نمی شود باتقوا بود اما نسبت به خانواده و حجاب ظاهر بی اعتنا بود، آیا تقوا موجب حفظ ارکان خانواده و آدم با تقوا با حجاب نمی شود؟ از طرف دیگر حجاب ظاهر اهمیت زیادی می یابد از این حیث که از بنیان خانواده و تقوا صیانت می کندو ازدواج هم به همین شکل (ساعتچی ۱۳۸۶، ۸۵).
قرآن کریم از دو نوع حجاب و شیوه ی پوشش زن سخن به میان آورده است: «خمار» و «جلباب»؛
۲-۲- خمار
از خمار در آیه سوره نور سخن گفته شده است: «وَلیضرِبنَ بِخُمُرِ هِنَّ عَلی جُیوبِهِنَّ»؛ (سوره نور، آیه ۳۰) «خمارهای خود را بر گریبان های خویش بیفکنید». که این قسمت آیه بیان گر کیفیت پوشش است که زن باید آن را بپوشاند. خمار، جمع خمراست و در کتب لغت آمده است:
«خمار لباسی است که زن سر خود را با آن می پوشاند».
آقای مصطفوی در التحقیق فی کلمات القرآن می نویسد: (خمر و خمار به معنی ستر و پوشش است). شراب را خمر گویند؛ زیرا حواس ظاهری و باطنی را می پوشاند. به روسری زن نیز خمار گویند؛ زیرا به وسیله آن سرش را می پوشاند.»
ابن عباس در تفسیر این بخش از آیه ی شریفه می گوید: «زن موی سر، سینه و دور گردن و زیرگلوی خود را بپوشاند».
«آنچه می تواند به این فرمان الهی جامه ی عمل بپوشاند، مقنعه یا روسری بلندی است که علاوه بر پوشش کامل سر، بر روی گردن و سینه افتد».
شهید مطهری معتقد است: «ترکیب لغوی «ضَرَب علی» در لغت عرب این معنا را می سازد که چیزی را بر روی چیز دیگر قرار دهند، به طوری که مانع و حاجبی برای او شمرده شود» (مطهری ۱۳۵۳، ۱۳۹).
براساس آیه ی شریفه و تفسیر ابن عباس، این پوشش سرهر چه که هست، اعم از شال، روسری، مقنعه باید مو، سینه، دورگردن و زیرگلوی زن را بپوشاند.
در زمان جاهلیت و صدر اسلام زنان عرب غیرمسلمان لباس های بلند و گشاد می پوشیدند، برسر یا شانه خود عبا می انداختند و پوششی کوتاه و کوتاه تر از جلباب روی سرشان می بستند. شهید مطهری به نقل از تفاسیر معتبر از جمله تفسیر کشاف بیان می کنند که زنان عرب معمولاً پیراهن هایی می پوشیدند که گریبانهای شان باز بود، دور گردن و سینه را نمی پوشاند و روسری هایی هم که روی سر خود می انداختند از پشت سر می آویختند، قهراً گوش ها و بناگوش ها و گوشواره ها و جلوی سینه و گردن نمایان می شد. این آیه دستور می دهد که باید قسمت آویخته ی همان روسری ها از دو طرف روی سینه و گریبان خود بیافکنند تا قسمت های یاد شده پوشیده گردد».
