۴-۲۱- روش های ایمن سازی ارتباطات تجارت الکترونیکی ۱۵۶
۴-۲۱-۱- کنترل دستیابی و احراز هویت ۱۵۶
۴-۲۱-۲- سیستم های بیومتریک ۱۵۸
۴-۲۱-۲-۱-اسکن ( خواندن) اثر انگشت: ۱۶۱
۴-۲۱-۲-۲-اسکن عنبیه چشم: ۱۶۱
۴-۲۱-۲-۳-شناسایی صدا: ۱۶۲
۴-۲۱-۲-۴-سنجش ضربه وارد آمده بر صفحه کلید ۱۶۲
۴-۲۱-۳-رمز گذاری ۱۶۳
۴-۲۱-۳-۱-الگوریتم رمزگذاری متقارن ۱۶۵
۴-۲۱-۳-۲-الگوریتم رمزگذاری نامتقارن ۱۶۶
۴-۲۱-۴-امضای دیجیتالی ۱۶۷
۴-۲۱-۵ گواهی های معتبر دیجیتالی و منابع موثق ارائه دهنده این گواهی ها ۱۷۱
۴-۲۱-۶- پروتکل های امنیتی ۱۷۲
۴-۲۱-۶-۱-الف- پروتکل IPSEC در لایه IP 172
۴-۲۱-۶-۲-ب- پروتکل SSI یا TLSدر لایه انتقال ۱۷۲
۴-۲۱-۶-۳-ج- پروتکل SET در لایه کاربرد ۱۷۳
فصل پنجم - نتیجه گیری و پیشنهادها ۱۷۳
فهرست منابع ۱۸۴
چکیده
توسعه تجارت الکترونیکی که موجب تسهیل و سرعت بخشیدن به مبادلات تجاری شده ،سبب پیدایش اشکال جدیدی از انعقاد قرارداد گشته است و انعقاد این نوع قراردادها بهعنوان نخستین بحث ماهوی در تجارت الکترونیکی مطرح میشود.باید دید قواعد عمومی حاکم بر قراردادها تا چه حد در این سنخ از قراردادها نیز قابلاعمال است و وضع قوانین جدید در این زمینه،چه اندازه این قواعد را تحت تأثیر قراردادهاست. در این پایاننامه تشکیل و انعقاد قراردادهای الکترونیکی ازنظر ایجاب و قبول،زمان و مکان تشکیل قرارداد ،اعتبار،امنیت و سایر شرایط آن و ریسکهای حقوقی، اعتباری ،تورم ،نرخ بهره و نوسانات …موردبررسی قرارگرفته است .
مدیریت ریسک در قراردادهای تجاری الکترونیکی نقش سازندهای در معاملات بینالمللی دارد .ریسک بخش جدانشدنی قراردادها میباشد. بنابراین برای ایجاد یک محیط امن قراردادی نیاز به مدیریت ریسک و کاهش خطرات مرتبط با قرارداد را باید بررسی نماییم .در بازه زمانی انجام قرارداد ریسکهای غیرقابلاجتنابی به وقوع میپیوندد که با آیندهنگری و ایجاد شروط ثبات و تعادل اقتصادی میتوان به کاهش ریسکهای موجود کمک زیادی نمود . به نظر میرسد که روشهای حقوقی ظرفیت بالایی برای مدیریت ریسکها دارد زیرا با نگاهی به ریسکها متوجه میشویم که هر یک از آنها واجد آثار حقوقی نیز هستند مثلاً وقوع فورس ماژور این پرسش را مطرح میکند که حقوق و تکالیف طرفین قرارداد چه وضعیتی خواهد داشت ؟ بدین ترتیب طرفین باید به دنبال روش حقوقی برای مدیریت ریسک وقوع فورس ماژور باشند تا پس از وقوع آن دچار اختلاف نشوند . ازآنجاییکه در قراردادهای تجاری الکترونیکی بینالمللی سرمایهگذاری عظیمی صورت میپذیرد بنابراین تمرکز بر احتمال موفقیت و شفافیت آن قراردادها امری ضروری میباشد . زمانی که نتوانیم از وقوع یک رویداد واجد ریسک جلوگیری و یا اجتناب نماییم اغلب به دنبال راهی هستیم که تأثیرات آن را به حداقل ممکن کاهش دهیم .
واژهنامه: تجارت الکترونیک ؛معاملات تجارت الکترونیک ؛ مدیریت ریسک ؛ پرداخت الکترونیک
مقدمه
پیشرفت روزافزون تولید کالا و عرضه خدمات،عرصه رقابت را در دنیای تجارت بسیار دشوار کرده است و کشورهای جهان برای پیروزی در این رقابت سعی میکنند از روشهای جدیدی برای کاهش هزینهها و صرفهجویی در زمان و بهطورکلی افزایش بهرهوری استفاده کنند که یکی از این روشها استفاده از تجارت الکترونیکی در مبادلات تجاری است .تجارت الکترونیکی و استفاده از اینترنت [۱] در مبادلات تجاری ،انقلابی در عادات و رویههای تجاری گذشته ایجاد کرده و سرعت و صرفهجویی را به بهترین وجه ،جامه عمل پوشانده است .ظهور تجارت الکترونیکی در پایان سده بیستم ،هزینههای انتقال اطلاعات را شدیداً کاهش داده ونیز تحولی اساسی و اقتصادی ،یعنی جهانیشدن اقتصاد بر پایه تجارت آزاد را موجب شد بدیهی است در هر تحولی،توفیق وعدم توفیق در برخی جنبهها اتفاق میافتد . این نوع از تجارت به دلیل سرعت ،کار آیی ،کاهش هزینهها و بهرهبرداری از فرصتهای روزگار،عرصه جدیدی را در رقابت گشوده است بهگونهای که عدم اتخاذ این شیوه دریک کشور .نتیجهای جز انزوای آن کشور را در عرصه اقتصاد جهانی در بر نخواهد داشت .
بیش از ۲۰سال است که مباحث گستردهای پیرامون مسائل حقوقی ناشی از استفادهی دادههای الکترونیکی بهجای کاغذ آغاز گردیده است . تلاشهای مؤسسات بینالمللی نظیر کنفرانس توسعه و تجارت سازمان ملل [۲] و سازمان تجارت جهانی [۳]،درزمینهٔ تعریف مجدد تجارت بینالمللی و همچنین ظهور رویههای ملی متمایل به تعریف مجدد قوانین مشخص و مقررات معین در حوزه تجارت الکترونیکی ،این موضوع را مهمتر جلوه داده است .
پرداختن به انعقاد قراردادهای الکترونیکی بهعنوان نخستین بحث ماهوی در تجارت الکترونیکی ضروری به نظر میرسد ویکی از مهمترین مباحث حقوقی تجارت الکترونیکی ،انعقاد قراردادهای الزامآور است .باید توجه داشت که تجارت الکترونیکی محدود به تجارت از طریق سیستمهای اطلاعاتی نیست . ازنظر سازمان تجارت جهانی تعریف تجارت الکترونیکی،معاملات انجامشده توسط تلفن ، دورنگار،تلکس و پرداخت از طریق آنها و همچنین سیستمهای الکترونیکی انتقال پول را نیز دربر میگیرد . اما به جهت اینکه وسایل ارتباطی دیگر امروزه کمتر در انعقاد قراردادها به کار گرفته میشوند و همچنین درگذشته درباره مسائل حقوقی مربوط به آنها بهتفصیل بحث شده ،در این مجال بیشتر به مسئله انعقاد قراردادهای تجاری از طریق اینترنت و شبکههای رایانهای پرداخته شده است .
فناوری اطلاعات این امکان را فراهم آورده است که بسیاری از مبادلات تجاری،دادوستدها و ارائه خدمات از طریق اینترنت انجام شوند. گسترش این نوع از روابط معاملاتی و تجاری بین افراد با طرح برخی مسائل حقوقی درزمینهٔ قواعد حاکم بر روابط قراردادی افراد همراه بوده که طرح این مسائل ناشی از ویژگی خاص محیط انجام قراردادهای الکترونیکی است .
