دولت
الگوهای اندیشه
ارزشها
جهانبینی
شخصیت فرهنگی
انطباقپذیری
نگرش
قوممداری
نااطمینانی
موانع بالقوه برای ارتباطات میانفرهنگی
منبع: ناوینگر، ۲۰۰۱، ص ۲۴
من
مهارت یا توانش ارتباطی با میزبان،[۱۴۰۵] به تمامیتِ قابلیت یک فرد برای تعامل ارتباطی با محیط میزبان در هماهنگی با رمزها، هنجارها و کردارهای فرهنگی میزبان اطلاق میشود.[۱۴۰۶] هر نوع ارتباطی، کنش و تلاشی برای تأثیرگذاری بر دیگران است.[۱۴۰۷] در مفهومشناسی و تعریف ارتباط به این نکته اشاره کردیم که دستکم از نگاه اسلامی، بسیاری از ارتباطات که بهصورت آگاهانه شکل میگیرند، همواره هدفی را دنبال میکنند. این هدف در شکل مطلوب آن میتواند گسترش دینداری در جهان و دعوت به اسلام باشد. از اینرو در صورت نداشتن مهارتهای لازم ارتباطی قادر نخواهیم بود به اهداف مورد انتظار دست یافته و پاسخهای مورد انتظار از مخاطب خود دریافت کنیم. برخی از مهارتهایی که در یک ارتباط میانفرهنگی موفقیتآمیز نقش دارند به شرح ذیل است:
۷-۱-۱-۲-۱- برخورداری از دانشهای ضروری برای ارتباط میانفرهنگی
ارتباطات میانفرهنگی کارآمد در گرو برخورداری از دانش فرهنگی، مهارت، نگرش و تمرکز حواس[۱۴۰۸] است.[۱۴۰۹] برخورداری از دانش فرهنگی مناسب درباره خود و دیگران، نقش محوری در موفقیتآمیز بودن ارتباطات میانفرهنگی ایفا میکند.[۱۴۱۰] بهطور قطع، هرچه دانش و آگاهی افراد از فرهنگها و اصول حاکم بر جوامع دیگر بیشتر باشد، شانس بیشتری برای موفقیت در ارتباط با آنها خواهد داشت. [۱۴۱۱] علاوه بر اینکه افراد با داشتن چنین دانشی کمتر در معرض هراس و تشویش، سوء تفاهم، ندانمکاری و شوک فرهنگی خواهند بود.[۱۴۱۲] تجهیز شدن به معرفت و علم لازم، اولین شرط کسی است که پا در جای پای انبیای الهی میگذارد. علامه فضلالله ذیل آیه شریفه «وَلَقَدْ آتَیْنَا إِبْرَاهِیمَ رُشْدَهُ مِنْ قَبْلُ»[۱۴۱۳] به این نکته اساسی اشاره میکند که حضرت ابراهیم قبل از دعوتگری، رشد شخصیتی خویش را یافت؛ هم در ابعاد فکری و هم در زوایای روحی. در ارتباطات و تردّدهای اجتماعی، با پرسشهایی که کرد و پاسخهایی که یافت و با نگاه و تأمّل در احوال جامعه و مردم روزگار خویش، بهدرجه عالی بلوغ و رشد شخصیت نایل شد؛ شخصیت رشید که میتوانست نقاط قوت خویش را بیابد، نقاط ضعف رقیبان را کشف کند، خطا را از صواب تفکیک کند و … فضلالله یادآور میشود که این نکته مخصوص جایگاه پیامبران نیست، بلکه هرکس در موقعیت دعوت قرار گیرد، باید از چونان رشد و بلوغ شخصیت برخوردار باشد؛ چه اینکه در غیر اینصورت، نتایج منفی دعوت به دین، گریبانگیر اسلام و مسلمانان خواهد شد.[۱۴۱۴] بنابراین دعوتگر دینی در موضوع دعوت، بایستی از خبرویّت و اطّلاعات کافی بهرهمند باشد. این اصل، نکتهای ساده ولی بسیار اساسی است.
فضلالله در ذیل آیه شریفه «فَلِمَ تُحَاجُّونَ فِیمَا لَیْسَ لَکُمْ به عِلْمٌ»[۱۴۱۵] مینویسد که این آیه، منطق گفتوگو را تعریف میکند، چه اینکه ناآگاهی به موضوع گفت و شنود، رهآوردی پاک و مناسب را بهبار نمیآورد، بلکه فضای سخن را بهسوی اتهامزنی، دشنامگویی و … میکشاند تا ضعفها پنهان گردند و شاید سرّ اینکه امام صادق برخی از اصحاب خود را از گفتوگوی کلامی منع میکردند و عدهای را به ان فرامیخواندند، همین نکته بود که گروهی را ناتوان و جمعی را توانمند علمی میشناختند.[۱۴۱۶]
بدیهی است که این ویژگی بیشتر به افرادی مربوط می شود که در کسوت مبلغ دینی عمل میکند؛ چرا نمیتوان از همه مسلمانان انتظار داشت همواره به چنین ویژگی متصف باشند.
۷-۱-۱-۲-۲- آشنایی با زبان مخاطب
در همه انواع ارتباطات بهویژه در ارتباطات میانفرهنگی زبان اهمیت فراوانی دارد تا جایی که کمالیپور ادعا میکند انسانها برخلاف آنچه که تصور میشود نه در دنیایی عینی بهسر میبرند و نه در دنیایی اجتماعی، بلکه تحت قلمرو زبانی بهسر میبرند که حکم واسطه برای ابراز اجتماعیبودن آنها را دارد.[۱۴۱۷] شاعر آمریکایی رالف والدو امرسون[۱۴۱۸] با جملهای ساده یعنی «زبان آرشیو تاریخ است» بهراحتی اهمیت زبان را در ارتباطات میانفرهنگی نشان میدهد.[۱۴۱۹] کندی و میلر در برای مفهومپردازی درباره ارتباطات میانفرهنگی این مسأله را برجسته میکنند که آیا ارتباطات میانفرهنگی وابسته به یادگیری زبان است یا مستقل از آن؟[۱۴۲۰]
زبان از سویی، میانجی رفتار است[۱۴۲۱] و ظرفی است که اندیشه نسلهای پیشین و فرهنگ نیاکانی در آن ذخیره میشود.[۱۴۲۲] و از سوی دیگر، زبان یک مولّفه چالشی در بحث از ارتباطات میانفرهنگی است.[۱۴۲۳] حتی ادعا میشود که زبان مهمترین عنصر محدودیتساز در ارتباطات است که تمامی متغیرها را تحتالشعاع خود قرار میدهد[۱۴۲۴] و چه بسا تفاهم و تفهم فرهنگی را غیرممکن میکند چون زبانهایی که در دنیا موجودند غیرقابل ترجمهاند و تمام فرهنگها هم بازیهای زبان است که قابل ترجمه نیست.[۱۴۲۵]
به هر حال، آشنایی با زبان(کلامی و غیر کلامی) مخاطب و ظرافتهای آن،[۱۴۲۶] شرط دیگر یک ارتباط میانفرهنگی موفق است. میگویند زبان ابزار اصلی مردم جهان برای ایجاد ارتباط با یکدیگر است اما برخی بهطعنه از آن بهعنوان رسانه اصلی ایجاد سوء تفاهم بین مردم یاد میکنند. یکی از انتقادات شیخ مفید به ابن بابویه قمی این است که چون ابن بابویه عرب زبان نبوده در مواردی معنای آیات و احادیث را بهدرستی نفهمیده است.[۱۴۲۷] هومبولت و پیروان او در مطالعه زبان دیدگاه قومشناسی را مطرح کردند. براساس این دیدگاه زبان یک ملت در حکم روح آنان است و سخنگویان زبانهای گوناگون در جهانهایی زندگی میکنند که از برخی جنبهها با هم متفاوتاند.[۱۴۲۸]
فقدان یک زبان مشترک مانع ایجاد ارتباط بین طرفین ارتباط میشود و ارتباطگران آنگونه که باید به اهداف برونمرزی خود دست نمییابند.[۱۴۲۹] در واقع تنوع زبانی یک مانع[۱۴۳۰] آشکار برای ارتباط میانفرهنگی است.[۱۴۳۱] حتی حرکات بدنی و برچسبهای کالبدی ممکن است موجب سوء تفاهم در مخاطب گردیده و سبب ورود ابهام در میدان کنش گردد.[۱۴۳۲] علائم فیزیکی بسته به عواملی مانند ملیت، منزلت و موقعیت افراد معانی مختلفی میدهد.[۱۴۳۳]
بررسیهای میدانی نشان داده است که ارتباطات غیرکلامی در مقایسه با ارتباطات کلامی غالبا اطلاعات بیشتری را انتقال میدهد.[۱۴۳۴] دو سوم تا سهچهارم ارتباط ما از طریق رفتارهای غیرکلامی صورت میگیرد.[۱۴۳۵] البته این درصد از فرهنگی به فرهنگ دیگر متفاوت است.[۱۴۳۶] مشاهده زبان بدن مخاطب یکی از کارآمدترین راههای درک احساسات دیگران است.[۱۴۳۷] «هال فرهنگها را از حیث غلبه ارتباط در آنها از هم متمایز می کند: پیام پیچیده- بافت پیامی است که در آن بیشتر اطلاعات یا در قالب فیزیکی یا درون فرد پیامدهنده نهفته است، در حال که اطلاعات کمی در بخش رمز شده و آشکار پیام ارسال شده، وجود دارد».[۱۴۳۸]