در ذیل این آیه محمدبن یعقوب کلینی در کافی به سند خود از محمدبن یحیی، از احمد بن محمد بن حکم از سیف بن عمیره از سعد اسکاف از ابی جعفر علیه السلام چنین روایت می کند که فرمودند:
«یکی از جوانان انصار با زنی از اهالی مدینه روبه رو شد در آن زمان، زنان مقنعه خود را پشت گوش میبستند. جوان به زن، که از رو به رو میآمد، آن قدر نگاه کرد که زن از مقابل او گذشت و رفت. جوان در حالی که هم چنان از پشت سر، آن زن را نگاه می کرد، وارد کوچه بنی فلان شد که ناگاه استخوان یا شیشه ای که در دیوار بود، صورت او را درید. وقتی زن رفت، ناگاه جوان متوجه شد که خون روی لباس و سینهاش ریخته است؛ با خود گفت: به خدا حتماً نزد رسولالله(ص) میروم و ماجرا را توضیح می دهم. جوان نزد پیامبر (ص) آمد. وقتی که رسول خدا (ص) او را دید پرسید: این چیست؟ جوان ماجرا را توضیح داد. جبرئیل در این هنگام بر پیامبر چنین خواند: «به مردان بگو که چشمان خویش را ببندند و شرمگاه خود را نگاه دارند، این برای شان پاکیزه تر است؛ زیرا خدا به کارهایی که می کنند آگاه است» (سوره نور، آیه ۳۰) (طباطبایی ۱۳۹۶، ۳۶۱ : ۱۵).
۲-۳- جلباب
نوع دوم پوشش جلباب است که در سوره احزاب بدان تصریح شده است: «یا أَیهَا النَبی قُل لِأَزواجِکَ و بَناتِکَ وَ نِساءِ المُؤمِنینَ یدُنینَ عَلَیهِنَّ مِن جَلا بیبهنَّ ذلکَ أَدنی أَن یعرِفنَ و لایوذَینَ و کان الله غفوراَ رحیماَ» (سوره احزاب، آیه ۵۹).
«ای پیامبر، به زنان و دخترانت و زنان مؤمن بگو: جلباب های خود را به هم نزدیک سازند تا با این پوشش بهتر شناخته شوند و از تعرض هوس رانان آزار نبینند و خداوند بخشنده و مهربان است».
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان در ذیل آیه شریفه آورده است: «جلابیب جمع جلباب است و آن لباسی است که زن آن را در بر می کند و همه بدن خود را می پوشاند یا مقنعه ای است که سر و صورت خود را به آن می پوشاند» (طباطبایی ۱۳۹۶، ۳۶۱ : ۱۶).
زمخشری نیز در کشاف به نقل از ابن عباس همین معنی را به کار برده است و می گوید: «در جلباب ردایی است که سراسر بدن را از بالا تا پایین را می پوشاند».
ابن منظور نیز در لسان العرب جلباب را لباس بلند معنا کرده و می نویسد:
«جلباب لباسی بزرگ تر از سرپوش و کوچک تر از رداست که زن سر و سینه خود را با آن می پوشاند و گفته شده است لباسی بزرگ است که از محلفه کوتاه تر است و زن آن را می پوشد و گفته شده است همان ملحفه است».
واژه ی ادناء در تفاسیر «هم به معنای دنو (نزدیک کردن) آمده. و «هم به معنای ارحاء و آویختن».
آیه شریفه می فرماید: «یدنینَ عَلَیهِنَّ مِن جلا بیهَّن ذلِکَ أَدنی أَن یعرِفنَ فَلا یؤذَینَ …» معنای آیه این است که زنان مسلمان باید جلباب های شان را به خود نزدیک کنند یا بر سر بیاویزند تا شناخته شوند به اینکه زن مسلمان آزاد هستند».
یا «شناخته شوند به این که پوشیده و با عفت هستند».
علاوه بر مباحث لغت شناسی، چند نکته ویژه نیز در آیه ی جلباب وجود دارد:
۱-تأخیر نزول آیات مورد نظر در سوره ی احزاب پس از آیات خمار در سوره ی نور».
با توجه به مسئله تدریجی بودن احکام، این نظر محتمل است که آیه ی خمار دستور نخستین و آیه ی جلباب دستور نهایی آن است؛ حجاب برگزیده و برتر مورد نظر اسلام حجاب جلباب است.
۲- عمومیت آیه ی جلباب بر همه ی زنان مؤمن و زنان و دختران پیامبر (ص) به عنوان یک حکم نهایی و استثنا ناپذیر».