باید پذیرفت که اینترنت بهعنوان محل انجام روابط حقوقی افراد دارای ویژگیهایی است که در فناوریهای پیش از ظهور آن وجود نداشته است . به همین دلیل تحولات و تغییرات ایجادشده در روابط حقوقی و معاملاتی افراد موردتوجه و پذیرش نظامهای حقوقی قرارگرفته و بیشتر آنها برای ایجاد چارچوب قانونی و بسترسازی تقننی اقدام به وضع قوانین و مقررات جدید با اصلاح قوانین موجود کردهاند .
در ایران نیز بهمنظور به رسمیت شناختن تسهیلات جدید ارتباطی در امر تجارت و یا به عبارت بهتر در خصوص مبادلات الکترونیکی ملی و بینالمللی ،قانونی تحت عنوان « قانون تجارت الکترونیکی » به تصویب رسیده که در آن قراردادهای منعقدشده از طریق واسطههای الکترونیکی و برخی از جنبههای حقوقی مطرح درزمینهٔ تجارت الکترونیکی موردتوجه قرارگرفته است و درواقع مبنای تجارت الکترونیکی در ایران محسوب میشودکه بر روابط معاملاتی افراد دراینترنت وجهه قانونی بخشیده است.
در این پایان نامه که به روش کتابخانه ای گردآوری شده است ،برآنیم تابه سؤالاتی که در رابطه با تشکیل وانعقاد قراردادهای الکترونیکی مطرح است پاسخ دهیم . اگرچه پیش از این نیز به بحث انعقاد الکترونیکی قراردادها پرداخته شده است اما کتاب مدونی در این رابطه وجود ندارد ومقالات موجود نیز هر یک تنها به جنبه ی خاصی از انعقاد قراردادهای الکترونیکی و به صورت اجمالی پرداخته اند .لذا در این پایان نامه سعی شده است تا با مطالعه منابع فارسی موجود و بررسی منابع خارجی در دسترس وبا توجه به زوایای مختلف انعقاد قراردادهای الکترونیکی و مدیریت ریسک در آن قراردادها ونزدیک شدن به جنبههای فنی آنهابه سؤالات مختلف موجود پاسخ داده شود.
طرح تحقیق:
بیان مسئله:
مدیریت ریسک در قرار دادهای تجاری الکترونیکی نقش سازنده ای در معاملات بین المللی دارد .ریسک بخش جدا نشدنی قراردادهامیباشد.بنا بر این برای ایجاد یک محیط امن قراردادی نیاز به مدیریت ریسک و کاهش خطرات مرتبط با قرارداد را باید بررسی نماییم .در بازه زمانی انجام قرارداد ریسکهای غیر قابل اجتنابی به وقوع میپیوندد که با اینده نگری و ایجاد شروط ثباط و تعادل اقتصادی میتوان به کاهش ریسکهای موجود کمک زیادی نمود . به نظر میرسد که روش های حقوقی ظرفیت بالایی برای مدیریت ریسکها دارد زیرا با نگاهی به ریسکها متوجه میشویم که هر یک از انها واجد اثار حقوقی نیز هستند مثلا وقوع فورس ماژور این پرسش را مطرح میکند که حقوق و تکالیف طرفین قرار داد چه وضعیتی خواهد داشت ؟ بدین ترتیب طرفین باید به دنبال روش حقوقی برای مدیریت ریسک وقوع فورس ماژور باشند تا پس از وقوع آن دچار اختلاف نشوند . از انجایی که در قراردادهای تجاری الکترونیکی بین المللی سرمایه گذاری عظیمی صورت می پذیرد بنابراین تمرکز بر احتمال موفقیت و شفافیت ان قراردادها امری ضروری میباشد . زمانی که نتوانیم از وقوع یک رویداد واجد ریسک جلوگیری و یا اجتناب نماییم اغلب به دنبال راهی هستیم که تاثیرات ان را به حداقل ممکن کاهش دهیم .
۱-آیا میتوان تجارت الکترونیک را با توجه به مبانی حقوقی که برای اصول تجارت وجود دارد ودرقانون تجارت ایران نیز بدان اشاره شده است به معنای واقعی کلمه ،نوعی ازتجارت دانست ؟
۲-آیا مدیریت ریسک قراردادی قابلیت استفاده در معاملات تجارت الکترونیکی را دارد؟
۳- در قراردادهای تجارت الکترونیکی برای تعیین قانون حاکم بر نظام های حقوقی آن موثر ترین روش کدام است؟
فرضیه:
۱-مدیریت قراردادی قابلیت استفاده در معاملات تجارت الکترونیکی نقش سازنده ای در پیشبرد اهداف قرارداد ایفا میکند.
۲- در قراردادهای تجارت الکترونیکی برای تعیین قانون حاکم بر نظام های حقوقی آن موثر ترین روش استناد به کنوانسیون های بین المللی و تفاهم نامه های دوجانبه ویا چند جانبه میباشد.
پیشینه تحقیق:
دربررسیهایی که انجام گرفته است خانم مهرنوش ترابی در مقاله ای تحت عنوان(( بررسی اعتماد و امنیت در تجارت الکترونیک و ریسک ها و تهدیدهای موجود در آن )) به ریسکهای موجود در محیط الکترونیک اشاره ای کرده اند اما پاسخ مقتضی و مناسب را به پرسش های مطروحه نداده اند.
اهداف تحقیق:
برای ایجاد یک محیط امن قراردادی نیاز به مدیریت ریسک و کاهش خطرات مرتبط با قرارداد را باید بررسی نماییم .در بازه زمانی انجام قرارداد ریسکهای غیر قابل اجتنابی به وقوع میپیوندد که با اینده نگری و ایجاد شروط ثباط و تعادل اقتصادی میتوان به کاهش ریسکهای موجود کمک زیادی نمود
روش تحقیق:
در این پژوهش تحلیلی و توصیفی روش جمع آوری مطالب نوعا کتابخانه ای است.
- لطیفه گویی: در الخصال(همان، ص ۲۰۵) آمده است، امام باقر (علیه السلام) می فرماید: سرگرمی مؤمن در سه چیز است: بهره وری از همسر، شوخی با دوستان و نماز شب. همچنین بعضی از مصادیق لذتهایحلال، از دیدگاه اسلام عبارتاند از: سیر در زمین و بررسی آثار گذشتگان و عبرت گرفتن از آنها و تعقل کردن و شنیدن ندای حق. بازی و تفریح برای کودکان و برای بزرگترها از نوع خود و در حد خود (کاویانی، ۱۳۹۱، ص ۸۵).
همچنین علاوه بر تفریحات سالم به تفریحات ناسالم نیز اشاره شده است که عبارتند از:
از امیر المؤمنان (علیه السلام) نقل شده است: مهره بازی، تیله بازی، جویدن سقز، پوشیدن لباسی که آدمی را انگشتنمامیکند و گشودن دکمههای لباس خصلتهایی از اخلاق قوم لوط است. همچنین در مجمعالبیان نیز آمده است، امام باقر (علیه السلام) میفرماید: انواع بازیهای قمار جزو میسر شمرده میشود که در قرآن، کاری شیطانی شمرده شده است. در فقه الرضا نیز نقل شده است که امام رضا میفرماید:خدابندگانش را از همۀ قمارها (بازیهای دارای برد و باخت) نهی و به اجتناب از آنها امر فرمود و آنها را رجس و پلیدی نامید و فرمود:پلیدیهایی هستند که گرایش به آنها برخاسته از وسوسههای شیطان است، پس از آنها بپرهیزید (پیشین، ص۲۰۶). همچنیندر اسلام شیفته بازی و دلباخته مجالس هوسرانی و خوشگذرانی بودن از بیخردی است. اینگونه مجالس عقل را تباه میکند و شیفتگان آن رستگار نمیشوند (کاویانی،۱۳۹۱،ص ۸۷).