لاری سماور توضیح میدهد که مجموعه موانع در ارتباط بینفرهنگی بهدو عامل «فردگرایی» و «واقعبینی» برمیگردد[۱۴۳۹] و معتقد است فائق آمدن بر مانع دوم (واقعبینی) غیر ممکن است؛ چون منشاء مشکل خودمان هستیم که فرهنگهای دیگر را از دیدگاه خودمان مطالعه میکنیم. بهعنوان مثال، چگونه میشود سکوت یک فرد را تفسیر کرد[۱۴۴۰] در حالی که متعلق به فرهنگی هستیم که برای سکوت ارزشی قایل نیست.[۱۴۴۱] ناکانه یک کتاب درباره اشکال، معانی و نقشهای سکوت در ارتباطات میانفرهنگی تدوین کرده است.[۱۴۴۲] بهنظر وی سکوت از سه دامنه اجتماعی روانشناختی، زبانشناختی و شناختی و در سه سطح فردی، موقعیتی و فرهنگی اجتماعی قابل تحلیل است.[۱۴۴۳]
«صرفنظر از این که پیام ارتباطی چقدر ساده باشد، ارتباط بشری مجموعهای از فرآیندهای ظریف و مبتکرانه است که همواره مملو از هزاران عنصر، علائم، رمزها و مفاهیم است. اگر ابعاد فرهنگی را نیز اضافه کنیم، ارتباط حتی پیچیدهتر نیز میشود. گرچه تمام فرهنگها برای مشارکت متقابل واقعیات خود، از نمادها استفاه میکنند ولی واقعیات خاص و نمادهای بهکار گرفته شده اغلب کاملا متفاوت است.»[۱۴۴۴] بهعبارت دیگر، «گرچه تمام فرهنگها از نماد استفاده میکنند ولی عموما معانی خاص خود را به آنها نسبت میدهند و علاوه بر اینکه نمادها معانی مختلفی دارند فرهنگها نیز از این نمادها برای اهداف متفاوتی استفاده میکنند. در مقابل، پیام ساده-بافت پیامی است که در آن بیشتر اطلاعات در بخش آشکار پیام قراده داده شده است.»[۱۴۴۵] گودیکانست تصور میکند ارتباط پیچیده-بافت و ساده-بافت اشکال غالب ارتباطی در فرهنگهای جمعگرا و فردگرا باشد.[۱۴۴۶]
رایجترین نتیجه سوء تفاهمات بین فرهنگی این است که اختلافات نه تنها واقعی، بلکه مهلک و مخرب میشوند. تاثیر مذاکرات سوء تفاهمزا بلافاصله ایجاد میشود و باعث از دست رفتن اعتماد و لطمه دیدن روابط گستردهتر میشود.[۱۴۴۷] و اگر اختلافات بینفرهنگی میتواند به رابطهای لطمه برساند، برعکس آن هم ممکن است صحیح باشد: اینکه هماهنگکردن اختلافات بینفرهنگی براساس توجه دقیق به الزامات روانی طرف مقابل میتواند بسیار مفید باشد[۱۴۴۸] اهمیت زبان یا ارتباط کلامی به این جهت برای انسان مهم است که طریقهی دستیابی فرد در تماس با دیگران است و میتوان گفت جدا کردن کاربرد زبان از فرهنگ مربوطه غیرممکن است.[۱۴۴۹]
مکگوایر و مک درموت(۱۹۹۸) میگویند که واکنش میزبانان به انحراف مهاجران از هنجارهای فرهنگیِ ارتباطات غفلتآمیز است. ارتباطات غفلتآمیز در برگیرنده پیامهای منفی یا فقدان پیام است، هنگامی که مهاجران دچار انحراف نیستند یا وارد ارتباطات همسانساز میشوند (برای مثال، تعامل با میزبانان، افزایش تسلط به زبانهای میزبان)، اتباع کشورهای میزبان با ارتباطات همسانساز به پاسخگویی میپردازند(برای مثال، رفتار مهاجران را مورد ستایش قرار میدهند، آماده تعامل با مهاجران هستند).»[۱۴۵۰] در مقابل، «مهارتهای زبانی نامناسب و غیرکافی ممکن است منجر به نتایج منفی یعنی کاهش تعاملهای بین افراد گردد.[۱۴۵۱]
قرآن کریم تصریح میکند که هیچ پیامبری را جز به زبان قومش بهسوی آنان ارسال نکرده است: «و ما هیچ پیامبرى را جز به زبان قومش نفرستادیم، تا [حقایق را] براى آنان بیان کند. پس خدا هر که را بخواهد بىراه مىگذارد و هر که را بخواهد هدایت مىکند، و اوست ارجمند حکیم».[۱۴۵۲]
فصاحت در گفتار یکی از مهارتهای لازم برای هر ارتباطگر مومن بهویژه در ارتباطات میانفرهنگی است. حضرت موسی ع از خداوند درخواست میکند که برادرش هارون را بههمراه او بفرستد چون حضرت موسی فکر میکرد که برادرش فصیحتر از او سخن میگوید: «و برادرم هارون از من زبانآورتر است، پس او را با من به دستیارى گسیلدار تا مرا تصدیق کند، زیرا مىترسم مرا تکذیب کنند: «برادرم هارون فصیحتر از من است، و زبانى گویاتر از من دارد، پس او را به یاریم بفرست، تا صدق مرا در مدعایم تصدیق کند، و وقتى مردم با من مخاصمه مىکنند، قانعشان سازد، زیرا من مىترسم تکذیبم کنند، آنوقت دیگر نتوانم صدق مدعایم را برایشان روشن سازم».[۱۴۵۳]
پیامبر اکرم که قرآن او را «الگو» مینامد، با درک درست این ضرورت فرهنگی و لزوم آگاهی به فرهنگهای جوامع مختلف، گروهی را در مدینه مامور آموختن زبانهای کشورهای اطراف نمودند. بنابر برخی اسناد، ایشان هفده نفر از افراد مدینه را برای شناخت زبانهای زنده آن روز به کشورهای دیگر اعزام نمودند.[۱۴۵۴] ابن سعد در طبقات به این امر اشاره دارد که هر یک از پیکها و فرستادگان پیامبر که برای ابلاغ پیام اسلام به کشورهای اطراف رفته بودند با زبان محیط ماموریت خویش آشنا بودند و با آن تکلم میکردند.[۱۴۵۵] همانطور که پیامبر زیدبن ثابت را مامور نمودند زبان سریانی را فرابگیرد تا امکان ترجمه و خوانش برخی نامهها و ارتباط با یهودیان فراهم آید. «زید گفت: پیامبر به من فرمود: آیا می توانی سریانی صحبت کنی؛ زیرا نامههایی برای ما به این لغت میرسد؟ گفتم: نه. فرمود: آن را فرا بگیر، و من ظرف هفده روز آن را فرا گرفتم.[۱۴۵۶]
شیخ صدوق بهنقل از اباصلت هروی مینویسد: «امام رضا علیهالسلام با مردم به زبان خودشان سخن میگفت. بهخدا سوگند که او فصیحترین مردم و داناترین آنان بههر زبان و فرهنگی بود. اباصلت همچنین گفت: عرض کردم ای فرزند رسول خدا، من در شگفتم از همین اشراف و تسلط شما به زبانهای گوناگون! امام علیه السلام فرمود: من حجت خدا بر مردم هستم. چگونه میشود، خداوند فردی را حجت بر مردم قرار دهد ولی او زبان آنان را درک نکند. مگر سخن امیرمؤمنان علی علیهالسلام بهتو نرسیده است که فرمود: بهما «فصلالخطاب» داده شده است و آن چیزی جز شناخت زبانها نیست».[۱۴۵۷] شبیه همین حدیث با مضمونهای متفاوت در خصوص امام هادی و امام عسکری علیهمالسلام هم نقل شده است. [۱۴۵۸]
۷-۱-۱-۲-۳- اطلاع از حساسیتهای فرهنگی