۳- دستور بر نحوه ی پوشش جلباب با عنوان «یدنین علیهن من جلابیبهن» با چیزی مانند عبا و چادر سازگارتر است تا با لباس و روسری؛ زیرا شکل لباس سراسری به گونه ای است که باید اطراف آن را به یکدیگر نزدیک کرد و بر روی هم قرار داد تا بدن را بپوشاند.
۴- اثر اجتماعی پوشش جلباب در این آیه ی شریفه ذکر شده است در حالی که این اثر برای پوشش خمار بیان نشده: «ذلک أدنی ان یعرفن فلا یؤذین».
این پوشش جلباب نزدیک ترین چیزی است که به وسیله ی آن ایمان و عفاف تعیین می یابد و همان طور که گفتیم به این وسیله زنان مؤمن و عفیف بهتر شناخته می شوند تا از تعرض هوس رانان آزار نبینند؛ از همین رو اراذل و اوباش مجبور می شوند حساب این زنان متین و پوشیده را از زنان کنیز و …. جدا نمایند.
فصل سوم:
حدود پوشش
۳-۱- حدود پوشش از نظر فقهای پیشین شیعه
در اکثر منابع فقهی گذشته، از اعضایی از بدن که لازم بود «در نماز» (ستر صلاتی) و «در برابر نامحرم» پوشانده شوند با نام «عورت» یاد میشده و معمولاً احکام یکسانی برای پوشش در این دو وضعیت مطرح میشده، مرتضی مطهری میگوید:
ظاهراً اختلافی نیست در این که ستر صلاتی و غیر صلاتی از نظر مقدار و حدود پوشش با هم تفاوت ندارند … آنچه در نماز باید پوشیده شود همان است که در مقابل نامحرم باید پوشیده شود. و شاید اگر بحثی باشد در این است که آیا در نماز، زائد بر آنچه در مقابل نامحرم باید پوشیده شود لازم است پوشیده شود یا نه. اما در این که آنچه درنماز لازم نیست پوشیده شود، در مقابل نامحرم نیز لازم نیست پوشیده شود، بحثی نیست.
شیخ جواد مغنیه، همین توافق بر سر یکسان بودن ستر صلاتی و غیر صلاتی را به کل علمای اسلام نسبت میدهد. البته گاه فقیهانی نیز بودهاند که احتمال به وجود تفاوت میان این دو سطح از پوشش دادهاند. به هر روی، اکثر فقها در ذیل موضوع پوشش در هنگام نماز به حدود پوشش زنان پرداختهاند. گفتنیست که در آرای به جا مانده فقیهان گذشته در این باره بعضاً تفاوتهای فاحشی با آرای فقهای امروز دارد.
مخالفان وجوب حجاب معتقدند ابن جنید اسکافی، فقیه شیعهی بزرگ قرن چهارم، تنها پوشاندن عورتین (پشت و جلو) را برای زن مسلمان آزاد واجب میدانسته. اما برخی از موافقان حجاب این ادعا را رد میکنند. ترکاشوند مدعی است تا پیش از قرن هشتم، به طور کلی فقهای شیعه معمولاً جز در موارد خاص سخنی دربارهی وجوب یا عدم وجوب پوشاندن مو به طور خاص (چه در نماز و چه خارج از آن) نمیگفتند. به گفتهی وی حتی صاحب جواهر، هنگام برشمردن موافقان پوشش مو، از هیچ فقیهی که پیش از شهید اول و قرن هشتم باشد نام نمیبرد. عاملی، صاحب مدارک، (اوایل قرن ۱۱ ه.ق.) درباره ستر صلاتی میگوید:
آگاه باش که در عبارت محقق حلی و نیز در کلام اکثر فقهای شیعه، نه تنها به وجوب پوشش موی سر پرداخته نشده، بلکه از ظاهر عبارت چنین بر میآید که پوشاندنش لازم و واجب نیست زیرا مو جزو جسد و بدن به حساب نمیآید.