۴-۳-۳- بررسی روابط انسانی بر اساس مبانی و اصول عملی استنباط شده از مکتب اسلام
۴-۳-۳-۱- تبیین تأثیر مبانی جهانشناختی «وجود زندگی جاوید پس از مرگ و حیات اخروی» و اصل عملی برآمده از آن «لزوم باورمندی به وجود زندگی پس از مرگ» بر شاخص روابط انسانی
بر اساس این اصل فرد مسلمان اعتقاد دارد که جهانی پس از مرگ وجود دارد که انسان به صورت همیشگی در آنجا زندگی خواهد کرد و زندگی در این دنیا فرصت کوتاهی است که انسان بتواند توشهای برای سعادتمندی خویش در دنیای جاوید داشته باشد؛ بنابراین او روابط انسانی خود را به گونهای تنظیم میکند که بتواند در فرصتی که در این دنیا دارد بیشترین استفاده را برای نیکبختی در جهان آخرت به دست بیاورد و از برقراری و داشتن روابطی که مخلّ این هدف باشند میگذرد هر چند برایش سخت باشد. بدین ترتیب فرد مسلمان روابط خویش را با چارچوبهای دین تنظیم می کند و خود را مقید به توجه به این چارچوبها در برقراری رابطۀ خویش با دیگران می داند.
۴-۳-۳-۲- تبیین تأثیر مبنای انسانشناختی «تقدم کمال فرد بر جامعه» در شاخص روابط انسانی
بر اساس این مبنا مسلمانان در برقراری و انتخاب نوع روابط خویش باید به گونهای عمل نمایند که منجر به کمال فردی آنها شود. به عبارت دیگر زمانی که فرد مسلمان در روابط خویش صلاح جامعه و آسیب نخوردن آن را مدنظر قرار میدهد تا جامعهای سالم ایجاد شود کمال تکتک افراد را مدنظر قرار داده است چراکه جامعۀ سالم به سلامت تکتک افراد منجر خواهد شد؛ بنابراین فرد مسلمان با رعایت حد و حدودی که اسلام برای برقراری روابط مشخص نموده است هم در زندگی فردی خود و هم در زندگی اجتماعی خود از آرامش فراوانی برخوردار خواهد بود.
۴-۳-۳-۲-۱- تبیین تأثیر اصول عملی برآمده از مبنای انسانشناختی اسلام بر شاخص روابط انسانی
الف- محوریت فطرت و تعادل در ارضای تمایلات
بر اساس این اصل فرد مسلمان باید در روابط خود تعادل در ارضای امیال را مدنظر قرار داده و معتقد باشد فطرت او نیز به سوی تعادل گرایش دارد؛ بنابراین حد و مرز رابطه با انسانهای دیگر بر اساس تمایلات فرد نمیباشد چراکه سپردن مدیریت این مسئله به دست امیال سرکش مشکلات متعددی را به وجود میآورد. به عنوان مثال در مورد رابطۀ میان زن و مردنامحرم، عمل بر اساس هر آنچه امیال میپسندد علاوه بر آثار فردی در زندگی که باعث آرامش روانی و حتی سلامت و بهداشت جسمی میباشد، دارای آثار فراوان و مفیدی برای جامعه میباشد. چرا که زن و مرد میتوانند در جامعه حضورداشته باشند و به عنوان انسان و فراتر از جنسیت خود به عنوان فردی مفید در جامعه نقشآفرینی کنند؛ اما در حالتی که این حدود وجود نداشته باشد و زن و مرد فارغ از هر گونه مرزی و بر اساس این عقیده که هر گونه دوست میدارندمیتوانند رابطه داشته باشند، جامعه دچار انحطاط میشود و آسیبهای فراوانی را بر آن وارد میسازند که مخربترین آن سست شدن بنیان خانوادهها است و تبعاتی که در پی خواهد دارد. همچنین برقراری رابطۀ محبت آمیز مسلمانان و برقراری صلۀ ارحام و احساس تکلیف در برابر ضلالت و یا مشکلات دنیوی مسلمانان از دیگر مصادیق توجه به فطرت الهی انسان میباشد.
ب- تکلیف مداری
بر اساس این اصل همواره در مدت زمانی که انسان در این جهان زندگی میکند و از زمان رسیدن به سن تکلیف، تکالیفی بر عهدۀ اوست. در سرتاسر رسالۀ حقوق امام سجاد (علیه السلام)، ایشان موارد بسیاری از حقوقی که در رابطه با خدا، انسانها، طبیعت و غیره بر گردن فرد مسلمان است صحبت به میان آمده است. در واقع این حقوق همان تکالیفی است که انسان مسلمان با رعایت آنها به زندگی سعادتمندانه دست مییابد. در امّت اسلامی هر یک از افراد مسلمان بر یکدیگر حق دارند. حتی مسلمانان در رابطه با افرادی که مسلمان نیستند اما در جامعۀ اسلامی زندگی میکنند تکالیفی معین دارند و حقوق آنها را نیز باید رعایت کنند. در واقع در اسلام افراد با انجام تکالیفی که بر آنهاست به حقوق خویش نیز دست مییابند و نکتۀ قابلتوجه این هست که انگیزۀ انسان مسلمان در رعایت حقوق دیگران و در واقع انجام تکلیفش چیزی فراتر از تکریم بر قانون است چرا که انگیزۀ او کسب رضایت الهی و قرب بیشتر به خداوند است. نتیجۀ آگاهی از تکالیفی که انسان نسبت به برادر و خواهر ایمانی خود و حتی همنوع خود که مسلمان نیست این است که افراد در آن جامعه احساس انزوا و تنهایی نمیکنند و میدانند که همواره افرادی هستند که در مشکلات و فراز و نشیبهای زندگی از آنها حمایت کنند چرا که این عمل را تکلیف خود و حقی از حقوق مسلمان دیگر بر گردن خود میدانند و نمیتوانند به راحتی از کنار مشکلات آنها بگذرند.اساس رابطۀ انسانها با یکدیگر در اسلام به واقع امری کاملاً متفاوت و متعالی تر از مکاتب دیگر است. در واقع در اسلام فلسفۀ رابطۀ میان مسلمانان را باید در برادری (اخوّت) جست. اخوّت به مفاهیم ضمنی مانند: الفت و دلبستگی، ارتباط میان منافع، یعنی از برخورداری دیگری خشنود شدن، تزاحم جانبی میان منافع و اشتیاق به ارتباط داشتن با دیگری است که به چیزی بیش از احترام شاره دارد. (باقری، ج ۲، ۱۳۸۸، صص ۱۸۹-۱۹۰)؛ به عبارت دیگر در اسلام مسلمانان از دریچۀ رابطه با خدا به برقراری رابطه با دیگر انسانهامیپردازند.
۴-۳-۳-۳- تبیین تأثیر اصول عملی برآمده از مبنای ارزششناختی (محوریت بعد معنوی وجود انسان) اسلام بر شاخص روابط انسانی
الف- محوریت آزادی درونی
بر این اساس فرد مسلمان روابط خود را به گونهای سازمان میدهد که رابطهای که برقرار مینمایددر نهایت منجر به آزادی معنوی و رشد و اعتلای شخصیتی او شود. از این رو فرد مسلمان از آزادی بیرونی خود برای برقراری ارتباط با دیگران در چهارچوبهایی که دین معین نموده است استفاده می کند نه صرفاً بر اساس امیال و تمنیات فردی خویش. بدین صورت است که آزادی بیرونی وسیلهای برای رسیدن به هدف ارزشمند آزادی معنوی میشود و در این میان روابط انسانهابا یکدیگر بر اساس آموزههای دین نیز وسیلهای برای آزادی معنوی است. در واقع برقراری رابطه بر اساس اخوّت و برادری، احساس تکلیف در برابر مسلمانان و انسانهای دیگر و غیره طرقی میباشند که انسان را به آزادی مطلوب اسلام راهنمایی میکنند.