هر فرهنگی الگوهای رفتاری منحصر بهخود را دارد و برای مردمی که از زمینههای فرهنگی دیگری هستند، بیگانه می کند.[۱۴۵۹] فرهنگ نظامی از دانش است که امکان میدهد بدانیم چگونه با دیگران ارتباط برقرار کنیم و چگونه رفتارشان را تفسیر کنیم.[۱۴۶۰] آگاهی از فرهنگ و اندیشه مخالفان، در کنار تسلط برگفتمان منطقی و استدلالات نیرومند،[۱۴۶۱] شرط لازم یک گفتگوی منطقی و سودمند است.[۱۴۶۲] حساسیتهای فرهنگی هم که گودیکانست تحتعنوان وجوه تفاوت فرهنگها،[۱۴۶۳] دیمیک تحتعنوان ارتباطات غیرکلامی[۱۴۶۴]، لاری سماور نمونهای از آنها را تحت عنوان فضا و فاصله[۱۴۶۵] و شوتس ایشل به نقل از گریگوری بیستن[۱۴۶۶] آن را «فراارتباط»[۱۴۶۷] نام میبرد،[۱۴۶۸] و بخشی از زبان در بعد غیرکلامی آن است، دارای اهمیت زیادی است. زبان غیرکلامی در حقیقت بخش جداییناپذیر از فرایند ارتباط است.[۱۴۶۹] از ابعاد غیرکلامی زبان میتوان به: زبان حالت و چهره، زبان تماس دیداری، زبان طرز ایستادن، زبان صدا،[۱۴۷۰] زبان تنپوش، زبان رنگ، زبان بو، زبان زمان و زبان مکان اشاره کرد.[۱۴۷۱] بررسیهای میدانی در این زمینه به ارتباطگران میانفرهنگی کمک میکنند. مثلا، طبق نظریه سماور، فرهنگهایی که فردگرا هستند، به فضای بیشتری نسبت به فرهنگهای جمعگرا نیاز دارند.[۱۴۷۲] حریم خصوصی،[۱۴۷۳] حریم شخصی[۱۴۷۴]، حریم اجتماعی[۱۴۷۵] و حریم عمومی[۱۴۷۶] این دو طیف از هم متفاوت است.[۱۴۷۷] در حقیقت حریم خصوصی و شخصی برای آنها از اهمیت زیادی برخوردار است.[۱۴۷۸]
بررسیها نشان میدهد که اشارهها در فرهنگهای مختلف معانی مختلف دارند، لبخندزدن همیشه به شادی تعبیر نمیشود، باز کردن دهان در هنگام خمیازه کشیدن در بعضی فرهنگها بیادبی تلقی میشود، تماس بدنی در هنگام ملاقات در همه جوامع قابل قبول نیست. [۱۴۷۹]
آمریکاییها وقتی بهصورت گروهی هستند با افراد روبر بیشتر از افراد کنار خود صحبت میکنند؛ چینیها وقتی مستقیما روبروی کسی قرار گیرند اغلب احساس ناراحتی و بیگانگی میکنند؛ در کره ترتیب نشستن نشانگر مقام و منزلت افراد است، صندلی طرف راست مخصوص افراد محترم و بزرگ است؛ در ژاپن ترتیب نشستن در هر کار رسمی یا نیمه رسمی براساس سلسله مراتب است؛ گفتگوهای معمولی اعراب در فضایی نزدیک انجام میشود، نزدیکی و تماس غیرقابل اجتناب است؛ در فرهنگهای آسیایی، محصلین نزدیک معلمان نمینشینند و فاصله زیاد نشاندهنده احترام و ارج نهادن است؛[۱۴۸۰] در انگلستان و آمریکا یک فرد میتواند در یک قرار ملاقات تجاری ۵ دقیقه دیر کند، در بریتانیا ۵ تا ۱۵ دقیقه دیرکردن برای یک دعوت شام صحیح است؛ یک ایتالیایی ممکن است دو ساعت دیر برسد، و یک جاوانی اصلا نیاید.[۱۴۸۱] در آمریکای لاتین، بهعنوان علامت احترام شخص باید دیرتر از وقت ملاقات بیاید. همین تاخیر در آلمان بیادبی بهحساب میآید؛ در اکثر سُنن بودائی، نشستن بهطریقی که کف پا بهطرف تصویر یا مجسمه بودا باشد، بسیار نادرست و نامناسب است؛[۱۴۸۲] هدیه دادن ساعت در ژاپن نامناسب است چون به دریافتکننده یادآوری میکند که زمان رو به پایان است.[۱۴۸۳] همینطور عدد ۴ در ژاپن نحس است و برابر با عدد ۱۳ در آمریکاست.[۱۴۸۴] روسها کوتاه آمدن در معامله را نشانهای از ضعف در نظر میگیرند که از نظر اخلاقی صحیح نیست.[۱۴۸۵]
از جمله چیزهایی که معمولا مورد غفلت قرار میگیرد، نقش «سکوت» در ارتباطات است. گرچه سکوت پدیدهای است که مردم اغلب آن را صرفا پسزمینهای برای سخن میدانند، لکن عنصر پیچیده، چندوجهی و قدرتمند تعامل انسانی است که در سالهای اخیر بهدلیل نقشِ مهمش در جنبههای گوناگونی از ارتباطات به متن مطالعات اجتماعی و ارتباطی وارد شده است. [۱۴۸۶] پژوهشگران به این نتیجه رسیدهاند که «سکوت» تنها «حرفنزدن» نیست بلکه بخشی از ارتباطات بوده و به اندازه سخنگفتن مهم است.[۱۴۸۷] علاوهبر اینکه سکوت در وضعیت ارتباطی با سکوت در وضعیتهای غیر ارتباطی تفاوت دارد.[۱۴۸۸] در شرایط امروزی که مواجهههای میانفرهنگی بیشتر شده، ضرورت تحقیقات فراگیر درباره جایگاه سکوت در تعاملات انسانی بیشتر احساس میشود.[۱۴۸۹]
اما چنین حساسیتهایی در جوامع اسلامی از منظری دیگر نیز قابل بررسی است. بسیاری از حساسیتها ریشه در باورهای دینی و الگوهای رفتاری برجای مانده از بزرگان دینی دارد. تعاملات اجتماعی مسلمانان (حداقل در شکل ایدهآلی آن) مشحون از آموزههای اخلاقی است. اسلام بهعنوان اجتماعیترین دین توحیدی، همواره بر اتحاد، انسجام، صمیمیت در تعاملات اجتماعی و مانند آن تاکید داشته است؛ چرا که در جامعه اسلامی همه باهم برادرند.[۱۴۹۰] حساسیت بیش از حد به حریمهای نیمهخصوصی در محافل عمومی با آموزههای اسلامی سازگار نیست. سوره عبس بارزترین نمونه آن است. آیات نخستین این سوره در تقبیح رفتار مردی است که از حضور فردی نابینا چهره درهم کشید و خودش را جمع و جور کرد.[۱۴۹۱] یا کلینی در اصول کافی روایت کرده است که در مجلس هنگامی که فرد فقیر در کنارش مردی ثروتمند نشست خود را جمع کرد و پیامبر اکرم(ص) به این حرکت او واکنش نشان داده و او را سرزنش میکند.[۱۴۹۲] همانطور که در آموزههای اسلامی به نظم[۱۴۹۳] و وقتشناسی،[۱۴۹۴] وفای به عهد[۱۴۹۵] تاکید فراوان شده است؛ فشرده و صمیمی نشستن در صفهای نماز جماعت یک سنت شرعی است[۱۴۹۶] و پشت به افراد نشتن، دراز کردن پا در حضور قرآن، بلند صحبت کردن در حضور یک شخصیت محترم و با منزلت بالا[۱۴۹۷] و مانند آن از حساسیتهای فرهنگی مسلمانان است. نویسنده این سطور وقتی در مسجدالنبی قرآن را با یک دست بهیک مسلمان مراکشی داد، با توبیخ او مواجه شد. در میان اهل تسنن رد شدن از جلوی نمازگزار بسیار بد تلقی میگردد تا حدی که برخی از آنها درحال نماز، دست خود را دراز کرده و مانع از عبور فرد از جلوی نمازگزار(خود یا دیگری) میگردند.[۱۴۹۸] البته دین اسلام به میزانی که به صمیمیت و فشردگی در ارتباطات اجتماعی تاکید میکند، بههمان اندازه به طهارت، بهداشت و نظافت ظاهری نیز تاکید میکند. توصیههای مکرر پیامبر اکرم (ص) به استفاده از عطر و مسواکزدن و نیز آراستگی و شیکپوشی در همین زمینه قابل فهمتر میگردد.
۷-۱-۱-۲-۴- پاسخ گویی به پرسشها
اهل کتاب میتوانند در چارچوب عقل و برهان در مورد عقاید مذهبی با مسلمین بهگفتگو و بحث بپردازند و بهطور آزاد و دور از تعصب از معتقدات خویش دفاع کنند و در مقام بحث و مباحثه نسبت به عقاید اسلامی برآیند. پیامبر اکرم (ص) به نمایندگان و علماء و روحانیون غیرمسلمان که به مدینه میآمدند احترام بسیار مینهاد و اجازه میداد آزادانه انتقادها و اشکالات خویش را بازگو کنند و خود با آنان از طریق برهان و استدلال به گفتگو میپرداخت و واقعیت و حقانیت رسالت آسمانی اسلام را بر آنان اثبات مینمود.