پس از مطرح شدن مسئلهی پوشش مو در میان فقهای شیعه، بسیاری از فقهای بزرگ شیعه، از جمله محقق سبزواری، ملا محسن فیض کاشانی، عاملی صاحب مدارک و مقدس اردبیلی در نوشتههای فقهی خود دلایل موجود در حدیث و آیات را برای وجوب پوشش موی سر (بعضی در هنگام نماز و بعضی بدون قائل شدن به تفکیک) کافی ندانستهاند. با گذر زمان از اواخر دورهی صفوی به بعد تصریح علمای شیعه به واجب بودن پوشش مو (و گردن و برخی اعضای دیگر بدن) بیشتر شد. ترکاشوند میگوید ملا احمد نراقی، فقیه بزرگ دورهی قاجار، پوشاندن موی بیرون مانده از روسری را در هنگام نماز (بدون ذکر فتوای جداگانه برای حالت خارج از نماز) برای زنان واجب نمیدانست. سوزنچی انتساب این موضع به شخص نراقی را رد میکند و معتقد است که نراقی تنها توضیح داده که بدون اتکا به وجوب پوشش بیش از این حد قابل اثبات نیست.
از میان فقهای معاصر شیعه که دارای درجهی اجتهادند، تنها صراحتاً وجوب حجاب را رد کرده است و محسن کدیور نیز آن را به شدت زیر سوال برده است. سایر فقهای معاصر شیعه و تمامی مراجع تقلید شناخته شده، حجاب تمام بدن و موها به جز صورت و دو دست را برای زن مسلمان غیرکنیز واجب میدانند.
براساس قرآن و فتواهای مراجع تقلید شیعه، زنان و مردان هرکدام وظیفههایی دارند که در برخی موارد میان فقها اختلاف هست. این حد در میان فتاوی مشترک است که مرد و زن باید عورتهایشان را در هر شرایط از هرکس و هر جنس بپوشانند مگر در شرایط اجباری مانند هنگامی که برای دستشویی نیاز به کمک داشته باشند که احکام خاص خود را دارد.
طبق نظر مراجع تقلید معاصر شیعه، زنان باید همه بدنشان از جمله همه موی سر، تن و پایشان را از مردان نامحرم بپوشانند، ولی میتوانند دستها را از مچ به پایین و گردی صورت را باز بگذارند، اگرچه پا و زیر چانه و ساعد و آرنج و مانند آن را باید بپوشاند. احکام درباره مردان نیز اختلافی است. برخی مراجع تقلید معاصر افزون بر حد مشترک میگویند مردان باید تن و جاهای نامتعارف بدنشان را از زن نامحرم بپوشند. مثلاً به فتوای آنها مردان نمیتوانند پیش زن نامحرم پیراهن آستین کوتاه بپوشند یا با شلوارکهای ورزشی ظاهر شوند. احکام نگاه کردن نیز بسیار اختلافی است ولی طبق فتوای مراجع تفلید معاصر، به جز زن و شوهر به طور کلی هیچکس نباید به قصد لذت به دیگری - محرم یا نامحرم و زن یا مرد نگاه کند.