ب- تساهل و مدرای نسبی
بر اساس این اصل فرد مسلمان میتواند در چهارچوبهای معینشده توسط دین روابط گوناگونی را با اعمال سلایق شخصی برقرار کند اما به محض اینکه این روابط ازچهارچوبهای دین خارج شود دیگر اصل تساهل و مدرا جاری نیست و فرد باید دامنۀ اعمال سلایق خویش را محدود کند. در واقع بر اساس تساهل و مدارای نسبی مسلمانان نسبت به انحطاط یکدیگر از مسیر الهی حساس بوده و در جایی که فرد یا گروهی از مسلمین در خطر ضلالت قرار دارند تساهل و مدارا دیگر روا نیست بلکه به وسیلۀ فریضۀ امر به معروف و نهی از منکر تلاش میکنند فرد را از انحراف از صراط مستقیم بر حذر داشته و مانع آن شوند که این خود یکی از مصادیق انکارناپذیر وجود رابطهای کاملاً انسانی است.
ج- محوریت بایدها و نبایدهای فطری بر اساس آموزه های دین
بر اساس این اصل روابط انسانی فرد مسلمان باید بر اساس بایدها و نبایدهایی باشد که دین تعیین نموده است. فرد مسلمان به بایدها و نبایدها در روابط خود با خانواده، همسایگان، همکاران و غیره اعتقاد دارد و حد و حدود تعیینشده را میپذیرد چراکه معتقد است این آموزهها با فطرت انسان سازگاری دارند و به صلاح انسان میباشند؛ بنابراین فرد مسلمان صرفاً بر اساس احساسات خوشایند و ناخوشایند خویش در رابطه با دیگران به برقراری روابط با افراد دیگر نمیپردازد بلکه بر اساس آموزههای دین که معقول نیز هستند به تعیین حد و حدود روابط خویش با دیگران را روشن میکند. همچنین یکی از نمونهها و مصادیق قرآن نیز در رابطه با چگونگی برقراری روابط انسانی آیات متعددی است که در رابطه با محارم و غیر محارم وجود دارد. همچنین باید به نکتۀ قابلتوجهی اشاره نمود که عمل بر طبقآموزههای قرآن نیاز به کسب معرفت نسبت بدین بایدها و نبایدهای دینی دارد که در حقیقت خداوند متعال در فطرت انسان نیز قرار داده است.
۴-۳-۳-۴- تبیین تأثیر مبنای دینشناختی «تفوق دین بر عقل» و اصل عملی (جدا نبودن دین از زندگی) برآمده از آن بر شاخص روابط انسانی
بر اساس این اصل فرد مسلمان به صورت قلبی و در عمل به توصیهها و احکام دین در رابطه با نوع برقراری و حد و حدود روابط انسانی میکوشد چرا که اعتقاد دارد دین کاملترین روش برای زندگی است. از این رو نه تنها فرد مسلمان عقل خویش را برای تشخیص نوع روابط و حدو حدود آن کافی نمیداند بلکه معتقد است هر آنچه را با عقل خود تشخیص داده است بر آموزههای وحی عرضه نماید تا از مطابقت و یا عدم مطابقت آن با دین اطمینان یابد.
۴-۳-۳-۵- ویژگیهای روابط انسانی در سبک زندگی اسلامی
بر اساس اصول نام برده روابط انسانی در سبک زندگی اسلامی دارای ویژگی های زیر می باشد:
-
- وجود احساس تکلیف در برقراری رابطه با دیگران
-
- برقراری رابطه با افراد بر اساس اخوت و از دریچۀ الهی
-
- تقدم کمال فرد بر جامعه در زمینۀ برقراری روابط انسانی.
-
- برقراری روابطی که منجر به ارضای امیال به صورت متعادل می باشد.
-
- رعایت چهارچوبهای دینی در برقراری روابط فرد با دیگران به عنوان تکلیفی الهی.
-
- برقراری روابط در قالب چهارچوبها و بایدها و نبایدهای دین و اعمال سلیقۀ فردی در حیطۀ این چهارچوبها
-
- داشتن مدارای نسبی در برقراری و ایجاد روابطی که در چهارچوب دین انتخاب شده است و عدم مدارا و تساهل افراد و نهادهای دینی و اجتماعی در مقابل برقراری و ایجاد روابطی که خارج از چهارچوب دین قرار دارند و نشان دادن مدارای نسبی
۴-۳-۳-۶- مصادیق روابط انسانی در سبک زندگی اسلامی
صلۀ رحم در اسلام تنها رفتن به خانۀ بستگان نیست، بلکه مصادیق فراوانی دارد و مصداق کاملش این است که پیش از دیگران نیاز بستگان را برطرف و انان را خوشحال سازد، پس صلۀ رحم و پیوند با هر خویشاوندی متناسب با شأن اوست، چنانکه گاه تنها به سلام کردن به او یا پاسخ نیکو دادن به سلام اوست، زیرا وی به کمک مالی نیاز ندارد. همچنین برخی از شیوهها و مصادیق صلۀ رحم عبارتاند از ترک آزار خویشاوندان، سلام و تکریم، اطعام گرچه به جرعۀ آبی باشد، عیادت از بیمار، شرکت در مراسم عزا، زیارت و دیدار، هدیه دادن و تأمین نیازهای آنان پیش از دیگران (جوادی آملی، ۱۳۹۱، صص۲۱۴-۲۱۵).
۴-۳-۴- جمعبندی سؤال دو:
در سؤال دو نیز مانند سؤال یک با بهره گرفتن از روش تحلیل محتوا به استنباط اصول عملیاز مبانیجهانشناسی، انسانشناسی، ارزششناسی و دینشناختی اسلام پرداخته شد که بر اساس آن ویژگیهای سبک زندگی اسلامی در دوشاخصاوقات فراغت و روابط انسانی تبیین شد. در جدول زیر رابطۀ هر یک از اصول با ویژگیها تبیین شده است.
جدول شمارۀ ۶: تبیین تأثیر مبانی و اصول عملی اسلام بر سبک زندگی در شاخص اوقات فراغت
مبانی | اصول عملی | ویژگیهای نشأتگرفته از مبانی و اصول عملی لیبرالیسم در اوقات فراغت |
۶) بالا بودن ضریب تبدیل دان: بررسی ضریب تبدیل دان به گوشت مرغ در کشورهای عمده تولیدکننده و ایران نشان میدهد که در سال ۲۰۰۷ متوسط ضریب تبدیل (وزن دان مصرفی به وزن مرغ زنده) حدود ۱٫۹ بوده است. در بین کشورهای عمده تولیدکننده کمترین ضریب تبدیل با ۱٫۸۵ به اتحادیه اروپا اختصاص دارد و بالاترین آن با ۳٫۳ مربوط به روسیه است. بالا بودن ضریب تبدیل در این کشور بدلیل شرایط نامناسب آب و هوایی و سرمای زودرس، فناوری نامطلوب و وارداتی بودن بخشی از
نهادههای تولید میباشد [۳].[۳]
جدول ۱-۱ استاندارد مصرف و ضریب تبدیل دان [۴۱] [۸]
همانطور که از جدول ۱-۲ برمیآید ضریب تبدیل دان مرغ به گوشت مرغ در ایران از کشورهای تولیدکننده عمده مرغ بالاتر است و حتی از متوسط جهانی نیز بیشتر میباشد. با تغییر این ضریب ضمن کاهش هزینه های تولید، قیمت تمام شده محصول نیز به مراتب کاهش خواهد یافت و حتی کشور در موقعیت مناسبی برای صادرات محصول قرار میگیرد. بر اساس اهداف برنامه چهارم توسعه ضریب تبدیل دان به مرغ زنده باید از ۲٫۲۷ در سال ۱۳۸۴ به ۱٫۸۲ در سال ۱۳۸۸ کاهش مییافت اما این امر محقق نشد و هم اکنون ضریب تبدیل در کشور ما ۲٫۰۹ میباشد.
جدول ۱-۲ ضریب تبدیل دان در سالهای اخیر [۸][۹]
۱۳۹۱ | ۱۳۹۰ | ۱۳۸۹ | ۱۳۸۸ | ۱۳۸۷ | سال |
۲٫۰۹ | ۲٫۱۱ | ۲٫۱۳ | ۲٫۱۳ | ۲٫۱۲ | ضریب تبدیل |
۷) عدم خودکفایی در تولید دان: هزینه دان حدود ۶۰ درصد هزینه های تولید گوشت مرغ را تشکیل میدهد. با توجه به این موضوع کشورهای عمدهی تولیدکنندهی دان، در صنعت طیور توسعه چشمگیری یافتهاند. برای نمونه کشورهای آمریکا، چین و بویژه برزیل که از تولیدکنندگان عمده دان هستند و دسترسی ارزان و آسان آنها به دان مرغ وجود دارد جز تولیدکنندگان عمده محصولات طیور در جهان به شمار میروند و از این مزیت نهایت استفاده را در افزایش تولید کرده اند [۴]. با توجه به عدم تولید غلات مورد نیاز صنعت طیور بویژه ذرت و سویا در کشور، این صنعت بیش از پیش نیازمند بازارهای جهانی است که همین امر باعث افزایش هزینه تولید می شود.
۸) میزان بالای ضایعات خوراک: بررسیهای شاهولی و معینیزاده نشان داد که بیشترین ضایعات در این صنعت، ضایعات خوراکی است که در یک ضریب تبدیل نامطلوب ظاهر میگردد. از میان عوامل مورد مطالعه، عوامل فنی شامل ظرفیت بالای مرغداری، نداشتن مجوز رسمی فعالیت، استفاده نکردن از خوراک پلت؛ و عوامل فناوری شامل تهیه خوراک از یک منبع، ارسال زودتر از موعد مرغ تولیدی به کشتارگاه، بی اطلاعی مدیران از استاندارد ضایعات خوراک، زیاده روی در خوراک دادن و نحوه ناصحیح توزیع خوراک در سالن، بر بالا بودن ضریب تبدیل خوراک تأثیر داشته اند [۹]. [۱۰]
۳٫۱ ضرورت پژوهش
تاکنون پژوهشهای زیادی در رابطه با مدیریت زنجیره تامین و سیاستهایی برای بهبود آن و یا طراحی مجدد فرایندها و ساختارها و ارتباط بین اجزا در زنجیره تامین در کشور صورت گرفته است، اما آنچه مانع از پیاده سازی بسیاری از پژوهشهای آکادمیک در سازمانها می شود ناآگاهی مدیران از نتایج تغییرات بنیادین در سازمان و اهمیت ارتباط با بخشهای بالا دستی و پایین دستی در زنجیره است. با توجه به اینکه در بسیاری از صنایع، مدیریت زنجیره تامین به صورت کامل و با تغییرات بنیادی مورد نیاز اجرا نشده است تنها راه آگاهی از نتایج تغییرات، ایجاد مدل شبیهسازی شده دقیق از آن صنعت یا سازمان خواهد بود که هم بتواند پیچیدگیهای آن صنعت را در خود جای دهد و هم از انطباق کافی بین رفتار واقعیتی و رفتار شبیهسازی شده متغیرها برخوردار باشد تا موجب اعتماد مدیران به مدل و نتایج به دست آمده از شبیهسازی زنجیره تامین شود و قدرت ریسک آنها را برای بهبود زنجیره تامین افزایش دهد.
با توجه به دخالت گسترده دولت در بازار گوشت مرغ و تأثیر سیاستهای آن بر قیمت، میزان تولید و مصرف این کالا در سالهای گذشته، بررسی آثار این سیاستها و برنامه ریزی آینده این صنعت بسیار مهم است. این سیاست گذاری در شرایطی است که بسیاری از مطالعات اقتصادی انجام شده در مورد این محصول، تک بعدی و غیرسیستمی بوده و تنها بررسی دینامیکی قیمت مرغ کشور مربوط به سالهای گذشته (سال ۷۸) است که ساختار زنجیره تامین مرغ کشور با امروز بسیار متفاوت بود[۱]. درک روابط سیستمی صنعت تولید مرغ و نهادههای مرتبط و بررسی تأثیر سیاستهای گوناگون بر بازار گوشت مرغ سبب شد که در این پژوهش از تکنیک پویای سیستم استفاده شود.
۱-۴ پرسش پژوهش
پرسشهای این پژوهش عبارتند از:
-
- متغیرهای مهم تاثیر گذار زنجیره ارزش صنعت مرغ کدامند و رفتار آنها چگونه است؟
-
- نحوه ارتباط متغیرهای مختلف در زنجیره ارزش صنعت مرغ به چه صورت است؟
-
- آیا میتوان با بهره گرفتن از شبیه سازی سیستم داینامیک رفتار متغیرهای مهم زنجیره ارزش صنعت مرغ را باز تولید کرد؟
-
- با توجه به شناخت سیستمی مدل ضرورت پیاده سازی چه راهکارهایی بدون اجرای شبیه سازی بر ما روشن است؟ چه راهکاریی برای سیستم ما مطلوب بوده اما تغییر آنها برای ما غیر ممکن است و یا شناخت علل آنها نیازمند به ساخت مدلی دیگر است؟
-
- چه سیاستهایی متغیرهای کلیدی زنجیره ارزش صنعت مرغ کشور را بهبود میبخشد؟
-
- آیا مدلسازی زنجیره ارزش با بهره گرفتن از پویایی سیستم می تواند ما را در گزینش استراتژی که بیشترین سود را برای این صنعت به همراه دارد، یاری کند؟ و آیا شبیه سازی این مدل می تواند ترتیب اولویت استراتژی های گوناگون را مشخص کند؟
-
- بهترین استراتژی برای بهبود زنجیره ارزش صنعت مرغ کدام است؟
فرضیه های اصلی پژوهش عبارتند از:
-
- رفتار متغیرهای مهم مدل زنجیره تامین صنعت مرغ را میتوان با بهره گرفتن از شبیه سازی سیستم داینامیک تجزیه و تحلیل کرد.
-
- مهمترین متغیر مدل زنجیره ارزش صنعت مرغ در این پژوهش «قیمت مرغ» میباشد که با توجه به ثابت در نظر گرفتن تقاضا در استراتژی های گوناگون متغیر «میزان تولید گوشت مرغ» می تواند جایگزین متغیر قیمت شود.
-
- رفتار بهینه متغیرهای اصلی زنجیره تامین صنعت مرغ از طریق سیاستهای بهینهسازی قابل استخراج است.
۵٫۱ اهداف پژوهش
هدف از این پژوهش پیداکردن راهی است که در کوتاه مدت بتواند باعث ثبات قیمت و میزان تولید در این صنعت شود تا هم تولید کننده و هم مصرف کننده خوشنود شوند. برای رسیدن به این هدف باید به دنبال شناسایی عوامل موثر بر عملکرد زنجیره ارزش و بهبود آن با بهره گرفتن از تکنیک پویاییهای سیستم باشیم که در غالب اهداف فرعی زیر گنجانده شده است:
شناسایی متغیرهای تاثیرگذار در زنجیره ارزش
با آگاهی از مسؤولیت خود در قبال نسلهای گذشته و آینده برای حفاظت از تنوع جهانی
منابع ژنتیکی گیاهی برای غذا و کشاورزی؛
با تشخیص اینکه کشورها در اعمال حقوق حاکمیتی خود بر منابع ژنتیکی گیاهی خود برای
غذا و کشاورزی میتوانند به صورت متقابل از ایجاد نظام چند جانبه مؤثر برای دسترسی
آسان به تعداد مشخص و توافق شدهای از این منابع و تسهیم منصفانه و عادلانه منافع
حاصل از بهره برداری آنها منتفع گردند؛
با تمایل به انعقاد موافقتنامهای بینالمللی به موجب ماده (۱۴) اساسنامه فائو، در
چارچوب سازمان خوار و بار و کشاورزی سازمان ملل متحد که از این پس فائو (FAO)
نامیده میشود.
به شرح زیر توافق نمودهاند:
بخش ۱ – مقدمه
ماده ۱ – اهداف
۱ - اهداف این معاهده عبارتند از حفاظت و استفاده پایدار از منابع ژنتیکی برای غذا
و کشاورزی و تسهیم منصفانه و عادلانه منافع حاصل از استفاده از آنها، هماهنگ با
کنوانسیون تنوع زیستی برای امنیت غذایی و کشاورزی پایدار.
۲ - این اهداف از طریق ارتباط تنگاتنگ این معاهده با سازمان خوار و بار و کشاورزی
سازمان ملل متحد و کنوانسیون تنوع زیستی حاصل خواهد شد.
ماده ۲ - کاربرد اصطلاحات
از نظر این معاهده، اصطلاحات زیر دارای همان معانی خواهند بود که به شرح زیر برای
آنها در نظر گرفته شده است. هدف از این تعاریف تحت پوشش قرار دادن تجارت کالا
نمیباشد.
«حفاظت در رویشگاه طبیعی» به حفاظت اکوسیستمها و رویشگاههای طبیعی، نگهداری و
احیاء جمعیتهای زنده گونهها در محیط طبیعی رویش آنها و در خصوص گونههای گیاهی
یا زراعی، به ناحیهای که در آن خصوصیات ویژه خود را پیدا کردهاند، اطلاق میشود.
«حفاظت خارج از رویشگاه طبیعی» به حفاظت منابع ژنتیکی گیاهی برای غذا و کشاورزی در
خارج از رویشگاه طبیعی آنها اطلاق میشود.
«منابع ژنتیکی گیاهی برای غذا و کشاورزی» به هرگونه ماده ژنتیکی با منشأ گیاهی
اطلاق میشود که دارای ارزش بالفعل یا بالقوه برای غذا و کشاورزی باشد.
«ماده ژنتیکی» به هر مادهای با منشأ گیاهی، از جمله مواد زایشی و تکثیر شوندهرویشی اطلاق میشود که دارای واحدهای وراثتی مفید باشند.
«نوع» به یک دسته گیاهی داخل یک رده گیاه شناسی در پایین ترین سطح شناخته شده
اطلاق میشود که با تظاهر قابل تکرار خصوصیات متمایز و ویژگیهای ژنتیکی دیگر توصیف
شده است.
«مجموعه خارج از رویشگاه طبیعی» به نگهداری یک مجموعه منابع ژنتیکی گیاهی برای غذا
و کشاورزی خارج از رویشگاه طبیعی آن اطلاق میشود.
«مرکز پیدایش» به ناحیه جغرافیائی اطلاق میشود که گونههای گیاهی، اعم از اهلی یا
وحشی، ویژگیهای خاص خود را برای اولین بار در آنجا پیدا کرده است.
«مرکز تنوع گیاهی» به ناحیه جغرافیائی اطلاق میشود که دارای تنوع ژنتیکی زیادی
برای گونههای گیاه زراعی در شرایط رویشگاه طبیعی باشد.
ماده ۳ - حیطه مشمول
این معاهده مربوط به منابع ژنتیکی گیاهی برای غذا و کشاورزی میباشد.
بخش ۲ - مقررات کلی
ماده ۴ - تعهدات کلی
هر یک از طرفهای متعاهد از مطابقت قوانین، مقررات و رویههای خود با تعهدات خویش
به گونهای که در این معاهده مقرر شده است، اطمینان حاصل خواهد نمود.
ماده ۵ - حفاظت، اکتشاف، جمع آوری، شناسائی، ارزیابی و مستند سازی منابع ژنتیکی
گیاهی برای غذا و کشاورزی
۱ - هر طرف متعاهد با رعایت چارچوب قوانین ملی و با همکاری طرفهای متعاهد دیگر، در
صورت اقتضاء اتخاذ روش یکپارچهای را برای اکتشاف، حفاظت و استفاده پایدار از
منابع ژنتیکی گیاهی برای غذا و کشاورزی ترغیب خواهد کرد و بویژه در صورت اقتضاء
موارد زیر را انجام خواهد داد:
(الف) - بررسی و تهیه فهرست منابع ژنتیکی گیاهی برای غذا و کشاورزی با در نظر
گرفتن وضعیت و درجه تنوع در جمعیتهای موجود از جمله آنهائی که دارای استفاده
۵- برقراری نظام مناسب تشویق و تنبیه
ب) وجدان کاری وانضباط اجتماعی
ج) تحول در سیستم ها و روش ها
د) تفاهم بین مدیران و کارکنان
ه) ساختار سازمانی و سیستم های کارآمد که هدف از این کار واکنشی مناسب نسبت به شرایط محیطی و ساده کردن تصمیم گیری است.
و) تحقیق و توسعه عامل موثر بر عملکرد، افزایش بهره وری، ایجاد و تقویت واحد تحقیق و توسعه است.
ز) ایجاد فضای روانی مناسب: فضای روانی مناسب می تواند روحیه کارکنان را بهبود بخشد و زمینه مشارکت آنان را در مسائل و مشکلات سازمان فراهم آورد و حتی خلاقیت و ابتکار را تقویت کند(صنوبری، ۱۳۷۹، ۱۱۷).
۲-۱۰.ضرورت مشارکت کارکنان در سازمان های امروزی
نیروی انسانی به لحاظ برخورداری از قدرت اندیشه، خلاقیت و نوآوری بزرگترین دارایی هر سازمانی محسوب می شود، چرا که هرگونه بهبود و پیشرفت در سیستمهای فنی و سازمانی توسط نیروی انسانی صورت می گیرد. توان فکری و اندیشه های کارکنان در سازمان به عنوان سرمایه نهفته و راکد میباشد هر سازمان و مدیریتی بتواند از این سرمایههای نهفته بیشترین استفاده را بکند به همان اندازه امکان رشد وتوسعه میسر خواهد شد. نیروی انسانی بر خلاف سایر منابع با مصرف کردن کاهش و یا مستهلک نمیشود هر چقدر از اندیشه و فکر بیشتر استفاده نماید بهمان اندازه توانایی اش بهبود می یابد. از طرف دیگر مشارکت یکی از نیازهای فرا مرتبه انسانها به شمار میرود که ریشه در فطرت بشری دارد. افرادی که در امور و فعالیتهای سازمان شرکت نمایند و از اندیشه و فکر پاک استفاده کنند علاوه بر پیشرفت سازمان در تعالی خویش نیز گام برداشته اند. برای بهبود بهرهوری از مکانیزمهای مختلف استفاده میکنند که یکی از مکانیزمهای مدیریتی، بهره گیری از تکنیکهای مختلف مدیریت مشارکتی است. مشارکت راهکاری است که به کارکنان اجازه داده میشود به جای اینکه همیشه مدیریت و رهبری شوند از توانایی های خود بهره گیرند، فکر کنند و قوه خلاقیت خود را به کار اندازند و در تصمیمگیریها مشارکت و دخالت داشته باشند. مشارکت یک فرآیندی است که طی آن کارکنان یک سازمان به طور داوطلبانه در امور و فعالیتهای مربوط به خود دخالت کنند بشرطی که توان و انگیزه مناسب برای دخالت مؤثر را داشته باشند(صابر معاش و کوثری،۱۳۹۱).
مدیریتی مشارکتی عبارت است از عملیاتی که طی آن کارکنان یک سازمان را در روند تصمیمگیریها دخالت و شرکت میدهند تأکید این شیوه مدیریت بر همکاری و مشارکت داوطلبانه کارکنان استوار است و میخواهد از اندیشه ها ، نظرات و ابتکارات آنها در حل مشکلات و مسائل سازمان استفاده کند. البته نظام مشارکتی با افزایش رضایت مندی، انگیزه کارکنان را نیز بهبود می بخشد.
کارکنان با انگیزه، توانایی های بیشتری داشته و می توانند در سازمان خلاقیت و نوآوری را افزایش دهند. بزرگترین پشتوانه جهت اعمال مدیریت مشارکتی، تعهد، ایمان و اعتقاد مدیران سازمانها است. تا زمانی که مدیریت سازمان اعتقاد به مشارکت کارکنان نداشته باشد مدیریت مشارکتی تحقق پیدا نخواهد کرد.
مکانیزم های متفاوتی برای عملی کردن مدیریت مشارکتی وجود دارد که عمدهترین تکنیک برای مشرکت کارکنان استقرار نظام پیشنهادات در یک سازمان است.( آنکه بیشتر مشورت میکند کمتر اشتباه میکند)
نظام یا سیستم پیشنهادات ، تکنیکی است که میتوان از فکر و اندیشه های کارکنان برای مسئله یابی، چارهجویی و حل مسائل و مشکلات سازمانی بهره جست. بر اساس نظام پیشنهادات کلیه کارکنان از عالیترین رده سازمانی تا پایین ترین سطح آن میتوانند پیشنهادات، ایدهها ، ابتکارات و نظرات خود را برای رفع نارساییهای موجود در روند کاری و یا بهبود روش های انجام کار و یا افزایش کیفیت تولید ارائه دهند. البته نظام پیشنهادات فقط انتقاد نیست بلکه در آن راه چاره نیز ارائه میگردد(معصومی،۱۳۹۰).
