تحلیل واریانس مربوط به رگرسیون خرده مقیاسهای متغیرهای پژوهش در اضطراب اجتماعی………………………………………………………………………………………………………………………………..۹۸
جدول۴-۳۲ تعیین پیشبینی اضطراب اجتماعی براساس خرده مقیاسهای مربوط به متغیرهای حساسیت اضطرابی، عدم تحمل بلاتکلیفی و ذهن آگاهی در دانشجویان دختر………………………………………………۹۹
جدول۴-۳۳ مقایسه میانگین نمرات دو گروه دانشجویان دختر و پسر در متغیرهای پژوهش……………………………………………………………………………………………………………………………….۱۰۰
جدول ۴-۳۴ مقایسه میانگین نمرات دو گروه دانشجویان دختر و پسر در خرده مقیاسهای مربوط به متغیرهای پژوهش…………………………………………………………………………………………………………………۱۰۱
کلیات پژوهش
فصل اول:
کلیات پژوهش
بیان مسأله
«اختلال اضطراب اجتماعی»[۱] یا «هراس اجتماعی»[۲] اختلال ناتوان کنندهای است که درصد بالایی از افراد جامعه را گرفتار میکند (گرانت[۳] و همکاران، ۲۰۰۵). مطالعات همهگیرشناسی نشان میدهد که این اختلال در ۱۲ درصد جمعیت عمومی شیوع دارد و بالاترین میزان بروز آن در دهه دوم عمر است (سادوک و سادوک[۴]، ۲۰۰۷). اضطراب اجتماعی با یک ترس بارز و مستمر از یک یا چند موقعیت اجتماعی مشخص میشود که در آن مبتلایان احساس میکنند که اعمال و رفتارشان مورد قضاوت قرار میگیرد و از موقعیتهای اجتماعی و روابط بین فردی اجتناب میکنند. اضطراب اجتماعی با برخی ویژگیهای فیزیولوژیکی (سرخ شدن گونه ها، تعرق، خشکی دهان و لرزش به هنگام رویارویی با موقعیتهای اجتماعی نگران کننده)، ویژگیهای روانشناختی (شرم، خجالت، ترس از اشتباه، ترس از ارزیابی منفی، و ترس از انتقاد) و ویژگیهای رفتاری (کنارهگیری، اجتناب از تماس چشمی، ترس از ابراز وجود و ترس از صحبت کردن در جمع یا مورد خطاب واقع شدن) مشخص میشود (استراوینسکی[۵] و همکاران، ۲۰۰۴).
باید توجه داشت که تفاوتهای بین ملیتی در شیوع اضطراب اجتماعی گزارش شده است. تغییر پذیری در شیوع اختلال اضطراب اجتماعی میتواند به نقش متغیرهای اجتماعی، محیطی، و فرهنگی در این اختلال مربوط باشد (فارمارک[۶]، ۲۰۰۲). برای مثال، شیوع گزارش شده برای اضطراب اجتماعی در مطالعاتی که در کشورهای جنوب شرقی آسیا (کره و تایوان) صورت گرفته نسبت به کشورهای غربی، به طور محسوسی پایینتر میباشد (فارمارک، ۲۰۰۲). فرهنگ احتمالاً بر ادراک فرد از رفتار موفق اجتماعی تأثیر میگذارد. برای مثال هنجار اجتماعی غرب خود ارتقایی[۷] را در چارچوب فرهنگ مقرر تشویق می کند، و سلطهپذیری محض و سکوت را تأیید نمیکند. اما در هنجارهای شرق آسیا که بر تسلط یافتن کمتر تأکید میشود، اضطراب اجتماعی بیشتر به شیوهی اجتناب از ارتباطات میباشد. از اینرو برخی راهبردهای اجتماعی که میتواند بهطور بالقوه در فرهنگهای غربی نامطلوب باشد، مانند سلطهپذیری محض برای خوشحال کردن دیگران، ممکن است در فرهنگهای شرق آسیا مطلوب باشد. و برخی مفاهیم که ممکن است در موقعیتهای اجتماعی غربی ارزشمند باشد، مانند خودارتقایی، امکان دارد در گروه های اجتماعی شرق آسیا ارتباطی به موفقیت نداشته باشد (هونگ[۸] و وودی[۹]، ۲۰۰۷). دغدغه های فرهنگهای جمعگرا ممکن است بر ترس و ممانعت از آزردن دیگران متمرکز باشد حال آنکه در فرهنگهای فردگرا حول آزردن خود است (رپی[۱۰] و اسپنس[۱۱]، ۲۰۰۴). در جوامع فردگرا که افراد در آن از طریق اظهار وجود و بیان مطالب شخصی به امتیازات اجتماعی دست مییابند، حتی مقادیر نسبتاً پایین ترس اجتماعی، آزارنده و مزاحم است اما در فرهنگهای جمعگرا که انطباق با دیگران و بیان فروتنی یک مزیت محسوب میشود، درجاتی از اضطراب اجتماعی مثبت قلمداد میشود. برای نمونه نشان داده شده است که والدین تایلندی رفتارهای برونریزی فرزندان خود را بیش از رفتارهای درونریزی، مشکل ساز تلقی میکنند حال آنکه والدین آمریکایی بین این دو تفاوت زیادی قائل نیستند. از اینرو نشانگان درونریزی از جمله اضطراب اجتماعی ممکن است در برخی فرهنگها بیش از سایر جوامع زیان و آسیب تلقی شود (رپی و اسپنس، ۲۰۰۴). پژوهشها نشان دادهاند که تفاوتهای جنسیتی در شیوع اضطراب اجتماعی بیشتر به این اشاره دارند که اضطراب اجتماعی در میان زنان شایعتر است. استین[۱۲] و همکاران (۲۰۰۴) گزارش دادهاند که برای زنان شیوع در سرتاسر عمر ۵/۱۵ درصد و برای مردان شیوع در سرتاسر عمر ۱/۱۱ درصد است (حسنوند عموزاده، ۱۳۸۹). هر چند که تفاوتهای بین فرهنگی ممکن است در نسبت جنسیتی اضطراب اجتماعی نیز متجلی شود (گوکالپ[۱۳] و همکاران، ۲۰۰۱؛ به نقل از رضایی، ۱۳۸۹). بین شدت ترس مردان و زنان در موقعیتهای مختلف، تفاوتهایی وجود دارد. برای مثال، زنان بیشتر از مردان از رفتن به یک مهمانی میترسند و مردان بیشتر از زنان از استفاده از توالت های عمومی میترسند. ممکن است اضطراب اجتماعی زندگی یک مرد را بیشتر مختل کند زیرا که در جوامع غربی از مردان انتظار میرود که روابط دوستیابی و حرفهای را آغاز کنند و معمولاً زنان مبتلا به اضطراب اجتماعی، بازخورد منفی کمتری درباره رفتار اجتماعی مهار شده، دریافت میکنند (ترک[۱۴] و هیمبرگ[۱۵]، ۱۹۹۸).
عوامل زیادی در شکلگیری و تکوین اضطراب اجتماعی سهیم هستند. پژوهشها نشان دادهاند که عوامل ژنتیکی و صفات شخصیتی و مؤلفه های شناختی– رفتاری در اضطراب اجتماعی نقش بازی می کنند که چگونگی برآیند این عوامل در پیشبینی بروز و شدت این اختلال مورد توجه است (استارسویچ، ۲۰۰۵). گرچه شواهد موجود نشان میدهند که عوامل ژنتیکی و محیطی در بروز اضطراب اجتماعی دخالت دارند، ولی نظریههای معاصر بر نقش فرآیندهای شناختی در تداوم اضطراب اجتماعی تأکید داشتهاند (طاهریفر و همکاران، ۱۳۸۹).
یکی از مؤلفههایی که پژوهشگران در سببشناسی اضطراب اجتماعی مطرح کردهاند “حساسیت اضطرابی”[۱۶] است. حساسیت اضطرابی عامل آسیبپذیری در مورد اضطراب و اختلالات اضطرابی است که امروزه توجه علمی بسیاری به سوی آن معطوف شده است (مک نالی[۱۷]، ۲۰۰۲). حساسیت اضطرابی، یک سازه تفاوتهای فردی است که در آن فرد از نشانه های بدنی که با برانگیختگی اضطرابی (افزایش ضربان قلب، تنگی نفس، سرگیجه) مرتبط است، میترسد و اصولاً از این عقیده ناشی میشود که این نشانه ها به پیامدهای بالقوه آسیبزای اجتماعی، شناختی، و بدنی منجر میشود (دیکان [۱۸]و همکاران، ۲۰۰۳). بر اساس نظر مؤلفان، حساسیت اضطرابی، علائم اختلالات اضطرابی را تشدید میکند. افراد با حساسیت اضطرابی بالا پاسخ برانگیختگی خود را آزار دهنده مییابند و بنابراین تجربه اضطراب در پاسخ به محرک تقویت میشود. بر این اساس، این سازه نقش مهمی در گسترش و تداوم اختلالات اضطرابی بازی میکند (ویتون[۱۹] و همکاران، ۲۰۱۲). نظریهپردازان شناختی اضطراب معتقدند که در افراد دارای حساسیت اضطرابی بالا بازیابی و پردازش اطلاعات مربوط به محرکهای فراخوان اضطراب همراه سوگیریهایی است که نقش مهمی در ایجاد و تداوم اضطراب برعهده دارد (مک کابی[۲۰]، ۱۹۹۹). تحقیقات اخیر نشان داده که جوانان مبتلا به اضطراب اجتماعی به میزان بالایی، از حساسیت اضطرابی برخوردارند (اندرسون و هوپ، ۲۰۰۹). افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی وقتی که در معرض موقعیتهای اجتماعی قرار میگیرند برانگیختگی فیزیولوژیکیشان افزایش مییابد (اندرسون و هوپ، ۲۰۰۹). این افراد آنها را به عنوان نشانهای از خطر یا اضطراب تفسیر میکنند و چنین تفسیری از برانگیختگی فیزیولوژیکی، به افزایش علائم اضطراب، مانند تپش قلب بیشتر یا سرخ شدن منجر میشود و در نتیجه برانگیختگی فیزیولوژیکی ممکن است نقش مهمی را در ایجاد ترس در موقعیتهای اجتماعی بازی کند (اندرسون و هوپ، ۲۰۰۹). و ترس از اینکه دیگران علایم اضطراب را مشاهده کنند باعث تشدید اضطراب اجتماعی میشود (کارلتون[۲۱] و همکاران، ۲۰۱۰). آنها تصور میکنند که سایرین متوجه این علایم خواهند شد و در مورد آنها قضاوت نامناسبی خواهند کرد. از اینرو اضطراب اجتماعی احتمالاً به دلیل، ترس از ارزیابی منفی در هنگام نمایش علایم قابل مشاهده اضطراب، با حساسیت اضطرابی رابطه دارد (گرانت و همکاران، ۲۰۰۷). در زمینهی اضطراب اجتماعی و حساسیت اضطرابی پژوهشهای متعددی انجام گرفته است. از جمله، مطالعات دیکن و آبراموویتز[۲۲] (۲۰۰۶) اندرسون و هوپ (۲۰۰۹) و کارلتون و همکاران (۲۰۱۰)، که نتایج مطالعات آنها نشان داد که بین اضطراب اجتماعی و حساسیت اضطرابی رابطه مثبت وجود دارد.
متغیر دیگری که در ارتباط با اضطراب اجتماعی مطرح شده است “عدم تحمل بلاتکلیفی”[۲۳] میباشد. عدم تحمل بلاتکلیفی به یک ویژگی شخصیتی اشاره دارد که ناشی از مجموعهای از باورهای منفی دربارهی عدم قطعیت، آستانه تحمل پایین برای موقعیتهای نامطمئن و مبهم، و پیشبینی عواقب ناگوار برای بلاتکلیفی است (داگاس[۲۴] و رابی چاوود[۲۵]، ۲۰۰۷). عدم تحمل بلاتکلیفی نوعی سوگیری شناختی است که بر چگونگی دریافت، تفسیر و واکنش فرد بر یک موقعیت نامطمئن در سطوح هیجانی، شناختی و رفتاری تأثیر میگذارد (بوالن[۲۶] و راینچس[۲۷]، ۲۰۰۹). افرادی که نمیتوانند بلاتکلیفی را تحمل کنند، موقعیتهای بلاتکلیفی را تنش برانگیز، منفی و فشارزا توصیف میکنند و سعی میکنند از این موقعیت ها اجتناب کنند و اگر در این موقعیتها قرار بگیرند کارکردشان دچار مشکل میشود (بوهر[۲۸] و داگاس، ۲۰۰۲). عدم تحمل بلاتکلیفی یک سازه اساسی در نظریه و تحقیقات مربوط به اختلال اضطراب فراگیر و اختلال وسواسی جبری میباشد اما مطالعات کمی رابطه بین اضطراب اجتماعی و عدم تحمل بلاتکلیفی را به طور مستقیم بررسی کردهاند (کارلتون و همکاران، ۲۰۱۰). توانایی تحمل بلاتکلیفی مرتبط با موقعیتهای اجتماعی ممکن است یک عنصر مهمی در تعیین اضطراب اجتماعی باشد. در واقع ناتوانی در تحمل بلاتکلیفی مرتبط با موقعیتهای اجتماعی ممکن است یک عامل مهم در توسعه و تداوم اضطراب اجتماعی باشد (کارلتون و همکاران، ۲۰۱۰). از پژوهشهای انجام گرفته در زمینهی اضطراب اجتماعی و عدم تحمل بلاتکلیفی، میتوان به مطالعات بوالن و راینچس (۲۰۰۹) و کارلتون (۲۰۱۰) اشاره کرد، نتایج مطالعات آنها نشان داد اضطراب اجتماعی با عدم تحمل بلاتکلیفی رابطه مثبت دارد.
عامل دیگری که انتظار میرود با اضطراب اجتماعی رابطه داشته باشد “ذهن آگاهی”[۲۹] میباشد. ذهن آگاهی شامل یک آگاهی پذیرا و عاری از قضاوت از آنچه که اکنون در حال وقوع است، میباشد. ذهن آگاهی توجه آگاهانه نسبت به امور در زمان حاضر است. هر فکر، احساس یا هیجانی که وارد توجه می شود به همانگونه که هست مورد تأیید و پذیرش قرار میگیرد (بایرون[۳۰]، ۲۰۰۶).
اخیراً علاقه به استفاده از مداخلات ذهن آگاهی برای درمان اضطراب اجتماعی رو به افزایش است. این تا حد زیادی بر اساس نقش مستند فرآیندهای توجهی ناسازگار در حفظ اضطراب اجتماعی میباشد. با اینکه تعریف ذهن آگاهی بین محققان و پژوهشگران متفاوت است. با این حال، این عقیده که ذهن آگاهی شامل افزایش توجه و آگاهی از لحظه حاضر است، در بین تعاریف مختلف مشترک است (اشمرتز[۳۱] و همکاران، ۲۰۱۲). فرآیندهای توجهی محدود و ارزیابانه در اختلال اضطراب اجتماعی می توانند در نقطه مقابل توجه ذهن آگاهانه باشند که به معنای توجه کردن به یک شیوه خاص- متمرکز بر هدف، بودن در لحظه حال و غیر قضاوتمندانه است (کوکوسکی[۳۲] و همکاران، ۲۰۰۹). امکان دارد که افزایش ذهن آگاهی به فرد کمک کند تا توجهاش را به کار اجتماعی در دست انجام متمرکز کند (اشمرتز و همکاران، ۲۰۱۲). ممکن است أثر ذهن آگاهی بهواسطه ایجاد بهبودی در توانایی تنظیم هیجانات و کاهش نشخوار فکری باشد (اشمرتز، ۲۰۰۸). بهنظر میرسد ذهن آگاهی افزایش یافته، احتمالاً شکلی سازگارانه از توجه متمرکز بر خود را پرورش میدهد که نشخوار فکری و اجتناب هیجانی را کاهش میدهد و خود تنظیمی رفتار را بهبود میبخشد (بایر[۳۳]، ۲۰۰۹). در زمینه اضطراب اجتماعی و ذهن آگاهی مطالعات متعددی وجود دارد از آن جمله میتوان به مطالعات اشمرتز (۲۰۰۸)، کاسین[۳۴] و رکتور[۳۵] (۲۰۱۱) و اشمرتز و همکاران (۲۰۱۲)، اشاره کرد، نتایج پژوهشهای آنها نشان داده که اضطراب اجتماعی با ذهن آگاهی رابطه منفی دارد.
در مورد رابطه بین حساسیت اضطرابی و عدم تحمل بلاتکلیفی، بهنظر میرسد حساسیت اضطرابی و عدم تحمل بلاتکلیفی در ترس یا اضطرابِ مربوط به عواقب بالقوه خطرناک و ناشناخته، اشتراک داشته باشند (کارلتون و همکاران، ۲۰۰۷).
همچنین در زمینه رابطه حساسیت اضطرابی با ذهن آگاهی نیز، امکان دارد افزایش میزان ذهن آگاهی، سطح حساسیت اضطرابی را کاهش دهد. متناوباً سطوح بالایی از حساسیت اضطرابی مانع از افزایش ظرفیت فرد برای ذهن آگاهی بیشتر، میشود (وجانوویس[۳۶] و همکاران، ۲۰۰۷).
با این که تعدادی از مطالعات خارجی رابطه متغیرهای حساسیت اضطرابی، عدم تحمل بلاتکلیفی و ذهن آگاهی را با اضطراب اجتماعی بررسی کردهاند. در ایران تحقیقات در بررسی متغیرهای مذکور با اضطراب اجتماعی ناچیز میباشد. در زمینه بررسی رابطه حساسیت اضطرابی با اضطراب اجتماعی، بیرامی و همکاران (۱۳۹۱) طی پژوهشی حساسیت اضطرابی، فرانگری، و مؤلفه های تنظیم هیجان را در دانشجویانِ با نشانگان بالینی اضطراب اجتماعی و بهنجار مقایسه کردهاند. اما در هیچ پژوهشی رابطه اضطراب اجتماعی با عدم تحمل بلاتکلیفی و ذهن آگاهی، بررسی نشده است. تحقیقات مختلف در ایران نشان دادهاند که بین اضطراب اجتماعی با متغیرهای؛ شرم، کمرویی، افسردگی، بازداری رفتاری، بیان خشم به طرف درون، و شاخص بیان خشم (عموزاده، ۱۳۸۹)، سبک دلبستگی دوسوگرا و اجتنابی، بازداری رفتاری در دوران کودکی و بزرگسالی، خودکارآمدی اجتماعی، خود ارزیابی منفی و ادراک ارزیابی منفی توسط دیگران (طاهریفر و همکاران، ۱۳۸۹)، ترس از ارزیابی منفی، ترس از ارزیابی مثبت و کمالگرایی (نیکویی، ۱۳۸۷)، عزت نفس، حمایت اجتماعی ادراک شده، سرسختی روانشناختی، و اضطراب عمومی (نیسی و همکاران، ۱۳۸۴)، سبکهای اسنادی، دلبستگی ناایمن به مادر و پیوستگی با خانواده (خراشادیزاده و همکاران، ۱۳۹۱)، سوگیری تفسیر (طرقبهخلیلی و صالحیفدری، ۱۳۹۱)، و پردازش پسرویدادی (بساکنژاد و همکاران، ۱۳۸۹)، رابطه وجود دارد. و تحقیقاتی که به طور کلی رابطه مؤلفه های متعددی نظیر توجه متمرکز بر خود (خیر و همکاران، ۱۳۸۷)، خودپنداره (رحمانیان، ۱۳۹۱)، و نگرانی از تصویر بدنی (سجادینژاد و محمدی،۱۳۸۶)، را با اضطراب اجتماعی وارسی نمودهاند .
حال با توجه به تمهیدات یاد شده و با توجه به اینکه عوامل گوناگونی اضطراب اجتماعی را متأثر می سازند، همچنین با التفات به شرایط بومی و فرهنگی و تمایزهای جنسیتی، در تحقیق حاضر مسأله اساسی این است که بین حساسیت اضطرابی، عدم تحمل بلاتکلیفی، و ذهن آگاهی با اضطراب اجتماعی به شکل دو به دو، به چه میزان و چه نوع رابطهای وجود دارد؟ این متغیرها تا چه میزان میتوانند اضطراب اجتماعی را در نمونه دانشجویی پیشبینی کنند؟ و همچنین آیا متغیرهای یاد شده به یک اندازه در جنسهای مختلف به تبیین اضطراب اجتماعی میپردازند؟
اهمیت و ضرورت تحقیق
اختلالات اضطرابی هزینه اقتصادی بالایی را به صورت مستقیم (هزینه های مراقبت اولیه) و غیر مستقیم (کاهش تولید اقتصادی) بر جامعه تحمیل میکنند. این خسارت در سال ۱۹۹۰ در ایالات متحده ۶/۴۶ بیلیون دلار تخمین زده شده است، یعنی معادل ۵/۳۱ درصد از هزینه کل ناشی از بیماریهای روانی (دوپونت و همکاران، ۱۹۹۶؛ به نقل از رضایی، ۱۳۸۹). مطالعات اخیر حاکی است که اختلال اضطرابی مزمن ممکن است میزان مرگ و میر مربوط به اختلالات قلب و عروق را افزایش دهد (سادوک و سادوک، ۱۳۸۹).