در قرآن آیات بسیاری سفارش به تبلیغ بدون تعصب بر مبنای بحث آزاد و فضای بدون جدل دارد. علاوه بر این برخی مفسرین معنی اهل ذکر را در آیهی «فاسئلوا اهلالذکر»[۱۴۹۹] دانشمندان اهل کتاب میدانند؛ چرا که قرآن کریم وحی و نبوت و کتابهای نازل بر انبیاء را ذکر نامیده و اهل ذکر بهمعنای گروندگان به این ادیان و متخصصان به تفاسیر این کتابهاست.[۱۵۰۰]
بنا بر روایت دیگری از امام صادق علیهالسلام یکروز مردی یهودی به مسجد پیامبر آمد و از ایشان دربارهی آنچه بدان دعوت میفرمود و خدایی که مردم را به پرستش آن فرا میخواند و صفات او پرسشهایی را مطرح کرد. پیامبر بهتمام پرسشهای او پاسخهایی دقیق و محترمانه داد و همین امر باعث شد وی مسلمان شود.[۱۵۰۱]
مطابق نقل علامه امینی پس از وفات پیامبر قیصر روم صد تن از مسیحیان را که در قلمرو حکومت او میزیستند گرد آورد و از آنان خواست که بهنزد خلیفهی پیامبر اسلام بروند و پرسشهایی را که معاصران پیامبران از ایشان میکردند از او بپرسند. ایشان ابتدا به بیتالمقدس رفتند. در آن هنگام رییس یهودیان راس جالوت نیز صد تن از یهودیان را جمع کرد و همراه ایشان بههمان ماموریتی که قیصر به مسیحیان داده بود روان کرد. بدینترتیب، دویست تن به مدینه رفتند و روز جمعه هنگامی که ابوبکر در مسجد نشسته بود و فتوا میداد به مسجد رفتند. راس جالوت بهنمایندگی از سوی همهی یهودیان و مسیحیان سوالاتی مطرح کرد. ابوبکر نتوانست پاسخ درستی به انها بدهد. گروهی را در پی امام علی فرستاد؛ امام بهشیوهای حرمتآمیز به پرسشهای آنان پاسخهای درست و دقیق داد.[۱۵۰۲] شبیه همین جریانات در تاریخ صدر اسلام فراوان رخ داده است.[۱۵۰۳]
۷-۱-۱-۳- پشتیبانی گفتار با عمل
ارتباطات در خلأ صورت نمیگیرد بلکه معمولاً در یک فضا[۱۵۰۴] صورت میگیرد که اروین گافمن از آن با عنوان «صحنه» نام میبرد. «صحنه» محیطی است که ارتباط در درون آن انجام میگیرد. فضا یا صحنه دارای دو بخش است: بخشی از آن طبیعی و خارج از کنترل کنشگر است و بخشی از آن قابل کنترل بوده و برای بهبود فرایند ارتباط بازسازی میشود. «پشت صحنه» جایی است که پیام فرست خود را برای ارتباط موفق آماده میکند. برای ارتباط موفق، کنشگر باید تجهیزاتی همانند لباس فرم مناسب را به همراه داشته و منش رفتاری ویژهای ـ همانند قیافه، نوع نگاه و پردازش چهره ـ را به نمایش بگذارد.[۱۵۰۵]
طبق پارهای بررسیها، بیش از نیمی از مکالمات رودرروی ما، غیر کلامی هستند و «زبان تن» پیش از آنکه سخن بگوییم، احساسات و نگرشهای ما را مخابره میکند.[۱۵۰۶] بهتعبیر مهرابیان، پیامهای خاموش ما میتواند سخن ما را تقویت و یا آن را نفی نماید.[۱۵۰۷] حالت چهره، تماس چشمی، طرز صدا و ژست بدنی، هر کدام پیامی را تداعی میکنند و در این میان، حالات چهره، از سایر شاخصها مؤثرتر است.[۱۵۰۸] قرآن کریم، در مواردی چند، به این نکته اشاره فرموده، از جمله، در مورد تهیدستان خویشتندار میفرماید: «تَعْرِفُهُمْ بِسِیماهُمْ»[۱۵۰۹] و درباره منافقان: «وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِی لَحْنِ الْقَوْلِ».[۱۵۱۰] همچنین امیر مؤمنان (ع)، حالات چهره را راهی برای درونکاوی افراد میشمارند: «هیچکس چیزی را در دل نهان نکرد، جز آنکه در سخنان بیاندیشهاش آشکار گشت و در صفحه رخسارش پدیدار»[۱۵۱۱]
اهمیت توجه به «زبان تن» تا بدانجاست که هرگاه بین حالات چهره و گفتار شخص، ناسازی وجود داشته باشد، حالات چهره و رفتار غیر کلامی او، بهمراتب مهمتر و معتبرتر از سخنانش میباشد، بهویژه اینکه کنترل گفتار، بسی آسانتر از کنترل چهره است.[۱۵۱۲] از اینرو، علی (ع) میفرماید: «زبان حال، راستگوتر از زبان گفتار است».[۱۵۱۳]
مؤثرترین روش امامان در عرصه تبلیغ، تبلیغ عملی بود. یعنی خود تجسم عالی ارزشهای انسانی که همان ارزشهای قرآنی است بودند. قرآن کریم آنان را که از خوبیها میگویند اما خود عامل به ان نیستند مورد نکوهش قرار میدهد.[۱۵۱۴]
از نگاه اهل بیت(ع) عالِم واقعی کسی است که علمش همراه با عمل باشد، امام صادق(ع) فرمود: «عالِم» کسی است که رفتار او گفتارش را تصدیق کند و هر کس که کردار او سخن وی را تصدیق نکند و عمل او بر خلاف گفتهاش باشد عالم نخواهد بود.[۱۵۱۵] بیشترین سفارش امامان «در عرصه تبلیغ دین» دعوت به تبلیغ عملی بوده است. حضرت علی(ع) فرمود: «هر کس خویش را پیشوای دیگران قرار دهد اصلاح خویش را بر اصلاح دیگران مقدم بدارد و پیش از آنکه مردم را با زبان خود تبلیغ کند با سیرت و رفتار خود دعوت کند و کسی که معلم و ادبکننده خویشتن است به احترام سزاوارتر است از کسی که معلم و مربی مردم است.»[۱۵۱۶] در روایتی از حضرت امام صادق (ع) رسیده است: «مردم را با عمل خود به نیکیها دعوت کنید نه با زبان خود».[۱۵۱۷] تأثیر عمیق «دعوت عملی» از اینجا سرچشمه میگیرد که هرگاه شنونده بداند گوینده از صمیم جان سخن میگوید و بهگفته خودش صددرصد ایمان دارد گوش جان خود را بروی سخنانش میگشاید و سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند. «خُلق عظیم نبوی» تأثیری اساسی در جذب دلهای آماده بهسوی مکتب داشت: «وَإِنَّکَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِیمٍ»[۱۵۱۸]؛ آری آن کس بعثتاش برای آن است که فضائل اخلاقی را تکمیل کند[۱۵۱۹] خود باید در قلّه اخلاق نشسته باشد و این چنین بود که دلها را کانون محبت خود ساخت و میلیونها دل را از این رهگذر با خدا آشتی داد. [۱۵۲۰]
امام صادق علیهالسلام فرمودند: «شما را به تقوای الهی و اطاعت خداوند و پرهیز از معاصی و ادای امانت بهکسانی که بهشما اعتماد میکنند، سفارش میکنم و این که با هر کس همنشین میشوید خوشرفتار باشید و بدون سخن گفتن برایمان تبلیغ کنید» به حضرت عرض کردند: چگونه بدون سخن گفتن تبلیغ کنیم؟! فرمودند: به انچه از طاعت خدا بهشما سفارش کردهایم عمل کنید و از آنچه از محرمات که نهی کردهایم بپرهیزید و با مردم با راستی و منصفانه رفتار کنید و امانت را به صاحبش بازگردانید و امر بهمعروف و نهی از منکر کنید و کاری کنید که مردم جز خوبی از شما نبینند که در اینصورت خواهند گفت اینها پیروان واقعی (شیعیان جعفری) هستند خدا فلانی را رحمت کند که چه خوب پیروانش را تربیت کرده است و بدینگونه از فضایل ما آگاه میشوند و بهسویش میشتابند»[۱۵۲۱]
در زمان برخی از امامان علیهمالسلام شیعیان چنان با اهل سنت مدارا و خوشرفتاری داشتند که مردم آنان را بهعنوان امام جماعت و امانتدار خود بر میگزیدند و این رفتار آنان مورد تاکید ویژه امامان بوده است زیرا موجب خوشبینی و علاقه مردم نسبت به اهل بیت و پیروانشان بود.[۱۵۲۲]
۷-۱-۱-۴- اتباع احسن
وادی گفتو گو آداب خاص خود را دارد. شناخت و کاربرد این آداب، آنقدر حیاتی و حساس است که هابرماس معتقد است کشف این آداب و رسوم بهمنزله کشف و دسترسی به اوصاف جامعه انسانی ایدهآل است. چه اینکه گوهر وجودی انسان، داشتههای خود را در عرصه گفتوگو باز یافته و بارور میسازد و نتایج زیبای تعقیب و گریز اندیشه را بهنمایش میگذارد.
میزان تراکم حسابی
میزان تراکم حسابی جمعیت را میتوان بر حسب مناطق مختلف مانند قاره، منطقه، کشور، استان و شهرستان و …. محاسبه کرد (کاظمی پور،۲۸:۱۳۸۲).
۳-۲۰-نسبت وابستگی:
یا بار تکفل در یک جامعه عبارت است از ایجاد ارتباط بین یک فرد فعال و تعداد افراد غیر فعالی که به او وابسته هستند . بار تکفل بیانگر وابستگی فرد یا افرادی به جامعه است ،زیرا برای تداوم زیست خود از جامعه کمک می گیرد بدون آنکه به جای آن کالا یا خدمتی ارائه کنند. (معزی،۵۸:۱۳۷۱). بار تکفل در جوامع گوناگون متفاوت است و عوامل گوناگون اجتماعی، اقتصادی، جمعیتی و فرهنگی در این تفاوت تأثیرگذارند . برای سنجش نسبت وابستگی جامعه روشهای گوناگونی وجود دارد که میتوان آنها را به دو صورت خالص و ناخالص تقسیم بندی کرد . روش ناخالص بار تکفل، از طریق تقسیم جمعیت افرادی که در سنین فعالیت نمی باشند. (کودکان و نوجوانان زیر ۱۵سال +افراد ۶۵ساله و بیشتر) بر روی جمعیت بالقوه فعال بدست می آید . این نسبت اولین وسیله شناخت عمومی نیروی کار است و حاکی از بار اقتصادی وارد بر جمعیت بالقوه فعال است . در روش بار تکفل خالص که دقیق تر از روش قبلی است نسبت جمعیت واقعاً فعال (شاغلان)را به کل جمعیت می سنجد. در واقع بار تکفل خالص بیانگر نسبت وابستگی کل افراد جامعه به کسانی است که کار می کنند و با تلاش خود معیشت خود و دیگران را تأمین می کنند. (توسلی ،۲۰۹:۱۳۷۵). در کشورهای در حال رشد که معمولاًجمعیت جوان و سطح اشتغال پایینی دارند، دارای بار تکفل بیشتر، و در بین کشورهای توسعهیافته و صنعتی به علت دارا بودن جمعیت نسبتاً سالخورده بار تکفل کمتر است. (رئیسی،۱۱۶:۱۳۸۰). در مورد نسبت وابستگی فرمولهای متعددی وجود دارد که در زیر به آنها اشاره می شود.(زیاری، ۱۳۸۳: ۱۵۵):
= بار تکفل
= بار تکفل نظری
D.R = (بار تکفل ناخالص)
= D.R بار تکفل خالص یا واقعی)
جدول شماره (۳-۵):تراکم حسابی و نسبت وابستگی استان فارس و شهرستانها
شهرستان | جمعیت | تعداد شاغلان | جمعیت فعال | گروه سنی۰-۱۴ | گروه سنی۱۵-۶۴ | گروه سنی۶۵سال به بالا | بار تکفل خالص | بار تکفل ناخالص | بار تکفل نظری | مساحت | تراکم حسابی |
اباده | ۹۸۱۸۸ | ۲۹۲۴۳ | ۳۲۸۹۷ | ۱۹۸۶۹ | ۷۰۲۸۳ | ۸۰۳۶ | ۳۵/۲ | ۳۹/ | ۹۸/۱ | ۵۶۴۶ | ۳۹/۱۷ |
ارسنجان | ۴۱۴۷۶ | ۱۲۹۸۴ | ۱۴۸۶۷ | ۹۲۳۷ | ۲۹۹۷۹ | ۲۲۶۰ | ۱۹/۲ | ۳۸/ | ۷۸/۱ | ۱۴۳۹ | ۸۲/۲۸ |
استهبان | ۶۶۱۷۲ | ۱۹۳۳۹ |
تحلیل SWOT که به منظور شناسایی قوتها، ضعفها، فرصتها و تهدیدهای فوتبال نیوزیلند توسط فدراسیون فوتبال این کشور انجام گرفته، عبارتست از:
الف) قوتهای فوتبال نیوزیلند
رنکینگ بین المللی تیم فوتبال زنان نیوزیلند، ساختار سازمانی مناسب در فوتبال نیوزیلند
ارتباطات ساده و بسیار مناسب بین هیأتهای استانی، افزایش مشارکت همگانی در فوتبال
مسیر ساده و آسان در شناسایی نخبگان و استعدادیابی، توانایی سازگاری سریع با فناوری
توانمندی کسب میزبانی مسابقات بین المللی در رقابت با دیگر کشورها، برگزاری مناسب لیگها
افزایش مشارکت جوانان و گروه های پایه در فوتبال، وجود احساس حمایت از فوتبال
برخورداری از ساختار مناسب در برگزاری لیگ حرفهای، وجود ساختار توسعهای برای مربیان
فوتبال به عنوان ورزش مهم و اصلی توسط زنان و مردان مورد توجه قرار گرفته و فوتبال برای همه قابل دسترس است
وجود فضا، زمین چمن و محیط مناسب برای بازی فوتبال، پوشش تلویزیونی مناسب در لیگ کشور
ارتباطات داخلی مناسب در بین منابع انسانی شاغل در فوتبال نیوزیلند
عملکرد شفاف و حرفهای در کمیته اجرایی فوتبال و پرهیز از هرگونه پنهانکاری
ب) ضعفهای فوتبال نیوزیلند
ضعف در زمینه کنترل مسابقات و ارائه تسهیلات، ضعف در ارتباطات ملی و بین المللی
کمبود نیروی انسانی کارآمد و تعداد محدود مدرس فوتبال در این کشور
محدودیت زمانی برای اجرای برنامه های تدوین شده در فوتبال نیوزیلند
فقدان مهارت های فنی عالی در بازیکنان و کمتجربه بودن فوتبالیستهای نیوزیلندی در سطح جهانی
نبود تجربه کافی در زمینه حامیان مالی و پوشش تلویزیونی
توان اقتصادی پایین فوتبال و فقدان بازاریابی موفق و پرمنفعت در برگزاری رویدادها
ساختار ضعیف در حوزه مربیان و توسعه بازیکنان زیر دوازده سال، فوتبال ورزش ویژه سفیدپوستان
ج) فرصتها
حضور در کنفدراسیون فوتبال اقیانوسیه و انتقال استرالیا به کنفدراسیون فوتبال آسیا
برگزاری مسابقات جهانی و فرصت برای جذب حامیان مالی در جهان
دستیابی به درآمدهای مالی بیشتر از طریق فعالیتها و برنامه های رشد و توسعه
ارتباطات فرهنگی، افزایش توجه عمومی به فوتبال، پیدایش فناوری پیشرفته در ورزش
حضور زنان در ورزش فوتبال، تغییر ادراک و نگرش عموم مردم به فوتبال
هدفهای مربیگری عنوانشده در برنامه راهبردی فوتبال، فوتبال ساحلی و فوتسال
همراستایی اتحادیه فوتبال نیوزیلند و هیأتهای فوتبال در مناطق مختلف این کشور
د) تهدیدها
ظرفیت آینده کنفدراسیون فوتبال اقیانوسیه
عدم سلامت مسیرهای مالی در اجرای رقابتها به ویژه در حوزه باشگاهها
فقدان ثبات در زمینه های حق پخش تلویزیونی و درآمدزایی
توجه به رقابتهای بین المللی به جای توجه به فوتبال پایه و همگانی
تغییرات ایجادشده در قوانین برگزاری بازیها توسط دولت
دخالت گروه های خارج از حوزه فوتبال در مسائل مختلف فوتبال از جمله تجارت و مسائل اخلاقی
هماهنگ نبودن سازمانها در اجرای مسابقات، وجود نگرش صرفاً مالی به برگزاری رقابتها
عدم توجه به اهداف مهم ورزش از جمله تربیت اجتماعی و سلامتی از طریق ورزش فوتبال
وجود بازیهای تفریحی کم تحرک برای کودکان و تغییر سبک زندگی
نگرانی در مورد انتقال و جابهجایی کودکان از منزل به محیطهای ورزشی و همچنین ایمنی آنها
افزایش بیکاری والدین در نیوزیلند و تغییرات جمعیت شناسی در زمینه های نژادی و فرهنگی (۷۷).
۲-۸-مروری بر پژوهشهای داخلی
مطالعات استراتژیک زیادی در حوزه ورزش کشور صورت گرفته که عمدتاً با روش تحلیل سوات انجام شده است. بیشتر این تحقیقات بر حوزه های ورزش قهرمانی و همگانی و در سطح ملی و استانی متمرکز بوده اند. مظفری و همکاران (۱۳۸۹) راهبردهایی برای نظام ورزش قهرمانی کشور تدوین کردند که مهمترینهای آن شامل: نهادینه کردن، تخصصگرایی و شایسته سالاری در فدراسیونها و بدنههای عملیاتی ورزش قهرمانی، تقویت برنامه های توسعه ورزش سطوح پایه در فدراسیونهای ورزشی، توسعه سهم ورزش زنان از منابع مختلف فدراسیونهای ورزشی، تدوین و اجرای نظام جامع توسعه علمی ورزش قهرمانی کشور میباشد (۵۶). غفرانی و همکاران (۱۳۸۷) در تحلیل راهبردی توسعه ورزش قهرمانی استان سیستان و بلوچستان عنوان کردند که برای این استان باید از استراتژی رشد و توسعه استفاده کرد (۴۱). حسینی و همکاران (۱۳۸۹) در تعیین موقعیت استراتژیکی ورزش دانشجویی دانشگاه آزاد، براساس نمره نهایی ماتریس ارزیابی عوامل داخلی (۴۵/۲) و ماتریس ارزیابی عوامل خارجی (۶۴/۲) مشخص کردند که جایگاه استراتژیک ورزش دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی در منطقه WO قرار دارد (۲۳). حسینی و همکاران (۱۳۹۰) در تحلیل راهبردی استعدادیابی در ورزش قهرمانی ایران شناسایی قوتها، ضعفها، فرصتها و تهدیدهای استعدادیابی در ورزش قهرمانی جمهوری اسلامی ایران و تنگناها و چالشهای فراروی آن را مورد بررسی قرار دادند که طی چندین مرحله تحلیل راهبردی، ۴ قوت، ۱۳ ضعف، ۴ فرصت و ۷ تهدید تآیید و بر اساس آزمون آماری فریدمن رتبه بندی شدند (۲۲). سیفپناهی شعبانی و همکاران (۱۳۸۸) در تدوین توسعه ورزش قهرمانی استان کردستان، با توجه به نمره نهایی ماتریس ارزیابی عوامل داخلی و ماتریس ارزیابی عوامل خارجی، مشخص کردند که جایگاه استراتژیک ورزش قهرمانی استان کردستان در منطقه WT قرار دارد (۳۳). همچنین گودرزی و همکاران (۱۳۸۸) در تحقیق دیگری تحت عنوان طراحی و تدوین راهبرد توسعه ورزش همگانی استان کرمان نشان دادند در ورزش همگانی این استان در موقعیت WT قرار دارد و باید از راهبرد تدافعی (تغییر یا رها کردن) استفاده کند (۴۹). مندعلی زاده (۱۳۹۰) تحقیقی با عنوان تعیین موقعیت استراتژیک و وضعیت موجود و مطلوب کارآفرینی در ورزش کشور انجام داد. نتایج نشان داد تفاوت معنی داری بین وضع موجود و مطلوب کارآفرینی در ورزش کشور وجود دارد. همچنین جایگاه کارآفرینی در موقعیت مخاطره آمیز قرار گرفت که باید استراتژی WT برای کارآفرینی در ورزش کشور در نظر گرفته شود (۵۷) رضوی (۱۳۹۲) به طراحی و تدوین راهبرد توسعه ورزش همگانی شهر مشهد با بهره گرفتن از دیدگاه علمی پرداخت. نتایج نشان داد که ورزش همگانی شهر مشهد در موقعیت WT قرار دارد که باید از راهبرد تدافعی تغییر یا رها کردن استفاده کند (۳۲). گودرزی و همکاران (۱۳۹۱) به طراحی و تدوین راهبرد توسعه ورزش دانشجویی اداره کل تربیت بدنی دانشگاه پیام نور پرداخت. یافتههای پژوهش نشان داد که جایگاه ورزش دانشجویی اداره کل تربیت بدنی دانشگاه پیام نور در موقعیت SO قرار دارد (۵۱).
بعضی از تحقیقات نیز به تحلیل راهبردی موقعیت سازمانهای ورزشی پرداختهاند. برای مثال خسروی زاده (۱۳۸۷) در تدوین راهبردها و تعیین موقعیت راهبردی کمیته ملی المپیک ایران نشان داد که موقعیت راهبردی این کمیته در منطقه SO قرار دارد (۲۹). همچنین شعبانی بهار و همکاران (۱۳۹۰) در تحقیقی با عنوان تحلیل سوات اداره کل تربیت بدنی استان همدان به این نتایج دست یافت: ورزش استان همدان از نظر عوامل داخلی (۵۰/۲) و خارجی (۶۰/۲) نقاط قوت و فرصتهای بیشتری دارد و در شرایطی است که می تواند با کمک راهبردهای مورد نظر، به بهره برداری از فرصتها در جهت کاهش ضعفها و تهدیدات بپردازد (۳۴).
سایر مطالعات نیز به صورت تخصصی به تحلیل راهبردی رشته های ورزشی پرداختهاند. تحقیقات بدری آذرین و همکاران (۱۳۸۵) در بررسی وضعیت توسعه نیروی انسانی ورزش ژیمناستیک کشور نشان دادند که جایگاه ژیمناستیک کشور در منطقه ضعف قرار دارد که در این وضعیت بایستی از استراتژی تغییر استفاده کرد (۱۴). همچنین گودرزی و همکاران (۱۳۸۶) به تحلیل راهبردی ورزش کشتی کشور پرداختند و نشان دادند که سهم ورزش کشتی ایران در زمینه های قهرمانی و جهانی بسیار زیاد است. آنها وجود برنامه های علمی، امکانات پیشرفته و بهروز کشورهای رقیب و اعتبارات مکفی به عنوان مهمترین تهدیدها؛ برگزاری مسابقات منظم در سطح آموزشگاهها و دانشگاهها، حمایت تشکیلاتی دولت و مسئولان قوای سهگانه را به عنوان مهمترین فرصتها؛ عدم وجود مدیران شایسته و با کفایت در مدیریت هیأتها، نبود برنامه مدون، عدم توجه به اصول علمی در آموزش و تربیت کشتیگیران و عدم وجود مربیان شایسته از جمله مهمترین ضعفها و برگزاری مسابقات داخلی و قهرمانی کشور و بین المللی داخلی، همکاری با دانشگاهها و مراکز علمی کشور، کشتی به عنوان ورزش ملی و سنتی مردم، و وجود انستیتوی کشتی در کشور را به عنوان مهمترین قوتهای ورزش کشتی کشور شناسایی کردند (۵۰). همتینژاد (۱۳۸۷) نیز در پژوهشی با عنوان برنامه ریزی استراتژیک فدراسیون قایقرانی و اسکی روی آب، در مجموع ۲۵ نقطه قوت، ۵۶ نقطه ضعف، ۳۳ فرصت، و ۳۹ تهدید را برای این رشته ورزشی شناسایی کردند و در نهایت ۵۹ راهبرد جهت تبدیل نقاط ضعف به قوت و تهدیدها به فرصتها ارائه شد (۶۲). علاوه براین خبیری و همکاران (۱۳۸۹) در تحلیل سوات تکواندو ایران نشان دادند که بین اهمیت فرصتها، تهدیدات، قوتها و ضعفهای این رشته تفاوت معنیداری وجود دارد. مهمترین نقطه قوت این رشته شامل رشد قابل توجه در مسابقات بین المللی و مهمترین فرصت شامل وجود قهرمانان ملی تکواندو به عنوان افراد بالقوه برای تصدی پستهای مربیگری و مدیریت تکواندو است. همچنین مهمترین ضعف آن عدم بهره گیری مناسب از حامیان مالی به عنوان منبعی درآمدزا و مهمترین تهدید شامل ناکافی بودن اطلاعرسانی و سطح آگاهی عمومی راجع به ورزش تکواندو است (۲۸). همچنین نظری و همکاران (۱۳۹۱) در تبیین استراتژی والیبال ساحلی ایران، ۱۵ قوت، ۲۱ ضعف، ۱۲ فرصت، و ۱۳ تهدید را برای این ورزش مشخص کردند. نتایج نشان داد بر اساس ماتریس درونی بیرونی، موقعیت والیبال ساحلی ایران در منطقه WO قرار دارد و باید از استراتژی محافظه کارانه استفاده کرد (۶۱).
تحقیقات استراتژیک با روش سوات در حوزه فوتبال کشور بسیار کم بوده است. در مهمترین مطالعه؛ نادری نسب و همکاران (۱۳۸۹) به بررسی وضعیت موجود فوتبال جمهوری اسلامی ایران و تعیین موقعیت راهبردی فوتبال کشور پرداختند. نتایج این پژوهش نشان داد که وضعیت فوتبال ایران نامناسب بوده و حاکی از غلبه ضعفها بر قوتها، و تهدیدها بر فرصتهاست که موقعیت راهبردی WT را برای فوتبال ایران به وجود آورده است (۵۹). هم چنین مرادی چالشتری (۱۳۹۰) نیز در تحقیقی، موانع اقتصادی اثرگذار بر جذب سرمایه گذاری خارجی در صنعت فوتبال ایران را مورد بررسی قرار داد. یافته ها نشان داد، بین عامل اقتصادی و جذب سرمایه گذاری های خارجی در صنعت فوتبال ایران رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و در بین عوامل اثرگذار بر بهبود وضعیت موجود، بر حسب مقدار بار عاملی به دست آمده، خصوصی سازی و حضور در بازار بورس بیشترین بار عاملی را به دست آوردند (۵۵). علاوه بر این، محمدی و همکاران (۱۳۹۰) به بررسی وضعیت موجود فناوری اطلاعات و تبیین استراتژی مناسب برای آن در فدراسیون فوتبال ایران پرداختند. بر اساس یافتههای پژوهش مشخص شد که بخش فناوری اطلاعات فدراسیون فوتبال در موقعیت WO قرار دارد. همچنین ۱۵ استراتژی برای بخش فناوری اطلاعات فدراسیون تدوین شد که از این تعداد دو استراتژی در منطقه SO، هفت استراتژی در منطقه WO ، سه استراتژی در منطقه ST، و سه استراتژی در منطقه WT قرار داشت (۵۴).
د- خطرات طبیعی معمولی
این تقسیمبندی به شکل دیگری نیز با توجه به معیار داوطلبانه و غیر داوطلبانه بودن صورت گرفته است. خطر آتشسوزی در اینجا نیز دارای ابعاد متعدد است. انفجار هستهای و غیره نمونههای رایجی از حوادث انسانساز ویرانگر هستند. اگرچه آتشسوزیها عمدتاً از نوع انسانساز معمولی هستند که بهطور متوسط دارای تلفات انسانی نیستند ولی در میان آنها آتشسوزیهای ویرانگر نیز وجود داشتهاند. همچنین آتشسوزیهایی که طی سالهای اخیر در جنگلها رخدادهاند دارای آثار ویرانگری بر محیط طبیعی و انسانی بودهاند. اگرچه این آتشسوزیها دارای تلفات انسانی چندانی نبودهاند (مرکز داده و مدیریت آتشسوزی ملی ایالت متحده، ۱۹۹۸).
طبقهبندی آتشسوزیها در نواحی شهری را میتوان بهصورت زیر تقسیمبندی کرد:
الف- آتشسوزی فضای باز
ب- آتشسوزی ساختمانی
ج- آتشسوزی وسایل نقلیه
معمولاً بیش از ۸۰ درصد مرگومیرهای آتشسوزی مربوط به آتشسوزیهایی هستند که در فضاهای بسته و ساختمانها رخ میدهند. در همین حد هم زخمیهای آتشسوزی مربوط به این نوع سوانح میباشند (آلیسن[۱۴]، ۱۹۹۰).
دلایل آتشسوزی در شهرها
آتشسوزی در مناطق شهری دارای دلایل متعددی هستند. برخی از این دلایل را میتوان بهصورت زیر فهرست کرد:
الف- تصادفی مشکوک؛ ب- سیگار کشیدن؛ ج- سیستم گرمایی؛ د- پخت و پز؛ هـ- توزیع برق؛ و- وسایل و تجهیزات؛ ز- شعلههای باز؛ ح-طبیعی؛ ط- در معرض قرار گرفتن. البته این دلایل در مورد آتشسوزیهای مختلف یکسان نیست. مثلاً آتشسوزی ناشی از پخت و پز در ساختمانها بسیار بیشتر از فضاهای باز و وسایل نقلیه است. در مورد وسایل نقلیه بهویژه در کشورهایی که درصد بیشتری از آنها تحت پوشش بیمه هستند، آتشسوزیهای عمدی بسیار زیاد است. البته به دلیل تفاوتهای زیادی که بین ساختمانها وجود دارد لازم است مطالعه آتشسوزی در ساختمانها بهطور جداگانه صورت گیرند. دلایل آتشسوزی در ساختمانهای مسکونی و غیرمسکونی با یکدیگر متفاوت هستند، درحالیکه ساختمانهای غیرمسکونی بیشتر در معرض آتشسوزیهای عمدی هستند؛ بنابراین معمولاً پخت و پز رتبه اول رادار است. سایر دلایل مانند سیستم گرمایی، آتشسوزیهای عمدی، سیگار کشیدن، اتصال برق و … در رتبههای بعدی قرار میگیرند، در میان آتشسوزیهای نواحی شهری و سیگار کشیدن از دلایل اصلی آتشسوزیهای منجر به مرگومیر است (آلیسن، ۱۹۹۰).
کاربرد انواع مدلها در بررسی مراکز خدماترسانی
مدل دایرهای یا شعاعی
در این مدل فرض بر این است که پتانسیل مشتری و یا استفادهکننده از طریق تعداد افرادی که در یک منطقه و در فاصله نزدیک به هر مرکز فروش یا مرکز خدمات زندگی میکنند، تعیین میشود. همزمان با افزایش تعداد افراد ساکن در منطقه پیرامون یک مرکز خدماتی پتانسیل بالا خواهد رفت. این مدل در GIS از طریق تجزیهوتحلیل ایجاد حریم[۱۵] قابل پیاده کردن میباشد.
مدل تجزیهوتحلیل سطوح خدماتی با بهره گرفتن از تابع نزدیکی[۱۶]
نزدیکی عملیاتی است در مورد فاصله بین عوارض. این معیار معمولاً با واحد طول اندازهگیری میشود، اما با واحدهای دیگر نظیر زمان، سفر و غیره میتواند اندازهگیری شود. برای اندازهگیری نزدیکی باید چهار پارامتر مشخص گردند:
الف- موقعیت هدف (مثلاً یک جاده، بیمارستان و سایر مراکز خدماتی)
ب- واحد اندازهگیری (مثل فاصله به متر و زمان سفر به دقیقه)
ج- تابعی برای محاسبه میزان نزدیکی (مثل فاصله به خط مستقیم و یا زمان سفر)
د- منطقه موردمطالعه
تجزیهوتحلیل پیچیدهتر نزدیکی ممکن است نیاز به محاسبه مقادیر مربوط به مقدار زیادی نقطه داشته باشد و همچنین ممکن است نیازمند انطباق لایههای مختلف باشد (آرنوف، ۱۳۷۵).
مدل تجزیهوتحلیل سطوح خدماتی با بهره گرفتن از عملیات همسایگی[۱۷]
عملیات همسایگی مشخصات مناطقی که یک موقعیت خاص را در برگرفتهاند ارزیابی می کند. مثلاً بررسی مناطق به شعاع پنج کیلومتر از یک ایستگاه آتشنشانی از عملیات همسایگی میباشد. هر نوع عملیات همسایگی حداقل نیاز به مشخصات سه پارامتر دارد.
یک یا چند موقعیت بهعنوان هدف
مشخصاتی از همسایگی هریک از هدفها
تابعی که بر روی عناصر داخلی آن همسایگی عمل نماید.
در این مثال هدف همان ایستگاه آتشنشانی است. همسایگی مشخص، مناطق در شعاع پنج کیلومتر هستند و تابع شمردن تعداد ساختمانهای مسکونی داخل این محدوده میباشد. عملیات همسایگی بهویژه برای ارزیابی مشخصه یک منطقه محلی مفید میباشد (پورفرهاد، ۱۳۸۰).
مدل تخصیص[۱۸]
تخصیص برنامهای در محیط شبکه است که تحلیلهای اختصاص منابع را انجام میدهد. این برنامه نزدیکترین مرکز حداقل هزینه سفر را برای هر اتصال در شبکه پیدا میکند. برای نمونه تخصیص را میتوان برای یافتن نزدیکترین ایستگاه آتشنشانی به هر خیابان شهر مورداستفاده قرار داد. تخصیص این امکان را فراهم میسازد که مدلی برای چگونگی توزیع میان مراکز مختلف مانند ایستگاههای آتشنشانی و یا سایر مراکز خدماتی و خطوط اطراف آنها که ممکن است خیابانها، خطوط برق و غیره باشد به وجود آورد. هر مرکز دارای ظرفیتی برای منبعی خاص میباشد.
مدلسازی تخصیص مبتنی بر این فرض است که منطقه پیرامون یک مرکز بهصورت شبکهای از عوارض خطی میباشند. این عوارض موقعیتهای مسیرهای حملونقل را شناسایی کرده و مشخص میسازند که این موقعیتها چگونه به همدیگر مرتبط میشوند و این واقعیت را منعکس میسازند که حملونقل منابع بر روی مسیرهای از پیش تعیینشده صورت میگیرد. تخصیص منابع تا زمان رسیدن به حداکثر مقاومت به حرکت یا رسیدن به ظرفیت هر مرکز و به تجمعی از اتصالهای اختصاصیافته به هر مرکز ادامه مییابد. برای مثال به متصور یافتن خیابانهایی که در فاصله زمانی پنج دقیقه از یک ایستگاه آتشنشانی میباشند میتوان این مقدار حداکثر مقاومت به حرکت را به میزان پنج دقیقه برای شبکه تعریف کرد. وقتیکه جریان منابع از مرکز دور میشود مانند پاسخ به امداد آتشنشانان، مقاومت به حرکت جهتدار دور شونده از مراکز بهکاربرده میشود. به همین صورت وقتیکه جریان بهطرف مرکز منابع میباشد (کلارک و مایکل[۱۹]، ۱۹۷۸).
مدل حداکثر پوشش[۲۰]
یکی از مدلهایی که برای بررسی سطوح خدماتی ایستگاهها مورداستفاده قرار میگیرد مدل حداکثر پوشش میباشد. هدف این مدل به حداکثر رساندن تعداد مشتریانی است که در یکفاصله موردنظر زندگی میکنند. از این مدل میتوان برای بررسی پوششدهی هر ایستگاه آتشنشانی نیز استفاده کرد. در این مدل دو عامل در نظر گرفته میشوند: ۱- عامل فاصله؛ ۲- تقاضا، تقاضای موردنظر همان جمعیت بلوکها میباشد.
عوامل تأثیرگذار بر شعاع پوشش ایستگاههای آتشنشانی
تراکم مسکونی
منظور از تراکم خالص مسکونی[۲۱] است. بدین ترتیب که هرچه میزان تراکم خالص مسکونی بیشتر شود، میزان صدمهپذیری بیشتر خواهد بود. پس لزوم دسترسی هرچه بیشتر و سریعتر به محل حریق و بهتبع آن تعداد ایستگاههای آتشنشانی با میزان تراکم خالص مسکونی رابطه مستقیم دارد؛ یعنی هرچه تراکم بیشتر باشد تعداد ایستگاههای اطفای حریق بیشتر باشد؛ بنابراین تراکمهای خالص مسکونی موجود در سطح شهر را میتوان بهصورت زیر طبقهبندی کرد:
الف- تراکم زیاد (مهم) ۳۲۵ نفر و بیشتر در هکتار
ب- تراکم متوسط (بااهمیت متوسط) ۱۲۵ تا ۳۲۵ نفر در هکتار
ج- تراکم کم (کماهمیت) صفر تا ۱۲۵ نفر در هکتار (ستاد هماهنگ امور ایمنی وزارت کشور، ۱۳۷۸).
تراکم مراکز تجاری
در اینجا مراکز عمده تجاری شهر مانند بازار و در بعضی از خیابانهای شهر که چنین کاربریهایی دارند، موردنظرند. تجمع اینگونه کاربریها در یک منطقه با توجه به نوع کالای موجود در آنها ممکن است در هنگام وقوع حریق موجب گسترش آتش گردد. بدین ترتیب هرچه تجمع این مراکز بیشتر باشد، لزوم نزدیکی و دسترسی سریع واحدهای آتشنشانی به آن بیشتر و به نسبت پراکنده بودن این مراکز یا واحدهای تجاری، فاصله ایستگاههای آتشنشانی را میتوان بیشتر کرد.
بافت شهری (امکان و ضریب دسترسی، بافت و شبکه و دسترسی)
بافت و شبکه و دسترسی خیابانهای موجود شهر از دیگر عوامل تعیینکننده شعاع پوشش واحدهای آتشنشانی میباشد. بدین معنی که وجود خیابانهای با دسترسی سریع موجب افزایش سرعت خودروهای اطفای حریق و برعکس نبود آنها در یک منطقه موجب کم شدن سرعت دسترسی این خودروها خواهد بود؛ بنابراین در یک منطقه از شهر افزایش یا کاهش سرعت دسترسی در ازدیاد یا کاهش فاصله ایستگاهها تأثیر مستقیم دارد (ستاد هماهنگ امور ایمنی وزارت کشور، ۱۳۷۸).
فصل سوم:
توصیف منطقه مورد مطالعه
و
روش تحقیق
معرفی منطقه مورد مطالعه
شهر بندرعباس، مرکز استان هرمزگان و در جنوب ایران است که در بخش مرکزی شهرستان بندرعباس قرار دارد. شهر بندرعباس از شمال به ارتفاعات و کوهها و از جنوب به دریا منتهی میشود؛ بنابراین موضوع شیب عمومی شهر در راستای شمال به جنوب میباشد. این پهنه در دو سمت شمال و جنوب به ارتفاعات پولادی و ساحل دریا محدود میشود که این مورد مهمترین عامل شکلگیری شهر بوده است. ارتفاع متوسط این شهر ۱۰ متر میباشد.
منطقه یک شهری بندرعباس در موقعیت جغرافیـــایی بین َ ۱۸ °۵۶ تا َ ۲۲ °۵۶ طول شرقی و َ ۰۸°۲۷ تا َ ۱۵ °۲۷ عرض شمالی واقعشده است؛ و در قسمت شرقی شهر بندرعباس قرارگرفته است که از خور شیلات تا منتهیالیه شرق شهر (تأسیسات نیروی هوایی و فرودگاه) را شامل میگردد. این منطقه در سال ۱۳۹۰ دارای نُه ناحیه و ۱۱ محله میباشد. شکل ۳-۱ تصویر نقشه موقعیت محدوده منطقه یک شهری بندرعباس را نشان میدهد.
شکل ۳-۱: موقعیت جغرافیایی محدوده مورد مطالعه (شهرداری بندرعباس-۱۳۹۰)
کاربری اراضی منطقه یک شهری بندرعباس
جدول زیر انواع کاربریهای اراضی موجود در محدوده موردمطالعه و نیز مساحت و سرانه هرکدام از کاربریها مربوط به سال ۱۳۹۰ را نشان میدهد (جدول ۳-۱). بر اساس این جدول مشخص میشود که بیشترین مقدار سرانه شهری در وضع موجود ۱۹۶/۳۲ مترمربع به کاربری فضای باز و بایر اختصاصیافته است و کمترین مقدار سرانه شهری هم با ۲۷/۰ مترمربع به کاربری اداری اختصاصیافته است. نقشه شماره ۳-۲ نیز انواع کاربریهای اراضی منطقه یک را نشان میدهد.