فقط به بیان مشکلات پرداخته نمی شود بلکه راه حلهای رفع مشکلات نیز ارائه می شود از این طریق کارکنان می توانند به همه امور و فعالیتهای سازمان بپردازند و پیشنهادهای اصلاحی خود را بر اساس فرآیندی مشخص تدوین و ارائه نمایند. استقرار نظام پذیرش و بررسی پیشنهادات در یک سازمان توجه و حساسیت کارکنان را به فرآیندهای کار بیشتر کرده و باعث مشارکت بیشتر کارکنان در سازمان می شود. و با افزایش مشارکت، خلاقیت و روحیه کارکنان، راهکارهای عملی برای حل مسائل و مشکلات سازمان پیدا میشود.
متأسفانه به دلایل مختلف نظام مشارکتی و پیشنهادات در کشور ما جایگاه خود را پیدا نکرده است. کارکنان در تصمیم گیریهای سازمان مشارکت داده نمیشوند و اگر در یک سازمانی مشارکت هم داده شوند از طرف کارکنان استقبال نمیشود.
شاید از مهمترین دلایل عدم استقبال کارکنان از سیستم پیشنهادات به دلیل بیتوجهی به نظرات و پیشنهادات کارکنان بوده است. که نظرات و پیشنهاداتی را مطرحکرده اند ولی به آنها بهایی داده نشده است. و لذا برای کارکرد بهتر این نظام در سازمانهای ایران ابتدا باید کار فرهنگی صورت گیرد تا ذهنیتی که از ارائه پیشنهادات دارند تغییر یابد، به همین علت اگر این سیستم را در سازمان مستقر گردید انتظار نداشته باشید که از فردای آن روز پیشنهادات از جای جای سازمان سرازیر گردد بلکه برای معتبر سازی و ایجاد یک ذهنیت مثبت تلاش کنید و آن نیز با شعار امکان پذیر نمیباشد بلکه باید عملاً نظام پیشنهادات را تقویت کنید(خلعتبری،۱۳۹۱).
۲-۱۱. سرمایه فکری به عنوان یک عامل مؤثر بر عملکرد منابع انسانی
یکی از عوامل مهم که بر عملکرد منابع انسانی نقش و تاثیر زیادی داشته و بر کیفیت و بهبود عملکرد منابع انسانی موثر است، سرمایه فکری می باشد .تغییرات و چالش های که در محیط سازمان های امروزی در حال رخ دادن است بیانگر این واقعیت است که موفقیت سازمانی ها متاثر از نقش کارکنانی می باشد که از دانش و مهارت و توانمندی بالایی برخوردارند و منابع انسانی هر سازمان ارزشمندترین منبع آن محسوب می شود، بنابراین کارکنان اثر بخش همواره مورد توجه صاحبنظران علم مدیریت بوده اند و طبعاً سازمان نیازمند کارمندانی با عملکرد بالا و قابلیت علمی و عملی گسترده نیاز دارد(مقیمی،۱۳۸۸).
امروزه برای افـزایش عملکرد در سازمان ها استفاده بهینه از دانش وسرمایه فکری درسازمان ها می باشد که با ورود به اقتصاد دانش محور، دانش در مقایسه با سایر عوامل تولید مانند زمین، سرمایه و ماشین آلات از ارزش بیشتری برخوردار گردیده و عوامل سنتی تولید به تدریج نقش پررنگ خود را ازدست داده اند بطوری که در این اقتصاد، دانش مهمترین عامل تولید محسوب می شود و از آن بعنوان مزیت رقابتی نام برده می شود(همان منبع،۱۳۸۸)
سرمایه فکری همیشه مبهم بوده است و تعاریف مختلفی برای تفسیر این مفهوم مورد استفاده قرار گرفته است. بسیاری تمایل دارند از اصطلاحاتی مانند دارایی ها، منابع یا محرک های عملکرد به جای کلمه سرمایه استفاده کنند و آنها واژه فکری را با کلماتی مانند نامشهود، بر مبنای دانش یا غیر مالی جایگزین میکنند. بعضی از حرفهها (حسابداری مالی و حرفههای قانونی) نیز تعاریف کاملاً متفاوتی مانند دارایی های ثابت غیرمالی که موجودیت عینی و فیزیکی ندارند، ارائه کردهاند (معصومی،۱۳۹۰).
شکل۲-۱. فرایند سرمایه فکری
۲-۱۲.پیشینه سرمایه فکری
سرمایه فکری، زاده عرصه علم و دانش است. هرچند این واژه در دوران تکوین خود به سر میبرد با اینحال این مفهوم برای نخستین بار، در سال ۱۹۹۱ مطرح شد یعنی زمانی که شرکت بزرگ سوئدی اسکاندیا شروع به اجرای مجموعهای از روشهای نوآورانه علمی برای توجه ویژه به داراییهای نامحسوس خود کرد. اگر رشد قدرت سختافزاری را یک شاخص مهم بدانیم، باید بگوییم که به زودی، رایانهها به ظرفیتی معادل ظرفیت مغز انسان دست خواهند یافت.
در آن زمان چگونه میتوان ارزش داراییهای شرکتها را سنجید – آیا ممکن است مهمترین داراییها همان نامحسوسترین داراییها باشند؟ این موضوع ارزش بررسی بیشتر را دارد.
ریشههای مفهوم سرمایه فکری بسیار عمیق هستند. در سال ۱۹۶۹، اقتصاددانی به نام جان کنت گالبریت برای نخستین بار از عبارت “سرمایه فکری” استفاده کرد. این در حالی بود که پیش از آن، پیتر دراکر مفهوم «کارگران آگاه» را مطرح کرده بود. اگرچه سیستمهای بیشتری در حال استفاده از مفهوم سرمایه فکری هستند، اما هنوز هم بسیاری از افراد اطلاعی از این مفهوم ندارند(خلعتبری،۱۳۹۱).
با توجه به گذر جوامع از عصر صنعت به عصر اطلاعات، اهمیت سرمایههای فکری نیز در دنیای تجارت بیشتر شده است. در طول عصر صنعت، بهای تمام شده داراییها، کارخانهها و تجهیزات و مواد خام عواملی بودند که برای موفقیت یک تجارت لازم بود، اما در عصر اطلاعات استفاده موثر از سرمایههای فکری است که معمولا در موفقیت یا شکست یک مجموعه موثر است.
اقتصاد نوین، که از پدیده اطلاعات و دانش نشأت گرفته است، نقش بسزایی در افزایش چشمگیر اهمیت سرمایه فکری در امر تحقیقات و تجارت داشته است(صابرمعاش وکوثری،۱۳۹۱).
بهرغم اهمیت روزافزون داراییهای نامشهود و سرمایه فکری، هنوز اکثر سیستمهای حسابداری، سنتی عمل کرده و قادر به محاسبه و ملحوظ نمودن کامل سرمایه فکری نمیباشند. این در حالی است که اهمیت افشای اقلام غیرترازنامهای و داراییهای نامشهود در گزارشهای سالانه، به ویژه در گزارشهای سالانه و میان دورهای شرکتهای بزرگ و متوسط، به شدت در حال افزایش است. روس و دیگران معتقدند که سرمایه فکری را میتوان با موضوعات دیگری چون استراتژی شرکت مرتبط نموده و ابزارهای سنجش و اندازهگیری آن را مهیا کرد.
اختلاف بین ارزش دفتری و ارزش بازار شرکتها که همان سرمایه فکری نامیده میشود، بهویژه در شرکتهای دانش محور، (باعث افزایش اهمیت سرمایه فکری شده است). سرمایه فکری را میتوان اساسی ترین دارایی یک شرکت دانست.