مطالعات همهگیرشناسی نشان میدهد که اضطراب اجتماعی سومین اختلال روانپزشکی شایع پس از افسردگی اساسی و سوء مصرف الکل میباشد (مویترا و همکاران، ۲۰۰۸). اضطراب اجتماعی همبودی بالایی با سایر اختلالات اضطرابی، اختلالات خلقی و اختلالات وابسته به مواد دارد (باکنر[۳۷] و همکاران، ۲۰۱۳). اکثر افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی گزارش میکنند که شغل، تحصیل و کارکرد عمومی آنها بهواسطه ترسهایشان بهطور جدی آسیب دیده است (ترک و همکاران، ۲۰۰۸). ساندرسون و همکاران (۱۹۹۰)، در مطالعه خود نشان دادند که ۵۰ درصد از افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی در دهه سوم زندگی خود، مجرد ماندهاند و به احتمال بیشتری در مقایسه با همتایان غیر مضطرب خود در شغلی پایینتر از سطح تحصیلیشان اشتغال دارند (ساندرسون و همکاران، ۱۹۹۰). اضطراب اجتماعی با کاهش زیاد در کیفیت زندگی مرتبط است (فارمارک و همکاران، ۲۰۰۲). سافرن و همکاران (۱۹۹۷) نشان دادند که مبتلایان به اضطراب اجتماعی از سطح بسیار پایینتری از کیفیت زندگی نسبت به افراد گروه کنترل برخوردار میباشند و سطح کیفیت زندگی بهطور معکوسی با شدت اختلال به ویژه در رابطه با اضطراب در تعاملات اجتماعی ارتباط دارد (نیکویی، ۱۳۸۷).
بنابراین با توجه به شیوع بالا و تداخل جدی اضطراب اجتماعی با زندگی شخصی و حرفهای فرد، و همبودی اضطراب اجتماعی با بسیاری از اختلالات روانی (هافمن و بارلو[۳۸]، ۲۰۰۲)، ضرورت این مطالعه را میتوان در ابعاد زیر تصریح نمود:
الف- ضرورت نظری تحقیق
به لحاظ نظری هر نوع تلاشی در جهت شناسایی ساز و کارهای دخیل در پدیدآیی و تداوم اضطراب اجتماعی، تلویحات پژوهشی مهمی را در بر دارد و میتواند ما را در تدوین پژوهشهای بیشتری در زمینه عوامل بنیادین اضطراب اجتماعی یاری نماید. علاوه بر آن یافتههایی از این نوع زمینه مقایسه بومی در ایران را با سایر تحقیقات در دیگر فرهنگها فراهم میسازد، و نیز به بدنه تحقیقات مرتبط و مشابه افزوده شده و موجبات غنای آنها را فراهم میآورد.
ب- ضرورت عملی تحقیق
شناسایی متغیرهای مربوط با اضطراب اجتماعی منجر به توجه به آنها در مداخلات روانشناختی می شود. چنانچه حساسیت اضطرابی، عدم تحمل بلاتکلیفی و ذهن آگاهی سهم قابل توجهی در تبیین اضطراب اجتماعی داشته باشند، مداخلات کاهش حساسیت اضطرابی و راهبردهای افزایش تحمل بلاتکلیفی و برنامههای آموزش ذهن آگاهی میتوانند در پیشگیری و درمان اضطراب اجتماعی مؤثر باشند. بنابراین در حوزه بالینی نتایج این مطالعه میتواند مفید باشد. همچنین میتوان با برگزاری دوره های آموزشی برای خانواده ها و معلمین آنها را از عواملی که باعث ایجاد اضطراب اجتماعی میشود آگاه و در پیشگیری از بروز اضطراب اجتماعی کمک کرد.
هدفهای تحقیق
الف- هدف اصلی:
تعیین میزان تغییرات نشانه های اضطراب اجتماعی بر اساس متغیرهای حساسیت اضطرابی، عدم تحمل بلاتکلیفی و ذهن آگاهی در دانشجویان با توجه به جنسیت.
ب- اهداف فرعی:
۱- تعیین میزان رابطه دوگانه نشانه های اضطراب اجتماعی با حساسیت اضطرابی در دانشجویان با توجه به جنسیت.
۲- تعیین میزان رابطه دوگانه نشانه های اضطراب اجتماعی با عدم تحمل بلاتکلیفی در دانشجویان با توجه به جنسیت.
۳- تعیین میزان رابطه دوگانه نشانه های اضطراب اجتماعی با ذهن آگاهی در دانشجویان با توجه به جنسیت.
ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره : پیش بینی اضطراب اجتماعی بر اساس مؤلفه های حساسیت ...