جدول ۳-۱: مساحت و سرانه کاربریهای اراضی منطقه یک (ماخذ شهرداری بندرعباس -۱۳۹۰)
نوع کاربری | مساحت (مترمربع) |
رابطه (۳-۲)
رابطه (۳-۳)
که میانگین، S انحراف معیار و n حجم نمونه است.
ما در اینجا برای بررسی معنی داری اختلاف بین میانگین مفروض و میانگین نمونه از آزمون t استفاده می کنیم. از جامعه با میانگین مفروض و واریانس نا معلوم، نمونه ای تصادفی به حجمn انتخاب کرده و میانگین و انحراف نمونه ای از روی آن محاسبه می شود. انحراف معیار نمونه ای عبارتست از:
رابطه (۳-۴)
رابطه (۳-۵)
رابطه (۳-۶)
آماره آزمون است.
که با توزیع t با ۱ n - درجه آزادی مقایسه می شود.
۱۰-۳. یکپارچگی داده ها
یکپارچگی داده ها، شامل شناسایی وجمع آوری داده های خامی میباشدکه در سراسر سازمان این اطلاعات توزیع شده و به صور مختلف نگهداری می شوند. هوشمندی کسب و کار با فرایند ETL ادامه یافته و کلیه اطلاعات سازمان را به هر شکلی و در هر کجا که بودند، جمع آوری نموده و با یک فرمت مناسب در بخش دیگری از معماری هوشمندی کسب و کار به نام انبار داده ذخیره گردید
در مرحله بعد، مکعب داده های مورد نیاز بر روی انبار داده ها ایجاد شد تا یک دید چند بعدی از داده ها را فراهم نماید و دسترسی سریع و انجام پیش محاسبات روی داده های خلاصه شده را ممکن سازد. حال با انجام فرایندهایی که ذکرگردید شاخص های موجود در حجم های داده ای را میتوان به وسیله ی داشبوردها و ابزار تجسم داده بر روی کامپیوترهای مدیران نشان داد.
شکل ۳-۳ مراحل پیاده سازی داشبورد مدیریت
فصل چهارم
تجزیه و تحلیل
۱-۴. مقدمه
استراتژی یک الگوی پایه برای تنظیم اهداف،نحوه بهره برداری و تخصیص منابع و همچنین مواجهه با عوامل محیطی،بازار و رقبا است.استراتژی به ما می گوید،چه اهدافی را باید دنبال کنیم،روی چه صنعت یا محصولی تمرکز کنیم،چگونه با توجه به فرصت ها و تهدیدات محیط به مزیت رقابتی دست پیدا کنیم . برنامه ریزی استراتژیک برای بنگاههای اقتصادی که در مرحله تولد و یا اوایل دوره رشد خود قرار دارند و می خواهند نسبت به آینده خود با برنامه ریزی عمل نمایند و همچنین برای سازمان هائی که در مرحله رشد هستند بسیار مفید و حتی ضروریست. با توجه به تغییرات محیطی پرشتاب و پیچیده شدن تصمیمات سازمانی،لزوم بکارگیری برنامه ای جامع برای مواجهه با اینگونه مسائل بیشتر از گذشته ملموس می شود .این برنامه چیزی جز برنامه استراتژیک نیست.پایه های مدیریت استراتژیک براساس میزان شناختی است که مدیران از شرکت های رقیب،بازارها،قیمت ها و…دارند واین عوامل تعیین کننده موفقیت های تجاری در فضای کسب و کار است. مدیریت استراتژیک به سازمان این امکان را می دهد برای شکل دادن به آینده خود به صورت انفعالی عمل نکند. این شیوه مدیریت باعث می شود که سازمان دارای ابتکار عمل باشد و فعالیتهایش به گونه ای در آید که در مقابل مسائل پیش رو به خوبی و با برنامه ریزی از قبل عمل کند.)نه اینکه تنها در برابر کنش ها،واکنش نشان دهد(و بدین گونه سرنوشت خود را رقم بزند و آینده را تحت کنترل در آورد. یکی از مهمترین منافع مدیریت استراتژیک ایجاد تفاهم و تعهد متقابل هر چه بیشتر مدیران و کارکنان است.
۲-۴. چشم انداز
با اتکال به قدرت لایزال الهی و در پرتو توجهات خاص حضرت بقیه الله العظم)عج( و با استعانت از حضرت فاطمه معصومه)س( و با محوریت ارزش ها و آرمان های حضرت امام خمینی)ره( و منویات مقام معظم رهبری)مدظله(واکنش های برنامه ریزی شده و مدبرانه ای مدیران، اعضای هیئت علمی، کارکنان و دانشجویان، دانشگاه جامع قم در افق سال ۱۴۰۴دانشگاهی برخواسته از انقلاب، پشرو در تولد، تعمیق و انتشار اندیشه دینی، پیشگام در آیین گسترش مرزهای علم و دانش با مرجعّت علمی و هویت اسمی و انقلابی در کشور و درتعاملی پویا و سازنده با مراکز علمی پژوهشی و فرهنگی ملی، منطقه ای و بین المللی بوده و به عنوان نظام آموزش عالی نوآور، پیش رو، الگو و قطبِ نوآوری و ابتکارات در زمینه آموزشی، پژوهشی و فرهنگی بخصوص ارتقای برنامه آموزشی مجازی دانشگاه که در ردیف ۵ دانشگاه برتر کشور و یکی از دانشگاه های معتبر در منطقه و جهان اسلام شناخته می شود.
۳-۴. تحلیل ذینفعان
ذینفعان، افراد و گروه هایی هستند که برای رسیدن به بخشی از اهداف یا نیازهای خود به سازمان وابسته اند و سازمان نیز به نوبه خود به آنها وابسته است و از آنها متاثر می شود. ذینفعان یک سازمان می توانند از فعالیت های سازمان منتفع و متضرر شوند. یکی از اهداف اصلی برنامه ریزی استراتژیک برآورده نمودن نیاز ذینفعان به طور متوازن می باشد و اثر بخشی آن نیز از طریق پوشش این نیازها سنجیده می شود. لذا قبل و پس از تدوین استراتژی ها و اهداف، نیاز ذینفعان مورد رصد قرار گرفته شده است.
۱-۳-۴. ذینفعان داخلی
اعضای هیئت علمی دانشگاه قم، دانشجویان دانشگاه قم، کارکنان دانشگاه قم، مدیران دانشگاه قم )تصمیم گیران و تصمیم سازان(.
۲-۳-۴. ذینفعان خارجی
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، اعضای هیئت علمی سایر دانشگاه های استان، دانشجویان سایر دانشگاه های استان، مدیران سایر دانشگاه های استان، مدیران استان، حوزه علمیه قم، سازمان ها و ادارت کل استان.
۴-۴. بیانیه ماموریت
ماموریت اصلی دانشگاه جامع قم در راستای چشم انداز بیست ساله و اسنادِ کلانِ استان، تولید دانشِ بومی و اسلامی، تربیت نیروی انسانی متعهد و متخصص، انجام پژوهش های بنیادی، کاربردی و ارزیابی در حوزه های مختلف علمی، با تاکید بر حوزه های فنی و مهندسی، علوم انسانی و با محوریت هویت اسلامی و انقلابی می باشد. دانشگاه جامع قم خود را متعهد به ارائه طیف وسیعی از برنامه های آموزشی، پژوهشی، سیستم مدیریت در آموزش الکترونیکی (مدیریت آموزشی ) و فرهنگی در سطوح کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری با تاکید بر تحصیلات تکمیلی و انجام پژوهش های مورد نیاز و در مسیر پیشرفت جامعه دانسته و خدمات خود را به نحوی ارائه می دهد که دانش آموختگانی انقلابی، متعهد، آگاه به مسائل علمی و دینی و آینده ساز برای ایفای نقش های مختلف در سطح استان، کشور و دنیای اسلام آماده نماید.کشف مدل های نخبه پروری به منظور ظرفیت سازی پایش پارادایم توسعه و فرآیندهای گذار و ایجاد سازوکار تبدیل پارادایم های نمونه به فناوری در شاخه های مختلف علمی کشور می تواند هدف نهایی دانشگاه باشد.
۵-۴. ارزش های محوری
ارزش های سازمانی دانشگاه جامع قم حول سه محور اصلی پاسداری از اصول و ارزش های اسلامی، پایگاه علوم جدید و تعهد به توسعه و پیشرفت دانشگاه و کشور می باشدکه عبارتند از:
۱-۵-۴. پاسداری از اصول و ارزش های اسلامی از طریق
حفظِ کرامت و منزلت منابع انسانی
اعتلای فرهنگ اسلامی و انقلابی
مسئولیت پذیری و پاسخگو بودن در مقابل انتظارات جامعه
تاکید بر رویکرد مشتری محوری در عین خدا محوری در فعالیت ها
رعایت عدالت محوری
تاکید بر عزت نفس و خودباوری
۲-۵-۴. تعهد به پیشرفت دانشگاه و کشور با اعتقاد به :
سرمایه های انسانی و اجتماعی دانشگاه )اعضای هئیت علمی،کارکنان و دانشجویان(
تقویت سلامت جسمی، روحی و معنوی اعضای هیئت علمی، کارکنان و دانشجویان
ارتقای مستمر کیفیت فعالیت ها )حوزه های آموزشی، پژوهشی (
تاکید بر پژوهش محوری و یادگیری مستمر
اصالت خلاقیت، نوآوری و کارگروهی در فعالیت ها
۶-۴. تعیین عناصر راهبردی
۱-۶-۴. زمینه ها و حوزه های مورد نظر در اهداف
آموزش
پژوهش
منابع بودجه و مالی
فرهنگی
۷-۴. اهداف کلان کیفی
۱-۷-۴. اهداف کلان بخش آموزش
ارتقای کمی و کیفی آموزش
تقویت دوره های تحصیلات تکمیلی )آموزش محور، پژوهش محور(
توسعه کمی و کیفی آموزش های مجازی