از نظر استراتژیک، سرمایه فکری به منظور تولید و استفاده از دانش در ارتقای ارزش شرکت مورد استفاده قرار میگیرد. این در حالی است که از نظر سنجش و اندازهگیری ارزش سرمایههای فکری، تاکید بر مکانیزمهای جدید گزارشدهی میباشد که جنبههای غیرمالی و کیفی سرمایه فکری را از طریق دادههای سنتی، کمی و مالی قابل اندازه گیری می کند(مهرمنش،۱۳۹۱).
۲-۱۳. تعاریف سرمایه فکری
با توجه به مطالب ذکر شده و آشکار شدن اهمیت و نقش سرمایه فکری در تعیین جایگاه شرکتها در اقتصاد رقابتی امروز، این سوالها مطرح میشوند که سرمایه فکری چیست و اجزای تشکیل دهنده آن کدامند؟ اصطلاح «سرمایه فکری» اولین بار توسط جان کنت گالبریت در سال ۱۹۶۹ به کار گرفته شد. وی بر این باور بود که سرمایه فکری فراتر از «تفکر به معنای تفکر صرف» است و درجهای از اقدام فکری را نیز شامل میگردد. در این معنا، سرمایه فکری نه تنها به خودی خود یک دارایی نامشهود ایستا است، بلکه یک فرایند ایدئولوژیکی است و وسیلهای برای رسیدن به هدف محسوب میگردد تعریفهای مختلفی از سرمایه فکری در منابع مختلف ارائه شده است، اما هنوز محققان بر سر یک تعریف واحد توافق ندارند، بسیاری تمایل دارند از اصطلاحاتی مانند داراییها، منابع یا محرکهای عملکرد به جای کلمه سرمایه استفاده کنند و آنها واژه فکری را با کلماتی مانند نامشهود، بر مبنای دانش یا غیرمالی جایگزین میکنند.
با توجه به آنچه گفته شد، تعاریف مختلفی در مورد سرمایه فکری گفته شده است که در ادامه به تعدادی از آنها اشاره میکنیم:
-
- استوارت اعتقاد دارد، سرمایه فکری مجموعهای از دانش، اطلاعات، دارایی های فکری تجربه، رقابت و یادگیری سازمانی است که میتواند برای ایجاد ثروت به کار گرفته شود. در واقع سرمایه فکری تمامی کارکنان، دانش سازمانی و توانایی های آن را برای ایجاد ارزش افزوده در بر میگیرد و باعث منافع رقابتی مستمر میشود (قلیچ لی و مشبکی، ۱۳۸۵).
-
- بنتیس[۵]سرمایه فکری را به عنوان مجموعهای از دارایی های نامشهود (منابع، توانایی ها، رقابت) تعریف میکند که از عملکرد سازمانی و ایجاد ارزش به دست میآیند(بنتیس،۱۹۹۸).
-
- ادوینسون و مالون، سرمایه فکری را «اطلاعات و دانش به کار برده شده برای کار کردن، جهت ایجاد ارزش» تعریف میکنند(واسیل[۶]،۲۰۰۸).
-
- بنتیس و هالند، در مقاله خود در سال ۲۰۰۲، سرمایه فکری را این طور تعریف میکنند: سرمایه فکری ذخیرهای از دانش را که در نقطه خاصی از زمان در یک سازمان وجود دارد، نشان میدهد. در این تعریف ارتباط بین سرمایه فکری و یادگیری سازمانی مورد توجه قرار گرفته است.
-
- سرمایه فکری دارایی است که توانایی سازمان را برای ایجاد ثروت اندازهگیری میکند. این دارایی ماهیت عینی و فیزیکی ندارد و یک دارایی نامشهود است که از طریق به کارگیری دارایی های مرتبط با منابع انسانی، عملکرد سازمانی و روابط خارج از سازمان به دست آمده است. همه این ویژگی ها باعث ایجاد ارزش به دست آمده به دلیل اینکه یک پدیده کاملاً داخلی است، قابلیت خرید و فروش ندارد(روس و باراسون[۷]،۲۰۰۵).
با جمعبندی موارد فوق به عنوان یک تعریف کلی میتوان سرمایه فکری را این گونه تعریف کرد: سرمایه فکری کلیه داراییهای نامشهود یک شرکت میباشد که از تفاوت ارزش بازار وارزش دفتری شرکت، خود را نشان داده، مبتنی بر دانش بوده، تحت تملک شرکت است، در ترازنامه سنتی به عنوان یک دارایی ارائه نمیشود، اما باعث خلق ارزش در سازمان میشود. مثالهایی برای داراییهای نا مشهود مطرح نمود که عبارتند از: سطح تحصیلات، مهارتها و تجارب کارکنان استخدام شده در سازمان، نرم افزار کامپیوتر، پایگاه دادهها، کپیرایتها وعلائم تجاری که متعلق به سازمان است، تکنیکهای بازاریابی بهکار گرفته شده و سیستمهای مدیریت کیفیت، و همچنین مداخله مستقیم در شبکههای مشارکتی، برندها، معاهدات (موافقتنامهها) با تامین کنندگان و غیره(قلیچ لی ومشبکی ،۱۳۸۵).
شکل۲-۲.دارایی ها وبدهی های نامشهود سازمان
اما کاربرد جدید سرمایه فکری به اوایل دهه ۱۹۹۰ بر می گردد. به همین دلیل تا کنون تعریفی که مورد پذیرش همگان باشد ارائه نشده است و هر یک از صاحب نظران این حوزه با هدف ها و سوگیری های متفاوت، تعاریف گوناگونی ارائه کرده اند(خلعتبری،۱۳۹۱).
بطور کلی، محققان و دست اند کاران رشته سرمایه فکری بر روی سه جزء سازنده آن اتفاق نظر دارند:
۱-سرمایه انسانی
۲- سرمایه ساختاری
۳-سرمایه مشتری
اجزای تشکیل دهنده سرمایه فکری
سرمایه ساختاری/ سازمانی
سرمایه مشتری
سرمایه انسانی
شکل۲-۳.اجزای تشکیل دهنده سرمایه فکری
۲-۱۴- اجزای تشکیل دهنده سرمایه فکری
۲-۱۴-۱. سرمایه انسانی
سرمایه انسانی مهمترین دارایی یک سازمان و منبع خلاقیت و نوآوری است.در یک سازمان دارایی های دانشی ضمنی کارکنان یکی از حیاتیترین اجزایی است که بر عملکرد سازمان تاثیر بسزایی دارد. با این وجود تنها، وجود دانش ضمنی برای عملکرد خوب در یک سازمان کافی نیست. هدف، تبدیل دانش ضمنی کارکنان به دانش آشکار در تمامی سطوح سازمان است، بدینترتیب ایجاد ارزش در سازمان امکانپذیر خواهد بود. سرمایه انسانی حاصل جمع دانش حرفهای کارکنان، تواناییهای رهبری، ریسکپذیری و تواناییهای حل مسئله است(بنتیس[۸]، ۱۹۹۸).
به گفته بنتیس(۱۹۹۸) ، سرمایه انسانی نشانگر موجودی دانشی افراد یک سازمان است که در وجود کارکنان آن نهفته است.همچنین سرمایه انسانی ترکیبی از دانش، مهارت، قدرت نوآوری و توانایی افراد شرکت برای انجام وظایف شان و در بر دارنده ارزش ها، فرهنگ و فلسفه شرکت است ، به بیان دیگر کارکنان شرکت از طریق شایستگی، نگرش و تیزهوشیشان سرمایه فکری را در شرکت ایجاد میکنند.شایستگی شامل مهارت ها و تحصیلات است، در حالیکه نگرش اجزای رفتاری کارکنان را در حین کار توصیف میکند(اجزای رفتاری کارکنان شامل انگیزه آنها برای کار و رضایت آنها از کار میشود)و تیزهوشی فرد را قادر میسازد تا فعالیت های روزمره را تغییر دهد و از طریق تفکر خلاق مسائل را حل کند(قلیچ لی،۱۳۸۵).
۲-۱۴-۲. سرمایه ساختاری/ سازمانی