در متن قرآن به زنان درباره نحوه پوشششان دستورهایی داده شده اما هیچ دستور صریحی برای پوشاندن مو، یا حتی گردن و دست و پا وجود ندارد. آیات ۳۰ و ۳۱ سوره نور و آیه ۵۹ سوره احزاب به مسائل مربوط به پوشش زنان میپردازند. در آیههای ۳۰ و ۳۱ سوره نور آمده:
قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضوا مِنْ أَبْصرِهِمْ وَ یحْفَظوا فُرُوجَهُمْ ذَلِک أَزْکی لَُم إِنَّ اللَّهَ خَبِیرُ بِمَا یَصنَعُونَ(۳۰) وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَتِ یَغْضضنَ مِنْ أَبْصرِهِنَّ وَ یحْفَظنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلا مَا ظهَرَ مِنْهَا وَ لْیَضرِبْنَ بخُمُرِهِنَّ عَلی جُیُوبهِنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ ءَابَائهِنَّ أَوْ ءَابَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَنِهِنَّ أَوْ بَنی إِخْوَنِهِنَّ أَوْ بَنی أَخَوَتِهِنَّ أَوْ نِسائهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَت أَیْمَنُهُنَّ أَوِ التَّبِعِینَ غَیرِ أُولی الارْبَهِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظهَرُوا عَلی عَوْرَتِ النِّساءِ وَ لا یَضرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلی اللَّهِ جَمِیعاً أَیُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ)۳۱(
ترجمه: به مردان مؤمن بگو دیدگان خویش را از نگاه به زنان نامحرم باز گیرند و پاکدامنی ورزند که این برایشان پاکیزهتر است زیرا خدا از کارهایی که میکنید آگاه است (۳۰) و به زنان با ایمان بگو چشم از نگاه به مردان نامحرم فرو بندند و پاکدامنی کنند و زینت خویش را جز آنچه که طبعاً از آن آشکار است آشکار نسازند و باید که روپوشهایشان را به گریبانها کنند و زینت خویش را نمایان نکنند مگر برای شوهرانشان، یا پدران و یا پدر شوهران یا پسران و یا پسر شوهران و یا برادران و یا خواهرزادگان و یا برادرزادگان و یا زنان (همجنس خود) و یا آنچه مالک آن شدهاند یا خدمتکاران مرد که تمایلی به زن ندارند و یا کودکانی که از اسرار زنان خبر ندارند، و مبادا پای خویش را [به گونهای] به زمین بکوبند که آنچه از زینتشان که پنهان است ظاهر شود ای گروه مؤمنان همگی به سوی خدا توبه برید شاید رستگار شوید.
برخی از کارشناسان از جمله مرتضی مطهری معتقدند عبارت «ولیضربن بخمرهن علی جیوبهن» (ترجمه: باید روسری خود را بر روی سینه و گریبان خویش قرار دهند) حدود پوشش را برای زنان مشخص میکند. مطهری از قول ابن عباس در تفسیر این آیه نقل میکند که یعنی «زن مو و سینه و دور گردن و زیر گلوی خود را بپوشاند.» مطهری همچنین از تفسیر مجمع البیان طبرسی در توضیح این آیه نقل میکند که «زنان قبلاً روسریها را به پشت سر میافکندند و سینههایشان پیدا بود»
در مقابل، مخالفان وجوب حجاب، هم در مفروض بودن وجوب پوشیدن خمار (یا مانند آن) در این آیه، هم در پوشانده شدن موی سر توسط خمار تشکیک میکنند. امیرحسین ترکاشوند میگوید:
استنباط لزوم پوشش مو از راه قهری بودن استتارش در پی پوشش گردن و سینه، در نهایت ضعف و سستی است. از آن گذشته، شرعی قلمداد شدن استفاده از سرانداز در پیش از نزول آیه نیز نادرست است زیرا هیچ آیهای پیش از این آیه (و حتی پس از آن) دال بر لزوم استفاده از خمار و سرانداز نشده … به این ترتیب آیه در این عبارت خمار و سرانداز را به عنوان دمدستترین وسیله … انتخاب کرده تا زنان به آن وسیله جَیب و سینه را بپوشانند.
آیه دیگری که در آن به مسئله پوشش زنان مسلمان پرداخته شده، آیه ۵۹ سوره احزاب است. در این آیه از زنان پیامبراسلام و زنان مومنان خواسته میشود که جلبابهای خود را بر خویش فرو افکنند، تا شناخته نشوند تا مورد آزار قرار نگیرند: